جمله وصفیه در عربی چیست؟ – به زبان ساده + نحوه تشخیص
جمله وصفیه در عربی به جملهای میگویند که برای وصف یک کلمه نکره از آن استفاده میشود. به بیانی دیگر، صفت در عربی میتواند یک کلمه یا یک جمله باشد. پیش از این در مبحث موصوف و صفت در عربی، درباره صفت و ویژگیهای آن توضیح دادیم. در این نوشته میخواهیم جمله وصفیه و شرایط استفاده از آن در جملات عربی را بررسی کنیم. در انتها میتوانیم با استفاده از تمرینهای پایانی متن میزان فهممان از این مبحث را محک بزنیم.
جمله وصفیه در عربی چیست ؟
هرگاه برای وصف کلمهای به جای استفاده از یک کلمه دیگر، از یک جمله استفاده کردیم، میتوانیم بگوییم که از «جمله وصفیه» استفاده کردهایم. برای فهمیدن نحوه کارکرد جمله وصفیه در عربی باید با دو موضوع به خوبی آشنا شویم. اولین موضوع ویژگیهای صفت در زبان عربی و دومین موضوع، انواع جمله در زبان عربی است. در این نوشته پیش از پرداختن به جمله وصفیه، ابتدا توضیح مختصر هر یک از موضوعات را همراه با مثال مربوط به آنها میخوانیم.
ویژگیهای صفت در عربی
صفت کلمهای است که ویژگیها و حالات کلمهای دیگر را بیان میکند. موصوف، همان کلمهای است که صفت ویژگیهای آن را بیان میکند. از کنار هم قرار گرفتن این دو کلمه میتوان یک «ترکیب وصفی» ساخت.
به کار بردن صفت در زبان عربی و ساختن یک ترکیب وصفی در این زبان شرایط و ویژگیهای خاصی دارد. برای فهم بهتر نحوه کار کردن جمله وصفیه در این زبان نیاز است که ابتدا درباره صفت و ویژگیهای آن بدانیم تا درک بهتری نسبت به جمله وصفیه پیدا کنیم.
به طور کلی در زبان عربی، صفت در چهار مورد همواره از موصوف خودش تبعیت میکند که این موارد عبارتند از:
- معرفه و نکره بودن
- مذکر یا مونث بودن
- مفرد یا جمع بودن
- اعراب
معرفه و نکره
هرگاه هنگام صحبت از یک اسم، مرجع آن برای گوینده یا شنونده شناخته شده باشد، به آن اسم معرفه میگویند. در مقابل، زمانی که مرجع اسم برای گوینده و شنونده ناشناخته باشد، باید آن را به عنوان یک اسم نکره معرفی کنیم.
تشخیص معرفه از نکره در زبان عربی کار سادهای است. چرا که ویژگی هر یک از آنها مشخص است و بر اساس آنها میتوانیم بگوییم که با کلمه نکره سر و کار داریم یا یک کلمه معرفه. مهمترین ویژگی کلمه نکره این است که انتهای آن تنوین دارد. یعنی کلمه نکره، با توجه به اعرابی که در جمله دارد میتواند یکی از انواع تنوینها را به عنوان اعراب مرفوع، منصوب یا مجرور بپذیرد.
در مقابل کلمات نکره، کلمات معرفهای هستند که همواره معرفه باقی میماند. در زبان عربی این نوع از کلمات را با عنوان «معارف ششگانه» میشناسند که شامل «ضمیر عربی» «مضافالیه عربی»، «اسم علم عربی»، «اسم موصول عربی»، «اسم اشاره عربی» و «اسم دارای ال» میشود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
صَمَّمَ المِعماریان النَشیطان البَناء.
دو معمار پرکار این بنا را طراحی کردند.
(در این مثال «معمار» موصوف است و «نشیط» صفت. از آنجا که معمار نقش فاعل را دارد با «ان» مثنی شده و چون «ال» دارد، یک کلمه معرفه به حساب میآید. به تبعیت از آن، کلمه نشیط هم با ال و علامت مثنیساز بعد از موصوف خودش آمده است.)
مذکر و مونث
کلمات در زبان عربی از لحاظ جنسیت به دو دسته کلی تقسیمبندی میشوند. دستهای که مرتبط به جنسیت نر و ویژگیهای مردانه باشد، «مذکر» هستند. در مقابل، دسته مرتبط به جنسیت ماده و ویژگیهای زنانه، با عنوان «مونث» شناخته میشوند. راحتترین راه تشخیص این دو وجود «ة» در انتهای کلمات مونث است. هرگاه دیدیم که کلمهای این حرف را داشته باشد، میتوانیم بگوییم که آن کلمه مونث است.
أرض، شمس، دنیا و...
معاویة، طلحة، حمزة
برای درک بهتر تاثیر جنسیت بر موصوف صفت بهتر است به مثال زیر توجه کنید.
وَصَلَتْ حافِلَةٌ قدیمةٌ.
یک اتوبوس قدیمی آمد.
(در این مثال، اتوبوس کلمهای مونث و نکره است. به همین خاطر صفت آن یعنی قدیمة دقیقا با همان خصوصیات بعد از موصوف خودش آمده است.)
مفرد، مثنی یا جمع
تعداد در زبان عربی و مشخص بودن آن اهمیت زیادی دارد. به همین خاطر ویژگیهایی که بتواند چنین مواردی را نشان دهد متنوع است. در صورتی که بخواهیم نشان دهیم منظورمان از موضوعی تعداد «یک» است، باید از کلمات «مفرد» استفاده کنیم. وقتی منظورمان از تعداد «دو» باشد باید به سراغ کلمات «مثنی» برویم. همچنین برای نشان دادن تعداد «بیشتر از دو» باید از کلمات «جمع» استفاده کنیم.
کلمات عربی در حالت عادی میتوانند مفرد باشند. گاهی اوقات این مفرد بودن را میتوان با گذاشتن تنوین در انتهای یک کلمه نشان داد.
هرگاه بخواهیم آن کلمه مفرد را به مثنی تبدیل کنیم، باید از حروف مثنیساز «ان» و «ین» استفاده کنیم. به این ترتیب که با نگاه کردن به نقش کلمه در جمله، اگر دیدیم اعرابش مرفوع است، باید از «ان» استفاده کنیم. در صورتی هم که نقش کلمه اعراب آن را منصوب یا مجرور کرده باشد، باید از «ین» استفاده کنیم. به مثال زیر توجه کنید.
رَأَیتُ طالبتَیْنِ فِي الحَدیقَةِ.
دو دانشآموز دختر را در باغ دیدم.
(در این مثال هم چون «طالبتین» مفعول است با «ین» مثنی شده است.)
نکته: استفاده از علامتهای مثنیساز میان کلمات مذکر و مونث یکسان است.
برای جمع بستن کلمات در عربی باید به دو نکته توجه کنیم: اولین نکته، مذکر یا مونث بودن کلمه است و دیگر اعراب آن کلمه در جمله. اگر کلمه، مذکر بود و اعراب مرفوع داشت، باید از پسوند جمعساز «ون» را به انتهای آن اضافه کنیم. اگر کلمه مذکر، اعراب منصوب یا مجرور داشت باید از پسوند جمعساز «ین» استفاده کنیم.
برای جمع بستن کلمات مونث کار سادهتر از قبل انجام میشود. کافی است «ة» انتهای آن را حذف و به جای آن «ات» اضافه کنیم. اگر اعراب کلمه مونث مرفوع بود باید به «ت» علامت ضمه بدهیم. اگر هم منصوب یا مجرور بود در هر صورت باید به آن علامت کسره بدهیم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
إنَّ المُسلِماتِ خاشِعاتٌ.
همانا زنان مسلمان فروتن هستند.
(در این مثال، مسلمات به عنوان اسم إنَّ به جای علامت نصب با اعراب فرعی جر ظاهر شده است.)
نکته: جمع مونث سالم هیچگاه اعراب نصب نمیپذیر و منصوب نمیشود.
اعراب
در زبان عربی کلمات بر اساس نقشی که در جمله دارند «اعراب» میپذیرند. منظور از اعراب علامتی است که انتهای یک کلمه در جمله به خودش میپذیرد. به طور کلی اعراب در عربی از سه حالت خارج نیست که در ادامه میخوانید.
- مرفوع: اعراب مرفوع مخصوص کلماتی است که نقش فاعل یا مبتدای عربی را در جملات عربی بازی میکنند. از این رو در حالت مفرد باید به انتهای این کلمات ضمه اضافه و در حالت جمع باید از اعراب فرعی «ون» استفاده کنیم.
سأل المُعلمُ سوالاً من التلمیذِ.
معلم از دانشآموز سوال پرسید.
(در این مثال چون معلم فاعل است با اعراب مرفوع در جمله ظاهر شده است.)
- منصوب: منظور از منصوب در عربی، اعراب کلماتی است که بر اساس نقش، انتهای آنها علامت فتحه میپذیرد. در صورتی که بخواهیم کلمات مذکر و منصوب را جمع ببندیم باید از «ین» استفاده کنیم. این اعراب معمولا مخصوص کلماتی چون انواع مفعول در عربی، حال یا قید حالت در عربی، تمییز، ندا و منادا، ندبه و تحذیر و استغاثه است. به مثال زیر توجه کنید.
قابَلْتُ صَدیقِي فِي الشارِعْ.
دوستم را در خیابان ملاقات کردم.
( در این مثال صدیقي مفعولبه است. چون به ضمیر متصل «ي» چسبیده، اعرابش تقریراً منصوب میشود.
نکته: برای جمع بستن اسامی مونث منصوب حتما باید از کسره استفاده کنیم، چرا که «ات» هیچگاه فتحه نمیپذیرد.
- مجرور: ممکن است برخی از کلمات در جملات عربی، بر حسب نقشی که میگیرند، اعراب انتهاییشان مجرور شود و علامت کسره بپذیرند. این نقشها معمولا شامل جار و مجرور، مضافالیه، معدود برخی از اعداد عربی و... میشود. برای جمع بستن کلمات مذکر مجرور هم باید از «ین» استفاده کرد، مانند مثال زیر:
هَرَبَ سارِقا البَیْتِ.
دزدان خانه فرار کردند.
(در این مثال فاعل مثنای مذکر است. از این رو با ان آمده اما چون به البیت اضافه شده، نون انتهایی آن حذف شده. البیت نیز مضافالیه و مجرور واقع شده است.)
تمامی مواردی که توضیح داده شد، برای موصوف و صفت یکسان است و باید از هم تبعیت کنند. اما شناختن جمله وصفیه نیازمند آن است تا آشنایی مختصری با انواع جمله در زبان عربی داشته باشیم. در ادامه با انواع جمله در زبان عربی آشنا میشوید.
انواع جمله در عربی
منظور از جمله در هر زبانی، مجموعه کلماتی است که در کنار هم میتوانند معنای کاملی را به مخاطب برسانند. در زبان عربی جملهها به دو دسته «فعلیه» و اسمیه، تقسیمبندی میشوند. مبنای این تقسیمبندی، کلمهای است که جمله با آن آغاز میشود. هرگاه جمله با آغاز شود باید بدانیم که با یک جمله فعلیه طرف هستیم. در شرایطی که جمله با اسم یا ضمیر شروع شود، باید آن را یک جمله اسمیه در نظر بگیریم.
جمله اسمیه
جملههای اسمیه عربی از دو بخش تشکیل میشوند. بخش اول «مبتدا» نام دارد که به عنوان آغازگر جمله معمولا با اسم و ضمیر و در مواردی با جار و مجرور آغاز میشود. دومین قسمت جمله اسمیه «خبر» نام داد که اطلاعاتی درباره مبتدا به مخاطب ارائه میکند.
نکته: به جار و مجروری که آغازگر جملات اسمیه باشند «خبر مقدم» میگویند.
برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
عِندَ فاطِمةٌ کِتابُها.
(عند فاطمه، شبه جمله و ترکیب قیدی است که بر «کتابُها»، مبتدای موخر مقدم شده است.)
جمله فعلیه
جملهای که با فعل شروع شده باشد در عربی به عنوان جمله فعلیه شناخته میشود. نکته جالب درباره جملات فعلیه عربی در این است که میتوان تنها با یک فعل، جمله فعلیه ساخت. چرا که آن فعل، ضمیر بارز یا ضمیر مستتری در خودش دارد که میتواند نقش فاعل یا انجام دهنده کار را بازی کند. برحسب مفعولپذیر بودن یا نبودن فعل نیز میتوان جملات را به دو دسته «جمله فعلیه لازم» و «جمله فعلیه متعدی» تقسیم کرد.
در جمله فعلیه لازم، نیازی به مفعول نیست و معنای جمله با بودن فعل و فاعل کامل میشود. در مقابل، در جمله فعلیه متعدی، کامل شدن معنای جمله نیازمند حضور مفعولبه عربی است. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
عَلِمْتُ.
دانستم.
عَلِمتُ ذاکَ.
آن را دانستم (درک کردم).
ویژگیهای جمله وصفیه عربی
بر اساس ویژگیها و ظرفیتهای زبان عربی میتوانیم از یک جمله یا شبه جمله در جایگاه صفت استفاده کنیم و نام آن را «جمله وصفیه» بگذاریم. برای اینکه یک جمله بتواند نقش صفت را بازی کند باید شرایطی مهیا باشد که عبارتند از:
- جمله وصفیه باید حتما بعد از اسم نکره قرار بگیرد. آن اسم نکره موصوف جمله وصفیه به حساب میآید.
- جمله وصفیه نیازمند ضمیری است که از نظر تعداد و جنسیت با موصوف هماهنگ باشد و در واقع اشارهاش به آن باشد.
- مفهوم جمله وصفیه حتما باید خبری باشد. جملههای پرسشی، امر و نهی هیچوقت نمیتوانند نقش جمله وصفیه را بازی کنند.
برای درک بهتر چگونگی کارکرد جمله وصفیه بهتر از به مثالهایی که در ادامه آمده توجه کنید.
رأیتُ طفلةً تلعب فی السوق.
کودکی را دیدم که در بازار بازی میکرد.
(در این مثال «تلعب في السوق» جمله فعلیهای است که نحوه حضور کودک را که مفعول جمله است توصیف میکند. از این رو باید بگوییم جمله فعلیه وصفیه و محلا منصوب است.)
قرأتُ کتاباً یرشدنی حول جوامع فی إیران.
کتابی خواندم که من را درباره دانشگاههای ایران راهنمایی میکرد.
(«یرشدنی حول...» نیز جمله وفعلیه وصفیهای است که محتوای کتاب را توصیف میکند. اعراب این جمله وصفیه نیز محلا منصوب است.)
هذا دفترٌ کتبوا الطلاب فیه.
این دفتری است که دانشآموزان در آن نوشتهاند.
(در این جمله «کتبوا الطلاب فیه» جمله فعلیه وصفیهای است که برای توصیف دفتر آمده است. برخلاف دو مثال قبلی، این جمله وصفیه برای توصیف خبر آمده در نتیجه اعرابش محلا مرفوع است. )
نکته: از آنجا که جملات وصفیه مبنی هستند، در هر حالتی اعراب آنها محلی است.
مهمترین نکتهای که درباره جملات وصفیه باید مدنظر قرار بدهیم این است که جملات وصفیه باید حتما «بلافاصله بعد از کلمه نکره» قرار بگیرند. در صورتی که میان آنها حرف عطف «و»، «ف» یا انواع ضمیر قرار بگیرد، دیگر جمله وصفیه به حساب نمیآیند.
ترجمه جمله وصفیه عربی
در مثالهای بالا نمونههایی از ترجمه جملات وصفیه را مشاهده کردیم. نقطه اشتراک همه آنها استفاده از حرف اضافه «که» در ترجمه فارسی بود. یعنی با آمدن این حرف میتوانیم جمله وصفیه را به جمله قبلی وصل کنیم.
از طرفی دیگر، همراهی افعال ماضی و مضارع در جملات وصفیه و جمله بدنه میتواند در نحوه ترجمه فعلها تاثیرگذار باشد. برای درک بهتر ابتدا به جدول ترجمه جمله وصفیه توجه کنید.
جدول ترجمه جمله وصفیه عربی | |
فرمول جمله وصفیه | نحوه ترجمه به فارسی |
فعل ماضی + اسم تنویندار + فعل مضارع | ماضی استمراری |
فعل ماضی + اسم تنویندار + فعل ماضی | ماضی بعید |
براساس این جدول هرگاه فعل ماضی و مضارع در جمله وصفیه و جمله بدنه همراه هم بودند، باید آن را به صورت ماضی استمراری ترجمه کنیم. به مثال زیر توجه کنید.
رأیتُ طفلةً تلعب فی السوق.
کودکی را دیدم که در بازار بازی میکرد.
اما در همراهی دو فعل ماضی، جمله وصفیه را باید به صورت «ماضی بعید» ترجمه کرد. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
رأیت طفلة قد رأیتها فی السوق. <img class=" data-fdb-pronunciation-src="https://blog.faradars.org/wp-content/uploads/2023/05/022رأیت-طفلة-قد-رأیتها-فی-السوقN.mp3" src="/wp-content/themes/fd-blog-theme/assets/img/volume-icon.png" data-mce-src="/wp-content/themes/fd-blog-theme/assets/img/volume-icon.png">
کودکی را دیدم که (قبلا) در بازار دیده بودم.
سوالات متداول درباره جمله وصفیه عربی
در این بخش به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به مبحث جمله وصفیه در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
جمله وصفیه چیست؟
به جملهای که کلمه نکره قبل از خودش را توصیف کند، جمله وصفیه عربی میگویند.
جمله وصفیه چه ویژگیهایی دارد؟
جمله وصفیه باید یک جمله خبری و دارای ضمیر باشد که بلافاصله بعد از کلمه نکره به کار برود.
تمرین مربوط به جمله وصفیه عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «جمله وصفیه در عربی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۵ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
۱. در کدام گزینه اعراب جمله وصفیه محلا مجرور است؟
القرون الجمیلة ظهرت کالفضة البراقة في ضوء القمر.
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه
حینما سمع حنظسلة نداء المنادی یدعو الی الجهاد اسرع نحو ساحة القتال.
أرید أن أتکلمَ حول حفلة عظیمة تنعقدُ في مدرستنا في الاسبوع القادم.
۲. در کدام گزینه جمله وصفیه به کار نرفته است؟
دخلتُ صحراء تُحرق شمسها الابدان
أمضیتُ أسبوعا کاملا إحدي الجُزُر الاستوانیة.
شاهدت في الشارع رجلا یرکض نحو المملکة.
وجدت في المکتبة کتابا یبین لي اسرار الطبیعیة.
۳. در کدام گزینه جمله وصفیه اعراب مرفوع دارد؟
ما سألنا الأستاذ سوالا صعبا لم نقرأه حتی الان.
هناک شعوبٌ لا تستسلمُ للراحة و لاتقبل ظلم الظالمین.
السماء عندما تتزیّن بالغیوم الکثیرة ینزل منها المطر بشدة
المدیر یستشیر المعلمین في الیوم الاول من کل شهر من السنة الشمسیة
۴. در کدام گزینه خبر موصوف نیست؟
شجرة النخل في المناطق الصحراویة شجرة مثمرة
البومة طائر یسکن في الاماکن متروکة
المسافة ن بغدادإلی المدائن مسافة تتعب المسافرین.
لسان القط مملوء بغدد تُفرز سائلا مطهرا
۵. در کدام گزینه فعل یک کلمه نکره را وصف میکند؟
وقف رجل جمیل المظهر أمام سقراط یفتخر بملابسه و بمظهره
اللهم إني أعوذ بک من نفسي ألتی لا شتبع و من قبلی الذی لایخشع
من تعلم اللغة العربیة بشکل صحیح یفهم لغة القران جیدا
إذا ذُوّق الناس رحمة فرحوا با و یئسوا من غیر الله
جمعبندی
در این نوشته درباره جمله وصفیه و ویژگیهای آن مطالبی آموختیم. فهمیدیم که میتوانیم از یک جمله به عنوان صفت استفاده کنیم. این جمله وصفیه میتواند اسمیه یا فعلیه باشد. مهمترین شرط به کار بردن چنین جملهای در زبان عربی این است که پیش از آن حتما یک کلمه نکره وجود داشته باشد. برای ترجمه جمله وصفیه به فارسی هم باید از حرف اضافه «که» استفاده و به زمان افعال احتمالی موجود در جمله وصفیه دقت کنیم.
کاربردی بود ممنون