تشخیص فاعل و مفعول در عربی به ساده ترین روش + مثال و تمرین
فاعل انجام دهنده فعل است و اعراب آن مرفوع است اما مفعول آن جزئی است که فعل بر روی آن انجام میشود و اعراب آن منصوب است. برای تشخیص درست فاعل و مفعول در عربی ابتدا باید با مفاهیم آنها به طور کامل آشنا شویم و در مرحله بعد به سراغ نشانههای آنها برویم. این تشخیص به واسطه نشانهها راحتتر انجام میشود. در نتیجه، راحتتر هم میتوانیم در زبان عربی ترکیبهایی مثل جملات مجهول را بسازیم. چرا که در جملههای مجهول عربی نیاز داریم در مرحله اول فاعل را حذف و در مرحله دوم مفعول را جایگزین آن کنیم. در این نوشته از مجله فرادرس روشهای تشخیص فاعل و مفعول در عربی را مرور میکنیم و در انتها با چند تمرین ساده، آموختههایمان را مورد آزمایش قرار میهیم.
- میآموزید که جایگاه و نقش فاعل و مفعول را در جملههای عربی تشخیص دهید.
- یاد میگیرید انواع فاعل و مفعول را در ساختارهای مختلف عربی شناسایی کنید.
- با پنج نوع اصلی مفعول و کاربرد هر یک آشنا میشوید.
- خواهید توانست تفاوت افعال لازم و متعدی و تأثیر آن بر مفعول را مشخص کنید.
- قواعد تطابق فعل و فاعل را در جملههای عربی به کار میگیرید.
- جملات را با هدف تقویت مهارت شناسایی فاعل و مفعول، بازنویسی میکنید.


تشخیص فاعل و مفعول در عربی
برای تشخیص فاعل و مفعول باید توجه کنیم که فاعل، انجامدهنده فعل و دارای اعراب مرفوع است درحالیکه مفعول آن اسمی است که فعل روی آن انجام میشود و اعراب آن نیز منصوب است. برای تشخیص درست فاعل و مفعول در جمله عربی باید انواع فاعل و انواع مفعول در عربی را به خوبی یاد بگیریم که در این مطلب، با همه آنها آشنا خواهید شد.
پیش از شروع توضیح چگونگی تشخیص فاعل و مفعول در عربی باید به مبحث انواع جملات یعنی جمله فعلیه و جمله اسمیه در عربی بپردازیم. بعد از آن، به سراغ فاعل و مفعول، از اجزای سازنده جمله فعلیه، میرویم. با بررسی ویژگی این دو نقش میفهمیم که تفاوت آنها در چیست و از طریق همین تفاوتها میتوانیم آنها را در جملات تشخیص بدهیم.

برا یادگیری فاعل و مفعول در عربی و شناسایی آنها پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش عربی دهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را درکادر زیر آوردهایم.
جمله اسمیه و فعلیه
در مطالب پیشین مجله فرادرس در مورد جمله فعلیه و جمله اسمیه در عربی صحبت کردیم. در مورد رساندن پیام در هر زبانی با استفاده از جملات ممکن میشود. در زبان عربی این کار با کمک دو نوع جمله صورت میگیرد: جمله اسمیه و جمله فعلیه. جمله اسمیه به جملهای گفته میشود که با «مبتدا» شروع و با «خبر» کامل شود. مبتدا و خبر عربی در جملات همواره مرفوع هستند و هنگام استفاده از کلمات مبنی باید در نظر داشته باشیم که اعراب آنها محلا مرفوع است. جمله فعلیه نیز جملهای است که با فعل شروع و با سایر ارکان جمله تکمیل میشود. این ارکان میتواند فاعل، مفعولبه، جار و مجرور، ظرف، حال، تمییز و... باشد.
- جمله اسمیه: شروع با اسم / اجزا: مبتدا و خبر
- جمله فعلیه: شروع با فعل / اجزا: فاعل، انواع مفعول، فعل
در شرایطی که جمله اسمیه با ضمیر منفصل آغاز و با فعل به پایان برسد، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که آن ضمیر همواره و همیشه مبتدا است و فاعلِ خبر، که جمله فعلیه و محلا مرفوع است، ضمیر مستتر در فعل است. چرا که در زبان عربی، فاعل هرگز و تحت هیچ شرایطی قبل از فعل بیان نمیشود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
أَنتُمْ تَذهَبونَ إِلی المَسجِدِ لإِقامَةِ صَلاةِ المَغرِبْ.
شما برای اقامه نماز مغرب به مسجد میروید.
در این جمله، أنتم، به عنوان ضمیر منفصل محلا مرفوع، مبتدای جمله است. خبر این جمله اسمیه «تذهبون إلی المسجد لإقامة صلاة المغرب.» است. تذهبون فعل این جمله و فاعل آن ضمیر متصل «واو» درون فعل و محلا مرفوع است. برای تشخیص بهتر فاعل و مفعول در عربی نیاز است که ابتدا با تعریف آن آشنا شویم.
تشخیص فاعل در عربی
برای تشخیص فاعل در عربی باید با تعریف آن، انواع آن و دو نکته مهم دیگر درباره آن آشنا شویم. همه نکتههای تشخیص فاعل در عربی را در فهرست زیر آوردهایم و در ادامه همین بخش آنها را با مثال یاد خواهیم گرفت.
- تعریف فاعل
- انواع فاعل در عربی
- فاعل در جملههای مجهول
- تبعیت فاعل از فعل
در ادامه همه این موارد را به طور کامل و با مثال توضیح میدهیم. پیش از آن پیشنها میکنیم برای یادگیری فاعل در عربی و تشخیص آن، فیلم آموزش عربی یازدهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
تعریف فاعل
فاعل در عربی را میتوان به طور خلاصه این چنین تعریف کرد: «فعل در یک جمله توسط فاعل انجام میشود. بنابراین فاعل در جمله همان کننده یا انجامدهنده کار است.» به عنوان مثال در جمله «معلم رفت» عمل رفتن توسط معلم انجام شده بنابراین فاعل این جمله «معلم» است.

انواع فاعل در عربی
انواع فاعلهای زبان عربی به سه دسته تقسیم بندی میشوند.
- اسم ظاهر عربی. مثلا در جمله «أکل الرجلُ طعامَه.» (مرد غذایش را خورد) کلمه الرجل، فاعل و انجامدهنده کار در فعل است.
- ضمیر ظاهری و متصل به فعل. در جمله «أکلتُ الطعام» ضمیر تُ نشان دهنده آن است که کار از سوی «من» به عنوان ضمیر متصل به فعل انجام شده است. در نتیجه، ضمیر فاعلی و محلا مرفوع است.
- ضمیر مستتر در فعل. در جمله «کتب رسالة فی الیل» (شبهنگام نامهای نوشت) بر اساس صیغه فعل میتوانیم فرض بگیریم که کار از سوی یک فرد مذکر انجام شده. در نتیجه فاعل ضمیر مستتر هو در فعل است.
برای تشخیص اینکه فاعل در کدام صیغهها به صورت ضمیر ظاهری و ضمیر مستتر هستند، میتوانید از جدول زیر کمک بگیرید.
| جدول صرف فعل ماضی درس | |
| فعل | نوع فاعل |
| درس | ضمیر مستتر هو و محلا مرفوع |
| درسا | ضمیر متصل الف و محلا مرفوع |
| درسوا | ضمیر متصل واو و محلا مرفوع |
| درستْ | ضمیر مستتر هی و محلا مرفوع |
| درستا | ضمیر متصل الف و محلا مرفوع |
| درسن | ضمیر متصل نَ و محلا مرفوع |
| درستَ | ضمیر متصل تَ و محلا مرفوع |
| درستما | ضمیر متصل تما و محلا مرفوع |
| درستم | ضمیر متصل تم و محلا مرفوع |
| درستِ | ضمیر متصل تِ و محلا مرفوع |
| درستما | ضمیر متصل تما و محلا مرفوع |
| درستن | ضمیر متصل تن و محلا مرفوع |
| درستُ | ضمیر متصل تُ و محلا مرفوع |
| درسنا | ضمیر متصل نا و محلا مرفوع |
در جدول زیر نوع فاعل در افعال مضارع عربی را در حالت معلوم مشاهده میکنید.
| جدول صرف فعل مضارع درس | |
| فعل | نوع فاعل |
| یدرس | ضمیر مستتر هو و محلا مرفوع |
| یدرسان | ضمیر متصل الف و محلا مرفوع |
| یدرسون | ضمیر متصل واو و محلا مرفوع |
| تدرس | ضمیر مستتر هی و محلا مرفوع |
| تدرسان | ضمیر متصل الف و محلا مرفوع |
| یدرسنَ | ضمیر متصل نَ و محلا مرفوع |
| تدرس | ضمیر مستتر أنتَ و محلا مرفوع |
| تدرسان | صمیر متصل الف و محلا مرفوع |
| تدرسون | ضمیر متصل واو و محلا مرفوع |
| تدرسین | ضمیر متصل ی و محلا مرفوع |
| تدرسان | ضمیر متصل الف و محلا مرفوع |
| تدرسنَ | ضمیر متصل نَ و محلا مرفوع |
| أدرسُ | ضمیر مستتر أنا و محلا مرفوع |
| ندرسُ | ضمیر مستتر نحن و محلا مرفوع |

فاعل در جملههای مجهول
آنچه توضیح دادیم مربوط به جملاتی بود که فاعل در آنها مشخص و در نتیجه، فعل جملات معلوم است. اما برخی اوقات افعال در حالتی به کار میروند که در آن فاعل جمله مشخص نیست و کار فعل در واقع بر مفعولبه آن واقع شدهاست. در چنین حالتی باید بدانیم که با یک جمله مجهول مواجه هستیم.
در جملاتی که فعل مجهول است، نباید به دنبال فاعل باشیم. بلکه باید رد کلمه مرفوعی را بگیریم که «نایب فاعل» نام دارد. نایب فاعل پیش از مجهول شدن فعل، مفعولبه جمله به حساب میآمد.
نکته: ساخت جملههای مجهول مخصوص فعلهای متعدی است. چرا که مفعولبه دارند و میتوانند جای فاعل بنشینند.
برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
یُطیعُ الأبَ إبنُه.
پسر پدرش را اطاعت کرد.
(اگرچه در این جمله مفعول بر فاعل تقدم یافته اما به دلیل حضور آن، فعل در حالت معلوم به کار رفتهاست. در نتیجه میتوانیم بگوییم «أبن فاعل و مرفوع به اعراب ظاهری» است و الأب «مفعول و منصوب به اعراب ظاهری است.)
یُطاعُ الأبُ.
پدر مورد اطاعت واقع شد.
(در این جمله مجهول مشخص نیست دقیقا چه کسی کار اطاعت کردن را انجام دادهاست. تنها نکته مشخص این است که پدر مورد اطاعت واقع شده و مفعولبه جمله قبلی حالا نقش نایب فاعل را به دست آوردهاست.)

تبعیت فاعل از فعل
پیش از هر توضیحی باید این نکته را گوشزد کرد که فعل در ابتدای جملات فعلیه عربی هرگز به صورت جمع ظاهر نمیشود. مثلا ممکن است فاعل به صورت اسم ظاهر و جمع در جمله حضور داشته باشد اما فعل پیش از آن که در ابتدای جمله ذکر شود، باید مفرد باشد. به مثال زیر توجه کنید.
یَدرُسُ الطُلابُ في المَکتَبَةِ.
دانشآموزها در کتابخانه درس میخوانند.
(در این جمله «طلاب» فاعل و اسم ظاهر است و مرفوع. اما فعل آن در ابتدای جمله به صورت مفرد ظاهر شدهاست.)
بر همین اساس میتوانیم نتیجه بگیریم که فعل و فاعل، با توجه به جایگاه ظهورشان در جمله، از نظر تعداد، تابع یکدیگر نیستند. اما در مورد بحث جنسیت چنین قانونی وجود ندارد. یعنی ممکن است که فاعل جمع مونث باشد اما فعل ابتدایی جمله باید به صورت مفرد اما مونث به کار برود. به مثال زیر توجه کنید.
تَدرُسُ الطالِباتُ في المَکتَبةِ.
دانشآموزان دختر در کتابخانه درس میخوانند.
(در جمله فعلیه زیر، فعل ابتدای جمله اگرچه مفرد است اما به خاطر فاعِل اسمِ ظاهر و مونث در صیغه ۴ یعنی مفرد مونث غائب به کار رفته است.)
در چه شرایطی فعل باید از نظر جنسیت تابع فاعل باشد؟
برای آنکه فعل و فاعل از نظر جنسیت با هم مطابقت داشته باشند، باید سه شرط رعایت شود که عبارتند از:
- وقتی که فاعل اسم ظاهر مونث باشد.
- وقتی که فاعل اسم ظاهر مونث مجازی باشد. مثل: طلعتْ الشمسُ
- وقتی که فاعل ضمیری باشد که به جمع مونث یا مفرد مونث اشاره داشته باشد.
تشخیص مفعول در عربی
در این بخش با توضیح همه موارد فهرست زیر، روش های تشخیص مفعل در عربی را یاد خواهیم گرفت.
- تعریف مفعول
- انواع مفعول در عربی
در ادامه همه موارد بالا را با مثال توضیح میدهیم تا تشخیص فاعل و مفعول در جمله را یاد بگیرید.
تعریف مفعول
حضور فاعل در جمله فعلیه ضروری است. تا جایی که در صورت نیاز به صورت مستتر نقش خودش را ایفا میکند. اما حضور مفعول کاملا به نوع فعل بستگی دارد. با توجه به همین نکته، فعلها در زبان عربی به دو دسته تقسیمبندی میشوند. دسته اول فعلهایی هستند که به مفعول نیاز ندارند. اینها «فعل لازم» هستند و معنای آنها با آمدن فاعل کامل و بینقص میشود.
در مقابل افعال لازم، فعلهایی را داریم که برای تکمیل معنا نیازمند مفعول هستند. یعنی جواب دو سوال «چه کس را؟» و «چه چیز را؟» باید در جملات مشخص باشد. به اینها «فعل متعدی» میگوییم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
جَعَلتَ التُفاحَ علی المِنضَدَةِ.
سیب را روی میز گذاشتی.
(اگر کلمه تفاح را از جمله بالا حذف کنیم نمیتوانیم بفهمیم چه چیزی روی میز گذاشته شده. در نتیجه معنای جمله ناقص باقی میماند.)
نکته: در عربی برخی فعلها نیاز به دو مفعول دارند. برای تشخیص آنها میتوانیم با استفاده از ترجمه فارسی به کلمه قبل از «را» نشانه مفعول و همچنین به کلمه بعد از متمم توجه کنیم.مانند: رزقَ، أعطی، وهَبَ، وَعدَ، بلَّغَ، علَّمَ و...

انواع مفعول در عربی
برخلاف فاعل، مفعول در جملات عربی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و میتواند قبل از فاعل و حتی قبل از فعل در جملات بیان شود. به مثال زیر توجه کنید.
زارَ الطِفلَ والدُهُ.
پدر کودکش را دید.
(در این جمله کودک همان مفعولی است که توانسته قبل از فاعل یعنی پدر در جمله قرار بگیرد.)
مفعولها در زبان عربی به سه حالت در جمله ظاهر میشوند. این سه حالت عبارتند از:
- ضمیر عربی: این ضمیر باید متصل به فعل و کاملکننده معنی آن باشد.
- اسم ظاهر عربی: وقتی به صورت کلمهای مستقل با اعراب نصب در جمله حضور دارد.
- جمله عربی: گاهیاوقات به جای کلمه، جملههایی با معنای کامل به عنوان مفعول در جملات عربی ظاهر میشوند.
در کنار این نکته میتوانیم به پنج نوع مفعول در زبان عربی اشاره کنیم که به نام «مفاعیل الخمسه» نیز شناخته میشوند. این مفعولها عبارتند از:
- مفعول بِهْ عربی
- مفعول مطلق عربی
- مفعول فیه عربی
- مفعول له/لاجله عربی
- مفعول معه عربی
در ادامه هر یک از آنها را به اختصار و با ذکر مثال بررسی میکنیم.
۱. مفعول به
سادهترین نوع مفعول که افعال متعدی نیاز دارند همان مفعولبه با اعراب نصب است. این نوع از مفعول میتواند به صورت اسم ظاهر و مستقل یا ضمیر متصل در جمله ظاهر شود. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
کَتَبتُ رِسالةً.
نامه را نوشتم.
(در این جمله رسالة مفعول به و منصوب به اعراب ظاهری است.)
ساعَدَني الأُمُ.
مادر مرا را کمک کرد.
(مفعول به ضمیر متصلی است که به فعل ساعَدَ چسبیده است. از نشانههای آن میتوانیم به نون وقایه که قبل از اتصال ضمیر «ی» به فعل چسبیده، اشاره کنیم.)
حالتهای اعراب مفعول به
بر اساس نوع حضور مفعولبه در جملات اعراب آن نیز میتواند تغییر کند. در ادامه این حالتها را بررسی میکنیم.
- اسم ظاهر: در این حالت مفعول به صورت اسم ظاهر با اعراب منصوب در جمله قرار دارد.
- اسم مثنی: ممکن است مفعول به تعداد عدد دو در جمله حضور داشتهباشد. در چنین موقعیتی باید از علامت «یْنِ» مثنی به نشانه اعراب نصب استفاده کنیم.
- اسم جمع: همانند مثنی این مورد نیز برای کلماتی است که باید نشانههای جمع بگیرند. اگر مذکر باشد با «ین» و اگر مونث باشد با «ات» در جمله به کار میرود.
نکته: اسم مونثی که با «ات» جمع بسته میشود هیچ وقت علامت فتحه نمیگیرد و در همه حال با کسره همراه میشود.

۲. مفعول مطلق
این نوع از مفعول، دومین مفعول پر کاربرد در زبان عربی است. چه زمانهایی از آن استفاده میشود؟ وقتی که بخواهیم بر شدت انجام شدن یک فعل تاکید کنیم، یک مصدر منصوب از جنس خود فعل در جمله میآوریم. به این ترتیب از مفعول مطلق در یک جمله عربی استفاده کردهایم. برای فهم بهتر به مثال زیر توجه کنید.
کلَّمَ اللهُ موسی تَکلیماً.
بیگمان خدا با موسی صحبت کرد.
(کلَّم و تکلیماً هر دو ریشههای یکسانی دارند و برای تاکید بر عمل صحبت کردن در جمله ظاهر شدهاند.)
۳. مفعول فیه
مفعولفیه همان قید در عربی یا ظرف زمان و مکان است. برای تشخیص آن میتوانیم به معنی کلمه «في» که در آن مستتر است توجه کنیم. این نوع از مفعول در زبان فارسی به حالت قید زمان و مکان ترجمه میشود.
ذَهَبتُ إِلی المَدرَسةِ نَهایةَ الأُسبوعِ.
آخر هفته به مدرسه رفتم.
(نهایة در این جمله به خاطر داشتن معنای مستتر في، مفعولفیه و منصوب به اعراب ظاهری است.)
نکته: همه مفعولفیهها ظرف هستند اما همه ظرفها نمیتوانند مفعولفیه واقع شوند.
۴. مفعول له/لاجله
هرگاه در جمله یک مصدر منصوب ببینیم که از ریشههای فعل نباشد، آن مصدر منصوب «مفعول له» جمله است. از این کلمه معمولا برای توضیح دلیل انجام کار در جمله استفاده میشود. به مثال زیر توجه کنید.
غادَرْتُ المَدینةَ خَوْفاً مِنهُ.
به دلیل ترس از او شهر را ترک کردم.
(خوفاُ مصدر علت و دلیل ترک شهر است.)
۵. مفعول معه
هرگاه در جمله بعد از واو کلمهای منصوب ببینیم که نشاندهنده همراهی در جمله باشد، آن کلمه مفعول مه و منصوب است. در ترجمه فارسی هم معمولا آن را به حرف اضافه «با» ترجمه میکنند. هرگاه واو در جمله معنای با و «مع» نداشته باشد، واو عطف محسوب میشود. به مثال زیر توجه کنید.
جِئْتُ و إلیاسَ.
با الیاس آمدم.
(الیاس بعد از واو معیت به صورت منصوب در جمله ظاهر شدهاست. این نوع از مفعول هیچگاه قبل از عامل خودش یعنی ضمیر بارز تُ در جمله نمیآید.)
سوالات متداول درباره تشخیص فاعل و مفعول در عربی
در این بخش به برخی از سوالات مرتبط با بحث تشخیص فاعل و مفعول در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
فاعل و مفعول چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
فاعل همان کنندهکار در جمله است و مفعول کلمهای است که فعل بر آن واقع میشود. اعراب فاعل مرفوع و اعراب مفعول، منصوب است.
فاعل و نایب فاعل چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
هرگاه در جمله فعل معلوم داشتهباشیم، فاعل به سه صورت اسم ظاهر، ضمیر بارز یا ضمیر مستتر ایفای نقش میکند. اما با افعال مجهول این ایفای نقش بر عهده نایب فاعل است. نایب فاعل همان مفعولبه است که در جملات مجهول به کار میرود.
تمرین تشخیص فاعل و مفعول در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با مطلب تشخیص فاعل و مفعول در عربی، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. این تمرین شامل ۵ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها میتوانید با استفاده از بخش «جواب» نتیجه عملکردتان را ببینید.
جملات را با توجه به ضمیرهای داخل پرانتز بازنویسی کنید.
هو طلب منی أن أساعدَه. (هی-أنت)
هی طلبتْ منکِ أن تساعدینها.
سوال۱: أنا طلبتُ منه أن یساعدَني. (أنتَ-هو)
جواب: أنتَ طلبتَ منه أن یساعدَک.
سوال۲: هو طلب منی أن أساعدَه. (هم-نحن)
جواب: هم طلبوا منّا أن نساعدهم.
سوال۳: أنتَ طلبتَ منه أن یساعدَک. (هما- أنتما)
جواب: هما طلبا منکما أتساعدانهما
سوال۴: أنا طلبتُ منه أن یساعدَني. (أنتما-هما)
جواب: أنتما طلبتما منهما أن یساعدانکما.
سوال۵: هم طلبوا منّا أن نساعدهم. (نحن-هنَّ)
جواب: نحن طلبنا منهن أن یساعدَننا.
جمعبندی
در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم که بهترین راه تشخیص فاعل و مفعول در عربی، شناختن انواع فاعل و مفعول در جملات عربی است. فهمیدیم که فاعل میتواند در سه شکل اسم ظاهر، ضمیر مستتر و ضمیر بارز در جملات عربی حضور داشته باشد. تمامی اشکال فاعل اعراب رفع دارند و بسته به نوع مبنی یا معرب بودن آنها، علامت رفع به شکل ظاهری یا محلی در جمله نمایش داده میشود.
در مقابل، مفعول با اعراب نصب سه حالت دارد. اسم ظاهر، ضمیر متصل به فعل یا جمله، سه شکلی است که مفعول میتواند در جملات عربی داشتهباشد. علاوه بر تمامی این نکات، انواع مفعول اعم از مفعولبه، مفعول مطلق، مفعول فیه، مفعول له و مفعول معه را نیز با مثال بررسی کردیم.
تمرین تشخیص فاعل و مفعول عربی
۱. در جمله عربی فاعل چه چیزی را بیان میکند و چه نقشی دارد؟
فاعل کسی است که عمل فعل را انجام میدهد و جریان جمله را مشخص میکند.
فاعل همیشه بعد از مفعول میآید و هیچگاه اول جمله نیست.
فاعل کسی است که عمل فعل بر او صورت میگیرد و دریافتکننده کار است.
فاعل کلمهای است که علت انجام فعل را توضیح میدهد.
در جمله عربی، «فاعل کسی است که عمل فعل را انجام میدهد و جریان جمله را مشخص میکند.» چون فاعل شخص یا چیزی است که کار فعل از او سر میزند و نقش اصلی در انجام عمل را دارد. عبارت «کسی که عمل فعل بر او صورت میگیرد و دریافتکننده کار است.» به مفعول اشاره دارد، نه فاعل. «همیشه بعد از مفعول میآید و هیچگاه اول جمله نیست» نادرست است، چراکه فاعل جایگاه خاص خود را پس از فعل دارد اما همیشه بعد از مفعول نیست و بسته به ساختار جمله میتواند قبل از مفعول یا بعد از آن باشد. «کلمهای که علت انجام فعل را توضیح میدهد.» نیز تعریف مفعولله است، نه فاعل.
۲. کدام تفاوت میان جمله اسمیه و جمله فعلیه در زبان عربی و درباره جایگاه و نقش فاعل درست است؟
در جمله اسمیه، فاعل قبل از فعل میآید ولی در جمله فعلیه، جایگاه آن بعد از فعل است.
در جمله فعلیه، فاعل هرگز قبل از فعل نمیآید.
در جمله فعلیه، فاعل فقط به صورت ضمیر متصل میآید.
در جمله اسمیه، همیشه فعل قبل از فاعل قرار دارد.
در جمله فعلیه زبان عربی، فاعل هیچگاه قبل از فعل قرار نمیگیرد و این موضوع از تفاوتهای اساسی با جمله اسمیه است. جمله اسمیه عمدتا با مبتدا آغاز میشود و فعل ندارد یا فعل پس از مبتدا میآید، اما در جمله فعلیه، ابتدا فعل میآید و سپس فاعل در جمله ظاهر میشود یا در فعل مستتر است. عبارت «در جمله فعلیه، فاعل هرگز قبل از فعل نمیآید.» درست است، زیرا نشانه ساختاری مهم جمله فعلیه همین است. سایر گزینهها نادرست هستند چون یا ترتیب را اشتباه بیان کردهاند یا شکل بیان فاعل را به غلط محدود کردهاند.
۳. اگر در جمله فعلیه عربی، فاعل حذف شود و فعل به صورت مجهول بیاید، چه اتفاقی برای مفعول میافتد؟
مفعول به جایگاه قبل از فعل منتقل میشود.
مفعول همچنان نقش خود را بدون تغییر حفظ میکند.
مفعول نیز حذف میشود و جمله بدون مفعول ساخته میشود.
مفعول تبدیل به نائب فاعل میشود و نقش جدیدی میگیرد.
در حالت مجهول، مفعول جمله معلوم به عنوان نائب فاعل جایگزین فاعل اصلی میشود و نقش جدیدی در ساختار جمله میگیرد. «مفعول تبدیل به نائب فاعل میشود و نقش جدیدی میگیرد.» درست است زیرا مفعول، پس از حذف فاعل، به صورت نائب فاعل ظاهر میشود و دیگر گزینهها صحیح نیستند؛ چرا که مفعول نه همان نقش قبلی را دارد، نه حذف میشود و نه فقط جایگاهش تغییر میکند.
۴. در جملات عربی، تطابق جنسیت میان فعل و فاعل در چه شرایطی الزامی است؟
در همه جملات فعلیه، تطابق جنسیت فقط برای فاعل مذکر اتفاق میافتد.
تطابق میان فعل و فاعل برای فاعل مؤنث همیشه الزامی است.
تطابق جنسیت همواره برای هر نوع فاعل لازم است.
اگر فاعل جمع باشد، تطابق جنسیت الزامی است.
در زبان عربی، تطابق جنسیت میان فاعل مؤنث و فعل، همیشه الزامی است.
۵. اگر در جمله عربی فعلیه، فعل متعدی بدون مفعول بیاید، چه اتفاقی برای ساختار جمله میافتد؟
فاعل به شکل ضمیر مستتر درمیآید.
فعل به صورت مجهول تبدیل میشود.
جمله معمولاً به جمله اسمیه تغییر پیدا میکند.
جمله معنای ناقص و ناتمام خواهد داشت.
وقتی در جمله عربی، فعل متعدی «بدون مفعول» به کار رود، جمله دچار نقص معنایی میشود چون فعل متعدی برای کامل شدن به مفعول نیاز دارد. به همین دلیل «جمله معنای ناقص و ناتمام خواهد داشت.» توصیف درستی است. عبارت «فاعل به شکل ضمیر مستتر درمیآید.» فقط به فاعل مربوط است و ربطی به مفعول و نقص جمله ندارد. گزینه «فعل به صورت مجهول تبدیل میشود.» معتبر نیست زیرا شرط مجهول شدن جمله وجود مفعول و حذف فاعل است نه نبود مفعول. همچنین «تغییر به جمله اسمیه» نیز رخ نمیدهد، زیرا ساختار اسمیه با فعل متعدی ارتباطی ندارد. بنابراین فقط جمله با نبود مفعول ناقص میشود.
۶. در جملههای عربی، تفاوت اصلی نقش مفعولبه، مفعول مطلق، مفعول فیه، مفعول له و مفعول معه در چیست؟
نقش مفعولله همیشه به عنوان مفعولبه نیز ظاهر میشود و نمیتواند دلیل انجام کار باشد.
مفعولفیه همواره با مفعولبه در جمله ترکیب میشود و نمیتواند نقش مستقل داشته باشد.
مفعولبه معمولاً دریافتکننده عمل است و نقش اساسی در کامل کردن معنای فعل متعدی دارد، در حالی که سایر انواع مفعول نقشهای زمانی، تاکیدی، سببی یا همراهی را ایفا میکنند.
مفعول مطلق فقط برای افعال لازم کاربرد دارد و رابطهای با تاکید یا تکرار فعل ندارد.
عبارت «مفعولبه معمولاً دریافتکننده عمل است و نقش اساسی در کامل کردن معنای فعل متعدی دارد، در حالی که سایر انواع مفعول نقشهای زمانی، تاکیدی، سببی یا همراهی را ایفا میکنند.» درست است، زیرا مفعولبه کسی یا چیزی است که اثر فعل به او میرسد و برای کامل شدن معنی فعل متعدی ضروری است. مفعول مطلق معمولا هدفش تاکید یا تکرار فعل است، مفعولفیه قید زمان یا مکان است، مفعولله نشاندهنده دلیل است، و مفعولمعه بر همراهی دلالت میکند. عبارت «مفعول مطلق فقط برای افعال لازم کاربرد دارد.» نادرست است، زیرا برای تاکید فعل میآید و این ربطی به لازم یا متعدی بودن ندارد. مورد «مفعول فیه همواره با مفعولبه در جمله ترکیب میشود.» نادرست است، چون مفعولفیه بدون حضور مفعولبه هم میتواند بیاید و نقش مستقلی دارد. همچنین، «نقش مفعول له همیشه به عنوان مفعولبه نیز ظاهر میشود.» صحیح نیست. مفعولله علت کار را بیان میکند و مفعولبه دریافتکننده اثر فعل است.













خیلی ممنون عالیی و کامل بود….