ادبیات غنایی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ – آنچه باید بدانید

۲۷ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
زمان مطالعه: ۲۱ دقیقه
دانلود PDF مقاله
ادبیات غنایی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ – آنچه باید بدانیدادبیات غنایی چیست و چه ویژگی هایی دارد؟ – آنچه باید بدانید

ادبیات غنایی یکی از انواع چهارگانه ادبیات است که احساس و عاطفه مهم‌ترین عنصر آن است. انواع دیگر ادبی نیز، ادبیات حماسی، تعلیمی و نمایشی هستند. در این مطلب از مجله فرادرس یاد می‌گیریم ادبیات غنایی چیست و نمونه هایی از آن را معرفی می‌کنیم. همچنین موضوع ادبیات غنایی، ویژگی های آن و انواع آن در دسته‌بندی گوناگون را توضیح می‌دهیم. در انتهای مطلب نیز پرسش‌هایی چهارگزینه‌ای طرح کرده‌ایم تا با پاسخ دادن به آن‌ها میزان یادگیری خود را بسنجید.

997696

ادبیات غنایی چیست؟

ادبیات غنایی نوعی از ادبیات است که هر نوع احساس و عاطفه‌ مثبت و منفی را در بر می‌‌گیرد و عاطفه، عنصر اساسی و اصلی آن است. بنابراین هر اثر منظوم یا منثور ادبی که محتوای اصلی آن چیزی مربوط به عاطفه و احساس باشد، ادبیات غنایی است. البته منظور از حس و عاطفه، عاشقانه بودن نیست بلکه هرآنچه نشان‌دهنده احساسی در شاعر و نویسنده باشد را غنایی محسوب می‌کنیم. مانند اشعار اجتماعی یا عرفانی که عاشقانه نیستند اما غنایی هستند.

در ادامه ویژگی ها، انواع و نمونه های ادبیات غنایی را بررسی می‌کنیم. پیش از آن پیشنهاد می‌کنیم با تماشای فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دهم در فرادرس، با ادبیات غنایی آشنا شوید. لینک این آموزش را در کادر پایین آورده‌ایم.

نمونه ای از شعر غنایی

در این بخش چند نمونه از شعر غنایی را آورده‌ایم تا با این نوع از ادبیات بهتر آشنا شوید.

در بیت زیر، شاعر (حافظ) از احساسات خود نسبت به معشوق و رفتار معشوق نسبت به این احساسات سخن می‌گوید. حافظ در این بیت که آن را از یکی از غزلیات او انتخاب کرده‌ایم، دل معشوق خود را به سنگ خاره تشبیه می‌کند زیرا گریه‌های حافظ تأثیری بر دل نامهربان معشوق او نداشته است. پس تمام آنچه از این بیت دریافت می‌کنیم، حس و عاطفه است. گویی دو حس عشق و غم در این بیت موج می‌زنند.

نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست
(حافظ)

در کادر زیر نیز نمونه ای دیگر از شعر غنایی را آورده‌ایم. در این بیت، سعدی با توصیفات و تشبیهات زیبای خود، احساس عشق خود نسبت به معشوق را بیان می‌کند. سعدی در بیت زیر، زیبایی چهره معشوق خود را به مهتاب تشبیه می‌کند و با وجود چنین مهتاب زیبایی، روشن کردن شمع را لازم نمی‌داند. بیشترین مفهومی که از این بیت درک می‌کنیم، احساس عشق است بنابراین، باید آن را از نوع غنایی بدانیم.

شمعی به پیش روی تو گفتم که برکنم
حاجت به شمع نیست که مهتاب خوش‌تر است
(سعدی)

ادبیات غنایی در زبان فارسی یعنی چه؟

ادبیات غنایی در ادبیات فارسی در دو معنا به کار می‌رود. معنای اول آن، ادبیاتی است که آینه احساسات و عواطف مؤلف باشد و معنای دوم آن ادبیات عاشقانه است. برخی به اشتباه، ادبیات عاشقانه را مترادف با ادبیات غنایی می‌دانند، درصورتی‌که مفاهیم عاشقانه تنها یکی از انواع ادبیات غنایی هستند. در ادامه مطلب و با بررسی موضوعات و انواع ادبیات غنایی، این موضوع را بیشتر توضیح می‌دهیم.

موضوع ادبیات غنایی چیست؟

موضوع ادبیات غنایی هر آن چیزی است که به احساس و عواطف انسان مربوط است یعنی ادبیات غنایی می‌تواند هر اثری باشد که از احساسات انسانی سرچشمه گرفته است یا بر احساسات انسانی اثر می‌گذارد. در فهرست زیر مهم‌ترین موضوعات ادبیات غنایی را آورده‌ایم و برای هرکدام از آن‌ها توضیحی کوتاه قرار داده‌ایم. در بخش‌های بعدی مطلب، این موضوعات و دیگر موضوعات غنایی را با مثال بررسی می‌کنیم.

  • عشق: عشق آسمانی، زمینی و تلفیقی
  • عرفان: سیر و سلوک عارفانه و حرکت به سمت معبود
  • مناجات: راز و نیاز و حدیث نفس گفتن با معبود
  • مرثیه: سوگواری برای عزیزان از دست رفته از خانواده، مشاهیر، بزرگان ادیان و مذاهب و شخصیت‌های ملی
  • گلایه و شکایت: شکوه و گلایه از معشوق
  • مذهب: توصیف مذهب و پیشگامان آن یا مرثیه‌سرایی برای بزرگان ادیان و مذاهب
  • فلسفه: بیان باورهای عمیق و ریشه‌های فلسفی مسائل مختلفی مانند دنیا و مرگ
  • انسان: همه انسان‌ها یا عده و افراد خاصی از آن‌ها
  • اخلاق: توجه به اخلاقیات و دعوت به آن‌ها
  • غم و رنج: غم نسبت به کلیت دنیا یا مصادیقی خاص مانند مرگ و فراق
  • فراق: دوری از معشوق (انواع آن)
  • بی‌ارزش بودن دنیا: پوچی و بی‌ثباتی دنیا
  • سیاست و اجتماع: انتقادات اجتماعی نسبت به حاکمان یا مردم جامعه
  • قلندری: مرام ملامت‌گری و بی‌توجهی به دنیا و آداب و رسوم آن

ویژگی های ادبیات غنایی

در این بخش با مهم‌ترین ویژگی های ادبیات غنایی آشنا می‌شویم تا بتوانیم این آثار را تشخیص دهیم.

  • غالب بودن عنصر عاطفه و احساس
  • توصیفات
  • تبلور انواع احساسات مثبت و منفی

در ادامه، هر سه مورد را با مثال توضیح داده‌ایم.

ویژگی های ادبیات غنایی

غالب بودن عنصر عاطفه و احساس

هر شعر یا اثر ادبی از شش عنصر زبان، عاطفه، خیال، وزن و معنا ساخته می‌شود و در ادبیات غنایی، عنصر عاطفه مهم‌ترین عنصر و پایه ایجاد آن اثر ادبی است. در واقع در ادبیات غنایی هیچ‌چیز مهم‌تر از احساس نیست و به همین دلیل این نوع آثار ادبی، سرشار از هیجانات و احساسات انسانی هستنند.

مثال

با خواندن بیت زیر، اولین و برجسته‌ترین دریافت ما، احساس شاعر نسبت به معشوق و دوری از او است.

تو شبی در انتظاری ننشسته‌ای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
(سعدی)

توصیفات

یکی از مهم‌ترین و بارزترین ویژگی های ادبیات غنایی وجود توصیفات زیاد و زیبا است. بیشتر این توصیف‌ها نیز به‌صورت آرایه تشبیه وجود دارند. علت این فراوانی این است که شاعر یا نویسنده معمولاً بخش زیادی از اثر ادبی خود را به توضیح ویژگی‌های معشوق (مادی یا معنوی) اختصاص می‌دهد. گاهی نیز این توصیفات، شامل وصف روابط میان عاشق و معشوق است. زیباترین تصاویر شاعرانه را در همین توصیفات ادبیات غنایی مشاهده می‌کنیم.

مثال

در بیت زیر، حافظ با آوردن تشبیه‌های زیبا، عشق خود را توصیف کرده است. به جدول پایین‌تر توجه کنید.

کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
(حافظ)

کوه صبرتشبیه صبر عاشق به کوه
چون مومتشبیه صبر عاشق به موم
دست غمتتشبیه غم ناشی از فقدان معشوق به انسان دارای دست
آب و آتش عشقتتشبیه عشق عاشق به معشوق به آب و آتش
چو شمعتشبیه عاشق بی‌قرار به شمع

تبلور انواع احساسات مثبت و منفی

ادبیات غنایی فقط منحصر به احساسات مثبت و شادی نیست. همانطور که غم و شادی به یک اندازه احساسات انسانی محسوب می‌شوند، آثاری که تبلور احساسات مختلف از شادی تا غم هستند نیز، جزء ادب غنایی محسوب می‌شوند. یعنی آثار این نوع ادبی می‌توانند نشان‌دهنده شادی، غم، حسرت، گله، پشیمانی، امید، عشق، نفرت و... باشند و هیچ محدودیتی در این مورد، وجود ندارد.

مثال

آنچه در بیت زیر مشاهده می‌کنیم، حس غم است اما این حس نیز دلیلی بر غنایی بودن نوع ادبی این بیت است.

نهاده است از نکویانش بسی غم‌های ناخورده
از این خون‌خوار مردم هرکه غم‌خواری طمع دارد
(وحشی بافقی)

یادگیری ادبیات غنایی فارسی دهم با فرادرس

تا اینجا با ادبیات غنایی و موضوع آن آشنا شدیم. ادبیات غنایی دارای ویژگی‌های زبانی، فکری و ادبی خاصی هستند که شناخت آن‌ها لازم است. علاوه بر این، غنا تنها یکی از انواع ادبی است و انواع دیگری چون ادبیات تعلیمی و حماسی نیز وجود دارند که برای تشخیص هرکدام از آن‌ها از یکدیگر، باید مشخصات همه آن‌ها را بشناسیم. به همین دلایل، در این بخش برخی از فیلم‌های آموزشی فرادرس را آورده‌ایم که برای یادگیری ادبیات غنایی و دیگر انواع ادبی، مفید و کاربردی هستند.

مجموعه آموزش ادبیات فارسی
برای تماشای مجموعه فیلم‌های آموزش ادبیات فارسی و نگارش دوره متوسطه فرادرس، روی عکس کلیک کنید.

همچنین برای دسترسی به آموزش‌های جامع‌تر می‌توانید از مجموعه آموزش زیر استفاده کنید.

انواع ادبیات غنایی

می‌توانیم ادبیات غنایی را از نظر موضوع، قالب و حجم به انواعی تقسیم کنیم. در فهرست زیر انواع دسته‌بندی ادبیات غنایی را آورده‌ایم و بعد از آن، انواع هر کدام از این دسته‌بندی‌ها را با مثال و به‌طور جداگانه معرفی می‌کنیم.

  • انواع ادبیات غنایی از نظر قالب
  • انواع ادبیات غنایی از نظر حجم
  • انواع ادبیات غنایی از نظر موضوع

در ادامه مطلب، هرکدام از موارد بالا را با مثال بررسی می‌کنیم. پیش از آن می‌توانید برای یادگیری ادبیات غنایی و انواع آن، فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دوازدهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر پایین آورده‌ایم.

انواع از نظر قالب

به‌طور کلی برای ادبیات غنایی محدودیتی در فرم و شکل ارائه اثر ادبی وجود ندارد. اما از آنجا که در ادبیات فارسی معمولاً هر نوع محتوا با توجه به مضمون آن، در قالب‌های خاصی تولید می‌شود، ادبیات غنایی نیز بیشتر در قالب‌های شعری غرل و رباعی (مخصوصاً غزل) آفریده می‌شده است. اما در قالب‌های دیگری چون دوبیتی، مثنوی، شعر نو و حتی نثر نیز این نوع ادبی را مشاهده می‌کنیم. در ادامه، نمونه‌هایی از هرکدام از آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

ادبیات غنایی در قالب غزل

غزل، پرکاربردترین قالب برای ادبیات غنایی است زیرا در طول تاریخ ادبیات فارسی، قالب غزل مناسب‌ترین قالب برای بیان موضوعات عاشقانه، عارفانه، اجتماعی و... بوده است و همانطور که در این مطلب یاد گرفتیم، این موضوعات از مضامین ادبیات غنایی هستند. علاوه بر این، قالب غزل از درون و از احساسات شاعر نشأت می‌گیرد و این نیز نشانه‌ای دیگر بر ارتباط عمیق بین قالب غزل و ادبیات غنایی است. در فهرست زیر، برخی از مهم‌ترین شاعران غزلیات غنایی را آورده‌ایم.

  • غزلیات سعدی

سلسله موی دوست، حلقه دام بلاست
هرکه در این حلقه نیست، فارغ از این ماجراست
گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ
دیدن او یک نظر، صد چو منش خون‌بهاست
(سعدی)

  • غزلیات حافظ

مرا چشمیست خون‌افشان ز دست آن کمان‌ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش، روی است و مشکین سایبان، ابرو
(حافظ)

  • غزلیات مولانا

با لب او چه خوش بود گفت و شنیدِ ماجرا
خاصه که درگشاید و گوید «خواجه اندرآ»
با لب خشک گوید او قصه چشمه‌ خضر
بر قد مرد، می‌بُرّد، درزی عشق او قبا
(مولانا)

مثنوی

قالب مثنوی، به دلیل قاعده تغییر قافیه در هر بیت، مناسب‌ترین قالب برای منظوم کردن داستان‌ها است. بسیاری اوقات شاعران برای بیان عواطف خود یا شرح داستان‌های عاشقانه، عارفانه و دیگر مضامین غنایی، از قالب شعری مثنوی استفاده کرده‌اند. در فهرست زیر، برخی از مهم‌ترین مثنوی‌های غنایی را آورده‌ایم.

  • «منطق الطیر» از عطار
  • «لیلی و مجنون» از نظامی
  • «خسرو و شیرین» از نظامی

مثال

در کادر پایین بخشی از یک مثنوی غنایی را مشاهده می‌کنید.

جان من کوره است با آتش خوش است
کوره را این بس که خانه آتش است
همچو کوره عشق را سوزیدنیست
هرکه او زین کور باشد، کوره نیست
(مولانا)

رباعی

رباعی یکی از قالب‌های شعر کهن فارسی است که در آن، شاعر کل محتوای سخن خود را در دو بیت ارائه می‌کند. قالب شعری رباعی نیز بعد از قالب غزل، پرکاربردترین قالب شعر کهن برای بیان مضامین غنایی است. در کادر پایین مثالی از رباعی غنایی را آورده‌ایم.

دیدی که چه‌ها با من شیدا کردی
یکباره مرا بی‌سر و بی‌پا کردی
سهل است از آن من ولی با دگران
زنهار چنان مکن که با من کردی
(عطار)

شعر نو

شعر نو که خود به سه دسته نیمایی، سپید و موج نو تقسیم می‌شود، در دوران معاصر شکل گرفته و از نظر محتوا و قالب با قالب‌های کهن شعر متفاوت است اما در شعرهای نو نیز ادبیات غنایی را مشاهده می‌کنیم چون همچنان بیان احساس و عاطفه از مهم‌ترین مضامین شاعرانه است. در کادر پایین، مثالی از ادبیات غنایی در شعر نو را آورده‌ایم.

تو کجایی؟
در گستره بی‌مرز این جهان
تو کجایی؟
من در دورترین جای جهان ایستاده‌ام:
کنار تو
تو کجایی؟
در گستره ناپاک این جهان
تو کجایی؟
(شاملو)

ادبیات غنایی در ترانه

ترانه نوعی شعر فارسی است که برای خواندن همراه با ملودی خاصی در موسیقی سروده می‌شود. ترانه‌ها از لحاظ ادبی، معمولاً ساده‌تر از سایر قالب‌های شعری هستند و زبان آن‌ها نیز ممکن است به زبان محاوره نزدیک باشد اما همیشه چنین نیست. ترانه پیش از ورود اسلام و شعر عربی به ایران نیز در سروده‌های مذهبی زرتشتی وجود داشته است و با گذر زمان در دوران معاصر و با پیشرفت موسیقی، رواجی دوباره پیدا کرده است. شاید بتوانیم بسامد نوع ادبی غنایی در ترانه‌های امروزی را به اندازه بسامد آن در غزل‌های کهن فارسی بدانیم زیرا تقریباً تمام ترانه‌های معاصر را با موضوعات غنایی می‌سرایند. در کادر زیر می‌توانید نمونه‌ای از ترانه غنایی را مشاهده کنید.

بمون ولی به خاطر غرور خسته‌ام برو
برو ولی به خاطر دل شکسته‌ام بمون
به موندن تو عاشقم، به رفتن تو مبتلا
شکسته‌ام ولی برو، بریده‌ام ولی بیا
(عبدالجبار کاکایی)

ادبیات غنایی منثور

ادبیات غنایی منحصر به شعر و قالب‌های شعری نیست و آثار منثور نیز اگر بیانگر احساس و عاطفه باشند، در دسته ادب غنایی جای می‌گیرند. در کادر زیر نمونه‌ای از ادبیات غنایی به نثر را آورده‌ایم.

و دلم از کار جهان گرفته است. آمده‌ام تا مرا بخواهی تا در صحبت تو روی در طاعت آرم که دلم بر هیچکس قرار نمی‌گیرد الا به تو.
(عطار)

انواع ادبیات غنایی از نظر حجم

شعر و نثر غنایی از نظر میزان ابیات یا سطرها نیز محدودیتی ندارند و می‌توانیم از یک شعر تک‌بیتی تا یک داستان منثور چند جلدی را در این نوع ادبی قرار بدهیم. در فهرست زیر، انواع ادبیات غنایی از نظر حجم را با مثال آورده‌ایم.

  • کوتاه یا خلاصه: مناجات‌های کوتاه در «مناجات‌نامه» از خواجه عبدالله انصاری، تک‌بیتی‌ها یا مفردات صائب تبریزی و رباعی‌های عطار، از بهترین نمونه‌ها برای این دسته هستند.
  • متوسط: غرلیات سعدی و حافظ را به‌عنوان نمونه‌ای از ادبیات غنایی با حجم متوسط در نظر می‌گیریم.
  • بلند یا طولانی: منظومه‌های «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» از نظامی گنجوی از بهترین نمونه‌های غنای طولانی هستند.
غزل غنایی

انواع ادبیات غنایی از نظر موضوع

در ابتدای مطلب، مهم‌ترین موضوعات ادبیات غنایی را به‌طور خلاصه، معرفی کردیم. اما همه موضوعات این نوع ادبی را در فهرست زیر آورده‌ایم و هرکدام را با نمونه بررسی می‌کنیم.

  • عشق
  • عرفان
  • مرثیه
  • مناجات
  • شکایت
  • حبسیه
  • خمریه
  • ساقی‌نامه
  • مغنی نامه
  • مذهب
  • شهرآشوب
  • مناظره
  • هجو و هزل
  • مدح
  • فخریه
  • طبیعت

هرکدام از موارد بالا را در ادامه همین بخش و با مثال توضیح می‌دهیم. پیش از آن می‌توانید با تماشای فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دهم در فرادرس، همه این مضامین را با مثال یاد بگیرید. لینک این آموزش را در کادر پایین آورده‌ایم.

عشق

عشق مهم‌ترین و پرتکرارترین موضوع در شعر غنایی است. اهمیت عشق و مفاهیم عاشقانه در ادبیات غنایی تا جایی است که برخی به اشتباه، ادبیات غنایی را معادل ادبیات عاشقانه می‌دانند. عشقِ موضوع ادبیات غنایی می‌تواند عشق مادی و جسمانی، عشق عرفانی و معنوی یا ترکیبی از این دو نوع باشد.

آنچه بن‌مایه بیشتر آثار ادبی غنایی عاشقانه را می‌سازد، در فهرست زیر آورده‌ایم.

  • معشوق (زمینی، آسمانی یا هر دو)
  • وصل و دیدار معشوق
  • هجران، فراق و دوری از معشوق
  • آداب برخورد با معشوق
  • توصیف مراحل پیشرفت در عشق

مثال

در کادر زیر نمونه‌ای از ادبیات غنایی با موضوع عاشقانه را آورده‌ایم.

زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
(حافظ)

عرفان

در عرفان صحبت از عشق به معبود و مباحثی چون سیر و سلوک و روش‌های رسیدن به معشوق آسمانی و فنا شدن در او است. تصوف یکی از مهم‌ترین عوامل ورود عرفان به ادبیات فارسی بوده است و شاعران منظومه‌های عرفانی زیادی را در ادبیات غنایی تألیف کرده‌اند. در این بخش مهم‌ترین آثار غنایی با موضوع عرفان در ادبیات فارسی را آورده‌ایم و بعد از آن یک نمونه از آن را بررسی می‌کنیم.

  • «کشف المحجوب» از هجویری
  • «حدیقة الحقیقه» از سنایی
  • «منطق الطیر» و «تذکرة الاولیاء» از عطار
  • «مثنوی معنوی» از مولانا
  • «گلشن راز» از شیخ محمود شبستری

مثال

در کادر پایین نمونه‌ای از ادبیات غنایی با موضوع عرفان را آورده‌ایم.

گفت چون در آتش افروخته
گشت آن حلاج کلی سوخته
عاشقی آمد مگر چوبی به دست
بر سر آن طشت خاکستر نشست
پس زفان بگشاد همچون آتشی
باز می‌شورید خاکستر خوشی
(عطار)

مرثیه

آثار ادبی که محتواهای آن‌ها درباره مرگ و فقدان عزیزان و... است، در دسته مرثیه جای می‌گیرند. مرثیه نیز یکی از انواع ادبیات غنایی است زیرا غم و اندوه نیز یکی از جلوه‌های عواطف انسانی است. مرثیه‌های فارسی معمولاً در چهار دسته خانوادگی، مذهبی، مشاهیر و ملی جای می‌گیرند و همه این‌ها جزو ادبیات غنایی هستند.

مثال

در کادر زیر نمونه‌ای از مرثیه را آورده‌ایم.

کشتی شکست‌خورده طوفان کربلا
در خاک و خون تپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست
خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا
(محتشم کاشانی)

مناجات

محتوای برخی از اشعار و نثرهای غنایی، مناجات و راز و نیاز با خداوند است. از آنجا‌که سخن گفتن با معبود از درون و از عواطف انسانی سرچمه می‌گیرد، باید این نوع آثار ادبی را نیز جزء ادبیات غنایی بدانیم. در کادر پایین نمونه‌ای از مناجات غنایی را آورده‌ایم.

الهی از نزدیک نشانت می‌دهند و برتر از آنی و دورت پندارند و نزدیک‌تر از جانی. موجود نفس‌های جوانمردانی، حاضر دل‌های ذاکرانی، ملکا تو آنی که خود گفتی و چنانکه گفتی آنی.
(خواجه عبدالله انصاری)

گلایه و شکایت

گاهی شاعران و نویسندگان در عشق، عاشقانه نمی‌نویسند بلکه معشوق را به باد انتقاد و شکایت می‌گیرند. این آثار ادبی را نیز در دسته ادبیات غنایی قرار می‌دهیم زیرا از احساس خشم و غم نشأت می‌گیرند و حسی از دورن شاعر و نویسنده هستند. در کادر زیر مثالی از ادبیات غنایی با موضوع گلایه و شکایت را قرار داده‌ایم.

دیگری جز تو مرا این همه آزار نکرد
جز تو کس در نظر خلق مرا خوار نکرد
آنچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد
هیچ سنگین‌دل بیدادگر این کار نکرد
این ستم‌ها دگری با من بیمار نکرد
هیچ‌کس این همه آزار من زار نکرد
(وحشی بافقی)

حبسیه

حبسیه‌ها نوعی خاص از شعر هستند که شاعر آن‌ها را درون زندان و در وصف سختی‌های اسارت و آرزوهای خود برای رهایی از زندان می‌سراید. البته ممکن است حبسیه منثور نیز داشته باشیم اما معمولاً به‌صورت شعر نگارش می‌شوند. حبسیه در زیرمجموعه غنا قرار می‌گیرد. در کادر زیر، مثالی از حبسیه را از مشهورترین حبسیه‌سرای فارسی یعنی مسعود سعد سلمان آورده‌ایم.

نالم ز دل چو نای من اندر حصار نای
پستی گرفت همت من زین بلندجای
(مسعود سعد سلمان)

خمریه

این نوع، اشعاری هستند که در وصف می، باده، شراب و مضامین شبیه به این ها سروده می‌شدند. خمریه‌ها در ابتدا صرفاً منحصر به تعاریف زمینی و مادی بودند اما با گذشت زمان و ورود مفاهیم عرفانی به ادبیات فارسی، شاعران گاهی اشعار خمریه‌ای را می‌سرودند که در آن‌ها به باده عرفانی یا تلفیقی از باده مادی و معنوی، توجه داشتند. نمونه‌ای از خمریه را در کادر زیر آورده‌ایم.

انگور شد آبستن ای بچه حور
برخیز و به گهواره فکن بچه انگور
(ملک‌الشعرا بهار)

ساقی نامه

این شعر، نوعی از مثنوی در وزن عروضی خاصی است که شاعر در آن، ساقی را مخاطب قرار می‌دهد و با او درباره می و باده، مرگ و هستی، دنیا و عقبی و... سخن می‌گوید. در کادر زیر یک نمونه زیبا از ساقی‌نامه را مشاهده می‌کنید.

بده ساقی آن مِی که عکسش ز جام
به کیخسرو و جم فرستد پیام
چه خوش گفت جمشید با تاج و گنج
که «یک جو نیرزد سرای سپنج»
(حافظ)

مغنی نامه

در این نوع شعر، شاعر، مغنی (آوازخوان و خنیاگر) را مخاطب قرار می‌دهد و از او دعوت و درخواست می‌کند که آواز بخواند یا سازی بنوازد. نمونه‌ای از مغنی‌نامه‌ها که جزء ادبیات غنایی محسوب می‌شوند را در کادر پایین آورده‌ایم.

مغنی بیا ارغنون ساز کن
دری را که بست آسمان باز کن
به کاشانه آگهان پا گذار
جهان را به اهل جهان واگذار
(آذر بیگدلی)

خنیاگر

مذهبی

ادیان و مذاهب مختلف در طول تاریخ همواره یکی از موضوعات اشعار یا نثرهای غنایی بوده‌اند. از اشعار مذهبی در مدح و وصف ویژگی‌ها و خصوصیات مشاهیر مذاهب گرفته تا مرثیه‌هایی که در سوگ بزرگان ادیان سروده شده‌اند را جزء ادبیات غنایی محسب می‌کنیم. در کادر زیر می‌توانید نمونه‌ای از این نوع ادبیات غنایی را مشاهده کنید.

به نام آنکه در شأنش کتاب است
چراغ راه دینش آفتاب است
(عارف قزوینی)

شهرآشوب

مضمون این نوع شعر، یا توصیف اصناف و شاغلان یا مدح و ذم یک شهر است. در حالت اول، شاعر با گذاشتن صاحب آن شغل به‌جای معشوق و مجبوب خود، شعر خود را به نوع غنایی نزدیک می‌کند. در حالت دوم نیز، شاعر یا با خوب‌گویی راجع به یک شهر، عواطف خود نسبت به آن منطقه و مردمانش را نشان می‌دهد و باعث برانگیختن حس شادی در ساکنین آن شهر نیز می‌شود یا شاعر درباره یک شهر یا مردمانش بدگویی می‌کند و بدین ترتیب هم احساس نفرت خود را در شعر جاری می‌کند و هم عواطف ساکنین آن شهر را علیه خود برمی‌انگیرد. مثالی برای شهرآشوب نوع اول را در کادر پایین آورده‌ایم.

دلبر حلواگرم را هست تیغی دلخراش
از غم او قامتم خم گشت چون حلواتراش
(سیدای نسفی)

مناظره

مناظره نوعی شعر است که در آن دو انسان، دو غیرانسان یا ترکیبی از این دو، با هم درباره موضوعی واحد، مکالمه و گفتگو می‌کنند. البته باید توجه کنید که همه مناظره‌ها در زمره ادبیات غنایی نیستند زیرا برخی از شاعران از مناظره برای تعلیم و تربیت و در واقع در نوع ادبی تعلیمی استفاده می‌کنند. اما آنجا که سخن از عشق باشد، مناظره نیز جزء ادبیات غنایی است. در کادر زیر نمونه‌ای از مناظره غنایی را آورده‌ایم که از منظومه «خسرو و شیرین» است و خسرو و فرهاد در حال مناظره هستند.

بگفت از عشق کارت سخت زار است
بگفت از عاشقی خوشتر چه کارست
بگفتا جان مده بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هر دو بی‌دوست
(نظامی)

مدح

مدیحه‌سرایی یکی از مضامین اصلی شعر در سده‌های ابتدایی رواج شعر فارسی بوده است. در این نوع شعر، شاعر خوبی‌ها، رشادت‌ها، فضایل و... پادشاه یا حاکمی را به راست یا به دروغ بیان می‌کند و در این بین، احساسات خود را نسبت به ممدوح خود به کار می‌گیرد. به همین دلیل، شعر مدحی نیز از انواع غنایی محسوب می‌شود. نمونه‌ای از این نوع شعر را در کادر پایین مشاهده می‌کنید. انوری این شعر را در مدح سلطان «سنجر» سروده است.

خسروی کز آب لطف و آتش شمشیر او
باد بی‌مقدار گشت از دشمن چون خاک، خوار
(انوری)

هجو و هزل

هجو و هزل، انواعی از سبک‌های ادبی انتقادی هستند که شاعر یا نویسنده در آن‌ها، نسبت به فرد یا افرادی، توهین، انتقاد، تمسخر، بدگویی و.... می‌کند. البته هزل، توهین‌آمیزتر، رکیک‌تر و صریح‌تر از هجو است. در این نوع اشعار نیز ادیب، با وجود حس خشم، کینه، عصبانیت و... دست به سرودن شعر یا نگارش نثر می‌زند بنابراین این‌ها را نیز نوع غنایی محسوب می‌کنیم. در کادر زیر، نمونه‌ای از هجو را آورده‌ایم. همانطور که اشعار غنایی عاشقانه حس عشق را به ما منتقل می‌کنند، اشعار هجو و هزل نیز، بیش از همه چیز حس خشم و نفرت را نشان می‌دهند.

از شیر سگت بزرگ کرده‌ست
مادر که به مرگ تو نشیناد
(وحشی بافقی)

در مطلب زیر از مجله فرادرس، هجو را به‌طور کامل توضیح‌ داده‌ایم و انواع آن و همچنین تفاوت آن با دیگر انواع سبک‌های ادبی انتقادی را بررسی کرده‌ایم.

فخریه

مفاخره یا فخریه، نوعی شعر است که شاعر در آن، به خود یا دیگری افتخار می‌کند. در چنین شعرهایی، شاعر احساساتی که نسبت به خود یا دیگری دارد را با بیان ویژگی‌های مختلفی توصیف می‌کند و بدین‌ترتیب، فخریه‌ها را نیز غنایی می‌دانیم. نمونه‌ای از این اشعار را در کادر زیر مشاهده می‌کنید. در این شعر، بهار به قدرت و صداقت خود در شاعری افتخار می‌کند.

سخن‌های ما خود ز دل خاسته است
در آن نیست یک ‌ذره ریو و ریا
(ملک‌الشعرا بهار)

طبیعت

طبیعت و وصف آن از ابتدای شعر فارسی و به‌خصوص در سبک خراسانی از مهم‌ترین مضامین شعر بوده است. شاعران در این نوع اشعار نیز احساس خود را نسبت به زیبایی‌ها و تغییرات طبیعت بیان می‌کنند و به همین دلیل آن‌ها را شعر غنایی محسوب می‌کنیم. در کادر پایین نمونه‌ای از این نوع شعر غنایی را آورده‌ایم.

باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه‌های سربه‌گردون‌سایِ اینک خفته در تابوت پست خاک می‌گوید.

باغ بی‌برگی
خنده‌اش خونی است اشک‌آمیز
جاودان بر اسب یال‌افشان زردش
می‌چمد در آن
پادشاه فصل‌ها؛ پاییز
(اخوان ثالث)

انواع ادبیات غنایی

شاعران ادبیات غنایی

شعر غنایی از ابتدای شعر فارسی تا همین امروز از رایج‌ترین انواع ادبی است. در فهرست زیر، متناسب با دوره‌های زمانی، شاعران ادبیات غنایی را معرفی کرده‌ایم.

  • قرن چهارم: رودکی و شهید بلخی در این دوره، به شعر غنایی قوت و استحکام بخشیدند اما شاعران مهم دیگری نیز غنایی می‌سرودند. «دقیقی، کسایی، خواجه عبدالله انصاری و...» از مهم‌ترین شاعران ادبیات غنایی در این دوره تاریخی هستند.
  • قرن پنجم: از شاعران مهم این دوره در زمینه غنا باید به «ابوسعید ابوالخیر، باباطاهر عریان، خیام، عنصری، فرخی، منوچهری، فخرالدین اسعد گرگانی و...» اشاره کنیم.
  • قرن ششم: «انوری، خاقانی، سنایی، سوزنی سمرقندی، عطار، نظامی گنجوی و...» از مهم‌ترین شاعران غنایی‌سرا در این دوره هستند.
  • قرن هفتم: «سعدی و مولوی» که از مهم‌ترین شاعران غنایی هستند، در این دوره می‌زیستند.
  • قرن هشتم: «حافظ» سرآمد شاعران غنایی این قرن است اما باید به افراد دیگری چون «خواجوی کرمانی و عبید زاکانی» نیز اشاره کنیم.
  • قرن نهم: «جامی و کمال خجندی» دو شاعر مهم‌ غنا در این دوره بوده‌اند.
  • قرن دهم: «بابافغانی شیرازی، عرفی، محتشم کاشانی، اهلی شیرازی و وحشی بافقی» بهترین شاعران این دوره در زمینه غنا هستند.
  • قرن یازدهم: «صائب تبریزی، کلیم کاشانی و نظیری نیشابوری» نمونه‌های خوبی برای شاعران غنایی در این قرن بوده‌اند.
  • قرن دوازدهم: «بیدل دهلوی و حزین لاهیجانی» را باید به‌عنوان موفق‌ترین شاعران غنایی این قرن معرفی کنیم.
  • قرن سیزدهم: مهم‌ترین شاعران غنایی در این قرن، «هاتف اصفهانی، عارف قزوینی، وصال شیرازی، فروغی بسطامی، یغمای جندقی و سروش اصفهانی» هستند.
  • دوران معاصر: «رهی معیری، ملک‌الشعرا بهار، فرخی یزدی، میرزاده عشقی، پروین اعتصامی، حسین منزوی، سیمین بهبهانی، شهریار، قیصر امین‌پور، مهرداد اوستا، ابتهاج، شاملو، فروغ، فریدون مشیری، یدالله رویایی، افشین یداللهی، حسین صفا و مونا برزویی» از مهم‌ترین شاعران ادبیات غنایی در دوران معاصر بوده و هستند.

فرق ادبیات غنایی و ادبیات عاشقانه

ادبیات عاشقانه یعنی آثار ادبی که محتوای اصلی آن‌ها عشق و مسائل مربوط به آن مانند فراق، وصل، معشوق و... است، نوع ادبی جداگانه‌ای محسوب نمی‌شوند و آن‌ها را زیرمجموعه‌ای از نوع ادبی غنایی می‌دانیم. بنابراین تفاوت این دو با هم در این است که هر اثر ادبی عاشقانه، در نوع ادبی غنایی آفریده شده است اما هر نوع اثر ادبی غنایی، عاشقانه نیست. زیرا نوع ادبی غنایی، مجموعه احساسات بشری را در برمی‌گیرد و عشق، تنها یکی از احساسات و عواطف بشری است.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری انواع گوناگون ادبی، مجموعه فیلم‌های آموزشی ادبیات فارسی و نگارش دوره متوسطه در فرادرس را تماشا کنید. لینک این مجموعه آموزش را در کادر زیر آورده‌‌ایم.

انواع ادبیات عاشقانه

در این بخش انواع ادبیات عاشقانه را معرفی می‌کنیم که کل آن‌ها زیرمجموعه‌ای از ادبیات غنایی هستند.

  • عشق زمینی
  • عشق آسمانی
  • عشق تلفیقی

عشق زمینی

در این نوع آثار عاشقانه، شاعر از عواطف و احساسات خود نسبت به یک معشوق زمینی سخن می‌گوید. غزلیات سعدی یکی از بهترین نمونه‌ها برای این نوع ادب غنایی و عاشقانه هستند. در کادر زیر نمونه‌ای از آن را آورده‌ایم.

تا مرا با نقش رویش آشنایی اوفتاد
هرچه می‌بینم به چشمم نقش دیوار آمده است
ساربانا یک نظر در روی آن زیبا نگر
گر به جانی می‌دهد اینک خریدار آمده است
(سعدی)

عشق آسمانی

آنچه شاعر یا نویسنده در این نوع از ادبیات عاشقانه به آن می‌پردازد، معشوقی فرازمینی و معنوی است بنابراین نوع عشق نیز در این نوع ادبیات، غیرزمینی و معنوی است. برای مثال، منظومه‌های عرفانی فارسی در این دسته از ادب عاشقانه و غنایی قرار می‌گیرند. یکی از بهترین نمونه‌ها برای این دسته، غزل‌های مولانا است که در کادر پایین نمونه‌ای از آن‌ها را قرار داده‌ایم.

ای جان جان جزو و کل وی حله‌بخش باغ و گل
وی کوفته هر سو دهل کای جان حیران الصلا
هرکس فریباند مرا تا عشر بستاند مرا
آن که‌ام دهد فهمِ بیا، گوید که پیش من بیا
(مولانا)

عشق تلفیقی

این نوع از ادبیات غنایی و عاشقانه، پیچیده‌ترین حالت آن است زیرا در این نوع، در یک اثر واحد هم با معشوق زمینی مواجه هستیم و هم با معشوق معنوی و غیرزمینی. این پیچیدگی در این نوع، به‌حدی است که تفکیک میان زمینی یا آسمانی بودن عشق و تشخیص آن، برای ما ممکن نیست. غزلیات حافظ بهترین مثال برای این نوع ادبی است. در کادر زیر بخشی از یکی از غزلیات این شاعر را برای درک بهتر این مبحث آورده‌ایم.

محرم راز دل شیدای خود
کس نمی‌بینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یکباره برد آرام را
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم‌اندارم را
(حافظ)

انواع عشق در ادبیات

دیگر انواع ادبی

در این بخش با دیگر انوع ادبی یعنی ادبیات تعلیمی، حماسی و نمایشی آشنا می‌شویم زیرا با شناخت هر چهار نوع ادبی، بسیار راحت‌تر می‌توانیم هرکدام از آن‌ها را از دیگری تشخیص بدهیم. در واقع، می‌توانیم موضوع ادبیات غنایی را هر آن‌چیزی بدانیم که در دسته ادبیات تعلیمی، ادبیات حماسی و ادبیات نمایشی جای نمی‌گیرد. پس برای شناخت درست موضوع ادبیات غنایی، باید با ادبیات حماسی و تعلیمی نیز آشنا شویم.

ادبیات حماسی

نوع ادبی حماسه از نظر زمانی به پیش از ادبیات غنایی برمی‌گردد زیرا حماسه مربوط به زمانی است که بشر باستانی، کمی بعد از گذر از دوران باستان، برای حفظ سرزمین و باورهای خود، جنگ‌ها و ایستادگی‌های زیادی انجام داده است. در واقع در حماسه، خیال و حقیقت و تاریخ و اسطوره به هم پیوند می‌خورند و ادبیات حماسی هر ملت نیز شرح دلاوری‌ها و آرمان‌های آن ملت است. شاهنامه فردوسی مهم‌ترین اثر در ادبیات حماسی فارسی است.

ادبیات تعلیمی

هر اثر ادبی که هدف آن آموزش و تعلیم باشد را در دسته ادبیات تعلیمی قرار می‌دهیم. این آموزش می‌تواند در زمینه حکمت، اخلاق، مذهب، کشورداری و هر نوع دانش دیگری باشد. تفاوت این نوع آثار با کتاب‌های آموزشی در این است که شاعر یا نویسنده برای خلق این آثار از تخیل و زبان ادبی (مانند آرایه‌های ادبی) استفاده می‌کند تا تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. «کلیله و دمنه» و «گلستان» و «بوستان» از سعدی از بهترین نمونه‌ها در ادبیات تعلیمی فارسی هستند.

ادبیات نمایشی

اشعار یا نثرهایی که برای اجرا روی صحنه‌ای مانند صحنه تئاتر، نوشته می‌شوند را در دسته ادبیات نمایشی قرار می‌دهیم. تفاوت این نوع ادبیات با دیگر انواع آن نیز در همین وابستگی به اجرا است. به‌طوری‌که در دیگر انواع ادبی، عنصر مکان یا توصیفات حالات صحنه و... وجود ندارد یا از اهمیت چندانی برخوردار نیست اما در نوع ادبی نمایشی، از عناصر اصلی است. مؤلف یک اثر ادبی نمایشی باید جزئیات و کلیات صحنه اجرا را در اثر ادبی خود بیاورد.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری این نوع ادبی، فیلم آموزش مبانی ادبیات نمایشی به زبان ساده در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌‌ایم.

انواع ادبی

تمرین ادبیات غنایی

حالا که یاد گرفتیم ادبیات غنایی چیست و ویژگی های آن را نیز بررسی کردیم، می‌توانید با استفاده از تمرین زیر، میزان یادگیری خود را ارزیابی کنید. این تمرین از ده پرسش چهارگزینه‌ای تشکیل شده است که برای پاسخ به هر سؤال باید گزینه درست مورد نظر خود در همان سؤال را انتخاب کرده و روی آن کلیک کنید. سپس گزینه «مشاهده جواب» را بزنید تا جواب درست را مشاهده کنید. با ثبت هر یک پاسخ درست، یک امتیاز می‌گیرید و امتیاز نهایی خود را در پایان آزمون و با کلیک بر گزینه «دریافت جواب آزمون»، مشاهده خواهید کرد.

۱. در کدام گزینه شعری غنایی وجود دارد؟

سوی گرد مهراب بنهاد روی
همی‌تاخت با لشکری جنگجوی
(فردوسی)

طاهر گفت: «جزاکم الله خیراً. سخن نیکو گفتید و حق بزرگ راعی به جای آوردید.» و برخاست و نزدیک امیر رفت و این جواب باز گفت. امیر سخت شادمانه شد و گفت: «ای طاهر! چون سعادت آید، همه کارها فراخور یکدیگر آید.»
(بیهقی)

لرزد از بیم جدایی استخوانم بند بند
هرکجا بینم فلک سازد دو یار از هم جدا
(صائب تبریزی)

الهی دستم گیر که آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.
(خواجه عبدالله انصاری)

پاسخ تشریحی

گزینه چهارم این سؤال نیز در دسته ادبیات غنایی جای می‌گیرد اما در صورت سؤال به‌دنبال شعر غنایی بودیم نه نثر غنایی بنابراین، تنها گرینه درست، گزینه سوم است.

۲. در کدام گزینه تعریف مناسب‌تری برای ادبیات غنایی وجود دارد؟

ادبیات غنایی همان ادبیات عاشقانه است. یعنی هرگاه محتوا و مفهوم اصلی یک اثر ادبی، عشق و مضامین آن مانند فراق و وصال باشد، نوع ادبی آن اثر، غنایی است.

ادبیات غنایی نوعی ادبی است که پیش از ادبیات حماسی پدید آمد و شامل تلاش‌های انسان باستان برای درک هستی و آفریدگار آن است.

هر اثر ادبی که محتوای اصلی آن یکی از دو موضوع عاشقانه یا عارفانه باشد، در دسته ادبیات غنایی قرار می‌گیرد.

ادبیات غنایی هر نوع اثر ادبی است که از عواطف و احساسات مؤلف سرچشمه می‌گیرد و می‌تواند دارای موضوعات عاشقانه، عارفانه، اجتماعی، گله و شکایت و... باشد.

۳. نوع ادبی کدام‌یک از گزینه‌های زیر، غنایی نیست؟

از روی شما صبر نه صبر است که زهر است
وز دست شما زهر نه زهر است که حلواست
(سعدی)

ما همچو کاسه‌ایم بر سر آب؛ رفتن کاسه بر سر آب به حکم کاسه نیست، به حکم آب است.
(مولانا)

سالار دزدان را بر او رحمت آمد و جامه باز فرمود و قبا پوستینی بر او مزید کرد و درمی چند.
(سعدی)

صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد
که چون شکنج ورق‌های غنچه تو بر توست
(حافظ)

۴. کدام گزینه نادرست است؟

ادبیات غنایی منحصر به شعر است و نمی‌توانیم آثار ادبی منثور را در دسته ادبیات غنایی قرار بدهیم.

قالب شعری غزل یکی از پرکاربردترین فرم‌ها برای تولید آثار ادبی در زمینه ادبیات غنایی است.

ادبیات غنایی از نظر فرم و قالب، محدود به موارد خاصی نیست. 

ممکن است هم یک بیت و هم داستان منثور ده‌جلدی را در دسته ادبیات غنایی قرا بدهیم و این‌ها با هم تناقضی ندارند.

۵. موضوع کدام‌یک از آثار غنایی زیر با بقیه گزینه‌ها متفاوت است؟

چون چشم تو دل می‌برد از گوشه‌نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست
(حافظ)

در آن ساعت که ما مانیم و هویی
ز بخشایش فرو مگذار مویی
(نظامی)

دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم
ور نسازد می‌بباید ساختن با خوی دست
(سعدی)

جرمی ندارم بیش از این کز دل هوادارم تو را
از زعفران روی من رو می‌بگردانی چرا
(مولانا)

پاسخ تشریحی
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۶. کدام‌یک از گزینه‌های زیر درست است؟

تنها قالب شعری مناسب برای آفرینش اثر ادبی در ادبیات غنایی، غزل است.

ادبیات غنایی از نظر بسامد، کاربرد زیادی در ادبیات فارسی نداشته است و شاعران فقط در قالب‌های غزل و رباعی به تولید اثر ادبی در این نوعِ ادبی می‌پرداختند.

ادبیات غنایی می‌تواند در قالب‌های شعری مختلف مانند غرل، قصیده، رباعی و...، در قالب نثر و در قالب‌های شعر نو مانند شعر نیمایی و شعر سپید، وجود داشته باشد.

آن‌دسته از آثار ادبی عاشقانه که معشوق در آن‌ها، زمینی و مادی است، جزء ادبیات غنایی محسوب می‌شود و اگر معشوق آسمانی و معنوی باشد، دیگر نباید آن را جزء ادبیات غنایی بدانیم.

پاسخ تشریحی
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۷. در کدام گزینه ادبیات غنایی با موضوع عارفانه وجود دارد؟

ز دم زدن که شود مانده یا که سیر شود
تو آن دمی که خدا گفت یحیی الموتی
(مولانا)

چون همه در عشق او مرد آمدند
پای تا سر غرقه درد آمدند
(عطار)

عاشق حیران چه می‌داند عتاب و لطف چیست
می‌خورد چون آب شیرین ریگ آب تلخ را
(صائب تبریزی)

با آنکه دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است
(رودکی)

۸. کدام‌یک از گزینه‌های زیر شعر نو غنایی است؟

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من
شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌کرد.
(سهراب سپهری)

هزار کاکلی شاد در چشمان توست
هزار قناری خاموش در گلوی من
عشق را
ای کاش زبان سخن بود.
(شاملو)

می‌آیم، می‌آیم، می‌آیم
و آستانه پر از عشق می‌شود
و من در آستانه به آن‌ها که دوست‌ می‌دارند
و دختری که هنوز آنجا
در آستانه پرعشق ایستاده
سلامی دوباره خواهم کرد.
(فروغ)

همه گزینه‌ها

۹. کدام گزینه درباره شعر زیر درست است؟

دل، خسته و بسته مسلسل‌مویی است
خون گشته و کشته دل هندویی است
سودی ندهد نصیحتت ای واعظ
ای خانه‌خراب طرفه یک پهلویی است
(رودکی)

نوع ادبی این شعر، ادبیات حماسی است زیرا حاوی شور و هیجان بسیار زیادی است.

وجود عبارت «ای واعظ» در این شعر، نشان می‌دهد که موضوع این شعر، عارفانه است زیرا شاعر درباره مذهب سخن می‌گوید.

موضوع این شعر، عاشقانه و نوع ادبی آن نیز، غنایی است.

نمی‌توانیم نوع ادبی این شعر را ادبیات غنایی بدانیم زیرا زمینی یا آسمانی بودن معشوق در این شعر مشخص نیست.

۱۰. نوع ادبی کدام‌یک از گزینه‌های زیر، ادبیات غنایی است؟

چون مرا مجروح کردی گر کنی مرهم رواست
چون بمردم ز اشتیاقت مرده را ماتم رواست
(عطار)

یکی را تب آمد ز صاحب‌دلان
کسی گفت شکر بخواه از فلان
بگفت ای پسر تلخی مردنم
به از جور روی تُرُش بردنم
(سعدی)

که سواران مرتب ایستانیده بودند بر راه سرخس آوردن اخبار را، در وقت از نشابور برفتند بر راه‌بست و به پای قلعت امیری آمدند تا آنجا بنشینند بر قلعت.
(بیهقی)

بزد کوس و نای و سپه برنشاند
ز ایوان به کردار آتش براند
(فردوسی)

پاسخ تشریحی
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

جمع بندی

در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم ادبیات غنایی چیست و ویژگی ها و موضوع ادبیات غنایی چیست. همچنین به بررسی مباحثی چون نمونه های شعر غنایی، شاعران ادبیات غنایی و... پرداختیم. انواع این نوع ادبی را نیز از نظر قالب و موضوع بررسی کردیم. در پایان مطلب نیز سؤال‌هایی چهارگزینه‌ای قرار داده‌ایم تا با پاسخ دادن به آن‌ها میزان یادگیری خود در تشخیص درست ادبیات و شعر غنایی را بسنجید.

بر اساس رای ۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
انواع ادبی، شمیسا
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *