افعال پرکاربرد عربی که باید بدانید – ۷۰ فعل پرکاربرد + صرف، مثال و تلفظ صوتی
دانستن افعال پرکاربرد عربی به ما کمک میکند جملات سادهای بسازیم و با آنها به راحتی معنای موردنظرمان را به فرد دیگری منتقل کنیم. این افعال شامل فعلهایی میشوند که ممکن است در زندگی روزمره یا در احوالپرسی و مکالمات، هنگام صحبت در مورد آبوهوا یا مکالمه در مورد اعضای بدن و...، به هر نحوی با آنها برخورد کنیم. از این رو میتواند شامل حال فعلهایی شود که معانی انتزاعی هم دارند. در این نوشته از مجله فرادرس قصد داریم انواع افعال پرکاربرد در زبان عربی را در سه زمان ماضی عربی، مضارع عربی و امر عربی همراه با مثال و معنی بررسی کنیم. در انتها میتوانیم در قسمت «تمرین» از افعال داده شده جملههای موردنظر را بسازیم و دانستههای خودمان از این مبحث را محک بزنیم.
تعریف فعل پرکاربرد عربی
منظور از فعل پرکاربرد، فعلی است که با زندگی روزانه و روزمره ما ارتباط مستقیمی داشته باشد. این جمله میتواند اشاره به افعالی داشته باشد که کارهای ما را در طول شبانهروز نشان میدهند یا افکار و عقاید ما را توضیح میدهند. بر همین اساس ۱۰۰ فعل پرکاربرد در زبان عربی را انتخاب کردهایم تا همراه با معنی و مثال آنها نشان دهیم که چه جایگاهی در زندگی دارند و چگونه میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
۷۰ فعل پرکاربرد در زبان عربی
۱- أکْلْ: خوردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «أکْلْ» به صورت زیر صرف میشود:
- أکَلَ: خورد (ماضی)
- یأکُلُ: میخورد(مضارع)
- کُلْ: بخور (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أنا آکُلُ فَطوري في الساعة السابِعة صباحاً.
من صبحانهام را ساعت هفت صبح میخورم.
هم أَکَلوا عَشائِهِم في مطعم الفُندُقِ.
آنها شامشان را در رستوران هتل خوردند.
۲. شُرْب: نوشیدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «شرب» به صورت زیر صرف میشود:
- شَرِبَ: نوشید (ماضی)
- یَشرَبُ: مینوشد (مضارع)
- إَشرَبْ: بنوش (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
الخَروف یَشرَبونَ الماء من البُحَیرةِ.
گوسفندان از دریاچه آب مینوشند.
شَرِبَتْ الطِفلَةُ کأساً من الحلیب قبلَ النوم.
دختربچه یک لیوان شیر قبل از خواب نوشید.
۳. قَوْلْ: گفتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «قول» به صورت زیر صرف میشود:
- قالَ: گفت (ماضی)
- یَقولُ: میگوید (مضارع)
- قُلْ: بگو (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
قالَتْ صدیقَتي أنَّها مریضَةٌ.
دوستم گفت که مریض است.
ماذا تقولون حین ذهاب إلی بلدٍ آخَر في المطار؟
هنگام رفتن به کشوری دیگر در فرودگاه چه میگویید؟
۴. سَمْعْ: شنیدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «سمع» به صورت زیر صرف میشود:
- سَمِعِ: شنید (ماضی)
- یَسمَعُ: میشنود (مضارع)
- إسمَْ: بشنو (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
نَحنُ سَمِعنا صوتاً مخیفاً من الغابَةِ.
صدای ترسناکی از جنگل شنیدیم.
لاتَسمَعینَ قَوْلَ أمَّکِ لِأنَّکِ عَنیدةْ.
حرفای مادرت را نمیشوی چون تو ناسازگاری.
۵. فَتْحٌ: باز کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «فتح» به صورت زیر صرف میشود:
- فَتَحَ: باز کرد (ماضی)
- یَفتَحُ: باز میکند (مضارع)
- إفتَحْ: باز کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
إفتَحنَ الکُتُبَ في الصفحةِ الرابِعَة.
صفحه چهار کتاب را باز کنید.
لَمْ یَفتَحْ أبی بابَ المَنزِلِ بِالمِفتاحِ.
پدرم در خانه را با کلید باز نکرد.
۶. إغلاق: بستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «اغلاق» به صورت زیر صرف میشود:
- أغلَقَ: بست (ماضی)
- یُغلِقُ: میبندد (مضارع)
- أغلِقْ: ببند (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أغلَقوا الکتُب و إسمعوا ما یقول معلمکم.
کتابها را ببندید و به آنچه که معلمتان میگوید گوش کنید.
نحنُ أغلِقنا النافِذَةَ قبلَ أن نَترِکَ البیت.
قبل از اینکه از خانه خارج شویم، پنجره را بستیم.
۷. قراءَة: خواندن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «قراءة» به صورت زیر صرف میشود:
- قَرَأَ: خواند (ماضی)
- یَقرَأُ: میخواند (مضارع)
- إقرَأ: بخوان (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أقرَأُ ساعتین عادةً في کلِّ یومٍ.
معمولا هر روز دو ساعت (کتاب) میخوانم.
هم قرَأوا الأسئلة ثُمَّ ناقَشوا حولها.
آنها مسائل را خواندند و سپس درباره آن بحث کردند.
۸. کتابَة: نوشتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «کتابة» به صورت زیر صرف میشود:
- کَتَبَ: نوشت (ماضی)
- یَکتُبُ: مینویسد (مضارع)
- أُکتُبْ: بنویس (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
هُنَّ کَتَبنَ واجِباتِهِنَّ في بُیوتِهنَّ.
آنها تکالیفهایشان را در خانههایشان نوشتند.
أُکتُبوا أسمائَکم علی الرَأسِ الوَرَقَةِ.
اسمهایتان را بالای ورقه بنویسید.
۹. جلوس: نشستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «جلوس» به صورت زیر صرف میشود:
- جَلَسَ: نشست (ماضی)
- یَجلِسُ: مینشیند (مضارع)
- إِجلِسْ: بنشین (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
جَلَسَتْ الطِفلَةُ أمامَ التِلفازِ.
دختربچه جلوی تلویزیون نشست.
لا تجلِسا علی الأرضِ لِأنَّها مُلَوِّثَةٌ.
روی زمین ننشینید، چون کثیف است.
۱۰. قامَ: بلند شدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «قام» به صورت زیر صرف میشود:
- قام: بلند شدن (ماضی)
- یَقُومُ: بلند میشود (مضارع)
- قُمْ: بلند شو (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
قُمنا من الکَراسي و خَرَجنا مِنَ القاعَةِ.
از روی صندلیها بلند شدیم و از سالن بیرون رفتیم.
هولاء الطالِباتِ یَقُمنَ إحتِراماً لأُستاذِهُنَّ.
دانشجوهای دختر برای احترام به استادشان بلند شدند.
۱۱. رؤیة: دیدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «رویة» به صورت زیر صرف میشود:
- رأَیَ: دید (ماضی)
- یَری: میبیند (مضارع)
- رَ: ببین (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
هو رأَیَ صَدیقَهُ في الحَدیقَةِ بعد أشهُرٍ.
او دوستش را بعد از چند ماه در باغ دید.
أنتنَّ تَرینَ أقلامَکم علی الأرضِ.
شما لوازمتان را روی زمین میبینید.
۱۲. ذهاب: رفتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «ذهاب» به صورت زیر صرف میشود:
- ذهَبَ: رفت (ماضی)
- یَذهَبُ: میرود (مضارع)
- إذهَبْ: برو (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
ذَهَبَ الطُّلابُ مَعاً إلی المَکتبَةِ لِقِراءَة الکُتُبِ.
دانشجوها برای کتاب خواندن با هم به کتابخانه رفتند.
لاتَذهبا إلی الشوارع دُونَ مرافِقَةِ والِدَیکُما.
بدون همراهی والدینتان به خیابان نروید.
۱۳. رجوع: برگشتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «رجوع» به صورت زیر صرف میشود:
- رَجَعَ: برگشت (ماضی)
- یَرجَعُ: برمیگردد (مضارع)
- إرجَعْ: برگرد (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
إرجَعوا إلی البَیتِ قَبلَ غُروبِ الشَمسِ.
قبل از غروب آفتاب به خانه بر گردید.
أرجَعُ إلی العِیادةِ الطَبیبَ لِفَحصِ الجدید.
برای معاینه تازه به مطب دکتر برمیگردم.
۱۴. إشتراء: خریدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «اشتراء» به صورت زیر صرف میشود:
- إشتَری: خرید (ماضی)
- یَشترَي: میخرد (مضارع)
- إشتَرْ: بخر (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
إشتَریتُ ثَوبي مِنَ السوقِ.
پیراهنم را از بازار خریدم.
لاتَشتَري هذه الفَواکِهَ لِأنَّها لَیسَت طازِجَةٌ.
از این میوهها نخر چون تازه نیستند.
۱۵. بَیعْ: فروختن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «بیع» به صورت زیر صرف میشود:
- باعَ: فروخت (ماضی)
- یَبیعُ: میفروشد (مضارع)
- بِعْ: بفروش (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید. این فعل از جمله افعال معتل عربی است که برای صرف آن به قواعد اعلال نیاز داریم.
لاتَبِعْ مَزرَعَتَکَ لِمُهاجِرةِ إلی المَدینة.
برای مهاجرت به شهر مزرعهات را نفروش.
بِعتُ ۳ کیلوغرامات مِن هذا الرَّزْ.
سه کیلوگرم از این برنج فروختم.
۱۶. أخْذْ: گرفتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «أخذ» به صورت زیر صرف میشود:
- أخَذَ: گرفت (ماضی)
- یَأخُذُ: میگیرد (مضارع)
- خُذْ: بگیر (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
ماذا أخَذتِ مِن السوق المرکزي؟
از بازار مرکزی چه چیزی گرفتی؟
لا أستطیعُ أن آخُذَ شَیءٌ مِنهُم.
نمیتوانم از آنها چیزی بگیرم.
۱۷. سیاقَة: رانندگی کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «سیاقة» به صورت زیر صرف میشود:
- ساقَ: رانندگی کرد (ماضی)
- یَسوُقُ: رانندگی میکند (مضارع)
- سُقْ: رانندگی کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
لم أسُقْ في هذا الشارع من قِبل.
قبلا در این خیابان رانندگی نکردم.
سوقِي مِن الیَمین.
از سمت راست رانندگی کن.
۱۸. کَسْرْ: شکستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «کسر» به صورت زیر صرف میشود:
- کَسَرَ: شکست (ماضی)
- یَکسِرُ: میشکند (مضارع)
- إکسِرْ: بشکن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
هُم کَسَروا الزُجاجَ بِلکُرَةِ.
آنها شیشه را با توپ شکستند.
إنتَبِه أن لا تَکسِرَ شَیءُ في المَتحَفِ.
مراقب باش تا چیزی را در موزه نشکنی.
۱۹. دَفْع: پرداختن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «دفع» به صورت زیر صرف میشود:
- دَفَعَ: پرداخت (ماضی)
- یَدفَعُ: میپردازد (مضارع)
- إدفَعْ: بپرداز (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
بَعدَ تَجرَبةِ الثوب، ذَهبتُ إلی قِسمِ الحِساباتِ و دَفَعتُ الثَمنَ.
بعد از امتحان کردن پیراهن به قسمت حساب رفتم و هزینه پیراهن را پرداخت کردم.
لاتَدفَعنَ أیَّ مَبلَغٍ للإِنعامِ.
لطفا هیچ مبلغی را برای انعام نپردازید.
۲۰. نیام: خوابیدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «نیام» به صورت زیر صرف میشود:
- نام: خوابید (ماضی)
- ینامُ: میخوابد (مضارع)
- نَمْ: بخواب (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
هو یَنامُ في الساعة التاسعة مساءً عادةً.
او معمولا ساعت نه شب میخوابد.
أنتم نِمتُم ساعات کَثیرةْ.
شما ساعتهای زیادی خوابیدید.
۲۱. إستیقاظ: بیدار شدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «إستیقاظ» به صورت زیر صرف میشود:
- إستَیقَظَ: بیدار شد (ماضی)
- یَستَیقِظُ: بیدار میشود (مضارع)
- إستَیقِظْ: بیدار شو (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
تَستَیقِظَ الحَیَوانات من النَومِ في فَصلِ الرَبیعِ.
حیوانات در فصل بهار از خواب بیدار میشوند.
کان سَریري مُریحاً و لَم أُحِبْ أن أستَیقِظَ.
تختم راحت بود و دوست نداشتم که از خواب بیدار شوم.
۲۲. إیقاظ: بیدار کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «إیقاظ» به صورت زیر صرف میشود:
- أیقَظَ: بیدار کرد (ماضی)
- یُوقِظُ: بیدار میکند (مضارع)
- أیْقِظْ: بیدار کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أیقَظَتني أمي لَکَیْ لا أتَأَخَّرَ.
مادرم بیدارم کرد تا تاخیر نکنم.
أیقِظواهم مِنَ نَومِ الغِفلةِ.
آنها را از خواب غفت بیدار کنید.
۲۳. نِجاح: موفق شدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «نجاح» به صورت زیر صرف میشود:
- نَجَحَ: موفق شد (ماضی)
- یَنجَحُ: موفق میشود (مضارع)
- إنجَحْ: موفق بشو (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
نَجَحتُ في الإمتِحان.
در امتحان موفق شدم.
عَلَیکُنَّ أن تُطالِعنَ کثیراً حتّی تَنجَحنَ في الإمتحانات.
شما باید ساعتهای زیادی را مطالعه کنید تا در امتحانات موفق شوید.
۲۴. فَشَلَ: شکست خوردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «فشل» به صورت زیر صرف میشود:
- فَشَلَ: شکست خورد (ماضی)
- یَفشَلُ: شکست میخورد (مضارع)
- إفشَلْ: شکست بخور (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
عَلَیکَ أن لا تَفشَلَ في حیاتک.
بر تو واجب است که در زندگی شکست نخوری.
بِدونَ هذا اللاعِبِ سَیَفشَلُ فریقُنا في المبارات.
بدون این بازیکن، تیم ما در مسابقات شکست میخورد.
۲۵. تعلیم: یاد دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تعلیم» به صورت زیر صرف میشود:
- عَلَّمَ: یاد داد (ماضی)
- یُعَلِّمُ: یاد میدهد (مضارع)
- عَلِّمْ: یاد بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
عَلیکَ أن تُعَلِّمَهم هذا القِسمِ منَ الکِتابِ.
تو باید این قسمت از کتاب را به آنها یاد بدهی.
أبي علَّمَني سِیاقةَ الدَراجة.
پدرم راندن دوچرخه را به من یاد داد.
۲۶. تَعَلُّم: یاد گرفتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تعلم» به صورت زیر صرف میشود:
- تَعلِّمَ: یاد گرفت (ماضی)
- یَتَعلِّمُ: یاد میگیرد (مضارع)
- تَعلِّمْ: یاد بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
تعَلَّمتُ المطالبَ الکثیرةَ منَ هذه الحِکایاتْ.
از این داستانها مطالب زیادی یاد گرفتم.
ألیوم سَنَتَعلَّمُ طَبخُ السَمَکِ بِدونَ أیَّ رائحَة.
امروز پختن ماهی بدون هرگونه بو را یاد میگیریم.
۲۷. دراسة: درس خواندن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «دراسة» به صورت زیر صرف میشود:
- دَرَسَ: درس خواند (ماضی)
- یَدرُسُ: درس میخواند (مضارع)
- أُدرُسْ: درس بخوان (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
هِیَ دَرَستْ دُروسَها و کَتَبَتْ واجِباتِها.
او درسهایش را خواند و تکالیفش را نوشت.
نَحنُ نَدرُسُ اللُغَةَ العَرَبیةَ مُنذْ ثَلاث سَنَواتٍ.
ما از سه سال پیش زبان عربی میخوانیم.
۲۸. تدریس: درس دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تدریس» به صورت زیر صرف میشود:
- دَرَّسَ: درس داد (ماضی)
- یُدَرِّسُ: درس میدهد (مضارع)
- دَرِّسْ: درس بده (امر)
به مثالهایی از این فعل پرکاربرد عربی توجه کنید.
هذا الأُستاذِ کان یُدَرِّسُ الریاضیاتْ في الجامِعة مُنذَ أیام شبابِه.
این استاد از روزگار جوانیاش در دانشگاه ریاضی درس میداد.
أردتُ أن أُدَرِّسَ درساً مهماً حَولَ مساعِدَةِ الآخرین.
خواستم درس مهمی درباره کمک به دیگران بدهم.
۲۹. لبسا: پوشیدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «لبس» به صورت زیر صرف میشود:
- لَبِسَ: پوشید (ماضی)
- یَلبَسُ: میپوشد (مضارع)
- إلبَسْ: بپوش (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
إلبَسنَ مَلبساً مُناسِباً للحَفلَةِ.
برای جشن لباسی مناسب بپوشید.
الأطفال یُحِّبونَ أن یَلبَسوا البَسة الجَدیدة لأیامِ العید.
بچهها دوست دارند برای روزهای عید لباسهای جدید بپوشند.
۳۰. خلع: در آوردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «خلع» به صورت زیر صرف میشود:
- خَلَعَ: در آورد (ماضی)
- یَخلَعُ: در میآورد (مضارع)
- إخلَعْ: در بیاور (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
رَجاءً إخلَعا حَذائکُما قبل دخول البیت.
لطفا قبل از وارد شدن به خانه کفشهایتان را در آورید.
تَخلَعُ الأشجارُ في فصلِ الخَریفِ.
برگهای درختان در فصل پاییز میریزد.
۳۱. وضع: قرار دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «وضع» به صورت زیر صرف میشود:
- وَضَعَ: قرار داد (ماضی)
- یَضَعُ: قرار میدهد (مضارع)
- ضَعْ: قرار بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
وَضَعتُ الصِحُّون علی الطاوِلَةِ.
بشقابها را روی میز گذاشتم.
لاتَضَعوا شیءً علی هذه الرفیف.
چیزی روی این طبقه قرار ندهید.
۳۲. نزول: پایین آمدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «نزول» به صورت زیر صرف میشود:
- نزَلَ: پایین آمد (ماضی)
- یَنزِلُ: پایین میآید (مضارع)
- إنزِلْ: پایین بیا (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
نَزَلَتْ الأمطارُ الکثیرةُ من السَماءِ في فصول الربیعِ و الخَریف.
در فصلهای پاییز و زمستان باران زیادی بارید.
نَحنُ نَحتاجُ أن نَنزِلُ بِالفُندُقِ.
ما نیاز داریم تا در هتلی اقامت کنیم.
۳۳. طَبخْ: پختن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «طبخ» به صورت زیر صرف میشود:
- طَبَخَ: غذا پخت (ماضی)
- یَطبُخُ: غذا میپزد (مضارع)
- أُطبُخْ: غذا بپز (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
طبَخَتُ اللَحمَ الطازجَ مع البَصلِ و الثوم.
گوشت تازه را همراه با پیاز و سیر پختم.
تَطبُخُ أُمي لِي طعاماً لذیذاً.
مادرم برای من غذایی لذیذ میپزد.
۳۴. غسلا: شستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «غسلا» به صورت زیر صرف میشود:
- غَسَلَ: شست (ماضی)
- یَغسِلُ: میشوید (مضارع)
- إغسِلْ: بشوی (امر)
به مثالهایی از این فعل پرکاربرد عربی توجه کنید.
إغسَلنَ أیدَکنَّ قبل أکلِ الطَعامِ.
دستهایتان را قبل از خوردن غذا بشویید.
هی غَسَلَتْ المَلابِس بِالغَسالةِ.
او لباسها را در لباسشویی شست.
۳۵. فَحْصْ: معاینه کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «فحص» به صورت زیر صرف میشود:
- فَحَصَ: معاینه کرد (ماضی)
- یَفحَصُ: معاینه میکند (مضارع)
- إفحَصْ: معاینه کن (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
یَفحَصُ الطبیبُ المریضَ في عیادتِه.
پزشک مریض را در مطبش معاینه میکند.
هم فَحصوا المَرضی بِدقةٍ ولکن لم یَجِدوا شَیءً.
آنها مریضها را به دقت معاینه کردند اما چیزی نیافتند.
۳۶. إرسال: فرستادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «ارسال» به صورت زیر صرف میشود:
- أرسَلَ: فرستاد (ماضی)
- یُرسِلُ: میفرستد (مضارع)
- أرسِلْ: بفرست (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أرسلتُ رِسالةً لِصَدیقي.
نامهای برای دوستم فرستادم.
تُرسِلُ الشَرِکةُ العَیِناتِ الصناعیةَ.
شرکت نمونههای صنعتی را میفرستد.
۳۷. تَکَلُّم: صحبت کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تکلّم» به صورت زیر صرف میشود:
- تَکَلَّمَ: صبحت کرد (ماضی)
- یَتَکَلَّمُ: صحبت میکند (مضارع)
- تَکَلَّمْ: صحبت کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید. دومین مثال دارای فعل نهی عربی است.
المُعَلمةُ تَتَکلَّمُ مع الوِالِدةِ في قاعَةِ المَدرَسةِ.
معلم با مادر در سالن مدرسه صحبت میکند.
لاتَتَکلَّمْ عن شیءٍ الذي لم تُشاهِدْ.
از چیزی که ندیدهای حرف نزن.
۳۸. إستِماع: گوش کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «استماع» به صورت زیر صرف میشود:
- إستَمَعَ: گوش کرد (ماضی)
- یَستَمِعُ: گوش میکند (مضارع)
- إستَمِعْ: گوش کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
یَسمَعُ الطُلابُ کلامَ المُدَرِّسِ.
دانشجوها حرفهای مدرس را گوش میکنند.
إستَمَعتُ کلاماً عجیباً مِن المِذیاعِ.
حرف عجیبی را از رادیو شنیدم.
۳۹. وجود: پیدا کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «وجود» به صورت زیر صرف میشود:
- وَجَدَ: پیدا کرد (ماضی)
- یَجِدُ: پیدا میکند (مضارع)
- جِدْ: پیدا کن (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
جِدنَ الجوابَ الصحیحَ في کتابکنَّ.
جواب درست را در کتابهایتان پیدا کنید.
لَم نَجِدْ أقلاماً کثیرةً في السوق.
لوازم زیادی در بازار پیدا نکردیم.
۴۰. فقدان: گم کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «فقدان» به صورت زیر صرف میشود:
- فَقَدَ: گم کرد (ماضی)
- یَفقِدُ: گم میکند (مضارع)
- إفقِدْ: گم کن (امر)
به مثالهایی از این فعل پرکاربرد عربی توجه کنید.
فَقَدَ الطالِبُ قَلَمَهُ في الصَفِّ.
دانشجو قلمش را در کلاس گم کرد.
إنتَبِهْ و لا تَفقَدْ اقلامَکْ.
دقت کن و لوازمت را گم نکن.
۴۱. مَجِیء: آمدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «مجیء» به صورت زیر صرف میشود:
- جاءَ: آمد (ماضی)
- یَجِيءُ: میآید (مضارع)
- جِیءْ: بیا (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
جاءَتْ أخبارُهُ بِسرعةْ.
خبرهایش به سرعت آمد (رسید).
أجِيءُ لِتَعَلُّمِ اللغةَ الجدیدةَ.
آمدهام تا زبان جدیدی یاد بگیرم.
۴۲. إجابة: جواب دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «اجابة» به صورت زیر صرف میشود:
- أجابَ: جواب داد (ماضی)
- یُجیبُ: جواب میدهد (مضارع)
- أجِبْ: جواب بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
إسمَعْ بِدِقَةٍ و أجِبْ بِسُرعَةْ.
با دقت گوش کن و سریع جواب بده.
لماذا لا تُجیبُني عندما أتَّصِلُکَ؟
چرا وقتی تماس میگیرم، جواب من را نمیدهی؟
۴۳. نسیان: فراموش کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «نسیان» به صورت زیر صرف میشود:
- نَسِیَ: فراموش کرد (ماضی)
- یَنسَیُ: فراموش میکند (مضارع)
- إنصِ: فراموش کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
لَیسَ مِن عادتِهِ أن یَنسی وقتَ الصلاة.
عادت ندارد که وقت نماز را فراموش کند.
نَسیتُ أن أیقَظَکَ.
فراموش کردم که بیدارت کنم.
۴۴. تَذَکُّر: به یاد آوردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تذکّر» به صورت زیر صرف میشود:
- تَذَکَّرَ : به یاد آورد (ماضی)
- یَتَذّکَّرُ : به یاد میآورد (مضارع)
- تَذَکَّرْ: به یاد بیاور (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
تَذَکَّري المرارةَ ألتي تحَمَّلتِ في هذا الطَریقِ.
سختی که در این راه تحمل کردی به یاد بیاور.
تَذَکَرتُ هم لم یعملوا في العُطلَةِ.
به یاد آوردم که آنها در تعطیلات کار نمیکنند.
۴۵. إعطاء: دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «اعطاء» به صورت زیر صرف میشود:
- أعطی: داد (ماضی)
- یُعطي: میدهد (مضارع)
- أعْطِ: بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أعطِني بَعضَ النُقودِ لإشتراءِ الخُبزِ.
برای خریدن نان به من مقداری پول بده.
لَیسَ عِندَنا شیءٌ لنُعطیَکَ لأکْلِ.
چیزی برای خوردن نداریم که به تو بدهیم.
۴۶. مطالعة: مطالعه کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «مطالعة» به صورت زیر صرف میشود:
- طالَعَ: مطالعه کرد (ماضی)
- یُطالِعُ: مطالعه میکند (مضارع)
- طالِعْ: مطالعه کن (امر)
به مثالهایی از این فعل پرکاربرد عربی توجه کنید.
لماذا لا یُطالِعونَ الکُتُبَ الجدیدة ألتي تُشتَري لَکُم؟
چرا کتابهای جدیدی را که برایتان خریداری شده مطالعه نمیکنید؟
طالَعتُ هذهِ القِصَةِ مَعَ أُختي عِندَ الطفولَة.
این قصه را زمان کودکی با خواهرم خواندم.
۴۷. قبول: قبول کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «قبول» به صورت زیر صرف میشود:
- قَبِلَ: قبول کرد (ماضی)
- یَقبَلُ: قبول میکند (مضارع)
- إقبَلْ: قبول کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
قَبِلتُ مُرافِقَتها.
همراهیاش را قبول کردم.
رَجاءً إقبَلي هذه الهَدیَةِ مَنّي.
لطفا این هدیه را از من قبول کن.
۴۸. تَغَیُّر: تغییر کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تغیّر» به صورت زیر صرف میشود:
- تَغَیَّرَ: تغییر کرد (ماضی)
- یَتَغَیَّرُ: تغییر میکند (مضارع)
- تَغَیَّرْ: تغییر کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
یَتَغَیَّرُ الانسانُ في أیامِ المراهِقَة.
انسان در روزهای نوجوانی تغییر میکند.
لا تَتَغَیَّرْ کَلِمَةً في هذا النَصِّ.
هیچ کلمهای را در این نوشته تغییر نده.
۴۹. تغییر: تغییر دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تغییر» به صورت زیر صرف میشود:
- غَیَّرَ: تغییر داد (ماضی)
- یِغَیِّرُ: تغییر میدهد (مضارع)
- غَیِّرْ: تغییر بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
غَیِّرْ أُسلوبَ حیاتِکِ لمُشاهَدةِ التغییر.
برای دیدن تغییر، روش زندگیات را عوض کن.
قَدْ غَیَّرَ عُنوانَنا مُنذَ خَمسْ سَنوات.
از پنج سال پیش آدرس ما تغییر کرده است.
۵۰. توضیح: توضیح دادن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «توضیح» به صورت زیر صرف میشود:
- وضَّحَ: توضیح داد (ماضی)
- یُوَضِّحُ: توضیح میدهد (مضارع)
- وَضِّحْ: توضیح بده (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
وَضِّحنَ ماذا تُشاهدِنَ في هذه الصورَةْ.
توضیح دهید در این تصویر چه میبینید.
وَضَّحَتْ المعلِمَةُ النصَ للطالِبات.
معلم متن را برای دانشآموزها توضیح داد.
۵۱. إعداد: آماده کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «إعداد» به صورت زیر صرف میشود:
- أعَدَّ: آماده کرد (ماضی)
- یُعِدُّ: آماده میشود (مضارع)
- أعدِدْ: آماده کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أنتِ أعدَدتِ الغِداء للضُیوف.
تو برای میهمانها غذا آماده کردی.
لا یُعِدَّ شَیئاً في وقتِهِ.
چیزی سر وقتش آماده نمیشود.
۵۲. عدًّا: شمردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «عدّا» به صورت زیر صرف میشود:
- عَدَّ: شمرد (ماضی)
- یَعُدّ: میشمرد (مضارع)
- أعدُدْ: بشمار (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
یَعُدَّ التِلمیذ تعدادَ الکلماتِ ألتی کَتَبَ في دَفتَرِهِ.
دانشآموز تعداد کلماتی را که توی دفتر نوشته بود، میشمارد.
لا تَعُدْ ما لیس لَکَ.
چیزی را که برای تو نیست نشمار.
۵۳. معرِفة: فهمیدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «معرفة» به صورت زیر صرف میشود:
- عَرَفَ: فهمید (ماضی)
- یَعرِفُ: میفهمد (مضارع)
- إعرِفْ: بشناس (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
نحن نَعرِفُ أمهاتنا من البَعیدْ.
ما مادرهایمان را از دور میشناسیم.
ما عَرفتُ شخصاً في هذه المَدینةْ.
کسی را در این شهر نمیشناختم.
۵۴. علم: دانستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «علم» به صورت زیر صرف میشود:
- عَلِمَ: دانست (ماضی)
- یَعلَمُ: میداند (مضارع)
- إعلَمْ: بدان (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أنتَ لا تَعلَمُ کَیفَ تَسوُقَ السیارةِ.
تو نمیدانی چطور ماشین را برانی.
عَلِمتُ أنَّ المِفتاحُ النَجاة في یَدایَّ.
دانستم که کلید نجات در دستان خودم است.
۵۵. لعباً: بازی کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «لعبا» به صورت زیر صرف میشود:
- لَعِبَ: بازی کرد (ماضی)
- یُلعَبُ: بازی میکند (مضارع)
- إلعَبْ: بازی کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
لَعِبَتا الطِفلتان في الروضةِ.
دو دختربچه در حیاط بازی کردند.
لا تَلعَبْ بِالنارِ.
با آتش بازی نکن.
۵۶. مسافرة: سفر کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «مسافرة» به صورت زیر صرف میشود:
- سافَرَ: سفر کرد (ماضی)
- یُسافِرُ: سفر میکند (مضارع)
- سافِرْ: سفر کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید. در جمله اول از فعل مضارع منصوب استفاده شدهاست.
هی لا تُحِّبَ أن تُسافِرَ مَعَ أُسرَتِها.
او دوست ندارد که با خانوادهاش سفر کند.
سافَرتَ في فصلِ الشتاء و أصَبتَ بالزُکام.
در فصل زمستان سفر کردی و سرماخوردی.
۵۷. طلباً: خواستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «طلباً» به صورت زیر صرف میشود:
- طَلَبَ: خواست (ماضی)
- یَطلُبُ: میخواهد (مضارع)
- أُطلُبْ: بخواه (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
أطلُبُ منکَ أن تنامَ قبل الساعةِ العاشرة.
از تو میخواهم که قبل از ساعت ده بخوابی.
أنتما طلبتما الدفترَینِ و القَلَمَینِ من البائِعْ.
شما از فروشنده دو دفتر و دو قلم درخواست کردید.
۵۸. تعجُّبْ: تعجب کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تعجّب» به صورت زیر صرف میشود:
- تَعَجَّبَ: تعجب کرد (ماضی)
- یَتَعَجَّبُ: تعجب میکند (مضارع)
- تَعَجَّبْ: تعجب کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
شاهدتُ الفلم و تَعَجَّبتُ من نهایتِه.
فیلم را دیدم و از پایانش تعجب کردم.
هم یَتَعَجَّبُونَ من الأشیاءِ في المَتحَفِ.
آنها از اشیای درون موزه تعجب میکنند.
۶۰. مَشیاً: راه رفتن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «مشیاً» به صورت زیر صرف میشود:
- مَشی: راه رفت (ماضی)
- یَمشِي: راه میرود (مضارع)
- إمشِ: راه برو (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
لِماذا مَشتَ هذا الطریق الطویل؟
چرا این مسیر طولانی را راه رفتی؟
إن لا تُغَیِّرْ أسلوب حیاتک یَمشِ هذا الأمر.
اگر روش زندگیات را تغییر ندهی، این موضوع ادامه پیدا میکند.
۶۱. صناعة: ساختن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «صناعة» به صورت زیر صرف میشود:
- صنَعَ: ساخت (ماضی)
- یَصنَعُ: میسازد (مضارع)
- أصنَعْ: بساز (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
امرأةٌ فقیرَةٌ تصنَعُ الزُبدةَ من حلیبِ الطازجِ.
زن فقیری از شیر تازه، کره درست میکرد.
صُنِعَ هذا التِمثال مِنَ الطینْ.
این مجسمه با گل ساخته شده است.
۶۲. تذَکُّر: به یاد آوردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تذکّر» به صورت زیر صرف میشود:
- تَذَکَّرَ: به یاد آورد (ماضی)
- یَتَذَکِّرُ: به یاد میآورد (مضارع)
- تَذَکَّرْ: به یاد بیاور (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
تَذَکَّرتُ التَصادُمَ یومِ أمسٍ.
تصادف دیروز را به یاد آوردم.
تَذَکَّرْ ماذا فَعَلَتْ أمُکَ عندما کُنتَ طِفلاً.
به یاد بیاور که مادرت هنگامی که کودک بودی برای تو چه کار کرد.
۶۳. انتظار: منتظر شدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «انتظار» به صورت زیر صرف میشود:
- انتظَرَ: منتظر شد (ماضی)
- یَنتَظِرُ: منتظر میشود (مضارع)
- إنتَظِر: منتظر شو (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
إنتَظَرتُ لإعلان النتائج إنتظاراُ طویلاً.
برای اعلام نمرات، خیلی منتظر ماندم.
أعضاءُ الأسرة یَنتَظِرونَ لِوصل الضُیوفِ.
اعضای خانواده منتظر رسیدن میهمانها میشوند.
۶۴. کَوْن: بودن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «کَون» به صورت زیر صرف میشود:
- کان: بود (ماضی)
- یَکونُ: هست (مضارع)
- کُن: باش (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
هو کانَ منَ اللاعُبین في فریقِ کرةِ القَدمْ.
او یکی از بازکنان تیم فوتبال بود.
کونوا سابقین في أداءِ الأعمالِ الصالِحة في حیاتکُم.
از پیشقدمهای انجام کار نیک در زندگیتان باشید.
۶۵. إستطاعة: توانستن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «استطاعة» به صورت زیر صرف میشود:
- إستطاعَ: توانست (ماضی)
- یَستطیعُ: میتواند (مضارع)
- إستطعْ: بتوان (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
ما إستَطَعنا أن نَجِدَ لُغة بِدون کلمات دخیلة.
نتوانستیم یک زبان پیدا کنیم که کلماتی (از زبان دیگر) به آن داخل نشده باشد.
أنتِ تستَطیعینَ أن تعمَلي تِسع ساعات بدون إستراحة.
تو میتوانی ۹ ساعت بدون استراحت کار کنی.
۶۶. شعور: احساس کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «شعور» به صورت زیر صرف میشود:
- شعَرَ: احساس کرد (ماضی)
- یَشعُرُ: احساس میکند (مضارع)
- أُشعُرْ: احساس کن (امر)
به مثالهایی از این فعل پرکاربرد عربی توجه کنید.
شعَرَتْ أختي بألمٍ في بطنها.
خواهرم دردی در شکمش احساس کرد.
أنتنَّ ستَشعُرنَ بالبردِ بَدونَ الملابسِ الشِتویةْ.
شما بدون لباسهای زمستانی احساس سرما خواهید کرد.
۶۷. بَدءاً: شروع شدن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «بدءاً» به صورت زیر صرف میشود:
- بَدأَ: شروع کرد (ماضی)
- یَبدأُ: شروع میکند (مضارع)
- إبدَأْ: شروع کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
إبدئي قراءةَ النصِ من البَدایةْ.
خواندن متن را از ابتدا شروع کن.
تبدأ الدراسة في المدارس في فصلِ الخریف.
درس دادن در مدرسه در فصل پاییز شروع میشود.
۶۸. تناول: غذا خوردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تناول» به صورت زیر صرف میشود:
- تناوَلَ: خورد (ماضی)
- یَتناوَلُ: میخورد (مضارع)
- تناولْ: بخور (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
تناوَلوا الفُطورَ قبل الخروج من المنزِلِ.
قبل از خارج شدن از خانه صبحانه بخورید.
تناوُلُ الخُضراواتِ مفیدٌ للجسم و الذِهنِ.
خوردن سبزیجات برای جسم و ذهن مفید است.
۶۹. إستعمال: استفاده کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «استعمال» به صورت زیر صرف میشود:
- إستَعمَلَ: استفاده کرد (ماضی)
- یَستَعمِلُ: استفاده میکند (مضارع)
- إستَعمِلْ: استفاده کن (امر)
به مثالهای مربوط به این فعل توجه کنید.
لا تستَعمِلوا التدخین في هذا المکان.
در این مکان از سیگار استفاده نکنید (سیگار نکشید.)
إستَعملتُ کثیراً من البهارات حینَ طبخِ الغداء.
هنگام پختن غذا از ادویههای زیادی استفاده میکنم.
۷۰. تنظیف: تمیز کردن
سه حالت گذشته، مضارع و امر «تنظیف» به صورت زیر صرف میشود:
- نَظَّفَ: تمیز کرد (ماضی)
- یُنَظِّفُ: تمیز میکند (مضارع)
- تَنظِفْ: تمیز کن (امر)
به مثالهای یکی از افعال پرکاربرد عربی توجه کنید.
المُمرضةُ تُنَظِّفُ سَریرَ الفَحصِ معَ الکُحولْ.
پرستار تخت معاینه را با الکل تمیز میکند.
تَنظِفْ أسنانک بِالسَواکِ قبلَ النَوْمْ.
قبل از خواب دندانهایت را با مسواک تمیز کن.
سوالات متداول درباره افعال پر کاربرد عربی
در این بخش به برخی از سوالات پرتکرار مربوط به مبحث افعال پرکاربرد عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
منظور از افعال پرکاربرد عربی چیست؟
منظور از فعل پرکاربرد، فعلی است که با زندگی روزانه و روزمره ما ارتباط مستقیمی داشته باشد. به وسیله این افعال میتوانیم به راحتی با مردمی که به آن زبان صحبت میکنند ارتباط برقرار کنیم.
چرا آموختن افعال پرکاربرد عربی مهم است؟
چون این افعال میتوانند کارهای ما را در طول شبانهروز نشان دهند و اجازه دهند درباره این کارها به شکل صحیحی صحبت کنیم.
تمرین مربوط به افعال پرکاربرد عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «افعال پرکاربرد عربی که باید بدانید»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها میتوانید با استفاده از گزینه «جواب» پاسخ درست را ببینید و آن را با جواب خودتان مقایسه و اشکالاتتان را رفع کنید.
جملههای زیر را ترجمه کنید.
سوال ۱: الناسُ سافَروا مَشیاً علی الأقدام في الماضی.
جواب: مردم در گذشته با پای پیاده سفر میکردند.
سوال ۲: تَبدأ الدراسة في جامعتنا بعدَ أسبوعٍ.
جواب: درسها در دانشگاه ما بعد از یک هفته شروع میشود.
سوال ۳: الطالبان لم یذهبا إلی المختبر.
جواب: آن دو دانشآموز به آزمایشگاه نرفتند.
سوال ۴: هل تشعران بالبرد في الصباح؟
جواب: آیا هنگام صبح احساس سرما میکنید؟
سوال ۵: تناولتُ بعضَ الأقراص المسکنة و لم تنفع.
جواب: چند قرص مسکن خودم و فایده نداشت.
سوال ۶: عندما یذهبُ المریض إلی عیادة الطبیبِ، یَجلسُ في غرفة الإنتظار.
جواب: هنگامی که مریض به مطب دکتر میرود در اتاق انتظار مینشیند.
سوال ۷: الفنیون العاملون یعملون في مختبر المستشفی.
جواب: کارشناسهای فنی در آزمایشگاه بیمارستان کار میکنند.
سوال ۸: کنتُ تأخذ الدواء کلّ یوم حتی إنتهی الدواء.
جواب: هر روز دارو میخوردی تا اینکه دارو تمام شد.
سوال ۹: مریمُ تُرید أن تکونَ سمینة.
جواب: مریم میخواهد که چاق شود.
سوال ۱۰: عندما نسافر نَقف في المطار مدة طویلة.
جواب: هنگامی که سفر میکنیم مدت زیادی در فرودگاه توقف میکنیم.
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادس مطالبی درباره افعال پرکاربرد عربی آموختیم. فهمیدیم که منظور از افعال پرکاربرد آن دسته از فعلهایی است که با زندگی روزمره در ارتباط است و میزان استفاده از آنها میتواند زیاد باشد. برهمین اساس، ۷۰ فعل پرکاربرد عربی را همراه با صرف این افعال در سه زمان ماضی عربی، مضارع عربی و امر عربی و با ذکر مثال بررسی کردیم.
عالی بود.
سلام و سپاس از ابتکار جالب شما لطفا اینگونه موارد کاربردی را به صورت روزانه بگذارید من این پست شما چند مرتبه خواندم و استفاده کردم سپاس
واقعاً ممنون بسیار کاربردی