جی دی پی (GDP) یا تولید ناخالص داخلی چیست؟ | به زبان ساده
ممکن است در درس اقتصاد کلان یا حین مشاهده اخبار روزانه با جی دی پی یا تولید ناخالص داخلی آشنا شده باشید. GDP شاخص مهمی برای اقتصاددانان و سرمایهگذاران است زیرا نشاندهنده رشد و تولید اقتصادی است. وقتی اقتصاد شکوفایی داریم، به طور معمول نرخ بیکاری پایینتر است و دستمزدها افزایش مییابند، زیرا بنگاههای اقتصادی، نیرویکار بیشتری استخدام میکنند تا پاسخگوی تقاضای درحال رشد اقتصاد باشند.
سرمایهگذاران نیز به جی دی پی توجه میکنند زیرا هر تغییر قابل توجه در آن٬ چه افزایش یا کاهش، میتواند تاثیری غیرقابل چشمپوشی در بازار سهام داشته باشد. بصورت کلی، در یک اقتصاد ضعیف، درآمد شرکتها کمتر است و این به عبارتی باعث کاهش ارزش سهام آن شرکتها میشود. در ادامه این مطلب به بررسی تعاریف پایهای برای درک بهتر جیدیپی میپردازیم.
جی دی پی چیست؟
جی دی پی (GDP) مخفف عبارات «Gross Domestic Product» به معنی «تولید ناخالص داخلی» است. جی دی پی در حقیقت، نشانگر کل ارزش پولی تمام کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در یک کشور و در طی یک بازه زمانی (به طور کلی یک سال) است. کالای نهایی برعکس کالای واسطه، کالایی خواهد بود که توسط مشتری خریداری میشود و به مصرف میرسد. مفهوم کالای نهایی در تقابل با کالای واسطهای قرار دارد. کالای واسطهای یا نیمه تمام، به کالایی میگویند که از آن برای تولید کالاها یا خدمات دیگر استفاده و در نهایت به خریدار فروخته و مصرف خواهد شد.
برای مثال، چوبی که نجار از چوببُر تهیه میکند کالای واسطهای به شمار میآید. نجار پس از خریداری چوب و تبدیل آن به صندلی، آن را به عنوان کالای نهایی به خریداران میفروشد. جی دی پی در واقع رایجترین شاخص برای اندازهگیری میزان فعالیت اقتصادی است. مفهوم پایهای جی دی پی برای اولین بار، در اواخر قرن ۱۸ میلادی بکارگرفته شد. مفهوم امروزی آن توسط اقتصاددان آمریکایی، «سایمون کوزنتس» (Simon Kuznets)، در سال ۱۹۳۴ بوجود آمد و در مجمع «برتونوودز» (Bretton-Woods) به عنوان معیار اصلی برای بررسی اقتصاد کشورها در سال ۱۹۴۴ برگزیده شد.
عبارت «داخلی» در «تولید ناخالص داخلی» این مفهوم را میرساند که محدوده شمول محاسبه کالاها در جیدیپی به صورت جغرافیایی تعیین شده است. در محاسبه جی دی پی، به کالاها و خدماتی توجه میکنیم که در داخل یک کشور و نه خارج از مرزهای آن، تولید شده باشند، فارغ از اینکه ملیت تولیدکننده چیست. برای مثال، محصولات یک کارخانه چینی در ایران به عنوان بخشی از تولید ناخالص ملی ایران محاسبه خواهد شد.
تفاوت جی ان پی (GNP) و جی دی پی (GDP)
جی اِن پی (GNP) مخفف عبارات «Gross National Product» به معنی «تولید ناخالص ملی» است. «ملی» در تولید ناخالص ملی بر این موضوع تاکید می کند که در محاسبه این شاخص به ملیت فرد تولیدکننده توجه شده است.
در اندازهگیری شاخص جی اِن پی (GNP) برای یک کشور، کالاها و خدماتی مورد توجه قرار میگیرند که توسط شهروندان آن کشور تولید شده باشند، فارغ از اینکه این تولیدات بصورت فیزیکی در کجا اتفاق افتاده باشد. برای مثال، تولیدات یک شرکت ایرانی در کانادا به عنوان بخشی از تولید ناخالص ملی ایران و همچنین بخشی از تولید ناخالص داخلی کانادا محاسبه خواهد شد.
تفاوت جی ان آی (GNI) و جی دی پی (GDP)
جی اِن آی (GNI) مخفف عبارتهای «Gross National Income» به معنی «درآمد ناخالص ملی» است. این شاخص درواقع نشاندهنده کل درآمدی است که در یک کشور بوسیله شهروندان و کسبوکارها بدست آمده باشد، فارغ از اینکه آنها درون کشور یا خارج از آن قرار گرفتهاند.
جی اِن آی از جمع تولید ناخالص داخلی و درآمد حاصل از منابع خارجی بدست میآید. برای مثال، درآمد ناخالص ملی ایران حاصل جمع تولید ناخالص ملی و درآمدی است که ایرانیان و کسبوکارهای ایرانی ساکن در خارج از ایران بدست آوردهاند. فرمول محاسبه درآمد ناخالص ملی به شرح زیر است که در آن «» نشاندهنده جریان درآمدی از خارج کشور به داخل کشور «» نشاندهنده جریان درآمدی از داخل کشور به خارج از کشور است:
چه مواردی در محاسبه جی دی پی لحاظ نمی شوند
با توجه به تعریفی که از جیدیپی داشتیم، ممکن است فعالیتهایی در اقتصاد صورت بگیرند که در محاسبه جیدیپی لحاظ نشوند. در محاسبه جیدیپی به صورت صریح، مبادلاتی ثبت میشوند که ناشی از تولید یا به صورت «گزارششده» (Reported) باشند. در فهرست زیر به ترتیب به این موردها اشاره شده است:
- فعالیتی که به آن دستمزدی تعلق نمیگیرد مانند کارهایی که در خانه انجام میدهید، کار داوطلبانه و...
- کالاهایی که برای فروش در بازار تولید نمیشوند.
- مبادله کالا و خدمات بدون مبادله پول (تهاتر)
- بازار سیاه یا زیرزمینی
- فعالیتهای غیرقانونی
- پرداختهای انتقالی
- فروش کالاهای استفاده شده و دستدوم. مقدار جی دی پی برای این نوع کالاها، یک بار و در زمان تولید اولیه، محاسبه شده است.
- کالاها و خدمات واسطهای که از آنها برای تولید کالاها و خدمات نهایی استفاده میشود.
- داراییهای سرمایهای. به طور مثال، هنگامی که خانوار اقدام به خرید اوراق قرضه و سهام میکند مانند این است که پیشقسط وام خود را پرداخت کند، نه اینکه کالا یا خدمتی را خریداری کرده باشد. بنابراین، این مورد نیز در محاسبه جی دی پی لحاظ نمیشود.
تولید ناخالص داخلی چگونه محاسبه می شود؟
به طور معمول ۳ راه برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به صورت زیر وجود دارد:
- محاسبه از طریق تولیدات
- محاسبه از طریق مخارج
- محاسبه از طریق درآمد
نتایج حاصل از هر یک از این روشها باید با یکدیگر برابر باشند. در ادامه مطلب به بررسی هر سه روش میپردازیم.
روش تولیدات یا ارزش افزوده
در این روش تولید ناخالص داخلی از جمع تولیدات (ستاندههای) بوجود آمده از فعالیت بخشهای مختلف اقتصادی محاسبه میشود. بیشتر کشورهایی که برای بدستآوردن جی دی پی از این روش استفاده میکنند، ارزشافزوده را با ابزارهای مختلفی مانند شاخص تولیدات صنعتی (IIP)، شاخصهای اندازهگیری فیزیکی یا آمار فروش برای تخمین ارزش افزوده در محصولات، استنتاج میکنند.
با اینکه بیشتر کشورها از سال ۱۹۷۹ میلادی از روش جمعآوری «ستاندهها» (Outputs) برای محاسبه جیدیپی استفاده میکنند، همچنان دشواری تمایز قائل شدن بین کالای واسطهای و کالای نهایی از نقصهای این روش به شمار میرود. به همین علت، بعضی از کشورها مانند آمریکا و ژاپن روشهای دیگری را برای محاسبه جیدیپی ترجیح میدهند که از جمله این روشها میتوان به روش مخارج و روش درآمدی اشاره کرد که در ادامه به آنها میپردازیم.
روش مخارج
با اینکه استفاده از دو روش دیگر همچنان متداول است، پرکاربردترین روش برای بدستآوردن جیدیپی روش محاسبه بوسیله مخارج ذکر میشود. این شیوه پیشنهاد میکند که میزان مصرف خانوار، دولت، موسسههای غیرانتفاعی و موسسههای مالی را در نظر بگیریم و به این عدد، رقم خالص صادرات کشور را نیز بیفزاییم تا به تولید ناخالص داخلی دست یابیم.
میزان مخارج، کل مبلغی است که توسط تولیدکنندگان کالاها و خدمات نهایی دریافت میشود و فرمول محاسبه GDP در این روش، به شرح زیر است:
در رابطه بالا:
- «C»: مخارج «مصرفی» (Consumption) یعنی هزینههایی که خانوار ها صرف تهیه کالاها و خدمات مصرفی خود کردهاند.
- «I»: «سرمایهگذاری» (Investment) یا هزینه هایی که صرف خرید کالاهای سرمایهای جدید مانند ابزارها، وسایل، ماشینآلات و ساختمانها شده است.
- «G»: خرید یا «مخارج دولت» (Government Expenditure) یعنی هرگونه خرید کالا و خدماتی که دولت انجام داده است.
- «NX»: «خالص صادرات» (Net Export) یا همان ارزش صادراتی که انجام شده منهای ارزش وارداتی که صورت گرفته است.
روش درآمدی
به صورت کلی جیدیپی در این روش از مجموع درآمد کسب شده از فروش کالاها و خدمات توسط بنگاههای تولیدی بدست میآید. این شیوه از محاسبه جیدیپی، به جمعآوری داده از سرشماریهای اشتغال و دریافتیها میپردازد تا حقوق و دستمزد هر بخش صنعتی را محاسبه کند. اگرچه، بخشهایی در اقتصاد وجود دارند، که محاسبه کردن پرداختیهای آنها آسان نیست. بنابراین، بعضی کشورها مانند کانادا و استرالیا بمنظور بدست آوردن جی دی پی از روش درآمدی با شیوه «برآورد الگو» (Trend Extrapolation) استفاده میکنند.
در رابطه بالا:
- «W»: شامل حقوق، «دستمزد» (Wage) و مزایا مانند حق سلامت و بازنشستگی و بیمه بیکاری است.
- «R»: شامل درآمد ناشی از «اجاره» (Rent) املاک و مستغلات و درآمد بدست آمده از فروش یا واگذاری حق امتیاز، حق اختراع، حق تالیف کتاب یا اثر هنری است.
- «I»: درآمدی که به خانوار تعلق میگیرد و ناشی از اجاره دادن منابع مالی آنها به شرکتها و کسبوکارهاست.
- «P»: مبلغی که برای شرکتها پس از پرداخت اجاره، بدهی و حقوق کارمندان باقی میماند. در محاسبه GDP، «سود» (Profit) حسابداری مدنظر است و نه سود اقتصادی.
جی دی پی در یک کشور اغلب توسط مرکز ملی آمار آن کشور محاسبه میشود. این مرکز، اطلاعات را از منابع متعددی جمعآوری میکند، هرچند در محاسبه، بیشتر کشورها از استانداردهای بینالمللی پیروی میکنند. استاندارد بینالمللی اندازهگیری GDP در سیستم حسابهای بینالمللی نگهداری میشود که در سال ۱۹۹۳ بوسیله صندوق بینالمللی پول، کمیسیون اروپا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، سازمان ملل متحد و بانک جهانی گردآوری و تنظیم شده است.
جی دی پی حقیقی و اسمی
تولید ناخالص ملی به دو صورت اسمی و حقیقی گزارش میشود. تولید ناخالص داخلی اسمی در واقع بیانگر ارزش بازاری کالا و خدماتی است که در اقتصاد تولید میشود حال آنکه تولید ناخالص داخلی حقیقی همان تولید ناخالص داخلی اسمی ولی با درنظر گرفتن تغییرات بوجود آمده در قیمتهاست. در بیشتر مواقع، جی دی پی حقیقی ارزش واقعی اقتصاد یک کشور را دقیقتر از جی دی پی اسمی میسنجد.
جی دی پی اسمی (Nominal GDP)
جی دی پی اسمی یا جی دی پی جاری، ارزش تولیدات یا ستانده (output) اقتصادی ماست بدون اینکه توسط نرخ تورم تعدیل شده باشد. اغلب مردم دوست دارند بدانند که تولید نهایی کالاها و خدمات یک کشور در کدام حالت افزایش یا کاهش است. چون جی دی پی با نرخ جاری یا به عبارتی قیمتهای فعلی محاسبه میشود، کسی قادر نخواهد بود که بدون در نظر گرفتن نرخ تورم، تولید ناخالص داخلی دو دوره زمانی را با هم مقایسه کند. برای بدست آوردن GDP با قیمتهای ثابت میتوان از «تعدیل کننده قیمتی» (Deflator) یا همان «شاخص تورمزدایی» (GDP Price Deflator) استفاده کرد.
خیلی عالی بود
بسیار عالی
کاربرد جی دی پی در اقتصاد چیست؟
رشد تولید نا خالص به معنی رشد اقتصادی میباشد.ک در زمان تورم نشان های برای فدرال رزرو برای افزایش نرخ بهره است.به تنهایی نمیشه از این شاخص برای جهت دادن به اقتصاد استفاده کرد .
سلام میخواستم ببینم نحوه محاسبه قیمت تولید گاز و فروش گاز داخلی از چه فرمولی بدست میاد آیا هر کدام در هزینه خدمات ناخالص صرب میشه و سپس جمع میشود
چگونه میتوان GDP را در سطح دهستان محاسبه کرد؟
سلام، وقت شما بخیر؛
جهت محاسبه جیدیپی در سطحی خردتر مانند شهر، روستا و دهستان (اجتماع چند روستا) یا سطحی کلانتر مانند مجموع چند کشور (برای مثال اتحادیه اروپا) میتوان به روش مشابه عمل کرد. باید مرز مشخصی برای این دهستان در نظر بگیرید تا بتوانید بین فعالیتهای اقتصادی آن و فعالیتهای روستاها یا نواحی مجاور، تمایز قائل شوید.
مطابق تعریف، جیدیپی به معنی تولید ناخالص داخلی است. میتوانید برای محاسبه آن از روش درآمدی استفاده کنید. یعنی مجموع دستمزدها، درآمد ناشی از اجاره املاک و موارد مشابه، درآمد ناشی از اجاره دادن منابع مالی و سود را در سطح دهستان محاسبه کنید. در این محاسبه باید ارزش پولی تمام کالاهای نهایی و خدمات تولید شده در این دهستان در طی یک بازه زمانی (یکسال) مورد توجه قرار بگیرند. همچنین، دقت کنید که این کالاها و خدمات در داخل دهستان مورد نظر تولید و ارائه شده باشند.
از اینکه با مجله فرادرس همراه هستید، سپاسگزاریم.
باسلام واحترام
استفاده خوبی شد مطالب بصورت ساده با مثال های بسیار مفهومی ارائه داده شده است از اینکه دانش خود را در اختیار دیگران گذاشته اید بسیار سپاسگزارم
جی دی پی ایران در سال ۱۴۰۰ و نیمه اول سال ۱۴۰۱ نسبت به کل چهان در چه رتبهای قرار دارد؟؟؟
با تشکر