سرمایه گذاری چیست و بهترین روش های آن چه هستند؟
افراد زیادی سعی دارند تا روشهای مناسبی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند. این افراد ممکن است در حوزههای متفاوتی سرمایهگذاری کنند. هر اندازه انتخابهای مربوط به سرمایهگذاری، آگاهانهتر باشد، احتمال موفقیت آنها افزایش مییابد. برای انجام سرمایهگذاری موفق در ابتدا نیاز داریم تا حوزههای مختلف قابل سرمایهگذاری را شناسایی کنیم و در ادامه با رعایت اصولی که در استراتژیهای معتبر سرمایهگذاری رعایت میشود، سرمایهگذاری موفقی را انجام دهیم. بنابراین در این مطلب از مجله فرادرس به این موضوع میپردازیم که سرمایه گذاری چیست و بهترین روشهای آن را شرح میدهیم. برای این منظور پس از شرح انواع بازارهای مربوطه همانند سهام، اوراق بدهی و املاک، برخی از اصول اولیه در سرمایهگذاری همانند تعیین ریسک و افق زمانی در سرمایهگذاری را شرح میدهیم. در پایان نیز بهترین روشهای سرمایهگذاری را با معرفی برخی از استراتژیهای معروف توضیح میدهیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری خرید دارایی به امید افزایش ارزش آن در آینده برای کسب سود است. در دیدگاهی وسیعتر سرمایهگذاری هزینه کردن زمان و سرمایه برای ارتقای زندگی سرمایهگذار یا ارتقای زندگی افراد دیگر است. در حوزه اقتصاد و امور مالی نیز سرمایهگذاری به معنی خرید سهام و داراییهای با ارزشی همانند طلا یا ملک برای کسب درآمد از آنها است.
نحوه عملکرد سرمایه گذاری چیست؟
نحوه کارکرد سرمایهگذاری به این صورت است که سرمایهگذار دارایی مشخصی که احتمال میدهد در آینده از نظر قیمتی رشد کند را با انجام تحقیقات لازم خریداری میکند. سپس در زمانی که ارزش دارایی به مقدار قابل قبولی برای خریدار رسید، با فروش آن از این معامله کسب سود میکند. با این حساب سود ناشی از این سرمایهگذاری برابر با اختلاف قیمت زمان خرید و فروش دارایی موردنظر خواهد بود.
انواع سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاران میتوانند بر روی داراییهای متنوعی سرمایهگذاری کنند. اما برخی از داراییها بهطور گستردهتری برای سرمایهگذاری در میان افراد استفاده میشوند. با توجه به این داراییها انواع سرمایهگذاریهای مربوطه را میتوان برای آنها تعریف کرد که در ادامه هر کدام از این داراییها و سرمایهگذاری مربوطه را شرح میدهیم.
سرمایه گذاری در سهام شرکتها چیست؟
سهام شرکتهای بورسی یکی از انواع داراییهایی است که سرمایهگذاران میتوانند در آن سرمایهگذاری کنند. شرکتهای بورسی با عرضه سهام مربوطه، برای انجام فعالیتهای اقتصادی خود سرمایه جمعآوری میکنند. بنابراین خرید سهام شرکتهای بورسی باعث میشود تا سهامداران با توجه به مقدار سهام خریداری شده، نسبت به شرکت مربوطه مالکیت داشته باشند.
شرکتهای بورسی با افزایش سودآوری خود از روشهای مختلف میتوانند باعث افزایش سهام مربوطه شوند. بنابراین سرمایهگذاران میتوانند با تحلیل بنیادی شرکتهای بورسی ارزش ذاتی سهام شرکتهای موردنظر را بهدست آورند. در این صورت میتوانند با خرید سهام شرکتهای موردنظر در قیمتهایی کمتر از ارزش ذاتی آن از افزایش قیمت آنها کسب سود کنند.
علاوه بر کسب سود از افزایش قیمت سهام شرکتهای بورسی، سرمایهگذاران میتوانند با دریافت سود سهام مربوطه نیز از این سرمایهگذاری کسب سود کنند. البته با توجه به اینکه ممکن است شرکت مربوطه نتواند سودآوری مناسبی داشته باشد، هیچ تضمینی برای دریافت سود از سهام مربوطه یا افزایش قیمت آن وجود ندارد. این موضوع باعث میشود تا سرمایهگذاری بر روی سهام نسبت به برخی دیگر از سرمایهگذاریها ریسک بالاتری داشته باشد.
تحلیل بازار سهام در سرمایه گذاری چیست؟
برای اینکه افراد بتوانند سرمایهگذاری موفقی را تجربه کنند، میبایست این توانایی را کسب کنند که تحلیل درستی از بازار موردنظر داشته باشند. برای این منظور با توجه به نوع بازاری که برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، نیاز دارند تا از افراد متخصص در حوزه مربوطه کمک بگیرند.
برخی از سرمایهگذاران که تمایل به صرف زمان بیشتری برای سرمایهگذاری دارند نیز میتوانند با یادگیری اصولی که برای تحلیل بازارهای مالی استفاده میشود، این توانایی را در خود ایجاد کنند که بدون کمک از مهارت و تجربه دیگران، بهتنهایی نسبت به انتخاب دارایی یا سهام مناسب برای سرمایهگذاری اقدام کنند. با توجه به اهمیت این موضوع برخی از مهمترین روشهایی که در تحلیل بازار سهام استفاده میشود را در ادامه این مطلب شرح میدهیم.
تحلیل تکنیکال در سرمایهگذاری چیست؟
تحلیل تکنیکال در سرمایهگذاری نوعی از تحلیل در بازار است که به نمودار قیمت و نوسانات مربوطه توجه میکند. در این تحلیل با توجه به نوسانات قیمت دارایی یا سهام، تریدرها روندهای آتی قیمت را پیشبینی میکنند. برای مثال با استفاده از تحلیل تکنیکال تریدرها میتوانند الگوهای قیمتی تکرارشوندهای را در نمودار قیمت پیدا کنند و با توجه به احتمال تکرار شدن این الگوهای قیمتی، جهت حرکت قیمت در نمودار را پیشبینی کنند.
علاوه بر این تریدرها میتوانند با استفاده از انواع اندیکاتورها و اسیلاتورهای موجود در این تحلیل درک بهتری از روند قیمت در نمودار بهدست آورند. تحلیل تکنیکال بهطور کلی با استفاده از روشهایی همانند پرایس اکشن سعی دارد تا پیشبینی بهتری از روند قیمت ارائه کند.
افرادی که به کسب سود از بازارهایی همانند کریپتو و بورس علاقه دارند با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوانند نقاط ورود مناسبی برای خرید سهام یا دارایی موردنظر خود پیدا کنند. این افراد معمولا سعی میکنند تا در بازههای زمانی کوتاه مدتتری در این داراییها سرمایهگذاری کنند. این بازههای زمانی ممکن است از بازههای زمانی چند روز تا چند هفته متغیر باشد. در اینصورت تریدرها میتوانند از روشهایی همانند سوئینگ تریدینگ برای این منظور استفاده کنند.
تحلیل فاندامنتال در سرمایه گذاری چیست؟
تحلیل فاندامنتال در سرمایهگذاری یکی از انواع مهم تحلیل در بازارهای مالی محسوب میشود که به تریدرها و سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند ارزش ذاتی سهام مربوطه را بهدست آورند. در تحلیل بنیادی سرمایهگذاران موارد تاثیرگذار در ارزش سهام شرکتهای بورسی را بررسی میکنند.
برخی از این عوامل محیطی هستند و به وضعیت اقتصاد کلان و جهتگیریهای دولت در ارتباط با صنعت موردنظر مربوط میشوند. برخی دیگر از عوامل تاثیرگذار در قیمت سهام شرکتها نیز مربوطه به عوامل درونی و سیاستگذاریهای داخلی شرکتها هستند. این عوامل همانند سودآوری شرکتها و طرحهای توسعهای که در برنامه کاری خود دارند، تاثیر زیادی در ارزشمندی سهام شرکت مربوطه دارد.
تحلیل احساسات بازار در سرمایه گذاری چیست؟
تحلیل احساسات بازار میزان کلی جهتگیریهای احساسی و نظرات عموم مردم و سرمایهگذاران درباره سهام یا بازاری خاص را تحلیل و برررسی میکند. با توجه به اینکه اندازهگیری درست میزان احساسات در بازار تاثیر مهمی در نحوه تصمیمگیری برای ورود به بازار مربوطه دارد، بنابراین سرمایهگذاران توجه ویژهای به آن میکنند.
در این میان نقش رسانهها و خبرگزاریهای از اهمیت بالایی برخوردار است. رسانهها میتوانند از یک طرف با انتشار اخبار مثبت باعث افزایش احساسات مثبت و خرید سهام یا دارایی مربوطه شوند. از سویی دیگر نیز انتشار اخبار و گزارشات منفی درباره بازار موردنظر میتواند باعث ایجاد موجی از نگرانیها شود که در نهایت با افزایش فشار فروش در بازار مربوطه میتواند باعث کاهش قیمت در دارایی و بازار موردنظر شود.
سرمایهگذاری در اوراق قرضه چیست؟
سرمایهگذاری در اوراق قرضه یکی دیگر از روشهای سرمایهگذاری است. شرکتها و دولتها میتوانند با انتشار و فروش اوراق قرضه، منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کنند. در این حالت سرمایهگذاران با خرید اوراق قرضه در واقع وامی را به ناشر اوراق برای مدت مشخصی میدهند. در این صورت ناشر اوراق قرضه نیز در بازههای زمانی معینی سود مشخصی را به سرمایهگذاران میدهد. در پایان این دوره نیز اصل پول خرید این اوراق را به سرمایهگذاران برمیگرداند.
با توجه به اینکه شرکتها و دولتهایی که این اوراق قرضه را منتشر میکنند مقدار سود ثابت و مشخصی را به سرمایهگذاران میدهند، بنابراین این اوراق با عنوان اوراق با درآمد ثابت نیز شناخته میشوند. از سویی دیگر با توجه به مقدار سود تضمینشدهای که این اوراق دارند، میزان ریسک سرمایهگذاری در این اوراق از ریسک سرمایهگذاری در سهام شرکتها کمتر است.
لازم به ذکر است که همه اوراق قرضه منتشرشده امنیت بالایی ندارند. برای مثال اوراق قرضه مربوط به شرکتهایی که از نظر رتبهبندی اعتبار کمی دارند، ممکن است با ریسک بالاتری همراه باشد. بنابراین برای سرمایهگذاری در اوراق قرضه میبایست تحقیقات کافی برای اعتبارسنجی شرکت مربوطه را انجام دهید.
تحلیل بازار اوراق قرضه برای سرمایهگذاری
برای تحلیل بازار اوراق قرضه، سرمایهگذاران میبایست عوامل متنوعی را در نظر بگیرند. برای مثال تغییرات مربوط به نرخ بهره یکی از عوامل تاثیرگذار بر روی این بازار است. زمانی که نرخ بهره افزایش پیدا میکند، قیمت اوراق قرضه موجود روندی کاهشی پیدا میکنند و برعکس.
بنابراین سرمایهگذاران با بررسی نرخ بهره فعلی و احتمال تغییرات در سیاستهای پولی بانکهای مرکزی میتوانند تغییرات مربوط به قیمت اوراق قرضه در آینده را بهتر پیشبینی کنند. از سویی دیگر سرمایهگذاران میبایست از میزان اعتبار ناشران این اوراق اطمینان پیدا کنند.
برای این منظور سرمایهگذاران میتوانند میزان اعتبار شرکتهای مربوطه را از طریق موسساتی که اعتبارسنجی این شرکتها را انجام میدهند، برای انجام سرمایهگذاری مطمئن بررسی کنند. از سویی دیگر سرمایهگذاران میبایست با بررسی وضعیت شرکت موردنظر و شرایط صنعت مربوطه احتمال عدم پرداخت وجوه مربوط به سرمایهگذاران را درنظر بگیرند.
سرمایهگذاری در کالا چیست؟
کالاهایی که موردنظر سرمایهگذاران هستند، مربوطه به محصولات کشاورزی، تولیدات مربوط به حوزه انرژی و کالاهای مربوط به گروه فلزات و فلزات گرانبها میشوند. این کالاها عموما مواد خامی هستند که توسط شرکتها و کارخانجات صنعتی استفاده میشوند و میزان ارزش انها را تقاضای محصول موردنظر در بازار تعیین میکند. برای مثال محصول گندم را درنظر بگیرید. در صورتی که با امدن سیل بسیاری از ذخایر گندم از بین برود، در این صورت با توجه به کمیاب شدن این محصول در بازار قیمت آن افزایش پیدا میکند.
خرید فیزیکی این کالاها به این ترتیب است که واحدهای مشخصی از این کالاها را خریداری و در مکانی نگهداری کنید. اما بیشتر سرمایهگذاران از این روش استفاده نمیکنند. سرمایهگذاران معمولا این کالاها را با استفاده از قراردادها آتی و اختیار معامله در بورس کالا خریداری میکنند. البته سرمایهگذاران میتوانند به روشهای دیگری نیز در این کالاها سرمایهگذاری کنند برای مثال میتوانند «صندوقهای قابل معامله در بورس» (ETFs) این کالاها را خریداری کنند.
البته سرمایهگذاری بر روی کالاها نیز با ریسک زیادی همراه است. با توجه به اینکه افرادی که بر روی کالاها سرمایهگذاری میکنند معمولا از قراردهای آتی و اختیار معامله استفاده میکنند و این معاملات معمولا با پولهای قرضشده از کارگزاریها برای افزایش سود معاملات انجام میشود، این احتمال وجود دارد که در صورت پیشبینی نادرست نوسانات قیمتی، سرمایهگذاری مربوطه با زیانهای فراوانی همراه شود. بنابراین سرمایهگذاری بر روی کالاها برای تریدرهای تازهکار توصیه نمیشود.
تاثیر عرضه و تقاضا در سرمایه گذاری چیست؟
تحلیل محصولات بورس کالا از نظر میزان عرضه و تقاضا، سرمایهگذاران و تریدرها را کمک میکند تا بتوانند روند قیمتی کالاهای موردنظر خود را راحتتر پیشبینی کنند. برای این منظور سرمایهگذاران سعی میکنند عوامل مختلفی که در میزان عرضه و تقاضای کالای موردنظر تاثیرگذار است را برای پیشبینی بهتر روند قیمت کالای مربوطه بررسی کنند.
عواملی از قبیل شرایط اقتصاد جهانی، رویدادهای منطقهای و تغییرات آب و هوایی میتوانند در نوسانات قیمت کالاهای موردنظر تاثیرگذار باشند. بنابراین سرمایهگذاران میتوانند علاوه بر استفاده از تحلیل تکنیکال در پیدا کردن موقعیتهای مناسب ورود به بازار مربوطه، برای پیشبینی بهتر و دقیقتر روند قیمت محصولات بورس کالا، میزان تغییرات مربوط به عرضه و تقاضا را در کالای موردنظر بررسی کنند.
سرمایهگذاری در املاک چیست؟
سرمایهگذاری در ملک یکی دیگر از انواع سرمایهگذاری است که در صورت انتخاب ملک مناسب میتواند برای سرمایهگذاران بسیار مفید باشد. البته این نوع سرمایهگذاری نیز با ریسکهای مختلفی همراه است و سرمایهگذاران میبایست عوامل مختلفی را برای انتخاب ملک مناسب در نظر بگیرند که هم نوع و ویژگیهای ملک و هم قیمت آن را درنظر بگیرد. این نوع سرمایهگذاری در صورتی که با انتخاب درستی همراه باشد یکی از سرمایهگذاریهای ایمن محسوب میشود که سرمایهگذاران میتوانند مقدار ارزش سرمایه خود را در گذر زمان حفظ کنند.
سرمایهگذاری در ETFs چیست؟
سرمایهگذاری در «صندوقهای قابلمعامله در بورس» (Exchange Traded Fund | ETF) نوعی از سرمایهگذاری است که افراد میتوانند بهطور همزمان از مزیت سرمایهگذاری در طیف متنوعی از داراییها و راحتی انجام معاملات در بورس استفاده کنند. بنابراین افرادی که در صندوقهای قابلمعامله در بورس سرمایهگذاری میکنند، همانطور که سهام شرکتهای بورسی را معامله میکنند، میتوانند واحدهای این صندوقها را در بازار سهام خرید و فروش کنند. علاوه بر این با توجه به اینکه گردانندگان این صندوقها افراد مجربی هستند که سرمایههای مربوطه را در داراییها و سهامهای متنوعی سرمایهگذاری میکنند، بنابراین سرمایهگذاری در این صندوقها معمولا ریسک کمتری نسبت به سرمایهگذاری در سهام شرکتها دارد.
انواع صندوقهای قابل معامله در بورس
انواع مختلفی از صندوقهای قابلمعامله در بورس میتوانند تعریف شوند. با توجه به اینکه گردانندگان این صندوقها سرمایههای دریافتی را در کدام داراییها سرمایهگذاری میکنند، این صندوقها را میتوان به انواع مختلفی همانند صندوقهای قابلمعامله در سهام، کالا، اوراق قرضه و صندوقهایی بر مبنای داراییهای دیگر تقسیمبندی کرد که در ادامه سه نمونه از آنها را شرح میدهیم.
سرمایه گذاری در صندوق ETF درآمد ثابت چیست؟
صندوقهای ETF درآمد ثابت همانطور که از نام آنها میتوان متوجه شد بیشتر سرمایهگذاری خود را بر روی اوراق بادرآمد ثابت همانند اوراق مشارکت و انواع دیگر اوراق با درآمد ثابت قرار دادهاند. افرادی که تمایل دارند از طریق خرید این صندوقهای قابلمعامله در بورس در این اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری کنند میتوانند با خرید این صندوقها سرمایهگذاری تقریبا بدون ریسکی را انجام دهند.
صندوق سرمایه گذاری سهام چیست؟
صندوق سرمایهگذاری قابلمعامله در بورس مربوط به سهام، سرمایههای دریافتی خود را بر روی انواع مختلفی از سهام شرکتها سرمایهگذاری میکند. بنابراین سرمایهگذاری در این صندوقها ریسک کمتری نسبت به سرمایهگذاری جداگانه در سهامهای مختلف دارد. گردانندگان صندوقهای قابلمعامله سهام ممکن است درصد کمی از سرمایههای تحت مدیریت این صندوقها را در اوراق با درآمد ثابت نیز سرمایهگذاری کنند.
صندوق سرمایه گذاری ETF طلا چیست؟
صندوق سرمایه گذاری ETF طلا صندوقهایی هستند که بیشتر سرمایهگذاری آنها بر روی گواهی سپرده کالایی طلا است. بنابراین یکی از راههایی که سرمایهگذاران میتوانند بر روی طلا سرمایهگذاری کنند، خرید این صندوقهای قابل معامله طلا در بورس است. با این توضیحات این افراد میتوانند واحدهای قابل معامله صندوق طلا را در بورس همانند انواع سهام معامله کنند و از این راه سود کسب کنند.
ارتباط ریسک با سرمایهگذاری چیست؟
سرمایهگذاریهای مختلف با میزان ریسکهای متفاوتی همراه هستند. هر اندازه میزان ریسک در سرمایهگذاری بیشتر باشد، احتمال دریافت سود بیشتر وجود دارد. البته در این حالت احتمال از دست رفتن سرمایه نیز به همان نسبت بیشتر میشود. در حالت برعکس نیز در سرمایهگذاریهای با ریسک کمتر، سرمایهگذار سود کمی را دریافت میکند ولی از سویی دیگر سرمایهگذاری مربوطه از امنیت بالاتری برخوردار است.
تحمل ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
به مقدار تحملی که افراد در انجام ریسکهای مربوط به سرمایهگذاری موردنظر دارند، در اصطلاح مقدار تحمل ریسک میگویند. فردی که بتواند نوسانات کوتاه مدت قیمت دارایی یا سهام موردنظر را برای دریافت سودهای بیشتر در بلندمدت تحمل کند، از میزان تحمل ریسک بیشتری برخوردار است. البته این موضوع به این معنی نیست که تمامی این انتخابهای پرریسک با موفقیت همراه میشوند.
بلکه در سرمایهگذاریهای پرریسک همواره این احتمال وجود دارد که مقدار زیادی از سرمایه موردنظر از بین برود. بهعبارت دیگر افرادی که تحمل ریسک بالایی دارند، زیانهای مالی احتمالی را راحتتر میتوانند تحمل کنند. از سویی دیگر برخی از افراد نیز با تحمل ریسکهای کمتر در معاملات به کسب سودهای کمتری از بازار اکتفا میکنند. این افراد دارای تحمل ریسک پایینتری هستند.
تحمل ریسک سرمایه گذاری با توجه به زمان چیست؟
مقدار زمانی که سرمایهگذاران نسبت به برداشت سود از سرمایهگذاری خود درنظر دارند نقش مهمی در میزان تحمل ریسک انها دارد. برخی از سرمایهگذاران در دارایی یا سهامی سرمایهگذاری میکنند که ممکن است در کوتاهمدت یا میانمدت دارای نوسانات زیادی باشد. در این حالت در صورتی که سرمایهگذار در این بازه زمانی به سرمایه خود نیاز داشته باشد، تحمل ریسک او پایین میآید.
ولی افرادی که به پول خود در بازههای زمانی کوتاهمدت یا میانمدت نیازی ندارند، معمولا تحمل ریسک بالایی از خود نشان میدهند. این افراد با توجه که میدانند سهام انتخابی انها در بلندمدت سودآور است، ریسک نوسانات قیمت در بازههای زمانی کوتاهتر را بهتر تحمل میکنند.
برای مثال شاخص «S&P 500» را درنظر بگیرید، این شاخص فراز و نشیبهای زیادی را طی سالها تجربه کرده است. با این وجود طی صد سال گذشته توانسته بهطور میانگین حدود ده درصد سود سالانه را به سرمایهگذاران خود بدهد. در این میان سرمایهگذاری را درنظر بگیرید که در یکی از بازارهای خرسی که قیمت روزهای نزولی خود را تجربه میکند، به سرمایه خود نیاز داشته باشد.
در این صورت این فرد با بیرون آوردن سرمایه خود از این بازار ممکن است دچار ضرر شود. اما فردی که دید بلندمدتتری به این سرمایهگذاری دارد و به سرمایه خود نیازی ندارد، میتواند در زمان مناسبی که قیمت به تارگتهای قیمتی موردنظر میرسد با خروج به موقع در بازار گاوی تیک پروفیت خود را انجام دهد.
در این حالت سرمایهگذار میتواند از بازار مربوطه سود قابل قبولی را دریافت کند. بنابراین سرمایهگذار میبایست در ابتدا مقدار زمانی که میتواند سرمایه خود را در بازار موردنظر قرار دهد و شرایط مالی خود را درنظر داشته باشد و نسبت به شرایط مربوطه استراتژی مناسبی برای سرمایهگذاری خود انتخاب کند.
افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟
افق زمانی در سرمایهگذاری مدتی است که سرمایهگذاران درنظر میگیرند تا بتوانند به مقدار پول مربوط به سرمایهگذاری دسترسی پیدا کنند. مشخص کردن افق زمانی برای افراد یکی از اقدامات اولیهای است که قبل از اقدام به سرمایهگذاری میبایست انجام دهند. هر اندازه افق زمانی قابل تحمل برای دستیابی به سرمایه بیشتر باشد، نشاندهنده این است که سرمایهگذار فراز و نشیبها و ریسکهای بیشتری را میتواند تحمل کند.
اهمیت افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟
تعیین افق زمانی در سرمایهگذاری به این دلیل دارای اهمیت است که اولین گام در انتخاب و طرحریزی استراتژی مناسب برای سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع تعیین افق زمانی بهنوعی تعیین هدف برای سرمایهگذاری است. بنابراین با مشخص کردن افق زمانی در سرمایهگذاری که نوعی هدفگذاری است، سرمایهگذار میتواند اهداف دیگر موردنظر خود را در چهارچوب افق زمانی مربوطه مشخص کند.
برای مثال سرمایهگذاری که افق سرمایهگذاری بلندمدتتر و استراتژی سرمایهگذاری کمریسکتری دارد، میتواند در اوراق قرضه با درآمد ثابت سرمایهگذاری کند. از سویی دیگر با توجه به احتمال رشد سرمایه سریعتر در بازار سهام، برخی دیگر از سرمایهگذارانی که مدت زمان کوتاهتری را برای دستیابی به سرمایه خود درنظر گرفتهاند، میتوانند از بازار سهام کسب سود کنند.
البته این افراد باید ریسکهای مربوط به سرمایهگذاری در بازار سهام را نیز بپذیرند و همانطور که انتظار دارند سرمایه آنها در بازار سهام رشد سریعتری داشته باشد، از سویی دیگر این احتمال را نیز باید درنظر داشته باشند که در صورت حرکت بازار در خلاف جهت پیشبینی آنها ممکن است ضررهای بیشتری را متحمل شوند.
عوامل تعیین کننده افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟
علاوه بر اهدافی که برای سرمایهگذاری انتخاب میشوند عواملی از قبیل میزان سن سرمایهگذار، مقدار درآمد و سبک زندگی افراد در تعیین افق زمانی در سرمایهگذاری نقش مهمی دارند. بنابراین افراد برای اهداف سرمایهگذاری خود میتوانند افقهای زمانی متنوعی داشته باشند. برای روشنتر شدن این موضوع هر کدام از این عوامل را در ادامه شرح میدهیم.
- سن سرمایهگذار: سن سرمایهگذاران علاوه بر اینکه میتواند در میزان تحمل ریسک آنها در سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد، در انتخاب افق زمانی در سرمایهگذاری نیز نقش مهمی دارد. برای مثال افرادی که سن کمتری دارند میتوانند افقهای زمانی بلندمدتتری را در سرمایهگذاریهای خود درنظر بگیرند. از سویی دیگر افرادی که مسنتر هستند ممکن است با توجه به اولویتهای دیگری که برای زندگی دارند، افقهای زمانی متفاوتتری را در سرمایهگذاریهای خود انتخاب کنند.
- مقدار درآمد: مقدار درآمد یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در تعیین افق زمانی در سرمایهگذاری است. برای مثال سرمایهگذاری را درنظر بگیرید که درامد ماهیانه ثابتی دارد. این سرمایهگذار میتواند با توجه به این درآمد افق زمانی بلندمدتتری را برای سرمایهگذاری خود انتخاب کند و با توجه به درآمد ثابتی که دارد میزان ریسکهای مرتبط با این بازه زمانی طولانی را تحمل کند. از سویی دیگر سرمایهگذاری که پشتوانه مالی کافی یا درآمد مناسبی ندارد تنها میتواند ریسکهای کمتر مرتبط با سرمایهگذاری در بازههای زمانی کوتاهمدت را تحمل کند.
- سبک زندگی افراد: سبک زندگی افراد یکی از عواملی است که در تعیین افق زمانی سرمایهگذاری تاثیرگذار است. افرادی که سبک زندگی ناپایدار و متغیری دارند معمولا در بازههای زمانی کوتاهمدتتری سرمایهگذاری میکنند. اما افرادی که سبک زندگی پایدارتری دارند میتوانند افقهای زمانی بلندمدتتری را برای سرمایهگذاری خود درنظر بگیرند. برای مثال این افراد میتوانند برای دوران بازنشستگی یا سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی در بازههای زمانی بلندمدتتر اقدام کنند.
انواع افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟
با توجه به مقدار میانگین سالهایی که افراد برای افقهای زمانی سرمایهگذاری خود انتخاب میکنند، افقهای زمانی سرمایهگذاری را میتوان به انواع زیر تقسیم کرد که در ادامه هر کدام را بهطور جداگانه توضیح میدهیم.
- افق زمانی کوتاهمدت در سرمایهگذاری
- افق زمانی میانمدت در سرمایهگذاری
- افق زمانی بلندمدت در سرمایهگذاری
افق زمانی کوتاهمدت در سرمایه گذاری چیست؟
افرادی که در بازههای زمانی کوتاه مدتی یک الی سه سال سرمایهگذاری میکنند و میزان تحمل ریسک کمتری دارند، دارای افق زمانی کوتاهمدت در سرمایهگذاری هستند. برای مثال افرادی که در سالهای پایانی کاری خود هستند و برای ایام بازنشستگی خود را آماده میکنند معمولا مقدار کمتری از ریسک را تحمل میکنند و در بازههای زمانی کوتاهمدتتری سرمایهگذاری میکنند.
این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که این افراد قصد دارند از سود حاصل از سرمایهگذاری خود برای تامین مخارج زندگی در دوران بازنشستگی استفاده کنند. البته برخی از افراد جوان نیز ممکن است دارای افقهای زمانی کوتاهمدت در سرمایهگذاری باشند. این افراد معمولا بهدلیل اینکه ممکن است در آیندهای نزدیک به سرمایه خود نیاز داشته باشند، تمایل دارند در افق زمانی کوتاهمدتتری سرمایهگذاری کنند.
برای مثال زوج جوانی که قصد دارند برای تهیه مسکن در دو سال آینده اقدام کنند، ممکن است سرمایهگذاری خود را در بازههای زمانی کوتاهمدتتری انجام دهند. این زوج بهدلیل اینکه به سرمایه خود در آینده نزدیک نیاز دارند، اهداف کوتاهمدتتری برای سرمایهگذاری خود انتخاب میکنند. در ادامه این مطلب به این موضوع میپردازیم که افق زمانی میانمدت در سرمایه گذاری چیست و افرادی که این افق سرمایهگذاری را انتخاب میکنند، چه میزان ریسک را در سرمایهگذاری مربوطه تحمل میکنند.
افق زمانی میانمدت در سرمایه گذاری چیست؟
افرادی که در بازههای زمانی میانمدت سه الی ده سال و با تحمل ریسک متوسط قصد سرمایهگذاری دارند، دارای افق زمانی میانمدت در سرمایهگذاری هستند. این افراد معمولا ترکیبی از سهام و اوراق قرضه را برای سرمایهگذاری خود انتخاب میکنند.
این موضوع به این دلیل است که این افراد بازهای میانه را در افق زمانی سرمایهگذاری خود انتخاب کردهاند. البته مقدار درصدی از پرتفوی آنها که به سهام یا اوراق قرضه اختصاص پیدا میکند، به میزان ریسک قابل تحمل برای این افراد بستگی دارد. بهعنوان مثال سرمایهگذاری برای تامین مخارج تحصیلات دانشگاهی فرزندان، نمونهای از این نوع سرمایهگذاری است که با افق زمانی میانمدت انجام میشود.
اما نوعی دیگر از افق زمانی در سرمایهگذاری وجود دارد که بازههای زمانی طولانیتری را برای سرمایهگذاری درنظر میگیرد. بنابراین در ادامه به این موضوع میپردازیم که افق زمانی بلندمدت در سرمایه گذاری چیست و میزان ریسکهای مرتبط با آن را بررسی میکنیم.
افق زمانی بلندمدت در سرمایه گذاری چیست؟
برخی از افراد با درنظر گرفتن بازههای زمانی ده ساله یا بیشتر از آن برای سرمایهگذاری، سعی میکنند با تحمل مقدار بیشتری ریسک، احتمال کسب سود بیشتری را از سرمایهگذاری خود فراهم کنند. این افراد افق زمانی بلندمدت را برای سرمایهگذاری خود انتخاب کردهاند.
انتخاب بازه زمانی بلندمدت این امکان را به سرمایهگذاران میدهد تا بتوانند احتمال کسب سود مطلوبتری را در آینده انتظار داشته باشند. افراد جوانتر که سالهای زیادی تا دوران بازنشستگی دارند میتوانند مقدار بیشتری از پرتفوی خود را به سرمایهگذاری در سهام اختصاص دهند.
بازه بلندمدتی که در این نوع افق زمانی برای سرمایهگذاری درنظر گرفته میشود، میتواند نوسانات منفی کوتاهمدت و میانمدت در بازار سهام را جبران کند و در نهایت سرمایهگذاری مربوطه را با سود همراه کند. بهتدریج که سرمایهگذاران مسنتر میشوند میتوانند درصد بیشتری از سبد سرمایهگذاری خود را به اوراق با درآمد ثابت اختصاص دهند.
مفهوم ریسک زیاد در سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟
یکی از سوالات متداولی که مطرح میشود این است که دلیل ریسک زیاد در سرمایه گذاری بلندمدت چیست یا چرا سرمایهگذاری بلندمدت با ریسک زیادی همراه است. در جواب این سوال در ابتدا به این نکته توجه کنید که ریسک زیاد در سرمایهگذاریهای بلندمدت به این معنی نیست که این نوع سرمایهگذاریها بهطور ذاتی پرریسک هستند.
بلکه دلیل ریسک زیاد در این سرمایهگذاریها این است در بازههای زمانی بلندمدتتر احتمال نوسانات قیمت در بازار به دلایل متنوعی بیشتر میشود. برای مثال بازارها همواره با روندهای صعودی و نزولی همراه هستند. این روندهای قیمتی که در بازارهای گاوی و خرسی روی میدهند به دلایل زیادی همانند تغییرات در شرایط اقتصاد کلان کشورها اتفاق میافتد. بنابراین هر اندازه بازه زمانی سرمایهگذاری بلندمدتتر باشد، احتمال برخورد با این شرایط تاثیرگذار بر نوسانات قیمت بازار بیشتر میشود و در نتیجه ریسک سرمایهگذاری مربوطه نیز بالاتر میرود.
ایجاد تنوع در سرمایهگذاری چیست؟
ایجاد تنوع در سرمایهگذاری همواره بهعنوان راهکاری برای کاهش ریسک سرمایهگذاری درنظر گرفته شده است. ایجاد تنوع در سرمایهگذاری به این معنی است که کل سرمایه خود را به یک سهام یا دارایی اختصاص ندهیم یا به عبارتی دیگر تمامی تخممرغهای خود را داخل یک سبد نگذاریم.
بنابراین در صورتی که این تنوع در چیدن سبد سرمایهگذاری بهصورت حسابشدهای انجام شود، میتواند در کاهش ریسک سرمایهگذاری بسیار تاثیرگذار باشد. برای مثال فرض کنید که سهام شرکتها برای مدتی روندی صعودی دارند. در این حالت ممکن است برخی از اوراق قرضه با مقداری نوسان منفی همراه شوند. در این حالت اگر سرمایهگذاری بتواند پرتفوی خود را با ترکیب مناسبی از این داراییها بچیند، مقدار نوسان منفی یک دارایی با نوسان مثبت دارایی دیگر جبران میشود و در مجموع سرمایهگذار ریسک کمتری را تجربه میکند.
بهترین روشهای سرمایه گذاری چیست؟
بهترین روشهای سرمایهگذاری روشیهایی است که در آن سرمایهگذار بهطور منظم و با برنامه سرمایهگذاری میکند. از طرف دیگر هراندازه سرمایهگذار زودتر بتواند برنامهریزی برای سرمایهگذاری را انجام دهد، دستیابی به موفقیت مالی برای او هموارتر میشود. روشهای متنوعی برای سرمایهگذاری وجود دارد که برخی از بهترین روشهای سرمایهگذاری را در فهرست زیر مشاهده میکنید.
- روش خرید و نگهداری
- سرمایهگذاری فعال
- روش میانگین هزینه دلاری
- سرمایهگذاری بر پایه رشد
- سرمایهگذاری ارزشی
تمامی مواردی که در فهرست بالا مشاهده میکنید در حالتی که بهطور اصولی و با درنظر گرفته مدیریت ریسک و سرمایه اجرا شوند، جزو بهترین روشهای سرمایهگذاری محسوب میشوند. برای درک بهتر این روشهای سرمایهگذاری، آنها را با عنوان استراتژیهای سرمایهگذاری در ادامه این مطلب شرح میدهیم.
داشتن استراتژی در سرمایه گذاری چیست؟
استراتژی در سرمایهگذاری به معنی روشی است که افراد برای چیدمان سبد سرمایهگذاری و تمام موارد مرتبط با آن اتخاذ میکنند. بنابراین بعد از تعیین اهداف و افق زمانی موردنظر در سرمایهگذاری، طرحریزی استراتژی مناسب به افراد کمک میکند تا به اهداف موردنظر خود برسند.
بهعبارت دیگر یک استراتژی سرمایهگذاری مطلوب بهگونهای طرحریزی میشود تا علاوه بر رعایت میزان تحمل ریسک سرمایهگذار بتواند روند رسیدن به اهداف موردنظر را تسهیل کند. استراتژی سرمایهگذاری مناسب، مواردی از قبیل نوع داراییهای انتخابی و نحوه انجام معاملات آنها را تعیین میکند.
بنابراین پس از اینکه اهداف، افق زمانی و میزان تحمل ریسک خود را مشخص کردید، در ادامه میتوانید با طرحریزی استراتژی سرمایهگذاری مناسب به اهداف موردنظر خود در سرمایهگذاری برسید. در ادامه برخی از استراتژیهای متداول در سرمایهگذاری را شرح میدهیم.
سرمایه گذاری با روش خرید و نگهداری چیست؟
سرمایهگذاری با روش خرید و نگهداری برای داراییهایی کاربرد دارد که سرمایهگذار از عملکرد مثبت و رو به رشد آنها در سالهای آینده اطمینان دارد. بنابراین با خرید و نگهداری آنها میتواند سرمایهگذاری مطمئنی در داراییهای مربوطه انجام دهد.
ممکن است دارایی موردنظر در بازههای زمانی کوتاه یا میانمدت روندهای نزولی داشته باشد، ولی با توجه به اینکه سرمایهگذار روند بلندمدت آن را صعودی ارزیابی کرده است، در بازارهای خرسی از فروش آنها خودداری میکند و آنها را برای بازههای زمانی بلندمدتتری نگهداری میکند. به عبارت دیگر زمانی که سرمایهگذار مطمئن است که دارایی مربوطه میتواند نوسانات منفی در بازههای کوتاهمدت را جبران کند، نسبت به خرید و نگهداری دارایی موردنظر اقدام میکند. البته پیشتر نیز در مجله فرادرس راجع به «بازارهای خرسی» صحبت کردیم و میتوانید برای مطالعه بیشتر، به آن رجوع کنید.
در این استراتژی سرمایهگذار میبایست در انتخاب دارایی موردنظر خود برای سرمایهگذاری بسیار دقت کند. اما زمانی که این انتخاب انجام شد، ادامه کار بسیار راحت است و سرمایهگذار نیازی به صرف زمان برای انجام ترید و معاملات دیگر ندارد. در نهایت نیز معمولا بازده این نوع سرمایهگذاریها از بازده سرمایهگذاری به روش انجام معاملات پیدرپی بیشتر است.
استراتژی سرمایه گذاری فعال چیست؟
استراتژی سرمایهگذاری فعال نوعی از استراتژی است که در آن سرمایهگذاران تمایل به انجام تعداد زیادی معاملات برای افزایش سرمایه خود دارند. این افراد که به آنها تریدر نیز میگویند سعی میکنند با کسب مهارت در تحلیل بازار و با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال و استفاده از مشاوره افراد مجرب در بازار مربوطه، قیمت آتی بازار را با استفاده از روند قیمت گذشته در نمودار پیشبینی کنند.
تریدرها میتوانند با پیشبینی بازارهای نزولی از روند کاهشی قیمت در بازار مربوطه و با انجام معاملات شورت کسب سود کنند. برای مثال سرمایهگذاری را درنظر بگیرید که قصد دارد با انتخاب استراتژی سرمایهگذاری فعال از بازار کریپتو کسب سود کند.
در این حالت این تریدر میتواند با انتخاب رمزارزی مناسب در این بازار از نوسانات قیمت مربوطه برای انجام معاملات خود استفاده کند. در این حالت با توجه به سیستم معاملاتی موردنظر یکی از روشهای ترید در ارز دیجیتال همانند سوئینگ تریدینگ یا اسکالپ را انتخاب میکند و با استراتژی معاملاتی مربوطه، سرمایه خود را در این بازار پرنوسان افزایش میدهد.
استراتژی میانگین هزینه دلاری چیست؟
استراتژی «میانگین هزینه دلاری» (Dollar Cost Averaging | DCA) نوعی استراتژی سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذار مقدار مشخصی از سرمایه را در بازههای زمانی معینی به خرید دارایی موردنظر اختصاص میدهد. در این حالت سرمایهگذار میتواند با توجه به نوسانات مثبت و منفی بازار در مواقعی که قیمت دارایی موردنظر در روندی نزولی قرار دارد سهام بیشتری را نسبت به بازار گاوی خریداری کند.
در واقع با توجه به اینکه سرمایهگذار مقدار مشخصی از سرمایه را به خرید دارایی موردنظر اختصاص میدهد بنابراین زمانی که قیمت کمتر است میتواند مقدار بیشتری از دارایی را خریداری کند و در زمانی که قیمت دارایی بیشتر است مقدار کمتری از دارایی مربوطه را میخرد. این موضوع در بلندمدت باعث میشود تا قیمت تمامشده کمتری بابت خرید هر دارایی پرداخت شود. این استراتژی باعث میشود تا نوسانات قیمت بازار آسیب کمتری به سرمایهگذار بزند و در بلندمدت بازده بهتری را برای سرمایهگذار داشته باشد.
با توجه به اینکه این روش نوعی سرمایهگذاری برای سهام یا دارایی برای بلندمدت است، بنابراین افرادی که در بازار نزولی نسبت به خرید مبلغی ثابت از سهام موردنظر اقدام نمیکنند و تنها در بازار صعودی اقدام به خرید میکنند، این استراتژی برای آنها کارآیی ندارد. البته لازم به ذکر است که هیچنوع سرمایهگذاری بدون ریسک نیست و سرمایهگذاران میبایست با توجه به درنظر گرفتن کلیه شرایط موجود تا جایی که امکان دارد میزان ریسک در سرمایهگذاریهای خود را کاهش دهند.
مزیت روش DCA در سرمایه گذاری چیست؟
این استراتژی سرمایهگذاری برای سهامها و داراییهایی که در بلندمدت سودآور هستند به سرمایهگذار کمک میکند تا بتواند در مجموع مقدار میانگین کمتری برای قیمت هر سهم پرداخت کند. در روش DCA معمولا مقداری مشخص از سرمایه را بهصورت ماهانه به سرمایهگذاری اختصاص میدهند. برای این منظور ممکن است این افراد مقدار مشخصی از درآمد ماهانه خود را بهطور خودکار در دارایی موردنظر سرمایهگذاری کنند.
اختصاص مقداری ثابت بهطور ماهانه برای سرمایهگذاری، افراد را از نوسانات طبیعی موجود در بازارهای مالی در امان نگه میدارد. در این حالت زمانی که قیمت سهم بالاتر است با این مقدار ثابت سهام کمتری خریداری میشود و در حالت برعکس زمانی که قیمت سهام موردنظر پایینتر است با این مقدار ثابت سهام بیشتری توسط سرمایهگذار خریداری میشود.
سرمایه گذاری بر پایه رشد چیست؟
«سرمایهگذاری بر پایه رشد» (Growth investing) نوعی از سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذار سهام شرکتهایی را برای سرمایهگذاری انتخاب میکند که در آینده احتمال رشد بیشتری دارند. این شرکتها معمولا شرکتهای نوپایی هستند که از وضعیت بنیادی و پتانسیل رشد بالایی برخوردار هستند. این موضوع باعث میشود تا سهام این شرکتها بتواند در آینده رشد بیشتری را نسبت به سهام دیگر شرکتها داشته باشد.
بنابراین توجه به رشد شرکتها عامل اصلی در سرمایهگذاری بر مبنای رشد درنظر گرفته میشود. شرکتهایی که در حوزههای مربوط به تکنولوژی فعالیت میکنند، این پتانسیل را دارند تا در آینده رشد قابل توجهی داشته باشند. برای مثال شرکتهایی که در حوزه ارزهای دیجیتال و بلاکچین و خدمات مربوطه فعالیت میکنند، این امکان را دارند تا با گسترش فعالیتهای خود و ادامه پذیرش این تکنولوژی در میان کاربران، بتوانند رشدهای چشمگیری داشته باشند.
در این میان سرمایهگذاران میتوانند با بررسی حوزه فعالیت این شرکتها و بررسی اهداف آنها تا حدودی میزان رشد آنها را در آینده ارزیابی کنند. برای درک بهتر این موضوع در ادامه این مطلب سرمایهگذاری رمزارزی را توضیح میدهیم.
سرمایه گذاری رمزارزی چیست؟
همانطور که افراد میتوانند با خرید سهام شرکتها از روند افزایشی آنها کسب سود کنند، در بازار کریپتو نیز تریدرها میتوانند با خرید ارزهای دیجیتال از نوسانات قیمتی آنها برای کسب سود استفاده کنند. با توجه به اینکه شرکتهای مربوط به ارزهای دیجیتال، شرکتهای نوپایی هستند که مارکتکپ پایینی دارند، بنابراین حتی ورود مقادیر کمی از سرمایه به آنها میتواند باعث نوسانات شدید قیمتی در توکن مربوطه شود.
شرکتهای رمزارزی شرکتهایی تکنولوژیمحور هستند که با توجه به اهداف خود در یکی از حوزههای مربوط به شبکههای غیرمتمرکز و فناوریهای مربوطه فعالیت میکنند. این شرکتها معمولا برای جذب سرمایه برای ادامه فعالیتهای خود توکنهایی را تولید و در بازار کریپتو عرضه میکنند. افرادی که تمایل به سرمایهگذاری در این شرکتها را دارند میتوانند با تهیه این توکنها بهنوعی در این شرکتها سرمایهگذاری کنند.
این موضوع نشاندهنده فرصتی مناسب برای سرمایهگذاری در این حوزه است. لازم به ذکر است علاقهمندان به سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال میتوانند از روشهای متفاوتی برای این کار استفاده کنند که در ادامه به هر کدام اشاره میکنیم.
پیدا کردن توکنهایی با پتانسیل بالا
یکی از بهترین روشهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال پیدا کردن توکنهای پر پتانسیل در این بازار است. سرمایهگذاران میتوانند با تحقیقات گستردهای که درباره وضعیت و نحوه عملکرد شرکتهای رمزارزی انجام میدهند، توکنهای پرپتانسیل را شناسایی کنند.
این توکنها با توجه به پتانسیل بالایی که برای رشد دارند، میتوانند در آینده رشدهای قابل توجهی داشته باشند و سودهای چشمگیری را به سرمایهگذاران خود بدهند. البته لازم به ذکر است سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال یکی از پرریسکترین انواع سرمایهگذاری محسوب میشود و برای پیدا کردن توکنهایی با پتانسیل بالا تریدرها به کسب مهارت و تجربه بالایی نیاز دارند.
ترید ارزهای دیجیتال
یکی از راههای متداول برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال، ترید در بازار کریپتو است. در این روش افراد مقداری سرمایه را برای ترید رمزارزها اختصاص میدهند. سرمایهگذاران با بررسی بازار سعی میکنند تا روند قیمتی رمزارز موردنظر را پیشبینی کنند و با باز کردن پوزیشنهای معاملاتی در راستای پیشبینی موردنظر از این بازار کسب سود کنند. علاوه بر این تریدرها سعی میکنند با استفاده از استراتژیهای مدیریت ریسک، نسبت ریسک به ریوارد مناسبی را برای معاملات خود درنظر بگیرند تا بتوانند درنهایت سرمایه خود را از این روش افزایش دهند.
سرمایه گذاری در حوزه دیفای چیست؟
سرمایهگذاری در حوزه «امور مالی غیرمتمرکز» (Decentralized Finance | DeFi) از دیگر روشهایی است که علاقهمندان به سرمایهگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال میتوانند از آن استفاده کنند. هدف از دیفای انجام بسیاری از امور مالی بدون نیاز به وجود نهادی ناظر و متمرکز است.
بنابراین با استفاده از امکاناتی که حوزه دیفای در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد، این افراد میتوانند از قابلیتهایی نظیر استیکینگ و تامین رمزارزهای موردنیاز برای استخرهای نقدینگی برای کسب سود از حوزه کریپتو استفاده کنند. برای این منظور سرمایهگذاران با استیکینگ میتوانند رمزارزهای خود را در پلتفرمهای غیرمتمرکز سپردهگذاری کنند و همانند سپردههای بانکی از آنها سود دریافت کنند.
در حالتی دیگر از سرمایهگذاری در امورمالی غیرمتمرکز، سرمایهگذاران میتوانند به این پلتفرمها وامهایی در قالب ارز دیجیتال بدهند و با توجه به مقدار این وامها از پلتفرم مربوطه سود دریافت کنند. کسب درآمد از حوزه دیفای تنها به این موارد محدود نمیشود و افراد علاقهمند میتوانند با تامین نقدینگی برای صرافیهای غیرمتمرکز که با استفاده از استخرهای نقدینگی فعالیت میکنند، علاوه بر تامین نقدینگی در این صرافیها از سود مربوطه برای کسب درآمد استفاده کنند.
سرمایه گذاری ارزشی چیست؟
«سرمایهگذاری ارزشی» (Value Investing) نوعی از سرمایهگذاری است که بهدنبال پیدا کردن سهام یا داراییهایی است که پایینتر از ارزش ذاتی آنها معامله میشوند. به عبارت دیگر سرمایهگذاران در این روش بهدنبال پیدا کردن سهام شرکتهایی هستند که بهدلایل مختلف ارزانتر از قیمت واقعی خود در بازار خرید و فروش میشوند.
این افراد با استفاده از تحلیلهای بنیادی که بر روی سهام شرکتها انجام میدهند، در ابتدا سعی میکنند تا ارزش واقعی آنها را شناسایی کنند. سپس با مقایسهای که از ارزش واقعی بهدست آمده با قیمت بازاری آنها انجام میدهند، میتوانند این سهامهای باارزش را شناسایی کنند. این سرمایهگذاران بر این باورند که شرکتهایی که ارزش بازاری آنها پایینتر از ارزش ذاتی آنها است، با رسیدن قیمت بازاری آنها به ارزش ذاتی مربوطه در آینده، میتوانند سودهای قابل توجهی برای آنها داشته باشند.
بنابراین افراد در روش سرمایهگذاری ارزشی همواره بهدنبال شکار سهمهایی هستند که بهدلایل مختلفی دچار ریزش قیمت به زیر ارزش ذاتی شدهاند. این افراد برای پیدا کردن اینگونه سهمها همواره اخبار مربوط به سهام شرکتها را دنبال میکنند تا از آخرین وضعیت قیمتی آنها با توجه به احساسات بازار باخبر شوند.
برای مثال شرکت معتبر خودروسازی را درنظر بگیرید که با ارائه محصول جدیدی که اصلا خوب نیست، مقداری از ارزش سهام خود را از دست داده است. در این حالت سرمایهگذاران با توجه به اینکه ارائه محصول ضعیف این شرکت به بازار در آینده ممکن است باعث کاهش قیمت سهام مربوطه شود با فروشهای احساسی و گسترده ممکن است باعث ریزش قیمت سهام این شرکت به زیر ارزش ذاتی آن شوند. در این حالت سرمایهگذاران ارزشی برخلاف جهتگیری اکثر سرمایهگذاران عمل میکنند و با خرید سهام این شرکت خودروسازی در قیمتهایی پایینتر از ارزش ذاتی آن، در زمانی که قیمت سهام شرکت مربوطه افزایش پیدا کرد، با فروش آن در تارگت قیمتی مناسب، از این سرمایهگذاری ارزشی کسب سود میکنند.
جمعبندی
در ابتدای این مطلب از مجله فرادرس سرمایهگذاری را شرح دادیم و نحوه عملکرد آن را بیان کردیم. سپس انواع سرمایهگذاری را بیان کردیم. برای این منظور سرمایهگذاری در سهام شرکتها، سرمایهگذاری در اوراق قرضه، سرمایهگذاری در کالا، سرمایهگذاری در املاک و سرمایهگذاری در صندوقهای قابلمعامله در بورس را شرح دادیم.
در ادامه ارتباط ریسک با سرمایهگذاری را بیان کردیم و تحمل ریسک در سرمایهگذاری را شرح دادیم. تعیین افق زمانی در سرمایهگذاری نقش مهمی در برنامهریزی مناسب برای سرمایهگذاری بهینه دارد. برای این منظور در ادامه این مطلب افق زمانی در سرمایهگذاری را شرح دادیم و پس از توضیحاتی درباره میزان اهیمت آن، عوامل تعیین کننده افق زمانی در سرمایهگذاری را شرح دادیم.
افقهای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را شرح دادیم. سپس ایجاد تنوع در سرمایهگذاری را بیان کردیم و بهترین روشها برای سرمایهگذاری را توضیح دادیم. در ادامه برخی از استراتژیها در سرمایهگذاری را شرح دادیم. برای این منظور سرمایهگذاری به روش خرید و نگهداری، استراتژی سرمایهگذاری فعال، روش میانگین هزینه دلاری، استراتژی بر پایه رشد را بیان کردیم. در پایان این مطلب نیز توضیحاتی درباره سرمایهگذاری ارزشی ارائه کردیم.