کارآفرینی چیست؟ – از تعریف تا مفاهیم کلیدی به زبان ساده


پاسخهای مختلفی وجود دارد که کارآفرینی چیست که در کتابها و همچنین از زبان فعالان این حوزه میتوان جستجو کرد. اما در تعریفی ساده میتوان گفت، کارآفرینی فرایند شروع یا بهبود کسب و کار با هدف کسب سود است. طبق آمارهای بینالمللی، کارآفرینان در مراحل اولیه فعالیت خود بهطور متوسط به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۴٫۷ شغل ایجاد میکنند. بنابراین هر جامعهای برای ایجاد شغل و رشد اقتصادی به کارآفرینی وابسته است. هرچند فعالیت به این شکل با ریسکها و چالشهای بسیاری روبرو است، اما هر فردی که در جهت تولید یا خلق یک محصول، کالا یا خدمت و در نتیجه تولید ثروت حرکت میکند، میتواند با در نظر گرفتن برخی اصول در این مسیر به موفقیت برسد. در این مطلب از مجله فرادرس قصد داریم پس از ارائه تعریفی کامل از مفهوم کارآفرینی و انواع آن، راهنمایی کامل برای حرکت در این مسیر را برای علاقهمندان ارائه کنیم.
در ابتدا مفهوم اینکه کارآفرینی چیست را بر اساس نظرات ۴ اقتصاددان معروف بیان میکنیم. سپس با تعریف انواع مختلف کارآفرینی و بررسی معایب و مزایای این فعالیت، به بررسی ۹ گام اصلی برای کارآفرین شدن میپردازیم. تشریح ۱۱ مهارت و ویژگی کارآفرینان، نحوه تامین منابع مالی در این مسیر و چالشهای پیشرو بخش دیگر مبحث ما خواهد بود. در انتها نیز ۴ نمونه فعالیت کارآفرینانه مشهور و الهامبخش در سطح جهانی معرفی میشوند.
کارآفرینی چیست ؟
کارآفرینی فرایند خلق محصول یا خدمتی جدید و با ارزش است که با صرف زمان و تلاش کافی و پذیرش ریسکهای مالی، اجتماعی، روحی توسط فرد منجر به تولید ثروت و استقلال مالی وی میشود. این فعالیت بر اساس شناسایی مشکل یا شکاف در بازار یا فرصتهای تجاری و توسعه محصول یا خدمتی مشخص با هدف رفع آن نیاز شکل میگیرد. شاید این سوال پیش آید که معنی و منشا اصلی لغت کارآفرینی چیست. این کلمه یعنی «Entrepreneurship» از لغت فرانسوی «Entreprendre» گرفته شده است که معنای «متعهد شدن» را میدهد. اما مفهوم کارآفرینی از دید محققان و کارشناسان به شکلهای مختلفی بیان شده است و تعریف واحدی در این خصوص وجود ندارد. با این حال بررسی این واژه توسط اهالی فن در گذر زمان میتواند تصویر شفافتری از آن را ارائه کند. بنابراین قبل از هر چیزی ۴ تعریف مهم در این خصوص را با هم مرور میکنیم.
- تعریف اول توسط «جوزف.آ.شومپیتر» اقتصاددان اتریشی-آمریکایی در سال ۱۹۳۴ ارائه شده است. طبق نظر وی کارآفرینی هر نوع کارکرد نوآورانهای است که میتواند باعث ایجاد ثروت و رفاه برای فرد شود. در حقیقت وی کارآفرینی را نوعی نوآوری در انجام کارها به روشی جدید و بهتر میداند که با ایجاد ارزش بر روی محصول یا فرایند تولید ثروت میکند.
- در تعریف ارائه شده دوم توسط «رابرت لمب»، جامعهشناس، در سال ۱۹۵۲، کارآفرینی شکلی از تصمیمگیری اجتماعی است که توسط نوآوران اجتماعی انجام میشود. او کارآفرینی را بهعنوان فعالیت اقتصادی درگیر در نوآوری میداند که در نهایت منجر به رفاه اجتماعی میشود.
- «اچ کول» اقتصاددان انگلیسی در سال ۱۹۵۹ کارآفرینی را فعالیت هدفمند فرد یا گروهی از افراد برای راهاندازی، حفظ یا افزایش سود از طریق تولید یا توزیع کالا میداند. در اینجا تمرکز اصلی بر سودآوری است و هر فعالیتی که در این مسیر انجام میشود، کارآفرینی است.
- تعریف بعدی ارائه شده در سال ۱۹۸۴ توسط «رابرت. سی. رونستات»، کارآفرینی را روند پویای ایجاد ثروت میداند. در حقیقت در این تعریف، عدهای از افراد که همان کارآفرینان هستند با پذیرش ریسک، از طریق ایجاد ارزش برای محصولات یا خدمات خود، تولید ثروت میکنند. این محصول ممکن است جدید یا منحصر بهفرد نباشد، اما کارآفرین به نوعی از طریق آن ارزش میآفریند.

کارآفرینان با استفاده از مهارتها و نوآوریهای خود نقش کلیدی در اقتصاد کشورها دارند و با پذیرش ریسکهای موجود در بازار، فعالیت تجاری خود را به منظور ایجاد اشتغال و برطرف کردن مشکلات شکل میدهند. اقتصاددانان این فعالیت را جزء جداناپذیر تولید میدانند که در آن فرد با تعریف طرحی مشخص و استخدام نیروی انسانی، از منابع در دسترس برای مدیریت و رهبری یک فعالیت اقتصادی استفاده میکند.
انواع مختلف کارآفرینی چیست؟
شناسایی انواع مختلف کارآفرینی در دنیای کسب و کار امروز، درک کاملتری از انگیزهها، رویکردها و تاثیرات کارآفرینان را ارائه میدهد. البته ممکن است در مقالات دیگر، به دستهبندیهای متفاوت دیگری برخورد کنید. اما موارد ارائه شده به شرح زیر چشماندازهای مختلف کارآفرینان به این موضوع را هدف قرار میدهد. بنابراین با بررسی این موضوع که ۴ نوع اصلی کارآفرینی چیست به صورت خلاصه ویژگیهای خاص هر یک را تشریح میکنیم.
۱. کارآفرینی فرصتگرا
این شکل از کارآفرینی بر توانایی فرد در شناسایی و بهرهبرداری از فرصتها تمرکز دارد. کارآفرینان فرصت محور، نوآورانی هستند که با درک شکافهای موجود در بازار، راهحلهای خلاقانهای را برای پر کردن خلاءها ارائه میکنند. بهعبارتی کارآفرینی در اینجا به شکل پذیرش ریسکها و کشف موارد ناشناخته نشان داده میشود. این رویکرد میتواند بهسرعت فناوریها، روندهای بازار یا تغییر خواستههای مشتری را درک کرده و آنها را به مدلهای کسب و کار جدید تبدیل کند. معمولا این نوع، محرک تغییرات بنیادی و پایه در صنعت است.
۲. کارآفرینی تقلیدی
در این کارآفرینی، بر خلاف نوع فرصتگرا، فرد از مدلهای کسب و کار تثبیت شده قبلی استفاده میکند. در حقیقت کارآفرین با تجزیه و تحلیل بازار و مطالعه کسب و کارهای موفق، فعالیت و رویکرد خود را در دستیابی به موفقیتی مشابه تنظیم میکند. توانایی فرد در اینجا، بر بهینهسازی و استفاده از مفاهیم و مدلهای تجاری اثبات شده پیشین متمرکز است. به همین دلیل ریسک کمتری نسبت به کارآفرینی فرصتگرا دارد.
۳. کارآفرینی مبتنی بر نیاز
در این دسته، فرد کارآفرین بهدلیل چالشهای مالی، نداشتن فرصتهای شغلی یا محدودیتهای دیگر، کسب و کار شخصی خود را راهاندازی میکند. بهعبارتی کارآفرینی در اینجا راهحلی برای غلبه بر شرایط موجود و پیدا کردن مسیرهای جدید با هدف انجام بهتر کارها است. فرد با وجود داشتن شرایط نامطلوب اغلب با طرز فکر کارآفرینی، راهحلهای خلاقانهای را ایجاد میکند.
۴. کارآفرینی اجتماعی
در اینجا افراد بر ارایه راهحلهای نوآورانه در زمینه رفع مشکلات اجتماعی یا زیست محیطی متمرکز هستند. مدلهای کسب و کار آنها نیز با هدف تاثیرگذاری مثبت بر جامعه و پایداری مالی درازمدت تنظیم میشود. در این نوع کارآفرینی بین موفقیت اقتصادی و مسئولیت اجتماعی تعادل وجود دارد.
مزایا و معایب کارآفرینی چیست؟
هر فعالیت اقتصادی مزایا و معایب مخصوص به خود را دارد و کارآفرینی هم از این موضوع جدا نیست. با این حال فرد باید با آگاهی کامل از همه آنها نسبت به پیدا کردن راهحل مورد نیاز در مسیر و هدف خود برنامهریزی کند.
مزایای کارآفرینی چیست؟
در فهرست زیر به برخی از مزایای کارآفرینی اشاره شده است.
- کارآفرین، رئیس خود است: در یک کلام، کارآفرین رئیس و رهبر خود است. فرصت تنظیم برنامهها، انتخاب روزها و ساعتهای کاری، تعیین حقوق برای خود و تصمیمگیری برای تعیین میزان سرمایهگذاری در کسب و کار همه از مواردی هستند که وی به تنهایی و حتی بدون مشورت میتواند آنها را به انجام برساند.
- کارآفرین، انتخاب کننده اعضای تیم است: به عنوان رهبر کسب و کار، هر کارآفرین نقشی اصلی در تیمسازی و انتخاب اعضای مورد نظر برای فعالیت در کنار خود دارد. تعیین مهارتهای مورد نیاز، تدوین شرح شغل و مشخص کردن مسئولیتهای هر فرد همگی با توجه به نظر او انجام میگیرد.
- کارآفرینی نهایت لذت فرد از زندگی است: ایده هر فرد کارآفرین میتواند جامعه و حتی جهان را به سمت بهتر شدن هدایت کند. ایدههایی که با هدف پر کردن شکاف و نیاز بازار، تاثیر مثبت بر محیط زیست و بهتر کردن زندگی مخاطبان ارائه میشوند. همه این موارد موفقیت بزرگی برای کارآفرین است که در نهایت رضایت شخصی او را بهدنبال خواهد داشت.

معایب کارآفرینی چیست؟
در فهرست زیر، به معایب کارآفرینی اشاره شده است.
- کار سخت و طولانی بودن ساعات فعالیت: هرچند تنظیم برنامه در اختیار فرد کارآفرین است، با این حال در ابتدای فعالیت، ساعات طولانی و سخت کار دور از انتظار نیست. حداقل تا زمانیکه اعضای دیگری به تیم کسب و کار اضافه نشدهاند، بیشتر بار جلو بردن فعالیتها بر عهده کارآفرین خواهد بود.
- نیاز به تامین هزینههای اولیه فعالیت: راهاندازی هر کسب و کاری به سرمایه اولیه نیاز دارد. پیدا کردن راهحلی برای تامین فضای فیزیکی، پرداخت حقوق، هزینههای لوازم اداری و بهعبارتی کلیه هزینههای ثابت و جاری فعالیت اقتصادی بر عهده کارآفرین است. هر چند بسیاری سرمایه شخصی خود را در این مسیر خرج میکنند، با این حال انجام مذاکرات لازم برای جذب سرمایهگذاران یا دریافت وامهای بانکی برای این منظور، همگی بر عهده فرد خواهد بود.
- نیاز به نظارت دقیق بر امور مالی و عملکرد منابع انسانی: در شرکتهای بزرگ، بخشهای مختلفی برای مدیریت بودجه و نظارت بر فعالیت کارکنان وجود دارد. اما یک کارآفرین کلیه این موارد را باید شخصا نظارت و کنترل کند. البته ممکن است فرد تخصص مورد نیاز برای این کار را نداشته باشد و از یک مشاور برای این منظور کمک بگیرد.
گامهای اصلی کارآفرینی چیست ؟
کارآفرینی سفری کاملا فردی است که دستورالعمل یکسانی برای موفقیت در آن وجود ندارد. در عین اینکه کسب درآمد شخصی و رئیسِ خود بودن برای هر کسی جذاب است، اما درآمد تضمین نشده، حذف مزایایی مثل عیدی، پاداش و بیمه از سمت کارفرما و هزینه از جیب بابت جبران ضرر و زیان نیاز به برنامهریزی دقیق دارد. با این حال بیشتر کارآفرینان موفق در مسیر خود ۹ گام اصلی به شرح زیر را استفاده میکنند که میتواند بهعنوان الگویی مناسب مورد استفاده قرار گیرد.
۱. انتخاب ایده کسب و کار
۲. تعیین ساختار قانونی
۳. انتخاب و ثبت نام و برند
۴. دریافت مجوزهای لازم
۵. تعیین چشمانداز و ماموریت
۶. تدوین طرح کسب و کار
۷. تدوین برنامه بازاریابی
۸. استخدام افراد
۹. شبکهسازی
حال سوال اینجاست که در هر یک از این گامها چه مواردی را باید در نظر گرفت تا در مسیر فعالیت با حداقل ریسک به جلو حرکت کرد؟ در این بخش به تشریح اینکه نه گام اصلی کارآفرینی چیست میپردازیم تا علاقهمندان، پاسخ سوالات خود را بهطور کامل و جزئی دریافت کنند.

۱. یک ایده کسب و کار انتخاب کنید
انتخاب ایده سودآور ممکن است برای برخی افراد چالش برانگیز باشد. برای این منظور بهترین کار پاسخ و تحلیل سوالات زیر است:
- به چه چیزی علاقه دارم؟
- چه تخصص یا مهارت فنی، تجربه و ارتباطاتی در حوزههای مختلف دارم؟
- چه مشکل یا نیازی در جامعه وجود دارد که میتوان برای آن راهحلی متفاوت را ارائه کرد؟
- علاقهمندی من بیشتر در زمینه فروش چه محصول یا خدمتی است؟
- رقابت در بازار مد نظر محصول در چه اندازه است؟ آیا بازار از این نظر اشباع است؟ آیا میتوان در آن نفوذ کرد؟
- عرضه چه محصول یا خدمتی مقرون به صرفه و سودآور است؟
در این حالت میتوان با تجزیه و تحلیل پاسخها علاوه بر پیدا کردن ایده، آن را از همه جوانب ارزیابی کرد.
۲. ساختار قانونی کسب و کار خود را مشخص کنید
در اینجا یک کارآفرین باید ساختار قانونی فعالیت خود را از لحاظ حقوقی مشخص کند. البته این ساختار ممکن است پس از رشد کسب و کار یا متناسب با قوانین هر کشوری، تغییر یابد. برای آشنایی بیشتر ،در اینجا ۳ مورد از متداولترین آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
مالکیت انفرادی
در این حالت فرد کارآفرین شرکتی تک نفره را با مالکیت شخصی خود راهاندازی میکند و بعد از آن بر حسب نیاز و میزان رشد، فعالیتهای مد نظر را به شکل برونسپاری انجام میدهد. هر چند این کار، کاملا شخصی است، با این حال میتوان با تعریف برند خاص، کسب و کار را به شکل حرفهای راهاندازی کرد. ضمن اینکه مالک کسب و کار خود شخصا، مسئول تمام بدهیها و ضررها است.
فعالیت شراکتی
شراکت، کسب و کاری است که در آن حداقل دو نفر مالکیت دارند. در این حالت هر یک از افراد بر حسب سهم تعریف شده و توافقی، در سود و زیان فعالیت سهیم خواهند بود.
ثبت شرکت حقوقی
هر شخصیت حقوقی، جدا از صاحبان و بنیانگذاران خود، مسئولیتهایی مجزا و فراتر از فعالیت انفرادی و شراکتی دارد. در اینجا انعقاد قراردادهای حقوقی، استخدام پرسنل، پرداخت مالیات، دریافت وام از بانکها و موسسات مالی، مالکیت داراییها به شکلی منظم و متفاوت مستند میشوند. البته ثبت شرکت حقوقی در قالبهای مختلفی انجام میگیرد که در این میان شرکتهای مسئولیت محدود در راهاندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط بسیار متداول است. این نوع شرکتها ساختاری سادهتر دارند و با وابستگی کمتر به سهامداران و هیئت مدیره، به مدیریت حق کنترل بیشتری میدهند. ضمن اینکه بهدلیل انعطافپذیری در تقسیم سود بر حسب مشارکت در فعالیت و بروکراسی کمتر اداری، محدودیتهای سایر شرکتهای حقوقی را ندارند.
۳. نام و برند کسب و کار خود را انتخاب و ثبت کنید
هرچند انتخاب نام و برند، فعالیتی هیجانانگیز و جذاب است، با این حال ثبت قانونی آن برای حفظ مالکیت معنوی کسب و کار فرایندی ضروری و وقتگیر خواهد بود. برای این کار لازم است قوانین موجود مانند خاص بودن، تعداد سیلابها، تکراری نبودن و سایر موارد را مطالعه و بر اساس آن نسبت به انتخاب و ثبت اقدام کرد. البته دریافت مشاوره لازم از موسسات حقوقی و واگذاری فرایند به آنها میتواند کمک بسیاری در این خصوص کند.
۴. مجوزهای لازم برای کسب و کار خود را دریافت کنید
در برخی موارد برای تولید محصول، ارائه خدمات یا دریافت وجه از مشتریان نیاز به کسب مجوز از سازمانها و موسسات خاص وجود دارد. بنابراین هر کارآفرین لازم است با بررسی و اطلاع کامل از هر یک، فعالیت خود را بهشکلی قانونی راهاندازی کند. بهعنوان مثال برای راهاندازی فروشگاه اینترنتی در ایران و اعتمادسازی نزد مشتریان نیاز به دریافت نماد اعتماد الکترونیک و مجوز فعالیت کسب و کار اینترنتی دارید.
۵. ماموریت و چشمانداز فعالیت خود را مشخص کنید
مطالعات نشان داده است که میزان جذب و خرید مشتریان از کسب و کارهای هدفمند با تعریفی مشخص از ماموریت و چشمانداز، چهار برابر بیشتر از سایر فعالیتهای بدون هدف است. بنابراین تدوین آنها هنگام راهاندازی کسب و کار اهمیت بالایی دارد. ماموریت، بیان نحوه خدمترسانی کسب و کار به مشتریان است و توصیفی کلی از آن، عملکرد و اهداف مد نظر را ارايه میدهند. اینکه کسب و کار چه کاری را انجام میدهد؟ برای چه چیزی راهاندازی شده است و برنامه آن برای رفع مشکل یا نیاز جامعه چیست. در نقطه مقابل چشمانداز، دورنمایی کلی و ایدهآل از فعالیت را نشان میدهد. ماموریت و چشمانداز فرهنگ هر کسب و کار را شکل میدهد و هر تصمیم کارآفرین از استخدام پرسنل تا بازاریابی را هدایت میکنند. باید توجه کرد که تدوین این موارد به برند، هویتی خاص میدهد و برندهایی که هویت قویتری دارند، سادهتر در ذهن مخاطب خود جای میگیرند.
۶. یک طرح کسب و کار بنویسید
طرح کسب و کار سندی مهم برای نشان دادن نحوه اداره فعالیت، درآمدزایی و کسب سود و همچنین راهحل ارائه شده برای حل مشکل است. تدوین آن میتوان با ترسیم تصویری کاملا جزئی از بخشهای مختلف کسب و کار، بهخصوص برای دریافت وام یا جذب سرمایهگذار و تامین منابع مالی مورد نیاز کمک کند.
۷. برنامه بازاریابی را تدوین کنید
برنامه بازاریابی به عنوان یکی از بخشهای طرح کسب و کار، نحوه حضور فعالیت اقتصادی در بازار، جذب مشتری و اطلاعرسانی در مورد برند را نشان میدهد. برای تدوین آن پاسخ به سوالات زیر کمک کننده است.
- چه گروه از افراد، به محصول یا خدمت ارائه شده نیاز دارند؟
- مخاطبان و مشتریان در کجا بهدنبال اطلاعات در مورد محصول یا خدمت هستند؟
- محصول یا خدمت ارائه شده را در کجا میتوان تبلیغ کرد؟
یکی از روشهای مفید برای این منظور، ترسیم و تصور شخصیتی خیالی به نام پرسونای مخاطب است که در آن کارآفرین برای درک بهتر نیاز مشتری، شخصیت وی را تجسم میکند. برای این منظور مواردی مانند علایق، اهداف، نیازها، چالشها، گروه سنی، محل سکونت، شغل، سطح درآمدی و میزان تحصیلات مخاطب بهشکلی کامل تعیین و مستند میشوند. پاسخ به این نکات میتواند نحوه دسترسی به مشتری، ارتباط و جذب او را مشخص کند.

۸. افراد مورد نظر خود را جذب و استخدام کنید
در صورت ثبت فعالیت به شکل شرکت حقوقی، قدم مهم بعدی استخدام افراد در بخشهای مختلف است. در این خصوص باید موارد مانند تدوین شرح شغلی، تحقیق در مورد حقوق پرداختی مناسب و آگاهی از قوانین کار توسط کارآفرین مورد توجه قرار گیرند. ارسال درخواست جذب نیرو به سایتها یا موسسات کاریابی و اطلاعرسانی به آشنایان برای این منظور کمک کننده است. البته استخدام افراد انعطافپذیر توانمند با مهارتها و قابلیتهای متنوع که درک خوبی از چشمانداز و ماموریتهای کسب و کار دارند، باید در اولویت قرار گیرد.
۹. شبکهسازی کنید
شبکهسازی در کارآفرینی عاملی برای ایجاد ارتباطات ارزشمند با سرمایهگذاران، توسعه دانش و یادگیری از سایر متخصصان و صاحبان کسب و کار و دسترسی به فرصتهای مناسب همکاری است. بدون ایجاد شبکه، هر اقدامی در جهت توسعه و رشد فعالیت کارآفرینانه بسیار طولانیتر و چالش برانگیزتر خواهد بود. زیرا آشنایی هر چه بیشتر با افراد میتواند سرعت رسیدن به اهداف مورد نظر را بیشتر کند.
ویژگیها و مهارتهای لازم برای کارآفرینی چیست ؟
داستانهای موفقیتآمیز کارآفرینی همیشه افراد پر شور و شوق و سختکوشی را ترسیم میکنند که در جهت اهداف خود، کسب و کاری سودمند را راهاندازی کردهاند. اما آیا این خصوصیات، تنها ویژگی است که کارآفرینان باید داشته باشند؟ و سایر مهارتهای لازم برای کارآفرینی چیست. بررسی ویژگیهای کارآفرینان موفق نشان میدهد که بیشتر آنها، ده مهارت مشترک به شرح زیر را دارند.
۱. هدفمندی
۲. آیندهنگری
۳. عملگرا بودن
۴. ریسکپذیری
۵. انعطافپذیری
۶. مهارت مدیریت داراییهای نقدی
۷. تابآوری در برابر مشکلات
۸. تمرکز بالا
۹. هوش تجاری
۱۰. مهارتهای ارتباطی قوی
در این بخش از مطلب مجله فرادرس با عنوان کارآفرینی چیست به بررسی کاملتر این خصوصیات میپردازیم تا با شناسایی و تقویت مهارتهای لازم در این راستا بتوانیم بهعنوان یک فرد موفق در صحنه کسب و کار فعالیت کنیم.
۱. هدفمندی
بهترین کارآفرینان متمرکز بر هدفی مشخص هستند و در جهت آن با شور و علاقه و پشتکار حرکت میکنند. بنابراین در آغاز کار لازم است تا با تعیین اهداف، مسیر رسیدن به آنها را نیز ترسیم کرد. هر چند درس از اشتباهات و شکستها و امیدواری در مقابله با چالشها هم اهمیت بسیاری در موفقیت نهایی دارد.
۲. آیندهنگری
دانش و مهارت کسب شده از تجربههای پیشین هر فعالیت اقتصادی یا شغلی که کارآفرین در آن مشغول بوده است، میتواند مسیر آینده کاری وی را تا حد زیادی شفاف کند. هر چند این تجربیات در برخی موارد ممکن است الزامی برای موفقیت نباشند. بهعنوان مثال یک باریستای موفق، ممکن است در راهاندازی کافیشاپ خود شکست بخورد، زیرا تجربه استخدام پرسنل یا بازاریابی و جذب مشتری را ندارد. بنابراین هر کارآفرین موفق باید با ترسیم چشماندازی وسیع برای فعالیت آینده خود، به ایجاد سیستمهایی که در کسب و کار کمک کننده است، فکر کند و در این زمینه دانش و مهارت لازم را بیاموزد.
۳. عملگرایی در کنار ایدهپردازی
ایدهپردازی آسان ولی اجرای آن سخت است. اولین بودن در بازار، یک مزیت است اما تنها در صورت اجرا و پیادهسازی موفق ایده است که میتوان از آن بهعنوان پلی برای غلبه بر رقبا در بازار عمل کرد. بهعنوان مثال اجرای موفقیتآمیز فروش آنلاین توسط فروشگاه آمازون باعث شد که روش خرید کالا در سراسر جهان متحول شود. این موضوع در حالیکه آمازون به اندازه کافی سهم بازار را به خود اختصاص داده بود، باعث شد که سایر رقبا هم کتابفروشیهای آنلاین خود را راهاندازی کنند. البته لازم است اشاره کنیم که کارآفرینان موفق لزوما کامل نیستند، بلکه آنها علیرغم عدم قطعیتهایی که در فعالیت پیشروی خود با آن مواجهند، با نظم و تعهد، از شکستها درس میگیرند و بهبود مداوم فعالیت را در دستور کار خود قرار میدهند.

۴. ریسکپذیری
راهاندازی کسب و کار سفری بهسوی ناشناختهها است. هر کارآفرین باید با آغوش باز همه ریسکها را بپذیرد و در مورد آن تصمیم بگیرد. ریسکپذیری بهعنوان یک عنصر ضروری برای کارآفرینی، ارتباط مستقیمی با موفقیت دارد.
۵. انعطافپذیری
فرمولهای موفقیت، یکشبه بهدست نمیآیند. بلکه باید توجه داشت ایدههای عالی و سودآور در طول زمان شکل میگیرند. در این مسیر آزمون و خطا و امتحان کردن روشهای مختلف برای رسیدن به هدف یک اصل مهم است که نیاز به انعطافپذیری بالای کارآفرین دارد. بهعنوان مثال مدیر عامل سابق «استارباکس» در ابتدا تصور میکرد پخش موسیقی اپرا در فروشگاه با ایجاد حسی متفاوت، خاطره کافیشاپهای ایتالیایی را در مشتری زنده میکند. اما واقعیت، خلاف این موضوع را نشان داد. به همین دلیل، بعد از مدتی برای فراهم کردن حسی دلنشین نزد مشتریان، صندلیهای راحتی جای موسیقی اپرا را در کافیشاپهای استارباکس گرفت.
۶. مهارت مدیریت داراییهای نقدی
هر کسب و کار موفق و جدید نیاز به جریان نقدی ثابت برای تهیه وسایل و دفتر کار، پرداخت حقوق، نگهداری تجهیزات و سایر ابزار مورد نیاز در جهت رشد و توسعه دارد. از آنجا که در ابتدای کار، نمیتوان انتظار سود بالایی را داشت، باید با مدیریت داراییهای نقدی، ریسک کمبود بودجه و منابع مالی را برطرف کرد. البته لازم است که هزینههای شخصی کارآفرین با صورتهای مالی کسب و کار از یکدیگر جدا شوند. هر چند در برخی موارد که پای شرکا و سرمایهگذاران در میان است، امکان دارد کارآفرین از دارایی شخصی خود هزینه کند، با این حال باید مراقب تعادل در این مخارج بود.
۷. تابآوری در برابر مشکلات
راهاندازی کسب و کار فعالیتی بسیار سخت و چالش برانگیز است که در بیشتر موارد نیاز به فداکاری و تحمل شکستهای بسیار دارد. هر کارآفرین باید در برابر مشکلات پیش آمده در مسیر، تابآوری و تحمل لازم را داشته باشد و در صورت شکست، با قدرت به پیشروی در جهت هدف خود ادامه دهد. در حقیقت شروع کسب و کار نقطه آغاز یک فرایند یادگیری است که میتواند در برخی اوقات حتی خستهکننده نیز بهنظر برسد. اما برای موفقیت لازم است که هرگز در برابر شرایط سخت سر تسلیم فرود نیاورد. در حقیقت یک کارآفرین شکست را بهعنوان ابزاری آموزشی نگاه میکند و از آن پلی برای موفقیت میسازد. بسیاری از استارتاپهای فناوری مشهور مانند «Uber» یا «Airbnb» با شعار «شکست، تجربهای برای حرکت به جلو» فعالیت میکنند و در طول فعالیت خود بارها شکست را تجربه کردهاند. برای بیرون رفتن از این وضعیتهای پیشبینی نشده بهتر است در درازمدت با توسعه نمونه محصولهای اولیه بر بهینهسازی آن بر اساس بازخوردها متمرکز شویم. در هر حال کسب نتایج موفقیت آمیز از یک محصول کامل و آزمایش نشده در ابتدای فعالیت ممکن است احتمال شکست در بازار و هدر رفتن بیشتر سرمایه را افزایش دهد.
۸. تمرکز بالا
متمرکز ماندن بر هدف در انبوه شک و تردیدها و مسائل پیشبینی نشده، ویژگی و مهارت مهمی است که هر کارآفرین باید آن را فرا گیرد. زیرا هر گونه انحراف از هدف و باور نداشتن به ایدهها و پتانسیل خود دستوری برای شکست است. بنابراین باید همیشه دلیل حرکت در مسیر کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار را مرور کرد و بر آن متمرکز بود.
۹. هوش تجاری
داشتن دانش تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، درک درآمدها، هزینهها، نحوه افزایش یا کاهش آنها، تقسیم سود سهامداران و سرمایهگذاران و حتی مسائل حقوقی کسب و کار برای کارآفرینان بسیار اهمیت دارد. در این میان داشتن یک استراتژی کسب و کار مناسب بر اساس بازار هدف و رقبا این امکان را به کارآفرین میدهد که با دیدی وسیع و همه جانبه و قیمتگذاری مناسب نسبت به ارائه محصول یا خدمت در بازار اقدام کند.
۱۰. مهارتهای ارتباطی قوی
برقراری ارتباط قوی در همه جنبههای زندگی، صرفنظر از اینکه چه کاری انجام میدهید، ضروری است. داشتن این مهارت در کلیه مراحل کسب و کار از انتقال ایده و استراتژیها به سرمایهگذاران تا اشتراکگذاری طرح کسب و کار با کارکنان و مذاکره با تامینکنندگان نیز اهمیت بالایی دارد. البته در این میان برقراری ارتباط صمیمی با مخاطب هم باید مورد توجه کارآفرین قرار گیرد. بهعنوان مثال در ابتدای فعالیت، بهتر است کارآفرین در هر زمان ممکن، شخصا فرایند فروش و ارتباط با مشتری را مدیریت کند. تماس مستقیم با مخاطب بهترین راه برای بهدست آوردن بازخورد، درک سلیقه بازار و انجام بهترین کار در جهت جلب رضایت مشتری است. پاسخگویی شخصی به تلفن، یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی کارآفرینان خانگی نسبت به رقبا و شرکتهای بزرگتر است. در دنیای مدرن امروزی، مشتریان از پاسخهای خودکار و رباتگونه خسته شدهاند و شنیدن صدای انسان راهی مطمئن برای جذب مخاطب جدید و القای حس قدردانی به آنهاست. از طرف دیگر، مخاطب انتظار دیدن وبسایتی جذاب و حرفهای را نیز دارند. حتی اگر کسب و کار راهاندازی شده در حوزه فناوریهای پیشرفته هم نباشد، کارآفرینان باید برای انتقال پیام خود به مشتری از قابلیتهای اینترنت استفاده کنند. برای این منظور نیاز به صرف هزینه بالایی نیست، بلکه تنها باید با بودجهای متناسب و طراحی جذاب، حس ارتباط زنده و صمیمی را به مخاطب خود از این طریق منتقل کرد.
روشهای تامین منابع مالی برای کارآفرینی چیست ؟
راهاندازی فعالیت کارآفرینانه، هزینهبر است و ممکن است مالک کسب و کار به تنهایی توانایی تامین آنها را نداشته باشد. روشهای متنوعی به شرح زیر برای تامین سرمایه وجود دارد که هر کارآفرین با توجه به استراتژی مالی خود میتواند از آنها استفاده کند.
۱. تامین مالی از منابع شخصی
۲. وام بانکی و استفاده از سرمایهگذاری خطرپذیر
۳. شرکای خاموش
۴. تامین مالی جمعی
۵. دوستان و آشنایان
۶. مراکز ویژه حمایتی
برای آشنایی بیشتر با هر یک از این منابع حمایتی مالی، در این بخش از مطلب مجله فرادرس با عنوان روشهای تامین منابع مالی کارآفرینی چیست به بررسی جزئیتر آنها میپردازیم.

۱. تامین مالی از منابع شخصی
در این روش که به «Bootstrapping» هم مشهور است، کارآفرین از سرمایه شخصی خود برای راهاندازی کسب و کار استفاده میکند. با این کار، فرد بر فعالیت اقتصادی و داراییهای خود کنترل کامل دارد و از سرمایهگذاری خارجی برای رشد استفاده نمیکند. معمولا کسب و کارهایی که از این روش تامین سرمایه میکنند، در ادامه فعالیت خود هزینهها را پایین نگاه میدارند و سرعت رشد آنها نیز متوسط اما پایدار است. طبق آمار بیش از ۵۰ درصد مشاغل در ابتدای کار از همین روش استفاده میکنند. برای درآمدزایی از این طریق لازم است فروش اینترنتی و استفاده از قدرت شبکههای اجتماعی در بازاریابی محصولات و خدمات را در اولویت قرار داد. توجه به قیمتگذاری مناسب بر اساس مدل کسب و کار تدوین شده و ایجاد درآمدی دائمی بسیار اهمیت دارد.
۲. دریافت وام بانکی و استفاده از سرمایهگذاری خطرپذیر
با این روش میتوان مقدار قابل توجهی سرمایه را برای کسب و کار فراهم کرد، اما چالشهایی نیز در این مسیر وجود دارد. تامین منابع از طریق وام بانکی مناسب مدلهای کسب و کار سنتیتر است و باید از طریق ارائه طرح کسب و کاری دقیق، محاسبات مالی شفافی در جهت بازپرداخت آن انجام داد. در نقطه مقابل، صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر بیشتر مناسب ایدههایی با قابلیت رشد سریع و بزرگ هستند. البته در این روش سرمایهگذار انتظار دارد در ازای تامین منابع مالی، بخشی از سهام شرکت و سود آن را در اختیار بگیرد.
۳. شرکای خاموش
این دسته نیز مشابه سرمایهگذاران خطرپذیر، انتظار بازگشت سرمایه قابلتوجهی را دارند. با این تفاوت که شرکای خاموش، تمایلی به دخالت در تصمیمگیریهای تجاری کسب و کار ندارند. به همین دلیل آنها به توانایی صاحب کسب و کار در اداره آن اعتماد دارند. اما همچنان بر حسب توافق، درصدی از سود فعالیت را دریافت میکنند.
۴. تامین مالی جمعی
در این حالت که به Crowdfunding هم معروف است، کارآفرین از طریق پلتفرمهای خاص و برقراری ارتباط مستقیم با کاربران و علاقهمندان خود، منابع مالی را تامین میکند. به این شکل نیازی به پرداخت سود سهام به افراد مشارکت کننده نیست ولی تنها در همان زمان، سرمایه کسب و کار افزایش مییابد و پیشبینی آیندهنگرانهای ندارد.
۵. دوستان و آشنایان
هر چند خانواده و آشنایان سرمایه قابل توجهی را نمیتوانند در اختیار کارآفرین قرار دهند، با این حال زمانیکه کارآفرین جوان و کم تجربه است، ممکن است منبع تامین مالی بسیار خوبی باشند. در این حالت افراد بیشتر با توجه به پتانسیل و سابقه آشنایی قبلی و اخلاقی با کارآفرین سرمایهگذاری میکنند.
۶. مراکز ویژه حمایتی
مراکز رشد، پارکهای فناوری و شتابدهندههای کسب و کار، نهادهای خاصی هستند که با فراهم کردن زیر ساختهای ویژه و حمایتهای مالی برای کارآفرینان از فعالیت آنها در مراحل اولیه راهاندازی حمایت میکنند. این مراکز معمولا توسط دولتها پشتیبانی و نظارت میشوند و بهصورت خاص برای موفقیت فعالیتهای کارآفرینانه طراحی شدهاند.

ریسکها و چالشهای موجود در مسیر کارآفرینی چیست ؟
ریسکپذیر بودن ویژگی اصلی برای هر کارآفرین است، اما آشنایی و اطلاع از این چالش ها میتواند فرد را در مواجهه با آنها آماده کند. در این صورت میتوان برای مدیریت ریسک و به حداقل رساندن مشکلات ناشی از آن برنامهریزی کرد. بهطور کلی برای پاسخ به سوال اینکه ریسکهای موجود در مسیر کارآفرینی چیست میتوان به سه مورد اشاره کرد.
۱. ریسک فناوری
این چالش زمانی پیش میآید که کارآفرین برای تولید محصول نیاز به تحقیق، توسعه مهندسی و پژوهش را احساس کند. بنابراین ممکن است در این فرایند، فعالیتها بهدرستی و با موفقیت پیش نروند. در نتیجه کسب و کار متحمل هزینه مالی خواهد شد. بهعنوان مثال کارآفرینی که بهدنبال تولید دارویی برای یک بیماری است، باید ریسکهای احتمالی ناشی از عدم نتیجه مطلوب در آزمایشات یا توسعه مهندسی و پزشکی آن را بپذیرد.
۲. ریسک اجرایی
هر کارآفرین موفق، یک رهبر قوی نیز هست. پذیرش و مدیریت ریسکهای اجرایی، توانمندی کارآفرین برای ساختن تیم قوی پرسنلی و شرکای اصلی در جهت انجام برنامههای مد نظر وی را نشان میدهد.
۳. ریسک مالی
در بیشتر موارد کارآفرینان با پذیرش ریسکهای مالی موجود، از سرمایه شخصی خود برای رشد کسب و کار استفاده میکنند. البته فرض اصلی فعالیت آنها استفاده از منابع مالی مانند سرمایهگذاران، صندوقهای سرمایهگذاری و سیستمهای تامین منابع مالی جمعی است. با این حال آنها با اطلاع از این چالشها، در مواقع بحرانی سرمایه خود را در کسب و کار هزینه میکنند.
بررسی ۴ ایده موفق کارآفرینی در سطح جهان
کارآفرینان موفق با ایجاد کسب و کارهای سودآور، محصولات یا خدمات با ارزشی را به مشتریان ارائه میدهند. موضوع مشترک در میان همه این افراد سختکوشی و پیگیری است و آنها از شکست در مسیر خود نمیترسند. در این بخش از مطلب کارآفرینی چیست به معرفی ۴ کارآفرین مشهور بینالمللی در حوزههای مختلف میپردازیم.
۱. «بن فرانسیس» بنیان گذار شرکت «Gymshark»
این کارآفرین علاقه خود در زمینه تناسب اندام را به فعالیتی اقتصادی تبدیل کرد. ایده کارآفرینانه وی با راهاندازی فروشگاه اینترنتی مکملهای بدنسازی آغاز شد. بعدها این فعالیت به فروش لباسهای ورزشی مناسب برای افراد با فرم بدنی مختلف گسترش پیدا کرد. در حال حاضر طرحهای سفارشی این شرکت بیش از ۵۰ میلیون دلار سود دارند.
۲. «الکسیس اوهانیان»، بنیان گذار شرکت «Reddit»
اوهانیان از دوران نوجوانی به طراحی وبسایت علاقه داشت. بنابراین بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه ایدهای برای وبسایت سفارش غذا به یک سرمایهگذار ارائه داد که مورد قبول واقع نشد. اما او و دوستش بدون ناامیدی و ترس از شکست دوباره، پلتفرم Reddit را بهعنوان رسانهای اجتماعی برای بحث و تبادل نظر در موضوعات مختلف طراحی کردند. در حال حاضر این پلتفرم بهعنوان رابط کاربری ساده میلیونها کاربر را به خود جذب کرده است و ششمین وبسایت پر بازدید در آمریکا به حساب میآید.

۳. «ملانی پرکینز» بنیان گذار «Canva»
خانم پرکینز در ۱۴ سالگی، فعالیت کارآفرینی را با فروش روسریهای دستدوز، آغاز کرد. او بعدها در حین تدریس به دانشجویان طراحی گرافیک به چالشهای اکثر افراد در یادگیری نرمافزارهای محبوب مانند فتوشاپ پی برد. بنابراین با همراهی شریک خود، نرمافزار Canva را بهعنوان پلتفرمی با قالبهای آماده و به منظور آسان کردن طراحی گرافیکی برای کاربران به بازار عرضه کرد. Canva در حال حاضر بیش از ۴۰ میلیارد دلار ارزش دارد.
۴. «لری پیج»، بنیان گذار شرکت «Google»
لری پیچ در زمان دانشجویی خود تحقیقی با موضوع پیوند صفحات مختلف وب ارائه کرد. تئوری او بر این فرض بود که اتصال صفحات در نهایت میتواند موتور جستجویی را ایجاد کند که به کاربران اجازه پیدا کردن سایتهای مرتبط بر اساس کلمات یا عبارات کلیدی را فراهم میکند. او بر اساس این ایده شرکت گوگل را در سیلیکونولی آمریکا تاسیس کرد. از آن زمان تاکنون این شرکت با ارزش ۲/۱ تریلیون دلار، بعد از اپل و مایکروسافت یکی از کاربردیترین شرکتها در جهان است.
جمعبندی پایانی
کارآفرینی فرایند مداوم یادگیری و سفری اکتشافی است که در ابتدای فعالیت نیاز به کسب مهارت، جمعآوری اطلاعات و کسب دانش لازم دارد. این فعالیت چیزی فراتر از شروع ساده یک کسب و کار است و بیشتر بهعنوان تجسم ذهنی خلاق برای شناسایی فرصتها، پذیرش ریسک و ارائه راهحلهای نوآورانه در جهت رفع مشکلات موجود تعریف میشود. در این مطلب از مجله فرادرس تلاش کردیم با بررسی اینکه کارآفرینی چیست ضمن توجه به مزایا، معایب، چالشها و ریسکهای این مسیر، مهارتهای لازم برای موفقیت و گامهای اصلی حرکت را بیان کنیم.