تجربه کاربری چیست؟ – به زبان ساده + اهمیت و کاربرد
همینطور که تکنولوژیها و روششناسیها در گذر زمان دگرگون شده و به تکامل میرسند، وبسایتها و اپلیکیشنهای وب هم شکلی پیچیدهتر از همیشه به خود میگیرند. در واقع رسانهای که پیشتر ارتباطی یکطرفه را رقم میزد، حالا بسیار غنی شده و تجربهای تعاملی در اختیار کاربران میگذارد. اما فارغ از اینکه چه چیزهای در فرایند تولید این محصولات دگرگون شده، موفقیت یک وبسایت یا نرمافزار کماکان به یک چیز وابسته است: نگاه کاربر به آن. نگاه کاربر نیز براساس فاکتورهایی که در تجربه کاربری پیاده کردهاید شکل میگیرد. میخواهید بدانید تجربه کاربری چیست، چه اهمیتی دارد و چطور یک محصول را دگرگون میسازد؟ پس به مطالعه این مقاله ادامه دهید.
تجربه کاربری چیست؟
تجربه کاربری (User Experience یا به اختصار UX) به معنای احساسی است که به شخص هنگام تعامل با یک سیستم دست میدهد. این سیستم میتواند یک وبسایت باشد، یک اپلیکیشن تحت وب یا یک نرمافزار دسکتاپ. اگرچه از عبارت تجربه کاربری برای محصولات غیر دیجیتال هم استفاده میشود، اما معمولا باید شاهد یک جور تعامل میان انسان و کامپیوتر باشیم.
آنهایی که در حوزه UX فعالیت میکنند (و طراح تجربه کاربری نام دارند)، به بررسی و ارزیابی احساس کاربران نسبت به یک سیستم مشغول میشوند و به دنبال مواردی مانند سهولت استفاده، مشهود بودن ارزشهای سیستم، کاربردپذیری و بهینگی در رسیدگی به وظایف میگردند تا بهترین تجربه ممکن از کار با سیستم حاصل شود.
اساسا فرایند طراحی تجربه کاربری به دنبال این است که احساسی خوب در وجود کاربران پدید آورد و باعث شود آنها به سوالات درونی خود راجع به سهولت استفاده و کاربردپذیری محصول، پاسخ مثبت بدهند. طراحان UX ضمنا مدیریت سیستمها و فرایندهای خرد درون یک سیستم بزرگتر را نیز برعهره دارند. برای مثال آنها ممکن است به پژوهش روی فرایند نهایی کردن سفارش در یک فروشگاه آنلاین مشغول شوند تا اطمینان یابند که فرایند خرید محصولات، کاملا آسان و خوشایند است. سپس میتوان به شکلی عمیقتر به بررسی اجزای سیستم خرد مشغول شد و برای مثال دید که تجربه پر کردن یک فرم خرید در وب، چقدر بهینه است و تا چه میزان حس خوبی به کاربر میدهد.
در قیاس با بسیاری دیگر از رویکردهای استاندارد در دنیای تکنولوژی و توسعه محصول - خصوصا در دنیای سیستمهای تحت وب - تجربه کاربری را میتوان مفهومی نسبتا نوین به حساب آورد. عبارت «تجربه کاربری» توسط دکتر دانلد نورمن ابداع شد، پژوهشگری در زمینه علوم شناختی که برای اولین بار اهمیت «طراحی کاربر-محور» (تصمیماتی در طراحی که باید همسو با نیازها و خواستههای کاربران باشند) را به نمایش گذاشت.
تاریخچه طراحی تجربه کاربری چیست؟
سابقه برخی از اصول بنیادین تجربه کاربری را میتوان تا ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح نیز جستجو کرد، زمان ظهور فلسفه باستانی و چینی فنگ شویی (Feng Shui) که بر ساختارمندسازی محیط پیرامون تمرکز دارد تا بتوان بهترین، همآهنگترین و کاربرپسندترین فضای ممکن را فراهم آورد. از سوی دیگر شواهدی داریم که نشان میدهند در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح، تمدن یونان باستان، ابزارها و محیطهای کاری خود را با پیروی از قواعد ارگونومی طراحی میکردند.
در اواخر قرن ۱۹ام میلادی، متفکران و صنعتگرایان بزرگی مانند فردریک وینسلو تیلور و هنری فورد از راه رسیده و شروع به استفاده از قواعد بنیادین طراحی تجربه در فرایندهای تولید خود کردند. در ماموریتی برای بهینهسازی هرچه بیشتر نیروی انسانی، تیلور به پژوهش گسترده روی تعاملات میان کارگران و ابزارهایشان مشغول شد: درست همانطور که طراحان تجربه کاربری امروزی به بررسی نحوه تعامل مشتریان با محصولات و سرویسهای میشوند.
یکی دیگر از شخصیتهای برجسته در تاریخچه تجربه کاربری هم مهندس صنعتی، هنری دریفوس، است. او در کتاب خود به نام «طراحی برای مردم»، توضیحی دقیق برای آنچیزی ارائه کرده که ما امروز تحت عنوان طراحی تجربه کاربری میشناسیم:
وقتی نقطه تماس محصول و انسان تبدیل به نقطه اصطکاک میشود، در آن صورت طراح شکست خورده است. از طرف دیگر، اگر انسانها هنگام تماس با محصول امنتر، راحتتر، متمایلتر به خرید، بهینهتر - یا خیلی ساده خوشحالتر - باشند، در آن صورت طراح موفق شده است.
در اوایل دهه ۹۰ میلادی، دان نورمن، دانشمند علوم شناختی، دان نورمن، در نقش «معمار تجربه کاربری» به اپل پیوست و بنابراین نخستین کسی بود که عبارت «UX» را در نام سمت شغلیاش داشت.
او عبارت «طراحی تجربه کاربری» را ابداع کرد، چرا که میخواست تمام ابعاد مربوط به تجربه تعامل شخص با سیستم را پوشش دهد، از جمله طراحی صنعتی، گرافیک، رابط کاربری، تعاملات فیزیکی و دستورالعملها.
از آن زمان به بعد، هرکدام از این حوزهها تبدیل به تخصصی مجزا شدهاند. اگر بپرسید «طراح تجربه کاربری کیست»، پاسخی که دریافت خواهید کرد ارتباطی مستقیم به صنعت یا شرکتی دارد که خطاب قرار دادهاید. این روزها شرکتها تمایلی بیشتر از همیشه به استخدام نیرو برای سمتهای شغلی مشخص - مانند «پژوهشگر UX» یا «طراح تعاملات» - دارند تا قادر به پوشش دادن تمام ابعاد مربوط به تجربه کاربری باشند.
نوع بشر برای چندین قرن و هزاره به دنبال بهینهسازی پیرامون خود بوده تا به سهولت و راحتی بیشتر دست پیدا کند. این روزها عبارت «طراحی تجربه کاربری» ارتباطی ناگسستنی به محصولات دیجیتالی پیدا کرده و معمولا برای صحبت راجع به اپلیکیشنها، وبسایتها، نرمافزارها، گجتها و در مجموع تکنولوژی استفاده میشود. اما همین تاریخچه کوتاه نشان میدهد که تجربه کاربری در جهان غیر دیجیتالی هم کاربرد و اهمیت دارد.
چرا UX اهمیت دارد؟
این روزها که بیش از همیشه بر «طراحی متمرکز بر کاربر» تاکید میشود، تشریح و توجیه علل اهمیت طراحی و بهبود تجربه کاربری اساسا غیر ضروری به نظر میرسد. میتوانیم خیلی ساده بگوییم «اهمیت دارد، چون به نیازهای کاربران پاسخ میدهد» و احتمالا همه احساس میکنند پاسخی به اندازه کافی متقاعدکننده دریافت کردهاند.
با این حال آنهایی که پیش از دوران طراحی متمرکز بر کاربر، دسترسپذیری وب و کارکردپذیری در صنعت طراحی وب فعالیت داشتهاند میدانند که ما قبلا وبسایتهایی متفاوت میساختیم. پیش از اینکه مشتریان و طراحان متوجه ارزش طراحی متمرکز بر کاربر شوند، تصمیمات براساس دو چیز اتخاذ میشدند: آنچه به نظر معرکه میآمد و آنچه مشتری میخواست ببیند.
تعاملات براساس آنچه به نظر درست میآمد شکل میگرفت و طراحان اساسا همهچیز را برای خودشان طراحی میکردند. تمرکز کاملا بر عناصر زیباییشناختی و برند بود، بدون اینکه کوچکترین توجهی به احساس درونی افرادی شود که از سایت بازدید میکردند. در واقع هیچ علمی پشت این کار نبود. اما آنچه در دو دهه اخیر مشاهده کردهایم، دگرگون کامل وب است. نهتنها دسترسی به اینترنت فراگیرتر از همیشه شده، بلکه وبسایتها هم آنقدر پیچیده و غنی از قابلیتهای گوناگون شدهاند که توجه به تجربه کاربری در آنها یک ضرورت است.
علاوه بر این، کاربران از طرق بسیار گوناگونی قادر به دسترسی به وبسایتهای مورد علاقه خود هستند: لپتاپ و کامپیوتر، موبایلهای هوشمند، گجتهای هوشمند، گستره وسیعی از مرورگرهای وب و همینطور اتصالات متفاوت اینترنت.
از سوی دیگر به اهمیت «دسترسیپذیری» (Accessibility) - به معنای دسترسی همگانی به محصولات تحت وب - نیز پی بردهایم، نهتنها برای افراد کمتوانی که نیاز به توجه ویژه دارند، بلکه همینطور برای آنهایی که از اینترنت ضعیفتر یا موبایلهای هوشمند قدیمیتر استفاده میکنند. در دورانی که این میزان از تغییرات گسترده رخ میدهد، دائما وبسایتهایی موفق و متمایز ظاهر شدهاند که کار کردن با آنها خوشایند است.
تفاوت رابط کاربری با تجربه کاربری چیست؟
هنگام صحبت راجع به تجربه کاربری (یا UX)، عبارتی دیگر به نام «رابط کاربری» (User Interface یا به اختصار UI) نیز ناخودآگاه به ذهن میآید. اما بسیار مهم است که بدانیم علیرغم همپوشانیهایی که میان این دو حوزه به چشم میخورد، اساسا داریم راجع به دو مفهوم و تخصص متفاوت صحبت میکنیم. در واقع طراحی رابط کاربری بههیچوجه با طراحی تجربه کاربری یکسان نیست.
UI به معنای رابط حقیقی یک محصول است: طراحی بصری صفحههایی که در یک اپلیکیشن موبایل میان آنها جابهجا میشوید یا دکمههایی که هنگام پرسه در یک سایت میفشارید. طراحی UI راجع به تمام عناصر بصری و تعاملی در رابط کاربری محصول است که میتواند هرچیزی را پوشش دهد: از تایپوگرافی و پالتهای رنگی گرفته تا انیمیشنها و نقاط لمس (مثلا دکمهها و نوارهای اسکرول).
UX بر سفر مشتری در محصول متمرکز است تا بتواند مشکلی یا نیازی را برطرف سازد. UI بر پوسته محصول و کارکردپذیری آن تمرکز دارد. با این اوصاف باید افزود که UX و UI ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و رابط کاربری یک محصول، اثری شگرف روی تجربه کاربری آن میگذارد. مقاله «تفاوت رابط کاربری و تجربه کاربری» هر سوال دیگری که در این زمینه داشته باشید را پاسخ میدهد.
در چه شرایطی از طراحی تجربه کاربری نفع میبریم؟
گفتن اینکه تمام سامانههای تحت وب از ارزیابی و طراحی تجربه کاربری نفع میبرند آسان است و اگر به طراحی متمرکز بر مشتری اهمیت دهید، بحث متقابل با آن دشوار خواهد بود. اما در هر صورت ما در جهانی بینقص و ایدهآل زندگی نمیکنیم و به منابعی نامحدود دسترسی نداریم. در نتیجه باید به اولویتبندی و شناسایی نقاطی مشغول شویم که بیشترین نفع را از طراحی UX میبرند. برخی از موارد را در ادامه این مقاله با هم بررسی میکنیم.
سیستمهای پیچیده
هرچه یک سیستم یا سامانه پیچیدهتر باشد، نیازمند زمان بیشتری برای برنامهریزی و معماری خواهد بود. اگرچه پژوهش گسترده برای پیادهسازی تجربه کاربری در وبسایتی ایستا به نظر زیادهروی میرسد، وبسایتهای چند کاربردی، اپلیکیشنهای تحت وب و همینطور سایتهای بازرگانی الکترونیک، منافع زیادی از طراحی تجربه کاربری خواهند برد. سیستمهایی که رسیدگی به گستره وسیعی از وظایف را برای کاربر امکانپذیر میکنند باید ارزشمند، خوشایند و بهینه باشند. در واقع طراحانی که تجربه کاربری را نادیده میگیرند، تمام کسبوکار را در معرض ضرر و زیانهای مالی قرار میدهند.
استارتاپها
استارتاپها و شرکتهای کوچکتر معمولا به منابع لازم برای استخدام نیروهای لازم برای طراحی تجربه کاربری دسترسی ندارند. برای مثال Basecamp یک شرکت استارتاپی است که توانسته اپلیکیشنهای تحت وب بسیار موفق و قدرتمندی مانند Basecamp و Highrise را طراحی کند. این شرکت برای تحقق اهداف خود به سراغ کارمندانی میرود که مهارتهای مختلف داشته و در واقع میتوانند کلاههای مختلفی بر سر بگذارند.
در چنین شرایطی، آموزش سازمانی نیروها در زمینه قواعد و فرایندهای UX یا همکاری با پیمانکاران احتمالا گزینههای بهتری نسبت به استخدام کارمندان تماموقت به حساب آید. اما در عین حال باید توجه داشت که با فراهم آوردن یک تجربه کاربری معرکه در همان نسخههای ابتدایی محصول یا سرویس، میتوانید خودتان را از رقبا متمایز کرده و مشتریان بیشتری را به خود جذب کنید.
پروژههایی با بودجه قابل قبول
آژانسهای کوچکی که برای کسبوکارهایی با ابعاد کوچک یا متوسط کار میکنند باید هزینهها را پایین نگه داشته و به اولویتبندی وظایف مشغول شوند تا قادر به مدیریت بودجه باشند. در چنین شرایطی، تمرکز بیشتر بر فرایند ساخت است و کمتر بر برنامهریزی، پژوهش و تحلیل. در واقع پروژههایی که بودجه محدود دارند، بخش اعظمی از هزینههای خود را با عرضه محصول نهایی تامین میکنند. این بدان معنا نیست که چنین پروژههایی از یک تجربه کاربری خوب نفع نمیبرند - البته که میبرند - اما در عمل، شرکتهای کوچک یا متوسط احساس نمیکنند که مجبور به سرمایهگذاری منابع روی چیزی هستند که حداقل به هنگام راهاندازی سایت یا اپلیکیشن ضروری به نظر نمیآید.
پروژههایی با برنامه زمانی طولانیتر
منطق به ما میگوید که با افزودن هر عنصری به فرایند تولید محصول یا خدمات، مدتزمان رسیدگی به پروژه نیز افزایش مییابد. در این بین باید زمانی را هم به طراحی تجربه کاربری اختصاص داد. طراحان UX میتوانند در تئوری، برخی از وظایف طراحان وب و توسعهدهندگان را برعهده گرفته و در نتیجه، به صرفهجویی در زمان و هزینهها کمک کنند.
قواعد طراحی تجربه کاربری چیست؟
تجربه کاربری چتری بزرگ است که میتواند به چهار قاعده کلی تقسیم شود: استراتژی تجربه (ExS)، طراحی تعاملات (IxD)، پژوهش روی کاربر (UR) و معماری اطلاعات (IA). در ادامه مقاله خواهیم گفت که هرکدام از این موارد در جهان تجربه کاربری چیست.
استراتژی تجربه (Experience Strategy)
طراحی UX فقط راجع به برطرفسازی نیازها و خواستههای کاربر نهایی نیست، بلکه میتواند ارزشی فراوان نیز برای شرکت سازنده محصول یا خدمات به ارمغان آورد. استراتژی تجربه (ExS) تماما راجع به در پیشگیری استراتژیهای تجاریای است که هم نیازهای مشتریان و هم نیازهای شرکت را برطرف میسازند.
طراحی تعاملات (Interaction Design)
طراحی تعاملات (IxD) با بررسی این پیش میرود که کاربران چطور با یک سیستم تعامل میکنند و تمام عناصر تعاملی مانند دکمهها، ترنزیشنهای صفحه و انیمیشنها مورد توجه قرار میگیرند. طراحان تعاملات به دنبال پیادهسازی طراحیهایی نوآورانه هستند که به کاربر اجازه میدهند با کمترین تلاش ممکن، به اصلیترین وظایف و نیازهای خود رسیدگی کنند.
پژوهش روی کاربر (User Research)
تا به اینجای کار متوجه شدهایم که طراحی UX تماما راجع به شناسایی مشکلات و طراحی راهکارهای کاربردی برای آنهاست. برای تحقق این مهم نیازمند پژوهش گسترده روی کاربران و دریافت بازخورد از مشتریان کنونی و بالقوه خواهید بود. در فاز پژوهش، طراحان UX به ترتیب دادن نظرسنجیها، مصاحبهها و تستهای کارکردپذیری مشغول شده و برای کاربران پرسونا میسازند تا قادر به درک نیازها و اهداف آنها باشند. در این مسیر، هم داده کیفی و هم کمی جمعآوری میشود تا بتوان دست به تصمیماتی آگاهانه زد.
معماری اطلاعات (Information Architecture)
اگر بخواهیم به شکلی موجز و خلاصه بگوییم، معماری اطلاعات (IA) به معنای دستهبندی اطلاعات و محتوا به روشهایی معنادار و دسترسیپذیر است. این گامی مهم در فرایند طراحی تجربه کاربری است که به کاربران اجازه میدهد به راحتی به ناوبری درون محصول مشغول شوند. برای تشخیص معماری اطلاعات در هر محصولی، معماران به بررسی ارتباط میان مجموعههای مختلف محتوا مشغول میشوند. آنها ضمنا توجهی ویژه به زبان مورد استفاده نشان داده و اطمینان حاصل میکنند که هم یکپارچه باشد و هم متقاعدکننده.
در نهایت باید افزود که در این چهار حوزه، باز هم شاهد گستره وسیعی از اصول خردتر هستیم. همانطور که میتوانید در تصویر ببینید، طراحی تجربه کاربری جهانی بسیار گستردهتر از طرحهای اولیه و وایرفریمها است. داریم راجع به حوزهای چد بعدی صحبت میکنیم که عناصر مختلف علوم شناختی و روانشناسی، علوم کامپیوتر، طراحی ارتباطات و مهندسی کارکردپذیر را با یکدیگر پیوند میزند.
نقدهای وارده به حرفه طراحی تجربه کاربری چیست؟
علیرغم تمام آنچه در این مقاله آوردهایم، اینطور نیست که همه کسبوکارها ارزش حضور طراح UX را در تیم خود متوجه شوند. مدیران کسبوکار معمولا به دلایل مختلف مانند بالا رفتن هزینهها، افزونگی مجموعه مهارتها و همینطور ترس از تغییر از استخدام متخصصان UX سر باز میزنند.
۱. یک عامل نگرانی دیگر
فرایند طراحی وبسایت سنتی - خصوصا در آژانسها و استارتاپهای کوچکی که به منابعی آنقدرها فراوان دسترسی ندارند - با حضور یک طراح وب (Web Designer) و یک توسعهدهنده وب (Web Developer) پیش میرود. طراح محصول ممکن است همان کسی باشد که تجربه کاربری را توسعه میدهد و از سوی دیگر به وظایفی مانند طراحی وایرفریم و پروتوتایپهای کاربردی هم رسیدگی میکند. در این بین، توسعهدهنده به ساخت وبسایتی مشغول میشود که براساس پیشنهادات طراح شکل گرفته است. در نگاه بسیاری از مدیران کسبوکارها، حضور متخصص UX باعث میشود صرفا این فرایند شکلی پیچیدهتر به خود بگیرد.
۲. جدا افتادگی از فرایند طراحی
برخی عقیده دارند که طراحان UX به شکلی بیش از اندازه از فرایند حقیقی طراحی تجربه کاربری جدا میمانند. در واقع تاکنون مدیران زیادی را دیدهایم که متخصصان UX را به خاطر «عدم دخالت در فرایندهای روزمره طراحی، ساخت، تست، بازاریابی و بهروزرسانی پروژه» مورد انتقاد قرار میدهند. چنین افرادی اساسا میگویند متخصصانی که هیچ پیشزمینهای در فرایند حقیقی توسعه وبسایت ندارند، نمیتواند راهکارهایی ارائه کنند که بهتر از راهکارهای تدارک دیده شده از سوی آنهایی که واقعا محصول را میسازند باشند.
اما باید خاطر نشان کرد که بسیاری از متخصصان UX پیشزمینههایی در فرایند توسعه محصول دارند. در واقع بسیاری از متخصصان UX کنونی، طراحان و توسعهدهندگان وب سابق هستند که از جایی به بعد، تمرکز خود را روی تجربه کاربری گذاشتهاند.
۳. افزایش هزینهها
منطقی ساده به ما میگوید که با استخدام نیروی فعال در حوزه UX، هزینهها نیز بالاتر میرود. اما یک بحث متقابل نیز داریم که میگوید باید به طراحی UX به چشم یک سرمایهگذاری نگاه کرد. اگرچه مزایای UX را نمیتوان به شکلی محسوس در برخی قسمتهای یک وبسایت یا اپلیکیشن مشاهده کرد، اما در آینده شاهد بازگشت سرمایه هرچه بیشتر خواهید بود. برای مثال یک بهبود کوچک در طراحی تجربه کاربری فرایند نهایی کردن خرید میتواند فروش را به شکل قابل توجهی بالاتر ببرد.
۳. عدم امکان ارزیابی مستقیم نتایج
ارزیابی اثرگذاری و بازگشت سرمایه طراحی UX با معیارهای کمی، کاری بسیار دشوار است. عمدتا به این خاطر که داریم راجع به حوزهای ذهنی صحبت میکنیم. UX تا حد زیادی با احساسات درونی کاربران سر و کار دارد و نمیتوان آن را مانند چیزهایی نظیر بازدیدهای صفحه، سرعت بارگذاری و یا نرخ تبدیل کاربران، با واحدهای عددی اندازهگیری کرد. در عوض باید نتایج را به شکلی غیر مستقیم و با تحلیل سطوح درآمد، میزان بازدید صفحات و نظرسنجیهای گوناگون بسنجیم. بنابراین اصلیترین علت دشواری کار، امکانناپذیری ارزیابی کمی موارد ذهنی است و در عوض باید روی شواهد کیفی تمرکز کرد.
تکنیکها و وظایف یک طراح رابط کاربری چیست؟
طراحان تجربه کاربری در مراحل گوناگون کار خود، به وظایف متعدد و مختلفی رسیدگی میکنند. اگر میخواهید بدانید وظایف طراح تجربه کاربری چیست، برخی از آنها را در ادامه آوردهایم.
ارزیابی سیستم کنونی
اگر همین حالا سیستمی از پیش آماده دارید، متخصص UX میتواند وضعیت کنونیاش را ارزیابی کند. او سپس مشکلات را گزارش کرده و با تحلیل دادههای پژوهشها، راهکارهای بالقوه را پیشنهاد میدهد.
تست آ/ب
متخصص تجربه کاربری ممکن است در صدد برگزاری آزمونهایی برآید که اثرگذاری و کیفیت تجربه حاصل از رابطهای کاربری گوناگون را میسنجند.
این کار با اعلام یک نظریه انجام میشود (مثلا «دکمهای سبز رنگ جذابتر از دکمهای قرمز رنگ است») و سپس چندین نسخه از یک طراحی ساخته میشود تا معنای «تجربه بهتر» مشخص شود (مثلا «دکمه سبز رنگ بهتر است چون کاربران بیشتر روی آن کلیک کردند) و سپس تست برگزار می شود.
نظرسنجی از کاربران
طراح UX ممکن است به مصاحبه با مشتریان کنونی یا بالقوه سیستم مشغول شود تا دانش بیشتری راجع به موثرترین شکل طراحی به دست آورد. از آنجایی که تجربه کاربران از اساس مفهومی ذهنی و شخصی است، بهترین روش جمعآوری اطلاعات این است که به پژوهش مستقیم روی کاربران و تعامل با آنها بپردازید.
ساخت وایرفریم و پروتوتایپ
براساس یافتههای خود، متخصصان UX میتوانند به توسعه وایرفریم با ساختارهای گوناگون مشغول شوند و شاید حتی پروتوتایپهای وفادار به طرح نهایی را هم بسازند.
جریانهای کاربری
طراحی اینکه کاربران چطور درون یک سیستم حرکت میکنند هم خود یک مقوله دیگر است.
داستانسرایی
با درگیر کردن عواطف کاربران و دست گذاشتن روی عناصر آشنا، طراحان UX میتوانند به داستانسرایی و آموزش مشغول شوند.
الگوهای طراحی
الگوها باعث شکلگیری یکپارچگی میشوند و راهی برای یافتن موثرترین «ابزار» برای هر کار به حساب میآیند. برای مثال هنگام رسیدگی به الگوهای طراحی رابط کاربری، انتخاب عناصر درست برای وظایف بهخصوص باعث میشود که محصول اثرگذاری بیشتری داشته و حس آشنایی بیشتری در دل مخاطب پدید آورد. طراحان UX نهتنها به سراغ الگوهایی در طراحی میروند که پیشتر مورد استفاده قرار گرفتهاند، بلکه الگوهای سفارشی نیز برای پروژه کنونی توسعه میدهند.
پروفایل و پرسوناهای کاربران
شناختن مخاطب، نخستین گام در طراحی UX است و به شما اجازه میدهد تجربهای خلق کنید که بازتابگر عواطف و صدای کاربران است. پرسونا را میتوان براساس دادههای به دست آمده در سایت یا اپلیکیشن تصویر کرد.
مخزن محتوا
اگر بخواهیم به سادهترین شکل ممکن بگوییم مخزن محتوا در تجربه کاربری چیست، باید آن را به فهرستی از صفحات موجود در وبسایت تشبیه کنیم. فراهم آوردن مخزن محتوا گامی به سمت پیادهسازی تغییرات مثبت در معماری اطلاعات است تا عناصر مختلف مانند جریانهای کاربری، اکتشافپذیری و بهینگی بهبود یابند.
ابزارهای کار طراح تجربه کاربری چیست؟
در این بخش از مقاله تجربه کاربری چیست به سراغ برخی از محبوبترین و دسترسپذیرترین ابزارهای کار متخصصان UX میرویم. البته که این ابزارها منحصرا از سوی متخصصان UX مورد استفاده قرار نمیگیرند و توسعهدهندگان و طراحی تعاملات هم برای مثال با آنها کار میکنند.
ابزارهای وایرفریمینگ و پروتوتایپسازی برای اپلیکیشن
وایرفریمینگ و پروتوتایپسازی را میتوان خیلی ساده با قلم و کاغذ به انجام رساند. پروتوتایپسازی روی کاغذ به صورت خاص مزایای فراوان دارد. برای مثال کمهزینه تمام میشود، برای پروتوتایپسازی گروهی مناسب است و سهولت کار را بالا میبرد. اما برخی از نرمافزارهای وایرفریمینگ و پروتوتایپسازی هم موارد پایین هستند:
نرمافزار تست آ/ب
تست آ/ب (A/B) برای مقایسه دو نسخه مختلف از یک صفحه استفاده میشود و میتوان از آن در مراحل مختلف توسعه محصول بهره گرفت. نرمافزار تست آ/ب اساسا ترافیک یک وبسایت را به دو بخش مساوی تقسیم میکند. یک گروه نسخه آ را میبیند و گروه دیگر، نسخه ب را. سپس آمار و ارقام مربوط به چیزهایی مانند نرخ تبدیل مخاطبان و نرخ خروج آنها برای هر نسخه پایش میشود. با چنین تستی مشخص میشود که بنابر آمار و ارقام، کدام نسخه بهتر از آب درآمده است. یکی از محبوبترین ابزارهای پیادهسازی تستهای آ/ب هم Website Optimizer (+) گوگل است.
نرمافزار مخزن محتوا
روشهای متعددی برای فراهم آوردن مخزن محتوا (Content Inventory) وجود دارد. استفاده از یک اپلیکیشن سرور روی سایت (که برای استفاده از آن نیازمند دسترسی به وب سرور خواهید بود) بهترین گزینه به هنگام ساخت وبسایتها به حساب میآید و هرچه نسبت به نرمافزارهای شخص ثالث، به منبع نزدیکتر باشید، این اپلیکیشنها هم طبیعتا دقیقتر و بهینهتر ظاهر میشوند. با استفاده از ابزارهای سادهای مانند مایکروسافت اکسل هم میتوان مخزن محتوا را ساخت و به مدیریت آن مشغول شد.
ناگفته نماند که وبسایتهای ساخته شده با سیستمهای مدیریت محتوایی نظیر وردپرس و Drupal معمولا از ابزارهایی داخلی بهرهمند شدهاند که نقشهای از وبسایت کنونی را به نمایش میگذارند.
نرمافزار تست کاربر و بازخوردگیری
مصاحبه با کاربران هم یکی دیگر از وظایف بسیار رایج طراح تجربه کاربری است. موثرترین و کمهزینهترین روش انجام این کار، استفاده از یک اپلیکیشن بازخوردگیری یا نظرسنجی و همینطور تست کاربر به صورت از راه دور است.
در حال حاضر انبوهی ابزار بازخوردگیری از کاربران داریم. ابزارهای برگزاری نظرسنجی مانند PollDaddy راهکارهایی انعطافپذیر به حساب میآیند که میتوانید از آنها برای رسیدگی به سایر امور هم رسیدگی کنید. از سوی دیگر ابزارهایی برای بازخوردگیری در حوزههای بهخصوص داریم و از جمله آنها میتوان به Usabilla و Usability Hun اشاره کرد.
نرمافزار تحلیلی
طراحان UX میتوانند به تحلیل آمار و ارقام مربوط به ترافیک مشغول شده و نظریههای خود را راجع به موثرترین تجارب کاربری برای مخاطبان یک وبسایت شکل دهند. بیایید فرض کنیم دادهها نشان میدهند که محبوبترین مرورگر برای ورود به یک وبسایت، گوگل کروم است. گوگل کروم برخلاف برخی دیگر از رقبای خود که برای استفاده عمومی تدارک دیده شدهاند، مرورگری اساسا مناسب برای کاربران حرفهایتر به حساب میآید. با این فرضیه، طراح UX میتواند به طراحی تجربهای مشغول شود که بیشتر به مذاق کاربران حرفهای و آنهایی که علاقه مضاعف به تکنولوژی دارند خوش میآید.
انواع پروژههای یک طراح رابط کاربری چیست؟
همینطور که صنعت تکنولوژی رشد میکند، جهان طراحی تجربه کاربری هم متنوعتر میشود. طراحان UX به همین خاطر ممکن است از انبوهی پروژههای مختلف با پسزمینههای گوناگون روبهرو سر در بیاورند. در ادامه این مقاله، تنها به برخی از برجستهترین کاربردهای طراحی UX اشاره میکنیم.
طراحی وبسایت، اپلیکیشن و نرمافزار
در عصر اینترنت و موبایلهای هوشمند، کارکردپذیری یک وبسایت، یک اپلیکیشن موبایل و یا یک نرمافزار، اثری شگرف روی میزان موفقیت آن در بازار میگذارد. طراحان UX در کنار طراحان UI، مسئولیت حصول اطمینان از این را برعهده میگیرند که تجربهای روان و دلچسب برای کاربر پدید آید. از وبسایتهای خردهفروشی آنلاین و اپلیکیشنهایی با خدمات گوناگون گرفته تا نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتری و پلتفرمهای ایمیل، همه و همه کاربران را به سفری میبرند که تمام مراحل آن باید به دقت طراحی شده باشند.
واقعیت مجازی و واقعیت افزوده
درحالی که انتظار میرود ارزش بازار واقعیت مجازی (Virtual Reality یا به اختصار VR) تا سال ۲۰۲۴ میلادی ارزشی معادل ۴۴.۷ میلیارد دلار پیدا کند، طراحان UX بیشتری حالا مشغول به طراحی تجارب درگیرکنندهتر میشوند. از سوی دیگر به لطف بازیهایی مانند Pokemon Go و همینطور تلاشهای اپل در موبایلهای آیفون، واقعیت افزوده (Augmented Reality یا به اختصار AR) هم محبوبیتی بیشتر از همیشه یافته است. در این حوزه هم نیاز به طراحانی احساس میشود که قادر به حصول اطمینان از دسترسپذیر و کاربرپسند بودن آخرین تکنولوژیهای خواهند بود.
طراحی خدمات
طراحی تجربه کاربری فقط در محصولات ملموس یا دیجیتالی به کار نمیآید و برخی تجارب خالص هم باید طراحی شوند. اینجاست که «طراحی خدمات» (Service Design) وارد میدان میشود. طراحی خدمات به معنای برنامهریزی و ساماندهی اجزای مربوط به کاربری، زیرساخت و ارتباطات یک سرویس است تا بتوان به کیفیتی بالاتر دست یافت و تعامل میان تامینکننده خدمات و مشتریان را افزایش داد. طراحی خدمات میتواند راهی برای پیادهسازی تغییرات گسترده در خدمات کنونی یا ساخت خدماتی کاملا جدید باشد.
هر زمان که قهوه میخرید، در هتل اقامت میکنید یا از حملونقل عمومی بهره میگیرید، نتیجه طراحی خدمات را تجربه خواهید کرد و روششناسی طراحی خدمات ضمنا شباهت زیادی هم به طراحی تجربه کاربری کلاسیک دارد.