انواع شاخص های اقتصادی چه هستند؟ — به زبان ساده
«شاخصهای اقتصادی» (Economic Indicators) آمارهای کلیدی در مورد یک بخش خاص از اقتصاد هستند که میتوانند به افراد مختلف در تشخیص مسیر آینده اقتصاد کمک کنند. این شاخصها به سرمایهگذاران در پیشبینی چشمانداز آینده اقتصاد یاری میرسانند. به عنوان مثال، اگر بازار سهام در نقطه اوج خود باشد، ممکن است معاملهگران و سرمایهگذاران، اقدام به فروش دارایی خود کنند. انواع شاخص های اقتصادی میتوانند به سرمایهگذاران و تحلیلگران در فهم افت و خیزهای بازار و سایر عوامل مهم مالی کمک کنند. در این نوشتار انواع شاخص های اقتصادی و ویژگی آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
انواع شاخص های اقتصادی کدامند ؟
انواع مختلفی از شاخصهای اقتصادی وجود دارد. در یک طبقهبندی میتوان شاخصها را در 3 دسته فهرست کرد.
- «شاخصهای پیشرو» (Leading Indicator)
- «شاخصهای پسرو» (Lagging Indicator)
- «شاخصهای همزمان» (Coincident Indicator)
هرکدام از این شاخصهای اصلی خود شامل تعداد زیادی شاخص هستند. در ادامه ابتدا به صورت مختصر به تعریف این شاخصهای اصلی پرداخته خواهد شد.
شاخص های پیشرو
شاخصهای پیشرو به تغییرات آینده در اقتصاد اشاره میکنند. این شاخصها برای پیشبینی کوتاهمدت تحولات اقتصادی بسیار مفید هستند، زیرا این شاخص پیش از تغییر جهت اقتصاد، مسیر خود را تغییر میدهند.
شاخص های پسرو
شاخصهای پسرو معمولاً پس از تغییرات اقتصادی به وجود میآیند. این شاخصها زمانی که برای تأیید الگوهای خاصی به کار میروند، میتوانند بسیار مفید باشند. تحلیلگران میتوانند پیشبینیهای اقتصادی را بر اساس الگوها انجام دهند، اما شاخصهای پسرو را نمیتوان برای پیشبینی مستقیم تغییرات اقتصادی استفاده کرد.
شاخص های همزمان
شاخصهای همزمان اطلاعات ارزشمندی در مورد وضعیت فعلی اقتصاد در یک منطقه خاص ارائه میدهند، زیرا همزمان با تغییراتی که سیگنال میدهنند، رخ میدهند.
انواع شاخص های کلان اقتصادی
شاخصهای اقتصادی بسیار زیادی وجود دارد که در طبقهبندی شاخصها که در بالا بیان شدند قرار میگیرند. این شاخصها میتوانند به سرمایهگذاران، اقتصاددانان و تحلیلگران مالی در تصمیمات مالی هوشمندانه کمک کنند. مهمترین شاخصهای کلان که در ادامه بررسی میشوند به صورت زیر فهرست شدهاند.
- تولید ناخالص داخلی (GDP)
- شاخص بازار سهام
- شاخص بیکاری
- شاخص قیمت مصرف کننده
- شاخص قیمت تولیدکننده
- شاخص تراز تجاری
- شاخص شروع مسکن
- شاخص نرخ بهره
- شاخص قدرت ارز
- شاخص فعالیت تولیدی
- شاخص درآمد و دستمزد
- شاخص هزینههای مصرفکننده
در ادامه این شاخصها و ویژگیهای مربوط به آنها به صورت خلاصه مرور میشوند.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی (GDP) یک شاخص پسرو است. شاخص GDP از مهمترین از شاخصهایی است که برای سنجش سلامت یک اقتصاد استفاده میشود. این شاخص نشاندهنده تولید، رشد اقتصادی یا اندازه اقتصاد یک کشور است. اندازهگیری تولید ناخالص داخلی میتواند پیچیده باشد، اما دو راه اساسی برای اندازهگیری آن وجود دارد. این محاسبه ممکن با با رویکرد هزینهای یا درآمدی انجام شود.
در این رویکرد تمامی درآمدهایی که همه افراد در یک سال به دستآوردهاند، جمع میشوند. رویکرد دیگر روش مخارج است. این روش مخارجی که همه افراد در یک سال متحمل شدهاند را جمع میکند. این هزینهها شامل موارد زیر است.
- مصرف کل
- مخارج دولت
- خالص صادرات
- سرمایهگذاری
نتایج هر دو روش هزینهای و درآمدی باید تقریباً یکسان باشند. با اینحال، روش مخارج روش متداولتری است، زیرا شامل مخارج مصرفکننده میشود که بزرگترین بخش تولید ناخالص داخلی یک کشور را تشکیل میدهد. تولید ناخالص داخلی در کشورهای مختلف معمولاً در دورههای سهماهه یا سالانه محاسبه میشود.
ارقام تولید ناخالص داخلی سالانه در بیشتر موارد، بهترین شاخص برای اندازه اقتصاد در نظر گرفته میشوند. اقتصاددانان هنگام اندازهگیری اقتصاد یک کشور از دو نوع تولید ناخالص داخلی متفاوت استفاده می کنند که شامل موارد زیر است.
- تولید ناخالص داخلی واقعی: این معیار تولید ناخالص داخلی را براساس تورم تعدیل میکند.
- تولید ناخالص داخلی اسمی: این معیار براساس قیمتهای بازاری محاسبه میشود و تعدیل تورم در مورد آن اعمال نمیشود.
افزایش تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی مثبت) یک کشور نشان میدهد که کسبوکارها درآمد بیشتری نسبت به دوره قبل داشتهاند. رشد اقتصادی همچنین نشاندهنده افزایش سطح استاندارد زندگی مردم در آن کشور است. واکنشهای بازار به تغییرات تولید ناخالص داخلی ممکن است به نحوه مقایسه شاخص تولید ناخالص داخلی با دورههای قبلی و انتظارات اقتصاددانان بستگی داشته باشد.
شاخص بازار سهام
بازار سهام یک شاخص پیشرو است. شاخص بازار سهام از مهمترین شاخصهایی هستند که مردم همواره آن را دنبال میکنند، هرچند ممکن است در بازار سهام معاملهای انجام ندهند. قیمت سهام تا حد زیادی بر اساس عملکرد شرکتهایی است که سهام آنها در بازار سهام معامله میشوند. شاخص بازار سهام نقشی بسیار مهم در تشخیص روند بازار دارد.
اگر برآوردهای سود شرکتها دقیق باشد، بازار سهام میتواند جهت اقتصاد را نشان دهد. به عنوان مثال، نزول بازار میتواند نشان دهد که انتظارات در جهت کاهش درآمد کل شرکت باشد و اقتصاد به سمت رکود پیش برود. از سوی دیگر، یک بازار صعودی میتواند نشان دهد که انتظارات درآمدی درمورد شرکتها صعودی است و ممکن است یک رونق در انتظار اقتصاد باشد.
البته بازار سهام لزوماً یک شاخص پیشرو دقیق نیست. برآوردهای سود ممکن است اشتباه باشد و بازار سهام ممکن است در برابر دستکاری آسیبپذیر است. شرکتها و معاملهگران در بازار بورس میتوانند اعداد را برای افزایش قیمت سهام از طریق استراتژیهای مشتقه مالی پیچیده و اصول حسابداری خلاقانه، تعدیل کنند. اگر سرمایهگذاران شاخصهای اقتصادی زیربنایی را نادیده بگیرند و افزایشهای بدون پشتوانه در سطح قیمتها وجود داشته باشد، ممکن است در آیندهای نزدیک بازار سقوط کند.
شاخص بیکاری
بیکاری یک شاخص پسرو است. در بسیاری از کشورها اداره آمار کار، تخمین ماهانه بیکاری و اشتغال را منتشر میکند و تعداد بیکاران و شاعلین را براساس طبقهبندیهای مختلف ارائه میکنند. شاخص بیکاری میتواند معیاری از سلامت اقتصادی باشد که تاثیر قابل توجهی بر بازارهای اوراق بهادار دارد. وقتی کسبوکارها نیروی کار بیشتری استخدام میکنند، نشان میدهد که شرکتها عملکرد خوبی دارند.
استخدام بیشتر نیروی کار همچنین میتواند سیگنالی به بازار برای افزایش سطح تقاضا باشد، زیرا با افزایش اشتغال، درآمدها رد اقتصاد افزایش مییابد. اگر نرخ بیکاری به طور غیرمنتظره افزایش پیدا کند، ممکن است تاثیرات منفی بر عملکرد بازار سهام داشته باشد. افزایش نرخ بیکاری ممکن است بیانگر این باشد که کارفرمایان توانایی استخدام افراد زیادی را ندارند.
شاخص قیمت مصرف کننده
شاخص «قیمت مصرفکننده» (Consumer Price Index | CPI) یک شاخص پسرو است و نقش مهمی در سیاست پولی و مالی ایفا میکند. CPI تغییرات قیمتی را برای کالاها و خدمات مصرفی توسط مصرفکندگان شهری یا روستایی را برای یک ماه یا یکسال مشخص اندازهگیری میکند. این شاخص در اصل معیاری برای تغییر هزینههای زندگی است. رشد شاخص قیمت مصرف کننده میتواند تولید کل و عرضه کل را کاهش میدهد.
محاسبات تورم در بیشتر کشورهای دنیا براساس این معیار صورت میپذیرد. به عبارتی تغییرات CPI از سالی به سال دیگر، همان تورم است. افزایش شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی معمولاً در زمان رونق رخ میدهد. همچنین در دوره رکودی، انتظار میرود که سطح عمومی قیمتها کاهش یابد.