انگیزه تحصیلی چیست؟ –به زبان ساده + ۱۷ راهکار برای افزایش انگیزه
دانشآموزانی که انگیزه بیشتری دارند، به احتمال بیشتری به اهداف و خواستههای خود میرسند و موفقترند. آنها احساس بهتری به خود و عملکرد خود دارند، در فعالیتهای بیشتری فعالانه شرکت میکنند و رفتارهای مثبتتری از خود نشان میدهند. به همین علت، افزایش سطح انگیزه در دانشآموزان اهمیت ویژهای دارد. در این مقاله ابتدا توضیح میدهیم انگیزه تحصیلی چیست و چه انواعی دارد. سپس بررسی میکنیم چطور میتوان انگیزه تحصیلی را افزایش داد.
انگیزه تحصیلی چیست ؟
«انگیزه» (Motivation) به عنوان میل و اشتیاق فرد برای انجام کارها تعریف میشود. انگیزه پشت هر کار به معنی دلیل و چرایی انجام آن کار است، برای مثال انگیزه پرداختن به وظایف شغلی در یک پرستار میتواند کمک کردن به دیگران یا مسائل مالی باشد. واژه Motivation از ریشه لاتین Movere، به معنی «چیزی که حرکت میدهد» گرفته شده است.
در فضای تحصیلی، داشتن انگیزه بالا به دانشآموزان و دانشجویان کمک میکند تا بتوانند بر روی اهداف و عملکرد خود تمرکز کنند. دانشآموزان با انگیزه خلاقترند، انعطافپذیری بیشتری دارند، به وظایف خود اهمیت میدهند و برای کار خود احترام قائلند.
انگیزه تحصیلی چه اهمیتی دارد؟
در محیط تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان با چالشها و مانعهای بسیاری روبهرو میشوند. «انگیزه تحصیلی» (Educational Motivation) سبب میشود تا دانشآموزان بتوانند با وجود سختیها ادامه دهند و چالشها را پشت سر بگذارند. افراد با انگیزه انرژی بیشتری برای انجام کارهای خود دارند و نسبت به هدف متعهد هستند.
آنها حس بهتری به خودشان دارند، درنتیجه عملکرد بالاتری از خود نشان میدهند و نتایج بهتری به دست میآورند. یادگیری در افراد دارای انگیزه سریعتر و بهتر است و پردازش شناختی پیشرفتهتری دیده میشود. خلاقیت و ابتکار این اشخاص بیشتر است و برای کار خود اهمیت بیشتری قائل میشوند.
همچنین، وجود انگیزه قوی به دانشآموزان کمک میکند تا به نتایج زیر دست پیدا کنند.
- رفتارهای مضر خود را تغییر دهند و اصلاح کنند.
- علاقه و استعدادهای خود را پرورش دهند.
- اهداف خود را مشخص کنند.
- برای رسیدن به هدف، برنامهریزی کنند و به برنامهریزی پایبند بماند.
انواع انگیزه تحصیلی
چگونگی ایجاد انگیزه در کودکان در سالهای اولیه زندگی بسیار مهم است، چراکه در این سالها با پرورش صحیح میتوانیم کودکان را به دانشآموزانی با اعتمادبهنفس و انعطافپذیری بالا تبدیل کنیم.
در طول سالهای اولیه زندگی، کودکان به خاطر کنجکاوی درونی و علاقه ذاتی شروع به شناخت محیط اطراف خود میکنند. این اشتیاق به مرور با بالا رفتن سن کودکان کاهش مییابد و کسب پاداشهای بیرونی جایگزین آن میشوند. درنتیجه میتوان گفت ما به طور کل دو نوع انگیزه درونی و بیرونی داریم که هر کدام اثر خاص خودش را بر روی انسان میگذارد. در ادامه با هر دوی آنها آشنا خواهم شد.
انگیزه درونی
«انگیزه درونی» (Intrinsic Motivation) میلی ذاتی است که از درون انسان فراخوانده میشود. کسی که دارای انگیزه درونی است، نیازی به وجود پاداش یا تنبیه در راه رسیدن به هدف خود ندارد، مثل کودکان خردسال که فقط برای ارضای کنجکاوی شروع به شناخت وسایل اطراف خود میکنند.
افرادی با این شکل از انگیزه، دانشآموزانی موفقتر و کارآمدتر هستند و یادگیری بالاتری دارند. وجود انگیزه درونی میتواند به عنوان یک عامل پیشبینیکننده قوی در پیشرفت تحصیلی شناخته شود. انگیزه درونی اغلب در آغاز مدرسه و سن دبستان بالا است اما در طی نوجوانی کاهش مییابد. درنتیجه، حفظ انگیزه درونی در نوجوانان برای والدین و معلمها چالشی جدی است.
برای حفظ این انگیزه، محیط یادگیری باید به گونهای پویا و الهامبرانگیز باشد و با انجام فعالیتهای گروهی، ایجاد کنجاوی، نشان دادن نقش عملی درسها در زندگی روزمره و... دانشآموزان را در فرایند یادگیری شریک کند.
میزان رفاه، سلامت روانی و روابط اجتماعی با همسالان نیز بر سطح انگیزه درونی تاثیر دارد. دانشآموزانی که در شرایط اقتصادی یا خانوادگی بدی به سر میبرند، اغلب انگیزه درونی پایینتری برای تحصیل دارند. اختلالهای روانی مثل اضطراب و افسردگی، تمرکز و میل فرد را نسبت به تحصیل کم میکند و همچنین افرادی که در گروههای دوستی همسالان پذیرفته نمیشوند یا اضطراب اجتماعی دارند، از انگیزه درونی کمتری برخوردارند.
انگیزه بیرونی
در صورتی که انگیزه درونی وجود نداشته باشد، به کمک ایجاد «انگیزه بیرونی» (Extrinsic Motivation) میتوان تمایل افراد را برای انجام کارها بالا برد. هنگام استفاده از انگیزه بیرونی، هدف اصلی فرد انجام وظیفه نیست بلکه رسیدن به چیزی است که از انجام وظیفه به دست میآورد. به عنوان مثال برای انگیزه بیرونی میتوان به زمانهایی که والدین به فرزند خود برای گرفتن نمره خوب هدیه میدهند یا وقتی دانشآموز برای جلوگیری از تنبیه تکالیف را انجام میدهد، اشاره کرد.
بیشترین فایده در استفاده از انگیزه بیرونی برای یادگیری در افراد با نیازهای ویژه (مثل افراد مبتلا به طیف اوتیسم) و دانشآموزان با عملکرد پایین طولانی مدت دیده میشود. باور درونی این افراد به نیاز به یادگیری بسیار پایین است و میتوان عملکرد آنها را از طریق انگیزه بیرونی تقویت کرد.
با این حال استفاده از انگیزه بیرونی بهتر است آخرین راه حل والدین و معلمها باشد. انگیزه بیرونی به مرور زمان سبب میشود که انگیزه درونی افراد از بین برود و دانشآموزان تنها تا زمانی که پاداش بیرونی وجود دارد عملکرد بالا از خودشان نشان بدهند.
توصیه میشود که به جای استفاده از انگیزه بیرونی، والدین و معلمها تلاش کنند تا نقش یادگیری و آموزش در زندگی روزمره را به فرد نشان دهند و بر کیفیت ارتباط خود با دانشآموز تمرکز کنند. بهتر است دانشآموزان تشویق شوند تا احساس و تجربههای خود در طی زمان یادگیری را ابراز کنند تا معلمها بتوانند به عنوان بازخورد خود استفاده کنند و نحوه تدریس خود را بهبود دهند.
روش افزایش انگیزه تحصیلی
متغیرهای بسیاری بر روی کاهش یا افزایش انگیزه تحصیلی اثر میگذارند. با مدیریت این متغیرها میتوان سطح انگیزه تحصیلی را افزایش داد.
معلمها، والدین، مشاورهای تحصیلی و خود دانشآموزان میتوانند از این روشها استفاده کنند. در اینجا به معرفی برخی راهکارهای افزایش انگیزه تحصیلی پرداختهایم.
۱. ذهنیت رشدی را جایگزین ذهنیت ثابت کنید
برخی از دانشآموزان «ذهنیت رشدی» (Growth Mindset) دارند، یعنی به یادگیری به عنوان نوعی چالش نگاه میکنند. آنها خود را توسط نمره ارزیابی نمیکنند بلکه چالشهای درسی را تجربه در نظر میگیرند و از آن برای رشد بیشتر ذهن خود استفاده میکنند. این دانشآموزان در برخورد با چالشهای سخت سعی میکنند راههای متفاوتی را امتحان کنند. از نظر آنها هیچ چیز غیرقابل حل نیست بلکه فقط تلاش و زمان بیشتری میطلبد.
در مقابل گروه دیگری «ذهنیت ثابت» (Fixed Mindset) دارند. آنها نمیتوانند شکستهای خود را بپذیرند و در مقابله با چالشهای درسی سخت یا نمره پایین فرو میریزند. نمره پایین برای آنها به معنی زیر سوال رفتن خودشان است و باور دارند شخصیتی ثابت دارند که یا میتواند در اولین تلاش کاری را انجام دهد یا نمیتواند.
برخلاف ذهنیتهای رشدی که امیدوارند تکالیف چالشبرانگیز و جالب باشند، ذهنیتهای ثابت آرزو میکنند تکالیف آسان باشند. آنها تصور میکنند اینکه میتوانند به تکلیفی را حل کنند، به خاطر این است که سطح استعداد ذاتی ثابت آنها از میزان سختی تکلیف بیشتر است و سطح تلاش خود را دخیل نمیدانند.
چگونه ذهنیت رشدی را جایگزین ذهنیت ثابت کنیم؟
برای محقق شدن این امر، باید چند گام را طی کنید.
- ابتدا باید به گفتهها و رفتار دانشآموزان توجه کنید و کمک کنید تا فکر خود را شناسایی کنند (به عنوان پدر و مادر، معلم یا مشاور تحصیلی، باید طرز فکر خود را شناسایی و اصلاح کنید تا بتوانید بر روی دانشآموز تاثیر بگذارید).
- پیشرفتهای درسی دانشآموز را به او نشان دهید و از او بپرسید به نظرش چرا قبلا این درس سخت بوده اما الان آسان است؟ چه چیزی باعث شده درس آسانتر به نظر برسد؟ به این طریق با نشان دادن مسیر پیشرفت خودش و دیگران به او کمک کنید به طرز تفکر رشدی نزدیک شود.
- هر موقع که دانشآموز چالشی را پشت سر میگذارد، چه موفق شد و چه شکست خورد، به او بازخورد ارائه بدهید و کمک کنید متوجه شود کجای راه را درست یا اشتباه رفته است. توجه کنید این بازخورد نباید حالت سرزنش به خود بگیرد. دانشآموزان میتوانند این بازخورد را از معلمها، همکلاسیها و والدین خود دریافت کنند.
- قدرت واژه «هنوز» را دستکم نگیرید. به دانشآموزان آموزش دهید تا واژه «هنوز» را در افکار منفی خود جای دهند. مثلا به جای «این تکلیف سخت است» بگویند «این تکلیف هنوز سخت است» که معنی ضمنی اینکه «اگر به قدر کافی تلاش کنم سخت نخواهد بود» را به دنبال دارد.
- دانشآموز را تشویق کنید تا یادگیری در یک زمینه جدید (مثل زبان جدید) را آغاز کند تا ببیند میتوان از صفر شروع کرد و با پشت سر گذاشتن چالشها به دستاوردی خوب رسید. به او نشان دهید که اشتباه کردن هیچ ایرادی ندارد و لزومی ندارد همواره بیایراد عمل کند. با اشتباهات او مهربان باشید تا یاد بگیرد با خودش مهربان باشد.
درنهایت به خاطر داشته باشد که کودکان را نه به خاطر هوش یا استعدادشان (ویژگی انتسابی و ثابت) بلکه به خاطر تلاش و پیشرفت (ویژگی اکتسابی و قابل تغییر) آنها تشویق کنید. اگر همواره به دانشآموز برچسب هوش بزنید، او را در برابر شکستها آسیبپذیر کردهاید، زیرا در این صورت شکست به معنی باهوش نبودن او است و دانشآموز نمیداند دقیقا چطور میتواند باهوش باشد یا بااستعداد باشد. اما هنگامی که دانشآموز با خاطر تلاش و پیشرفتهایش تشویق شود، در هنگام شکست میداند که حتما به مقدار کافی یا به شکل درست تلاش نکرده و با تلاش بیشتر میتواند در این چالش بهتر عمل کند.
۲. احساس تعلق ایجاد کنید
به عنوان فردی بزرگسال، فرض کنید در شرکتی کار میکنید که هیچ احساس تعلق خاطری به آن ندارید، از رئیس بدتان میآید و باور دارید که شما زحمت میکشید اما اعتبار و دستمزد در نهایت در نصیب فرد دیگری خواهد شد. در مقابل، در موقعیت فرضی دیگر، شرکتی وجود دارد که شما را به این باور میرساند که بخشی از یک تیم بزرگ هستید، در پیشرفت این تیم نقش مهمی دارید و در نهایت به عنوان بخشی از تیم اعتبار درخور تلاش خود را دریافت خواهید کرد. در کدام حالت عملکرد و انگیزه شما بالاتر خواهد بود؟
نگاه دانشآموزان نیز به این مسئله متفاوت است. دانشآموز در کلاسی که معلم با او بدرفتار است، او را سرزنش میکند و برای مثال به چشم «شاگرد تنبل» به او نگاه میکنند، انگیزهای نخواهد داشت. این اتفاق در کلاسی سرد و خشک با معلمی که ارتباط تعاملی با دانشآموزان ندارد نیز به همین شکل است اما در صورتی که جامعه، مدرسه، معلم و والدین بتوانند این باور را در دانشآموز ایجاد کنند که او عضوی از یک کل مهم است، به ایجاد انگیزه تحصیلی در او کمک میکند. دانشآموز باید ارزشهای تحصیلی را درک کند، بداند چرا در کلاسهای درسی شرکت میکند و حضور و تحصیل او تا چه حد میتواند برای آینده خودش و جامعه مهم باشد.
معلمها باید از حضور دانشآموزان استقبال کنند و به دانشآموز ارزش درس خواندن را نشان دهند. کیفیت روابط معلمها با دانشآموزان (و همکلاسیها با هم) سبب میشوند که بتوانند روابط عمیقی شکل دهند و دانشآموز احساس تعلق و ریشه کند. در این صورت به طور خودانگیخته به پیشرفت مجموعه کمک خواهد کرد.
۳. سلامت روان و مهارتهای اجتماعی در اولویت است
مدرسه و والدین باید بهبود سلامت روان و روابط اجتماعی دانشآموز را در اولویت قرار دهند. در بسیاری از موارد بیانگیزه بودن دانشآموزان در محیط تحصیلی، به علت مشکلات دیگر است. دانشآموزانی که در مدرسه دوستی ندارند یا مورد قلدری و آزار قرار میگیرند، به سختی میتوانند بر درس خود تمرکز کنند. بهبود مهارتهای اجتماعی دانشآموزان سبب میشود تا محیطی مبتنی بر محبت و همدلی بین دانشآموزان بهوجود بیاید و بتوانند از خود و دوستان خود مراقبت کنند.
برخی از دانشآموزان نیز به علت مشکلات خانوادگی یا دیگر مشکلها با اضطراب بالایی دستوپنجه نرم میکنند. این دانشآموزان در درجه اول باید تحت درمان قرار بگیرند تا بتوانند عملکرد تحصیلی حقیقی خود را نشان دهند.
۴. محیط یادگیری غنی ایجاد کنید
برخی از موارد، محیط یادگیری به قدر کافی برای دانشآموز محرک نیست. خیلی از دانشآموزان به سختی میتوانند روی دروس نظری تمرکز کنند اما با انجام آزمایشهای عملی به خوبی درس را فرامیگیرند. گاهی نیز صحبتهای مطرح شده در کلاس برای دانشآموز جذابیتی ندارد یا دانشآموز سرعت تدریس را بسیار کند میداند. در چنین مواقعی با تغییر محیط به محیط آموزشی غنیتر، میتوان انگیزه تحصیلی دانشآموز را بالا برد.
در همین راستا معلمها میتوانند با استفاده از روزنامهدیواری، پوسترها، ماکتها، برنامههای کامپیوتری، آزمایشهای عملی، فعالیتهای گروهی، گردشهای علمی، نمایش عکس و فیلم و... محیط یادگیری را غنیتر کنند.
گاهی اوقات نیز، محیط یادگیری به قدری پر از محرکهای مختلف است که تمرکز را برای دانشآموز سخت میکند. برای مثال یادگیری در کلاسی پرسروصدا و رنگارنگ برای افراد دچار «بیشفعالی-کمبود توجه» (Attention Deficit Hyperactivity Disorder | ADHD) تقریبا غیرممکن است. توصیه میشود در صورتی که فرد نمیتواند بر روی موضوع تمرکز کند، از این نظر نیز محیط آموزشی را بررسی کنید و محرکهای محیطی را کاهش دهید.
۵. انتظارات نسبت به دانشآموز را مشخص کنید
برای افزایش انگیزه تحصیلی، باید در شروع کلاس، روال کاری و انتظارات درسی به دانشآموزان توضیح داده شود. قوانین باید به وضوح مشخص باشد و دانشآموز نسبت به آنچه که انجام میدهد، اطمینان داشته باشد. این اطمینان سبب کاهش اضطراب و افزایش تمرکز و انگیزه او خواهد شد.
در صورتی که دانشآموزی در مسیر پیشرفت تحصیلی است، مشاور تحصیلی (معلم یا والدین) باید به وضوح مشخص کنند که پیشرفت به چه معنا خواهد بود و چه انتظاری از دانشآموز دارند. برای مثال دانشآموزی که در تمام آزمونهای خود نمره پایینی دریافت میکند، نمیتواند در عرض یک ماه همه نمرههای خود را به عالی برساند و با حجم کار بالا و هدف نامشخص، گیج و سردرگم خواهد بود. اما مشاور تحصیلی میتواند برای او مشخص کند که در این ماه پیشرفت گرفتن نمره خوب در درس ریاضی و زبان انگلیسی به معنی پیشرفت خواهد بود.
۶. مسیر را مشخص کنید
همانطور که انتظارات از دانشآموزان باید روشن باشد، مسیر آموزشی نیز باید مشخص باشد. دانشآموز باید بداند به چه علتی مطلب درسی را میخواند، این مطلب قرار است چه چیزی را به او بیاموزد و در انتها باید چه چیزی را یاد بگیرد.
همچنین در مواقع امتحانها، چالشها و شکستهای تحصیلی، دانشآموز باید به کمک مشاور تحصیلی، معلم یا والدین آگاه متوجه شود که کجا را اشتباه کرده و چطور میتواند اشتباه خود را جبران کند.
۷. قدردانی و تمجید را فراموش نکنید
یادگیری کاری است که به تلاش بالایی نیاز دارد، در نتیجه وقتی دانشآموز تمایل نشان داده و پیشرفت و موفقیت تحصیلی را در عملکرد خود نشان میدهد، از او تقدیر کنید. این تقدیر باعث میشود دانشآموزان احساس کنند مهارت تحصیلی بالاتری دارند، درنتیجه با عزتنفس بیشتر با چالشها برخورد کنند و به دنبال پاسخ کنجکاویهای خود بروند.
۸. بر نقطه قوتها تمرکز کنید
فضای تحصیلی باید فضایی مبتنی بر پذیرش و برابری باشد. استعدادها و ظرفیتهای دانشآموزان یکسان نیست و نمیتوان از آنها انتظار داشت در تمام درسها عالی عمل کنند. دانشآموزی با اختلال نارساخوانی ممکن است در ریاضی عالی عمل کند اما در املا بسیار ضعیف باشد و دانشآموز مبتلا به ADHD ممکن است در هنر بسیار بدرخشد اما در حل مسئلههای طولانی ریاضی عملکرد خوبی از خود نشان ندهد.
به جای تمرکز بر نقطهضعفهای دانشآموزان، روی نقاط قوت آنها تمرکز کنید و فرصتهایی را فراهم کنید تا در این زمینهها پیشرفت کنند. به دانشآموز این باور را هدیه دهید که هیچکس از دیگری عقب نمیماند و رقابتی بین دانشآموزان وجود ندارد، بلکه باید بر برتریهای خود تمرکز کنند و عملکردشان را نسبت به گذشته خود بهبود دهند.
۹. یادگیری را مرتبط با زندگی کنید
اغلب دانشآموزان به یادگیری چیزی که کاربرد آن را میدانند بیشتر از یادگیری چیزهایی که از نظرشان بیفایده است، علاقه نشان میدهند. برای افزایش انگیزه تحصیلی، به دانشآموزان نشان دهید که کاربرد هر موضوع تحصیلی در زندگی روزمره چه میتواند باشد و چطور میتوان از آن استفاده کرد.
۱۰. هدف تعیین کنید
گاهی اوقات دلیل بیانگیزه بودن دانشآموزان این است که درواقع هدفی برای مطالعه و یادگیری ندارند. برای مثال شغل مورد علاقه خود را پیدا نکردهاند یا نمیدانند برخی دروس چه ارتباطی با رشته تحصیلی آینده آنها دارد.
در این مواقع والدین و مشاورین تحصیلی میتوانند به دانشآموزان کمک کنند هدف خود را پیدا کنند و ارتباط مسیر تحصیلی با هدف را درک کنند.
۱۱. اهداف بزرگ را به هدفهای کوچکتر تقسیم کنید
از قدیم گفتهاند «سنگ بزرگ نشانه نزدن است». تعیین اهداف بزرگ، دور و غیرقابل دسترس انگیزه فرد را کاهش میدهد. اهداف بیش از حد آسان نیز انگیزهای ایجاد نمیکنند. در مقابل اهداف با سختی متوسطی که میتوان در آیندهای نزدیک به آنها رسید، بیشترین انگیزش را به همراه دارند.
از سوی دیگر، تمرکز روی هدفی که رسیدن به آن مربوط به بازه زمانی دوری باشد، سخت است. اما با وجود هدفهای کوچکتر و پلهپله، هر بار که فرد به یک مرحله از هدف خود دست پیدا میکند، پیشرفت خود را درک میکند و عزتنفس او افزایش مییابد. درنتیجه با خودپنداره قویتر و انگیزه بیشتری در مسیر گام برمیدارد.
۱۲. علاقه خود را پیدا کنید
هرچقدر میزان علاقه دانشآموزان به درسی بیشتر باشد، یادگیری با سرعت بهتر و به شکلی عمیقتر شکل میگیرد. دانشآموزان در زمینههای مورد علاقه خود کنجکاوی بیشتری دارند، انگیزه درونی آنها در این زمینهها بالاتر است و انرژی بیشتری صرف میکنند.
اگر دانشآموزی انگیزه تحصیلی پایینی دارد، ممکن است نشان از این باشد که علاقهای به درس ندارد. به کمک روشهای خلاقانه و مشارکت دادن دانشآموزان در مسیر درسی، میتوان علاقه آنها را افزایش داد.
در مورد دانشآموزانی که در مقطع انتخاب رشته قرار دارند، اینکه والدین و مشاوران تحصیلی کمک کنند دانشآموز علاقه حقیقی خود را پیدا کند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
دانشآموزان میتوانند به کمک همایشها و سخنرانیهای مرتبط با انتخاب رشته، بازدید از محیط کار، صحبت با کارکنان و دانشجویان رشتههای مورد نظرشان و مشاوره تحصیلی رشته مورد علاقه خود را پیدا کنند.
۱۳. عزت نفس خود را افزایش دهید
سطح تلاش و انگیزه تحصیلی دانشآموزان، بسیار مرتبط با تصور آنها از خودشان است. اگر دانشآموزی تواناییها و استعدادهای خود را به خوبی بشناسد و خودش را به عنوان فردی توانمند و کارآمد به شمار بیاورد، عزتنفس بالاتری دارد و با احتمال بیشتری بیشتری برای رسیدن به موفقیت تلاش میکند.
درنتیجه، یکی از راهکارهای افزایش انگیزه تحصیلی، کمک به بالا رفتن سطح عزتنفس و باور به کارآمدی و توانمندی در دانشآموزان است.
۱۴. مطالب درسی را از ساده به دشوار مطالعه کنید
به دانشآموزان کمک کنید تا میزان سختی و آسانی مباحث درسی خود را بشناسند و دروس را به ترتیب ساده به دشوار مطالعه کنند.
شروع مطالعه از دروس دشوار باعث سرخوردگی و تحلیل رفتن انرژی روانی فرد میشود اما با شروع از مطالب سادهتر و کسب موفقیت در آنها، خودپنداره دانشآموزان تقویت شده و انگیزه تحصیلی آنها افزایش مییابد.
۱۵. توانایی های خود را پیدا کنید
علاقه شرط لازم برای موفقیت تحصیلی است اما تنها وجود علاقه کافی نیست. فرد علاوه بر کشف علاقه خود باید استعدادها و تواناییهای خود را واقعگرایانه بشناسد تا بهترین هدف ممکن را پیدا کند.
برای مثال ممکن است کسی به رشته ورزشی بسکتبال علاقه داشته باشد اما از نظر بدنی قد و قدرت کافی برای این ورزش را نداشته باشد. در این صورت ورود فرد به این رشته جز سرخوردگی چیزی به همراه نخواهد داشت. هنگام انتخاب رشته، والدین و دانشآموزان باید حتما به این موضوع دقت بکنند که دانشآموز مهارت پایه و توانایی کافی برای زمینه انتخابی خود را داشته باشد.
۱۶. تنبیه و تشویق در نظر بگیرید
همانطور که اشاره شد، انگیزه درونی بهترین نوع انگیزه است اما درواقعی که انگیزه درونی کاهش مییابد، میتوان از ابزارهای بیرونی کمک گرفت. تنبیه و تشویق از انواع این ابزارها هستند.
دانشآموزان میتوانند برای خود قراردادهایی وضع کنند، مثلا فرد با خودش عهد میکند که در ازای مطالعه یک فصل از زیستشناسی، میتواند نیم ساعت از سریال مورد علاقهاش را تماشا کند یا در صورت عدم اتمام تکالیفش، آن شب حق استفاده از بازیهای رایانهای را ندارد.
این قراردادها میتواند توسط والدین یا مشاورین تحصیلی نیز مشخص شود اما توجه کنید که شدت تنبیه و تشویق شرایطی دارد که در بخش «افزایش انگیزه تحصیلی از نظر رویکرد رفتارگرا» در ادامه توضیح داده شده است.
۱۷. به قدر کافی تفریح کنید
نیاز به تفریح یکی از نیازهای اساسی در زندگی انسان است. در صورت سختگیری بیش از حد و نبود امکانات تفریحی کافی، افراد فرسوده و بیانگیزه خواهند شد. برای حفظ انگیزه تحصیلی دانشآموزان، فراموش نکنید که آنها ماشین آهنی نیستند و نیاز دارند مدتی را به آسودگی و فراغت خاطر سر کنند. درنتیجه حتما در برنامه زندگی آنها سفر، اردوهای تفریحی، جشنها، اوقات فراغت و استراحت و... را در نظر بگیرید.
افزایش انگیزه تحصیلی از نظر رویکردهای مختلف روانشناسی
روان انسان ماهیتی چندبعدی دارد و چندین متغیر متفاوت بر روی رفتار انسان اثر میگذارد. این پیچیدگی سبب شده تا روانشناسان به چند رویکرد مختلف تقسیم شوند تا از دیدگاهها متفاوتی روان انسان را بررسی کنند.
هر رویکرد نظر خاص خودش را در مورد مباحث گوناگون روانشناسی دارد. در اینجا به معرفی مهمترین نظریههای انگیزه در رویکردهایی مختلف میپردازیم.
افزایش انگیزه تحصیلی از نظر رویکرد رفتارگرا
«روانشناسی رفتارگرا» (Behaviorism psychology) رویکردی است که رفتار مستقیم و قابل مشاهده انسان را مطالعه میکند. رفتارگرایان باور دارند که ما نمیتوانیم مسیر فکر و احساس انسان را به روشنی بررسی کنیم، درنتیجه باید از تمرکز بر مطالعه آن دست بکشیم و مثل علوم تجربی، رفتار قابل ثبت و اندازهگیری را مطالعه کنیم.
از نظر رفتارگران پیامدهای رفتار عامل اساسی شکلگیری آن هستند. این پیامدها شامل تنبیه و تشویق است، درنتیجه انسانها نسبت به انجام رفتاری انگیزه دارند که پیامد آن دریافت پاداش یا اجتناب از تنبیه باشد.
با توجه به نظریه رفتارگرایی، در نظر گرفتن پاداش و هدیه، تشویق و تمجید یا تنبیه میتواند به افزایش انگیزه کمک کند اما باید در نظر داشته باشید که این کار آداب خاص خودش را دارد و هر تشویق و تنبیهی نمیتواند کارآمد باشد. برای مثال، همانطور که در بخش «ذهنیت رشدی» اشاره شد، تعریف و تمجید نباید به شکل «آفرین چه بچه باهوشی» باشد بلکه باید از تلاش فرد حمایت شود. همچنین تنبیه و تشویق که در واقع انگیزه بیرونی هستند نباید به شکل افراطی استفاده شود تا انگیزه درونی را از بین نرود.
از سوی دیگر تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که تنبیه اثرگذاری بسیار کمتری نسبت به تشویق دارد. به خصوص که اغلب در تنبیه فرد متوجه میشود که چه کاری را نباید انجام بدهد اما دقیقا متوجه نمیشود که چه کاری را باید انجام بدهد. درنتیجه تنبیه همواره باید همراه با توضیحی روشن و واضح باشد که دقیقا چه چیزی مد نظر است تا بتواند به نتیجه برسد.
در شدت تنبیه نیز باید دقت زیادی به کار رود. تنبیه بدنی به هیچ عنوان روش درستی برای شکلدهی رفتار نیست. به طور کل تنبیههایی که به شکل ارائه یک محرک منفی هستند، یعنی تنبیههایی که در آن فرد مجبور به دریافت یا انجام چیزی میشود که برای او ناخوشایند است، اثرگذاری کمتری نسبت به تنبیههایی دارند که فرد آنها از دریافت یا انجام چیزی که دوست دارد، محروم میشود. برای مثال احتمال اینکه دانشآموز تکالیفش را حل کند تا بتواند با رایانه بازی کند (محرک خوشایند) بیشتر از این است که تکالیفش را انجام دهد تا از توبیخ شدن توسط والدین (محرک ناخوشایند) اجتناب کند.
افزایش انگیزه تحصیلی از نظر رویکرد شناختی
«روانشناختی شناختی» (Cognitive Psychology) باور دارد که افکار فرد مسبب رفتار او هستند و انگیزه افراد نسبت به موضوعهای مختلف از طرز فکر آنها نسبت به موضوعها سرچشمه میگیرد. به همین خاطر برخلاف رویکرد رفتاری، رویکرد شناختی بیشتر بر انگیزه درونی تاکید میکند.
از نظر این رویکرد با تعیین هدف و مسیر، مشخص کردن انتظارها از فرد، افزایش اعتمادبهنفس و تقویت خودپنداره، انگیزه درونی فرد برای انجام کار بیشتر میشود. برای مثال وقتی که با تقویت خودپنداره تفکر فرد از حالت «من هوش کافی برای انجام این تکلیف را ندارم» به «چالش سختی است اما با تلاش بیشتر میتوانم آن را بهتر انجام دهم» تغییر کند، انگیزه فرد برای انجام تکلیف افزایش مییابد.
خودمختاری یکی از نیازهای اساسی انسانها برای داشتن روانی سالم است. رویکرد شناختی بر نیاز انسان به «خودمختاری» (Autonomy) نیز تاکید میکند و معتقد است انگیزه هنگامی افزایش مییابد که افراد بتوانند با اراده خودشان و به طور فعالانه در فعالیتها مشارکت کنند. به همین علت فعالیتهای عملی، برانگیختن حس کنجکاوی و علاقه، نشان دادن کاربرد مباحث درسی در زندگی روزمره و مشارکت دادن دانشآموزان در کلاسهای درسی انگیزه درونی را بالا میبرد.
در حالت سنتی در کلاسهای درس، معلم با سخنرانی تدریس میکرد و دانشآموزان گوش فراداده و یادداشت میکرد اما امروزه این روش منسوخ است و توصیه میشود دانشآموزان بخشی از فرایند را به عهده بگیرند. معلم باید پیش از شروع مبحث با ایجاد طرح سوال در ذهن دانشآموزان آن را نسبت به موضوع درسی کنجکاو کند. سپس میتواند با انجام آزمایشهای عملی دانشآموزان را در تدریس مشارکت دهد یا اجازه دهد قسمتهای سادهتر درس به صورت همایش توسط دانشآموزان ارائه شود.
ارتباط انگیزه تحصیلی با نظریه اسناد چیست ؟
«نظریه اسناد» (ٰAttribution Theory) به چگونگی درک و تفسیر شکستها و موفقیتها توسط هر فرد اشاره میکند. هنگامی که انسانها با چالشی روبهرو میشوند، چه نتیجه شکست باشد و چه پیروزی، دلایل و توجیهاتی را برای آن پیدا میکند. این دلایل میتواند مربوط به خودشان، دیگران یا موقعیت باشد و اسناد نام دارند. اسنادها به چندین روش دستهبندی میشوند.
اسناد درونی و بیرونی
اسنادها میتوانند درونی یا بیرونی باشند. یعنی به خصوصیات درونی فرد ربط داشته باشند یا با شرایط دنیای بیرونی. فرد ممکن است بگوید «من موفق شدم چون من فرد توانمندی هستم» یا موفقیت خود را به شرایط بیرونی ربط دهد و بگوید «من موفق شدم چون شانس آوردم». اگر فرد موقع شکست از اسناد درونی و موقع موفقیت از اسناد بیرونی استفاده کند، اعتماد به نفسش کاهش مییابد.
اسناد پایدار و گذرا
همچنین اسنادها پایدار یا گذرا هستند. مثال نوع پایدار اسناد «من همیشه شکست میخورم» و مثال گذرای آن «من گاهی اوقات موفق نمیشوم» است. کسانی که نسبت به حوادث منفی از اسناد پایدار استفاده میکنند، به تدریج روحیه و انگیزه خود را از دست میدهند.
در اینجا مثال دیگری از اسناد پایدار در مقابل گذرا آورده شده است:
- پایدار: من هرگز در درسهایم موفق نمیشوم و آدم به دردنخوری هستم.
- گذرا: چون این ترم به قدر کافی تلاش نکردم، نمره کمی گرفتم.
اسناد کلی و خاص
اسنادها میتوانند مرتبط با شرایط کلی باشند یا تنها موارد خاص را در بربگیرند. برای مثال کسی ممکن است بعد از دیدن نمره پایین خود فکر کند که «من در همه درسها ضعیف عمل میکنم» که اسنادی کلی است و انگیزه تحصیلی فرد را کاهش میدهد. در حالت اسناد خاص این فرد با خود میگوید «من فقط در درس علوم عملکرد ضعیفی داشتم» و اجازه نمیدهد شکست او در یک زمینه بر زمینه دیگر اثر بگذارد.
به طور کل ناسالمترین نوع اسناد، اسناد درونی پایدار کلی در مواقع ناخوشایند و اسناد بیرونی گذرای خاص در مواقع خوشایند است. چنین اسنادهایی باعث کاهش انگیزه، کاهش عزتنفس و افسردگی در افراد میشود.
انگیه تحصیلی و نظریه انتظار ضرب در ارزش
نظریه انتظار ضرب در ارزش، هم جنبه شناختی و هم رفتاری دارد. طبق این نظریه میزان انگیزه هر فرد برابر است با:
انتظار موفقیت × ارزش پاداش = انگیزه
در این فرمول، «انتظار موفقیت» به این اشاره دارد که فرد چقدر احتمال میدهد در چالش موفق باشد و «ارزش پاداش» یعنی پاداشی یا دستاوردی که در صورت موفقیت در چالش به فرد تعلق میگیرد، چقدر برای او ارزش و اهمیت دارد. بر اساس این نظریه، سطح انگیزه افراد برای افراد کار با این دو ویژگی ارتباط مستقیم دارد.
مثال این نظریه در زمینه تحصیلی به این صورت است که اگر دانشآموزی باور داشته باشد که موفق به حل درست تمرینهای تکلیف خود خواهد شد (انتظار موفقیت) و به این درس علاقه داشته باشد (ارزش پاداش)، انگیزه بیشتری برای انجام تکلیفش دارد. اگر باور داشته باشد که توانایی کافی برای حل تمرینها را ندارد (انتظار موفقیت) یا این درس در آینده او تاثیری ندارد (ارزش پاداش)، انگیزهای برای انجام تکلیف نخواهد داشت.
در سالهای اخیر به این فرمول بحث «هزینه» نیز اضافه شد. هزینه با انگیزه ارتباط معکوس دارد و میتواند به معنی زحمتی که فرد باید برای حل تکلیف بکشد یا میزان سختی تکلیف باشد.
افزایش انگیزه تحصیلی از نظر رویکرد انسانگرا
«روانشناسی انسانگرا» (Humanistic Psychology) به انسان به چشم موجودی نگاه میکند که به ذات میل به رشد، ویژگیهای مثبت و خودشکوفایی دارد. از نظر انسانگرایان همه دانشآموزان به علت نیاز به احساس شایستگی، خودمختاری و رشد انگیزه تحصیلی بالایی دارند اما آنچه که مانع بروز این انگیزه میشود، برطرف نشدن نیازهای اساسیتر است.
«آبراهام مازلو» (Abraham Maslow) یکی از مهمترین چهرهها در روانشناسی انسانگرا است. مازلو نیازهای انسانی را به صورت سلسله مراتبی طبقهبندی کرده است که به «هرم مازلو» معروف است. بنابر از نظر او تا زمانی که نیازهای سطح پایینتر هرم به صورت نسبی برطرف نشده است، انسان نمیتواند به دنبال نیازهای سطح بالاتر باشد.
در پایینترین بخش هرم مازلو، نیازهای فیزیولوژیک قرار دارد. از جمله این نیازها میتوان نیاز به غذا، هوا، خواب، آب، دمای مناسب، نیاز جنسی و... را نام برد. در بخش بالاتر نیاز به امینت جسمانی و روانی قرار دارد. نیاز به سرپناه، خدمات بهداشتی، سلامت بدنی، امنیت مالی و اقتصادی جزو مثالهای امنیت جسمانی و نیاز به احساس ثبات، امنیت در خانواده و محله جزو مثالهای امنیت روانی هستند.
طبقه سوم از هرم مازلو، نیاز به عشق و تعلق است. هر فرد نیاز به صمیمیت، دوست داشتن و دوست داشته شدن دارد که این نیاز توسط خانواده، دوستان نزدیک و همسر برطرف میشود. در طبقه چهارم، عزتنفس قرار دارد. احساس احترام و دوست داشتن خود، احساس ارزش و اهمیت، باور به خودکفایی و خودکارآمدی مرتبط با نیاز به عزتنفس هستند.
در نهایت بالاترین بخش هرم، به هرم نیاز به خودکفایی است. خودمختاری، خلاقیت، پیشرفت، رشد و شکوفایی جزو این دسته از نیازها هستند. از نظر مازلو برای رسیدن به این مرحله باید نیازهای تمامی مراحل قبلی تا حد قابل قبولی رفع شده باشد. برای مثال کسی که گرسنه است، نمیتواند به پیشرفت نمرات تحصیلی فکر کند.
امروزه میدانیم مثالهای نقصی برای نظریه هرم مازلو وجود داد. بسیاری از افراد هستند که از دل فقر، شرایط خانوادگی بد، شرایط اجتماعی نامناسب و... به خودشکوفایی رسیده و میدرخشند. با این وجود، به نظر میرسد نظریه مازلو تا حد زیادی در مورد عموم مردم صادق است و میتوان در زمینه انگیزه تحصیلی این نظریه را در نظر گرفت.
با توجه به این نظریه در زمانهایی که دانشآموز گرسنه، تشنه، بیمار یا دچار بیخوابی باشد، انگیزه تحصیلی کاهش مییابد. دمای محیط برای بهرهبری از حداکثر یادگیری باید نه سرد و نه گرم باشد. امنیت جانی، مالی و روانی دانشآموز باید تامین باشد و دغدغه بقای خود را نداشته باشد.
ارتباط خوب با خانواده و دوستان نیز بر سطح انگیزه تحصیلی تاثیر میگذارد. دانشآموزانی که دچار انزوا یا پرخاش و درگیری با دیگر دانشآموزان هستند اغلب انگیزه تحصیلی پایینی نیز دارند. در نهایت تقویت احساس ارزش و احترام، اعتمادبهنفس، عزتنفس، خودباوری و توانمندی به دانشآموزان در راستای افزایش انگیزه کمک میکند. طبق نظر انسانگرایان، هنگامی که این پایهها وجود داشته باشد، دانشآموزان به مرحله آخر هرم میرسند و به طور ذاتی به دنبال پیشرفت و خودشکوفایی میروند.