سلول جانوری چیست و چه اجزایی دارد؟ — به زبان ساده

ما از این واقعیت آگاه هستیم که سلول واحد ساختاری و بنیادی حیات است. همچنین کوچکترین و اساسیترین واحد بیولوژیکی موجودات زنده است. بر اساس سازماندهی سلولی، سلولها بیشتر به عنوان یوکاریوت و پروکاریوت طبقهبندی میشوند. سلولهای گیاهی و سلولهای جانوری در دسته یوکاریوتی قرار میگیرند. سلول جانوری واحد عملکردی اساسی زندگی حیوانات و همچنین واحد اصلی تولید مثل است. در این مقاله به تعریف و بررسی ساختاری سلول جانوری و همچنین انواع سلولهای جانوری، اجزای سلول جانوری و اندازه انواع سلولهای جانوری میپردازیم، همچنین تفاوتها و شباهتهای سلول جانوری با انواع سلولهای دیگر (گیاهی و باکتری) را بررسی میکنیم.
سلول جانوری چیست؟
سلولهای جانوری واحدهای ساختاری و عملکردی بافتها و اندامهای جانوری هستند. سلول جانوری یک یاخته یوکاریوتی است که فاقد دیواره سلولی است و توسط غشای پلاسمایی محصور شده است. این بدان معناست که برخلاف سلولهای پروکاریوتی، سلولهای جانوری اندامکهای متصل به غشا دارند و در سیتوپلاسم که توسط غشای پلاسمایی احاطه شده است، معلق هستند.
انواع یاخته جانوری به بدن ساختار میدهند، مواد مغذی را برای تبدیل شدن به انرژی جذب کرده و به حرکت حیوانات کمک میکنند. آنها همچنین حاوی تمام مواد ارثی یک موجود هستند و میتوانند سلولهای مشابه خود را تکثیر کنند. جانوران از سلولهای متعددی تشکیل شدهاند و چندسلولی نامیده میشوند این یاختههای جانوری با هم کار میکنند و بافتها و اندامهایی را میسازند که بدن جانور را تشکیل میدهند.

برخلاف سلولهای یوکاریوتی گیاهی و قارچها، سلولهای جانوری دیواره سلولی ندارند. این ویژگی در گذشتههای دور توسط موجودات تکسلولی که فرمانرو Animalia را به وجود آوردند از بین رفت. بیشتر سلولها، اعم از یاخته جانوری و گیاهی، دارای اندازهای بین 1 تا 100 میکرومتر هستند و بنابراین تنها با کمک میکروسکوپ قابل مشاهده هستند. فقدان دیواره سلولی سفت و سخت به حیوانات اجازه میداد تا تنوع بیشتری از انواع سلولی، بافتها و اندامها را توسعه دهند. از جمله در جانوران سلولهای تخصصی که اعصاب و ماهیچهها را تشکیل میدادند.
توانایی حرکت با استفاده از بافتهای ماهیچهای تخصصی از ویژگیهای بارز دنیای حیوانات است، اگرچه تعداد کمی از حیوانات، عمدتاً اسفنجها، دارای بافتهای متمایز نیستند. قابل توجه است که تک یاختهها حرکت میکنند، اما فقط از طریق ابزارهای غیر عضلانی، در واقع با استفاده از مژهها، تاژکها و ساختارهایی به نام پاهای کاذب در این موجودات حرکت انجام میشود. قلمرو حیوانات در میان موجودات یوکاریوتی منحصربهفرد است زیرا بیشتر بافتهای حیوانی در یک ماتریکس خارج سلولی توسط یک مارپیچ سهگانه پروتئین به نام کلاژن به هم متصل شدهاند.
سلولهای گیاهی و قارچی در بافتها یا تجمعات توسط مولکولهای دیگر مانند پکتین به یکدیگر متصل میشوند. این واقعیت که هیچ موجود دیگری از کلاژن به این روش استفاده نمیکند، یکی از نشانههای این است که همه حیوانات از یک اجداد تک سلولی مشترک به وجود آمده اند. استخوانها، پوستهها، اسپیکولها و سایر ساختارهای سختشده زمانی تشکیل میشوند که ماتریکس خارج سلولی حاوی کلاژن بین سلولهای حیوانی کلسیفیه شود.

ساختار سلول جانوری
سلولهای جانوری در انواع شکلها و اندازهها وجود دارند که اندازه آنها از چند میلیمتر تا میکرومتر متغیر است. از آنجایی که ممکن است تعداد زیادی عملکرد پیچیده در بدن جانوران مختلف مورد نیاز باشد، بسیاری از این سلولها میتوانند متفاوت از یکدیگر به نظر برسند و عمل کنند. به عنوان مثال، سلولهای عصبی، سلولهای خونی، سلولهای ماهیچهای و غیره وجود دارد. سلولهای جانوری کوچکتر از سلولهای گیاهی هستند و به دلیل نداشتن دیواره سلولی، عموماً شکل نامنظم و اشکال مختلفی دارند. برخی از سلولها گرد، بیضی، مسطح یا میلهای شکل، کروی، مقعر، مستطیلی هستند. این به دلیل عدم وجود دیواره سلولی است. باید توجه داشت که بیشتر سلولهای جانوری میکروسکوپی هستند، بنابراین فقط میتوان جهت بررسی آناتومی سلولها آنها را زیر میکروسکوپ مشاهده کرد.
همانطور که قبلا ذکر شد، سلولهای جانوری سلولهای یوکاریوتی با یک هسته متصل به غشا هستند. بنابراین آنها ماده ژنتیکی خود را به شکل DNA محصور در هسته نگه داشتهاند. آنها همچنین دارای چندین اندامک ساختاری در فضای داخل غشای پلاسمایی هستند که عملکردهای خاص مختلفی را برای عملکرد مناسب سلول و به طور کلی برای حفظ مکانیسم های طبیعی بدن انجام می دهند. همکاری همه سلولها با هم به جانور توانایی حرکت، تولید مثل، پاسخ به محرکها، هضم و جذب غذا و غیره را میدهد. به طور کلی، تلاش ترکیبی همه سلولهای حیوانی چیزی است که عملکرد طبیعی بدن را قادر میسازد.
کوچک ترین و بزرگ ترین سلول جانوری چه هستند؟
بزرگترین سلول جانوری تخم شترمرغ است که قطر آن 5 اینچ (حدود ۱۳ سانتیمتر) و وزن آن در حدود 1/2 - 1/4 کیلوگرم است. کوچکترین سلول جانوری گلبول قرمز خون بوده و قطری حدود 7/5 میکرومتر دارد. گلبولهای قرمز خون از میان ریزترین مویرگها نیز میتوانند عبور کنند و با حمل اکسیژن و دیاکسید کربن در تبادلات گازی به بافتها و حفظ حیات موجودات نقش دارند.

وظیفه سلول جانوری چیست؟
یک سلول تمام فرآیندهای بدن را انجام میدهد که شامل تولید انرژی و ذخیره آن، ساخت پروتئینها و مولکولهایی هستند که در متابولیسم، انتقال مولکولهای دیگر و تکثیر DNA نقش دارند. به عنوان مثال، قلب دارای ماهیچههای قلبی است که به طور هماهنگ میتپند، سلولهای دستگاه گوارش دارای مژکها و برآمدگیهای انگشت مانندی هستند که به افزایش سطح برای جذب مواد مغذی در طول فرآیند هضم کمک میکنند. سلولهای متعدد بافتهایی را تشکیل میدهند که به عنوان گروهی از سلولها سازماندهی شدهاند که به انجام یک عملکرد کمک میکنند و به همین ترتیب گروهی از بافتهای مشابه اندامهای بدن مانند ریهها، قلب و مغز و غیره را تشکیل میدهند. اندامها با هم کار میکنند تا دستگاههای مختلف بدن مانند سیستم گردش خون، سیستم عصبی و دستگاه گوارش را تشکیل دهند. دستگاههای بدن متناسب با گونه جانوری متفاوت است.
اجزای سلول جانوری
13 بخش اصلی در یک سلول جانوری وجود دارد: غشای سلولی، هسته، هستک، غشای هسته، سیتوپلاسم، شبکه آندوپلاسمی، دستگاه گلژی، ریبوزومها، میتوکندریها، سانتریولها، اسکلت سلولی، واکوئلها و وزیکولها. سلولهای جانوری از طریق تجزیه مواد مغذی انرژی تولید میکنند و آن انرژی را برای استفاده در آینده ذخیره میکنند. بسته به نوع یاخته جانوری مورد نظر، برخی از اجزای سلولی ذکر شده در زیر ممکن است در هر سلول حیوانی یافت نشود. در ادامه اجزای سلول جانوری را بررسی و اندامکهای سلول جانوری و وظایف آنها را شرح دادهایم.
غشای سلولی
غشای سلولی لبه بیرونی سلول است و مرز بین داخل سلول (با تمام اندامک های آن) و ماتریکس خارج سلولی را تشکیل میدهد. غشای سلولی از دو لایه لیپیدی تشکیل شده است که به طور خود به خود در یک محیط آبی تشکیل میشود زیرا دمهای آبگریز لیپیدها به هم فشار میآورند در حالی که گروههای سر آبدوست لیپیدها یک مرز محافظ را تشکیل میدهند تا آب را از مرکز غشا دور نگه دارند.
همه انواع ماکرومولکولها مانند گلیکوپروتئینها که به عنوان مکانهای شناسایی یا کمک به پایداری عمل میکنند و پروتئینهایی که به مواد خاصی اجازه ورود و خروج از سلول را میدهند، درون غشای سلولی تعبیه شدهاند. غشای سلولی نیمه تراوا است، به این معنی که فقط مولکولهای خاصی اجازه دارند به راحتی از غشا عبور کنند. مولکولهای دیگر باید از کانالهای موجود در غشا برای دسترسی به سلول استفاده کنند. نفوذپذیری انتخابی غشای سلولی به سلول اجازه میدهد تا خود را تنظیم کند و هموستاز را حفظ کند.

وظیفه غشای سلول چیست؟
غشای سلولی تنها ساختاری است که سلول جانوری را احاطه کرده است. با وجود فقدان دیواره سلولی، غشای سلولیِ یاخته جانوری حاوی کلسترول است که یکپارچگی و پشتیبانی ساختاری را فراهم میکند. اولین وظیفه غشای سلول جانوری محصور کردن و محافظت از اندامکهای داخل سلولی و حفظ تمامیت سلول است. همچنین برای تنظیم مولکولهایی که از طریق غشای پلاسمایی به داخل و خارج سلول میروند غشا به عنوان یک سد انتخابی عمل می کند، بنابراین هموستاز را کنترل میکند. پروتئینها به طور فعال در انتقال مواد در سراسر غشا نقش دارند. پروتئینها و لیپیدها امکان ارتباطات سلولی را فراهم میکنند و کربوهیدراتها (قندها و زنجیرههای قندی) که هم به صورت متصل به پروتئینها و لیپیدها وجود دارند به سلولها کمک میکنند یکدیگر را بشناسند.
هسته سلول جانوری
هسته برجستهترین اندامک در یک سلول جانوری است. حاوی کروموزوم، هسته، اجسام هستهای و نوکلئوزوم است. این اندامک کروی شکل است که عمدتاً در مرکز یک سلول یافت میشود و توسط یک غشای هستهای دولایه احاطه شده است که آن را از سیتوپلاسم جدا میکند. غشای هستهای شبیه غشای سلولی است، با این تفاوت که هسته درون سلول وجود دارد و عملکرد تنظیمی کمتری را انجام میدهد. غشای هسته متخلخل است و به RNA و پروتئینها اجازه میدهد تا به درون هسته وارد و از آن خارج شوند.
هسته با کمک فیلامانها و میکروتوبولها به سیتوپلاسم متصل میشود. برخی از سلولها به عنوان مثال گلبولهای قرمز پس از بلوغ، هستههای خود را از دست میدهند. غشای دولایه هسته یک کانال ممتد غشایی از شبکه آندوپلاسمی است. این غشا دارای منافذی است که اجازه ورود مولکولهای بزرگ را میدهد. هستک ناحیه کوچکی در هسته است که در آن ریبوزومها ساخته میشوند. هستک و اجزای تشکیل دهنده آن در نوکلئوپلاسم معلق هستند.

وظیفه هسته سلول چیست؟
نقش اصلی هسته کنترل و تنظیم فعالیتهای رشد سلولی و حفظ متابولیسم سلولی است. هسته همچنین حامل ژنهایی است که اطلاعات ارثی سلول را دارند. DNA کروموزومی و مواد ژنتیکی که از کدهای ژنتیکی تشکیل شدهاند، در نهایت توالیهای اسید آمینه پروتئینهایشان را برای استفاده توسط سلول میسازند. بنابراین هسته مرکز اطلاعات سلول جانوری است. این مکان برای رونویسی (تشکیل mRNA از DNA) است و سپس mRNA برای ترجمه به پروتئین به خارج از پوشش هسته منتقل میشود. از آنجایی که هسته حاوی بیشتر مواد ژنتیکی یک حیوان است، به عنوان مرکز کنترل سلول در نظر گرفته میشود که اکثر فعالیتهای سلول مانند متابولیسم، رشد و تولید مثل را تنظیم میکند. هسته این کار را با تنظیم بیان ژن انجام میدهد.
سیتوپلاسم سلول جانوری
این یک ماده ژل مانند است که شامل تمام اندامکهای سلولی است که در داخل غشای سلولی محصور شدهاند. عملکرد سیتوپلاسم حفظ شکل سلول با کمک اسکلت سلولی (شبکهای از رشتههای اکتین، فیلامانهای حد واسط و میکروتوبولها) و سیتوزول (مایع ژل مانند درون سلول و بخش فاقد اندامک) است. سیتوپلاسم در واقع سیتوزول به علاوه اندامکهای داخل سلولی را شامل میشود.

میتوکندری
میتوکندری اندامکهای بزرگی هستند که هم غشای داخلی و هم غشای خارجی دارند و همچنین DNA میتوکندریایی خود را دارند. میتوکندریها محل تنفس سلولی در سلولها هستند، جایی که اکسیژن و گلوکز به آدنوزین تری فسفات (ATP) تبدیل میشوند که سلولها از آن برای انرژی استفاده میکنند. تعداد میتوکندریهای موجود در هر سلول بسته به عملکرد سلول بسیار متفاوت است. آنها میلهای یا بیضی یا کروی شکل هستند و اندازه آنها 0/5 تا 10 میکرومتر است. میتوکندری دارای دو غشای بیرونی و داخلی است. یک ژل - ماتریکس میتوکندری در توده مرکزی میتوکندری وجود دارد. غشای داخلی به شکل چینهایی به نام «کریستا» (cristae) خم میشوند.
وظایف میتوکندری
وظیفه اصلی آنها تولید انرژی برای سلول است، یعنی مولدهای نیرو هستند و انرژی را به شکل آدنوزین تری فسفات (ATP) تولید میکنند. با تبدیل مواد مغذی و اکسیژن به انرژی، سلول را قادر میسازد تا عملکرد خود را انجام دهد و همچنین انرژی اضافی را از سلول آزاد کند. میتوکندری همچنین کلسیم را ذخیره میکند که به فعالیت سیگنالدهی سلولی، تولید گرمای سلولی و مکانیکی و واسطه رشد و مرگ سلولی کمک میکند. غشای بیرونی میتوکندری نفوذپذیر است و امکان انتقال مولکولهای کوچک و کانال ویژهای را برای انتقال مولکولهای بزرگ فراهم میکند. غشای داخلی میتوکندری نفوذپذیری کمتری دارد بنابراین فقط به مولکولهای بسیار کوچک اجازه میدهد تا به ماتریکس ژل میتوکندری در توده مرکزی وارد شوند. ماتریکس ژل از DNA میتوکندری و آنزیمهای چرخه اسید تری کربوکسیلیک (TCA) یا چرخه کربس تشکیل شده است.

چرخه TCA از مواد مغذی استفاده میکند و آنها را به محصولات جانبی تبدیل میکند که میتوکندریها برای تولید انرژی از آنها استفاده میکنند. این فرآیندها در غشای داخلی اتفاق میافتند، زیرا غشا به شکل چینهایی به نام کریستا خم میشود، در محل چینهای کریستا اجزای پروتئینی برای سلولهای اصلی سیستم تولید انرژی، معروف به زنجیره انتقال الکترون (ETC) استفاده میشوند. چرخه کربس منبع اصلی تولید ATP در بدن است. چرخه کربس شامل چندین توالی از واکنشهای اکسایش - کاهش برای انتقال الکترونها از یک جزء پروتئینی به دیگری است، بنابراین انرژی تولید میکند که برای فسفوریلاسیون ADP (آدنوزین دی فسفات) به ATP استفاده میشود. این مکانیسم به اکثر فعالیتهای سلولی از جمله حرکت ماهیچهها انرژی میدهد و عملکرد کلی مغز را تقویت میکند.
برخی از پروتئینها و مولکولهایی که میتوکندری را میسازند، از هسته سلول میآیند. ژنوم میتوکندری دارای 37 ژن است که 13 مورد از این ژنها بیشتر آنزیمها و اجزای چرخه کربس را تولید میکنند. با این حال، DNA میتوکندری در برابر جهشها بسیار آسیبپذیر است، زیرا مکانیسم بزرگی برای ترمیم DNA ندارند، در حالی که مکانیسمهای ترمیمی در دیگر DNAهای هستهای یافت میشود. علاوه بر این، گونههای اکسیژن فعال (ROS) که به دلیل ترجیح برای تولید غیر طبیعی الکترونهای آزاد رادیکالهای آزاد نیز نامیده میشوند، در میتوکندری تولید میشوند. این الکترونها توسط پروتئینهای آنتیاکسیدانی موجود در میتوکندری خنثی میشوند. با این حال، برخی از رادیکالهای آزاد میتوانند به DNA میتوکندری (mtDNA) آسیب بزنند.
بیشتر موجودات زنده DNA میتوکندری را از مادر خود به ارث میبرند. این مسئله به این دلیل است که تخمک مادر بیشتر سیتوپلاسم را به جنین اهدا میکند در حالی که میتوکندری به ارث رسیده از اسپرم پدر از بین میرود. این امر باعث انتقال بیماریهای با منشأ ژنتیکی از میتوکندری به دلیل جهشهای منتقل شده به جنین از DNA میتوکندری مادر میشود. از جمله این بیماریها میتوان به بیماری آلزایمر و پارکینسون اشاره کرد. هنگامی که mtDNA جهش یافته در طول زمان انباشته میشود، با پیری و ایجاد سرطانها و بیماریهای خاص مرتبط است. به طور طبیعی، میتوکندری نقش مهمی در مرگ برنامهریزی شده سلولی (آپوپتوز) ایفا میکند و به دلیل جهش در mtDNA میتواند از مرگ سلولی جلوگیری کند و باعث ایجاد سرطان شود.

ریبوزوم چیست؟
ریبوزومها اندامکهای کوچکی هستند که عمدتاً از 60 درصد RNA ریبوزومی (rRNA) و 40 درصد پروتئین تشکیل شدهاند. همه سلولهای زنده حاوی ریبوزوم هستند که ممکن است آزادانه در سیتوپلاسم در گردش باشند و برخی به شبکه آندوپلاسمی متصل هستند که محلی برای سنتز پروتئین است. در یک سلول یوکاریوتی، ریبوزومها نیمی از RNA ریبوزومی و نیمی از پروتئینهای ریبوزومی را تشکیل میدهند. هر ریبوزوم از دو زیر واحد تشکیل شده است. زیر واحد بزرگ و زیر واحد کوچک که هر کدام دارای اشکال متمایز خود هستند.
وظیفه ریبوزوم چیست؟
ریبوزومهایی که به صورت ذرات آزاد به وجود میآیند به غشای شبکه آندوپلاسمی متصل میشوند و در تعداد زیادی وجود دارند که حدود یک چهارم اندامکهای سلولی را تشکیل میدهند. یک سلول تکثیر شده حدود 10 میلیون ریبوزوم دارد. زیر واحدهای ریبوزومی محل کدگذاری ژنتیکی به پروتئینها هستند. در ریبوزومها، mRNA به تعیین کدگذاری RNA انتقالی (tRNA) کمک میکند که توالی اسیدآمینه پروتئین را نیز تعیین میکند. این منجر به تشکیل rRNA میشود که در کاتالیز پپتیدیل ترانسفراز و ایجاد پیوند پپتیدی موجود بین توالی اسید آمینهای که پروتئینها را توسعه میدهد، نقش دارد. سپس پروتئینهای تشکیل شده از ریبوزومها جدا میشوند و برای استفاده توسط سلول به سایر قسمتها مهاجرت میکنند.

شبکه اندوپلاسمی
این اندامک سلولی از شبکهای نازک و پیچ در پیچ از کیسههای غشایی تشکیل شده است که از هسته منشا میگیرند. شبکه اندوپلاسمی سلول جانوری یک اندامک غشایی چینخورده پیوسته است که در سیتوپلاسم یافت میشود و از شبکه نازکی از محفظههای به هم پیوسته (کیسهها) مسطح تشکیل شده است که از سیتوپلاسم به هسته سلول متصل میشود. دو نوع شبکه اندوپلاسمی شامل موارد زیر است:
- شبکه آندوپلاسمی زبر (RER): یا شبکه اندپلاسمی خشن نامگذاری شده زیرا سطح آن با ریبوزوم پوشیده شده است و ظاهری ناهموار به آن میدهد. عملکرد ریبوزومها در ER خشن سنتز پروتئینها است و آنها یک توالی سیگنال دارند که آنها را برای پردازش به شبکه آندوپلاسمی هدایت میکنند. RER پروتئینها و لیپیدها را از طریق سلول به کریستا منتقل میکند. سپس به اجسام گلژی فرستاده میشوند یا به غشای سلولی وارد میشوند.
- شبکه آندوپلاسمی صاف (SER): شبکه اندوپلاسمی صاف با ریبوزومها مرتبط نیست و با وجود اینکه در مجاورت شبکه آندوپلاسمی خشن قرار دارد، ریبوزومها به شبکه اندولاسمی صاف متصل نیستند. عملکرد آن سنتز لیپیدها (کلسترول و فسفولیپیدها) است که برای تولید غشاهای سلولی جدید استفاده میشوند. آنها همچنین در سنتز هورمونهای استروئیدی از کلسترول برای انواع خاصی از سلولها نقش دارند. همچنین به سمزدایی کبد پس از مصرف داروها و مواد شیمیایی سمی کمک میکند. یک نوع تخصصی از شبکه اندوپلاسمی صاف وجود دارد که به عنوان شبکه سارکوپلاسمی شناخته میشود. عملکرد آن تنظیم غلظت یون کلسیم در سیتوپلاسم سلول عضلانی است.
نقش شبکه اندوپلاسمی چیست؟
ساخت، پردازش و انتقال پروتئین برای استفاده سلولی در داخل و خارج از سلول وظیفه اصلی شبکه اندوپلاسمی است. این عملکرد شبکه اندوپلاسمی به این دلیل است که مستقیماً به غشای هسته متصل است و گذرگاهی بین هسته و سیتوپلاسم ایجاد میکند. شبگه اندوپلاسمی بیش از نیمی از محتوای غشایی سلول را دارد، از این رو دارای سطح وسیعی است که در آن واکنشهای شیمیایی انجام میشود. این شبکهها همچنین حاوی آنزیمهای سازنده تقریباً تمام لیپیدهای سلولی بوده، از این رو محل سنتز چربی به شمار میروند.

دستگاه گلژی سلول جانوری
این اندامکهای سلولی متصل به غشا هستند که در سیتوپلاسم یک سلول یوکاریوتی، در کنار شبکه آندوپلاسمی و نزدیک هسته یافت میشوند. اجسام گلژی توسط میکروتوبولهای سیتوپلاسمی به هم متصل شده و توسط یک ماتریکس پروتئینی نگه داشته میشوند. دستگاه گلژی از کیسههای انباشته مسطح به نام سیسترنا تشکیل شده است. این مخازن ممکن است برای اجسام گلژی سلول جانوری 4 تا 10 عدد باشد، اگرچه برخی از موجودات مانند موجودات تکسلولی حدود 60 سیسترنا دارند. جسم گلژی دارای سه محفظه اصلی است که به نامهای سیس (نزدیکترین سیسترنا به شبکه آندوپلاسمی)، میانی (لایههای مرکزی سیسترنا) و ترانس (دورترین سیسترنا از شبکه آندوپلاسمی) شناخته میشوند. سلول جانوری دارای جسم گلژی بسیار کمی (1 - 2) هستند در حالی که گیاهان چند صد عدد جسم گلژی دارند.
کار جسم گلژی در سلول چیست؟
وظیفه اصلی آنها انتقال، اصلاح و بستهبندی پروتئینها و لیپیدها به وزیکولهای گلژی است تا آنها را به مکانهای مورد نظر خود برسانند. سلولهای جانوری دارای یک یا چند عدد از اجسام گلژی هستند در حالی که گیاهان چند صد عدد از این اندامک را داخل سلولهای خود دارند. شبکه سیس و ترانس گلژی لایه بیرونی سیسترناها را در جهت سیس و ترانس تشکیل میدهند و وظیفه دستهبندی پروتئینها و لیپیدهای دریافتی در جهت سیس و آزاد شده توسط جهت ترانس توسط اجسام گلژی را بر عهده دارند. جهت سیس، پروتئینها و لیپیدهای وزیکولهای ذوب شده را در خوشهها جمعآوری میکند. وزیکولهای ذوب شده در امتداد میکروتوبولها از طریق یک محفظه تخصصی به نام «خوشه تاولی - لولهای» (vesicular-tubular cluster) حرکت میکنند. این بخش بین شبکه آندوپلاسمی و دستگاه گلژی یافت میشود.

خوشههای وزیکول با شبکه سیس گلژی ترکیب میشوند و پروتئینها و لیپیدها را به سیسترناهای قسمت سیس میرسانند و همانطور که از قسمت سیس به قسمت ترانس حرکت میکنند، به واحدهای عملکردی تغییر مییابند. این واحدهای عملکردی به اجزای درون سلولی و خارج سلولی سلول تحویل داده میشوند. مکانیسمهای اصلاح در دستگاه گلژی عبارتند از:
- قطع زنجیرههای الیگوساکارید
- اتصال قطعات قندی زنجیرههای جانبی مختلف
- افزودن اسیدهای چرب یا گروههای فسفات با فسفوریلاسیون یا حذف مونوساکاریدها. به عنوان مثال حذف بخشهای مانوز در سیس و سیسترن داخلی در حالی که افزودن گالاکتوز در مخزن ترانس صورت میگیرد.
- مرتبسازی پروتئینها و لیپیدهای اصلاحشده در شبکه ترانس گلژی انجام میشود و در وزیکولهای ترانس بستهبندی میشوند، سپس آنها را با کمک لیگاندهای متصل به گیرندههایی که همجوشی و ترشح پروتئین را تحریک میکنند به لیزوزومها یا گاهی اوقات به غشای سلولی برای اگزوسیتوز میرسانند.
لیزوزوم
همچنین به عنوان وزیکول سلولی شناخته میشود. لیزوزومها توسط Christian Rene de Duve، سیتولوژیست بلژیکی در دهه 1950 کشف شدند. آنها اندامکهای دور سلولی هستند که تقریباً در تمام سلولهای یوکاریوتی یافت میشوند. لیزوزومها اندامکهای بسیار اسیدی حاوی آنزیمهای گوارشی هستند و هر یک از لیزوزومها توسط غشایی احاطه شدهاند تا از محیط بیرونی محافظت کنند.
نقش لیزوزوم در سلول جانوری
این اندامک سلولی برای هضم مواد مغذی سلولی، دفع و تجدید سلول است. لیزوزومها اجزای ماکرومولکولها را از خارج سلول به عناصر سادهتری تجزیه میکنند که از طریق پمپ پروتون به سیتوپلاسم منتقل میشوند تا مواد سلولی جدید بسازند. این اجزای ماکرومولکول شامل سلولها و قطعات قدیمی، محصولات زائد سلولی، میکروارگانیسمها و بقایای سلولی است. این آنزیمها همچنین مولکولهای بزرگ مانند پروتئینها، کربوهیدراتها، لیپیدها را به مولکولهای کوچک به عنوان مثال اسیدهای آمینه و قندهای ساده، اسیدهای چرب تجزیه میکنند. آنزیمها فقط در قسمت داخلی و اسیدی لیزوزوم فعال هستند و این عامل سلول را از تخریب خود در هنگام نشت لیزوزومی محافظت میکند زیرا pH سلول خنثی تا کمی قلیایی است.

اندوزوم
اندوزومها وزیکولهایی هستند که در اندوسیتوز نقش دارند. اینها وزیکولهایی هستند که توسط غشاها متصل شده و توسط مکانیسم اندوسیتوز تشکیل میشوند. آنها در سیتوپلاسم سلولی یافت میشوند. هنگامی که یک سلول جانوری ذرهای را از بیرون میگیرد، آن را با یک غشا احاطه کرده و سپس آن را به اندوزوم میرساند. اندوزوم به نوبه خود آن را به لیزوزوم میبرد.
عملکرد اصلی آن شامل تا زدن غشای پلاسمایی است. تا شدن اجازه میدهد تا مولکولها از طریق مایعات خارج سلولی پخش شوند. نقش اصلی آنها حذف مواد زائد از سلول توسط فرآیندهای درون سلولی مانند اگزوسیتوز و فاگوسیتوز است.
اسکلت سلولی سلول جانوری
این یک شبکه فیبری است که از پروتئینهای مختلف با زنجیره بلند اسیدهای آمینه تشکیل شده است. این پروتئینها در سیتوپلاسم سلولی سلولهای یوکاریوتی یافت میشوند. آنها همچنین از 3 نوع رشته کوچک تشکیل شدهاند: رشتههای اکتین (ریز رشتهها)، میکروتوبولها و فیلامانهای حد واسط.

وظیفه و کار اسکلت سلولی چیست؟
اسکلت سلولی برای ایجاد شبکهای جهت سازماندهی اجزای سلول و همچنین حفظ شکل سلول عمل میکند. همچنین حرکت یکنواخت سلول و اندامکهای آن را توسط شبکه سیستم رشتهای موجود در سیتوپلاسم سلول فراهم کرده، همچنین برخی از اجزای سلول را با حفظ شکل سلولی سازماندهی میکند. نقش فیلامانهای اسکلت سلولی به ترتیب در ادامه آمده است:
- ریز رشتهها یا میکروفیلامانها: رشتههای اکتین که به عنوان میکروفیلامنت شناخته میشوند شبکهای از الیاف هستند که به موازات یکدیگر قرار داشته و نقش اصلی را در شکل دادن به سلول دارند. آنها به طور مداوم تغییر کرده و به سلول کمک میکنند تا حرکت کرده و همچنین فعالیتهای سلولی خاص مانند توانایی چسبندگی به بسترها و مکانیسمهای جداسازی را در طول تقسیم میتوز به عهده دارند.
- میکروتوبولها: اینها رشتههای بلندی هستند که به میتوز کمک میکنند تا کروموزومهای دختری را به سمت سلولهای دختری جدید حرکت دهد.
- فیلامانهای حد واسط: در مقایسه با اکتین و میکروتوبولها، رشتههای پایدارتری هستند. آنها اسکلت واقعی سلول را تشکیل میدهند و هسته را در موقعیت مناسب خود در داخل سلول نگه میدارند. همچنین به کشسانی سلول کمک میکنند و اجازه میدهند تا سلول تنش فیزیکی را تحمل کند.
پروتئینهای دیگری که ممکن است به عنوان بخشی از اسکلت سلولی نام برده شوند عبارتند از سپتین که در جمع کردن فیلامانها نقش داشته و اسپکترین که با کنار هم قرار دادن غشای سلولی با سطح درون سلولی سلول، به حفظ ساختار سلول کمک میکند.
سانتریول در سلول جانوری چیست؟
این ساختار ویژه به طور مشخص در سلول جانوری یافت میشود، که توانایی تکثیر یا کپی کردن خود را دارد. وظیفه اصلی آنها کمک به سازماندهی فرآیند تقسیم سلولی است. این یک ساختار کوچک است که از 9 مجموعه میکروتوبول تشکیل شده است و این میکروتوبولها در گروههای سهتایی قرار گرفتهاند، بنابراین آنها میکروتوبولهای سهگانه هستند. به عنوان ساختار سهگانه، آنها در کنار هم بسیار قوی میمانند و مشاهده شده است که در ساختارهایی مانند مژک و تاژک قرار دارند. ریز لولههای سهگانه توسط پروتئینها در کنار هم نگه داشته میشوند و به سانتریول شکل آن را میدهند. آنها در سانتروزوم یافت میشوند و میکروتوبولهایی را در داخل سلول ایجاد و نگهداری میکنند. هر میکروتوبول در مجموعه میکروتوبولهای سهگانه از زیرواحدهای توبولین تشکیل شده است که به هم میپیوندند و لولههای توخالی طولانی را تشکیل میدهند که شبیه نی (ریز لولهها) هستند.

وظایف سانتریول سلول جانوری
میکروتوبولهای سانتریول امکان انتقال موادی را که با یک گلیکوپروتئین به هم مرتبط هستند را به هر مکان سلولی میدهند. پیوند گلیکوپروتئین به عنوان یک واحد سیگنال برای حرکت پروتئینهای خاص عمل میکند. سانتریولها میکروتوبولهایی را که از آن بیرون میآیند لنگر میاندازند و حاوی عوامل مورد نیاز برای ایجاد لولههای بیشتر هستند. میتوز با تکثیر هر سانتریول به دو عدد (و تبدیل آنها به ۴ عدد) دست میآید. سانتریولهای تازه تشکیل شده به دو سانتروزوم تقسیم میشوند که هر سانتریول نسبت به سانتریول دوم زاویه دارد. سانتروزوم به ساختار دوتایی سانتریولها که با زاویه ۹۰ درجه کنار هم قرار گرفتهاند گفته میشود.
میکروتوبولهای بین سانتروزومها، جفتهای سانتریول را از هم جدا میکنند و به انتهای مخالف سلول میرسانند. هنگامی که سانتریولها در جای خود قرار میگیرند، میکروتوبولها به سیتوپلاسم سلولی گسترش مییابند تا کروموزوم را جستجو کنند. سپس میکروتوبولها به کروموزوم در سانترومر متصل میشوند. میکروتوبولها از سانتریول جدا شده و کروموزومها را از هم جدا میکنند.
پراکسی زوم
پراکسیزومها اجسام کوچکی هستند که در سیتوپلاسم یافت میشوند. آنها کروی شکل هستند، توسط یک غشا متصل میشوند و رایجترین میکروبادی در سیتوپلاسم سلول جانوری هستند. این اندامکها در متابولیسم لیپید، سم زدایی شیمیایی با حرکت اتمهای هیدروژن از مولکولهای مختلف اکسیژن برای تولید پراکسید هیدروژن و در نتیجه خنثی کردن سم بدن مانند الکل نقش دارند. مکانیسم خنثیسازی سموم در موارد اکسیژن فعال بسیار مهم است.
واکوئل
واکوئلها در سلولهای جانوری وجود دارند. با این حال، آنها به اندازه سلولهای گیاهی برجسته نیستند. آنها کیسههای متصل به غشا هستند که در داخل سیتوپلاسم سلولی یافت میشوند. کیسه واکوئلی دارای یک غشای منفرد است که به نام تونوپلاست شناخته میشود و این غشا شبیه غشای پلاسمایی است.

عملکرد واکوئل در سلول جانوری
وظیفه اصلی آنها ذخیره غذا، آب، کربوهیدراتها به شکل قند و مواد زائد است. تونوپلاست یک تنظیمکننده است که جریان ورودی و خروجی کوچک را در یک پمپ پروتئینی کنترل میکند. به عنوان محافظ برای اینکه چه نوع مادهای اجازه عبور از داخل واکوئل و به خارج آن را دارند عمل میکند. آنها همچنین به عنوان یک استراتژی حفاظتی، مواد سمی و مواد زائد را از سلول خارج میکنند. آنها همچنین پروتئینهای تاشده ضعیف را از سلول حذف میکنند.
میکرو ویلی
میکرو ویلیها برآمدگیهای سطحی هستند که در پوشش روده، روی سطوح سلولهای تخمک و روی گلبولهای سفید یافت میشوند. در روده کوچک، سطح جذب غذا و آب هضم شده را افزایش میدهند. ممکن است تعدادی میکروویلی برای تشخیص صدا در گوش یافت شوند و امواج صوتی را از طریق سیگنال الکتریکی به مغز منتقل میکنند. آنها همچنین به چسباندن اسپرم به تخمک برای لقاح آسانتر کمک میکنند. در گلبولهای سفید، آنها همچنین به عنوان لنگر عمل میکنند و به گلبولهای سفید اجازه میدهند آزادانه در سیستم گردش خون حرکت کنند تا به پاتوژنهای احتمالی متصل شوند.

تاژک و مژک
این ساختارها برآمدگیهای حرکتدهنده سلول هستند که روی سطح آن یافت میشوند. آنها از زنجیرههای رشتهای ساخته شدهاند. این رشتهها دارای میکروتوبولهای جزئی و کامل هستند که برآمدگیها را گسترش میدهند. میکروتوبولها همچنین دارای پروتئینهای حرکتی هستند که به نام داینئین شناخته میشوند و بین میکروتوبولهای جزئی به میکروتوبولهای کامل ارتباط برقرار میکنند. کل مجموعه به عنوان زائدههایی روی غشای پلاسمایی سلول با هم ترکیب میشوند.
سلولهای اسپرم دارای تاژکهایی هستند که به آنها اجازه میدهد تا برای لقاح به سمت تخمک شنا کنند. برای تکسلولیهایی، مانند اسپرم، ساختار تاژک به آنها امکان شناکردن میدهد. مژک در سلول جانوری به دور شدن مایعات از سلولهای بیحرکت و عبور از آنها کمک میکند. مژکها به حرکت ذرات سطحی به ویژه در پوشش اپیتلیال سوراخهای بینی کمک میکنند و مخاط را روی سطح سلول حرکت میدهند.

انواع سلول جانوری
جانوران موجوداتی چند سلولی هستند و بدن آنها از چندین سلول (حدود تریلیونها سلول) تشکیل شده است. گروهی از سلولها که عملکرد خاصی را انجام میدهند بافت نامیده میشود. سلولهای جانوری در یک بافت ممکن است از طریق اتصالات سلولی به عنوان مثال اتصالات محکم، اتصالات شکافدار و دسموزومها نگه داشته شوند. بدن جانور دارای چندین نوع سلول است.
نمونههایی از انواع سلولهای حیوانی رایج عبارتند از سلولهای پوست، سلولهای ماهیچهای، سلولهای خونی، سلولهای چربی، سلولهای عصبی، سلولهای جنسی و سلولهای بنیادی. سلولهای پوست سلولهایی هستند که پوست یا بافت اپیتلیال را میسازند. در ادامه انواع سلول جانوری را بررسی کردهایم.
- سلولهای خونی: دو نوع مختلف گلبول شامل گلبولهای قرمز و گلبولهای سفید وجود دارند. گلبولهای قرمز اکثریت سلولهای خونی بدن را تشکیل میدهند. وظیفه گلبولهای قرمز حمل اکسیژن از ریهها به سایر قسمتهای بدن و جمعآوری دیاکسید کربن است. گلبولهای قرمز بالغ تنها سلولهای جانوری هستند که هسته ندارند. این به سلولها امکان میدهد هموگلوبین و اکسیژن بیشتری را حمل کنند. هدف گلبولهای سفید کمک به مبارزه با عفونتها است. آنها بخش مهمی از سیستم ایمنی بدن هستند.
- سلولهای عصبی: سلولهای عصبی که به عنوان نورون نیز شناخته میشوند، سلولهای اولیه سیستم عصبی هستند. عملکرد این سلولها استفاده از سیگنالهای الکتریکی و شیمیایی برای ارسال و دریافت پیام از مغز و نخاع است. مغز انسان به تنهایی حدود 100 میلیارد سلول عصبی دارد. آنها حامل پیام سلولهای جانوری هستند و سیگنالها را با استفاده از دندریتها و آکسونها ارسال و دریافت میکنند. دندریتها و آکسونها ضمائم سلولی هستند که به ترتیب سیگنالها را به سلول دریافت و از سلول صادر میکنند.
- سلولهای ماهیچهای: میوسیتها، فیبرهای عضلانی یا سلولهای عضلانی سلولهای لولهای بلندی هستند که مسئول حرکت اندامهای مختلف بدن هستند. سلولهای عضلانی میتوانند سلولهای ماهیچهای اسکلتی، سلولهای ماهیچهای قلب یا سلولهای ماهیچه صاف باشند. سلولهای ماهیچهای اسکلتی رایجترین نوع سلولهای ماهیچهای هستند و مسئول انجام حرکات عمومی و آگاهانه بدن هستند. سلولهای عضله قلب با تولید تکانههای الکتریکی انقباضات قلب را کنترل میکنند و سلولهای ماهیچه صاف حرکات ناخودآگاه بافتهایی مانند رگهای خونی، رحم و معده را کنترل میکنند.
- سلولهای پوستی: وظیفه اصلی سلولهای پوستی محافظت از جانور است. پوست از بدن ما در برابر سرما، میکروبها، اشعههای خورشیدی و غیره محافظت میکند. همچنین به تنظیم دمای بدن کمک میکند و ما را قادر میسازد تا احساساتی مانند گرما یا درد را احساس کنیم تا از ما در برابر سیگنالهای هشداردهنده محیطی حفاظت کند. سه لایه پوست وجود دارد، لایه بیرونی اپیدرم، لایه میانی درم و عمیقترین لایه هیپودرم نامیده میشود. اپیدرم از انواع مختلفی از سلولهای پوستی تشکیل شده است که اکثر آنها کراتینوسیت (سلولهای کراتین ساز) هستند.
- سلولهای چربی: سلولهای چربی که به عنوان چربی یا لیپوسیت نیز شناخته میشوند، برای ذخیره لیپیدها و سایر چربیها به عنوان ذخایر انرژی استفاده میشوند. دو نوع سلول چربی رایج در جانوران وجود دارد، سلولهای چربی سفید و سلولهای چربی قهوهای. تفاوت اصلی بین این دو نوع سلول در نحوه ذخیره لیپیدها است. سلولهای چربی سفید یک ذره چربی بزرگ دارند در حالی که در سلولهای چربی قهوهای چندین ذره چربی کوچکتر در سلول پخش میشوند.
- سلولهای بنیادی: سلولهای بنیادی سلولهای انسانی خاصی هستند که میتوانند به انواع مختلف سلولی تبدیل شوند. این میتواند از سلولهای ماهیچهای تا سلولهای مغزی را شامل شود. در برخی موارد، آنها همچنین میتوانند بافتهای آسیبدیده را تعمیر کنند. محققان بر این باورند که درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی ممکن است روزی برای درمان بیماریهای جدی مانند فلج و بیماری آلزایمر مورد استفاده قرار گیرند.

تفاوت سلول جانوری و گیاهی
سلولهای جانوری و گیاهی هر دو به عنوان سلولهای یوکاریوتی طبقهبندی میشوند، به این معنی که آنها دارای یک هسته واقعی هستند. در مقایسه با «سلولهای پروکاریوتی»، مانند باکتریها یا آرکئاها، DNA سلولهای یوکاریوتی در یک هسته متصل به غشا محصور شده است. این غشاها شبیه غشای سلولی هستند که یک لایه انعطافپذیر از دو لایه لیپیدی است. یوکاریوتها همچنین دارای اندامکهای متصل به غشا هستند. اندامکها ساختارهای داخلی هستند که وظایف مختلفی مانند تولید انرژی و سنتز پروتئین را بر عهده دارند.
بر اساس طبقه بندی بیولوژیکی، جانوران و گیاهان هر دو موجودات چند سلولی هستند، به این معنی که آنها از بیش از یک سلول تشکیل شدهاند. انواع مختلف سلول در یک ارگانیسم چند سلولی کارهای مختلفی را انجام میدهند. به عنوان مثال، سلولهای عضله قلب خون را برای گردش بدن پمپاژ میکنند در حالی که سلولهای روده مواد مغذی را از مجرای روده به جریان خون جذب میکنند. بسیاری از سلولها در یک نوع خاص از بافت جمع میشوند. یک یا چند بافت به عنوان یک اندام با هم کار میکنند. چندین اندام برای انجام یک کار فیزیولوژیکی خاص به هم کمک میکنند و یک سیستم یا دستگاه را تشکیل میدهند. تفاوتهای سلولهای گیاهی و جانوری در ادامه بررسی شدهاند.

- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ اندازه: سلولهای جانوری عموما کوچکتر از سلولهای گیاهی هستند. طول سلولهای جانوری بین 10 تا 30 میکرومتر است، در حالی که طول سلولهای گیاهی بین 10 تا 100 میکرومتر است.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ شکل: سلولهای جانوری در اندازههای مختلف هستند و معمولاً شکلهای گرد یا نامنظمی دارند. سلولهای گیاهی از نظر اندازه بیشتر شبیه به هم هستند و معمولاً مستطیلی یا مکعبی شکل هستند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ ذخیره انرژی: سلولهای جانوری انرژی را به شکل گلیکوژن که یک نوع کربوهیدرات پیچیده است ذخیره میکنند. سلولهای گیاهی انرژی را به صورت نشاسته ذخیره میکنند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ پروتئینها: از 20 اسیدآمینه مورد نیاز برای تولید پروتئین، تنها 10 اسیدآمینه را میتوان به طور طبیعی در سلولهای جانوری تولید کرد. سایر اسیدهای آمینه ضروری را باید از طریق رژیم غذایی به دست آورد. اما گیاهان قادر به سنتز هر 20 اسید آمینه هستند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ تمایز: در سلولهای جانوری، تنها سلولهای بنیادی قادر به تبدیل به انواع سلولهای دیگر هستند. در حالی که اکثر انواع سلولهای گیاهی قابلیت تمایز را دارند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ رشد: سلولهای جانوری با افزایش تعداد سلولها، اندازه آنها افزایش مییابد. سلولهای گیاهی علاوه بر تکثیر سلولی از مرحلهای به بعد عمدتاً با بزرگتر شدن اندازه سلولها اندازه موجود زنده را افزایش میدهند. آنها با جذب آب بیشتر در واکوئل مرکزی رشد میکنند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ دیواره سلولی: سلولهای جانوری دیواره سلولی ندارند اما دارای غشای سلولی هستند. سلولهای گیاهی دارای دیواره سلولی متشکل از سلولز و همچنین غشای سلولی هستند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود سانتریول: سلولهای جانوری حاوی این ساختارهای استوانهای هستند که مونتاژ میکروتوبولها را در طول تقسیم سلولی سازماندهی میکنند. سلولهای گیاهی معمولاً حاوی سانتریول نیستند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود مژک: مژک در سلولهای جانوری یافت میشود اما معمولاً در سلولهای گیاهی یافت نمیشود. مژکها ریز لولههایی هستند که به حرکت سلولی کمک میکنند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ سیتوکینز: سیتوکینز (تقسیم سیتوپلاسم در حین تقسیم سلولی، در سلولهای جانوری) زمانی اتفاق میافتد که یک شیار شکافی تشکیل میشود که غشای سلولی را به نصف میرساند. در سیتوکینز سلول گیاهی، یک صفحه سلولی ساخته میشود که سلول را تقسیم میکند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود گلیاکسیزوم: این ساختارها در سلولهای جانوری یافت نمیشوند اما در سلولهای گیاهی وجود دارند. گلیاکسیزومها به تجزیه لیپیدها، به ویژه در دانههای جوانه زده، برای تولید قند کمک میکنند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود لیزوزوم: سلولهای جانوری دارای لیزوزومهایی هستند که حاوی آنزیمهایی است و در هضم ماکرومولکولهای سلولی نقش دارند. سلولهای گیاهی به ندرت حاوی لیزوزوم هستند زیرا واکوئل گیاهی تخریب مولکول را کنترل میکند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود پلاستیدها: سلولهای جانوری پلاستید ندارند. سلولهای گیاهی حاوی پلاستیدهایی مانند کلروپلاست هستند که برای فتوسنتز مورد نیاز هستند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود پلاسمودسماتا: سلولهای جانوری پلاسمودسماتا ندارند. سلولهای گیاهی دارای پلاسمودسماتا بوده که منافذی بین دیوارههای سلولی گیاهی هستند که به مولکولها و سیگنالهای ارتباطی اجازه میدهند بین سلولهای گیاهی منفرد عبور کنند.
- تفاوت سلول جانوری و گیاهی از لحاظ وجود واکوئل: سلولهای جانوری ممکن است واکوئلهای کوچک زیادی داشته باشند. سلولهای گیاهی دارای یک واکوئل مرکزی بزرگ هستند که میتواند تا 90 درصد از حجم سلول را اشغال کند.
تفاوت سلول جانوری و باکتری
سلولهای باکتریایی و حیوانی دو نوع سلول زنده هستند. سلول باکتری متعلق به فرمانرو Monera و سلول حیوانی متعلق به فرمانرو Animalia است. باکتریها موجودات تکسلولی هستند (از یک سلول تشکیل شدهاند یا به صورت تکسلولی وجود دارند) و حیوانات موجوداتی چند سلولی هستند زیرا از سلولهای زیادی ساخته شدهاند. بیایید ببینیم که یک سلول باکتری با سلول حیوانی چه تفاوتی دارد.
یک سلول باکتریایی یک سلول پروکاریوتی است. این یک میکروارگانیسم ساده و تکسلولی به این معنی که تمام فرآیندهای زندگی مانند تغذیه، هضم و تولید مثل در یک سلول اتفاق میافتد. فاقد هسته و اندامکهای متصل به غشا مانند میتوکندری، لیزوزوم و سایر ساختارهای سلولی تخصصی برای انجام عملکردهای سلولی مانند تولید انرژی، انتقال پروتئینها و غیره است. دیواره سلولی سلول باکتری از گلیکوپروتئین مورئین تشکیل شده است. عملکرد اصلی آن ایجاد پشتیبانی، استحکام مکانیکی و استحکام برای سلول باکتری است. فاقد هسته مشخص شده است. نوکلئوئید ناحیهای با شکل نامنظم در سلول است که حاوی قطعات دایرهای مجزای DNA (مواد ژنتیکی) به نام پلاسمیدها است. در جدول زیر تفاوتهای سلول باکتری و سلول جانوری را بیان کردهایم.

جدول تفاوت های سلول باکتری و سلول جانوری
تمام تفاوتهای سلول باکتری و سلول جانوری در جدول زیر توضیح داده شده است.
سلول باکتری | سلول جانوری |
فاقد هسته کاملاً مشخص و محصور در غشا | دارای هسته محصور در غشا و کاملاً مشخص |
فاقد اندامکهای سلولی | دارای اندامکهای سلولی متصل به غشا در سیتوپلاسم |
اندازه آن بسیار کوچکتر از یک سلول جانوری است، به عنوان مثال اندازه 0/2 تا 10 میکرون | این بزرگتر از سلول باکتری است، به عنوان مثال تا 100 میکرون یا بیشتر |
دارای یک دیواره سلولی کاملاً مشخص | فاقد دیواره سلولی |
آنها عموما اتوتروف و شاید هتروتروف هستند. | آنها همیشه هتروتروف هستند. |
آنها به صورت غیرجنسی با تقسیم دوتایی و از نظر جنسی با «همیوغی» (conjugation) تولید مثل میکنند. | آنها میتوانند به صورت غیرجنسی با میتوز و از نظر جنسی با تقسیم میوز تولید مثل کنند. |
دارای پلاسمید (DNA دایرهای در سیتوزول) است. | فاقد پلاسمید است. دارای DNA خطی کاملاً مشخص در هسته است. پلاسمید را داخل اندامکهایی مانند میتوکندری دارد. |
دارای یک کروموزوم منفرد است. | کروموزوم های زیادی دارد. |
شکل سلولی کاملاً مشخصی دارد. | شکلهای نامنظمی دارد زیرا فاقد دیواره سلولی است. |
فاقد اسکلت سلولی است. | دارای اسکلت سلولی (شبکهای از رشتهها و لولهها در سیتوپلاسم) است. |
فاقد پروتئین هیستون است. | DNA آن در اطراف پروتئینهای هیستون پیچیده شده است. |