مصدر فعل چیست؟ – توضیح نحوه ساخت + مثال و تمرین
مصدر در لغت بهمعنای محل صدور یا صادر کردن است. اما مصدری که در دستور زبان فارسی استفاده میشود متفاوت است. برای اینکه بدانیم مصدر فعل چیست میتوانیم از این تعریف ساده کمک بگیریم: «مصدر فعل مفهوم اصلی فعل را نشان میدهد بدون آنکه مفاهیم زمان و شخص را دربرداشته باشد». در این مطلب از «مجله فرادرس» مصدر فعل در زبان فارسی را مفصل و با نمونهها و مثالهای مختلف بررسی خواهیم کرد.
مصدر فعل چیست؟
به واژههایی که در ادامه فهرست کردهایم، توجه کنید.
- رفتن
- خوردن
- گفتن
- بردن
- ساختن
با کمی دقت در ساختمان واژگان بالا متوجه خواهیم شد که این کلمات از ترکیب «بن ماضی در زبان فارسی» و پسوند «ـَن» ساخته شدهاند. هر واژه مفهوم اصلی فعل را به ما نشان میدهد. اما مفهوم زمان، شخص و شمار را نمیتوانیم از آن دریابیم. برای مثال در «خوردن» نه زمان فعل مشخص است نه اینکه چه کسی یا کسانی این عمل را مرتکب میشوند.
نکته: مصدر یکی از اقسام اسم یعنی اسم معنی و مشتق است.
برای درک شخص و شمار فعل باید به شناسه فعل فارسی مراجعه کنیم. شناسه جزئی از فعل است که در هر صیغه تغییر میکند و مفهوم شخص و شمار را به فعل اضافه میکند. در وجه فعل زبان فارسی هم ویژگیهای دیگر فعل نمایان است.
انواع مصدر چیست؟
مصدرها را در زبان فارسی به شیوههای گوناگونی میتوانیم دستهبندی کنیم. برای مثال انواع مصدرها را به مصدر اصلی، مصدر جعلی، مصدر ساده، مصدر مرکب، مصدر عبارت فعلی و مصدر پیشوندی میتوانیم تقسیم کنیم. همچنین، مصدرها میتوانند با قیدها و گروههای قیدی ترکیب شده و مصدر مرکب بسازند. در جدول زیر انواع مصدر و نمونههایی از هر نوع مصدر آورده شده است.
انواع مصدر زبان فارسی | |
تقسیمبندی کلی | |
نوع | مثال |
مصدر اصلی: از اصل به عنوان مصدر به کار میرود | شکستن، گرفتن، خوردن، بردن |
مصدر جعلی: در اصل مصدر نیست، با افزودن «یدن» به اسم، مصدر میشود | نالیدن، بالیدن، نامیدن |
تقسیمبندی با نگاه ساختاری | |
نوع | مثال |
مصدر ساده: بن فعل در مصدر ساده از یک ماده ساخته میشود | آمدن، رفتن |
مصدر مرکب: از فعل مرکب ساخته شده است | رنج بردن، رنج کشیدن، سرما خوردن |
مصدر عبارت فعلی: از یک عبارت فعلی تشکیل شده است | از سر گرفتن، از نو شروع کردن |
مصدر پیشوندی: از فعل پیشوندی ساخته شده است | برگشتن، برخواستن |
تقسیمبندی بر اساس تغییر پسوندها | |
نوع | مثال |
مصدر تام: هیچ بخشی از فعل در حالت مصدری حذف نشده است | شستن، نشستن، نوشتن، دیدن |
اسم مصدر: اسمی که حاصل معنی مصدر میدهد با آنکه ساختار اسمی دارد | روش، گفتار، دانایی، کردار |
تقسیمبندی بر اساس وجه | |
نوع | مثال |
مصدر لازم: به مفعول نیاز ندارد | آمدن، رفتن |
مصدر متعدی: بر خلاف مصدر لازم نیاز به مفعول دارد. | خوردن |
مصدر دوگانه یا ذووجهین: به طور همزمان، جزء فعلهای لازم و متعدی هستند. | شکستن |
دقت کنید که قیدها و گروههای قیدی میتوانند مصدر را هم مقید کنند و مصدر مرکب بسازند. برای مثال در «کم خوردن» یا «دیر آمدن».
مصدر فعلهای پرکاربرد زبان فارسی
در جدول زیر مصدر فعلهای پرکاربرد زبان فارسی را مشاهده میکنید.
مصدر افعال پرکاربرد فارسی |
آراستن |
آزردن |
آزمودن |
آسودن |
آشامیدن |
آشفتن |
آغشتن |
آفریدن |
آکندن |
آلودن |
آمدن |
آموختن |
آمیختن |
آوردن |
آویختن |
ارزیدن |
افتادن |
افراشتن |
افروختن |
افزودن |
افسردن |
افشاندن |
افکندن |
انباشتن |
انداختن |
اندوختن |
اندیشیدن |
انگیختن |
ایستادن |
باختن |
باریدن |
بافتن |
بالیدن |
بخشودن |
بخشیدن |
برازیدن |
بردن |
برگشتن |
بریدن |
بستن |
بلعیدن |
بودن |
بوسیدن |
بوییدن |
پاشیدن |
پالودن |
پاییدن |
پختن |
پذیرفتن |
پراکندن |
پرداختن |
پرستیدن |
پرسیدن |
پروردن |
پرهیختن (تربیتکردن، دوری) |
پریدن |
پژمردن |
پژوهیدن |
پسندیدن |
پنداشتن |
پوشیدن |
پیچیدن |
پیراستن |
پیوستن |
پیمودن |
تاختن |
تپیدن |
تراشیدن |
ترسیدن |
ترکیدن |
تفتن |
تنیدن |
توانستن |
جستن |
جنبیدن |
جنگیدن |
جوشیدن |
جویدن |
چاپیدن |
چرخیدن |
چسبیدن |
چشیدن |
چیدن |
خاستن |
خراشیدن |
خرامیدن |
خروشیدن |
خریدن |
خزیدن |
خفتن |
خندیدن |
خوابیدن |
خواستن |
خواندن |
خوردن |
دادن |
داشتن |
دانستن |
درخشیدن |
دریدن |
دزدیدن |
دوختن |
دوشیدن |
دویدن |
دیدن |
راندن |
ربودن |
رستن |
رفتن |
رقصیدن |
رمیدن |
روییدن |
ریختن |
زاییدن |
زدن |
زیبیدن |
زیستن |
ساختن |
سپردن |
ستودن |
سرودن |
سفتن |
شتافتن |
شدن |
شستن |
شکافتن |
شکستن |
شکفتن |
شمردن |
شناختن |
شنیدن |
طلبیدن |
فرستادن |
فرسودن |
فرمودن |
مصدر از نگاه اسم
به سبب رابطهها و پیوندهایی که مصدر با فعل و بن ماضی و مضارع دارد، ابتدا مصدر را از نگاه فعل بررسی کردیم. اما با اینکه مفهوم اصلی فعل در مصدر است، به خاطر اینکه زمان، شخص و شمار در آن نیست، از لحاظ اسم بودن هم مصدر را بررسی میکنیم.
مصدر مرخم
گاه بن ماضی فعل در معنای اسم مصدری یا مصدری بهکار میرود که به آن مصدر مرخم یا مصدر بریده میگویند. این نامگذاری بر اساس این فرض است که این کلمات در ابتدا مصدر بودهاند و بعداً نون مصدری از آخر آنها حذف شده است. برای مثال به نمونههای زیر توجه کنید.
دیدن ← دید
***
رفتن و آمدن ← رفتوآمد
***
گفتن و شنودن ← گفتوشنود
درستتر است که این ساخت را بن ماضی بدانیم که مفهوم اسم مصدری پیدا کرده است. همانطور که بن مضارع هم گاهی این مفهوم را میرساند. برای نمونه به مثالهای زیر دقت کنید.
جوش
***
سوز
***
افتوخیز
***
سوزوگداز
اسم مصدر
علاوه بر مصدر، اسمهایی نیز در زبان فارسی وجود دارند که با نداشتن نشانههای مصدری، حاصل معنی و مفهوم مصدر را میرسانند. برای مثال به نمونههای زیر توجه کنید.
آموزش ← آموختن
***
دانش ← دانستن
***
گفتار ← گفتن
این قبیل کلمات را اسم مصدر یا حاصل مصدر مینامند.
اقسام اسم مصدر
در جدول زیر معروفترین نشانههای اسم مصدر و اسامی مصدر حاصل از آنها را مشاهده میکنید.
اقسام اسم مصدر در زبان فارسی | |
نشانههای اسم مصدر | مثال |
«ـِش» در آخر بن مضارع | پرورش آرامش روش پذیرش آزمایش آسایش کوشش تپش نکوهش ستایش کاوش تراوش |
«ـِشت» در آخر بن مضارع | خورشت برشت کنشت |
های بیان حرکت «ـه» در آخر بن مضارع | گریه خنده ناله مویه پویه بوسه اندیشه |
«ار» در آخر بن ماضی | گفتار کردار رفتار کشتار جستار ساختار |
«ی» در آخر صفت و گاهی اسم و بندرت ضمیر | شادی خوبی بدی روشنی فداکاری تاریکی دلجویی خوشخویی پدری مادری فرزندی استادی شاگردی |
اگر کلمه به فتحه یا کسره ختم شود که با های بیان حرکت نشان داده میشود، به جای «ی»، «گی» بر آن اضافه میشود. | بنده ← بندگی (و بندگان) فرزانه ← فرزانگی (و فرزانگان) زنده ← زندگی (و زندگان) |
«یّت» در آخر بعضی از اسمها و صفات عربی | آدمیّت غالبیّت محکومیّت |
در ادامه ساختهای فوق را در قالب جمله مشاهده خواهید کرد.
اما این بار آنها را نکوهش و ستایش میکرد.
(زرین کوب / با کاروان حله)
گویند هرچه کشت همان را درود مرد
این واکنش نکرد جهان با کنشت من
(کاظم رجوی)
بچهها زیاد گریه میکنند.
(دهخدا / چرند و پرند)
از خود دموکراسی غربی خبری نیست -آزادی گفتار- آزادی ابراز عقیده.
(آل احمد / غربزدگی)
دشوارترین کار همین بود که با کداخدامنشی حل شد.
(آلاحمد / مدیر مدرسه)
زندگیام مربوط به همه هستیهایی میشد که دور من بودند.
(هدایت / بوفکور)
ناچار شهربندانش میکنند.
(آلاحمد / غربزدگی)
اما آن واقعیت دیگر هم هست، واقعیت محتوی ایمان مذهبی.
(آلاحمد / غربزدگی)
ساختهای دیگر اسم مصدر
علاوه بر آنچه تاکنون گفتیم ساختهای دیگری نیز در مفهوم اسم مصدر بهکار میروند و باید اسم مصدر محسوب شوند. در جدول زیر این ساختها را مشاهده میکنید.
ساختهای دیگر اسم مصدر در زبان فارسی | |
ساخت | مثال |
بن ماضی یک فعل بدون پیشوند و یا کلمه و جزء دیگر ← مصدر مرخم | نشست دید برد گفت آمد رسید ساخت دوخت شناخت باخت پرداخت |
بن ماضی دو فعل جداگانه با «واو» عطف ← مصدر مرخم | رفت و آمد نشست و برخاست دید و بازدید داد و ستد زد و خورد برد و باخت گفت و شنود خرید و فروخت رفت و برگشت |
بن ماضی در آخر اسم یا کلمه دیگر | سررسید سرکوفت عقبگرد پیشرفت صوابدید مصلحتدید چشمداشت |
بن ماضی یا مضارع همراه پیشوند | درآمد بازدید برخورد برآورد برداشت ورانداز بازخرید فروگذار |
بن مضارع برخی از فعلها | خیز دو تاب جوش گریز پندار |
بن مضارع دو فعل جداگانه با واو عطف | سوزوگداز سوزوساز گیرودار پرسوجو افتوخیز جنبوجوش |
از بن مضارع دو فعل یا تکرار بن مضارع یک فعل همراه «ا» | تکاپو کشاکش روارو |
بن ماضی و مضارع یک فعل با واو عطف و بدون آن | شستشو (شستوشو) جستوجو (جستجو) |
از بن ماضی و مضارع دو فعل متفاوت | زدوبند خوردوخواب ریختوپاش |
از بن مضارع فعل که در آخر اسم آید | گوشمال سرکوب |
از بن ماضی یا مضارع فعل به اضافه پسوند «مان» | ساختمان زایمان |
از اسم و بن ماضی یا مضارع فعل هممعنی | مرگومیر خوردوخوراک |
در ادامه این مطلب از «مجله فرادرس» ساختهای جدول بالا را میتوانید در جملههای زیر ببینید.
هر دیدی بازدیدی دارد.
قمار برد ندارد.
دوخت این لباس عالی است.
رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
فرمای خدمتی که برآید ز دست ما
با چون خودی درافکن اگر پنجه میکنی
ما خود شکستهایم چه باشد شکست ما
(سعدی)
ثانیاً حق نشست و برخاست با بزرگان را از ایشان خواهد گرفت.
(آلاحمد / غربزدگی)
دریانوردان دل این را یافتند که بیچشمداشتی دل اقیانوسها را بشکافند.
(آلاحمد / غربزدگی)
مگر حکایت پروانه میکنی با شمع
که شرح قصه به سوزوگداز میگویی
(شهریار / دیوان، جلد اول)
اما ببینید که چطور اسباب شستوشوشان مهیا، کتاب و روزنامهشان آماده.
(دهخدا / چرندوپرند)
در جستجوی یار دلازار کس نبود
این رسم تازه را به جهان ما گذاشتیم
(رهی معیری / سایه عمر)
سوالات متداول درباره مصدر فعل
برای درک بهتر مطلب «مصدر فعل چیست؟» در ادامه این مطلب به تعدادی از پرسشهای رایج در این خصوص پاسخ دادهایم.
فعل ساده چیست؟
فعلهای ساده فعلهاییاند که بن مضارع آنها یک تکواژ است. برای مثال فعلهای آفریدن، آلودن، بافتن، بودن و... . فعلهای جعلی را هم جزء فعلهای ساده به شمار میآوریم. فعلهای جعلی فعلهاییاند که بن فعل ندارند. در واقع بن در این فعلها کلمهای فارسی یا غیرفارسی است که از آن فعل و مصدر فعل ساخته شده است.
از برخی فعلهای لازم میتوان با افزودن پسوند «اندن» و «انیدن» به آخر بن مضارع مصدر متعدی یا گذرا ساخت. برای مثال میتوانیم به «گنجانیدن» و «رماندن» از «گنجیدن» و «رمیدن» اشاره کنیم.
آیا مصدرهای عربی در شمار اسم مصدرند؟
مصدرهای عربی که در زبان فارسی بهوفور بهکار میروند، از دید دستور زبان فارسی هم باید اسم مصدر بهشمار آیند. در نظر داشته باشید کلماتی که از زبانهای دیگر میآیند اما در زبان فارسی بهکار میروند را هم باید در شمار واژگان زبان فارسی بدانیم. مصدرهای عربی زیر از این قبیل واژگانند.
- تعلیم (←آموزش)
- علم (← دانش)
- تصفیه (← پالایش)
- بصیرت (← دانایی)
- ایابوذهاب (← آمدورفت)
تمرین برای مصدر فعل
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با مطلب «مصدر فعل چیست؟» میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر پرسش آمده است.
تمرین
با توجه به نکات مطلب «مصدر فعل چیست» در جملهها و ابیات زیر مصدر فعل را معین کنید.
سوال ۱: خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست
که زیر سلسله رفتن، طریق عیّاریست
(حافظ)
جواب: خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست
که زیر سلسله رفتن، طریق عیّاریست
(حافظ)
سوال ۲: همچو حافظ به رغمِ مدعیان
شعرِ رندانه گفتنم هوس است
(حافظ)
جواب: همچو حافظ به رغمِ مدعیان
شعرِ رندانه گفتنم هوس است
(حافظ)
سوال ۳: کار مارها و مورها در دشت بیآب و علف شده بود خزیدن و خفتن زیر سنگها.
جواب: کار مارها و مورها در دشت بیآب و علف شده بود خزیدن و خفتن زیر سنگها.
سوال ۴: تو گویی خندیدن در این خانه باج میخواهد.
جواب: تو گویی خندیدن در این خانه باج میخواهد.
سوال ۵: به چه کار مگر مشغولی؟ جز دزدیدن اعتبار آدمها و بدطینتی؟
جواب: به چه کار مگر مشغولی؟ جز دزدیدن اعتبار آدمها و بدطینتی؟
سوال ۶: گیاهان زیبای باغ روییدن گرفتهاند.
جواب: گیاهان زیبای باغ روییدن گرفتهاند.
سوال ۷: مادرها انگار آمدهاند برای ساختن و سوختن.
جواب: مادرها انگار آمدهاند برای ساختن و سوختن.
جمعبندی
در این مطلب از «مجله فرادرس» آموختیم که «مصدر فعل چیست» و چه انواعی دارد. ما در ادامه نکات مهم مطلب را برای شما فهرست کردهایم.
- مصدر فعل از ترکیب بن ماضی و پسوند «ـَن» ساخته میشود.
- مفهوم اصلی فعل در مصدر است اما مفاهیم شخص، شمار و زمان در آن نیست.
- مصدرها را در دستههای مختلفی میتوانیم بگنجانیم برای مثال مصدر اصلی، مصدر جعلی، مصدر ساده، مصدر مرکب، مصدر عبارت فعلی و مصدر پیشوندی.
- مفهوم اصلی فعل در مصدر است، اما زمان، شخص و شمار در آن نیست، از لحاظ اسم بودن هم مصدر قابل بررسی است.
دستهبندیهای گوناگون را به تفضیل و با مثالهای مختلف بررسی کردیم. خوب است برای بهخاطر سپردن کامل دستهبندیهای مطلب «مصدر فعل چیست؟» آنها را در جمله و در متن تمرین کنیم.