اضافه استعاری چیست؟ + روش تشخیص، مثال و تمرین

۴۳۲۵۲
۱۴۰۴/۰۸/۱۳
۹ دقیقه
PDF
آموزش متنی جامع
نمونه سوال و تمرین + پاسخ تشریحی
آزمون سنجش یادگیری
امکان دانلود نسخه PDF

اضافه استعاری از ترکیب اضافی «یکی از ویژگی‌های مشبه‌به + مشبه» ساخته می‌شود. برای مثال، ترکیب اضافی «دست درخت» یک اضافه استعاری است زیرا در آن درخت (مشبه) را به انسان دارای دست (مشبه‌به) تشبیه کرده‌ایم ولی یکی از ویژگی‌های انسان یعنی داشتن دست را همراه با درخت (مشبه) در این ترکیب اضافی قرار داده‌ایم. در آموزش‌های پیشین مجله فرادرس، با آرایه‌های تشبیه و استعاره آشنا شدیم. همچنین انواع ترکیب‌های اضافی و ویژگی‌های آن‌ها را بیان کردیم. در این آموزش، با اضافه استعاری آشنا می‌شویم که نوعی از استعاره‌ در شکل یک ترکیب اضافی است.

آنچه در این مطلب می‌آموزید:
  • با ترکیب اضافه استعاری و اجزای آن آشنا می‌شوید.
  • تفاوت اضافه استعاری و اضافه تشبیهی را با مثال یاد می‌گیرید.
  • مثال های زیادی از ضافه استعاری را بررسی می‌کنید.
  • روش تشخیص اضافه های استعاری را یاد خواهید گرفت.
  • با دیگر انواع استعاره آشنا می‌شوید.
  • اجزای آرایه تشبیه و تفاوت آن با استعاره را یاد خواهید گرفت.
اضافه استعاری چیست؟ + روش تشخیص، مثال و تمریناضافه استعاری چیست؟ + روش تشخیص، مثال و تمرین
997696

اضافه استعاری چیست؟‌

اضافه استعاری یعنی ترکیبی اضافی که از «ویژگی مشبه‌به + مشبه» تشکیل شده است. دیدیم که استعاره نوعی تشبیه است که یکی از طرفین آن حذف شده باشد. اگر مشبه حذف شود، استعاره مصرحه داریم و اگر مشبه‌به حذف شود، استعاره مکنیه.

به بیت زیر دقت کنید:

تا نگرید طفل کی جوشد لبن؟
تا نگرید ابر کی خندد چمن؟

«گریستن برای ابر» و «خندیدن چمن» استعاره مکنیه هستند، زیرا ابر به یک انسان غمگین تشبیه شده که گریه از خصوصیات اوست. همچنین، چمن به انسان شاد تشبیه شده که خنده از ویژگی‌های اوست.

اضافه استعاری در فارسی
اضافه استعاری در فارسی با مثال

اضافه استعاری یکی از انواع استعاره مکنیه است. یعنی «نگرید ابر» و «خندد چمن» اگر به‌صورت «گریه ابر» و «خنده چمن» بیان شوند، اضافه استعاری هستند.

اما دلیلی استعاری بودن این دو ترکیب اضافی چیست؟‌ وقتی از دو ترکیب گریه ابر و خنده چمن استفاده می‌کنیم، می‌دانیم که رابطه واقعی بین گریه و ابر و همچنین، خنده و چمن وجود ندارد، اما مضاف و مضاف‌الیه بودن آن‌ها یک رابطه ساخته است که مجازی و غیرواقعی است. در واقع،‌ رابطه واقعی گریه با انسان غمگین و ارتباط واقعی خنده با انسان شاد است.

اگر بخواهیم این مورد را به‌صورت تشبیه بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم خنده و گریه مانند امانت هستند که امانت‌دهنده (انسان، مشبه‌به محذوف) آن‌ها را به امانت‌گیرنده (مشبه، ابر و چمن) داده است. نمودار زیر این ارتباط را نشان می‌دهد.

مثال اضافه استعاری

یک مثال دیگر را بررسی می‌کنیم. بیت زیر را در نظر بگیرید.

مستست چشم نرگس و خندان دهان باغ
از کر و فر و رونق و لطف و کمال گل

در این بیت، «دهان باغ» یک اضافه استعاری است. اولاً اینکه این ترکیب یک ترکیب اضافی است، ثانیاً باغ به انسانی تشبیه شده که دهان داشتن از ویژگی‌های اوست. تصویر زیر این موضوع را به‌خوبی نشان می‌دهد.

مثال اضافه استعاری

تفاوت اضافه استعاری و اضافه تشبیهی

چنان‌که از نام اضافه تشبیهی برمی‌آید، از دو کلمه اضافه و تشبیه تشکیل شده است. از این نام می‌توان چنین دریافت که با چیزی مواجهیم که هم ترکیبی اضافی است و هم تشبیه در آن وجود دارد. تفاوت اضافه تشبیهی و اضافه استعاری در این است که در اضافه‌های تشبیهی مشبه و مشبه‌به ترکیب اضافی می‌سازند، اما در اضافه استعاری مشبه‌به حذف شده و مشبه همراه با لوازمی از مشبه‌بهِ حذف شده می‌آید. در واقع، در اضافه استعاری نوعی تشبیه وجود دارد و مضاف در معنای غیرحقیقی خود به کار می‌رود.

در اصطلاح ادبی، اضافه تشبیهی یک تشبیه است که از اضافه شدن مشبه‌به به مشبه ساخته می‌شود.

تفاوت اضافه تشبیهی و استعاری
تفاوت اضافه استعاری و اضافه تشبیهی

اضافه تشبیهی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد که در ادامه، آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

  • دسته اول اضافات تشبیهی‌ای هستند که در آن‌ها هم مشبه و هم مشبه‌به حسی و محسوس هستند. در این دسته اضافه تشبیهی، وجه شبه از ویژگی‌های دو طرف تشبیه است که محسوس است. چنین است که از ترکیب اضافی می‌توان وجه شبه را شناخت.
  • در دسته دوم، مشبه محسوس و مشبه‌به عقلی و نامحسوس است. در اضافات تشبیهی این دسته، مضاف که در آنجا همان مشبه‌به است، چیزی محسوس است، چیزی مانند یکی از عناصر طبیعت یا اجسام مربوط به زندگی انسان.

به‌عنوان مثال، در بیت زیر، «پای اوهام» اضافه استعاری است:

تا به جایی رسی که می نرسد
پای اوهام و پایه افکار

و در بیت زیر، «دزد گیتی» اضافه تشبیهی است:

از آن بُرد گنج مرا دزد گیتی
که در خواب بودم گه پاسبانی

ترکیب اضافی چیست؟

ترکیب اضافی یا همان مضاف و مضاف‌الیه شامل دو بخش است. گاهی اسمی به اسم دیگر اضافه می‌شود و توضیح به آن می‌افزاید. این ترکیب را ترکیبی اضافی می‌گوییم.

مثال‌های اضافه استعاری

در این بخش، مثال‌هایی را از اضافه استعاری بررسی می‌کنیم که در مقاله «نگاهی به اضافه استعاری» بیان شده‌اند.

در بیت زیر، خس به انسانی تشبیه شده که آغوش دارد:

عبث مرغ چمن بر آب و آتش می‌زند خود را
گل بی شرم از آغوش خس بیرون نمی‌آید

در بیت زیر، عرش به خانه‌ای تشبیه شده که بام داردو پرنده‌ای روی آن نشسته و آواز می‌خواند:

من آن مرغم که هر شام و سحرگاه
ز بامِ عرش می‌آید صَفیرم

صائب تبریزی در بیت زیر غرور را مانند ترازویی دانسته که دارای پله و کفه است و ارزش دل را می‌سنجد:

در پله غرور تو دل گرچه بی‌بهاست
ارزان مده ز دست که یوسف خریده‌ای

در بیت زیر، هاتف آسمان را به انسانی تشبیه کرده فلج شده است:

رعشه گرفت آنچنان خاک که از هول آن
یافت تن آسمان فالج و اختر خدر

مثال های اضافه استعاری در فارسی
مثال‌های اضافه استعاری در فارسی

در بیت زیر، ماهی به انسانی تشبیه شده که توبه از ویژگی‌های اوست:

توبه ما جان عمو توبه ماهی است ز جو
از دل و جان توبه کند هیچ تن ای شیخ اجل

در بیت زیر، آسمان به انسانی تشبیه شده که جیب دارد:‌

ترک سر کردم ز جیب آسمان سر برزدم
بی گره چون رشته گشتم غوطه در گوهر زدم

در بیت زیر، آینه مانند انسانی در نظطر گرفته شده که چشم دارد:

تو را مانند گل گفتم ز داغ شرم می‌سوزم
ز چشم آینه دیدم که تو بر خویش مانندی

در این بخش، مثال‌هایی را از اضافه استعاری در ادبیات فارسی آورده‌ایم و آن‌ها را مشخص کرده‌ایم. سعی کنید تشبیه را برای خودتان بازسازی کنید و دلیل اضافه استعاری بودن را بیابید.

عزیزا چشم دل بگشا و گوش جان به گفتارم
چو جان و دل تو این معنی درون جان و دل بنشان

***

در این دو هفته که مهمان این چمن بودم
ز شور ناله من چشم شبنمی نغنود

***

تو در وی همان عیب دیدی که هست
ز چندان هنر چشم عقلت ببست

***

عرق چهره خورشید جهانتاب شوند
شبنمی چند که در دامن گل ننشستند

***

ز دامان نسیم صبح پیدا شد دم عیسی
ز جیب روشن فجر آشکارا شد کف موسی

***

دامن فکر بلند آسان نمی آید به دست
زرد شد تا مطلعی را کرد رنگین آفتاب

***

گیریم دامن گل و همراه گل شویم
رقصان همی‌رویم به اصل و نهال گل

***

برآی ای آفتابِ صبحِ امّید
که در دستِ شبِ هجران اسیرم

***

اول کسی که خاک شود جرعه را منم
چون دست صبح قرعه صهبا برافکند

***

آن بیشه ها كه دستِ طبیعت به خاره‌سنگ
گل‌ها نشانده بی مددِ باغبان و كود

***

ز تیغ برق دل ابر چاک‌چاک شده است
به حسن شوخ سپرداری حیا چه کند؟

***

دلِ هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی

***

مست است چشم نرگس و خندان دهان باغ
از کر و فر و رونق و لطف و کمال گل

***

سه زن در باغ

دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کُنَد بیدارم؟

***

رویِ نگار در نظرم جلوه می‌نمود
وز دور بوسه بر رخِ مهتاب می‌زدم

***

بنگر بدان درخش کز ابر کبود فام
برجست و روی ابر به ناخن همی شخود

***

روی خاک و موی گردان چرخ را
این سیه پرده نقاب است و خضاب

***

چون بر فلک دعای تو گوید همی فلک
اندر جهان ثنای تو گوید زبان ملک

***

کس چو حافظ نَگُشاد از رخِ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند

***

جواهری که بیفتد ز ساعد قلمش
برند دست به دستش برای گردن حور

***

دست رد بر سینه دریا گذارد چون صدف
هر که صائب آشنای عالم بالا

***

دولت جوانی رایگان ز کف دادم
سر کشد ز دل اکنون شعله پشیمانی

***

پریشان گیسوی شمشاد و افتان طره سنبل
نه از نامحرمان شرم و نه از بيگانگان پروا

***

عنان نفس ندادم چو غافلان از دست
کنون به دست توانا دو صد عنان دارم

***

فروغ صحبت روشندلان غنیمت دان
پیاله گیر که شبگیر می‌کند مهتاب

***

عارفان از سخن سرد پریشان نشوند
عمر گل در قدم باد سحر می‌گذرد

***

دو چشمم را ته خون پالا کنی ته
کلاه عقلم از سر وا کنی ته

اگر لیلی بپرسه حال مجنون
نظر او را سوی صحرا کنی ته

***

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده‌ست

***

خنده ما را حکایت روشن است
گریه بلبل ندانستم ز چیست

***

سوسن زبان گشاده و گفته به گوش سرو
اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل

***

پريشان گيسوي شمشاد و افشان طره سنبل
نه از نامحرمان شرم و نه از بيگانگان پروا

***

لباس ماتم بلبل همیشه آماده است
به هر چمن که در او زاغی آشیان دارد

***

بدین شکرانه می‌بوسم لبِ جام
که کرد آگه ز رازِ روزگارم

***

دانی که داد بلبل شیدا به دست کیست
از دست آن که کرد لب غنچه را خموش

***

روی خاک و موی گردان چرخ را
این سیه پرده نقاب است و خضاب

تشبیه و ارکان آن

تشبیه یکی از آرایه‌های ادبی است که ساختار آن در دو قالب بیان می‌شود. یکی در قالب جمله و به‌صورت گسترده و دیگری به‌صورت ترکیب اضافی. در حالت گسترده و کامل، تشبیه از چهار بخش تشکیل می‌شود که به هریک از آن‌ها رکن می‌گویند و ارکان تشبیه نام دارند. ارکان تشبیه عبارت‌اند از:

  • مشبه: کلمه یا جمله‌ای است که به چیزی تشبیه و مانند می‌شود.
  • مشبه‌به: کلمه یا جمله‌ای است که مشبه به آن تشبیه می‌شود.
  • وجه شبه: صفت و وجه مشترک بین مشبه و مشبه‌به است.
  • ادات تشبیه: کلمه‌ای است که شباهت بین مشبه و مشبه‌به را برقرار می‌کند.

با یک مثال ساده این ارکان را مشخص می‌کنیم. به این جمله دقت کنید: «اراده احمد مانند کوه، استوار است.» در این جمله، اراده احمد به کوه تشبه شده است. پس تا اینجا می‌دانیم که مشبه اراده احمد است و مشبه‌به کوه. اما وجه شبه چیست؟ در جمله به استواری اشاره شده است و منظور شباهت اراده احمد و کوه از نظر استواری و محکم بودن است. پس وجه شبه استوار بودن است. ادات تشبیه نیز کلمه «مانند» است که مشبه و مشبه‌به را به هم وصل کرده است.

استعاره

اما از بین ارکان تشبیه، دو رکن مشبه و مشبه‌به پایه‌های اصلی هستند و طرفین تشبیه نام دارند. اگر یکی از این دو رکن حذف شود، آرایه تشبیه به آرایه «استعاره» تبدیل می‌شود. در طرف مقابل، وجه شبه و ادات تشبیه از ارکان اصلی تشبیه نیستند و گاهی به‌طور کامل حذف می‌شوند و اتفاقاً حذف آن‌ها شعر را زیباتر و خیال‌انگیزتر می‌کند.

مثال بخش قبل را بررسی می‌کنیم. فرض کنید مشبه «اراده احمد» و مشبه‌به «کوه» باشد.

در دو حالت تشبیه و استعاره خواهیم داشت:

  • تشبیه: اراده احمد از نظر استوار و محکم بودن شبیه کوه است.
  • استعاره: اراده احمد کوه است.

نکته مهمی که درباره آرایه استعاره باید بدانیم، این است که باید قرینه‌ و نشانه‌ای در جمله برای استعاره وجود داشته باشد، زیرا در غیر این صورت استعاره بودن کلمه واضح نمی‌شود. مثلاً فرض کنید شخصی بگوید ماه را دیدم. اگر قرینه‌ و نشانه‌ای وجود نداشته باشد، مخاطب فکر می‌کند ماه آسمان منظور گوینده است. اما اگر مثلاً بگوید ماه را در خانه‌ام دیدم، شنونده چنین در می‌یابد که منظور از ماه شخصی است که در خانه است.

در استعاره مصرحه فقط مشبه‌به وجود دارد و مشبه حذف شده است. مثلاً سرو استعاره از قد بلند و نرگس استعاره از چشم است. در استعاره مصرحه، مشبه‌به همواره حسی است. منظور از حسی بودن این است که با یکی از حواس پنجگانه چشایی، بینایی، لامسه، شنوایی و بویایی قابل درک باشند. منظور از عقلی امری است که با حواس پنجگانه قابل درک نباشد. در استعاره مصرحه یکی از ویژگی‌ها (ملائمات) مشبه ذکر می‌شود.

در اصطلاح ادبی، استعاره‌ مکنیه نوعی استعاره‌ است که در آن، مشبه‌به حذف می‌شود، اما یکی از نشانه‌ها و ویژگی‌های مشبه‌به (وجه شبه) می‌آید.

برای آشنایی با موضوعات زبان و ادبیات فارسی مدرسه، پیشنهاد می‌کنیم به مجموعه آموزش‌های دروس دبیرستان و پیش دانشگاهی فرادرس مراجعه کنید که لینک آن در ادامه آورده شده است.

سوالات رایج درباره اضافه استعاری

در این بخش به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به مبحث اضافه استعاری در ادبیات فارسی به اختصار پاسخ می‌دهیم.

اضافه استعاری چیست؟

اضافه استعاری یکی از انواع استعاره مکنیه است که در آن، ویژگی مشبه‌به با مشبه همراه شده است. استعاره نوعی تشبیه است که یکی از طرفین آن حذف شده باشد. اگر مشبه حذف شود، استعاره مصرحه داریم و اگر مشبه‌به حذف شود، استعاره مکنیه.

اضافه استعاری چه تفاوتی با اضافه تشبیهی دارد؟

تفاوت اضافه تشبیهی و اضافه استعاری در این است که در اضافه تشبیهی مشبه و مشبه‌به ترکیب اضافی می‌سازند، اما در اضافه استعاری مشبه‌به حذف شده و مشبه همراه با لوازمی از مشبه‌بهِ حذف شده می‌آید.

تمرین مربوط به مبحث اضافه استعاری

برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «اضافه استعاری»، می‌توانید از تمرین‌هایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۵ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسش‌ها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، می‌توانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جواب‌های درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.

تمرین و آزمون

۱. در این نوشته چند تشبیه و چند استعاره وجود دارد؟ «فوران گل حسرت از خاک/ بارش شبنم روی پل خواب/ پرش شادی از خندق مرگ / گذر حادثه از پشت کلا»

سه - پنج

سه - شش

چهار - پنج

چهار - شش

۲. در کدام گزینه تعداد استعاره‌ها بیشتر است؟ 

ماهم از شب سایبان بر آفتاب انداخته است / سرورم از ریحان تر، بر گل نقاب انداخته است

رشته‌ای بر قمر انداخته کاین مار سیاه است / نقطه‌ای بر شکر افکنده که این مهره مار است

لولو از پسته خود ریخته کاین چیست؟ حدیث است / لاله در مشک نهان کرده که این چیست؟ عذاب است

بر طرف مه نشانده سیاهی که سنبل است / بر برگ فشانده غباری که عنبر است

۳. شکل استعاری ترکیبات تشبیهی «دریای عشق، گل دوستی، کاخ عرش، دفتر زندگی» در کدام گزینه آمده است؟

ساحل رهایی، باغ دوستی، عظمت عرش، بهار عمر

ژرفای عشق، بوی خوب دوستی، کنگره عرش، شیرازه

ژرفای عشق، بوی گل دوستی، آستانه عرض، صفحه خاطره

ساحل دریای عشق، ریشه‌های دوستی، دروازه عرش، بهار عر

۴. آرایه مشتکر هر سه این ابیات کدام است؟ «صحرای دلم عشق تو شورستان کرد / تا مهر کسی در آن نروید هرگز - من و نگار من امروز هر دو رگ زده ایم / من از حرارت عشق و وی از حرارت تب - هر که را چون بید مجنون برگفت از خاک عشق / تیغ اگر بارید بر فرق سرش بالا ندید»

استعاره با ذکر مشبه‌به

استعاره با ذکر مشبه

تشبیه

ایهام

۵. آرایه نوشته شده در برابر کدام مصرع نادرست است؟

کلمات کوکانه تراوید : استعاره

شعر سپید من روسیاه ماند : ایهام

بر آن شانه که پیامر پای نهاد کودکان را نشاندی : متناقض‌نما

که با تازیانه هشتاد زخم بر خود حد زدی : شتبیه

جمع‌بندی

در این آموزش از مجله فرادرس، با اضافه استعاری آشنا شدیم و ضمن بیان تفاوت‌های ان با اضافه تشبیهی، مثال‌های متنوعی را ارائه کردیم. فهمیدیم که تفاوت اضافه تشبیهی و اضافه استعاری در این است که در اضافه تشبیهی مشبه و مشبه‌به ترکیب اضافی می‌سازند، اما در اضافه استعاری مشبه‌به حذف شده و مشبه همراه با لوازمی از مشبه‌بهِ حذف شده می‌آید. همچین یاد گرفتیم که اضافه استعاری یکی از انواع استعاره مکنیه است که با کلمه‌ای دیگر همراه شده است.

بر اساس رای ۱۲۱ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر پرسشی درباره این مطلب دارید، آن را با ما مطرح کنید.
منابع:
ن‍گ‍اه‍ی‌ ب‍ه‌ اض‍اف‍ه‌ اس‍ت‍ع‍اری‌ (محمدرضا نیکزاد)
PDF
مطالب مرتبط
۹ دیدگاه برای «اضافه استعاری چیست؟ + روش تشخیص، مثال و تمرین»

استاد ایا این نکته درسته که هرجا تشخیص یا ترکیب اضافی دیدیم اضافه استعاری است؟

با سلام و روز به‌خیر؛

خیر، چنین گزاره‌ای نادرست است. این موضوع را با مثال بررسی می‌کنیم. آرایه تشخیص یا شخصیت‌بخشی در جایی وجود دارد که ویژگی‌ای انسانی را به شیء یا موجودی غیر از انسان بدهیم. برای مثال در جمله «میز سخن می‌گفت.» تشخیص و استعاره مکنیه وجود دارد اما اضافه استعاری نیست. درحالی‌که در ترکیب «دل ابر» هم اضافه استعاری و هم آرایه تشخیص وجود دارد. پس تشخیص می‌تواند از نوع اضافه استعاری باشد اما الزام و قطعیتی برای این مورد وجود ندارد.
این موضوع، درباره ترکیب اضافی نیز همینطور است. یعنی ممکن است یک ترکیب اضافی، اضافه استعاری نیز باشد اما همه ترکیب‌های اضافی، اضافه استعاری نیستند. برای مثال، ترکیب‌های «مداد علی، کتاب زهرا، لباس من» و بسیاری نمونه دیگر، ترکیب اضافی هستند اما هیچ‌کدام از آن‌ها، اضافه استعاری نیستند. درصورتی‌که ترکیب «گریه ابر» هم ترکیب اضافی و هم اضافه استعاری است. در واقع، فقط هر ترکیب اضافه‌ای که دارای آرایه استعاره باشد، اضافه استعاری نیز است.

با تشکر از همراهی شما با مجله فرادرس

ولا استاد به افغانی برت بگم: چشمته صدقه!

ای مشت زمین بر اسمان شو
اینجا مشت زمین چرا اضافه استعاری نیست و فقط ی ترکیب اضافی است؟؟

درود و وقت به‌خیر؛

گروه اسمی «مشت زمین» در این مصرع از قصیده «دماوندیه» از «ملک الشعرای بهار»، اضافه استعاری و تشخیص است. زیرا زمین به انسانی تشبیه شده است که مشت (دست مشت‌شده) دارد و زمین به عنوان مشبه این تشبیه در این بیت وجود دارد اما مشبه‌به آن یعنی «انسان» در این بیت وجود ندارد. پس استعاره این عبارت، از نوع مکنیه است و چون مشبه (زمین) به کلمه مربوط به مشبه‌به یعنی کلمه «مشت»، اضافه شده است، استعاره مکنیه از نوع اضافه استعاری است.

با تشکر از همراهی شما با مجله فرادرس

بسیار عالی

خیلی عالی و کامل ممنونم استاد

خیلی عالی بود
من واقعا با خوندنش چیزی رو که یاد نداشتم یاد گرفتم

ممنون استاد خیلی عالیه

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *