تشخیص مضاف الیه در عربی به ساده ترین روش + مثال و تمرین
تشخیص مضاف الیه در عربی با یاد گرفتن شرایط ایجاد ترکیب اضافی در زبان عربی ممکن میشود. این ترکیب از دو بخش مضاف و مضاف الیه تشکیل شده است. با فهمیدن شرایط قرارگیری هر یک از آنها در جمله میتوانیم مضاف الیه را تشخیص بدهیم. در این نوشته قصد داریم درباره ترکیب اضافی در زبان عربی صحبت کنیم. بعد از ارائه توضیحی کوتاه درباره اسم، صفت و ویژگی آنها در زبان عربی، به سراغ ویژگیهای مضاف و مضاف الیه میرویم.
دلیل توضیح اولیه درباره صفت این است که بتوانیم آنها را از دایره لغاتی که نمیتوانند به عنوان مضاف الیه به کار بروند، خارج کنیم. سپس در ادامه، شرایط به کار رفتن مضاف الیه را در موقعیتهای مختلف بررسی میکنیم تا از این طریق بتوانیم آن را راحتتر در جملات عربی تشخیص بدهیم. در این مطلب از «مجله فرادرس»، به کمک مثالهای متعدد با مضافالیه آشنا میشویم و با استفاده از تمرینهای انتهای متن، میزان یادگیریمان را از این مبحث ارزیابی میکنیم. همچنین به نکات مهمی در این رابطه اشاره خواهیم کرد.
مضاف الیه چیست؟
ترکیب وصفی در زبان عربی، از دو بخش ساخته میشود. بخش اول آن «اسم عربی» و بخش دوم را «صفت عربی» میسازد. در این ترکیب کلمه دوم که صفت است، حالات و ویژگیهای اسم قبل از خودش را نشان میدهد. به عنوان مثال در ترکیب «طفلٌ نظیفٌ» که معنای «کودک پاکیزه» میدهد، کلمه «نظیف» ویژگی خاص و برجسته «طفل» را بیان میکند.
اما در زبان عربی، علاوه بر اسم و صفت، میتوان یک ترکیب با حضور دو اسم عربی ساخت و ویژگیهای اسم را بیان کرد. یعنی، نه تنها صفت، بلکه یک اسم عربی میتواند بعد از اسم دیگری قرار بگیرد و آن را توصیف کند. به چنین ترکیبی «ترکیب اضافی» میگویند. در این ترکیب اسم اول به عنوان «مضاف» و اسم دوم به عنوان «مضاف الیه» شناخته میشود.
در ادامه متن، تفاوت اسم و صفت در عربی را بررسی میکنیم. این مقدمه برای تشخیص مضاف الیه در عربی لازم است. چرا که با دانستن فرق بین اسم و صفت میتوانیم بگوییم که دو کلمه پشت سر هم چه ترکیبی ساختهاند. بعد از آن به سراغ ویژگیهای ترکیب اضافی و نشانههای مضاف و مضافالیه در عربی خواهیم رفت.
اسم در عربی
در زبان عربی به هر کلمهای که فعل یا حرف نباشد، اسم میگویند. ممکن است این تعریف کلی، حق مطلب را درباره اسم بیان نکند، از این رو میتوانیم اشاره کنیم که «هرگاه کلمهای معنای مستقل داشت و این معنا وابسته به زمان خاصی نبود، آن کلمه اسم است.»
معنای اسم میتواند یک نمود فیزیکی در جهان داشته باشد یا نداشته باشد. به عنوان مثال «کتاب، مادر، دانشگاه، سیب، دیوار و....» همگی از جمله اسمهای هستند که میتوانیم برای توضیح اسم به آنها اشاره کنیم. در کنار این کلمات اسمهایی مثل «غم، شادی، عذاب، پیروزی، موفقیت، شکست، و....» اسمهایی هستند که ما به ازای خارجی ندارند و دریافت معنای آنها به صورت انتزاعی اتفاق میافتد.
اما برای خلاصهتر کردن این مبحث جهت تشخیص بهتر اسم میتوانیم به ویژگیهای آن در زبان عربی اشاره کنیم که در ادامه میخوانید.
جنسیت در اسم عربی
اسمها در زبان عربی از دو حالت خارج نیستند. یا به دسته و گروه مردانه تعلق دارد که در این صورت «مذکر» میشود. در مقابل، یک اسم میتواند در دسته و گروه زنانه قرار بگیرد که در این صورت به عنوان «مونث» شناخته میشود. مهمترین ویژگی اسم مونث که یکی از روشهای تشخیص جنسیت در اسامی به حساب میآید، حضور «ة» در انتهای اسامی مونث است. از این رو، هر جا دیدیم که اسمی تای گرد یا تای مربوطه دارد، میتوانیم بگوییم که مونث است و کلمات بدون این علامت، به عنوان اسم مذکر شناخته میشوند.
مفرد یا جمع بودن اسم عربی
عدد در زبان عربی مهم است. از این رو در قواعد آن برای اشاره به تعداد واحد یک از هر چیزی قواعد «مفرد» را در نظر میگیرند. در صورتی تعداد به دو برسد، باید از قواعد «مثنی» تبعیت کنیم. در آخر، هر جا تعداد بیشتر از دو واحد بود، باید قواعد مربوط به «جمع در عربی» را به کار ببریم.
اسامی مفرد در زبان عربی معمولا تنوین دارند. در این صورت اسم مفرد نکره هستند. اما ممکن است که تنوین نداشته و با «ال معرفهساز» به کار برود. اسامی مثنی با دو پسوند «ان» و «ین» ساخته میشود. برای اینکه بفهمیم کدام یک را باید به انتهای اسم مثنی اضافه کنیم، میبایست به نقش کلمه و اعرابش در جمله توجه کنیم. اسم با اعراب مرفوع «ان» و با اعراب منصوب و مجرور «ین» میگیرد. به مثالهای زیر توجه کنید.
ذَهَبَ الرجلان إلی المَسجِد.
دو مرد به مسجد رفتند.
***
رأیتُ الرَجُلَینِ في المسجد.
دو مرد را در مسجد دیدم.
در جمله اول، اسم مثنی به خاطر نقش فاعل با اعراب مرفوع، با «ان» جمع بسته شده. اما در جمله دوم همان کلمه در جایگاه مفعول و منصوب قرار گرفته و با «ین» مثنی شده است.
برای جمع بستن اسم از پسوند «ون» و «ین» استفاده میکنیم. همانند مثنی، اول نیاز است تا نقش و اعراب کلمه را شناسایی کنیم. بعد برای اسامی مرفوع «ون» و برای منصوب و مجرور از «ین» استفاده کنیم. به مثالهای زیر توجه کنید.
جاءَ المُعَلِمون مِن السَفرْ.
معلمها از سفر بازگشتند.
***
سَلَّمتُ علی المُعلِّمینَ.
به معلمها سلام کردم.
(در جمله اول کلمه معلم فاعل است و در نتیجه «ون» جمع گرفته. اما در جمله دوم به خاطر مجرور واقع شدن و آمدن بعد از حرف جر، «ین» پذیرفته است.)
معرفه یا نکره بودن اسم عربی
اسم «معرفه»، اسمی است که مرجع آن برای گوینده و شنونده جمله شناخته شده باشد. در مقابل، اگر مرجع اسم برای ارسالکننده پیام و دریافتکننده آن ناشناخته باشد، این ناشناختگی را باید با قواعد اسم «نکره» نشان دهیم. مهمترین ویژگی شناخت اسم نکره حضور «تنوین» در انتهای آن است. تنوین نشان میدهد که مرجع اسم ما ناشناخته و در عین حال تعداد آن مفرد است.
اسم معرفه به جای تنوین دارای «ال عربی» است. یعنی هرگاه دیدم یک اسم الف و لام دارد، باید بفهمیم که آن اسم معرفه و مرجعش شناخته شده است. در کنار آن، برخی از کلمات در زبان عربی هستند که همواره معرفه به حساب میآیند که عبارتند از:
- ضمایر عربی
- اسم اشاره عربی
- اسم علم
- اسم موصول
- مضاف
جامد یا مشتق بودن اسم در عربی
اسم مشتق عربی اسمی است که با استفاده از ریشههای فعل در یک وزن مشخص ساخته میشود. در مقابل، اسم جامد ربطی به ریشههای فعل ندارد و از حروف مختص به خودش ساخته شده است. بر همین اساس اسمهای مشتق در عربی عبارتند از:
- اسم فاعل: ریشه فعل بر وزن فاعل - مثل: خارج، سابق، عامل
- اسم مفعول: ریشه فعل بر وزن مفعول - مثل: مهجور، معلوم، منفور
- اسم تفضیل: ریشه فعل بر وزن أفعل و فُعلیٰ - مثل: أکبر، کُبریٰ
- اسم مبالغه: ریشه فعل بر وزن فعیل، فعّال، فعالة - مثل: حکیم، ستّار، کذابة
- اسم زمان و مکان: ریشه فعل بر وزن مَفعِل و مَفعِلة - مثل: مجلِس، مَدرسة
- صفت مشبهه: ریشه فعل بر وزن فَعِل، فَعلْ، فعالة، فعلان و فعلیة - مثل: تَعِب، ضَخْمْ، شجاعة، عطشان، جمیلة
اسم عَلَمْ در عربی
اسم علم در زبان همان کارکرد «اسم خاص» در زبان فارسی را دارد. از این اسم برای نامیدن استفاده میکنیم. از این رو میتوانیم بگوییم «به اسمی که بر یک فرد معین از افراد یک جنس دلالت دارد، اسم علم میگویند». اسم علم در زبان عربی از سه قسمت «اسم»، «لقب» و «کُنیه» تشکیل شده است.
صفت در عربی چیست؟
صفت در عربی از جمله اسامی مشتقی است که بر وزنهای مشخصی ساخته میشود. بر همین اساس میتوانیم از وزنهای اسم فاعل، اسم مفعول، اسم تفضیل و صفت مشبهه کلمهای بسازیم که توضیح دهنده یک ویژگی باشد.
علاوه بر ساختمان کلمه صفت، شروط دیگری نیز وجود دارد که باید رعایت شود. یعنی در شرایطی که اسم مشتق این ویژگیهای را داشته باشد، میتوانیم بگوییم آن کلمه صفتی است که کلمه قبل از خودش، یعنی موصوف را توصیف میکند. این شرایط را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد.
- تبعیت صفت از موصوف در نکره یا معرفه بودن: هرگاه دیدیم دو کلمه پشت سر هم در یک جمله، هر دو معرفه یا نکرهاند، میتوانیم بگوییم که آنها موصوف و صفت هستند. مانند مثال زیر:
تلمیذٌ نشیطٌ، البیتُ البَعیدُ
- هماهنگی مذکر یا مونث بودن در ترکیب وصفی: صفت و موصوف در جنسیت باید همانند هم باشند، در غیر این صورت نمیتوانند یک ترکیب وصفی بسازند. به مثال زیر توجه کنید.
طالبةٌ نشیطةٌ، الکتابُ الجدیدُ
- مفرد یا جمع بودن موصوف و صفت: هرگاه موصوف مفرد، مثنی یا جمع بود، صفت نیز باید مفرد، مثنی یا جمع باشد. مانند مثال زیر:
البنتُ الجمیلةُ - البنتان الجملیتان - البنات الجمیلات
- تبعیت صفت از موصوف در اعراب: در عربی کلمات با توجه به نقشی که در جمله دارند، اعراب میپذیرند. یعنی بر اساس همین نقش حرکت آوایی انتهای آنها در جمله میتواند «ضمه، فتحه یا کسره» باشد. از دیگر ویژگیهای صفت این است که تحت هر شرایطی اعرابش باید همانند موصوف باشد. مانند مثال زیر:
کتاباً جدیدً، المُسلمون المُلتزمون، أستاذَتَینِ ممتازَتَینِ
کُتبٌ جدیدٌ - الآیاتُ الکَثیرةُ
ویژگیهای مضاف و مضافالیه در عربی
بعد از فهمیدن اینکه اسم در عربی چه ویژگیهایی دارد و صفت در ترکیب وصفی چگونه ظاهر میشود، میتوانیم به سراغ ترکیب اضافی و نشانههای مضاف و مضافالیه در جملات عربی برویم. در زبان عربی زمانی به سراغ مضاف و مضافالیه میرویم که بخواهیم از «تعریف» یا «تخصیص» در جملات استفاده کنیم.
تعریف
منظور از تعریف، حالتی در ترکیب اضافی است که در آن مضاف به خاطر اضافه شدن اسمی دیگر، تبدیل به یک کلمه معرفه میشود.
سیارةُ الرجل حدیثةٌ.
ماشین مرد جدید است.
(در این ترکیب کلمه «سیارة» با کلمه معرفه «الرجل» همراه شده. از آنجا که رجل نیز همانند سیارة «اسم» است، در نتیجه میتوانیم بگوییم «الرجل» مضافالیه و مجرور است و مضاف آن کلمه «سیارة» است.)
پس فهمیدیم یکی از ویژگیهای ترکیب اضافی که به تشخیص مضافالیه در عربی کمک میکند این است که «یک اسم نکره به اسمی دیگر اضافه شود و آن را معرفه کند.» در چنین حالتی میتوانیم در تعریف مضاف بگوییم «معرفه به اضافه».
تخصیص
برای توضیح نحوه عملکرد تخصیص در مضافالیه باید درباره شکلگیری «مالکیت در ترکیب اضافی» صحبت کنیم. در ترکیب اضافی همواره یک اسم به اسمی دیگر اضافه نمیشود، بلکه ممکن است یک «ضمیر» به یک اسم نکره اضافه شود و آن را معرفه کند. در نتیجه چنین ترکیبی میتواند نشانگر تخصیص در زبان عربی باشد. به مثال زیر توجه کنید.
ضاعَ قَلَمي.
قلمم گم شد.
با اضافه شدن ضمیر متصل «ي» به قلم، میفهمیم منظور ما هر قلمی نیست. بلکه مشخصا آن قلمی مدنظر است که در مالکیت متکلموحده و «مخصوص» ضمیر أنا است. از سوی دیگر، میتوان با به کار بردن اسم «علم» بعد از کلمه نکره یک ترکیب اضافی حاوی تخصیص ساخت. به مثال زیر توجه کنید.
حقیبةُ رضا عَلی المِنضدةِ.
کیف رضا روی میز است.
کمی بالاتر توضیح دادیم که اسم علم، یعنی همان اسم خاص در زبان عربی که از جمله کلمات معرفه در زبان عربی محسوب میشوند. در این مثال با اضافه شدن اسم علم «رضا» به کلمه «حقیبة» علاوه بر اینکه آن را معرفه کرده، توانسته نشان دهد که منظور همان کیفی است که در مالکیت شخص رضاست.
نکته: یکی از روشهای تشخیص مضاف الیه در زبان عربی، فهمیدن نشانههای مضاف است. مضاف در عربی کلمهای است که نه تنوین میگیرد و نه ال تعریف. در نتیجه به خاطر کلمه بعد از خودش معرفه به اضافه شده است.
از ترکیب اضافی، میتوان برای نشان دادن نقشهای مرفوعی، منصوب و مجروری نیز استفاده کرد. به مثالهای زیر توجه کنید.
هَذا بیتُ رَجُلٍ.
این خانه یک مرد است.
***
هذا بیتُ الرَجُلِ.
این خانه (آن) مرد است.
در این مثال ترکیب اضافی «بیت» و «رجل» در جایگاه «خبر» قرار گرفته است. به همین خاطر اعراب «بیت» در هر دو جمله به نشانه مرفوع بودن ضمه است. اما اعراب «رجل» در هر دو جمله «مجرور» است. چرا که مضافالیه در هر حالتی (چه نکره و چه معرفه) مجرور است. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
هُوَ في بَیتِ رَجُلٍ.
او در خانه یک مرد است.
***
هُوَ في بَیتِ الرَجُلِ.
او در خانه (آن) مرد است.
در دو جمله بالا، ترکیب اضافی، جار و مجرور شده است. از آنجا که مضاف با اعراب مجرور، نه «ال» دارد و نه تنوین، کار تشخیص مضاف الیه در عربی راحت میشود. چرا که میتوانیم بگوییم این ترکیب اضافی جار و مجرور است.
رأَیتُ بیتَ رَجًلٍ.
خانه مردی را دیدم.
***
رأَیتُ بَیتَ الرَجُلِ.
خانه (آن) مرد را دیدم.
مضاف و مضافالیه در این دو جمله در جایگاه مفعولبه نشستهاند. در نتیجه اعراب «بیت» در هر دو جمله منصوب است، اما اعراب «رجل» به خاطر مضافالیه واقع شدن، مجرور به اعراب ظاهری شده است.
برای تشخیص مضاف الیه در عربی میتوانم مطالب گفته شده را به این صورت خلاصه کنیم:
- مضاف و مضافالیه در عربی از ترکیب دو اسم با معنای مستقل ساخته میشود.
- مضاف در عربی نه تنوین میگیرد و نه الف و لام تعریف.
- مضاف با توجه به جایگاهش در جمله میتواند اعراب متفاوتی داشته باشد.
- مضافالیه در هر حالتی اعرابش مجرور است.
- میتوان با استفاده از ضمایر متصل در عربی، ترکیب اضافی ساخت.
- هرگاه مضافالیه ضمیر باشد، اعرابش محلی میشود.
ترتیب حضور صفت و مضافالیه در جمله عربی
در زبان عربی قاعده این است که مضافالیه همواره بلافاصله و بدون واسطه بعد از مضاف میآید. در نتیجه اگر قرار باشد یک کلمه هم مضافالیه و هم صفت داشته باشد، حق تقدم با مضافالیه است و صفت همواره بعد از مضافالیه میآید. به مثال زیر توجه کنید.
بَیتُ الرَجُلَ الجدیدُ في هذا الشارِعْ.
خانه جدید آن مرد در این خیابان است.
در این مثال، از آنجا که «جدید» صفت «بیت» یعنی مبتدای جمله است با اعراب مرفوع آمده. همچنین به خاطر معرفه شدن مضاف، صفت آن «ال» گرفته تا در معرفه بودن از آن تبعیت کند.
ذَهَبتُ إلی جامِعَةِ الأزهَرِ الکَبیرَ.
به دانشگاه بزرگ الازهر رفتم.
(در ترجمه این ترکیبها باید دقت کنیم که در زبان فارسی، برخلاف زبان عربی، اول صفت میآید و بعد مضافالیه.)
برای تشخیص اینکه صفت مربوط به مضاف است یا مضافالیه باید به اعراب انتهای آن توجه کنیم. در صورتی که صفت اعرابش همانن مضافالیه بود، صفت آن محسوب میشود. به مثال زیر توجه کنید.
شَنطَةُ الرَجُلِ الجَمیلِ.
کیف آن مرد زیبا.
***
شنطةُ الرَجُلِ الجمیلةُ.
کیف زیبای آن مرد.
در هر دوی این مثالها میبینیم که اعرابِ صفت و نحوه حضور آن میتواند به ما نشان دهد که به کدام موصوف اشاره دارد. در جمله اول با آمدن «ال و اعراب مجرور» فهمیدیم که صفت، متعلق به مضاف الیه یعنی «رجل» است. در جمله دوم، جنسیت و اعراب «جمیل» نشان داد که صفتی برای مبتدا، یعنی «شنطة» است.
قاعده مهم مضاف واقع شدن اسم مثنی و جمع
یکی از راههای دیگر تشخیص مضاف الیه در عربی توجه حذف نون در مضاف مثنی و جمع است. در زبان عربی قاعدهای هست که میگوید «هرگاه اسم مثنی و جمع بخواهد مضاف واقع شود و اسم یا ضمیری به آن اضافه شود، باید «ن» انتهای آن را حذف کنیم.» برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
هَولاءِ مُعلِّمو الطُلابِ في المدرسةِ.
اینها معلمهای دانشآموزها در مدرسه هستند.
در این مثال «معلمون» خبر جمله است که با اعراب فرعی «ون» در حالت جمع آمده. چون کلمه «طلاب» به آن اضافه شده، نون انتهای جمع مذکر حذف و ترکیب اضافی «معلمو الطلاب» ساخته شده است.
رأیتُ مُعَلِّمَتَيْ الطُلابِ.
دو معلم خانم دانشآموزها را دیدم.
در این جمله «معلمَتَین» مفعولبه و مثنی با اعراب «ین» است. چون کلمه «طلاب» به آن اضافه شده، نون انتهای مثنی حذف و ترکیب اضافی «مُعَلِّمَتَيْ الطُلابِ» ساخته شده است.
کَتَبتُ رِسالةً لِمُعَلِّمِي الطلابِ.
برای معلمهای دانشآموزها نامهای نوشتم.
در این جمله ترکیب اضافی در جایگاه جار و مجرور قرار گرفته است. چون کلمه «معلم» با «ین» جمع بسته شده، بعد از اضافه شدن «الطلاب» نون انتهای آن حذف شده و ترکیب «معلمي الطلاب» ساخته شده است.
تشخیص مضاف الیه در عربی با أسماء خمسه
پنج اسم در زبان عربی وجود دارد که به آنها «أسماء خمسه» میگویند. این پنج اسم عبارتند از «أب (پدر)»، «أخ (برادر)»، «ذو (دارای)»، «فو (دهان)» و «حَم (پدرشوهر)». این اسمها از نظر اعراب تابع قوانین خاصی هستند که از جمله آنها میتوان به «مضاف واقع شدن سه کلمه «أب، أخ و فو» اشاره کرد.
اسماء خمسه در صورتی که بخواهند به تنهایی در جمله ظاهر شوند، اعراب ظاهری میگیرند. یعنی در حالت مرفوع، ضم، در حالت منصوب، فتحه و در حالت مجرور، کسره میگیرند. اما اگر بخواهند همراه با اسمی دیگر در جمله ظاهر شوند و نقش مضاف بپذیرند، باید از قاعده دیگر استفاده کنیم.
هر گاه سه کلمه «أب»، «أخ» و «فو» مضاف شوند، با توجه به نقشی که در جمله دارند باید «واو (در حالت رفع)»، «الف (در حالت نصب)» و «ي (در حالت جر)» بگیرند. بعد از این علامتها، مضافالیه به آنها اضافه میشود. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
هذا أبو الطالبِ.
این پدر دانشآموز است.
هو أخو المُعلِّمِ.
او برادر معلم است.
فو الطِفلُ صغیرٌ.
دهان کودک کوچک است.
در این سه جمله أب، أخ و فو به دلیل اعراب مرفوع با آمدن واو به کلمهای دیگر اضافه شدهاند. در نتیجه میتوانیم بگوییم «مرفوع به اعراب فرعی واو». به مثالهای زیر توجه کنید.
رأیتُ أبَا الطالِبِ.
پدر دانشآموز را دیدم.
سألَ أخا المُعَلِّمِ.
برادر معلم را پرسیدم.
غَسَلتُ فا الطفلِ.
دهان کودک را شستم.
در این سه جمله أب، أخ و فو به دلیل اعراب منصوب با آمدن الف به کلمهای دیگر اضافه شدهاند. در نتیجه میتوانیم بگوییم «منصوب به اعراب فرعی الف». در ادامه به مثال أسماء خمسه با اعراب منصوب توجه کنید.
ذَهَبتُ مَعَ أبي الطالِبُ.
با پدر دانشآموز رفتم.
تَکلَّمتُ مَعَ أخي المعلِّمِ.
با برادر معلم صحبت کردم.
أخرَجتُ القَلَمَ من فِي الطِفلِ.
مداد را از دهان بچه خارج کردم.
در این سه جمله أب، أخ و فو به دلیل اعراب مجرور با آمدن «ي» به کلمهای دیگر اضافه شدهاند. در نتیجه میتوانیم بگوییم «مجرور به اعراب فرعی ي».
سوالات رایج درباره تشخیص مضاف الیه در عربی
در این بخش به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به مبحث تشخیص مضاف الیه در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
مضافالیه چیست؟
به اسم یا ضمیری که به اسمی دیگر اضافه شود، مضافالیه میگویند.
مهمترین ویژگی مضافالیه چیست؟
مضافالیه، اسم معرفه و مجروری است که بعد از یک اسم «بدون تنوین و ال» قرار بگیرد.
تمرین مربوط به تشخیص مضاف الیه در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «تشخیص مضاف الیه در عربی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین شامل ۵ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
۱. کدام جمله ترکیب اضافی ندارد؟
لا تًقصِري في أداء واجباتک الإجتماعیة أبدا.
أعدَّتْ صدیقتي غرفة لکی نطالع دروسنا معا.
علیکم أن تعملوا عمل من یدری أنَّ الله یراه في کلَّ حین.
عندما نعتمد علی الأخرین لن نستطیع أن نقوم بأعمال مهمة.
۲. مضاف و مضافالیه در کدام گزینه نادرست است؟
یجاهد مقاتلو الإسلام جهاد الصالحین.
اشتری والدي أی حذائین جمیلین.
رجع تلمیذان هذه المدرسة إلی بیتهما.
أفضل أصدقائي من حافظو علی أسراری.
۳.کدام گزینه خطا دارد؟
رأیتُ معلمي المدرسة.
خرج معلمونا من المدرسة.
سلَّمنا علی معلمي المدرسة.
هولاء معلمو ماهرون في المدرسة.
۴. اعراب کلمه «انقلاب» در این جمله چیست؟ «یَقَعُ مبني المعهد في شارع انقلاب.»
موصوف
مضاف الیه
صفت
مضاف
۵. با توجه به جمله اعراب ضمیر «نا» در کدام گزینه به ترتیب درست بیان شده است؟ «قابَلنا مدیرُنا فَسُررنا بِلِقائه.»
مرفوع، منصوب، مجرور
منصوب، مجرور، مرفوع
مجرور، منصوب، مرفوع
مرفوع، مجرور، منصوب
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادرس درباره نحوه تشخیص مضاف الیه در عربی مطالبی آموختیم. فهمیدیم که از همراهی دو اسم با یکدیگر میتوانیم یک ترکیب اضافی با حضور مضاف و مضافالیه بسازیم. تفاوت ترکیب اضافی با ترکیب وصفی در این است که در ترکیب اضافی، مضاف و مضافالیه هر دو معنای مستقلی دارند اما در ترکیب وصفی، موصوف و صفت معنای مستقل ندارند و صفت، موصوف خودش را وصف میکند.
بهترین راه تشخیص مضاف الیه در عربی، توجه به علامتهای مضاف است. مضاف در عربی کلمهای است که «نه تنوین و نه ال معرفهساز» میپذیرد. علاوه بر آن اعراب کلمه بعد از آن هم مجرور است. در چنین حالتی میتوانیم اسم اول را به صورت مضاف و اسم دوم را به عنوان مضافالیه بشناسیم. همچنین فهمیدیم که در ترکیب اضافی میتوان به جای یک اسم از یک ضمیر متصل به جای مضافالیه استفاده کرد. در نتیجه اعراب آن «محلا مجرور» خواهد شد.