گرامر Comparative Adjectives – به زبان ساده + مثال و تمرین
صفتها در زبان انگلیسی کاربردهای متنوعی دارند. همانطور که میدانید، اولین و رایجترین کاربرد آنها توصیف ویژگیهای اسم است. دومین کاربرد صفتها حتی برای انگلیسیزبانان بومی نیز تا حدی چالشبرانگیز و گیجکننده است. ما از صفتها میتوانیم برای مقایسه دو یا چند چیز مختلف استفاده کنیم و میزان برتری یا کهتری آن را مشخص کنیم. در ادامه مطلب گرامر Comparative Adjectives و نحوه تشکیل آن را توضیح خواهیم داد و سپس گرامر Comparative Adjectives را با Superlative Adjectives مقایسه میکنیم.
گرامر Comparative Adjectives
«صفت تفضیلی» (Comparative Adjectives) صفتی است که برای مقایسه دو شخص یا چیز استفاده میشود. ما از صفتهای تفضیلی استفاده میکنیم تا بگوییم یک شخص یا چیز درجه بالایی از یک کیفیت را نشان میدهد یا در مقایسه با چیز دیگری بهتر است. به عبارت دیگر، یکی از راههای توصیف اسمها (افراد، اشیا، حیوانات و غیره) مقایسه آنها با چیز دیگری است.
هنگام مقایسه دو چیز، احتمالاً از صفاتی مانند smaller و bigger یا more interesting استفاده میکنیم. به پسوند «er» و کلمه «more» توجه کنید. این پسوندها برای تشکیل صفات تفضیلی استفاده میشوند. اشتباهی رایج که انگلیسیزبانان بومی و غیربومی اغلب مرتکب میشوند، استفاده از صفتهای تفضیلی نادرست هنگام جملهسازی است. برای درک بهتر به مثالهای درست و نادرست زیر توجه کنید.
His cat is more large than my dog. (نادرست)
His cat is larger than my dog. (درست)
آن گربه از سگ من بزرگتر است.
همانطور که در مثال بالا مشاهده کردید، فرمول صفتهای تفضیلی در جملاتی که در آن دو یا چند اسم با هم مقایسه میشوند به شکل زیر است:
Noun (subject) + verb + comparative adjective + than + noun (object).
اما قبل از آن که نحوه تشکیل گرامر Comparative Adjectives را بررسی کنیم، باید با مفهوم «هجا» (Syllable) در زبان انگلیسی آشنا شویم. هجا، بخش یا سیلاب یک واحد گفتار است که با یک بار باز شدن دهان و خروج هوا از ریه ادا میشود. هر کلمه ممکن است یک هجا یا بیشتر داشته باشد. به طور مثال کلمه jump تکهجایی است و با یک بار باز و بسته کردن دهان ادا میشود، اما کلمه tennis دو هجایی محسوب میشود. بنابراین گرامر Comparative Adjectives به چند قسم تقسیم میشود که عبارتاند از:
- در صفات تکهجایی
- در صفات دو هجایی
- در صفات چند هجایی
- در صفات بیقاعده
در ادامه گرامر Comparative Adjectives را در تک تک این موارد با ذکر مثال بررسی خواهیم کرد.
در صفات تک هجایی
برای تفضیلی کردن صفات تکهجایی معمولا به انتهای صفت پسوند «er» اضافه میکنیم، اما شایان ذکر است اضافه کردن پسوند «er» به انتهای صفت تفضیلی قواعد خاص خودش را دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
- معمولاً اگر صفتی فقط یک هجا داشته باشد، برای تبدیل آن به صفت تفضیلی باید به انتهای آن پسوند «er» اضافه کنیم. این پسوند در فارسی به شکل «تر» استفاده میشود:
clean → cleaner
تمیز ← تمیزتر
cold → colder
سرد ← سردتر
small → smaller
کوچک ← کوچکتر
young → younger
جوان ← جوانتر
tall → taller
بلند ← بلندتر
- اگر در انتهای صفت یک حرف مصوت و صامت وجود داشته باشد، اغلب برای تبدیل آن به صفت تفضیلی حرف صامت را دو بار مینویسیم:
wet → wetter
مرطوب ← مرطوبتر
big → bigger
بزرگ ← بزرگتر
hot → hotter
داغ ← داغتر
thin → thinner
نازک ← نازکتر
- اگر صفت به حرف «y» ختم شود، اغلب آن را به «i» تغییر میدهیم:
dry → drier
خشک ← خشکتر
- اگر صفت به حرف «e» ختم شود، در انتهای صفت «e» دیگری نمیگذاریم، بلکه فقط «r» اضافه میکنیم:
nice → nicer
قشنگ ← قشنگتر
large → larger
بزرگ ← بزرگتر
برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
My house is larger than hers.
خانه من از مال او بزرگتر است.
This box is smaller than the one I lost.
این جعبه کوچکتر از جعبهای است که گم کردم.
Your dog runs faster than Jim's dog.
سگ شما سریعتر از سگ «جیم» میدود.
The rock flew higher than the roof.
سنگ بالاتر از سقف پرتاب شد.
Jim and Jack are both my friends, but I like Jack better.
«جیم» و «جک» هردو دوست من هستند، اما من «جک» را بیشتر دوست دارم.
This house is bigger than that one.
این خانه از آن یکی بزرگتر است.
He is taller than Mr. Hulas.
قد او از آقای «هولاس» بلندتر است.
John is 1m80. He is tall. But Chris is 1m 85. He is taller than John.
قد جان ۱ متر و ۸۰ سانت است. او قدبلند است. اما «کریس» ۱ متر و ۸۵ سانت است. قد او از «جان» بلندتر است.
America is big. But Russia is bigger.
آمریکا بزرگ است. اما روسیه بزرگتر است.
I’m shorter than my brother.
من از برادرم کوتاهترم.
These shoes are cheaper than the blue ones.
این کفشها از آن کفشهای آبی ارزانتر هستند.
The cat ran faster than the dog.
گربه سریعتر از سگ دوید.
Hannah is taller than Jane.
«هانا» از «جین» قدبلندتر است.
Your desk is bigger than mine.
میزت از مال من بزرگتر است.
Your car was cheaper than mine by about two grand (£2,000).
ماشین تو تقریباً دو دو هزار پوند از ماشین من ارزانتر بود.
Your new dog is cuter than your old one.
سگ جدیدت زیباتر از سگ قبلیات است.
The house is looking a lot cleaner than it was this morning.
خانه بسیار تمیزتر از امروز صبح به نظر میرسد.
It’s faster to use the self-service checkout at the supermarket.
استفاده از صندوق خویشپرداخت در سوپرمارکت سریعتر است.
She was fatter when she was younger, but she’s lost weight recently.
او در جوانی چاقتر بود، اما اخیراً وزن کم کرده است.
David is funnier when he’s at a party!
دیوید وقتی در مهمانی است بامزهتر میشود!
The Himalayas is a higher mountain range than The Alps.
«هیمالیا» رشتهکوهی بلندتر از رشته کوههای «آلپ» است.
You should give the speech because your voice is louder than mine.
تو باید سخنرانی کنی، چون صدای تو از صدای من بلندتر است.
That hat is uglier than anything else in your wardrobe!
آن کلاه از هر چیز دیگری در کمد لباست زشتتر است!
I don’t have any cousins who are younger than me.
من پسرخالهای ندارم که از خودم کوچکتر باشد.
در صفات دو هجایی
تفضیلی کردن صفات دوهجایی قوانین و استثنائات خاص خودش را دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
- برای تفضیلی کردن صفتهای دوهجایی معمولا از «more» استفاده میکنیم:
careful → more careful
مراقب ← مراقبتر
normal → more normal
طبیعی ← طبیعیتر
- برخی از کلمات دوهجایی نیز میتوانند علاوه بر «more» با پسوند «er» نیز تفضیلی شوند:
clever → cleverer
باهوش ← باهوشتر
simple → simpler
ساده ← سادهتر
narrow → narrower
باریک ← باریکتر
quiet → quieter
ساکت ← ساکتتر
- برای تفضیلی کردن صفتهایی که به «y» ختم میشوند، معمولا میتوانیم به انتهای آن «er» اضافه کنیم. در این مواقع معمولا حرف «y» به «i» تبدیل میشود. علاوه بر این، برای تفضیلی کردن این صفات میتوان از «more» استفاده کرد:
dirty → dirtier
کثیف ← کثیفتر
pretty → prettier
زیبا ← زیباتر
happy → happier
خوشحال ← خوشحالتر
ugly → uglier
زشت ← زشتتر
به مثالهای زیر توجه کنید.
Fruit is healthier than chocolate.
میوه سالمتر از شکلات است.
I was cleverer when I was younger.
وقتی جوانتر بودم باهوشتر بودم.
He was angrier yesterday than he was last week.
دیروز از هفته قبل عصبانیتر بود.
The film was a bit more boring than I thought it would be.
فیلم کمی کسلکنندهتر از آن چیزی بود که فکر میکردم.
That seat looks a bit dirtier than this one.
آن صندلی کمی کثیفتر از این یکی به نظر میرسد.
نکته: گاهی اوقات حتی وقتی صفت فقط یک هجا داشته باشد، برای تبدیل آن به صفت تفضیلی از «more» استفاده میکنیم. بنابراین استفاده از این ساختار در صفتهای تکهجایی نادرست نیست. تعداد صفتهای تکهجایی که میتوانند با «more» به کار بروند اندک است. توجه داشته باشید که این صفتها استثنا هستند و نمیتوانند با پسوند «er» تبدیل به صفت تفضیلی شوند.
fun → more fun
جالب ← جالبتر
***
real → more real
واقعی ← واقعیتر
***
right → more right
درست ← درستتر
***
wrong → more wrong
اشتباه ← اشتباهتر
در صفات چند هجایی
صفتهایی که بیش از دو هجا دارند فقط با استفاده از «more» تبدیل به صفت تفضیلی میشوند. به مثالهای زیر توجه کنید.
beautiful → more beautiful
زیبا ← زیباتر
intelligent → more intelligent
باهوش ← باهوشتر
interesting → more interesting
جالب ← جالبتر
expensive → more expensive
گران ← گرانتر
به مثالهای زیر توجه کنید.
Trains are more expensive than buses in London.
[بلیت] قطار در لندن گرانتر از اتوبوس است.
She is more inquisitive than her sister.
او از خواهرش کنجکاوتر است.
That neighborhood is more dangerous than my neighborhood.
آن محله از محله من خطرناکتر است.
He is more intelligent than this boy.
او از این پسر باهوشتر است.
This flower is more beautiful than that.
این گل از آن یکی زیباتر است.
I want to have a more powerful computer.
من میخواهم کامپیوتر قویتری داشته باشم.
Is French more difficult than English?
آیا زبان فرانسه از انگلیسی سختتر است؟
I would be more comfortable wearing jeans.
پوشیدن شلوار جین برای من راحتتر است.
It’s more expensive to go to France in the summer.
رفتن به «فرانسه» در تابستان گرانتر است.
I found the book more interesting than the film.
به نظرم کتابش جالبتر از فیلمش بود.
Spain is a more popular holiday destination for Brits than Croatia.
از نظر بریتانیاییها، «اسپانیا» در مقایسه با «کرواسی» مقصد محبوبتری برای تعطیلات است.
Kids today are a lot more independent than they were just a decade ago.
بچههای امروزی خیلی مستقلتر از یک دهه پیش هستند.
Rachel looked at the two dresses and decided to buy the more expensive one.
«ریچل» به دو لباس نگاه کرد و تصمیم گرفت لباس گرانتر را بخرد.
Out of the two houses, the mansion is definitely more spacious than the cottage.
از بین این دو خانه، عمارت قطعاً بزرگتر از کلبه است.
Generally speaking, cats tend to be more independent than dogs.
به طور کلی، گربهها نسبت به سگها مستقلتر هستند.
They added gold-plated cup holders to the limo to make it feel more luxurious.
آنها به لیموزین جالیوانیهایی با روکش طلا اضافه کردند تا به آن ظاهری مجلل بدهند.
That neighborhood is more dangerous than my neighborhood.
آن محله از محله من خطرناک تر است.
در صفات بیقاعده
شکل تفضیلی افعال بیقاعده در انگلیسی از هیچ قانون مشخصی پیروی نمیکند. به همین علت فقط باید این افعال را به خاطر سپرد. برخی از رایجترین صفات تفضیلی بیقاعده را میتوانید در ادامه مشاهده کنید.
good → better
خوب ← بهتر
bad → worse
بد ← بدتر
far → further
دور ← دورتر
little → less
کوچک ←کوچکتر
much → more
زیاد ← بیشتر
به مثالهای زیر توجه کنید.
Max is better at maths than David but is worse at maths than Sarah.
«مکس» در ریاضیات از «دیوید» بهتر و از «سارا» بدتر است.
I think the weather’s worse than last winter as it rains nearly every day!
به نظرم هوا در مقایسه با زمستان گذشته بدتر است، چرا که تقریباً هر روز باران میبارد!
From London, Liverpool is further than Oxford.
«لیورپول» در مقایسه با «آکسفورد» از «لندن» دورتر است.
Baan Thai has got better reviews than the other restaurants in the area.
رستوران «Baan Thai» در مقایسه با سایر رستورانهای این منطقه نقدهای بهتری دریافت کرده است.
I did less work than Hannah this term.
من این دوره کمتر از «هانا» کار کردم.
The airport is farther than the train station.
فرودگاه از ایستگاه قطار دورتر است.
My mom is a better cook than your mom.
مامان من در آشپزی بهتری از مامان شماست.
You play tennis better than I do.
تو بهتر از من تنیس بازی میکنی.
I ran pretty far yesterday, but I ran even farther today.
دیروز مسافت زیادی دویدم، اما امروز حتی مسافت بیشتری دویدم.
The barber did a much better job cutting my daughter’s hair than I did.
آرایشگر موهای دخترم را بسیار بهتر از من کوتاه کرد.
Not doing your homework is bad, but copying someone else’s is even worse.
انجام ندادن تکالیف بد است، اما رونویسی از تکالیف دیگران بدتر است.
منفی کردن
برای منفی کردن صفات تفضیلی دو یا چند هجایی و بیان این که کسی یا چیزی در کیفیت، اندازه یا ویژگی از دیگران کمتر است از «Less» استفاده میکنیم. به عبارت دیگر، «Less» متضاد «More» است. استفاده از «Less» در جملات مقایسهای زحمت خاصی ندارد. فقط کافی است «Less» را قبل از هر صفت قرار دهید. به مثالهای زیر توجه کنید.
Walking is less tiring than running.
پیادهروی کمتر از دویدن خستهکننده است.
Australia is less populated than China.
استرالیا نسبت به چین جمعیت کمتری دارد.
Hamburgers are less healthy than vegetables.
همبرگر از سبزیجات ناسالمتر است.
کمیتسنجهای گرامر Comparative Adjectives
در زبان انگلیسی، از کمیتسنج و صفتهای تفضیلی برای مقایسه بزرگ یا کوچک بودن دو چیز استفاده میکنیم. چند نمونه از رایجترین کمیتسنجها از زیاد به کم در جدول زیر از آورده شده است.
کمیتسنجهای گرامر Comparative Adjectives | |
کمیتسنج | ترجمه |
ٰA lot | خیلی زیاد |
Much | زیاد |
A great deal | مقدار زیادی |
Far | بسیار زیاد |
Significantly | به میزان قابلتوجهی |
Considerably | نسبتا زیاد |
Way | خیلی |
A little | کم |
A bit | کمی |
A little bit | بسیار کم |
Slightly | اندک |
Marginally | جزئی |
در ادامه میتوانید کمیتسنجهای ارائه شده در جدول را در قالب جمله مشاهده کنید.
The US is a lot bigger than Ireland.
«ایالات متحده» بسیار بزرگتر از «ایرلند» است.
Now that she changed her job she’s a lot happier.
حالا که شغل خود را تغییر داده است، بسیار خوشحالتر است.
Sarah has much longer hair than Anna.
«سارا» در مقایسه با «آنا» موهای بلندتری دارد.
I feel much better today.
امروز احساس خیلی بهتری دارم.
It is a great deal more polluted in London than in Cornwall.
هوای «لندن» بسیار آلودهتر از «کورنوال» است.
It’s far healthier to eat a salad than a burger.
خوردن سالاد بسیار سالمتر از همبرگر است.
The company’s sales have been significantly better this year.
فروش این شرکت در سال جاری بسیار بهتر بوده است.
Siberia is considerably colder than Australia.
«سیبری» به طور قابل توجهی سردتر از «استرالیا» است.
This week’s homework is way easier than I thought it would be.
تکالیف این هفته بسیار سادهتر از آن چیزی است که فکر میکردم.
The chocolate cake was a little more popular than the lemon sponge.
کیک شکلاتی کمی بیشتر از کیک اسفنجی لیمویی محبوبیت داشت.
First-class train tickets are always a bit more expensive than standard ones.
بلیتهای درجه یک همیشه کمی گرانتر از بلیتهای عادی هستند.
Are you a bit better today?
امروز کمی بهتری؟
This book is a bit more expensive than the other.
این کتاب کمی گرانتر از آن کتاب دیگر است.
The UK is a little bit further north than France.
«انگلستان» از سمت شمال کمی دورتر از «فرانسه» است.
France is slightly bigger than Spain.
«فرانسه» کمی بزرگتر از «اسپانیا» است.
My hotel room is only marginally bigger than yours.
اتاق هتل من فقط کمی بزرگتر از اتاق شماست.
اشتباهات رایج گرامر Comparative Adjectives
هنگام استفاده از گرامر Comparative Adjectives توجه به قواعد دستور زبان حائز اهمیت است. اشتباهات رایجی که زبانآموزان هنگام استفاده از صفتهای تفضیلی مرتکب میشوند عبارتاند از:
- استفاده از شکل نادرست صفت. به طور مثال، گفتن «He is more taller than his brother» که ساختار نادرستی دارد، بهجای «He is taller than his brother».
- عدم استفاده از کلمه «than» هنگام مقایسه دو شخص، دو چیز یا دو مکان. به طور مثال، گفتن «He is taller his brother» بهجای «He is taller than his brother».
- عدم استفاده از شکل مناسب صفت هنگام مقایسه بیش از دو چیز. به طور مثال، گفتن «He is the tall boy in the class» بهجای «He is the tallest boy in the class».
- زیادهروی هنگام استفاده از صفات تفضیلی در جملات. مقایسه در برخی موارد میتواند مفید باشد، اما در صورت استفاده بیشازحد میتواند از شدت تأثیرگذاری نوشته شما بکاهد. بنابراین، مطمئن شوید که از صفات تفضیلی به اندازه کافی و فقط در مواقع مناسب استفاده کنید. به طور مثال، بهجای این که بگویید: «He is more intelligent than the other students in his class»، میتوانید بگویید: «He is particularly intelligent and stands out among his peers».
- از صفتهای تفضیلی فقط برای مقایسه دو شخص یا چیز با یکدیگر استفاده میشود. اگر بیش از دو چیز یا شخص را با تمام چیزهای دیگر مقایسه میکنید، باید از گرامر صفت عالی استفاده کنید.
تفاوت گرامر Comparative و Superlative Adjectives
گرامر Superlative Adjectives نیز مانند گرامر Comparative Adjectives برای مقایسه به کار میرود، با این تفاوت که گرامر Superlative Adjectives یا صفات عالی برای مقایسه یک شخص یا یک چیز با چندین مورد دیگر به کار میبرد تا بگوییم که در مقایسه با تمام آنها بهترین است. به عبارت دیگر، وقتی یک چیز، شیء یا شخص را با چیزهای زیادی مقایسه میکنیم، صفتهای عالی را به کار میبریم.
به این ترتیب، فاعل جمله به دلیل بالاتر بودن کیفیتش در مقایسه با سایر چیزهایی که در همان گروه قرار دارند به نوعی متمایز میشود. فرمول صفتهای عالی در جملاتی که در آن دو یا چند اسم با چیزهای دیگر مقایسه میشوند به شکل زیر است:
Noun + verb + the + superlative adjective + noun.
این گرامر نیز میتواند بر طبق هجا به شکلهای مختلفی مورد استفاده قرار بگیرد که عبارت است از:
- در صفات تک هجایی
- در صفات دو هجایی
- در صفات چند هجایی
- در صفات بیقاعده
در ادامه گرامر SuperlativeAdjectives را در تک تک این موارد با ذکر مثال بررسی خواهیم کرد.
در صفات تک هجایی
برای تبدیل صفات تکهجایی به صفت عالی معمولا به انتهای صفت پسوند «est» اضافه میکنیم اما این کار قواعد خاص خودش را دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
- معمولاً اگر صفتی فقط یک هجا داشته باشد، برای تبدیل آن به صفت عالی باید به انتهای آن پسوند «est» اضافه کنیم. این پسوند در فارسی به شکل «ترین» استفاده میشود:
clean → cleanest
تمیز ← تمیزترین
cold → coldest
سرد ← سردترین
small → smallest
کوچک ← کوچکترین
young → youngest
جوان ← جوانترین
tall → tallest
بلند ← بلندترین
- اگر در انتهای صفت یک حرف مصوت و صامت وجود داشته باشد، اغلب برای تبدیل آن به صفت عالی حرف صامت را دو بار مینویسیم:
wet → wettest
خیس ← خیسترین
big → biggest
بزرگ ← بزرگترین
hot → hottest
داغ ← داغترین
thin → thinnest
لاغر ← لاغرترین
- در صورتی که صفت به حرف «y» ختم شود، اغلب آن را به «i» تغییر میدهیم:
dry → driest
خشک ← خشکترین
- اگر صفت به حرف «e» ختم شود، در انتهای صفت «e» دیگری نمیگذاریم، بلکه فقط «st» اضافه میکنیم:
nice → nicest
قشنگ ← قشنگتر
large → largest
بزرگ ← بزرگتر
به مثالهای زیر توجه کنید.
Hannah is the tallest person in her family.
«هانا» بلندقدترین فرد خانوادهاش است.
You have the biggest desk in the whole office.
تو بزرگترین میز را در کل دفتر داری.
Our package deal to Spain was by far the cheapest holiday I’ve ever been on!
تور مسافرتی ما به «اسپانیا» تاکنون ارزانترین تعطیلاتی بود که تابهحال به آن رفتهام!
That is the cutest dog I’ve ever seen!
این بانمکترین سگی است که تابهحال دیدهام!
The house is the cleanest it has ever been.
خانه در تمیزترین حالت خود است.
After our walk, my little brother had the dirtiest pair of shoes.
بعد از پیادهرویمان، کثیفترین کفش متعلق به برادر کوچکم بود.
That was the fastest journey I’ve ever been on.
سریعترین سفری بود که تابهحال داشتم.
She used to be the fattest girl at school.
او قبلاً چاقترین دختر مدرسه بود.
Apparently, Americans are some of the funniest people in the world.
ظاهرا آمریکاییها برخی از بامزهترین مردم جهان هستند.
Mount Everest is the highest mountain in the world.
قله اورست بلندترین کوه جهان است.
Jane has the loudest voice I’ve ever heard!
«جین» بلندترین صدایی را دارد که تابهحال شنیدهام!
The Margherita is the nicest pizza on the menu.
«مارگاریتا» بهترین پیتزای منو است.
Damascus is thought to be the oldest city in the world.
گمان میرود که «دمشق» قدیمیترین شهر جهان باشد.
Ukraine is one of the poorest countries in Europe.
«اوکراین» یکی از فقیرترین کشورهای اروپاست.
Out of Peru, Panama, and Brazil, Peru is by far the smallest country.
از بین «پرو»، «پاناما» و «برزیل»، «پرو» کوچکترین کشور است.
نکته: گاهی اوقات حتی وقتی صفت فقط یک هجا داشته باشد، برای تبدیل آن به صفت عالی از «most» استفاده میکنیم. بنابراین استفاده از این ساختار در صفتهای تکهجایی نادرست نیست. تعداد صفتهای تکهجایی که میتوانند با «most» به کار بروند اندک است. توجه داشته باشید که این صفتها استثنا هستند و نمیتوانند با پسوند «est» تبدیل به صفت عالی شوند.
fun → more fun
جالب ← جالبتر
***
real → more real
واقعی ← واقعیتر
***
right → more right
درست ← درستتر
***
wrong → more wrong
اشتباه ← اشتباهتر
در صفات دو هجایی
برای تبدیل صفات دو هجایی به صفت عالی باید از قوانین خاصی پیروی کنیم که در ادامه به آن میپردازیم.
- صفات دو هجایی معمولا با قرار دادن «most» قبل از صفت به صفت عالی تبدیل میشوند:
careful → most careful
مراقب ← مراقبترین
normal → most normal
طبیعی ← طبیعیترین
- برخی از صفات دوهجایی میتوانند با پسوند «est» تبدیل به صفت عالی شوند:
clever → cleverest
باهوش ← باهوشترین
simple → simplest
ساده ← سادهترین
narrow → narrowest
باریک ← باریکترین
quiet → quietest
ساکت ← ساکتترین
- برای تبدیل صفتهای دو هجایی که به «y» ختم میشوند به صفت عالی، معمولا میتوانیم به انتهای آن پسوند «est» اضافه کنیم. در این مواقع معمولا حرف «y» به «i» تبدیل میشود:
dirty → dirtiest
کثیف ← کثیفترین
pretty → prettiest/most pretty
زیبا ← زیباترین
happy → happiest
خوشحال ← خوشحالترین
ugly → ugliest
زشت ← زشتترین
به مثالهای زیر توجه کنید.
Parrots are the noisiest birds in the jungle.
طوطیها پر سروصداترین پرندگان جنگل هستند.
Grapefruit is the healthiest fruit.
گریپفروت سالمترین میوه است.
He is the angriest man I have ever seen met!
او عصبانیترین مردی است که تابهحال دیدهام!
That film was the most boring thing I’ve seen for ages!
آن فیلم کسلکنندهترین چیزی بود که بعد از سالها دیدم!
Sarah is the cleverest student in our year.
«سارا» باهوشترین دانشآموز امسال ماست.
در صفات چند هجایی
صفتهایی که بیش از دو هجا دارند فقط با استفاده از «most» تبدیل به صفت عالی میشوند. به مثالهای زیر توجه کنید.
beautiful → most beautiful
زیبا ← زیباترین
intelligent → most intelligent
باهوش ← باهوشترین
interesting → most interesting
جالب ← جالبترین
expensive → most expensive
گران ← گرانترین
- صفاتی که بیش از دو هجا دارند میتوانند به کمک عبارت «the most» نیز تبدیل به صفت عالی شوند:
popular → the most popular
محبوب ← محبوبترین
interesting → the most interesting
جالب ← جالبترین
expensive → the most expensive
گران ← گرانترین
beautiful → the most beautiful
زیبا ← زیباترین
به طور مثال به جمله زیر توجه کنید.
Paris is the most beautiful city I’ve ever seen.
پاریس زیباترین شهری است که تابهحال دیدهام.
این جمله بدان معناست که گوینده از چندین شهر بازدید کرده است و پاریس را از نظر زیبایی در رتبه اول میداند. گرامر صفات Superlative نیز مانند Comparative روشی برای مقایسه است. وقتی میخواهید بگویید که یک شخص یا چیز برتر از همه افراد دیگر در آن گروه است، باید از گرامر Superlative استفاده کنید. در ادامه مثالهای بیشتری ارائه شده است.
These are my most comfortable trousers.
این راحتترین شلوار من است.
Switzerland is the most expensive country in Europe.
«سوئیس» گرانترین کشور اروپاست.
It was the most interesting film we’d seen this year.
جالبترین فیلمی بود که امسال دیدیم.
Mauritius is one of the most popular honeymoon destinations.
«موریس» یکی از محبوبترین مکانها برای ماه عسل است.
This is the most expensive restaurant in town.
این گرانترین رستوران شهر است.
The princess was the most beautiful girl in the kingdom.
شاهدخت زیباترین دختر سرزمین بود.
در صفات بیقاعده
شکل عالی افعال بیقاعده در انگلیسی مانند شکل تفضیلی از هیچ قانون مشخصی پیروی نمیکند. به همین علت فقط باید این افعال را به خاطر سپرد. برخی از رایجترین صفات عالی بیقاعده را میتوانید در ادامه مشاهده کنید.
good → best
خوب ← بهترین
bad → worst
بد ← بدترین
far → furthest
دور ← دورترین
little → least
کوچک ←کوچکترین
much → most
زیاد ← بیشترین
به مثالهای زیر توجه کنید.
Max is the best at maths in his class but is the worst at science.
«مکس» در ریاضیات بهترین و در علوم بدترین دانشآموز کلاسش است.
This is the worst weather in December since records began!
این بدترین آبوهوای ماه دسامبر از زمان ثبت است!
Leeds is one of the furthest big cities from London (in England).
«لیدز» از لحاظ فاصله با لندن (در انگلستان) یکی از دورترین شهرهای بزرگ است.
It has by far the best reviews we’ve read so far.
بهترین نقدهایی را که تاکنون خواندهایم در آن وجود دارد.
منفی کردن
در زبان انگلیسی برای گفتن این که کسی یا چیزی از لحاظ کیفیت، اندازه یا ویژگی نسبت به سایر همنوعان خود در سطح پایینتری قرار دارد از «least» استفاده میکنیم. در واقع «least» شکل منفی «most» است. برای منفی کردن صفات عالی در این جملات میتوانیم least را قبل از صفت عالی قرار دهیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
Simon has done the least work in the whole team, but has got all the credit!
«سایمن» کمترین کار را در کل تیم به عهده گرفت، اما تمام افتخار را به دست آورده است!
Cleaning the floor is my least favorite type of housework.
تمیز کردن زمین از نظر من بدترین کار خانه است.
He’s the least active person I know. He’s very lazy.
او کمتحرکترین فردی است که میشناسم. او خیلی تنبل است.
سوالات رایج در مورد گرامر Comparative Adjectives
در ادامه، به برخی از سوالات متداول پیرامون Comparative Adjectives میپردازیم.
گرامر Comparative Adjectives چیست؟
صفت تفضیلی (Comparative Adjectives) صفتی است که برای مقایسه دو شخص یا چیز استفاده میشود. ما از صفتهای تفضیلی استفاده میکنیم تا بگوییم یک شخص یا چیز درجه بالایی از یک کیفیت را نشان میدهد یا در مقایسه با چیز دیگری بهتر است. به عبارت دیگر، یکی از راههای توصیف اسمها (افراد، اشیا، حیوانات و غیره) مقایسه آنها با چیز دیگری است. هنگام مقایسه دو چیز، احتمالاً از صفاتی مانند smaller، bigger یا more interesting استفاده میکنیم. به پسوند «er» و کلمه «more» توجه کنید. این پسوندها برای تشکیل صفات تفضیلی استفاده میشوند.
گرامر Superlative Adjectives چیست؟
گرامر Superlative Adjectives نیز مانند گرامر Comparative Adjectives برای مقایسه به کار میرود، با این تفاوت که گرامر Superlative Adjectives یا صفات عالی برای مقایسه یک شخص یا یک چیز با چندین مورد دیگر به کار میبرد تا بگوییم که در مقایسه با تمام آنها بهترین است. به عبارت دیگر، وقتی یک چیز، شیء یا شخص را با چیزهای زیادی مقایسه میکنیم، صفتهای عالی را به کار میبریم. به این ترتیب، فاعل جمله به دلیل بالاتر بودن کیفیتش در مقایسه با سایر چیزهایی که در همان گروه قرار دارند به نوعی متمایز میشود.
تمرین
برای درک بهتر گرامر Comparative Adjectives به تمرینهای زیر و پاسخ آنها توجه کنید.
تمرین اول
جاهای خالی را با کلمه مناسب پر کنید.
Q1: This movie is __________ than the one I watched last night. The storyline is more engaging, and the acting is of higher quality. (good)
Answer: This movie is better than the one I watched last night. The storyline is more engaging, and the acting is of higher quality.
Q2: Jane is __________ than her brother. She keeps her belongings organized, plans her schedule meticulously, and maintains a tidy living space. (organize)
Answer: Jane is more organized than her brother. She keeps her belongings organized, plans her schedule meticulously, and maintains a tidy living space.
Q3: My apartment is __________ than yours. It boasts a larger living area, more storage space, and a spacious balcony with a breathtaking view. (space)
Answer: My apartment is more spacious than yours. It boasts a larger living area, more storage space, and a spacious balcony with a breathtaking view.
Q4: Tom's car is __________ than mine. It accelerates faster, reaches higher speeds, and handles turns more smoothly. (fast)
Answer: Tom's car is faster than mine. It accelerates faster, reaches higher speeds, and handles turns more smoothly.
Q5: The weather in summer is __________ than in spring. The temperatures soar, and the scorching sun intensifies the heat. (hot)
Answer: The weather in summer is hotter than in spring. The temperatures soar, and the scorching sun intensifies the heat.
Q6: This restaurant is __________ than the one we visited last week. The menu offers a wider selection of gourmet dishes, and the ambiance is more elegant and sophisticated. (expensive)
Answer: This restaurant is more expensive than the one we visited last week. The menu offers a wider selection of gourmet dishes, and the ambiance is more elegant and sophisticated.
Q7: John is __________ than his sister. He stands several inches taller, towering over most people in the room. (tall)
Answer: John is taller than his sister. He stands several inches taller, towering over most people in the room.
Q8: The new laptop is __________ than the old one. It boasts a more powerful processor, greater storage capacity, and enhanced graphics capabilities. (Powerful)
Answer: The new laptop is more powerful than the old one. It boasts a more powerful processor, greater storage capacity, and enhanced graphics capabilities.
Q9: English grammar is __________ than I thought. The rules are intricate, and the nuances require a deeper understanding of the language. (complicate)
Answer: English grammar is more complicated than I thought. The rules are intricate, and the nuances require a deeper understanding of the language.
Q10: The blue dress is __________ than the red one. Its intricate detailing, exquisite fabric, and flattering silhouette make it more beautiful and eye-catching. (beautiful)
Answer: The blue dress is more beautiful than the red one. Its intricate detailing, exquisite fabric, and flattering silhouette make it more beautiful and eye-catching.
Q11: My job is __________ than yours. The demands are higher, the deadlines are tighter, and the level of responsibility is greater. (stressful)
Answer: My job is more stressful than yours. The demands are higher, the deadlines are tighter, and the level of responsibility is greater.
Q12: The coffee at this café is __________ than the one at the nearby shop. Its rich aroma, bold flavor, and velvety texture make it a truly delightful experience. (delicious)
Answer: The coffee at this café is more delicious than the one at the nearby shop. Its rich aroma, bold flavor, and velvety texture make it a truly delightful experience.
Q13: Lisa is __________ than her friend. She is outgoing, and sociable, and easily strikes up conversations with strangers, making her the life of any gathering. (outgoing)
Answer: Lisa is more outgoing than her friend. She is outgoing, and sociable, and easily strikes up conversations with strangers, making her the life of any gathering.
Q14: This book is __________ than the one I read last month. Its captivating plot, well-developed characters, and thought-provoking themes make it a truly engaging read. (interesting)
Answer: This book is more interesting than the one I read last month. Its captivating plot, well-developed characters, and thought-provoking themes make it a truly engaging read.
Q15: The exam was __________ than I expected. It challenged my knowledge and required a deeper understanding of the subject matter. (difficult)
Answer: The exam was more difficult than I expected. It challenged my knowledge and required a deeper understanding of the subject matter.
Q16: The city center is __________ than the suburbs. It is bustling with people, filled with tall buildings, and teeming with a vibrant energy unmatched in the outskirts. (crowded)
Answer: The city center is more crowded than the suburbs. It is bustling with people, filled with tall buildings, and teeming with a vibrant energy unmatched in the outskirts.
Q17: My sister's house is __________ than mine. It features modern architecture, state-of-the-art appliances, and sleek interior design elements. (modern)
Answer: My sister's house is more modern than mine. It features modern architecture, state-of-the-art appliances, and sleek interior design elements.
Q18: This hotel is __________ than the one we stayed in last time. It offers luxurious amenities, plush accommodations, and impeccable service that ensures an unforgettable experience. (luxury)
Answer: This hotel is more luxurious than the one we stayed in last time. It offers luxurious amenities, plush accommodations, and impeccable service that ensures an unforgettable experience.
Q19: The new gym has __________ equipment than the old one. It is equipped with cutting-edge machines, advanced workout technologies, and state-of-the-art facilities. (advance)
Answer: The new gym has more advanced equipment than the old one. It is equipped with cutting-edge machines, advanced workout technologies, and state-of-the-art facilities.
Q20: John's presentation was __________ than Mary's. He provided a wealth of detailed information and engaged the audience more effectively. (inform)
Answer: John's presentation was more informative than Mary's. He provided a wealth of detailed information and engaged the audience more effectively.
تمرین دوم
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «مطلب گرامر Comparative Adjectives»، میتوانید از آزمونی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید.
این آزمون شامل ۱۰ سوال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید.
1. Nothing could be ________ than those shores. (desolate)
most desolate
more desolate
2. A conference is _______ than a conversation. (formal)
more formal
formaler
3. It was just the ______ time of the day. (crowd)
crowder
most crowded
4. I have not the ______ idea in the world. (slight)
slighter
slightest
5. Nothing could be ______ than their time. (favorable)
more favorable
favorabler
6. Nothing is _______ than this rational conclusion. (plain)
plainer
most plain
7. They are far ______ than we are. (conventional)
conventional
more conventional
8. Nothing can be ______ than such an impression. (dangerous)
dangerouser
more dangerous
9. They were the _______ time of my whole life. (miserable)
most miserable
more miserable
10. They were much ________ than he had fancied. (near)
more near
nearer
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
- حرف اضافه در انگلیسی چیست ؟ — به زبان ساده و کامل — آموزش Prepositions
- گرامر used to — از صفر تا صد
- انواع جملات شرطی در انگلیسی – از صفر تا صد با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- فرمول زمان حال ساده در انگلیسی — راهنمای سریع و کاربردی
- افعال ing دار چیست و چه زمانی فعل ing می گیرد ؟ — به زبان ساده + مثال و تمرین
- گرامر Too و Enough — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Going to – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال نقل قول در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- گرامر if در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- نقل قول در انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- آموزش گرامر Did – به زبان ساده و با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- کلمات پرکاربرد مخفف در انگلیسی — به همراه معنی
- گرامر Wish و کاربرد Wish – به زبان ساده + مثال و تمرین
- ماضی بعید در انگلیسی – به زبان ساده + فرمول و مثال
- آموزش زمانهای انگلیسی | به زبان ساده و سریع
- آموزش گرامر Do و Does – با مثال + تمرین و تلفظ
- افعال بی قاعده در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال جدا نشدنی در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- افعال جداشدنی در انگلیسی — به زبان ساده
- جملات سوالی زمان حال ساده در زبان انگلیسی + تمرین و مثال
- جملات شرطی نوع اول در انگلیسی – با مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر Would have been — به زبان ساده و با مثال
- متمم در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- قواعد جمله سازی در انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سیلاب در زبان انگلیسی چیست ؟ – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- گرامر ماضی نقلی در انگلیسی – با مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- پسوندهای اسم ساز در انگلیسی – فهرست کامل با مثال
- افعال عبارتی در زبان انگلیسی – کامل + مثال و تمرین
- کاربرد was و were – چه زمانی از was و were استفاده می کنیم ؟
- جمله گذشته ساده در انگلیسی + ترجمه، تمرین و نمونه سوال
- علائم گذشته ساده در انگلیسی چه هستند؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- چه زمانی از ing استفاده می کنیم ؟ – راهنمای کامل + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- مصدر بدون to در زبان انگلیسی چیست ؟ + مثال و تمرین
- انواع گذشته در انگلیسی و مرور سریع افعال گذشته — راهنمای کامل
- گرامر to به زبان ساده و کامل + مثال و تمرین
- تست زمان حال ساده انگلیسی با جواب — نمونه سوال و پاسخ
- اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech چیست؟ — به زبان ساده + مثال
- کمیت سنج ها در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- جمع بستن اسم در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- وجه التزامی در انگلیسی – روش ساخت به زبان ساده + مثال و تمرین
- آینده در گذشته کامل در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- افعال to be در انگلیسی چیست ؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- فرق بین Will و Going to – به زبان ساده + مثال و تمرین
- سوم شخص مفرد در انگلیسی – به زبان ساده + مثال
- گرامر Have Got — توضیح به زبان ساده + مثال
- کاربرد do در انگلیسی و جملات انگلیسی — با مثال و به زبان ساده
- جملات آرزویی در انگلیسی یا چطور با Wish جمله بسازیم؟ + مثال و تمرین
- جمله با Could you و توضیح گرامر Could you please + مثال های متنوع
- افعالی که Ing نمی گیرند — توضیح و لیست افعال
- انواع جمله در انگلیسی — ساختار جملات با مثال
- انواع زمان حال در انگلیسی — توضیح + مثال و تلفظ
- جایگاه فعل در زبان انگلیسی — توضیح به زبان ساده + مثال و تلفظ
- حروف ندا در انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با Whose — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با Going to — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با What – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سوال ساختن با Who – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- فاعل در انگلیسی چیست ؟ — به زبان ساده و با مثال
- کاربرد On و In در زبان انگلیسی — راهنمای کامل + مثال
- گرامر How many — توضیح به زبان ساده + تمرین و مثال
- نشانه های حال ساده در انگلیسی — کامل و با مثال
- گرامر as as – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر As if – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- اجزای جمله در زبان انگلیسی – ترتیب قرار گرفتن + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- ساختارهای موازی در زبان انگلیسی – توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- اسامی ملکی در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- گرامر Either و Too — توضیح + مثال و تلفظ
- پسوندهای قیدساز در انگلیسی – فهرست کامل با مثال و تمرین
- جملات امری در انگلیسی — با مثال و به زبان ساده
- جایگاه قید در جمله انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- سوال ساختن با افعال To be — کامل و با مثال
- زمان حال جاری در انگلیسی — به زبان ساده + مثال
- سوال ساختن با Can — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Not only But also — توضیح به زبان ساده + مثال
- گرامر Would like در زبان انگلیسی — توضیح کاربرد با مثال
- سوال ساختن با Will — گرامر سوال پرسیدن + مثال
- گرامر Could — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Get — به زبان ساده و با مثال
- گرامر Already و Just — توضیح کامل و مثال
- جمله خبری به انگلیسی – به زبان ساده، با مثال و تلفظ صوتی
- گرامر How much – توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- سوال ساختن در انگلیسی – تکنیک ها و فرمول ها + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- ماضی بعید استمراری در انگلیسی – توضیح + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- افعال حسی در زبان انگلیسی – آموزش گرامر به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- افعال لازم و متعدی در انگلیسی – توضیح + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- پیشوند در انگلیسی چیست ؟ – به زبان ساده + مثال و تمرین
- کلمات پرسشی در انگلیسی – توضیح گرامر و ساختار + مثال و معنی
- کاربرد Let’s در زبان انگلیسی – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- کاربرد When و While در گذشته استمراری – توضیح تفاوتها + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر Hope — توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر Either Neither – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- گرامر So و Such — کامل + مثال و تلفظ
- گرامر There is و There are + کاربرد در انگلیسی با مثال
- تبدیل صفت به قید در انگلیسی — راهنمای کامل + تمرین و مثال
- مجهول حال استمراری در انگلیسی — توضیح و با مثال
- کاربرد مصدر انگلیسی — به زبان ساده و با مثال
- کاربرد it در انگلیسی — توضیح به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد Make در انگلیسی — توضیح و مثال + تمرین
- کاربرد so that در انگلیسی چیست ؟ — توضیح + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد some و any — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر How Often — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- گرامر No Matter — به زبان ساده + مثال کاربردها، تمرین و تلفظ
- فعل بودن در انگلیسی – کاربرد و گرامر به زبان ساده + مثال
- کاربرد Usually در زبان انگلیسی و جمله + مثال، تمرین و تلفظ
- اول شخص مفرد در انگلیسی – به زبان ساده + مثال
- سوال با Where – نحوه و فرمول ساخت + مثال، تمرین و تلفظ
- پیشوندهای منفی ساز در انگلیسی — آموزش کامل + نکات، مثال و تمرین
- انواع ضمایر در انگلیسی — توضیح و مثال
- پسوند ful در انگلیسی — توضیح کاربردها به زبان ساده
- عبارت حرف اضافه ای در زبان انگلیسی — توضیح و آموزش عبارت ها به زبان ساده
- کاربرد a lot of و lots of در زبان انگلیسی + مثال و تمرین
- حرف اضافه at در انگلیسی و کاربردهای آن + مثال و تمرین
- تفاوت صفات ملکی با ضمایر ملکی در انگلیسی — به زبان ساده
- گرامر Although — به زبان ساده و با مثال + تمرین
- کاربرد علامت سوال در زبان انگلیسی — به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ
- کاربرد as در زبان انگلیسی — آموزش از صفر تا صد + مثال و تمرین
- گرامر Whether – توضیح به زبان ساده + تلفظ، تمرین و مثال
- کاربرد Would در زبان انگلیسی – توضیح ساده و کاربردی + مثال و تمرین
- پسوند tion در انگلیسی — توضیح کاربردها به زبان ساده + مثال
- ضمایر شخصی در زبان انگلیسی + توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- تست ضمایر انگلیسی + جواب و آزمون رایگان
- کاربرد کاما در انگلیسی – نحوه استفاده در جملات + مثال و تمرین
- تفاوت Since و For — به زبان ساده + مثال
- کاربرد done - به زبان ساده + مثال و تلفظ و تمرین
- گرامر However در زبان انگلیسی – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین
- تفاوت While و During در انگلیسی – به زبان ساده + مثال و تمرین
- S مالکیت در انگلیسی — توضیح گرامر + مثال، تمرین و تلفظ
- چه زمانی فعل ed می گیرد؟ – گرامر ed گرفتن فعل + مثال، تمرین و تلفظ صوتی
- منفی کردن جمله در انگلیسی — توضیح کامل + مثال و تمرین
- گذشته فعل های انگلیسی – لیست کامل و کاربردی + تمرین و تلفظ
- صرف فعل در زبان انگلیسی — اصول و روش ها به زبان ساده
- قید مکان در انگلیسی — آموزش Adverbs of Place — به زبان ساده
عالی بود .ممنون از شما