انواع مکاتب مدیریت — معرفی جامع و به زبان ساده

۳۷۵۶ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه
دانلود PDF مقاله
انواع مکاتب مدیریت — معرفی جامع و به زبان سادهانواع مکاتب مدیریت — معرفی جامع و به زبان ساده

هنر گرد هم آوردن کارمندان در فضایی واحد و دستیابی به بیشترین خروجی و بهره‌وری، به معنای مدیریت موثر و کارآمد در یک سازمان است. مدیریت نقشی اساسی در تقویت ارتباط میان کارمندان ایفا می‌کند و آشنایی با انواع مکاتب مدیریت باعث می‌شود بتوان رویکردی که بیشترین سازگاری را با فرهنگ یک تیم دارد در پیش گرفت. وظیفه هر مدیری در هر سازمان و کسب‌وکاری، حصول اطمینان از این است که کارمندان از شغل و وظایفی که به آن‌ها محول شده راضی باقی می‌مانند و در نتیجه، بالاترین سطح از کیفیت را با خود به همراه می‌آورند.

997696

در مقاله‌ای که پیش روی شما قرار گرفته به شکلی مفصل به انواع مکاتب مدیریت درون سازمان‌ها می‌پردازیم و نیم‌نگاهی به مزایا و معایب هر یک نیز خواهیم انداخت. به این ترتیب، مدیران درکی گسترده‌تر راجع به رویکردهای بالقوه به دست خواهند آورد و به شکلی موثرتر قادر به تطبیق دادن محیط کار، فرهنگ سازمانی و کارمندان با رویه‌ای خواهند بود که بیشتر از هر چیز دیگر برای سازمان مناسب به نظر می‌رسد.

مکتب مدیریت به چه معنا است؟

مکتب یا استایل مدیریت، راه و روشی است که یک مدیر برای دستیابی به اهداف سازمان در پیش می‌گیرد و شامل مجموعه‌ای از رویکردها در برنامه‌ریزی‌ها، سامان‌بخشی به کارها، تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت اعضای تیم می‌شود. اینکه یک مدیر به سراغ کدام مکتب مدیریت می‌رود تا حد زیادی بستگی به ماهیت شرکت، سطح مدیریت، صنعت، کشور، فرهنگ غالب و حتی تمایلات شخصی دارد.

یک مدیر خوب، کسی است که می‌تواند انواع مکاتب مدیریت را از نظر رد کرده و رویکرد مورد نظر خود را به شکلی تنگاتنگ با فاکتورهای گوناگون شکل دهد؛ تمام این‌ها در حالی که همچنان روی دستیابی موفقیت‌آمیز به اهداف متمرکز است.

انواع مکاتب مدیریت

فاکتورهای بیرون و درونی موثر بر انواع مکاتب مدیریت

هیچ تردیدی نیست که انبوهی از فاکتورهای مختلف می‌توانند بر مکاتب مدیریت در یک سازمان تاثیر بگذارند. از جمله فاکتورهای داخلی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فرهنگ کلی غالب بر یک سازمان
  • قوانین
  • اولویت‌ها
  • میزان تعاملات کارمندان
  • سطوح مهارت کارمندان

به صورت معمول، کارمندان باتجربه‌تر و ماهرتر نیاز کمتری به نظارت دارند و از طرف دیگر هرچه کارمندانی کم‌تجربه‌تر داشته باشید، باید بیش از پیش به پایش وظایف آن‌ها مشغول شوید تا مداوما قادر به دستیابی به اهداف باشید.

انواع مکاتب مدیریت

از جمله فاکتورهای بیرونی می‌توان موارد زیر را در ذهن داشت:

  • قوانین استخدام
  • اقتصاد حاکم بر کشور
  • رقبا
  • تامین‌کنندگان
  • مصرف‌کنندگان

این‌ها فاکتورهایی هستند که از کنترل یک سازمان خارج باقی می‌مانند اما در عین حال تاثیری شگرف روی مدیران و کارمندان می‌گذارند.

انواع مکاتب مدیریت

به صورت کلی، انواع مکاتب مدیریت در سه دسته‌بندی گسترده قرار می‌گیرند: اتوکراتیک، دموکراتیک و لسه‌فر. درون هر یک از این دسته‌بندی‌ها شاهد مکاتب مدیریت خردتری هستیم که هرکدام مجموعه‌ای از مزایا و معایب را به همراه می‌آورند.

مکتب مدیریت اتوکراتیک چیست؟

در این نوع از مدیریت شاهد رویکردی بالا به پایین هستیم و تعاملات به شکلی یک‌طرفه، از سمت مدیران به سمت کارمندان، صورت می‌گیرند. در میان انواع مکاتب مدیریت، این رویکرد سخت‌گیرانه‌ترین شکل را دارد و تیم مدیریت هم به اتخاذ تمام تصمیمات می‌پردازد و هم تمام قدرت را در دست دارد. کارمندان نقش ماشین‌هایی از پیش برنامه‌ریزی شده را ایفا می‌کنند و از نزدیک مورد پایش قرار می‌گیرند تا براساس پارامترهایی کاملا مشخص، وظایف خود را پیش ببرند. در این رویکرد، کارمندان به طرح پرسش، اشتراک‌گذاری ایده‌های تازه یا طرح نظرشان راجع به چگونگی بهبود پروسه‌ها ترغیب نمی‌شوند و حتی در مواردی، مدیریت در صدد دلسرد کردن آن‌ها از چنین کارهایی برمی‌آید.

زیرمجموعه‌های مکتب مدیریت اتوکرات، رویکردهای «استبدادی»، «متقاعدکننده» و «پدرسالارانه» هستند.

استایل مدیریت استبدادی

انواع مکاتب مدیریت

در این سبک از مدیریت، مدیران کارهایی که زیردستان باید به انجام برسانند را مستقیما دیکته می‌کنند و به مجازات افرادی می‌پردازند که در برابر خواسته‌ها سر خم نکرده‌اند. از کارمندان انتظار می‌رود فرمان‌ها را دنبال کنند، مدیریت را زیر سوال نبرند و هر بار وظایف خود را به شکلی کاملا یکسان به انجام برسانند.

مدیران از نزدیک به پایش کارمندان مشغول می‌شوند و عملکرد آن‌ها را در ابعاد بسیار خرد مدیریت می‌کنند. تمام این‌ها درحالی که هیچ‌گونه اعتمادی به کارمندان وجود ندارد که بدون نظارت مستقیم و همیشگی قادر به دستیابی به اهداف خود خواهند بود. این دست از مدیران باور دارند که بدون نظارت همیشگی، کارمندان به شکلی موفقیت‌آمیز وظایف را به پایان نخواهند رساند.

مزایا:

  • این استایل مدیریت به تصمیم‌گیری‌ها شکلی سریع می‌بخشد و در عین حال می‌توان انتظارات و نقش‌هایی کاملا واضح پدید آورد.
  • اگر در حال سر و کله زدن با کارگران کم‌تجربه یا تیم‌هایی بزرگ باشید، تعیین انتظارات به شکلی واضح و روشن باعث می‌شود کارگران با کم‌ترین میزان سردرگمی فعالیت کنند.
  • بهره‌وری افزایش می‌یابد، اما تنها زمانی که مدیر حاضر باشد.

معایب:

  • از اصلی‌ترین معایب این سبک مدیریت می‌توان به افزایش نارضایتی میان کارگران اشاره کرد که میزان استعفا، تنفر از تیم مدیریت و عدم پیشرفت شغلی را نیز افزایش می‌دهد. از سوی دیگر، شاهد شکل‌گیری نوعی ذهنیت «ما در برابر آن‌ها» خواهیم بود که کارمندان را در نقطه روبه‌روی مدیران قرار می‌دهد.
  • نوآوری در نقطه خفه می‌شود و پروسه‌های غیر بهینه به قوت خود باقی می‌مانند.

چه زمانی از این سبک استفاده کنیم: اگر لازم است تصمیمات به شکلی سریع اتخاذ و پیاده‌سازی گردند، برای مثال در برهه‌ای که با بحرانی سازمانی روبه‌رو شده‌اید، این استایل مدیریت می‌تواند نتایج موثری به همراه آورد. اما در سایر اوقات باید از در پیش‌گیری این رویه خودداری کرد.

استایل مدیریت متقاعدکننده

انواع مکاتب مدیریت

در این مکتب، مدیران از مهارت‌های ارتباطی خود برای متقاعد کردن کارگران به این بهره می‌برند که تصمیمات یک‌جانبه افراد ارشد در نهایت قرار است به نفع تیم، دپارتمان یا کل سازمان تمام شود.

بنابراین به جای فرمان دادن صرف و وادار کردن کارمندان به انجام وظایف مشخص، مدیرانی که این رویکرد را در پیش گرفته‌اند از طرح پرسش استقبال می‌کنند و سپس پروسه تصمیم‌گیری و منطق پشت قواعد را توضیح می‌دهند. چنین کاری باعث می‌شود کارمندان احساس کنند مورد اعتماد قرار دارند و در تصمیم‌گیری‌های کلیدی دخیل شده‌اند. به این ترتیب شاهد سطوح کمتری از تنفر و تنش میان مدیران و کارمندان خواهیم بود.

مزایا:

  • تیم مدیریت می‌تواند سطوح بالاتری از اعتماد را میان خود و کارمندان به وجود آورد و کارمندان هم به شکلی آسان‌تر تصمیمات بالا به پایین را خواهند پذیرفت.
  • در قیاس با تهدید به مجازات، کارمندان واکنشی مثبت‌تر به منطق نشان می‌دهند. بنابراین نسبت به کارمندانی که زیر نظر یک مدیر مسبتد کار می‌کنند، کمتر احساس محدود شدن خواهند داشت.

معایب:

  • کارمندان همچنان به خاطر محدودیت‌های متعدد به فرسودگی می‌رسند و از اینکه نمی‌توانند بازخورد بدهند، به ارائه راهکار بپردازند یا مهارت‌های خود را به شکلی معنادار افزایش دهند ناامید می‌شوند.

چه زمانی از این سبک استفاده کنیم: این استایل را می‌توان زمانی به کار گرفت که شما در زمینه‌ای خاص، تجربه‌ای بیشتر نسبت به تیمی که رهبری آن را برعهده گرفته‌اید در اختیار دارید. در چنین مواردی، شما متخصص به حساب می‌آید. اگرچه تشریح کردن پروسه فکری می‌تواند شکلی سالم‌تر به روابط ببخشد، اما در نهایت این شما هستید که بیشترین صلاحیت را دارید.

استایل مدیریت پدرسالارانه

انواع مکاتب مدیریت

در این استایل، مدیر در قلب خود در پی دستیابی به بیشترین منافع برای زیردستان است. به صورت معمول سازمان‌هایی که این رویه را در پیش می‌گیرند کارمندان را «خانواده» می‌نامند و خواستار وفاداری و اعتماد آن‌ها می‌شوند.

در این رویکرد، مدیران تصمیماتی یک‌جانبه اتخاذ می‌کنند اما به کارمندان توضیح می‌دهند که تمام تصمیمات براساس تخصص به دست آمده‌اند و در نتیجه، مشروع هستند. تصمیمات برای کارمندان تشریح می‌شوند، اما هیچ فضایی برای مشارکت یا زیر سوال بردن کارها وجود ندارد.

مزایا:

  • یک مدیر پدرسالار روی سلامت کارمندان خود متمرکز است و تصمیمات را براساس آنچه به نفع نیروها است اتخاذ می‌کند.
  • افزایش مهارت‌های کارمندان و آموزش دیدن هرچه بیشتر آن‌ها ارزشمند به حساب می‌آید و در نتیجه کارمندانی خوشحال‌تر، ماهرتر و موثرتر را شاهد خواهیم بود.

معایب:

  • کارمندان ممکن است بیش از حد بر مدیریت متکی شوند و در نتیجه قادر به نوآوری یا حل مسئله نخواهند بود.
  • این استایل ‌به احتمال بسیار بالا به شکل‌گیری تنفر در دل آن دسته از کارمندانی منجر شود که به مفهوم «سازمان به عنوان خانواده» باور ندارند.
  • کارمندان ممکن است این استایل را خود پسندانه و کودکانه تلقی کنند.
بر اساس رای ۲۴ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Valamis
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *