موصوف و صفت در عربی — توضیح + مثال و تمرین

موصوف و صفت در عربی کنار هم یک ترکیب وصفی میسازند. در همه زبانها از ترکیب وصفی برای بیان حالت یا ویژگی خاص یک اسم استفاده میشود. در این نوشته، ترکیب وصفی در زبان عربی و چگونگی تبعیت صفت در جنس و تعداد از موصوف را توضیح میدهیم. سپس با مثال، استثناهای صفت در زبان عربی را خواهیم آموخت.
موصوف و صفت در عربی چیست؟
به کلمه وصفی که پس از یک اسم میآید صفت و به کلمه قبل از صفت، موصوف میگویند. نام دیگر صفت در زبان عربی «نعت» و نام دیگر موصوف «منعوت» است. به همین خاطر در برخی منابع به ترکیب وصفی «النعت و المنعوت» هم میگویند.
در زبان عربی، مثل زبان فارسی، موصوف همواره قبل از صفت میآید.
نکته: صفت در چهار مورد زیر همیشه از موصوف تبعیت میکند:
- معرفه یا نکره بودن
- مذکر یا مونث بودن
- مفرد یا جمع بودن
- اعراب
به مثالهای زیر توجه کنید.
تلمیذٌ نشیطٌ
دانشآموزی کوشا
الآیاتُ الکثیرةُ
نشانههای زیاد
الکلماتُ الواضحةُ
کلمات آشکار
الازهارُ الفواحةُ
گلهای عطرآگین
1. معرفه یا نکره بودن موصوف و صفت
یک اسم در زبان عربی یا «معرفه» است یا «نکره». معرفه اسم معلوم و شناخته شده در جمله است. در مقابل، نکره به اسمی میگویند که مرجع آن برای متکلم ناشناخته و مبهم است.
در ادامه چند مثال در این زمینه مشاهده میکنید. مثال اول برای معرفه و مثال دوم برای نکره است.
جاء التملیذُ.
دانشآموز آمد.
(در این جمله دانشآموز برای گوینده فردی شناخته شده است.)
جاء تلمیذً.
دانشآموزی آمد.
(برخلاف مثال بالا دانشآموز برای گوینده شناخته شده نیست.)
نکته: انواع اسم معرفه عبارتند از:
- ضمیر
- مضاف و مضافالیه
- اسم علم
- اسم موصول
- اسم اشاره
- اسم ال دار


در زبان عربی، زمانی که یک صفت برای توصیف اسم به آن اضافه شود، باید از نظر معرفه یا نکره بودن از موصوف خودش پیروی کند. یعنی صفت یک اسم معرفه باید معرفه باشد و صفت یک اسم نکره باید حتما نکره باشد. برای درک بهتر این نکته به جدول زیر توجه کنید.
مثال معرفه و نکره بودن موصوف و صفت | ||
اسم | اسم نکره + صفت نکره | اسم معرفه + صفت معرفه |
کتاب | کتابٌ أزرقٌ | الکتابُ الازرقُ |
بنت | بنتٌ جمیلةٌ | البنتُ الجمیلةً |
قطة | قطةٌ نائمةٌ | القطةُ النائمةُ |
بیت | بیتٌ کبیرٌ | البیتُ الکبیرُ |
۲. مذکر یا مونث بودن موصوف و صفت
این قاعده مثل مورد بالا، در صورتی که موصوف مذکر باشد. صفت آن باید مذکر شود. در مقابل، اگر موصوف مونث بود، صفت آن نیز مونث میشود.
مثال مذکر و مونث بودن موصوف و صفت | ||
اسم | مذکر | مونث |
أًستاذ | أستاذٌ ممتازٌ | آًستاذةٌ ممتازةٌ |
طفل | طفلٌ نشیطٌ | طفلةٌ نشیطةٌ |
مهندس | مهندسٌ ممتازٌ | مهندسةٌ ممتازةٌ |
مسلم | مسلمٌ ملتزمٌ | مسلمةٌ ملتزمةٌ |
نکته: صفاتی که برای توصیف احساسات انسان از آن استفاده میکنیم معمولا به الف و نون ختم میشوند و تنوین نمیگیرند، مانند مثالهای زیر:
عطشان- تشنه
- جوعان - گرسنه
- ملآن - سیر و پر
- غضبان - عصبانی
- فرحان - شاد و خوشحال
۳. مفرد یا جمع بودن صفت و موصوف
صفت در عربی در تعداد از موصوف خودش پیروی میکند. در زبان عربی اسم از نظر تعداد سه حالت دارد:
- مفرد
- مثنی
- جمع
در جدول زیر مثالی درباره تبعیت صفت در تعداد از موصوف ارائه شده است.
مثال مفرد و جمع بودن صفت و موصوف | ||
مفرد | مثنی | جمع |
بنتٌ جمیلة | بنتان جمیلتان | بنات جمیلات |
مسلمٌ ملتزمٌ | مسلمان ملتزمان | مسلمون ملتزمون |
أستاذةٌ ممتازةٌ | أستاذتان ممتازتان | أستاذات ممتازات |
کتابٌ جدیدٌ | کتابان جدیدان | کتب جدیدة |
نکته مهم: در عربی برای «جمع غیر عاقل» همواره صفت به صورت «مفرد مونث» آورده میشود. به عنوان مثال، در جدول بالا کتاب مذکر است و در حالت مفرد و مثنی صفات همسان با موصوف دارند. اما وقتی کتاب در حالت جمع کسر به کتب تغییر پیدا کرد، صفتش به صورت مفرد مونث یعنی جدیدة آمده است.
۴. اعراب در صفت و موصوف
گفتیم که کلمات در عربی اعرابپذیر هستند. یعنی با توجه به نقششان در جمله، حرکت آوایی آخر آنها تعیین میشود. بر اساس همین قاعده، اگر نقش مرفوع داشته باشند ضمه (---ُ) اگر منصوب باشند فتحه (--َ-) و اگر مجرور باشند کسره (--ِ-) میگیرند.
در ترکیب وصفی عربی، صفت در إعراب تابع موصوف خودش است و هر علامتی که موصوف داشته باشد صفت نیز میگیرد. در جدول زیر چند مثال در این زمینه میبینید.
مثال اعراب موصوف و صفت در جمله | ||
جمله | اعراب موصوف و صفت | ترجمه |
هذا مدرسٌ جدیدٌ. | خبر و مرفوع | این معلم جدید است. |
دخلت فتاة فی الغرفةِ الصغیرةِ. | جار و مجرور | دختر وارد اتاق کوچک شد. |
الکتابُ القدیمُ علی المنضدة. | مبتدا و مرفوع | کتاب قدیمی روی میز است. |
هذا طریقٌ مزدحمٌ. | خبر و مرفوع | این یک خیابان شلوغ است. |
نکته: در صورتی که موصوف مبنی باشد و اعرابش تغییری نکند، اعراب صفت بر اساس نقش موصوف تعیین میشود. ولو اینکه موصوف در جمله بدون تغییر باقی مانده باشد.


مونث معنوی و مجازی
مهمترین و بارزترین نشانههای اسم مونث در زبان عربی« ة تأنیث (ملیحة)»، «الف مقصوره (کبری)» و «الف ممدوده (زهراء)» هستند. اسمهایی که این سه علامت را دارند به عنوان «مونث حقیقی» یا « مونث مجازی» شناخته میشوند.
اما برخی از اسمهای در زبان عربی هستند که با وجود نداشتن هیچیک از این علامتها باز هم به عنوان اسم مونث شناخته میشود. این نوع اسمها «مونث معنوی» هستند.
نکته: هنگام به کاربردن صفت باید به مونث معنوی بودن اسمها و جاندار یا بیجان بودن آنها دقت کنیم.
در جدول زیر مثالهای مرتبط با مونث معنوی را مشاهده میکنید.
انواع اسم مونث معنوی | مثال |
اسم علم مونث (اسامی خاص زنها) | زینب، مریم، هدی و.... |
ام شهرها و کشورها | تهران، مشهد، العراق، نیجریا و.... |
اسمهایی که مختص مونث حقیقی هستند | أم، بنت، إمرأة، أخت و.... |
اسم برخی از اعضای بدن | ید- دست، رجل- پا و.... |
اسامی مونث سماعی | دار، سماء، حرب، ریح، روح، بئر، نار، نفس، أرض، عصا و..... |
جمله وصفیه در عربی
در مواردی ممکن است صفت یک کلمه نباشد، بلکه جمله یا شبه جملهای باشد که در وصف کلمه قبل از خودش بیاید. به کار بردن چنین جملههایی قاعده و قوانینی دارد که در ادامه میخوانید.
گاهی اوقات جمله وصفیه میتواند یک جمله کامل از انواع فعلیه یا اسمیه باشد. به مثالهای زیر توجه کنید.
لي کتبٌ أقرأها بعضَ الاحیان.
کتابهایی دارم که بعضی وقتها میخوانم.
(در این جمله «أقرأها بعض الاحیان» جمله فعلیه وصفیهای است که موصوف «کتب» را وصف میکند. در نتیجه محلا مرفوع است.)
رأیت طائرا له افراخ صغیرة.
پرندهای را دیدم که جوجههای بسیار داشت.
(در این جمله «له افراخ صغیرة» جمله اسمیه وصفیه برای موصوف طائراً است. طائراً مفعول و منصوب است. در نتیجه جمله وصفیهاش اعراب محلا مرفوع میگیرد.)
در مواردی هم ممکن است با استفاده از یک شبه جمله، موصوف را وصف کرد.
مثال: رأیت طفلا فی المکتبة ینظر إلی کتب فوق الطاولة.
کودکی را در کتابخانه دیدم که به کتابهای روی میز نگاه میکرد.
(در این جمله «فیالمکتبة» موقعیتی برای توصیف طفل در جمله را بیان میکند.)
نکته مهم: شرط اینکه جمله به عنوان صفت در عربی به کار برود در موارد زیر خلاصه میشود:
- پس از اسم نکره قرار بگیرند و همواره برای توصیف یک کلمه نکره به کار برود.
- در آن جمله حتما ضمیری وجود داشته باشد که از نظر تعداد و جنس با موصوفش همسان باشد.
- باید به صورت جمله خبری باشند. جملات امر و نهی هیچگاه جمله وصفی نمیشوند.
وزن های صفت ساز در عربی
در زبان عربی میتوان صفتها را با وارد کردن در یکی از وزنهای زیر ساخت و برای توصیف به کار برد. این وزنها به شرح زیر است:
- فاعل- مثال: شاکِر
- فَعِل- مثال: قَلِق
- فعیل- مثال: کبیر
- فعول- مثال: کَسول
- فعلان- مثال: کَسلان
وزن صفت تفضیلی
در زبان فارسی اگر بخواهیم به یک ویژگی از میان دو شی یا دو موضوع برتری بدهیم، از صفت تفضیلی استفاده میکنیم. در جمله «خواهرم از من زرنگتر است.» زرنگتر «صفت تفضیلی» جمله میان «من» و «خواهرم» است. اما زمانی که بگوییم «خواهرم زرنگترین است.» در واقع از «صفت عالی» برای توصیف خواهرم استفاده کردهایم.
به مثالهای زیر توجه کنید.
علي أکبرٌ من صادق.
علي از صادق بزرگتر است.
علیٌ أکبرٌ فی الصفِه.
علی در کلاسش بزرگترین است.
(همانطور که مشاهده میکنید در هر دوی این مثالهای از صفت اکبر بر وزن أفعل هم به عنوان صفت تفضیلی و هم به صورت صفت عالی استفاده شده است.)
نکته: برای ساختن این نوع از صفت باید دو شرط فراهم باشد:
- این اسم از فعل ثلاثی مجرد، مثبت و معلوم ساخته میشود.
- بر رنگ، عیب و زینت دلالت نکند.
گاهیاوقات شرایط برای ساخت اسم تفضیل بر وزن أفعل وجود ندارد. بنابراین از پیشوندهای «أکثر» یا «أشدّ» استفاده میشود، مانند مثال زیر:
قمیصی أشّد بیضاء من قمیصک.
پیراهن من سفیدتر از پیراهن توست.


صفتهای رنگی در عربی
یادگیری کاربرد صحیح رنگها در عربی به بهبود مهارتهای مکالمه، خواندن و نوشتن در این زبان کمک میکند. علاوه بر همه اینها، باعث درک صحیح و درست انواع متون به زبان خواهد شد.
با این تفاصیل، یادگیری رنگها و کاربرد درست آنها، اهمیت قابل توجهی در زبان عربی دارد.
جدول رنگ ها در عربی
در جدول زیر انواع رنگ در زبان عربی را مشاهده میکنید.
جدول صفتهای مربوط به رنگ در زبان عربی | ||
مونث | مذکر | معنی |
حمراء | أحمر | قرمز |
زرقاء | أزرق | آبی |
صفراء | أصفر | زرد |
خضراء | أخضر | سبز |
سوداء | أسود | سیاه |
بیضاء | أبیض | سفید |
مثال استفاده از رنگ ها در عربی
مثالهای زیر شیوه استفاده صحیح از رنگها به عنوان صفت را نشان میدهد.
أرید قمیص أزرق.
یک پیراهن آبی میخواهم.
أرید حقیبة زرقاء.
یک کیف آبی میخواهم.
هی ترید الدفتر الأسود.
او دفتر سیاه میخواهد.
هی ترید النظارة السوداء.
او عینک سیاه میخواهد.
هو یرید ثوب أبیض.
او یک پیراهن سفید میخواهد.
هو یرید سیارة بیضاء.
او یک ماشین سفید میخواهد.
علاوه بر رنگهای بالا، برخی رنگها در زبان عربی هستند که به دلیل ساخته شدن از «اسم» از این قاعده تبعیت نمیکنند. برای شناخت بهتر آنها به مثال های زیر توجه کنید.
بُنّی- بنیة (قهوهای: برگرفته از کلمه بن به معنی دانه قهوه)
زهری- زهریة (صورتی: برگرفته از لغت زهرة به معنی گل)
بنفسجی- بنفسجیة (بنفش: برگرفته از لغت بنفسج به معنی گل بنفشه)
رمادی- رمادیة (خاکستری: برگرفته از لغت رماد به معنی خاکستر)
برتقالی- برتقالیة- (نارنجی: بر گرفته از برتقال به معنی پرتقال)
ذهبی- ذهبیة (طلایی: برگرفته از لغت ذهب به معنی طلا)
فضی- فضیة (نقرهای: بر گرفته از لغت فضة به معنی نقره)
برای توصیف بهتر و بیشتر رنگها لغاتی وجود دارد که میتوان از آنها در برای وصف بهتر رنگها استفاده کرد. در جدول زیر نمونههای این کلمات وصفی گنجانده شدهاست.
اسامی توصیفکننده رنگها در عربی | ||
عربی | فارسی | مثال و ترجمه |
غامق | تیره | هذا أجمل اللون الأزرق الغامق بی السوف.
این زیباترین آبی تیره در بازار است. |
فاتح | روشن | أنا افضّل الملابس باللون الأصفر الفاتح.
من لباسهایی با رنگ زرد روشن را ترجیح میدهم. |
زاهی | رنگارنگ | هی تحب رسم لوحات زاهیة.
او عاشق کشیدن تصاویر رنگارنگ است. |
عدیم اللون | بیرنگ | لاتستخدم ملابس عدیم اللون.
لباسهای بیرنگ استفاده نکن. |
مشرق | درخشان | هو یفضل بیت بألوان مشرق.
او خانهای با رنگ درخشان را دوست دارد. |
جمله وصفیه در زبان عربی
در مواردی ممکن است به جای یک کلمه از یک جمله برای توصیف استفاده کنیم. نکاتی که این مورد باید داشته باشد تا به عنوان یک جمله وصفیه صحیح شناخته شود به شرح زیر است.
- جملات وصفیه باید بعد از اسم نکره بیایند. به بیانی دیگر «جملههای بعد از یک اسم نکره، جمله وصفیه به حساب میآیند.» به مثال زیر توجه کنید.
هذا دفترٌ کتبوا الطلاب فیه.
این دفتری است که دانشآموزان در آن نوشتهاند.
(در این جمله «کتبوا الطلاب فیه» جمله فعلیه وصفیهای است که برای توصیف دفتر آمده است.)
المسلم انسانٌ یحب النجاة الآخرین.
مسلمان کسی است که نجات دیگران را دوست دارد.
(«یحب النجاة الآخرین» جملهای است که کلمه «انسان» را وصف میکند.)
نکته یک: جملههای وصفیه به خاطر مبنی بودن اعراب محلی میگیرند و محلا مرفوع، محلا منصوب یا محلا مجرور میشوند. این اعراب به کلمه نکره قبل از آنها بستگی دارد.
نکته دو: جملههای بعد از اسم نکره که با «وَ» «فَ» یا «انواع ضمیر» شروع میشوند جمله وصفیه نیستند و در ترجمه باید با آنها دقت کرد.
در ترجمه جملههای وصفیه باید با آوردن حرف اضافه «که» اسلوب آن را رعایت کنیم، مانند مثال زیر:
رأیتُ طفلةً تلعب فی السوق.
کودکی را دیدم که در بازار بازی میکرد.
(در این مثال بازی کردن در بازار حالتی که در وصف کودک در جمله آمدهاست.)
برای ترجمه افعال جملات وصفیه بايد این فرمول رعایت شود.
به مثال زیر توجه کنید.
قرأتُ کتاباً یرشدنی حول جوامع فی إیران.
کتابی خواندم که من را درباره دانشگاههای ایران راهنمایی میکرد.
همچنین باید فرمول زیر را نیز مدنظر داشته باشید.
به مثال زیر توجه کنید.
رأیت طفلة قد رأیتها فی السوق.
کودکی را دیدم که (قبلا) در بازار دیده بودم.
سوالات رایج درباره موصوف و صفت در عربی
در ادامه تعدادی از سوالات رایج درباره موصوف و صفت و جواب آنها را به صورت خلاصه میخوانید.
موصوف و صفت چیست؟
به کلمهای که برای بیان حالت یا ویژگی خاص یک کلمه دیگر استفاده میشود صفت میگویند. به کلمهای که صفت به آن اشاره دارد نیز موصوف میگویند. در عربی موصوف و صفت از یکدیگر تبعیت میکنند و تشخیص آنها راحت است.
تشخیص موصوف و صفت در جملات عربی چگونه است؟
به طور کلی کلمهای که کلمهای دیگر را توصیف کند صفت آن به حساب میآید. در عربی صفت باید در چهار مورد «تعداد، جنس، معرفه یا نکره بودن و اعراب» از موصوف خودش پیروی کند. از این رو علاوه بر ترجمه جمله، میتوان از طریق توجه به علايم، ترکیبهای وصفی آنها را به راحتی تشخیص داد.
جمله وصفیه چیست؟
گاهیاوقات در زبان عربی از جمله فعلیه یا اسمیه برای وصف یک کلمه استفاده میشود. ترکیب این جملهها همان ترکیب معمول است. تنها نکتهای که باید مدنظر قرار داد این است که موصوف جملات وصفیه باید «اسم نکره» باشد و اعراب آنها به خاطر مبنی بودن جملهها محلی است. در ترجمه این جملهها در فارسی باید از حرف اضافه «که» استفاده کرد.


تمرین موصوف و صفت در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «موصوف و صفت»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. این آزمون دو قسمت دارد. تمرین اول، شامل ۵ سوال چند گزینهای است و تمرین دوم ۴ سوال دارد که میتوانید پاسخ صحیح آنها را در قسمت «جواب» مشاهده کنید و میزان یادگیری خود از این مبحث را بسنجید.
تمرین اول
در سوالات زیر گزینه صحیح را انتخاب کنید.
۱. در جمله «کانت السفرة العملیة مفیدة» صفت کدام است؟
السفرة
العلمیة
مفیدة
۲. ترجمه «أختی الکبیرة» کدام است؟
خواهر بزرگترم
خواهرم بزرگ است.
بزرگترین خواهرم
۳. در عربی، صفت در کدام مورد از موصوف تبعیت نمیکند؟
جنسیت
تعداد
رنگ
معرفه و نکره بودن
۴. در جمله «کل واحد فی المجتمع یقوم بعمل ینفع الناس کلها» جمله وصفیه کدام است؟
یقوم بعمل
ینفع الناس کلها
کل واحد فی المجتمع
۵. در جمله «إنَّ نافذة الغرفتی عریضة مشرفة علی الحدیقة» موصوف کدام است؟
الغرفتی
نافذة
عریضة
تمرین دوم
به پرسشهای زیر پاسخ دهید.
سوال ۱: در جمله «ینعم الانسان الیوم بنعم المختلفة خلق الله کلها لراحة» جمله وصفیه و اعراب آن را تشخیص دهید.
سوال۲: در جمله «شربتً الماء البارد» صفت کدام است؟
سوال۳: ترجمه صحیح «پیراهن بلند» کدام است؟
سوال۴: دو وزنی که برای صفت ساختن از رنگها استفاده میشود کدامها هستند؟
جمعبندی
در این نوشته یاد گرفتیم که صفت در عربی در تعداد، جنسیت، اعراب و معرفه یا نکره بودن کاملا شبیه موصوف خودش است. گاهیاوقات ممکن است برای توصیف یک کلمه از جمله استفاده شود. در این مورد فرقی میان جمله اسمیه یا فعلیه نیست. تنها شرط استفاده از جمله وصفیه در جملات عربی این است که «موصوف حتما نکره» باشد. به بیانی دیگر، جملهای که بعد از یک اسم نکره بیاید و آن را توصیف کند جمله وصفیه نام دارد.
همچنین فهمیدیم که رنگها نقش مهمی در مبحث موصوف و صفت دارند. برای استفاده صحیح رنگها باید از آنها در وزنهای صحیحشان استفاده کرد. به همین خاطر، رنگ صفت مذکر باید در وزن «أفعل» و رنگ صفت مونث در وزن «فعلاء» گذاشته و استفاده شود. همچنین نباید فراموش کرد که علاوه بر این دو وزن صفتساز، وزنهای دیگری مثل «فاعل، فعل، فعیل، فعول و فعلان» برای ساخت کلمات صفتگونه به کار میروند.