اندام فوقانی چیست؟ – آناتومی به زبان ساده
حرکت یکی از ویژگیهای مهم انسان است که به حفظ بقای او در موقعیتهای خطرناک کمک میکند. اندامهای فوقانی و تحتانی اجزای اصلی ایجاد حرکت هستند که بهوسیله بافتهای استخوانی و ماهیچهای حرکت بدن، گرفتن اجسام و بالا رفتن از موانع را ممکن میکنند. در این مطلب آناتومی و بافت بخشهای مختلف اندام فوقانی را بررسی میکنیم.
اندام فوقانی کجاست ؟
اندام فوقانی بخشی از دستگاه حرکتی انسان است که به دو طرف تنه متصل میشود. ساختار و بافتهای این اندام شبیه به اندام تحتانی است. اما تفاوتهای ظاهری و عملکردی قابل توجهی دارد. هر اندام فوقانی از بخشهای بازو، آرنج، ساعد، مچ و انگشتان دست تشکیل میشود که بهوسیله شانه به تنه متصل هستند. وظیفه اصلی آنها کمک به برداشتن اجسام و بالا رفتن از موانع است. هر یک از این بخشها برای فعالیت بهینه به بافتهای استخوانی، غضروفی، ماهیچهای، عصبی و رگهای خونی متفاوتی نیاز دارند.
استخوان های اندام فوقانی کدامند ؟
۳۲ استخوان در اندام فوقانی انسان بالغ وجود دارد که از انواع بلند (در بازو)، پهن (کتف) و کنجدی (مچ دست) هستند. این استخوانها مثل سایر استخوانهای اسکلت بدن انسان مفصلی تشکیل میدهند که بهوسیله رباطها محافظت میشود. همچنین زردپیها (تاندون) اتصال این استخوانها به ماهیچه و حرکت را تسهیل میکنند. استخوانهای اندام فوقانی در شش ناحیه شانه (کتف)، ترقوه، بازو، ساعد، مچ و انگشتان دست قرار دارند. در بررسی استخوانهای اندام فوقانی منظور از «بخش میانی» (Medial) یا داخلی ناحیه نزدیک به محور عمودی بدن و «ناحیه جانبی» (Lateral) یا خارجی ناحیه دور از محور عمودی بدن است.
استخوان شانه
استخوان شانه، کتف یا «اسکاپولا» (Scapula) استخوانی صاف و مثلثی است که به هفده ماهیچه متصل میشود. این استخوان بین دو مفصل بازو و ترقوه قرار دارد و بخش جلویی یا دندهای آن پشت استخوانهای دنده قرار میگیرد. به این بخش مقعر (فرورفته) «گودی کتف» (Subscapular Fossa) گفته میشود. در بخش بالایی-جانبی سطح دندهای استخوان شانه، بیرونزدگی وجود دارد که به آن زائده غُرابی یا «کوراکوئید» (Coracoid Process) گفته میشود. این زائده قلابشکل دقیقا زیر ترقوه قرار میگیرد و سه ماهیچه اسکلتی به آن متصل میشود.
ناحیه جانبی اسکاپولا کنار ناحیه میانی استخوان هومروس قرار دارد. گودال کاسهای، گودی دوری یا «گلنوئید» (Glenoid Fossa)، «برآمدگی بالای گلنوئید» (Supraglenoid Tubercle) و «برآمدگی زیر گلنوئید» (Infraglenoid Tubercle) سه ناحیه مهم این بخش از استخوان کتف هستند.
- گلنوئید: حفره کمعمقی است که در بخش بالایی-جانبی استخوان کتف قرار دارد. این بخش در تشکیل مفصل با استخوان هومروس بازو (مفصل گلنوهومروس) شرکت میکند.
- برآمدگی بالای گلنوئید: این برآمدگی دقیقا زیر گلنوئید قرار دارد و به عضله دوسر بازو متصل میشود.
- برآمدگی زیر گلنوئید: برآمدگی که دقیقا زیر گلنوئید قرار دارد و به سر بلند عضله سهسر باز متصل میشود.
بخش پشتی استخوان کتف، سطح وسیعی برای اتصال تعداد زیادی از ماهیچههای حرکتدهنده بازو فراهم میکند. خار، تاج یا «اسپاین» شانه (Spine)، زائده اخرمی یا «آکرومیون» (Acromion)، «حفره پایین خار» (Infraspinous Fossa) و «حفره بالای خار» (Supraspinous Fossa)، بخشهای مهم ناحیه پشتی استخوان کتف هستند.
- خار شانه: این برآمدگی، عرض ناحیه پشتی استخوان کتف را به دو سطح تقسیم میکند.
- آکرومیون: این زائده در امتداد خار شانه قرار دارد و بالای گلنوئید، مفصل ترقوه را تشکیل میدهد.
- حفره پایین خار: این حفره محدب (برآمده) زیر خار شانه محل اتصال ماهیچههای تحت خاری است.
- حفره بالای خار: حفره بالای خار بسیار کوچکتر از حفره بالای خار، اما برآمدهتر از این حفره است و ماهیچههای فوق خارجی به آن متصل میشوند.
استخوان ترقوه
«استخوانهای ترقوه» (Clavicle or Collarbone) دو استخوان بلند اندام فوقانی است که به زائده آکرومیون شانه و بخش بالایی-جلویی استخوان جناغ (Manubrium) متصل میشود. این استخوان برآمده را میتوان بهراحتی از روش پوست مشاهده کرد. این استخوان سه فعالیت اساسی در استخوانبندی اندام فوقانی انجام میدهد.
- بخشی از کمربند شانهای است که اندام فوقانی را به تنه متصل میکند.
- از بافت عصبی و رگهای خونی تغذیهکننده اندامهای فوقانی محافظت میکند.
- نیروی لازم برای حرکت را از اندامهای فوقانی به اسکلت محوری بدن منتقل میکند.
هر استخوان S شکل ترقوه از یک انتهای جناغی یا میانی، شفت و یک انتهای آکرومیونی یا جانبی تشکیل میشود. انتهای جناغی سطح صاف و کوچکی دارد که در تشکیل مفصل ترقوه-جناغ شرکت میکند. فررفتگی پایینی این بخش از استخوان ترقوه، محل اتصال رباط ترقوه-دنده است. ماهیچههای دلتوئید، ذوزنقهای، تحت ترقوهای، سینهای اصلی، جناغی-پستانی و جناغی-لامی به شفت این استخوان متصل میشوند. سطح صاف انتهای آکرومیون این استخوان با آکرومیون استخوان شانه مفصل تشکیل میدهد. به علاوه «برجستگی کونوئید« (Conoid Tubercle) و «خط ذوزنقه» (Trapezoid Line) محل اتصال رباطها هستند.
استخوان بازو
استخوان بازو یا هومروس یکی از استخوانهای بلند اسکلت بدن انسان است که بین استخوان شانه و آرنج قرار میگیرد. انتهای نزدیک این استخوان با حفره گلنوئید در تشکیل مفصل شانه مشارکت میکند و انتهای دور این استخوان با سر استخوان زندی زبرین و زند زیرین در تشکیل مفصل آرنج شرکت میکند. شفت در هومروس مثل تمام استخوانهای بلند بدن انسان بین انتهای نزدیک و دور قرا دارد.
- انتهای نزدیک: سر، گردن آناتومی، گردن جراحی، برآمدگی بزرگتر، برآمدگی کوچکتر و شیار داخل برآمدگی، مناطق اصلی انتهای نزدیک هومروس هستند.
- سر: برآمدگی سر هومروس در ناحیه میانی این استخوان قرا ردارد و بهوسیله گردن آناتومی از برجستگیهای کوچکتر و بزرگتر جدا میشود.
- برجستگی بزرگتر: این برآمدگی در ناحیه جانبی بخش نزدیک هومروس (جلو و پشت) قرار دارد. ناحیه بالایی، میانی و پایینی این برجستگی به سه ماهیچه اسکلتی-چرخشی اندام فوقانی (ماهیچههای بالای خاری، پایین خاری و گرد) متصل میشود.
- برجستگی کوچکتر: این برجستگی در بخش پشتی ناحیه نزدیک هومروس قرار دارد که به یکی از ماهیچههای چرخشی اندام فوقانی (ماهیچه زیر کتفی) متصل میشود.
- شیار داخل برآمدگی: شیار عمیقی دو برآمدگی استخوان بازو را از هم جدا میکند. تاندون متصل به عضله دوسر بازو از شانه عبور کرده و به بخش مرکزی این شیار و انتهای ماهیچههای اصلی سینه، اصلی بزرگ و ماهیچه پشت قفسه سینه به لبههای این شیار متصل میشوند.
- گردن جراحی: به استخوان بین برآمدگیها و شفت، گردن جراحی گفته میشود. عصب زیربغلی و قوس رگهای بازویی در این بخش از اندام فوقانی قرار دارد.
- شفت: شفت استخوان بازو محل اتصال ماهیچههایی است که به حرکت این بخش از اندام فوقانی کمک میکنند. شکل بخش ابتدایی (انتهای نزدیک) این بافت استخوانی استوانهای و بخش انتهایی (انتهای دور) آن صاف است. محل اتصال ماهیچه دلتوئید در برجستگی دلتوئید (ناحیه جانبی) شفت قرار دارد. فررفتگی کمعمق شعاعی یا مارپیچی شفت، در ناحیه پشتی و موازی برجستگی دلتوئید قرار میگیرد که از اعصاب زند زبرین و رگهای عمقی عضله دوسر محافظت میکند. ماهیچههای غرابی-بازویی، دلتوئيد، دوسربازویی و زند زبرینی به ناحیه جلویی شفت و سر میانی و جانبی ماهیچه سهسر بازو به ناحیه پشتی آن متصل میشوند.
- انتهای دور: اپیکوندریل جانبی و میانی انتهای دور هومروس را میتوان بهراحتی زیر پوست آرنج لمس کرد. عصب زند زبرین از شیار پشتی اپیکوندریل میانی عبور میکند. ناحیه قرقرهای یا تروکلئار، وسط اپیکوندیلها (بخش جلویی و پشتی) قرار دارد. در سمت پشتی-جانبی تروکلئار، کاپیتولیوم یا سر استخوان هومروس قرار دارد که در تشکیل مفصل با استخوان زند زبرین مشارکت میکند. به علاوه حفرههای کورنوئید، زند زبرین و آرنجی این بخش از هومروس، محل قرار گرفتن استخوانهای ساعد در خمکردن یا باز کردن بازو هستند.
زند زیرین
زند زیرین یکی دیگر از استخوانهای بلند اندام فوقانی است که موازی با زند زبرین اسکلت ساعد را تشکیل میدهد. این استخوان برخلاف زند زبرین بیشتر در افزایش استحکام این بخش از اندام فوقانی نقش دارد. بخش نزدیک این استخوان در تشکیل مفصل آرنج با استخوان بازو و بخش دور این استخوان در تشکیل مفصل زند زیرین-زند زبرین با استخوان زند زبرین مشارکت میکند. این استخوان مثل تمام استخوانهای بلند بدن انسان از یک انتهای نزدیک، شفت و یک انتهای دور تشکیل شده است.
- انتهای نزدیک: این بخش از زند زیرین با قرقره بازویی استخوان بازو، مفصل آرنج را میسازند. ناحیه آرنجی، زائده کورونوئید، فرورفتگی قرقرهای، فرورفتگی زند زبرین و برآمدگی زند زیرین، نواحی مهم بخش نزدیک استخوان زند زیرین هستند.
- ناحیه آرنجی: ناحیه آرنجی بیرونزدگی بزرگ انتهای نزدیک زند زیرین است که ماهیچه سهسر به بخش بالایی آن متصل میشود.
- زائده کورونوئید: لبه این بیرونزدگی استخوانی در بخش جلویی زند زیرین قرار دارد و بخشی از فررفتگی قرقرهای را تشکیل میدهد.
- فرورفتگی قرقرهای: این فرورفتگی پیچ خورده یا آچاریشکل، بین بیرونزدگیهای آرنجی و کورونوئید قرار دارد و با قرقره بازویی مفصل بازو را میسازد.
- فررفتگی زند زبرین: این فرورفتگی سمت جانبی فرورفتگی قرقرهای قرار دارد و با سر زند زبرین مفصل تشکیل میدهد.
- برآمدگی زند زیرین: این ناحیه دقیقا زیر زائده کورونوئید قرار دارد و محل اتصال ماهیچه بازویی است.
- شفت: شفت زند زیرین استخوانی مثلثی با سه سطح (جلویی، پشتی و میانی) است و عرض آن از انتهای دور به انتهای نزدیک افزایش می یابد. سطح پشتی این استخوان محل اتصل بسیاری از ماهیچهها و سطح جلویی محل اتصال ماهیچه چهارسر گردن است. لبه جانبی این استخوان به بافت پیوندی بین استخوانی متصل میشود.
- انتهای دور: انتهای دور زند زیرین بسیار کوچکتر از انتهای نزدیک این استخوان و از سر دایرهای و زائده نیزهای یا استیلوئید تشکیل شده است. سر دایرهای با زند زبرین مفصل این بخش از اندام فوقانی را تشکیل میدهد.
زند زبرین
زند زبرین یکی دیگر از استخوانهای بلند اسکلت حرکتی بدن انسان است که در بازو، موازی و بخش جانبی زند زیرین قرار دارد. این استخوان در محل مفصل زند زیرین-زند زبرین، دور استخوان زند زبرین میچرخد و به حرکت اندام فوقانی کمک میکند. زند زبرین در تشکیل چهار مفصل آرنج، مفصل نزدیک زند زیرین-زند زبرین، مفصل مچ دست و مفصل دور زند زیرین-زند زبرین شرکت میکند و مثل دیگر استخوانهای بلند از انتهای نزدیک، شفت و انتهای دور تشکیل شده است.
- انتهای نزدیک: این بخش از زند زبرین در تشکیل مفصل آرنج و مفصل نزدیک با زند زیرین شرکت می کند. سر، گردن و برجستگی زند زبرین مناطق مهم این بخش هستند.
- سر: سر زند زبرین برخلاف بسیاری از استخوانهای بلند ساختاری مسطح و دیسک شکل است که بخش فرورفته (مقعر) آن در تشکیل مفصل شرکت میکند. ضخامت بخش میانی این دیسک (محل تشکیل مفصل نزدیک با زند زیرین) بیشتر از بخش جانبی است.
- گردن: گردن زندزبرین ناحیه استخوانی باریکی بین سر و برجستگی زندزبرین است.
- برجستگی زند زبرین: این ساختار استخوانی به ماهیچه دوسر بازویی متصل میشود.
- شفت: شفت زند زبرین مثل زند زیرین استخوانی مثلثی است که عرض آن از انتهای نزدیک به انتهای دور افزایش مییابد. برآمدگی وسط سطح جانبی این استخوان، محل اتصال «ماهیچه مدور چرخشی» (Pronator Teres Muscle) است.
- انتهای دور: انتهای دور زند زبرین ناحیه استخوانی مثلثی شکلی است که زائده نیزهای یا استیلوئید در بخش جانبی آن قرار دارد. فرورفتگی زند زیرین در این بخش از زند زبرین با سر زند زبرین مفصل زند زیرین-زندزبرین دور را تشکیل میدهند. سطح دور (انتهایی) این بخش از استخوان ساعد برای تشکیل مفضل با استخوانهای قایقی یا «اسکافوئید» (Scaphoid) و هلالی یا «لونات» (Lunate) مچ دست به دو سطح صاف تقسیم میشود.
استخوان های مچ و کف دست
استخوانهای مچ و کف از بافت نرم این بخش اندام فوقانی محافظت میکنند. این استخوانها را میتوان به سه بخش نزدیک، میانی و دور تقسیمبندی کرد.
- بخش نزدیک کف دست: بخش نزدیک، مچ دست یا «کارپال» (Carpal) از استخوانهایی با شکل نامنظم تشکیل شده است.
- بخش میانی کف دست: بخش میانی، فرا مچ یا «متاکارپال» (Metacarpals) از پنج استخوان بلند تشکیل شده است.
- بخش دور کف دست: بخش دور، انگشتان دست یا «فالانکس» (Phalanges) از ۱۴ استخوان کوتاه تشکیل میشود که بندهای انگشت را تشکیل میدهند.
۸ استخوان مچ دست در دو قسمت نزدیک (سمت زند زیرین و زبرین) و دور (سمت انگشتان) به شکل کمان یا حرف U انگلیسی قرار میگیرند. رتیکولوم جمعکننده (Flexor Retinaculum) رباطی است که کانال کارپال را با اتصال عرضی سمت جانبی و میانی کمان استخوانی مچ تشکیل میدهد. بخش نزدیک استخوانهای اسکافوئيد و لونات این کمان با زندی زبرین در تشکیل مفصل مچ یا مفصل زندزبرین-کارپال شرکت میکند. بخش دور تمام استخوانهای مچ با استخوانهای بخش میانی مفصل تشکیل میدهند.
- استخوانهای بخش نزدیک: استخوانهای قایقی یا اسکافوئید، هلالی یا لونات، سه ضلعی یا «تریکورتوم» (Triquetrum) و نخودی یا «پیسیفرم» (Pisiform) استخوانهای بخش نزدیک از سمت جانبی (استخوان شست) به سمت میانی مچ هستند. سطح کوچک و دایرهای استخوان نخودی با سطح جلویی استخوان سهضلعی مفصل تشکیل میدهد. استخوان سهضلعی این بخش بهوسیله یک صفحه غضروفی با استخوان زندی زیرین مفصل تشکیل میشدهد. این ناحیه در تصویربرداری اشعه X به صورت فضای خالی دیده میشود.
- استخوانهای بخش دور: استخوانهای ذوزنقهای، میزی یا «تراپیزوم» (Trapezium)، چهارضلعی، میزی شکل یا تراپزوئید (Trapezoid)، راسی، سر شکل یا «کاپیتات» (Capitate) و قلابی یا «هامیت» (Tamate) استخوانهای بخش دور از سمت جانبی (استخوان شست) به سمت میانی مچ هستند.
پنج استخوان بلند اسکلت استخوانی کف دست را تشکیل میدهند. این استخوانها بین دو مفصل کارپومتاکارپال و بندانگشت-متاکارپال قرار دارند. با مشت کردن دست خود، میتوانید انتهای دور این استخوانها را مشاهده کنید که برآمدگیهای ابتدای انگشتان دست را میسازند. شمارهگذاری این انگشتان از شست (شماره ۱) شروع میشود. استخوان متصل به بندهای شست جدا از چهار استخوان دیگر قرار میگیرد. به همین دلیل انگشت شست حرکت آزادتری دارد. از کنار هم قرار گرفتن چهار استخوان باقیمانده، اسکلت کف دست تشکیل میشود. استخوان متاکارپال دوم و سوم حرکت نمیکنند. اما استخوانهای چهارم و پنجم در جهت عقب-جلو حرکت محدودی دارند. حرکت استخوان متاکارپال پنجم قدرت بخش میانی دست در برداشتن اجسام را افزایش میدهد.
بند انگشتان از چهار استخوان (شست ۲ و سایر انگشتان ۳ استخوان) تشکیل شده است که با هم و استخوانهای متاکارپال مفصل تشکیل میدهند.
مفاصل اندام فوقانی
هفت مفصل اصلی استخوانهای اندام فوقانی را در بخشهای مختلف به هم متصل و حرکت این اندام را تسهیل میکنند. مفصل متاکارپال-انگشت، آکرومیون-ترقوه، قفسه سینه-ترقوه، شانه، آرنج، زند زبرین و مچ دست هفت مفصل اندام فوقانی هستند.
مفصل متاکارپال انگشت
پنج مفصل متاکارپال-انگشت بین سر استخوانهای متاکارپال (برآمده یا محدب) و سطح پایه بند نزدیک (فرورفته یا مقعر) انگشتهای دست وجود دارد و تمام آنها از انواع کپسولدار لقمهای هستند. غضروف هیالین، بافتی است که سر دو استخوان در محل مفصل را میپوشاند. کپسول هر مفصل متاکارپال بافت پیوندی فیبروزی است که ضخامت آن در دو لبه میانی و جانبی افزایش یافته و به رباطهای موازی متصل میشود. این رباطها مقاومت مفصل به ضربات را افزایش میدهند و باز شدن انگشتان را محدود میکنند. رباط کف دستی، رباط عمقی-عرضی و تاندون مشترک عضلات بازکننده علاوه بر رباطهای موازی به افزایش استحکام و حرکت استخوانها در محل مفصل کمک میکنند.
- رباط کف دستی: این رباط جلوی کپسول مفصل قرار دارد و اتصال محکمی با بخش پایه سطح کف دستی بند نزدیک انگشتان دارد. این رباط در طرفین مفصل با رباطهای موازی ترکیب میشود.
- رباط عمقی-عرضی: رباط کف استخوان متاکارپال دوم تا پنجم بهوسیله رباط عمقی-عرضی به هم متصل میشوند. این اتصال انگشتان پایداری اسکلت این بخش از اندام فوقانی را افزایش میدهد.
- تاندون مشترک عضلات بازکننده: تاندون مشترک عضلات بازکننده (عضلات بلند بازکننده شست، بازکننده انگشت اشاره، بازکننده انگشتان و بازکننده انگشت کوچک) به پشت کپسول مفصل متصل میشود.
عضلات ساعد و کف دست به کمک این مفصل نیروی کافی برای باز شدن، نزدیک و دور شدن به محور عمودی بدن، خم شدن و چرخش محوری شست را تسهیل میکند. مفصل متاکارپال-انگشت در انگشتان دوم تا چهارم به کمک ماهیچههای مختلف این بخش خم شدن، باز شدن، نزدیک و دور شدن انگشتان از محور عمودی بدن را تسهیل میکنند.
آکرومیون-ترقوه
مفصل آکرمیون-ترقوه یکی از مفصلهای صفحهای و کپسولدار (بافت پیوندی رشتهای) اسکلت بدن انسان است که بین بخش جانبی استخوان ترقوه و زائده آکرومیون شانه ایجاد میشود. بافت غضروفی این مفصل برخلاف مفاصل متاکارپال-انگشت، از نوع غضروف رشتهای است. سه رباط خارجی و داخلی مقاومت این مفصل به ضربات را افزایش میدهد.
- رباط داخلی: رباط آکرومیون-ترقوه آکرومیون را در محور افقی به سمت جانبی استخوان ترقوه متصل میکند. این رباط استحکام بخش بالایی کپسول را افزایش میدهد.
- رباطهای خارجی: رباط کونوئید و تراپزوئید دو رباط خارجی مفصل آکرومیون-ترقوه هستند. رباط کونوئید زائده کوراکوئید شانه را در محور عمودی به برآمدگی کونوئید ترقوه و رباط تراپزوئید زائده کوراکوئید را خط تراپزوئید ترقوه متصل میکند.
حرکت استخوان در این مفصل بسیار محدود است و بیشتر وظیفه تحمل وزن اندام فوقانی رابر عهده دارد. این مفصل درجه کمی از چرخش محوری و حرکت جلو-عقب را برای استخوانهای کتف و ترقوه فراهم میکند. از آنجا که هیچ ماهیچهای مستقیم به این مفصل متصل نشده است، حرکت استخوانهای آن غیرفعال و وابسته به مفاصل دیگر این بخش بدن است.
مفصل قفسه سینه ترقوه
مفصل قفسه سینه-ترقوه بین بخش میانی استخوان ترقوه و مانبریوم قفسه سینه تشکیل میشود. این مفصل زینی محل اتصال اندام فوقانی با اسکلت محوری بدن انسان است. مفصل ترقوه-قفسه سینه یکی از مفاصلی است که علاوه بر استحکام زیاد ساختار اسکلتی، حرکت زیادی دارد. بافت غضروفی سر استخونها در این مفصل کپسولدار مثل مفصل آکرومیون-ترقوه از نوع غضروف رشتهای است و دیسک غضروفی مفصل را به دو فضای جدا تقسیم میکند. کپسول این مفصل از یک لایه فیبروزی خارجی و یک لایه غشای مفصلی داخلی تشکیل میشود. لایه خارجی از اپیفیز بخش جناغی استخوان ترقوه شروع میشود و تا سطح و دیسک غضروفی ادامه دارد. غشای مفصلی با ترشح مایع مفصلی، اصطکاک استخوانها روی هم را کاهش میدهد.
چهار رابط اصلی در این مفصل، مقاومت استخوانها به ضربات فیزیکی را افزایش میدهند.
- رباطهای قفسه سینه-ترقوه: دو رباط پشتی و جلویی قفسه سینه-ترقوه استحکام کپسول مفصل را افزایش میدهند. این رباط به همراه رباط داخل ترقوه، ضخامت کپسول مفصل را افزایش میدهد.
- رابط داخل ترقوه: این رباط فاصله بین بخش جناغی دو استخوان ترقوه را پر میکند و استحکام بخش جلویی کپسول را افزایش میدهد.
- رابط دنده-ترقوه: بخش پایینی این رباط به دنده اول و غضروف دندهای و بخش بالایی آن به ناحیه جلویی-پشتی استخوان ترقوه متصل میشود. نقش اصلی این رباط بسیار محکم مقاومت در برابر بالا رفتن کمربند سینهای است.
تعداد زیادی از حرکات اندام فوقانی به این مفصل بستگی دارد.
- بالا رفتن شانهها» (Elevation) یا دور کردن ۹۰ درجهای بازو از محور عمودی بدن
- پایین آوردن شانه (Depression) یا باز کردن بازو پشت شانه
- خارج کردن شانه از بدن (Protraction) و حرکت دادن کمربند شانه در جهت عقب
- حرکت شانه به داخل (Retraction) و حرکت دادن کمربند شانهای در جهت جلو
- چرخش شانه (Rotation) همراه بالاس سربردن بازو و چرخش ترقوه
مفصل شانه
مفصل شانه یا گلنوهومرال یکی از مفصلهای گوی و کاسهای اسکلت بدن انسان است که بین سر استخوان هومروس بازو و حفره گلنوئید اسکاپولا (استخوان شانه) تشکیل میشود. بافت غضروفی سر استخوانها دراین مفصل مثل مفصل متاکارپال-انگشت از نوع هیالین است. سر استخوان هومروس بسیار بزرگتر از حفره گلنوئید است به همین دلیل تعداد زیادی از حرکات اندام فوقانی را حمایت میکند، اما استحکام کمتری نسبت به سایر مفاصل این اندام دارد. غضروف رشتهای گلنوئید لابروم، در حفره گلنوئید، به همسطح شدن این حفره با سر استخوان هومروس کمک میکند.
کپسول این مفصل از محافظی از جنس بافت پیوندی است که از گردون آناتومی هومروس شروع میشود و تا لبه حفره گلنوئید ادامه دارد. اتصال شل کپسول با استخوانها آزادی حرکت در این مفصل را افزایش میدهد. غشای مفصلی داخل کپسول مثل مفصل قفسه سینه ترقوه با ترشح مایع مفصلی، اصطکاک استخوانها را کاهش میدهد. از آنجایی که این مفصل در بسیاری از حرکات اندام فوقانی شرکت میکند، کیسههای مفصلی پر شده از مایعی دارد، که به کاهش اصطکاک کمک میکنند.
- کیسه مفصلی زیر آکرومیون: این کیسه زیر عضله دلتوئید و زائده آکرومیون، بالای تاندون بالای خار شانه و کپسول مفصل قرار دارد. این کیبسه اصطکاک زیر دلتوئد را کاهش و آزادی حرکت تاندونهای چرخشی بازو را افزایش میدهد. التهاب این بخش از اندام فوقانی با درد شانه همراه است.
- کیسه مفصلی زیر اسکاپولا: این کیسه بین تاندون زیر اسکاپولا و استخوان اسکاپولا قرار دارد. کیسه زیر اسکاپولا از خستگی و پارگی تاندون در حرکت مفصل شانه جلوگیری میکند.
رباطهای گلنوئید-هومروس، کوراکوئید-هومروس، عرضی هومروس و کوراکوئید-ترقوه نقش مهمی در استحکام مفصل شانه دارند.
- رباطهای گلنوئید-هومروس: کپسول مفصل شانه به کمک رباطهای بالای، میانی و پایینی تشکیل میشود که حفره گلنوئيد را به سر هورموس متصل میکنند. این رباطها نقش اصلی در استحکام مفصل شانه، استحکام این مفصل و جلوگیری از دررفتگی پشتی مفصل دارند.
- رباط کوراکوئید-هومروس: این رباط بخش نزدیک زائده کوراکوسید را به برجستگی بزرگتر هومروس متصل و بخش بالایی کپسول مفصل را محافظت میکند.
- رباط عرضی هومروس: این رباط بین دو برجستگی هومروس قرار دارد و تاندون سر بلند عضله دوسر بازو را در شیار بین برجستگیها نگه میدارد.
- رباط کوراکوئید-ترقوه: این رباط از رباطهای تراپوزوئید و کونوئيد تشکیل شده است که بین ترقوه و زائده کوراکوئید اسکاپولا قرار میگیرد. این رباطها همراه رباط آکرومیون-ترقوه موقعیت ترقوه و اسکاپولا را حفظ میکنند.
- رباط آکرومیون-کوراکوئید: این رباط مفصل شانه را میپوشاند و از دررفتگی بالایی سر هومروس جلویری میکند.
این مفصل به کمک ماهیچههای شانه بسیاری از حرکات اندام فوقانی را تسهیل میکند.
- باز کردن: حرکت رو به عقب اندام فوقانی در محور طولی (عمودی) بدن
- خم کردن: حرکت رو به جلو اندام فوقانی در محور طولی بدن
- دور کردن: دور شدن اندام فوقانی در طرفین از محور عمودی بدن
- نزدیک کردن: نزدیک شدن اندام فوقانی در طرفین به محور عمودی بدن
- چرخش داخلی: چرخش اندام فوقانی در جهت داخل بدن و قرار گرفتن شست سمت میانی بدن
- چرخش خارجی: چرخش اندام فوقانی در جهت خارج بدن و قرار گرفتن شست سمت جانبی بدن
- چرخش کامل: حرکت ۳۶۰ درجه اندام فوقانی
مفصل آرنج
مفصل لولایی و کپسولدار آرنج بازو را به ساعد متصل میکند. این مفصل بین سه استخوان و در دو بخش ایجاد میشود. بخش اول بین ناحیه قرقرهای زند زیرین و ناحیه قرقرهای استخوان هومروس و بخش دوم بین سر زند زبرین و کاپیتولوم هومروس تشکیل میشود. ضخامت کپسول فیبروزی این مفصل در کنارههای جانبی و میانی برای تشکیل رباطهای موازی افزایش مییابد. مفصل آرنج در باز کردن (به کمک ماهیچههای سهسر بازو و آرنجی) و خم کردن (به کمک ماهیچههای بازویی، دوسر بازو و بازویی-زندزبرین) ساعد نقش دارد. در مفصل آرنج مثل مفصل شانه کیسههایی در از مایع مفصلی وجود دارد که اصطکاک استخوانها در حرکت را کاهش میدهد.
- کیسه مفصلی بین تاندون: این کیسه بین تاندونهای عضله سهسر بازو قرار دارد.
- کیسه مفصلی زیر تاندون: این کیسه بین زایده آرنجی و تاندون سهسر بازو قرار دارد.
- کیسه مفصلی زیرپوستی یا آرنجی: این کیسه بین آرنج و بافت پیوندی پوششدهنده این بخش قرار دارد.
رباطهای دو طرف کپسول (میانی و جانبی) استحکام استخوانها در این مفصل را افزایش میدهند. رباط موازی زند زبرین از اپیکوندیل جانبی هومروس شروع و با رباط حلقوی زند زبرین ادغام میشود. رباط موازی زندی زیرین از اپیکوندیل میانی هومروس شروع و به زائده کورونوئید و زائده آرنجی زند زیرین متصل میشود.
مفاصل زند زیرین زند زبرین
مفصلهای زند زیرین-زند زبرین نزدیک و دور بین دو استخوان دراز ساعد قرار دارد. محل قرارگیری مفصل پروکسیمال یا نزدیک دقیقا زیر آرنج است و با این مفصل کپسول مشترک دارد. مفصل نزدیک بین سر زند زبرین و شیار زندبرین در استخوان زند زیرین تشکیل میشود. مفصل دیستال یا دور دقیقا بالای مچ دست قرار دارد و بین شیار زند زیرین در استخوان زند زبرین و سر زند زیرین تشکیل میشود. این دو مفصل میلهای در چرخش رو به بالا و پایین ساعد نقش دارند.
- مفصل زند زیرین-زند زبرین پروکسیمال: رباط حلقوی زند زبرین این استخوان داخل کپسول مفصل قرار دارد و سر این استخوان را در محل مفصل نگه میدارد. حرکت چرخشی استخوانها در این مفصل با چرخش سر زند زبرین داخل رباط حلقوی ایجاد میشود.
- مفصل زند زیرین-زند زبرین دیستال: رباطهای پشتی، جلویی و دیسک غضروفی سه ساختار مهم این مفصل هستند. رباطها استحکام مفصل را افزایش میدهند و دیسک غضروفی زند زیرین و زبرن را در حرکات دست کنار هم نگه میدارد. به علاوه صفحه غضروفی این مفصل را از مفصل مچ دست جدا میکند. برای حرکت ساعد در این مفصل، بخش جلویی شیار زند زیرین در استخوان زند زبرین روی سر زند زیرین میلغزد.
مفصل مچ دست
مفصل مچ دست، زند زبرین-مچ یا «رادیوکارپال» (Radiocarpal Joint) یکی دیگر از مفصلهای کپسولدار اندام فوقانی است که بین ساعد و کف دست قرار دارد. بخش دیستال این مفصل بین ردیف نزدیک استخوانهای مج به جز استخوان نخودی و بخش پروکسیمال این مفصل بین انتهای دور زند زبرین و دیسک غضروفی ایجاد میشد. زند زیرین در تشکیل مفصل مچ دست شرکت نمیکند. کپسول این مفصل مثقل سایر مفاصل کپسولدار اندام فوقانی از لای خارجی فیبروزی و غشای مفصلی ترشحکننده مایع مفصلی تشکیل شده است. این مفصل در باز، خم، نزدیک و دور شدن مچ از محور بدن نقش دارد. چهار رابط اصلی یه افزایش استحکام این مفصل کمک میکنند.
- رباط زند زبرین-مچ کفی: این رباط سمت جلویی (کف دست) زند زبرین شروع میشود و از دو ردیف استخوانهای مچ عبور میکند. این رباط علاوه بر افزایش استحکام مفصل، حرکت همزمان مچ و ساعد در چرخش خارجی را ممکن میکند.
- رباط زند زبرین-مچ دورسال: این رباط از سمت پشتی (روی دست) زند زبرین شروع میشود و از دو ردیف استخوانهای مچ عبور میکند. این رباط علاوه بر افزایش استحکام مفصل، حرکت همزمان مچ و ساعد در چرخش داخلی را ممکن میکند.
- رباط موازی زند زیرین: این رباط بین زائده نیزهای زند زبرین و استخوانهای ردیف اول مچ (سهگوش و نخودی) قرار دارد. این رباط خم شدن خارجی مچ را محدود میکند.
- رباط موازی زند زبرین: این رباط بین زائده نیزهای زند زبرین و استخوانهای ردیف اول مچ (اسکافوئید و تراپزیوم) قرار دارد. این رباط خم شدن داخلی مچ را محدود میکند.
عضلات اندام فوقانی
اسکلت استخوانی اندام فوقانی بدون کمک ماهیچههای قادر به حرکت دادن این اندام نیست. انقباض ماهیچههای اسکلتی ناحیه سینه، شانه، بازو، ساعد و کف دست نیروی لازم برای حرکت دادن اهرمها (استخوانها) اندام فوقانی را فراهم میکند.
عضلات سینه
چهار عضله ناحیه سینه یا «پکتوریال» (Pectoral Region) جلوی دندهها قرار میگیرند و نیروی آنها به بازو منتقل میشود. «عضلههای سینهای بزرگ» (Pectoralis Major)، «سینهای کوچک» (Pectoralis Minor)، «دندهای قدامی» (Serratus Anterior) و «زیرترقوهای» (Subclavius) بافت ماهیچهای این بخش از اندام فوقانی را میسازنند.
- عضله سینهای بزرگ: این عضله بادبزنی شکل سطحیترین عضله ناحیه سینهاغی است که از یک سر جناغی (بخش جلویی جناغ، بخش بالایی غضروف دنده ششم و غلاف ماهیچه مورب خارجی) و یک سر ترقوهای (بخش میانی ترقوه) تشکیل میشود. انتهای دور این دو ماهیچه به شیار داخل برجستگیهای هومروس متصل میشود. انقباض این ماهیچهها به دور و نزدیک شدن بازو از بدن و چرخش اندام فوقانی به داخل کمک میکند. به علاوه سر ترقوهای این ماهیچهها در خم کردن اندام فوقانی نقش دارد.
- عضله سینهای کوچک: عضله سینهای کوچک زیر عضله سینهای بزرگ قرار دارد. این دو عضله شکل بخش جلویی قفسه سینه را تعیین میکنند. عضله سینهای کوچک از دندههای سوم تا پنجم شروع و به زائده کوراکوئید (غرابی) شانه متصل میشود. این عضله با پایین و جلو کشیدن استخوان شانه، جایگاه آن را پشت قفسه سینه ثابت میکند.
- عضله دندهای قدامی: عضله دندهای قدامی در بخشهای جانبی قفسه سینه قرار دارد و بخش میانی زیر بغل را تشکیل میدهد. نوارهای ماهیچهای این بافت از بخش جانبی دندههای ۱ تا ۸ شروع و به سطح دندهای سمت میانی استخوان شانه متصل میشوند. انقباض این ماهیچهها به بالا رفتن ۹۰ درجه بازو کمک میکند. به علاوه این عضلات جایگاه استخوان شانه نسبت به دندهها را ثابت نگه میدارند.
- عضله زیرترقوهای: این عضله کوچک در محور افقی دقیقا زیر ترقوه قرار دارد و از آسیب بافت عصبی و رگهای زیری جلوگیری میکند. عضله ترقوهای از محل اتصال دنده اول با غضروف شروع و به سطح پایینی یک سوم انتهایی بخش میانی استخوان ترقوه متصل میشود. این عضله استخوان ترقوه را در جای خود نگه میدارد.
عضلات شانه
انقباض عضلات شانه نقش مهمی در حرکت اندام فوقانی دارد. این عضلات شکل شانه را تعیین میکنند و به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند. عضلات خارجی از تنه شروع و به استخوانهای ترقوه، شانه و هومروس متصل میشوند. عضلات داخلی از شانه یا ترقوه شروع و به هومروس متصل میشوند.
عضلات خارجی پشتی تنه قرار دارند و به دو دسته سطحی و عمقی تقسیم میشوند. ماهیچههای «ذوزنقهای» (Trapezius) و «پشتی بزرگ» (Latissimus Dorsi)، عضلات سطحی هستند که زیر پوست پشت بدن قرار دارند و عضلات «گوشهای شانه» (Levator Scapulae) و «متوازی الاضلاع» (Rhomboids)، عضلات عمقی پشت تنه هستند که زیر عضله ذوزنقهای قرار دارند.
- عضله ذوزنقهای: این عضله چهار ضلعی صاف بخش زیادی از سطح پشت دو طرف بدن را به خود اختصاص میدهد. عضله ذوزنقهای از جمجمه، رباط پشت گردن یا «رباط نوچال» (Nuchal Ligament) و خار پشتی () مهرههای C7-T12 شروع و به ترقوه، زائده آکرومیون و خار شانه متصل میشود. انقباض نوارهای بالایی این عضله به بالا کشیده شدن و چرخش استخوان شانه در نزدیک شدن بازو به بدن نقش دارد. انقباض نوارهای میانی این عضله به عقب کشیدن استخوان شانه و نوارهای پایینی به پایین کشیدن این استخوان کمک میکند.
- عضله پشتی بزرگ: عضله پشتی بزرگ از بخشهای پایینی تنه (خار پشتی مهرههای T7-T12، تاج ایلیاک، کمربند سینهای-کمری و سه دنده پایینی) شروع میشود و بخش وسیعی از سطح پایینی پشت را به خود اختصاص میدهد. تمام فیبرهای ماهیچهای این بافت بهوسیله یک تاندون مشترک به شیار داخل برجستگیهای هومروس متصل میشود. این عضله در باز شدن، خم شدن و چرخش اندام فوقانی در جهت میانی نقش دارد.
- عضلات گوشهای یا بالابرنده کتف: این عضله نواری از خار کناری مهرههای C1-C4 شروع و به سمت میانی استخوان شانه (اسکاپولا) متصل میشود. انقباض این عضله به بالا کشیدن اسکاپولا کمک میکند.
- عضله متوازی الاضلاع: دو عضله متوازی الاضلاع کوچک و بزرگ در بخش بالایی-پشتی ستون مهرهها قرار دارند. عضله متوازی الاضلاع کوچک از خار پشتی مهرههای T2-T5 شروع و به بخش میانی استخوان کتف (بین خار شانه و زاویه پایینی) متصل میشود. عضله متوازی الاضلاع کوچک از خار پشتی مهرههای C7-T1 شروع و به بخش میانی استخوان شانه (همسطح با خار شانه) متصل میشود. انقباض این دو عضله در عقب کشیدن و چرخش اشتخوان شانه نقش دارد.
عضلات داخلی شانه که به گروه شانهای-بازویی نیز شناخته میشوند، از شش عضله تشکیل شدهاند که زیر عضات سطحی شانه قرار میگیرند. عضله دلتوئید (Deltoid)، عضله گرد بزرگ (Teres Major) و چهار عضله گرداننده شانه یا «روتاتور کاف» (Rotator Cuff Muscles) بافت ماهیچهای این بخش از اندام فوقانی را تشکیل میدهند.
- عضله دلتوئید: قاعده این عضله مثلثی سمت گردن قرار دارد. عضله دلتوئید به سه قسمت جلویی، پشتی و میانی تقسیم میشود که فیبرهای ماهیچهای آن عملکرد متفاوتی دارند. این عضله از یکسوم جانبی استخوان ترقوه، زائده آکرومیون و خار شانه شروع و به برجستگی دلتوئید بخش جانبی هومروس متصل میشود. انقباض فیبرهای ماهیچهای جلویی در خم کردن و چرخش داخلی، انقباض فیبرهای پشتی در باز کردن و چرخش خارجی و فیبرهای میانی در نزدیک کردن بازو به بدن نقش دارند.
- عضله گرد بزرگ: عضله گرد بزرگ مرز پایینی فضای چهارگوش را تشکیل میدهد. فضای چهارگوش، فاصلهای است که عصب زیر بغل و بخش پشتی قوس سرخرگ هومروس برای رسیدن به استخوان شانه از آن عبور میکنند. عضله گرد بزرگ از سطح پشتی زاویه پایینی استخوان شانه شروع و به لبه میانی شکاف داخل برجستگیهای هومروس متصل میشود. انقباض این عضله در خم و باز شدن شانه و چرخش داخلی بازو نقش دارد.
- عضلات روتاتور کاف: عضلات فوق خاری، تحت خاری، تحت کتفی و گرد کوچک، چهار عضله روتاتور کاف هستند که از بخشهای مختلف شانه شروع و به سر هومروس متصل میشوند. استراحت این ماهیچهها با کشیدن سر هومروس سمت حفره گلنوئید، استحکام مفصل شانه یا گلنوهومرال افزایش می دهد. به علاوه هر یک از این ماهیچهها در بخشی از حرکت اندام فوقانی نقش دارند.
- عضله فوق خاری: این عضله از گودی بالای خار شانه شروع و به برجستگی بزرگتر هومروس ممتصل میشود. انقباض این ماهیچه در نزدیک شدن ۰-۱۵ درجهای بازو به بدن نقش دارد. همچنین در چرخش ۱۵-۹۰ درجه به عضله دلتوئید کمک میکند.
- عضله تحت خاری: این عضله از حفره پایین خار شانه (سطح دندهای اسکاپولا) شروع و به برجشتگی بزرگتر هومروس متصل میشود. انقباض این عضله به چرخش خارجی بازو کمک میکند.
- عضله تحت کتفی: این عضله از حفره زیرشانهای (سطح دندهای اسکاپولا) شروع و به برجستگی کوچکتر هومروس متصل میشود. انقباض این عضله به چرخش داخلی بازو کمک میکند.
- عضله گرد کوچک: این عضله از سطح پشتی اسکاپولا (نزدیک بخش جانبی) شروع و به برجستگی بزرگتر هومروس متصل میشود. انقباض این عضله به چرخش خارجی بازو کمک میکند.
عضلات بازو
بازو بخشی از اندام فوقانی است که بین مفضل شانه و مفضل آرنج قرار دارد. سه عضله بازو در بهش جلویی (عضله دوسر بازو، عضله بازویی و عضله غرابی-بازویی) و یک عضله آن (عضله سهسر بازو) در بخش پشتی قرا ردارد.
- «عضله دوسر بازو» (Biceps Brachii): این ماهیچه کنار بخش جلویی استخوان هومروس قرار دارد اما به آن متصل نمیشود. سر بلند این ماهیچه از برجستگی بالای گلنوئید (اسکاپولا) و سر کوتاه آن از زائده کوراکوئید (اسکاپولا) شروع میشود. هر دو سر این ماهیچه به برآمدگی زند زبرین و غلاف پیوندی ساعد متصل میشود. انقباض این ماهیچه به باز کردن ساعد (جهتی که کف دست رو به بالا است) و خم شدن بازو در مفصل آرنج و شانه کمک میکند.
- عضله بازویی یا «براکیالیس» (Brachialis): این عضله زیر عضله دوسر و پایینتر از سایر عضلات بازو قرار دارد. این عضله از سطح میانی و جانبی شفت هومروس شروع و به برآمدگی زند زیرین (دقیقا زیر مفصل آرنج) متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم شدن بازو در مفصل آرنج کمک میکند.
- عضله «غرابی-بازویی» (Coracobrachialis): این عضله زیر عضله دوسر قرار دارد و از زائده کوراکوئید (غرابی) شروع میشود. عضله غرابی-بازویی پس از عبور از زیر بغل سمت میانی شفت هومروس (همسطح برجستگی دلتوئید) متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم کردن بازو در مفصل شانه کمک و نیروی کمی برای دور شدن بازو از بدن فراهم میکند.
- عضله «سهسر بازو» (Triceps Brachii): سر بلند این عضله از برآمدگی زیرگلنوئید، سر جانبی و میانی آن از بالا و پایین شیار زند زبرین شروع میشوند. اما یک تاندون خروجی از این ماهیچه به زائده آرنجی زند زیرین متصل میشود. انقباض این ماهیچه به باز شدن بازو در مفضل آرنج کمک میکند.
عضلات ساعد
ساعد بخشی از اندام فوقانی است که بین مفصل آرنج و مفصل مچ دست قرار میگیرد. زند زیرین و زبرین دو استخوان اصلیاین بخش هستند که به کمک ماهیچههای جلویی و پشتی به حرکت این بخش کمک میکنند. ماهیچههای جلویی به سه دسته سطحی، بینابینی و عمقی، و عضلات پشتی ساعد به دو دسته سطحی و عمقی تقسیم میشوند. به طور کلی انقباض عضلات جلوی ساعد به چرخش این بخش از اندام فوقانی، خم کردن انگشتان و مچ دست و انقباض ماهیچههای پشتی ساعد به باز شدن مچ و انگشتان دست کمک میکند. بین این لایههای عضلانی غشایی از جنس بافت پیوندی قرار دارد.
- ماهیچههای سطحی جلوی ساعد: ماهیچه «خمکننده زند زیرین-مچ» (Flexor Carpi Ulnaris)، »کف دستی بلند» (Palmaris Pongus)، «خمکننده زند زبرین-مچ» (Flexor Carpi Radialis) و درونگردان گرد یا «پروناتور ترس» (Pronator Teres) زیر پوست ساعد قرار دارند.
- ماهیچه خمکننده زند زیرین-مچ: سر هومروسی این عضله از اپیکوندیل میانی هومروس و سر زند زیرین آن از زائده آرنجی این استخوان شروع و تاندون خروجی از این ماهیچه به استخوان نخودی (پیسیفرم)، قلاب هامیتات مچ و بخش نزدیک پنجمین استخوان متاکارپال متصل میشود. انقباض این ماهیچه در خم و نزدیک کردن مچ به بدن نقش دارد.
- ماهیچه کف دستی بلند: این ماهیچه که در همه افراد وجود ندارد از اپیکوندیل میانی شروع و به رتیکولوم خمکننده مچ متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم کردن مچ کمک میکند.
- ماهیچه خمکننده زند زبرین-مچ: این ماهیچه که از اپیکوندیل میانی شروع و تاندون خروجی از این ماهیچه به سر نزدیک دومین و سومین استخوان متاکارپال متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم و دور کردن مچ از بدن کمک میکند.
- ماهیچه درونگردان گرد: این ماهیچه از اپیکوندیل میانی و زائده کورونوئید زند زیرین شروع و به وسط شفت زند زبرین (سمت جانبی) متصل میشود. انقباض این ماهیچه به چرخش ساعد کمک میکند.
- ماهیچههای بینابینی جلوی ساعد: ماهیچه «خمکننده انگشتان دست سطحی» (Flexor Digitorum Superficialis) بین عضلات سطحی و عمقی قرار دارند. یک سر این ماهیچه از اپیکوندیل میانی هومروس و سر دیگر آن از شفت زند زبرین شروع و چهار تاندون خروجی آن با عبور از کانال کارپال به بخش نزدیک چهار انگشت (۲ تا ۵) دست متصل میشوند. انقباض این ماهیچه به خم شدن استخوانها در مفصل متاکارپال، بین بندی و مچ کمک میکند.
- ماهیچههای عمقی جلوی ساعد: ماهیچههای «بلند خمکننده شست» (Flexor Pollicis Longus)، «عمقی خمکننده انگشتان» (Flexor Digitorum Profundus) و درونگردان چهار گوش یا «پروناتور کواردس» (Pronator Quadratus) در بخشهای عمقی ساعد قرار دارند.
- ماهیچههای بلند خمکننده شست: این عضله از سطح پشتی زند زبرین شروع میشود و روی غشای بین استخوانی قرار میگیرد. تاندون خروجی این عضله به بخش نزدیک آخزین بند شست متصل میشود. انقباض این عضله به خم شدن شست در مفصل متاکارپال-انگشت و بینبندی کمک میکند.
- ماهیچه عمقی خمکننده انگشتان: این ماهیچه از بخش جانبی زند زیرین شروع و چهار تاندون خروجی آن با عبور از کانال کارپال به بند دور انگشت دوم تا پنجم متصل میشود. عضله خمکننده عمقی انگشتان تنها عضلهای است که در خم شدن مفصل بینبندی دور شرکت میکند. به علاوه انقباض این عضله به خم شدن مفصل متاکارپال-انگشت و مچ کمک میکند.
- ماهیچه درونگردان چهار گوش: این عضله مربعی زیر تاندون ماهیچه عمقی خمکننده انگشتان و ماهیچه بلند خمکننده شست قرار دارد. ماهیچه پروناتور گواردس از سطح جلویی زند زیرین شروع و به سطح جلویی زند زبرین متصل میشود. انقباض این ماهیچه به چرخش ساعد کمک میکند.
- ماهیچههای سطحی پشت ساعد: بافت ماهیچهای این بخش از اندام فوقانی مجموعهای از هفت ماهیچه مختلف است که چهار آن از تاندون مشترکی در اپیکوندیل جانبی شروع میشوند. «عضلات بازویی-زند زبرین» (Brachioradialis)، «بلند و کوتاه بازکننده زند زبرین» (Extensor Carpi Radialis Longus and Brevis)، «بازکننده اشتراکی انگشتان» (Extensor Digitorum Communis)، «بازکننده انگشت کوچک» (Extensor Digiti Minimi)، «بازکننده مچ-زند زیرین» (Extensor Carpi Ulnaris)، «سهگوش آرنجی» (Anconeus) در این بخش از ساعد قرار دارند.
- عضله بازویی-زند زبرین: محل شروع (Origin) و عصبرسانی این عضله شبیه ماهیچههای بازکننده اما نقش آن خم کردن آرنج است. این عضله از لبه جانبی کوندیل بالایی در بخش پروکسیمال استخوان هومروس شروع میشود و به بخش دور زند زبرین متصل میشود. انقباض این ماهیچه به خم شدن ساعد در مفصل آرنج کمک میکند.
- عضلات بلند و کوتاه بازکننده زند زبرین: این دو عضله سمت جانبی پشت ساعد قرار دارند و انقباض آنها سبب باز و دور شدن مچ از بدن میشود. عضله بلند بازکننده از کوندیل بالایی (لبه جانبی) و عضله بازکننده کوتاه از اپیکوندیل جانبی هومروس شروع و تاندون خروجی آنها به دومین و سومین استخوان متاکارپال متصل میشود.
- عضله بازکننده مشترک انگشتان: عضله مشترک، ماهیچه اصلی بازکننده انگشتان دست است. این عضله از اپیکوندیل جانبی شروع و تاندون خروجی آن در انتهای ساعد به چهار شاخه تقسیم میشود. هر شاخه به غلاف پیوندی بازکننده انگشتان (دوم تا پنجم) متصل میشود. انقباض این عضله سبب بازشدن انگشتان در مفصل متاکارپال-انگشت و بینبندی میشود.
- عضله بازکننده انگشت کوچک: این عضله بین ماهیچههای بازکننده انگشت قرار دارد و از اپیکوندیل جانبی هومروس شروع میشود. تاندون این ماهیچه همراه تاندون ماهیچه مشترک بازکننده به غلاف پیوندی انگشت پنجم متصل میشود. انقباض با باز شدن انگشت کوچک و مچ همراه است.
- عضله بازکننده مچ-زند زیرین: این عضله از اپیکوندریل جانبی هومروس شروع و به بخش نزدیک پنجمین استخوان متاکارپال متصل می شود. وظفه این عضله کمک به باز و دور شدن مچ از بدن است.
- عضله سهگوش آرنجی: این عضله از اپیکوندیل جانبی شروع و به سطح پشتی و جانبی زائده آرنجی متصل میشود. این ماهیچه در باز شدن و افزایش استحکام مفصل آرنج نقش دارد. این ماهیچه در چرخش ساعد، زند زیرین را از بدن دور میکند.
- ماهیچههای عمقی پشت ساعد: عضلات برونگردان یا «سوپیناتور» (Supinator)، «بلند دورکننده شست» (Abductor Pollicis Longus)، «کوتاه بازکننده شست» (Extensor Pollicis Brevis)، «بلند بازکننده شست» (Extensor Pollicis Longus) و «بازکننده انگشت اشاره» (Extensor Indicis)، بافت ماهیچهای این اندام فوقانی را تشکیل میدهند.
- عضله برونگردان: یک سر این عضله از اپیکوندیل جانبی هومروس و سر دیگر آن از سطح پشتی زند زیرین شروع و تاندون مشترک آنها به سطح پشتی زند زبرین متصل میشود. انقباض این عضله به چرخش سطح جلویی ساعد کمک میکند.
- عضله بلند دورکننده شست: این عضله از غشای بین استخوانی و کنار سطح پشتی زند زیرین-زبرین شروع و تاندون خروجی آن به انتهای نزدیک اولین استخوان متاکارپال متصل میشود. وظیفه این ماهیچه دور کردن شست از محور عمودی بدن است.
- عضله کوتاه بازکننده شست: این عضله سمت میانی و زیر عضله بلند دور کننده قرار دارد. عضله کوتاه بازکننده از سطح پشتی زند زبرین و غشای بین استخوانی شروع و به انتهای بند نزدیک استخوان شست متصل میشود. وظیفه این عضله باز کردن شست در مفصل متاکارپال-مچ و متاکارپال-انگشت است.
- عضله بلند بازکننده شست: این عضله از سطح پشتی زند زیرین شروع و به بند دور شست متصل میشود. انقباض این عضله به باز شدن شست در مفصلهای متاکارپال-مچ، متاکارپال-انگشت و دورنبندی کمک میکند.
- عضله بازکننده انگشت اشاره: این ماهیچه از سطح پشتی زندزیرین و پایینتر از عضله بلند بازکننده شست شروع و تاندون آن به غلاف پیوندی انگشت اشاره متصل میشود. انقباض این عضله به باز شدن انگشت اشاره کمک میکند.
عضلات کف دست
بافت ماهیچه کف دست مثل بافت ماهیچه کف پا از عضلات داخلی و خارجی تشکیل میشود. عضلات داخلی در سطح جلویی و پشتی ساعد قرار دارند و انقباض آنها با مشت شدن دست همراه است. ماهیچههای خارجی سایر حرکات کف دست را کنترل میکنند. این عضلات را در چهار قسمت «کف دست» (Thenar Muscles)، «برجستگی هیپوتنار» (Hypothenar Muscles)، انگشتها و بین متاکارپال قرار دارند.
- عضلات کف دست: سه ماهیچههای دوکی این قسمت (عضلات متقابله، کوتاه دورکننده و کوتاه خمکننده) کنار سطح نزدیک بند اول شست قرار دارند و شکم آنها «برجستگی کف دست» (Thenar Eminence) را تشکیل میدهد.
- عضله متقابله: عضله متقابله، روبهرو کننده یا اوپونن از برآمدگی استخوان تراپزیوم مچ شروع و به سطح جانبی اولین استخوان متاکارپال متصل میشود. انقباض این عضله با خم کردن شست در مفصل متاکارپال-مچ کمک میکند بند اول شست را به چهار انگشت دیگر بچسبانید.
- عضله کوتاه دورکننده شست: این عضله از برآمدگی استخوانهای اسکافوئید و تراپزیوم مچ شروع و به سمت جانبی بند نزدیک شست متصل میشود. این ماهیچه شکل بخش جانبی-جلویی برآمدگی کف دست را میسازد. انقباض این ماهیچه با دور شدن شست از محور عمودی بدن همراه است.
- عضله کوتاه خمکننده شست: این عضله شکل بخش میانی برآمگی کف دست را میسازد. عضله کوتاه از برآمدگی استخوان تراپزیوم مچ و رتیکولوم خمکننده شروع و به سطح پایه بند نزدیک شست متصل میشود. وظیفه این عضله خم کردن شست در مفصل متاکارپال-انگشت است.
- عضلات هیپوتنار: عضلات هیپوتنار برآمدگی سمت میانی (پایین انگشت کوچک) کف دست را میسازند. عضلات «متقابله انگشت کوچک» (Opponens Digiti Minimi)، «دورکننده انگشت کوچک» (Abductor Digiti Minimi)و «کوتاه خمکننده انگشت کوچک» (Flexor Digiti Minimi Brevis) در این بخش از اندام فوقانی قرار دارند.
- عضله متقابله انگشت کوچک: این ماهیچه زیر سایر مماهیچههای هیپوتنار قرار دارد. عضله متقابله انگشت کوچک از قلاب استخوان هامیات مچ و رتیکولوم خمکننده شروع و تاندون آن به سمت میانی پنجمین استخوان متاکارپال متصل میشود.
- عضله دورکننده انگشت کوچک: این عضله سطحیتزین عضله هیپوتنار است که از استخوان نخودی و تاندون مچ-زند زیرین شروع میشود. تاندون خروجی عضله دورکننده انگشت شست به بند نزدیک انگشت کوچک متصل میشود. انقباض این ماهیچه با دور شدن انگشت کوچک از محور بدن همره است.
- عضله کوتاه خمکننده انگشت کوچک: این عضله سمت جانبی عضله دورکننده کوچک قرار میگیرد و از قلاب استخوان هامیات در مچ و کنار رتیکولوم خمکننده شروع میشود. تاندون خروجی این عضله به سطح پایه بند نزدیک انگشت کوچک متصل میشود. وظیفه این ماهیچه خم کردن انگشت کوچک در مفصل متاکارپال-انگشت است.
- عضلات انگشتها: چهار عضله اسکلتی این بخش تاندونهای بازکننده دست را به تاندونهای خمکننده وصل میکنند. هر عضله انگشتی یا لومبریکال از یک تاندون عضله عمقی خمکننده انگشت شروع میشود و به غلاف پیوندی دورکننده متصل میشود. عضله انگشت دوم و سوم از نوع یونیپنات یا تکپر و عضله انگشت چهارم و پنجم از نوع بیپنات یا دوپر است. وظیفه این عضلات خم کردن انگشتان در مفصل متاکارپال-انگشت و مفصل بینبندی است.
- عضلات بین متاکارپال: این عضلات که بین استخوانهای متاکارپال قرار دارند به دو گروه دورسال و کفی تقسیم میشوند.
- چهار عضله دوپری دورسال از سطح جانبی و میانی استخوانهای متاکارپال شروع میشوند و به غلاف ماهیچه بازکننده ؟ بند نزدیک هر انگشت متصل میشوند. وظیفه این ماهیچهها دور کردن انگشتان از محور عمودی بدن است. به علاوه خم شدن انگشت در مفصل متاکارپال-انگشت و باز شدن آن در مفصل بینبندی را کمک میکنند.
- سه عضلات تکپری کفی از سطح میانی یا جانبی استخوان متاکارپال شروع و به غلاف پیوندی بازکننده و بند نزدیک انگشت متصل میشوند. وظیفه این عضلات نزدیک کردن بند انگشتان به محور عمودی بدن است. به علاوه خم شدن انگشت در مفصل متاکارپال-انگشت و باز شدن آن در مفصل بینبندی را کمک میکنند.
گردش خون اندام فوقانی
فعالیت هیچ یک از اندامهای بدن انسان بدون سیستم گردش خون امکانپذیر نیست. تمام مولکولهای لازم برای تولید انرژی (کربوهیدرات و چربیها)، مولکولهای تنظیمی (هورمونها) و اکسیژن بهوسیله این جریان به بافتهای مختلف منتقل میشود. سرخرگ زیر ترقوه، زیر بغل، بازویی، زند زبرین و زند زیرین، پنج سرخرگ اصلی است که خون با فشار اکسیژن بالا را به بخشهای مختلف اندام فوقانی منتقل میکند. این خون پس از انتقال مواد غذایی و اکسیزن به بافت و دریافت دیاکسیدکربن و مواد زائد بهوسیله سیاهرگها (وریدها) سطحی و عمقی به قلب برمیگردد. پروتئینهای خارج شده از پلاسما و باقیماندههای سلولی این بخش بهوسیله رگهای لنفاوی سطحی و عمقی به سیستم لنفاوی برمیگردد.
سرخرگ زیر ترقوه
سرخرگ زیرترقوه، اولین سرخرگ تغذیهکننده اندام فوقانی است. سمت راست این سرخرگ از «بزرگسرخرگ بازویی-سری» (Brachiocephalic Trunk) شروع و سمت چپ آن مستقیما از آئورت منشعب میشود. این سرخرگ از زیر استخوان ترقوه عبور میکند و به زیر بغل میرسد. این سرخرگ را بر اساس موقعیت آن نسبت به عضلات گردنی جلویی به سه بخش تقسیم میکنند.
- بخش اول به قسمت زیر ترقوه تا ناحیه میانی عضله گردنی جلویی گفته میشود.
- بخش دوم به قسمتی که پشت ناحیه جلویی ماهیچه گردن قرار دارد، گفته میشود.
- بخش سوم بین ناحیه جانبی ماهیچه جلویی گردن تا ناحیه جانبی اولین دنده گفته میشود.
سرخرگ زیر بغل
سرخرگ زیر بغل، زیر عضله سینهای کوچک قرار دارد. غلاف زیربغلی (پوششی از بافت پیوندی) این سرخرگ و سه عصب شبکه بازویی را کنار هم قرار میدهد. این سرخرگ را بر اساس موقعشت آن نسبت به عضلع سینهای کوچک به سه قسمت تقسیم میکنند.
- بخش اول نزدیک عضله سینهای کوچک قرار دارد و سرخرگ بالایی سینه از آن منشعب میشود.
- بخش دوم پشت عضله سینهای کوچک قرار دارد. سرخرگهای سینهای-آکرومیون و سینهای جانبی از این سرخرگ منشعب میشوند.
- بخش سوم پایین عضله سینهای کوچک قرار دارد. سرخرگ زیرشانهای، قوس جلویی و قوس پشتی سرخرگ بازویی از این سرخرگ منشعب می شوند.
سرخرگ بازویی
سرخرگ بازویی بخشی پایینی سرخرگ زیر بغل است که از مرز پایینی عضله گرد بزرگ عبور شروع میشود. انشعاب سرخرگ عمقی دقیقا زیر عضله گرد بزرگ از این سرخرگ جدا شده و همراه اعصاب زند زبرین در شیار زندزبرین (هومروس) ماهیچههای پشتی بازو (ازجمله ماهیچه سهسر بازویی) را تغذیه میکند. این سرخرگ با پیوستن به شبکه خونی آرنج پایان مییابد. سرخرگ بازویی اصلی در حفره مثلثی (زیر غلاف پیوندی عضله دوسر) دو شاخه زند زبرین و زند زیرین را ایجاد میکند.
سرخرگ ساعد
سرخرگ زند زیرین و زند زبرین، دو سرخرگ ساعد هستند که از انشعاب سرخرگ بازویی به وجود میآیند. این دو سرخرگ قوس بالایی کف دست و قوس عمقی کف دست را تشکیل میدهند.
- سرخرگ زند زبرین: این سرخرگ خون مورد نیاز ناحیه جانبی-پشتی ساعد را تامین میکند و بخشی از شبکه سرخرگی اطراف مفصل آرنج و مفصل مچ دست را تشکیل میدهد.
- سرخرگ زند زیرین: این سرخرگ خون مورد نیاز ناحیه میانی-جلویی ساعد را فراهم میکند و بخشی از شبکه رگی اطراف مفصل آرنج را تشکیل میدهد. سرخرگهای بین استخوانی جلویی و پشتی از سرخرگ زند زیرین منشعب میشوند که ساختارهای عمقی این بخش از اندام فوقانی را تغذیه میکنند.
سرخرگ کف دست
شبکه وسیعی از سرخرگها در کف دست قرار دارد که از سرخرگهای ساعد منشعب میشوند. به همین دلیل حتی در شرایطی که فشار زیادی به این بخش از اندام تحتانی وارد میشود، مثل مواقعی که مشت خود را محکم بستهاید، جریان خون بافتها قطع نشود. سرخرگ زند زیرین از بخش جلویی رتیکولوم خمکننده و ناحیه جانبی اعصاب زند زیرین وارد کف دست میشود. شاخههای عمقی کف دست از این سرخرگ منشعب میشوند و در ناحیه جانبی قوس بالایی را تشکیل میدهد.
سرخرگ زند زبرین از کف «اسنافباکس مچ» (Anatomical Snuffbox) وارد کف دست میشود، سمت میانی میچرخد و از بین سر عضلات نزدیککننده شست عبور میکند. انشعابات این سرخرگ خون مورد نیاز شست، انگشت اشاره و بخشی از قوس بالایی کف دست را تامین میکند و سپس قوس عمقی را تشکیل میدهد.
قوس یالایی کف دست جلوی تاندون خمکننده و زیر غشای پیوندی کف دست قرا ردارد. انشعابات این سرخرگ کوچک خون مورد نیاز انگشتان دوم تا پنجم دست را تامین میکند. اما قوس عمقی زیر تاندون خمکننده قرار دارد و علاوه بر انگشتان، خون مورد نیاز بافتها در مفصل مچ را تامین میکند.
سیاهرگ های سطحی
سیاهرگهای سری و بازویی دو سیاهرگ اصلی هستند که در بافت زیرجلدی اندام فوقانی قرار دارند. سیاهرگ بازویی از شبکه سیاهرگی پشتی شروع میشود و در ناحیه میانی اندام فوقانی پایین میآید. این ورید در مرز ماهیچه گرد بزرگ وارد بازو میشود و پس از ادغام شدن با ورید بازویی عمقی، سیاهرگ زیر بغلی را تشکیل میدهد. سیاهرگ سری مثل سیاهرگ بازویی از شبکه سیاهرگی بازو منشعب میشود. این ورید از ناحیه جلویی-جانبی اندام فوقانی پایین میآید و از بخش جلویی آرنج عبور میکند. ورید سری در شانه از بین عضله دلتوئید و عضله سینهای بزرگ (شیار دلتوئید-سینه) میگذرد و از راه مثلث ترقوه-سینه وارد زیر بغل میشود. این دو سیاهرگ بهوسیله سیاهرگ حفره مثلثی میانی به هم متصل میشوند.
سیاهرگ های عمقی
سیاهرگهای عمقی اندام فوقانی زیر بافت پیوندی و دو طرف سرخرگ این بخش از بدن قرار دارند. به همین دلیل همنام سرخرگها هستند. سیاهرگهای بازویی بزرگترین سیاهرگ اندام فوقانی هستند که دو طرف سرخرگ بازویی قرار میگیرند و ضربان سرخگ به حرکت خون در آنها کمک میکند. سیاهرگهای نفوذکننده این سیاهرگها را به سیاهرگهای سطحی متصل میکنند.
رگ های لنفاوی اندام فوقانی
رگهای لنفاوی سطحی و عمق، پلاسمای اضافی خارج شده از سرخرگها را از اندام فوقانی خارج و به گرههای لنفاوی این بخش میرسانند. رگهای لنفاوی سطحی اندام فوقانی از شبکه لنفاوی در پوست کف دست شروع میشود و همراه سیاهرگهای سطحی در بازو بالا میرود.
- رگهای همراه سیاهرگ بازویی لنف خود را به گرههای لنفاوی حفره مثلثی تخلیه میکنند. این گرهها سمت میانی سیاهرگ و بخش بالایی اپیکوندیل میانی هومروس قرار دارند. رگهای لنفاوی خروجی از این گرهها لنف را به گرههای لنفاوی زیر بغل منتقل میکنند.
- بیشتر رگهای لنفاوی همراه سیاهرگ سری برای رسیدن به گرههای لنفاوی زیر بغل از عرض بازو و شانه عبور میکند. تعداد کمی از این رگها لنف را به گرههای لنفاوی مثل دلتوئید-سینهای منتقل میکنند.
رگهای لنفاوی عمقی کنار سیاهرگهای عمقی اصلی (سیاهرگهای بازویی، زند زبرین و زند زیرین) قرار دارند. این رگها لنف خود را به گرههای هومروس-زیر بغل تخلیه میکنند. وظیفه این رگها بازجذب لنف بافت پیوندی (کپسول مفصل، غلاف پیوندی ماهیچه و تاندونها) و ماهیچهای این بخش از اندام فوقانی است.
گره های لنفاوی اندام فوقانی
بخش اصلی گرههای لنفاوی اندام فوقانی و تنه در پنج ناحیه زیر بغلی قرار دارند.
- گرههای لنفاوی سینهای (جلویی): سه تا پنچ گره در دیواره میانی زیر بغل قرار دارد. این گرهها بخش اصلی لنف خود را از دیواره جلویی قفسه سینه و پستانها دریافت میکنند.
- گرههای لنفاوی زیرشانهای (پشتی): ۶ تا ۷ گره کنار بخش پشتی تاخوردگی زیر بغل و رگهای خونی شانه قرار دارند. این گرهها لنف دیواره پشتی قفسه سینه و شانه را دریافت میکنند.
- گرههای لنفاوی هومرال (جانبی): ۴ تا ۶ گره لنفاوی در دیواره جانبی زیر بغل و پشت سیاهرگ زیر بغلی قرار دارند که لنف بیشتر لنف بازو را دریافت میکنند.
- گرههای لنفاوی مرکزی:۳ تا ۴ گره لنفاوی این ناحیه نزدیک ناحیه پایینی زیر بغل (زیر عضله سینهای بزرگ، نزدیک بخش دوم سرخرگ زیر بغل) قرار دارند و لنف بافتهای سینهای، زیر شانهای و گرههای لنفاوی هومرال را دریافت میکنند.
- گرههای لنفاوی راسی: گرههای لنفاوی راسی در ناحیه بالایی زیر بغل، نزدیک سیاهرگ زیربغلی و بخش اول سرخرگ زیربغلی قرار دارند. این گرهها لنف رگهای لنفاوی وابران گرههای لنفاوی مرکزی و رگهای لنفاوی همراه سیاهرگ سری را دریافت میکنند.
سیستم عصبی اندام فوقانی
حرکت استخوانهای اندام فوقانی به نیروی ایجاد شده از انقباض ماهیچه و انقباض ماهیچه به پیام عصبی سیستم عصبی مرکزی نیاز دارد. رشتههای عصبی این اندام، بخشی از دستگاه عصبی مرکزی بدن را تشکیل میدهند که در ارتباط با مغز و نخاع انقباض ماهیچهها را تحریک یا پیام عصبی گیرندههای حسی بافتهای سطحی و عمقی را به مغز و نخاع منتقل میکنند. شبکه عصبی بازو (اندام فوقانی) از اعصاب زیر بغل، ماهیچهای-پوستی، میانی، زند زبرین و زند زیرین تشکیل شده است.
فیبرهای عصبی این شبکه از مهرههای شاخه جلویی C5-C8 و T1 نخاع شروع می شوند و به بافت ماهیچهای و پوست اندام فوقانی عصبرسانی میکنند. این اعصاب از بین ماهیچههای جلویی و میانی گردن عبور میکنند و زیر گردن به سه شاخه اصلی تقسیم میشوند که هر کدام در انتهای مثلث پشتی گردن به دو شاخه جلویی و پشتی تقسیم میشوند.
- تنه بالایی: مجموعه فیبرهای عصبی C5 و C6
- تنه وسطی: فیبرهای عصبی C7
- تنه پایینی: مجموعه فیبرهای عصبی C8 تا T1
از ادغام اعصاب تنههای بالایی، وسطی و پایینی در زیر بغل، «طنابهای عصبی» (Cords) شبکه بازویی به وجود میآید. طناب عصبی جانبی از شاخه جلویی تنه بالایی و وسطی، طناب عصبی پشتی از شاخههای پشتی هر سه تنه و طناب عصبی میانی از شاخه پشتی تنه پایینی تشکیل شده است. شاخههای اصلی ماهیچه-پوست، زیربغلی، میانی، زند زبرین و زند زیرین از این طنابهای منشعب میشوند.
- عصب ماهیچه پوست: این عصب از مجموعه ریشههای C5-C7 تشکیل شده است. بخش حرکتی این اعصاب با عضلات بازویی، دوسربازو و کوراکوئید-بازو سیناپس میدهد. بخش حسی این اعصاب پیام عصبی گیرندههای حسی پوست نیمه جانبی-جلویی و بخش کوچکی از ناحیه جانبی-پشتی ساعد را به دستگاه عصبی مرکزی منتقل میکند.
- عصب زیر بغل: این عصب مجموعه ریشههای C5 و C6 نخاعی است که بخش حرکتی آن با عضلات گرد کوچک و دلتوئید سیناپس میدهد. بخش حسی این اعصاب پیام عصبی پوست بالایی-جانبی بازو (پایین دلتوئید) را به مغز و نخاع منتقل میکند.
- عصب میانی: این عصب از ریشههای C6-T1 تشکیل شده است و بخش حرکتی آن با بیشتر ماهیچههای خمکننده ساعد، ماهیچههای کف دست و دو ماهیچه جانبی لومبریکال (همراه انگشت میانی و اشاره) سیناپس دارد. بخش حسی این اعصاب پیام عصبی پوست جانبی کف دست و انگشتان را به سیستم عصبی مرکزی منتقل میکند.
- عصب زند زبرین: این عصب از ریشههای C5-T1 تشکیل شده است. بخش حرکت این اعصاب با ماهیچههای سهسر بازو ماهیچههای پشتی ساعد سیناپس دارد. بخش حسی این اعصاب پیام عصبی بخش پشتی باز، ساعد و بخش پشتی-جانبی کف دست را به نخاع منتقل میکند.
- عصب زند زیرین: این عصب از ریشههای C8 و T1 نخاعی تشکیل شده است. بخش حرکتی عصب زندزبرین با ماهیچههای دست (به جز ماهیچههای کفی و لومبریکال انشگت اشاره و میانی)، ماهیچه خمکننده زندبزرین-مچ و ماهیچه عمقی خمکننده انگشتان (سمت میانی) سیناپس میدهد. بخش حسی این اعصاب پیام عصبی گیرندههای حسی سطح جلویی و پشتی انگشت میانی، بند اول چهار میانی و بخش کف دستی آن را به دستگاه عصبی مرکزی منتقل میکند.
ناهنجاری های اندام فوقانی کدامند ؟
ناهنجاریهای اندام فوقانی و تحتانی بیماریهایی هستند که ساختار یا عملکرد ماهیچه یا استخوان این اندامها را تغییر میدهند. این ناهنجاریها ممکن است در بدو تولد وجود داشته باشند یا در طول زندگی فرد به دلیل بیماریهای خاص ایجاد شوند.
ناهنجاری های بدو تولد اندام فوقانی
در این ناهنجاریهای نادر ممکن است نوزاد با یک انگشت اضافه، یک انگشت کمتر، انگشتان به هم چسبیده یا اندام حرکتی نامتقارن (بزرگتر یا کوچکتر بودن یکی از دستها یا پاها)، نداشتن یک اندام حرکتی کامل یا بخشی از اندام حرکتی به دنیا بیاید. ناهنجاریهای بدو تولد ممکن است به دلیل جهشهای ژنتیکی یا مصرف دارو در زمان بارداری (بدون تجویز پزشک) ایجاد شوند.
ناهنجاری های اکتسابی اندام فوقانی
در ناهنجاریهای اکتسابی اندام فوقانی و تحتانی فرد با اندام حرکتی سالم متولد میشود اما بیماریهای مختلف ازجمله روماتوئید ارتریت (بیماری خودایمنی مفاصل)، سندروم مارفان (بیماری ژنتیکی بافت پیوندی)، نرمی استخوان و پوکی استخوان یا شکستن استخوانهای این بخش از بدن منجر به اختلال در رشد اندام و تغییر شکل آنها میشود.
اختلال های اندام فوقانی
اختلالهای اندام فوقانی معمولا به دردهای ناحیه شانه، بازوها، مچ، کف و انگشتان دست گفته میشود که معمولا در کارمندان دیده میشود. این اختلال ممکن است عملکرد عضلات، اسکلت استخوانی، بافت عصبی یا مفاصل این اندامها را تغییر دهد. انجام طولانیمدت کار تکراری با یکی از اندامها، موقعیت نامناسب بدن در انجام کار (برای مثال بیش از حد خم شدن)، استراحت ندادن به اندامها در طول روز و کار کردن طولانیمدت با اجسام سنگین ازجمله عواملی است که در ایجاد این اختلالها نقش دارند. «سندروم کانال کارپال» (Carpal Tunnel Syndrome | CTS)، «التهاب تاندونها» (Tendonitis)، «التهاب مفصل و استخوان» (Osteoarthritis)، گرفتگی عضلانی و «سندروم لرزش دست» (Hand-Arm Vibration Syndrome | HAVS) اختلالهای متداولی است که در اندام فوقانی ایجاد میشود.
- سندروم کانال کارپال: کانال کارپال مجرایی در سطح جلویی مچ دست و محل قرار گرفتن تعدادی ا استخوانهای این بخش و عصب میانی است. افزایش فشار به این بخش از مچ با آسیب عصب میانی و ایجاد درد، بیحسی، سوزش و ضعف انگشتان دست همراه است. شکستن یا دررفتگی مچ، وروم مفصل مچ، اضافه وزن، استفاده طولانیمدت و بدون استراحت از مچ یا شست ازجمله عواملی هستند که خطر ابتلا به این اختلال را افزایش میدهند.
- دندونیتیست: التهاب شش تاندون ساعد-مچ و انگشتان دست منجر به ایجاد درد در زمان حرکات تکراری مچ، بلند کردن اجسام یا مشت کردن دست همراه است. عوامل ایجادکننده این اختلال شبیه به عوامل ایجاد سندروم کانال کارپال است.
- التهاب مفصل و استخوان: این اختلال یکی از اختلالهای شایع سیستم حرکتی است که به دلیل از بین رفتن بافت غضروفی مفصل به ویژه مفصلهای مچ، پهلو و زانو ایجاد میشود. از بین رفتن این بافت منجر به ساییده شدن دو سر استخوان و تغییر شکل آن میشود. در نتیجه این اختلال با محدود شدن حرکت استخوان و درد همراه است. عوامل ژنتیکی، استفاده طولانی مدت و بدون استراحت از مفصلها، اضافه وزن و سن عواملی هستند که خطر ابتلا به این اختلال را افزایش میدهند.
- سندروم لرزش دست و بازو: سندروم لرزش دست و بازو به دلیل استفاده طولانیمدت از ابزارهایی مثل دریل و مته ایجاد میشود. این سندروم با سفید شدن انگشتان به دلیل آسیب رگها، درد، بیحسی و سوزش انگشتان به دلیل آسیب بافت عصبی و ضعف عضلانی و مفصلی همراه است. به علاوه این سندروم ممکن است منجر به ایجاد سندروم کارپال شود.