منحنی امکانات تولید چیست و چه چیزی را نشان می دهد؟ — به زبان ساده و با مثال
منحنی امکانات تولید در اقتصاد، نشاندهنده امکان تولید کالاها با در نظر گرفتن محدودیت منابع است. در نوشتار پیشرو، با این مفهوم و تعاریف زیرمجموعه آن، همراه با مثال، آشنا میشویم.
تعریف منحنی امکانات تولید
«منحنی امکانات تولید» (Production Possibility Frontier | PPF) یا (Feasible Frontier) یا (Production Possibility Curve | PPC) نشاندهنده حداکثر مقدار کالا و خدمات تولیدشده توسط یک اقتصاد، با منابع موجود در سطح بهرهوری فعلی است. کشوری را تصور کنید که تنها دو نوع کالا تولید میکند. کالاهای کشاورزی و کالاهای صنعتی. حتی اگر این کشور، تمام منابع خود، اعم از (زمین، نیروی کار، سرمایه و تشکیلات اقتصادی) را برای تولید کالاهای کشاورزی به کار برد، نمیتواند بیشتر از حداکثر میزان معینی کالای کشاورزی - برای مثال ۱۰۰ واحد - تولید کند.
از آنجاییکه، از تمام منابع جهت تولید کالای کشاورزی استفاده شده است، منبعی برای تولید کالای صنعتی باقی نخواهد ماند. در نتیجه، تولید محصولات صنعتی به صفر خواهد رسید. نقطه در نمودار زیر نشاندهنده این مورد است.
به همین صورت، اگر تمام منابع را برای تولید کالاهای صنعتی استفاده کنیم، احتمالاً ۷۵ کالا تولید خواهیم کرد و هیچ کالای کشاورزی تولید نمیشود (نقطه ). نقاط قرارگرفته میان و نشاندهنده تمام ترکیبات ممکن از کالاهای کشاورزی و صنعتی هستند که امکان دستیابی به آنها در زمان فعلی، وجود دارد. در نتیجه، دستیابی به نقطهای خارج از مرز منحنی امکانات تولید (مانند نقطه ) در زمان حال، امکانپذیر نخواهد بود.
یعنی به منابع کافی برای تولید در سطح این نقاط، دسترسی نداریم. با این حال، نقاطی مانند نقطه ، نشاندهنده منابع تلفشده شاید به علت بیکاری، باشد، زیرا امکان افزایش تولید هر دو کالا وجود دارد. به عبارتی، بعضی از منابع مورد نیاز برای تولید، به درستی به کار گرفته نمیشوند.
در واقع، منحنی امکانات تولید برای تشریح مفهوم هزینه فرصت بوجود آمده است. هزینه فرصت یعنی در صورت استفاده از تمام منابع برای تولید ترکیب معینی از کالاها و خدمات در یک اقتصاد، در صورت تمایل برای تولید مقدار بیشتری از یک کالا، باید از بکارگیری منابع، جهت تولید کالای دیگر، صرفنظر کرد. اقتصادی که در این وضعیت قرارگرفته «بهینه پارتو» (Pareto Efficient) است زیرا تمام منابع به خوبی به کار گرفته شدهاند.
در نمودار زیر، اگر اقتصاد تمایل داشته باشد که میزان تولید کالاهای کشاورزی را از ۶۰ به ۸۰ برساند (رسیدن از نقطه به نقطه در منحنی PFF) باید از بکار رفتن منابع برای تولید کالاهای صنعتی، جلوگیری کند. بنابراین، تولید کالاهای صنعتی کاهش پیدا میکند و از ۵۰ به ۴۰ میرسد. یعنی هزینه فرصت برابر تولید ۱۰ کالای صنعتی یا فاصله روی نمودار است.
بااینحال، اگر در یک اقتصاد بیکاری وجود داشته باشد، میتوان بدون کاستن از تولید یک کالا، تولید کالایی دیگر را افزایش داد. یعنی منابع در حال اتلاف هستند و این مورد، بهینه پارتو نیست و «Pareto Inefficient» نام دارد.
نقطه بهینه پارتو است. یعنی امکان تولید کالای «د» بدون کاستن از تولید کالای «ج» و برعکس، وجود ندارد. این مورد درباره نقطه ، صدق نمیکند. در این نقطه، به وضوح، افزایش تولید یکی از کالاها بدون کاستن از تولید کالای دیگر، امکانپذیر است. نقطه B، از نظر پارتو بهینه نیست زیرا اتلاف منابع را نشان میدهد (نیروی انسانی بیکار). بنابراین، حرکت از نقطه به نشاندهنده کاهش در منابع تولیدی به کارگرفته نشده به شمار میرود زیرا از تمام ظرفیت منابع تولیدی در نقاط قرار گرفته روی منحنی امکانات تولید، استفاده شده است.
شیب منحنی امکانات تولید نشاندهنده چیست؟
شیب منحنی امکانات تولید نشاندهنده نرخی است که باید از تولید یک کالا صرفنظر کنیم که به تولید کالایی دیگر بپردازیم. این شیب، «نرخ نهایی تبدیل» (Marginal Rate of Transformation | MRT) نامیده میشود. در واقع، با محاسبه شیب منحنی امکانات تولید، قادر به تخمین هزینه فرصت خواهیم بود.
محاسبه نرخ نهایی تبدیل چیست؟
نرخ نهایی تغییر نشاندهنده هزینه فرصت است. یعنی باید چه مقدار از تولید کالای «الف» صرفنظر کنیم تا یک واحد بیشتر کالای «ب» تولید شود و MRT تریدآف بین این دو کالا را را نشان میدهد. در ادامه، نشاندادهایم که چگونه میتوان نرخ نهایی تغییر را از تابع تولید استخراج کرد. به صورت خلاصه، می توان گفت که نرخ نهایی تبدیل، برابر شیب نمودار منحنی امکانات تولید است. همان طور که میدانید برای بدست آوردن شیب نمودار، یا باید مطابق تصویر زیر تانژانت زاویه محاسبه کنیم یا اینکه، از تابع بوجود آورنده منحنی امکانات تولید، مشتق بگیریم. در اغلب مسائل، دو کالای تولیدی مورد توجه، ارتباطی با یکدیگر ندارند و محاسبه نرخ نهایی تبدیل با بدست آوردن تانژانت زاویه انجام میشود.
مثال محاسبه نرخ نهایی تبدیل منحنی امکانات تولید
فرض کنید تابع تولیدی داریم که نشاندهنده میزان نمره کسبشده با توجه به ساعت مطالعاتی است. در واقع، فرض کنید که منبع ما زمان است و فرد دانشجو یا باید درس بخواند و نمره بالا کسب یا زمان آزاد خود را صرف فراغت کند.
تابع بدست آوردن نمره بر حسب زمان مطالعه
توجه داشته باشید که این تابع فزاینده است. همچنین، این تابع، رابطه میان نمره و زمان سپری شده برای درس خواندن را نشان میدهد.
در فرمول بالا:
- «»: نشاندهنده ساعت مطالعه
- «»: نشاندهنده نمره نهایی بدست آمده توسط دانشجو است.
تابع بدست آوردن زمان مطالعه
با قرار دادن معادله بالا در تابع نمره دانشجو، میتوان معادله را به صورت زیر تبدیل کرد.
همانطور که مشاهده کردید، MRT همان شیب منحنی امکانات تولید است. یعنی برای بدست آوردن شیب این منحنی باید از معادله این منحنی، مشتق بگیریم. فرض کنید فرد دانشجو، به اندازه t ساعت زمان آزاد (زمان اختصاصنیافته به معادله) داشته باشد. نرخی که در آن نمره به ازای افرایش زمان، تغییر میکند، به صورت زیر محاسبه میشود.
با استفاده از قاعده توابع مرکب یا توابع زنجیرهای معادله بالا را به شکل زیرساده میکنیم.
همانطور که مشاهده کردید، منفی بودن سمت راست معادله بالا، نشاندهنده فزاینده بودن تابع است. بنابراین، شیب این منحنی نزولی است درست همانند نمودار. شیب این منحنی در نقطه مقداری منفی معادل است. شیب منفی به ما نشان میدهد که با افزایش زمان آزاد (زمان اختصاص نیافته به مطالعه)، نمره کاهش مییابد. نرخ نهایی تبدیل، نرخی است که در آن با صرفنظر کردن از زمان آزاد، نمره افزایش پیدا میکند. این نرخ، قدرمطلق شیب منحنی امکانات تولید و مقداری مثبت است.
معنی MRT چیست؟
مطابق مثالی که بالاتر مطرح شد، MRT معنی به شکل مقابل دارد. اگر زمان آزاد به اندازه مقداری اندک برای مثال، ساعت، افزایش یابد، نمره امتحان به صورت تقریبی به اندازه واحد، کاهش مییابد. در نمودار زیر میتوانید منحنی را برای تابع مشاهده کنید. همچنین، میتوانید MRT را مشاهده کنید که با حرکت به سمت راست منحنی افزایش مییابد (با افزایش زمان آزاد و کاهش نمره امتحانات).
به صورت خلاصه، نرخ نهایی تبدیل نشاندهنده این است که با افزایش زمان آزاد، باید به چه میزان از داشتن نمره بالا، چشمپوشی کنیم. از آن جایی که، تعداد ساعات مطالعه یا برابر است، MRT، درواقع، معادل تولید نهایی نیروی کار به شمار میرود. افزایش MRT با حرکت در طول منحنی تولید در جهت داشتن زمان آزاد (زمان اختصاصنیافته به مطالعه) بیشتر و زمان مطالعه کمتر، به علت بازدهی نزولی نیروی کار است. از آن جایی که، تابعی نزولی از است، با کاهش ، افزایش آنرا مشاهده خواهیم کرد.
چرا منحنیهای امکانات تولید عموماً خط صاف نیستند؟
اگر منحنی امکانات تولید یک خط صاف بود، نشان میداد که استفاده از هر منبع تولیدی دلخواه در هر صنعت منتخبی، امکانپذیر است. یعنی بهرهوری نیروی کار در هر صنعتی با سایر صنایع برابر است. چه نیروی کار در معدن فعالیت کند یا حسابداری انجام دهد.در واقع، خط مستقیم بودن منحنی امکانات تولید یعنی عوامل تولید به صورت کامل، جانشینپذیر هستند.
در حقیقت، میدانیم که این موضوع صحت ندارد. برای مثال، بعضی از زمینها در مقایسه با زمینهای دیگر، برای کاشت محصول، مناسبتر به شمار میروند. اقتصادی را مجسم کنید که تنها کالاهای صنعتی تولید کند. در اینصورت، تمام زمینها برای احداث کارخانه به کار گرفته خواهند شد.
حال فرض کنید که در اقتصادی از احداث ۲۰ درصد کارخانهها منصرف شده باشند و از زمینها برای کاشت محصولات کشاوزی استفاده کنند. واضح است که در این اقتصاد، بارورترین زمین برای کاشت محصولات، انتخاب میشود. در نتیجه، چشمپوشی از تولید مقدار کمی کالای صنعتی، افزایش قابلتوجهی در تولید کالاهای کشاورزی را به همراه خواهد داشت. این مورد در حرکت از نقطه به روی نمودار زیر قابل مشاهده است زیرا از زمین بارور برای تولید محصولات کشاورزی، بهره گرفتهاند.
با این حال، اگر به صورت مداوم، منابع تولیدی را از بخش صنعتی به بخش کشاورزی انتقال دهیم، امکان استفاده از حاصلخیرترین زمینها، کمتر و کمتر میشود. در نتیجه، با چشمپوشی از تولید هر مقدار کالای صنعتی و تخصیص منابع به بخش کشاورزی، مقدار تولید کالاهای کشاوزی کمتر و کمتر خواهد شد زیرا باید از خاک بیکیفیتتری استفاده کرد.
در نمودار زیر نیز، با حرکت از نقطه به از تولید کالاهای صنعتی صرفنظر شدهاست اما در مقابل کالاهای کشاورزی متعددی دریافت نمیکنیم زیرا کاشت محصول در زمینهای غیرحاصلخیز صورت گرفته است. درواقع، منحنیهای امکانات تولید، خط مستقیم نیستند زیرا نمیتوان جایگزین کاملی برای منابع پیدا کرد.
انتقال در منحنی امکانات تولید
همانطور که بالاتر بیان شد، منحنی امکانات تولید نشان دهنده حداکثر مقدار کالاها و خدمات تولیدشده با در نظر گرفتن مقدار منابع موجود و میزان بهرهوری موجود است. بنابراین، منحنی امکانات تولید با تغییر یکی از این موارد، منتقل میشود.
انتقال منحنی امکانات تولید در اثر افزایش منابع یا بهرهوری
به علت افزایش جمعیت، افزایش سرمایهگذاری شرکتها در ماشینآلات و موارد مشابه، مقدار عوامل تولید یا بهرهوری تغییر خواهند کرد. در این صورت، منابع اولیه بیشتری داریم، در نتیجه، مقدار محصول احتمالی بیشتر خواهد بود. همانطور، که در نمودار زیر قابل مشاهده است، مقدار محصول احتمالی به حداکثر رسیده است زیرا شاهد افزایش در منابع تولیدی هستیم.
تغییر در یک صنعت
گاهی اوقات، امکان دارد یک تغییر تنها یک صنعت را تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال، اختراع رایانهها، در مقایسه با تاثیرگذاری بر بخش کشاورزی، بر بخش صنعتی، تاثیر بیشتری داشته است. از طرفی دیگر، اختراع نوع بخصوصی از برنج، که در سال ۱۹۶۰ میلادی بوجود آمد، به صورت قابلتوجهی محصولات بوجود آمده در بخش کشاورزی را افزایش داد اما تاثیری بر بخش صنعتی نداشت. بنابراین، افزایش در فناوری یا بهرهوری اثرگذار بر یک بخش از اقتصاد (کشاورزی یا صنعت)، منحنی امکانات تولید را به صورت موازی انتقال نمیدهد.
از بین رفتن منابع طبیعی
امکان دارد اقتصادی از بین رفتن منابع مورد نیاز برای تولید - برای مثال منابع طبیعی - را تجربه کند. این اتفاق ممکن است در اثر جنگ رخ دهد. برای نمونه، اگر منابع طبیعی کشوری، مانند نفت و گاز آن کم شود، انتقال منحنی امکانات تولید را به سمت داخل، مشاهده خواهیم کرد.
توجه داشته باشید که بیکاری، منحنی امکانات تولید را به سمت داخل، منتقل نمیکند. در وضعیت بیکاری، نیروی کار همچنان در دسترس است و با وجود شاغل نبودن آنها در زمان فعلی، امکان بکارگیری آنها وجود دارد. بنابراین، منحنی امکانات تولید بیانکننده حداکثر مقدار تولید محصولات است. وضعیت منحنی امکانات تولید - حداقل در کوتاهمدت - تحت تاثیر تغییرات تقاضا و میزان بهرهبرداری از منابع اولیه تولید، قرار نمیگیرد.
منحنی امکانات تولید و رشد اقتصادی
منحنی امکانات تولید نشاندهنده ارزش حقیقی و بالقوه درآمد ملی یک اقتصاد است. بنابراین، میتوان از این نمودار جهت تحلیل بعضی از عوامل تاثیرگذار بر رشد اقتصادی، استفاده کرد. به صورت نظری، رشد اقتصادی را میتوان به دو زیر مجموعه «رشد حقیقی» (Actual Growth) و «رشد بالقوه» (Potential Growth) تقسیم کرد. رشد اقتصادی، باعث انتقال منحنی تولید به سمت خارج میشود. یعنی با وقوع رشد اقتصادی، منحنی امکانات تولید از مبدا مختصات، فاصله میگیرد. این انتقال به سمت خارج در اثر افزایش کیفیت، کمیت یا بهرهوری در بکارگیری عوامل کلیدی تولید، رخ میدهد. این انتقال، الزاماً نشاندهنده افزایش جی دی پی نیست. در واقع، محقق شدن این پتانسیل، به تغییرات بوجود آمده در تقاضا در اقتصاد، بستگی دارد.
اگر به هر دلیلی، افزایش در تقاضا رخ ندهد، انگیزهای برای شرکتها جهت استفاده از عوامل جدید تولیدی، وجود نخواهد داشت. در نتیجه، با وجود بالا بودن پتانسیل رشد اقتصادی، رشد حقیقی را تجربه نخواهیم کرد و اقتصاد در نقطه باقی میماند. با این حال، امکان افزایش بیکاری در کوتاهمدت، وجود خواهد داشت. اگر نیروی کار، بهرهوری بیشتری داشته باشد، اما تقاضا افزایش نیابد، میتوان با تعداد نیروی کار کمتر، به همان میزان تولید قبلی دست پیدا کرد. رشد حقیقی، افزایش در میزان فعلی GDP است و امکان دارد همراه با رشد بالقوه باشد یا نباشد.
در تصویر سمت راست، اقتصاد در حال گذار از دوران رکود است و رشد حقیقی را تجربه و از منابع به کارگرفته نشده پیشین استفاده میکند. در تصویر سمت چپ، شاهد رشد حقیقی و بالقوه به صورت همزمان هستیم. در این موقعیت، اقتصاد ترکیبی از افزایش در منابع و افزایش در تقاضا برای آنها را تجربه میکند که «رشد پایدار» (Sustainable Growth) را به همراه دارد. یک پیامد محتمل این است که اقتصاد برای رشد سریعتر نیاز به تولید کالاهای سرمایهای (ماشین آلات) بیشتر دارد زیرا ماشینآلات، رشد بالقوه را افزایش خواهند داد.
در نمودار، اقتصاد در تلاش برای بالا بردن سطح زندگی (رفاه اقتصادی) است اما سرمایهگذاری برای آینده انجام نمیدهد. اقتصاد با هدایت کردن منابع برای تولید ماشینآلات، رفاه فعلی خود را فدا میکند. اگرچه، در بلند مدت، رشد اقتصادیِ اقتصاد بسیار سریعتر از رشد اقتصادی خواهد بود. در نتیجه، اقتصاد قادر به مصرف ترکیبات بیشتری از هر دو کالا خواهد بود.
منحنیهای امکانات تولید و تجارت
اگر اقتصادی بخواهد به حدی از مصرف برسد که در حالت عادی غیرقابل دسترس است، باید تجارت انجام دهد. دو کشور را در نظر بگیرید که در هر دو در تولید کالا یا خدمتی که دیگری در آن، کممهارت است، موفق عمل کردهاند. در مثال زیر، فرض کنید که اقتصاد در تولید کالای مهارت داشته باشد اما توانایی تولید کالای را نداشته باشد و حالتی کاملاً برعکس را برای اقتصاد متصور شوید.
در ابتدا فرض کنید که تولید کالای در اقتصاد برابر صفر باشد، برای تولید ۱۰ واحد از کالای ، این اقتصاد باید از تولید ۵۰ واحد کالای ، صرفنظر کند زیرا این کشور در تولید کالای ، ناموفق (حرکت از نقطه تا ) است. این هزینه فرصت قابل چشمپوشی نیست. اگر چه، کشور در تولید کالای مهارت دارد اما در تولید کالای ناتوان به شمار میرود. بنابراین، این امکان وجود دارد که این دو کشور، یک کالای را در ازای یک کالای با یکدیگر مبادله کنند. در این صورت، هر دوی این کشورها به سود دست پیدا میکنند و هر دو میتوانند مقدار مصرف خود را فراتر از منحنیهای امکانات تولید، گسترش دهند.
در این حالت، هر کشور در تولید کالایی که در آن مزیت دارد، تخصص کسب میکند و در نتیجه بهرهوری و میزان تولید اقتصادی و رشد، بیشتر میشود. مصرف کشور به نقطه میرسد که خارج از منحنی امکانات تولید کشور قرار گرفته است. این نقطه روی «منحنی امکانات مصرف» کشور وضع شده است.
این منحنی نشاندهنده آن است که اقتصاد میتواند بیشتر از مقدار تولیدی خود، مصرف کند. بنابراین، تجارت بینالمللی کارایی اقتصادی و رشد اقتصادی را به همراه دارد. در دنیای واقعی، بسیاری از کشورها در تلاش هستند که با ممنوع کردن تجارت بینالملل در کوتاهمدت، به سود برسند اما در بلندمدت سود این کشورها با منع کردن تجارت بینالمللی کاهش خواهد یافت.
قانون هزینه فرصت افزایش یابنده چیست؟
همانطور که بالاتر بیان شد، منحنی امکانات تولید همچنین، نشاندهنده هزینه فرصت است. هزینه فرصت را میتوان از طریق شیب این منحنی محاسبه کرد. این هزینه از سمت چپ به سمت راست منحنی، افزایش مییابد. در واقع، در منحنی امکانات تولید هرچه از سمت راست به سمت چپ میرویم، باید از مقدار بیشتری کالا صرفنظر کنیم. در نتیجه، هزینه فرصت نیز بیشتر میشود. یعنی هرچه از کالای دوم بیشتر و بیشتر تولید کنیم، باید مقدار کمتر و کمتری از کالای اول تولید کنیم و هزینه فرصت، زیاد میشود. به همین علت، منحنی امکانات تولید نسبت به مبدا مختصات خود، مقعر است.
چرا در منحنی امکانات تولید هزینه فرصت افزایش مییابد؟
هزینه فرصت افزایش یابنده است و باعث میشود که منحنی امکانات تولید به سمت مرکز، مقعر باشد. در دنیای واقعی، به سادگی نمیتوان منابع بکارگرفته شده برای تولید محصولی را، برای تولید محصولی دیگر، بکار برد. برای مثال، اگر بخواهیم زمین در نظر گرفته شده برای دامداری را، برای کشاورزی استفاده کنیم، این فرانید زمانبر خواهد بود. همانطور که بالاتر توضیح داده شد، هرچه بخواهیم یک کالا را بیشتر تولید کنیم باید منابعی را بکار ببریم که ارتباط کمتری با فرایند تولید این کالا دارند و برای تولید کالای دیگری بکارگرفته میشدهاند.
مثال اول منحنی امکانات تولید با توجه به هزینه فرصت
یک اقتصاد بدور از پیچیدگی را در نظر بگیرید که تنها دو کالا تولید میکند. دستگاههای اتومبیل و شیر. در جدول زیر، مختصات تعدادی از نقاط قرارگرفته روی منحنی امکانات تولید قابل مشاهده است. در ادامه، باید سئوالاتی را باتوجه به اطلاعات ارائهشده پاسخ دهید.
دستگاههای اتومبیل (۱۰۰۰ واحد در سال) | شیر (۱۰۰۰ بطری در سال) |
۰ | ۶۰ |
۱ | ۵۰ |
۲ | ۳۰ |
۳ | ۰ |
- پرسش ۱: منحنی امکانات تولید را برای این اقتصاد رسم کنید.
- پاسخ پرسش ۱:
- پرسش ۲: دلیل نزولی بودن شیب این منحنی را توضیح دهید.
- پاسخ پرسش ۲: شیب منفی منحنی امکانات تولید نشاندهنده این است که برای داشتن مقدار بیشتری اتومبیل باید از مقدار کمتری بطری شیر صرف نظر کنیم و برعکس. این مورد به این علت اتفاق میافتد که تمام منابع تولیدی در حال استفاده شدن هستند و در نتیجه، برای بدست آوردن دستگاههای اتومبیل جدید باید از تولید تعدادی بطری شیر صرفنظر شود. به زبان اقتصادی، هزینه فرصت، علت منفی بودن شیب منحنی امکانات تولید است.
- پرسش ۳: علت معقر بودن منحنی امکانات تولید چیست؟
- پاسخ پرسش ۳: شیب منحنی امکانات تولید نشاندهنده این است که برای تولید هر مقدار بطری شیر باید از تولید چه تعداد دستگاههای اتومبیل صرفنظر کنیم. هر چه این شیب بیشتر باشد، مقدار چشمپوشی از تولید دستگاه اتومبیل برای تولید بطری شیر، بیشتر خواهد بود. هرچه روی نمودار از چپ به راست حرکت میکنیم و مقدار اتومبیل بیشتری تولید میشود، هزینه تولید دستگاه اتومبیل نیز افزایش مییابد. یعنی در تعداد بالا، به ازای تولید هر دستگاه اضافه اتومبیل باید از تولید تعداد بیشتری بطری شیر، دست بکشیم.
- پرسش ۴: فرض کنید که در این اقتصاد در حالت فعلی، ۲۰۰۰ دستگاه اتومبیل و ۳۰۰۰ بطری شیر تولید شود. هزینه فرصت تولید ۲۰،۰۰۰ بطری شیر اضافه را محاسبه کنید.
- پاسخ پرسش ۴: میتوانیم با توجه به جدول یا نمودار دریابیم که اگر ۵۰،۰۰۰ بطری شیر تولید شود، اقتصاد توانایی تولید بیشتر از ۱۰۰۰ واحد دستگاه اتومبیل را نخواهد داشت. یعنی در مقایسه با میزان تولید فعلی، مقدار تولید دستگاههای اتومبیل ۱۰۰۰ واحد کاهش را تجربه خواهد کرد. یعنی تعداد دستگاههای اتومبیل تولید شده از ۲۰۰۰ واحد به ۱۰۰۰ واحد میرسد. هزینه فرصت تولید ۲۰،۰۰۰ واحد بطری شیر اضافه برابر ۱۰۰۰ واحد دستگاه اتومبیل خواهد بود.
- پرسش ۵: تولید «هورمون رشد» ( Growth Hormone) به دامداران فعال در حوزه لبنیات، این امکان را میدهد که از هر گاو به اندازه دوبرابر معمول، شیر دریافت کنند. یعنی این اقتصاد، امکان این را دارد که به ازای هر مقدار دستگاه اتومبیل، به مقدار دوبرابری از شیر دسترسی داشته باشد. این اقتصاد در حال حاضر ۲۰۰۰ دستگاه اتومبیل تولید میکند اما آقای «ج» معتقد است که با بکارگیری هورمون ، امکان تولید دستگاههای اتومبیل و بطری شیرهای بیشتری وجود خواهد داشت.
آیا با گزاره مطرحشده توسط آقای ج موافق هستید؟ در توضیح دلایل خود از رسم نمودار، غافل نشوید. - پاسخ پرسش ۵: بله، ایده مطرح شده توسط آقای ج صحت دارد. با وجود این هورمون، هر نقطه روی منحنی امکانات تولید در وضعیتی دو برابر مقدار قبلی قرار خواهد گرفت. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در نقطه ، تولید ۲۰۰۰ دستگاه اتومبیل و ۳۰،۰۰۰ بطری شیر، اقتصاد میتواند حرکت کند و به نقطه (تولید شیر بیشتر) برسد. در نقطه (تعداد اتومبیل بیشتر) قرار بگیرد یا در نقطه همزمان دستگاه اتومبیل و شیر بیشتری تولید کند.
مثال دوم منحنی امکانات تولید با توجه به هزینه فرصت
- پرسش ۱: تیمی متشکل از ۳ نفر، در حال کار روی پروژهای بزرگ است. در این پروژه باید دادهها به صورت دستی وارد رایانه شوند. در نهایت، باید این دادهها پردازش و نتیجه نهایی به صورت تصویری ارائه شود. به صورت طبیعی هر یک از اعضای تیم، مهارت انجام یکی از موارد گفتهشده را دارد. علی میتواند ۱ پوستر تولید یا ۴۰۰ واحد داده را در رایانه وارد کند. یعنی هزینه فرصت تولید هر پوستر توسط علی برابر وارد کردن ۴۰۰ واحد داده است. هزینه فرصت تولید پوستر توسط تیام برابر وارد کردن ۶۰۰ واحد داده است. در نهایت، اگر پوریا دست به تهیه پوستر بزند، ۳۰۰ واحد داده کمتر وارد رایانه میشود. وظیفه تولید پوسترها باید به کدام فرد سپرده شود؟
- پاسخ پرسش ۱: آخرین گزینه از همه گزینهها مناسبتر به نظر میرسد پس پوریا باید پوسترها را طراحی کند.
- پرسش ۲: با گرفتن این تصمیم تعیین کنید که هزینه فرصت تولید هر پوستر برابر چه مقداری خواهد بود؟
- پاسخ پرسش ۲: همانطور که در بالا بیان شد، با تولید هر پوستر توسط پوریا، هزینه فرصت تولید آن به ۳۰۰ واحد وارد کردن داده خواهد رسید.
- پرسش ۳: از آن جایی که، تعداد دادههای کمتر و کمتری برای وارد کردن در یارانه باقی میماند، می توانیم از فرد دیگری نیز برای تولید پوسترها استفاده کنیم. کدام یک از دو عضو از افراد باقیمانده گروه باید زمان خود را به این کار اختصاص دهند؟ دلیل خود را شرح دهید. در اینصورت، هزینه فرصت تولید هر پوستر برابر چه مقداری خواهد بود؟
- پاسخ پرسش ۳: محاسبات ما نشاندهنده این هستند که فرد مناسب بعدی برای تولید پوسترها علی است زیرا در مقایسه بین تیام و علی، هزینه فرصت تولید پوستر توسط علی کمتر و برابر وارد کردن ۴۰۰ واحد داده است.
- پرسش ۴: منحنی امکانات تولید را رسم کنید. تعداد واحد داده واردشده در رایانه را در محور افقی و تعداد پوستر طراحی شده را در محور عمودی را نشان دهید.
- پاسخ پرسش ۴:
- پرسش ۵: نحوه انتخاب افراد در گروه برای وارد کردن دادهها و طراحی پوستر نشاندهنده چه چیزی در رابطه با شکل منحنی امکانات تولید است؟
- پاسخ پرسش ۵: همان طور که مشاهده کردید، نمودار امکانات تولید مقعر است. یعنی همانطور که افراد مختلفی برای تولید پوستر در نظر گرفته میشوند، هزینه فرصت تولید پوستر، با تولید هر واحد اضافه بیشتر میشود. این مورد، اصل افزایشی بودن هزینه فرصت را نشان میدهد
فیلم آموزش اقتصاد خرد
مبحث رفتار تولیدکننده، منحنی امکانات تولید و دروس مشابه، در اقتصاد خرد بررسی میشوند. اقتصاد خرد در واقع پایه اقتصاد را تشکیل میدهد و حتی مفاهیم اقتصاد کلان بر اساس تعاریف اقتصاد خرد، بوجود آمدهاند. جهت مرور مفاهیم در مدت زمان کوتاه، میتوانید از دوره آموزشی ارائهشده توسط «فرادرس» استفاده کنید. این دوره آموزشی در ۴ ساعت و ۵ درس، تدوین شده است. در ادامه، سرفصلهای این دوره آموزشی، معرفی شدهاند. در درس اول، کلیات اقتصاد خرد مرور میشوند. در درسهای دوم و سوم به ترتیب تولید در کوتاهمدت و تولید در بلندمدت، آموزش داده میشوند. نظریه هزینه را در درس چهارم میآموزید. سازمان بازار را در درس پنجم، فراخواهید گرفت. دوره پیشرو، برای رشتههای علوم اقتصادی، مدیریت و حسابداری، مفید به شمار میرود.
- برای مشاهده فیلم آموزش اقتصاد خرد + اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی و جمعبندی نکات
همانطور که میدانید، منابع اقتصادی با توجه به درخواستها و نیازهای انسان، محدود به شمار میروند. در اقتصاد، روش استفاده بهینه از امکانات محدود و کمیاب، با توجه به نیاز جامعه، بررسی میشود. یکی از مهمترین این ابزارها، منحنی امکانات تولید است. به زبان ساده، منحنی امکانات تولید نمایش هندسی امکانات تولید در یک اقتصاد است. در ادامه، موارد مطرح شده در این نوشتار، به صورت خلاصه، بیان شدهاند.
- منحنی امکانات تولید، نشاندهنده این است است که با تولید سطح معینی از یک کالا، حداکثر چه مقدار از کالای دیگر را میتوان تولید کرد.
- نقاط قرارگرفته روی نمودار نشاندهنده تولید به اندازه بهینه هستند و نقاط قرارگرفته خارج از نمودار «عدم کارآمدی» (Inefficiency) را نشان میدهند.
- منحنی امکانات تولید نشانمی دهد که در طی فرایند تولید چگونه باید منابع را بین کالاهای مختلف تخصیص دهیم.
- در یک اقتصاد اگر ظرفیت برای تولید هر دو کالا، افزایش یابد، کشور مورد نظر، رشد اقتصادی را تجربه خواهد کرد.
- زمانی که وضعیت اقتصادی کشوری، روی مرز منحنی امکانات تولید قرار گرفته باشد، امکان تولید کالایی بدون کاستن از تولید سایر کالاها، وجود ندارد.
- در صورتی که کشوری پایینتر از مرز منحنی امکانات تولید قرار گرفته باشد، می تواند تولید هر دو کالا را افزایش داد.
- نقاط قرارگرفته روی منحنی امکانات تولید نشاندهنده تریدآف میان دو کالای تولیدشده در اقتصاد هستند. برای مثال، اگر بخواهیم مقدار بیشتری از کالای «الف» تولید کنیم باید منابع بکارگرفته شده در تولید کالای «ب» را کاهش دهیم و آنها را برای تولید کالای «ب» بکاربگیریم.
- مقدار کالایی که باید از آن در تولید کالای دیگر صرفنظر و از آن در تولید کالای دیگر استفاده کنیم، هزینه فرصت تولید کالای دیگر است.
- MRT یا شیب منحنی امکانات تولید نشاندهنده هزینه فرصت صرف نظر کردن از تولید کالایی به ازای تولید کالایی دیگر است.
- در سادهترین حالت و با ثابت بودن سایر شرایط در صورتی میتوان از یک کالا بیشتر داشت که از کالای دیگر، کمتر تولید شود. یعنی اگر بخواهیم تولید یک کالای معین را افزایش دهیم حتماً باید از تولید کالای دیگر بکاهیم. در واقع، با وجود محدودیت منابع در کوتاه مدت، امکان اینکه به طور همزمان از هر دو کالا بیشتر تولید کنیم، فراهم نیست.
- امکان دارد در متون اقتصادی، منحنی امکانات تولید را منحنی تبدیل نیز بنامند زیرا در حرکت روی این منحنی، و با انتقال عوامل تولید، یک کالا به کالای دیگر تبدیل میشود.
با سلام وقت بخیر. از مطالب خوبتان تشکر میکنم زیرا اقتصاد ومفاهیم آن را به سادگی وزیبایی توضیح میده
خیلی خوب فهمیدمش
بسیار عالی، ممنون از شما برای این اطلاعات جامع و کامل.