مصاحبه فرادرس با دکتر محیالدین جعفری، پژوهشگر علوم پایه زیستی و عضو هیات علمی انستیتو پاستور ایران
این بار برای مصاحبه با دکتر محیالدین جعفری از اعضای هیات علمی انستیتو پاستور ایران، به این موسسه پژوهشی، آموزشی و تولیدی رفتیم. جالب است بدانید انستیتو پاستور در سال ۱۲۹۹ و بعد از پایان جنگ جهانی اول با همکاری فرانسه در ایران تاسیس شد. هدف این موسسه در آن زمان تحقیق بر روی بیماریهای واگیر و تولید واکسن برای آنها بود. در حال حاضر هم بخشهای تحقیقاتی مانند انگلشناسی، قارچشناسی، ایمونولوژی، باکتریشناسی، ویروسشناسی، ژنتیک، متابولیسم، بالینی، فناوریهای نوین و ... در انستیتو پاستور مشغول تحقیق و پژوهش هستند. دکتر جعفری هم که از همان روزهای دبیرستان مسیر آینده خود را تعیین کرد، در همه این سالها مشغول تحقیق و پژوهش در علوم پایه زیستشناسی بوده است. مهمترین نکتهای که در تمام مدت مصاحبه روی آن تاکید داشت، همین انتخاب هدف بر مبنای علاقه بود که میتواند بسیاری از مشکلات و سختیهای تحصیل را از سر راه بردارد. با این مصاحبه همراه باشید و از تجربیات شانزده ساله برنده مدال برنز المپیاد زیستشناسی استفاده کنید.
مصاحبه انجام شده، جهت سادگی بهره بردن شما از آن، در ادامه به سه صورت منتشر شده است.
- فرمت صوتی گفتوگو در بخشهای کوچک و به تفکیک سوالات مطرح شده
- فرمت صوتی گفتوگو به صورت یکجا
- پیادهسازی متنی گفتوگو
اگر سوالهایی مد نظر شما همراهان گرامی است، لطفا در بخش کامنت پست، برای ما ارسال کنید. ما این سوالات را در مصاحبههای بعدی استفاده خواهیم کرد.
نسخه صوتی مصاحبه (فایل صوتی) به صورت مباحث جداگانه
لطفا از محل تولدتان و مسیری که طی کردید تا به دانشگاه برسید بگویید.
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
چرا با وجود رتبه خوبی که آوردید برخلاف همه کسانی که علوم تجربی میخوانند سراغ رشته پزشکی نرفتید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
شما وارد دانشگاه شدید، تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد چه ویژگیهایی داشت؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
برای دانشجویانی که در حال حاضر مشغول به تحصیل هستند چه توصیهای دارید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
با توجه به اینکه شما در موسسات و مراکز معتبر پژوهشی مانند انستیتو پاستور و پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) مشغول به کار هستید، دانشجوها چطور میتوانند بهترین راه را برای فعالیتهای پژوهشی خود انتخاب کنند؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
الان کسانی هستند که میخواهند تازه وارد دانشگاه شوند. شما اگر الان در این شرایط باشید دوباره این رشته را انتخاب میکنید یا رشته جدیدی وجود دارد که بخواهید در آن ادامه تحصیل بدهید؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
در دکترا رشته پروتئومیکس را انتخاب کردید. این رشته را برای ما معرفی کنید.
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
اگر کسی به این رشته علاقهمند شده باشد باید جزئیات بیشتری در مورد آن بداند. این رشته در چه دانشگاههایی ارائه میشود و چه گرایشهایی دارد؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
دانشجویان رشتههای علوم پایه زیستشناسی و رشته پروتئومیکس چه بازار کاری در اختیار دارند؟ گزینههایی که برای اشتغال آنها وجود دارد چیست؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
با این وجود شاید منطقی باشد که خیلیها پس از تحصیل به فکر مهاجرت میافتند. شما یک دوره فرصت مطالعاتی در دانشگاه هاروارد هم داشتید. تفاوتهای تحصیل و اشتغال در ایران و خارج از کشور چیست؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
شما حدود سه سال است که در فرادرس فعالیت میکنید. در این مدت ۱۵۰۰ دقیقه آموزش تهیه و منتشر کردهاید. ۱۹۰۰ دانشجو مجموعا ۱.۳ میلیون دقیقه یا ۲۱ هزار ساعت از آموزشهای شما استفاده کردهاند. آموزش مجازی از نظر شما چه جایگاه و تاثیری در بین دانشجویان دارد؟
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
نسخه صوتی مصاحبه (فایل صوتی) به صورت یکجا
ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود
نسخه متنی مصاحبه
لطفا از محل تولدتان و مسیری که طی کردید تا به دانشگاه برسید بگویید.
من اهل تهرانم و دیپلمم را در رشته تجربی گرفتم. سال دوم دبیرستان یعنی سال ۱۳۷۹ که باید انتخاب رشته میکردیم علاقهای به زیستشناسی در من وجود داشت و البته دلیل شکلگیری آن را نمیدانم. همان سال در المپیاد زیستشناسی شرکت کردم در حالی که فقط دانشآموزان سوم دبیرستان مجاز به شرکت در این مسابقات بودند. به هر حال در مرحله اول قبول شدم و همین قبولی انگیزه زیادی شد که مدرسهام را تغییر بدهم و به مدرسهای بروم که علوم تجربی داشته باشد. سال سوم دبیرستان دوباره در المپیاد شرکت کردم و به ۴۰ نفر نهایی رسیدم. بعد از شرکت در دوره آموزشی باشگاه دانشپژوهان جوان، در مرحله آخر المپیاد مدال برنز را در سال ۱۳۸۰ به دست آوردم. بعد از المپیاد در کنکور شرکت کردم و با رتبه ۱۰۷۰ در رشته زیست شناسی سلولی مولکولی دانشگاه تهران در گرایش میکروبیولوژی قبول شدم.
شما وارد دانشگاه شدید، تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد چه ویژگیهایی داشت؟
دوره کارشناسی دورهای است که شما با مختصات تحقیقات دانشگاهی بیشتر آشنا میشوید و دید بازتری نسبت به محیط علمی پیدا میکنید. ساختارهایی که در دوره دبیرستان وجود داشتند بازتر میشوند و بیشتر میتوانید به سوالاتی که در ذهن دارید فکر کنید. من در دوره کارشناسی علاوه بر پاس کردن واحدهای درسی، در کلاسها و فعالیتهای فوق برنامه شرکت میکردم. در همین دوره، پسزمینه مختصری در موضوعات مختلف برای من ایجاد شد. در زمان ما دانشگاه با شکل قدیمی اداره میشد یعنی یک درس را چند استاد ارائه میکردند و دانشجو فرصت انتخاب داشت. این یک فرق عمده بین دانشگاه و آموزش عالی با دبیرستان است. الان به نظر من این امکان انتخاب وجود ندارد و دانشجو مجبور است درس را با یک استاد مشخص بگذراند.
در کارشناسی ارشد دوباره در همین رشته شرکت کردم و با رتبه ۳۵ در پژوهشگاه مهندسی ژنتیک و زیست فناوری قبول شدم. با دیدگاه و برنامهریزیهایی که در دوره کارشناسی پیدا کردم همان روش را هم در کارشناسی ارشد توانستم ادامه بدهم. با همکاری آموزش دانشگاه شرایط برای این کار مهیا بود و ما خودمان هم درباره استادها و واحدهایی که باید بگذرانیم نظر میدادیم. پایان نامه را تحت هدایت دکتر آهنگری گذراندم و این شانس را داشتم که همزمان در یک پروژه دیگر هم تحت هدایت خانم دکتر خدابنده دخیل باشم.
برای دانشجویانی که در حال حاضر مشغول به تحصیل هستند چه توصیهای دارید؟
مهمترین نکته این است که فرد بداند چه میخواهد و مسیرش تا جای ممکن مشخص باشد. خیلی از همدورهایهای من هم در اصل علاقهمند به رشته پزشکی بودند و چون میخواستند در تهران باشند به اجبار رشته زیستشناسی سلولی مولکولی را انتخاب کرده بودند. اگر انتخاب بر اساس منطق باشد و با توجه به آموزشها، تجربیات و علاقههای فرد انجام بگیرد، مسیر هم ناخودآگاه پیدا میشود. هرجا هم که این مسیر با اهداف و علاقههای فرد فاصله بگیرد، خودش مسیر را اصلاح میکند. برای مثال من به بحث آزمایشگاهی علاقه داشتم و خیلی تلاش کردم که یک کار دانشجویی در آزمایشگاه پیدا کنم. بعد از آن تلاشها موفق شدم یک یا دو ترم در آزمایشگاه میکروبیولوژی زیر نظر خانم دکتر پرتوی فعالیت کنم و با مواد و وسایل آزمایشگاهی دمخور باشم.
دانشجوها به طور کلی از بستر دانشگاه استفاده کنند، منظور از این بستر امکاناتی همچون امکانات آزمایشگاهی و امکانات کتابخانهای و امکانات نیروی انسانی است. امکانات نیروی انسانی به معنی حضور متخصصان رشتههای مختلف در یک محیط و نزدیک به هم. من در دوره کارشناسی، یک درس سه واحدی اختیاری شیمی آلی از دانشکده شیمی برداشتم، در حالی که معمولا بقیه همکلاسیها واحدهای خود دانشکده زیستشناسی را برمیداشتند که زودتر پاس شود.
کسی که علاقهمند باشد باید از بستر دانشگاه استفاده کند و محدودیتهای برنامه آموزشی را دور بزند. همچنین با توجه به گستردگی اینترنت، رشته خود را در دانشگاههای دیگر رصد کند و ببیند آنها چه میخوانند و چه تغییراتی در برنامه آموزشی آنها ایجاد شده است. یا از ورکشاپها استفاده کند که به مهارتهای رشته خود مسلط شود. فقط متکی بودن به دانشگاه یا سیستم آموزشی که دیگران برای شما فکر کردند نمیتواند کافی باشد.
با توجه به اینکه شما در موسسات و مراکز معتبر پژوهشی مانند انستیتو پاستور و پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) مشغول به کار هستید، دانشجوها چطور میتوانند بهترین راه را برای فعالیتهای پژوهشی خود انتخاب کنند؟
برای پیدا کردن استاد راهنما اگر حق انتخاب داشتید اول خروجیهای استاد را ببینید یعنی مقالاتی که توسط آن استاد راهنمایی شدهاند. بعد از کسانی که با آن استاد کار کردهاند بپرسید، آنها نظر واقعیتری دارند. تحقیق کنید که آن استاد چه مدت در این حیطه کار میکند و در چه گرایشی فعال است. حیطه کاری فعلی استاد را ببینید که عوض نشده باشد.
کسانی هستند که بدون خواندن مقالههای یک فرد میروند تا با او کار کنند. یکی از بدیهای این روش انتخاب، برچسبگذاری است، یک استاد با یک موضوع معروف میشود و خیلی از دانشجویان با همین برچسب او را انتخاب میکنند. در ایران که خیلی رایج نیست استاد وبسایت داشته باشد، اگر استادی را پیدا کردید در پایگاههای مقالات مثل گوگل اسکالر دنبال اسم او بگردید. بعد تعداد سایتیشن مقالههایش را ببینید که خیلی مهمتر از تعداد مقالات یا مجلههایی که در آنها چاپ شدهاند است. چکیده یکی دو تا از مقالات استاد مورد نظر را بخوانید و ببینید که به آن موضوع علاقه دارید یا نه. با حرف دیگران یا اینکه آن استاد فلان امکانات یا آزمایشگاه را دارد انتخاب نکنید.
الان کسانی هستند که میخواهند تازه وارد دانشگاه شوند. شما اگر الان در این شرایط باشید دوباره این رشته را انتخاب میکنید یا رشته جدیدی وجود دارد که بخواهید در آن ادامه تحصیل بدهید؟
با شرایطی که در ایران وجود دارد من همین رشته را ادامه میدادم. یک نکته در مورد این نوع رشتهها تفاوت سطح ارائه آن در دانشگاههای متفاوت است. همین رشته زیستشناسی سلولی مولکولی در دانشگاههای مختلف به دلیل تفاوت در امکانات دانشگاهها در سطوح متفاوتی ارائه میشود. در این تفاوت سطح، استادها و تجهیزات آزمایشگاههای دانشگاه نقش تعیین کنندهای دارند و شاید بتوان بر این اساس تصمیم گرفت. من رشتهام را در همین مبحث و راستا انتخاب میکردم اما شاید دانشگاه یا آزمایشگاههایی که در آن فعالیت کردم را عوض میکردم. با توجه به رشد روزافزون تکنولوژی در این رشته، مثلا آنالیز دادههای حجیم که نیازمند یک پایه کامپیوتری قوی است و نیاز به آشنایی با مباحث نظری خاص در این حوزه، قطعا در این مباحث وقت بیشتری میگذاشتم، کاری که بالاخره مجبور شدم در دوره دکترا انجام بدهم. در وبسایتهای معتبر هم میبینید که کار در حوزه بایولوژیکال دیتاماینینگ از مباحث روز است و سوالات زیادی در آن وجود دارد.
توصیه من به دانشجوهای رشتههای علوم پایه زیستی این است که توانایی قوی در ریاضی داشته باشند. الان زیستشناسی آنقدر از ریاضی استفاده میکند که شاید بیشتر از دانشجویان خود رشته ریاضی باشد. تا جایی که من اطلاع دارم آموزشهای ریاضی مثل هرمی بود که در نهایت میرسید به مهارتهای مربوط به انتگرال و حساب دیفرانسیل. این مهارتها در ریاضی خیلی پرکاربرد است اما چیزی که برای خیلی از رشتههای دیگر اهمیت دارد مباحث مربوط به آمار است. در دوره ما، آمار، حاشیهای برای ریاضی بود. حتی در دوره کارشناسی سه واحد آمار زیستی داشتیم که خیلی به درد من نخورد.
توصیه دیگر من بعد از کامپیوتر و برنامهنویسی به همه کسانی که زیستشناسی میخوانند، مباحث مربوط به آمار است. چه بخواهند در زیستشناسی تحقیقات خود را ادامه بدهند و چه بخواهند رشته دیگری بخوانند، آمار خیلی به کارشان میآید. اگرچه آموزشهایی که در حوزه علوم پایه زیستی وجود دارد خیلی به این مباحث نمیپردازند یا اساتیدی که مسئولیت تدریس را دارند خیلی از روشهای نوین استفاده نمیکنند.
در دکترا رشته پروتئومیکس را انتخاب کردید. این رشته را برای ما معرفی کنید.
علم زیستشناسی علم رو به رشدی است و سوالهای زیادی در آن همچنان بدون پاسخ ماندهاند، نوآوریهای زیادی در این علم شده و همچنان هم در حال انجام است. رشتههای بینرشتهای زیادی ایجاد شده است که به این سوالها پاسخ بدهد. یکی از این رشتهها، پروتئومیکس یا به شکل رایج آن در ایران یعنی پروتئومیک است. سال 87 اولین سال ورود این رشته به ایران بود و من خیلی خوشحال بودم که بالاخره یک رشته بینرشتهای در حوزه زیستشناسی ارائه شده است. به همین دلیل انگیزه پیدا کردم که منابع را پیدا کنم و بخوانم. خوشبختانه با رتبه یک وارد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شدم.
اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، اصلی وجود دارد به نام Central Dogma یا دگمای مرکزی که تحقیقات زیستشناسی بر پایه این اصل انجام میشوند. دگمای مرکزی میگوید هر ویژگی که در ظاهر یک موجود زنده میبینید از این طریق ایجاد شده است: اطلاعاتش در مولکول DNA بوده، از آنجا نسخهبرداری شده در مولکول RNA و سپس ترجمه شده در یک مولکول به نام پروتئین. در واقع زیستشناسی سلولی مولکولی این اصل را مطالعه میکند و هرکدام از اینها به صورت جداگانه و تخصصی مطالعه میشوند. مثلا سطح DNA مطالعات مربوط به ژنتیک و ژنوم است. سطح RNA مربوط به ترنسکریپتوم و بیان ژن است، و سطح پروتئین در رشته پروتئومیکس بررسی میشود.
عبارت پروتئومیکس از چند بخش تشکیل شده است: «پروتئو» که از پروتئین میآید، «اوم» که یک پسوند لاتین به معنی «همه» است و «ایکس» پسوندی است که برای علم استفاده میشود. در واقع پروتئومیکس علم مطالعه همه پروتئینهاست. یعنی شما در یک شرایط خاص مکانی و زمانی میتوانید مجموعه زیادی از پروتئینهای یک موجود زنده را مطالعه کنید. کسانی که این عنوان را قرار دادند تاکید داشتند که این یک علم است نه یک روش. یعنی اگر شما مسلط به یک روش مثل الکتروفورز باشید به معنی دقیق پروتئومیکس نیست. پروتئومیکس اکتشافی داریم که از یک نمونه پروتئینهای آن را استخراج میکند و تکههای تفکیک شده از آن را شناسایی میکند.
این به پیدا کردن داروهای موثر روی آن سلول کمک میکند. یا پروتئومیکس مقایسهای داریم که برای این شناخت از نقاط متفاوت به عنوان چراغ راهنما استفاده میکند. غیر از حوزه پزشکی در حوزههای کشاورزی یا دیگر موجودات زنده. مولکولهای اجرایی سلول پروتئینها هستند. DNA اطلاعات را ذخیره میکند و آن را به ریبوزومها میفرستد که پروتئینها را تولید میکند. هر صفتی در یک موجود زنده ربط پیدا میکند به پروتئینها.
اگر کسی به این رشته علاقهمند شده باشد باید جزئیات بیشتری در مورد آن بداند. این رشته در چه دانشگاههایی ارائه میشود و چه گرایشهایی دارد؟
متاسفانه متخصصینی داریم که جز رشتههای خودشان با رشتههای جدید آشنا نیستند، مثل متخصصان رشته بیوشیمی یا زیستشناسان دیگر. آنها سعی میکنند رشتههای جدید را زیرمجموعه رشته خودشان در نظر بگیرند. این باعث شد که بعد از هفت دوره ارائه شدن پروتئومیکس، این رشته معلق شود و تا جایی که من میدانم دیگر دانشجو نمیگیرد.
افرادی معتقد بودند این رشته زیرمجموعه بیوشیمی است اما همان افراد که متخصص بیوشیمی بودند با پیشنیازهای پروتئومیکس یعنی برنامهنویسی و آنالیز دادههای حجیم و مباحث پیشرفته آماری، نه آشنایی دارند و نه از آنها استفاده میکنند. برای موفقیت در رشتههایی مثل پروتئومیکس، ژنومیکس، متابولومیکس و تمام رشتههای بین رشتهای جدید که پسوند اومیکس دارند، فقط تسلط بر زیستشناسی کفایت نمیکند. باید با روشهای مطرح شده در رشتههای هوش مصنوعی یا مباحث لازم برای آنالیز که در بعضی دانشگاهها در رشتههای ریاضی کاربردی مطرح میشود آشنا بود.
این رشته از رشتههای زیستشناسی، شیمی، برنامه نویسی و آمار تشکیل شده است. همینطور است رشته ژنومیکس که همه ژنهای موجود زنده را بررسی میکند، متابولومیکس هم همینطور است. صنایعی مثل داروسازی از متخصصان این رشتهها استفاده میکنند اما این رشتهها در ایران هنوز جا نیفتادهاند. زمانی رشتههایی مثل ایمونولوژی یا مهندسی بافت هم بینرشتهای بودند اما زودتر جا افتادند، متاسفانه پروتئومیکس این امکان را نداشت. توصیه من به علاقهمندان این رشته این است که از پتانسیل آموزش مجازی استفاده کنند. سایتهای معتبر دروس مربوط به این رشته را تدریس میکنند و به صورت خیلی تخصصی این عنوان را ارائه میدهند. در ایران هم استادانی هستند که پژوهشهایشان مرتبط با این کار است.
دانشجویان رشتههای علوم پایه زیستشناسی و رشته پروتئومیکس چه بازار کاری در اختیار دارند؟ گزینههایی که برای اشتغال آنها وجود دارد چیست؟
رشتههای بینرشتهای در بازار کار هم زمانی لازم دارند تا به درستی جا بیفتند. در بازار کار، مدرک خیلی برای کارفرما مهم نیست. البته بعضیها هم این را میخواهند اما کارفرمایی که روی کار خود مسلط است برای قسمتی از کارش نیرویی استخدام میکند که به دردش بخورد. این کارفرما یا به خروجی افراد نگاه میکند یا به کسانی که همکار او بودند. یا باید یک متخصص توصیه کند که این فرد دورهای را نزد من گذرانده و موفق بوده است.
یک گزینه دیگر هیات علمی شدن است که الان به هر دلیلی جای کمتری برای این کار وجود دارد. استادانی که جدید وارد میشوند هم به راحتی موفق به تدریس نمیشوند و اگر هم بشوند تعداد دانشجوهایشان کم است.
معمولا شما در پژوهش به دنبال درآمد نیستید و باید بین این دو، یکی را انتخاب کنید. البته بعضی از شرکتها برای پژوهش پول پرداخت میکنند و به بخشهای R&D اهمیت میدهند اما خیلی از این بخشهای تحقیقات و توسعه فقط ویترین خوبی دارند. در بسیاری از موارد بودجه بخش تحقیقاتی این شرکتها زود به پایان میرسد و دیگر کار را در این بخش ادامه نمیدهند. نکته دیگر این که در این نوع کار، کارفرما موضوع مطالعه را مشخص میکند و شاید روحیه خیلیها با این شرایط سازگار نباشد.
با این وجود شاید منطقی باشد که خیلیها پس از تحصیل به فکر مهاجرت میافتند. شما یک دوره فرصت مطالعاتی در دانشگاه هاروارد هم داشتید. تفاوتهای تحصیل و اشتغال در ایران و خارج از کشور چیست؟
در فرآیند جلوگیری از فرار مغزها خیلی موارد دست خود دانشجو نیست؛ اینکه به طور خاص یک پزشک برای ورود به بازار کار درگیر بوروکراسی است و تقریبا ۱۷ سال طول میکشد؛ یا اینکه فرد قبل از آشنایی با اطرافش و مختصات موجود در کشور برای ۸ سال بعدش تصمیم میگیرد و به جایی تعهد خدمت میدهد.
از طرفی رفتن به خارج از کشور هم به تنهایی لزوما نتیجه بهتری در پی ندارد. خیلیها به جاهای خوبی رفتند ولی موفق نبودند و برگشتند. کسانی که رفتند و موفق شدند بیشتر دیده میشوند اما آنها که موفق نبودند دیده نمیشوند و جو عمومی طوری است که همه فکر میکنند باید بروند.
باید بدانید چه میخواهید و کجا میروید. رنکینگ دانشگاه به خیلی چیزها بستگی دارد که شاید مربوط به جای خاصی که شما میروید نباشد. مثلا تعداد زمینهای فوتبال یا استخر یا کیفیت خوابگاه در رنکینگ دانشگاه تاثیر دارد. باید پیش کسی بروید که چیزی به علمتان اضافه کند، رفتن بدون فکر کردن مثل هر کار دیگری که بدون فکر انجام شود شاید نتیجه خوبی نداشته باشد.
شما حدود سه سال است که در فرادرس فعالیت میکنید. در این مدت ۱۵۰۰ دقیقه آموزش تهیه و منتشر کردهاید. ۱۹۰۰ دانشجو مجموعا ۱.۳ میلیون دقیقه یا ۲۱ هزار ساعت از آموزشهای شما استفاده کردهاند. آموزش مجازی از نظر شما چه جایگاه و تاثیری در بین دانشجویان دارد؟
در آموزش مجازی شما میتوانید تدریس استادهایی از سراسر جهان را ببینید و این امکان حتی برای مدرسان هم مفید است. خود من موضوعاتی که درس میدهم را هم دنبال میکنم تا با روش تدریس بقیه استادها آشنا شوم.
من بعد از دکترا یک مدرک تخصصی از دانشگاه نیویورک دارم که در همین آموزش مجازی موفق به کسب آن شدم. در این دوره سعی کردم سر کلاس خیلی فعال باشم و تمرینها را حل کنم. این فعالیت به یک کار تحقیقاتی منجر شد که در مجله نیچر کامیونیکیشن چاپ شده است. آموزش مجازی میتواند چنین خروجیهایی هم داشته باشد. آموزش مجازی با توجه به برنامه دیرآپدیتشونده دانشگاههای ما میتواند گزینه خیلی خوبی برای پیگیری دانش روز باشد.
با این وجود آموزش حضوری و ارتباط رودررو همیشه جای خودش را حفظ میکند. مثل کتاب یا وبسایت که همیشه قابل استفاده هستند. ضمن اینکه از همه امکانات آموزش مجازی هم در کشور استفاده نمیشود. تاثیری که دانشجو در معاشرت با استاد از او میگیرد میتواند در ادامه راه بسیار کمک کند، این ارتباط در آموزش حضوری امکانپذیر است. آموزش آنلاین در ایران هم باید به آن سمت برود که تعامل و ارتباط دوطرفه را برقرار کند.
آموزش های آقای دکتر محی الدین جعفری در فرادرس
ایشان تا کنون عناوین متعددی در فرادرس ارائه داده اند که از طریق لینک زیر، قابل دسترسی است.
لیست کامل آموزش های آقای دکتر محی الدین جعفری در فرادرس
سوالات و نظرات مخاطبین گرامی
اگر سوال هایی مد نظر شما همراهان گرامی باشد، لطفا در بخش کامنت پست، برای ما ارسال میکنید، ما این سوالات را در مصاحبه های بعدی استفاده کنیم. همچنین اگر اشخاص و چهره های شاخصی را می شناسید که علاقه دارید با آن ها نیز مصاحبه انجام شود، لطفا معرفی نمایید تا مصاحبه با آن افراد نیز در کنار سایر مصاحبه ها انجام شود.