کلیه و عملکرد آن – هر آنچه باید بدانید
کلیه اندام دفع کننده لوبیا شکل در اغلب مهرهداران است. به عنوان بخشی از سیستم ادراری، کلیهها مواد زائد خون را تصفیه و دفع میکنند. به طور عمده تمام مواد دفعی نیتروژنی ناشی از متابولیسم پروتئین و اسید آمینه توسط کلیهها دفع میشوند. یکی از این مواد دفعی اوره است که به همراه آب به عنوان ادرار دفع میشود.
کلیهها به خوبی هماهنگی چشمگیر بدن مهرهداران را نشان میدهند و با سیستم گردش خون، دستگاه گوارش، سیستم عصبی و غدد درونریز همکاری میکنند تا بدن به صورت یکپارچه و با عملکرد مناسب وظایف خود را انجام دهد. درست همان طور که کلیه عملکردی را برای حفظ سلامت کل بدن انجام میدهد و مواد زائد بدن را نیز از بین میبرد، از عملکرد سایر سیستمها و اندامهای بدن در جهت حفظ شرایط سلامت خود نیز سود میبرد.
بخشی از رشته پزشکی که کلیهها و بیماریهای دخیل در آنها را بررسی میکند، به دلیل نام یونانی کلیهها، «نفرولوژی» (Nephrology) نامیده میشود.
آناتومی کلیه
در انسان کلیهها (Kidney) در بخش پشتی شکم، در قسمتهای کمری قرار دارند. در هر طرف ستون فقرات یک کلیه وجود دارد. کلیه سمت راست دقیقاً زیر کبد قرار دارد، در حالی که کلیه چپ در زیر دیافراگم و در مجاورت طحال جای میگیرد. در بالای هر کلیه غده آدرنال وجود دارد (که به آن غده فوق کلیوی نیز گفته میشود). عدم تقارن درون حفره شکمی ناشی از کبد، باعث میشود کلیه سمت راست کمیپایین تر از کلیه سمت چپ باشد.
کلیهها به صورت «رتروپریتونئال» (Retroperitoneal) هستند، به این معنی که آنها در پشت صفاق یا پوشش حفره شکمی قرار دارند. کلیهها تقریباً در سطح مهرههای کمری T12 تا L3 قرار دارند.
قسمتهای فوقانی کلیهها به طور جزئی توسط دندههای یازدهم و دوازدهم محافظت میشوند و هر کلیه به طور کلی، توسط دو لایه چربی (چربی محیطی و چربی پارنئال) احاطه شده است که در محافظت از آنها نقش دارند. فقدان مادرزادی یک یا هر دو کلیه، به ترتیب به عنوان آژنزی کلیه یک طرفه یا دو طرفه شناخته میشوند. در موارد بسیار نادر، ممکن است سه کلیه در هنگام تشکیل جنین ایجاد شود.
سازماندهی کلیهها
در یک فرد بالغ در شرایط عادی، هر کلیه حدود 11 سانتیمتر طول و حدود 5 سانتیمتر ضخامت دارد و وزن آن 150 گرم است. کلیهها حدود 5/5 درصد از کل وزن بدن فرد را به خود اختصاص میدهند. کلیهها اندامهای لوبیا شکلی هستند و هر کلیه دارای یک طرف مقعر به سمت داخل است. در این بخش مقعر هر کلیه دهانهای به نام «هیلوم» (Hilum) یا ناف کلیه وجود دارد که سرخرگ کلیوی، سیاهرگ کلیوی، اعصاب و مجرای ادرار از این ناحیه به کلیه راه مییابند.
نفرون
نفرونها بخش عملکردی اساسی هر کلیه به شمار میآیند. نفرونها با دریافت خون و تصفیه آن مواد زائد را از خون خارج میکنند. هر نفرون از چندین بخش تشکیل شده است که شامل کپسول بومن، لوله هنله، لوله پیچیده دور و مجرای جمع کننده است. لوله هنله بخشی از نفرونهای کلیوی است که ارتباط بین لولههای پیچیده دور و نزدیک را برقرار میکند. لولههای پیچیده دور و نزدیک بین نفرونها مشترک هستند و این بخشها برای هر نفرون به صورت اختصاصی عمل نمیکنند.
بیش از یک میلیون از این واحدهای اساسی عملکردی، در داخل بخش قشری و مرکزی هر کلیه بالغ نرمال انسان وجود دارند. نفرونها آب و مواد محلول (بخصوص الکترولیتها) را در بدن تنظیم میکنند. کلیهها این کار را ابتدا با فیلتر خون، تحت فشار انجام میدهند و سپس با بازجذب مایعات و مولکولهای ضروری به خون و ترشح سایر مولکولهای غیرضروری خون را تصفیه میکنند. جذب مجدد و ترشح با هر دو مکانیسم همانتقالی و انتقال متقابل در نفرونها و مجاری جمعآوری همراه آنها انجام میشود.
جسمک کلیوی
این بخش در کلیه وظیفه تصفیه خون ورودی به نفرونها را بر عهده دارد. این بخش شامل دو ساختار به نام «گلومرول» (Glomerulus) یا کلافک و «کپسول بومن» (Bowman's Capsule) است. گلومرول شبکه مویرگی است که در انتهای کپسول بومن قرار میگیرد و خون از طریق این شبکه به وسیله سرخرگ آوران وارد کلیه شده و از همین ناحیه و توسط سرخرگ وابران از کلیه خارج میشود. وظیفه گلومرول جذب پروتئین از خون است. مایع باقی مانده از تصفیه کلیوی از کپسول بومن به درون توبولهای کلیوی وارد میشود.
توبولهای کلیوی
توبولها یا لولههای کلیوی از کپسولهای بومن شروع شده و به مجرای جمع کننده ادراری ختم میشوند. همان طور که در بخش نفرونها اشاره شد، این توبولها یا لولهها دارای سه بخش لوله پیچیده نزدیک، لوله هنله و لوله پیچیده دور هستند. لوله پیچیده نزدیک در بازجذب آب، سدیم و گلوکز نقش دارد. لوله هنله پتاسیم، کلر و سدیم را از خون جذب میکند و لوله پیچیده دور، سدیم را به خون جذب و پتاسیم و اسید را از کلیهها دفع میکند.
بخش قشری کلیه
قسمت بیرونی کلیه، قشر کلیه (Renal Cortex) یا برون بخش کلیه نامیده میشود که مستقیماً در زیر بافت همبند و بین پوشش کلیه و بخش درونی آن قرار دارد. جسمک کلیوی و کپسول بومن که تصفیه خون را انجام میدهند، در این بخش کلیه قرار میگیرند.
بخش مرکزی کلیه
زیر بخش قشری کلیه، بافت مرکزی (Renal Medulla) قرار دارد که شامل لولههای هنله و هرمهای کلیوی است. بخش مرکزی کلیه در انسان به 10-20 هرم کلیوی (Renal Pyramids) تقسیم میشود.
هر هرم کلیوی همراه با قشر پوشاننده آن، یک لوب کلیه (Renal Lobe) را تشکیل میدهد. هرمهای کلیوی ساختارهایی هستند که نفرونها و توبولها در آنها جای میگیرند. بخش نوک هرم کلیوی را پاپیلا مینامند. محتوی پاپیلا به کالیسها تخلیه میشود و تمام کالیسها به لگنچه کلیوی میریزد. لگنچه کلیه فضایی قیف مانند است که داخلیترین بخش کلیه را میسازد و ادرار را از طریق مجرای ادرار یا میزنای به مثانه منتقل میکند.
تامین خون
هر کلیه خون خود را از شریان یا سرخرگهای کلیوی دریافت میکند که دو شاخه آن از آئورت شکمی منشا میگیرد. پس از ورود این شریانها به هیلوم کلیه، شریان کلیوی به شریانهای کوچکتر واقع در بین پاپیلای کلیوی تقسیم میشود. در قسمت بیرونی بخش مرکزی کلیه، شریانهای کوچک به شریانهای قوسی تقسیم میشوند که در امتداد مرز بین بخش مرکزی و بخش قشری کلیه قرار دارند، با منشعب شدن این شریانها، شریانهای شعاعی قشر کلیوی (که بعضا شریانهای بین لوبولار نیز نامیده میشوند) ساخته میشوند.
این شریانهای کوچک، مویرگهای گلومرولی را تأمین میکنند و به داخل شریانهای ادراری تخلیه میشوند. خون از این مویرگها در رگهای کلیوی جمع میشود و از طریق ورید کلیه خارج میشود. خونرسانی به کلیهها ارتباط نزدیکی با فشار خون بدن دارد.
سیستم مجاری جمع آوری کننده
مایع ادرار از نفرون به سیستم مجاری جمعآوری کننده، جریان پیدا میکند. این بخش از نفرون برای فرآیند حفاظت از آب توسط ارگانیسم بسیار مهم است. با وجود هورمون ضد ادرار (ADH) ( که به آن وازوپرسین نیز گفته میشود)، این مجاری به آب نفوذپذیر میشوند و بازجذب آن را تسهیل میکنند، از این رو غلظت ادرار افزایش یافته و حجم آن کاهش مییابد.
از سویی دیگر، هنگامی که ارگانیسم باید آب اضافی را از بدن دفع کند، مانند زمانی که انسان بیش از نیاز مایعات دریافت کرده است، تولید ADH کاهش مییابد و مجاری جمعآوری ادرار نسبت به آب نفوذپذیری کمتری پیدا میکنند و در این حالت کلیهها ادرار را رقیق و حجم آن را زیاد میکنند.
اختلال بدن در میزان مناسب تولید ADH ممکن است، منجر به احتباس آب و رقیق شدن خطرناک مایعات بدن شود که به نوبه خود احتمال دارد، باعث آسیب شدید عصبی شود. عدم تولید ADH (یا عدم توانایی مجاری جمعآوری کننده در پاسخ به آن) ممکن است باعث ادرار بیش از حد شود که به این اختلال دیابت بیمزه (Diabetes Insipidus) میگویند.
پس از پردازش مایعات در امتداد لولههای جمعآوری کننده و توبولها، مایعات که اکنون به آنها ادرار گفته میشود، از طریق مجرای ادراری به مثانه تخلیه شده تا در نهایت از بدن دفع شوند.
عملکرد کلیه
کلیهها عملکردهای مختلفی در بدن انجام میدهند که مهمترین آنها دفع مواد زائد بدن به صورت ادرار است. در این بخش به بررسی هر یک از عملکردهای کلیهها در بدن میپردازیم:
دفع مواد زائد
کلیهها انواع مواد زائد حاصل از متابولیسم، از جمله مواد نیتروژنی مانند پروتئینها و اسیدهای آمینه را از بدن دفع میکنند: اوره (از کاتابولیسم پروتئین) و اسید اوریک (از متابولیسم اسید نوکلئیک) از جمله مهمترین مواد دفعی کلیهها به شمار میآیند. بیشتر ارگانیسمها باید برای حفظ حیات خود با مواد دفعی نیتروژنی ناشی از کاتابولیسم پروتئین و اسید آمینه مقابله کنند.
در ارگانیسمهای آبزی، شایعترین شکل پسماندهای نیتروژنی، آمونیاک است، در حالی که موجودات ساکن خشکی روشهایی برای تبدیل آمونیاک سمی به اوره یا اسید اوریک را در بدن خود ایجاد میکنند. معمولاً پرندگان و خزندگان اسید اوریک را دفع میکنند، در حالی که گونههای دیگر خشکی از جمله پستانداران اوره را دفع میکنند. نکته قابل توجه این است که، نوزاد قورباغهها آمونیاک را دفع میکنند و در طول دگرگونی و بلوغ ماده دفعی آنها به شکل اوره تغییر مییابد.
اوره در مسیرهای چرخهای در کبد پستانداران از تجزیه آمونیاک (یک زباله متابولیک) تشکیل میشود، این فرآیند در ابتدا به نام چرخه کربس نامگذاری شد، اما بعدها به عنوان چرخه اوره شناخته شد. این مسیر نه تنها در پستانداران و دوزیستان مشاهده شده است، بلکه در بسیاری از موجودات دیگر از جمله پرندگان، بیمهرگان، حشرات، گیاهان، مخمرها، قارچها و حتی میکروارگانیسمها نیز ثبت شده است.
انسانها به دلیل تجزیه پورین، اسید اوریک کمی تولید میکنند، این اوره در اصل یک محصول دفعی است و هیچ عملکرد فیزیولوژیکی ندارد. اوره در خون (در انسان با غلظت 5/5 - 7/5 میلیمول در لیتر) حل شده و توسط کلیه در ادرار دفع میشود.
هوموستاز
کلیهها در حفظ شرایط پایدار یا هوموستازی بدن نقش مهمی دارند. کلیهها این کار را با حفظ تعادل اسید و باز و فشار خون انجام میدهند.
تعادل اسید و باز
کلیهها pH بدن را تنظیم میکنند، آنها این کار را با حذف غلظت یونهای هیدروژن که به آن غلظت یون معدنی تقویت شده میگویند و میزان ترکیب آب خون انجام میدهند.
با تبادل یونهای هیدرونیوم و یونهای هیدروکسیل، توسط کلیه، پلاسمای خون با pH تقریباً خنثی 7٫4 حفظ میشود. از طرف دیگر، ادرار ممکن است در pH اسیدی 5 یا با pH قلیایی 8 باشد.
pH بدن از طریق چهار انتقال دهنده اصلی پروتئین حفظ میشود:
- NHE3 (انتقال دهنده سدیم - هیدروژن)
- نوع پنجم H-ATPase (ایزوفرم ATPase)
- پروتئین NBC1 (انتقال دهنده سدیم بیکربنات)
- AE1 (انتقال دهنده آنیون که کلرید را با بیکربنات جا به جا میکند).
با توجه به نحوه قرارگیری سلولها در اپیتلیوم کلیوی، NHE3 و H-ATPase در معرض لومن (که در اصل در بخش خارجی کلیه است)، در سمت راسی سلولها قرار دارند و وظیفه دفع یونهای هیدروژن (یا پروتونها) را بر عهده دارند. در مقابل، NBC1 و AE1 در قسمت انتهایی سلولها جای میگیرند و به یونهای بیکربنات اجازه میدهند تا به مایع خارج سلولی برگردند و به این ترتیب به پلاسمای خون بازگردانده میشوند.
تغییر pH ادرار در مدیریت موارد مسمومیتهای خاص مفید است، زیرا باعث افزایش دفع یونهای سمی از بدن میشود.
فشار خون
میزان یونهای سدیم در یک فرآیند هوموستاتیک با دخالت آلدوسترون کنترل میشوند که باعث افزایش جذب یون سدیم در لولههای پیچیده دور میشود.
هنگامی که فشار خون کم میشود، هورمونی به نام «رنین» (Renin) توسط سلولهای جنب گلومرولی (ژوکستاگلومرولی) (juxtaglomerular) ترشح میشود، این سلولها بخشی از لولههای پیچیده دور که به فشار حساس هستند را تشکیل میدهند. رنین بر روی یکی از پروتئینهای خون به نام «آنژیوتانسینوژن» (Angiotensinogen) عمل میکند و آن را به «آنژیوتانسین یک» تبدیل میکند.
سپس «آنژیوتانسین یک» توسط «آنزیم تبدیل آنژیوتانسین» (Angiotensin Converting Enzyme) یا (ACE)، در مویرگهای ریه به «آنژیوتانسین دو» تبدیل شده که باعث تحریک ترشح هورمون «آلدوسترون» (Aldosterone) توسط بخش قشری کلیه میشود که در نهایت بر روی لولههای کلیوی تاثیر میگذارند.
آلدوسترون باعث افزایش جذب مجدد یونهای سدیم و دفع یونهای پتاسیم از لولههای کلیه میشود که در نتیجه باعث افزایش حجم آب قابل بازجذب از این لولهها میشود. این افزایش جذب آب باعث افزایش حجم خون شده و در نهایت فشار خون را بالا میبرد.
حجم پلاسما
هرگونه افزایش یا افت فشار اسمزی در خون به دلیل کمبود یا افزایش بیش از حد آب توسط هیپوتالاموس، بخشی از مغز تشخیص داده میشود. هیپوتالاموس از طریق بازخورد منفی غده هیپوفیز را از این وضعیت آگاه میکند. کمبود آب ترشح غده هیپوفیز خلفی و آزادسازی هورمون ضدادرار (ADH) از این غده را به همراه دارد که به جذب آب و افزایش غلظت ادرار در کلیهها منجر میشود، از این رو غلظت مایعات بافتی به میانگین 98 درصد باز میگردد.
ترشح هورمون
کلیهها، هورمونها و ترکیبات مختلفی از جمله «اریتروپویتین» (Erythropoietin) و «اورودیلاتین» (Urodilatin) و همچنین ویتامین D را ترشح میکنند.
اصطلاحات مربوط به کلیه
- کپسول کلیه: پوشش غشایی کلیه را کپسول کلیه میگویند.
- بخش قشری کلیه: لایه بیرونی که روی مدولا داخلی یا بخش مرکزی کلیهها را میپوشاند، قشر کلیه نام دارد. این قشر شامل رگهای خونی، گلومرولها (که فیلتر کلیهها نام دارند) و لولههای ادراری است. قشر کلیه توسط یک ماتریس فیبری پشتیبانی میشود.
- هیلوس (Hilus): شکافی که در وسط بخش داخلی مقعر کلیه برای انتقال اعصاب و رگهای خونی به نفرونهای کلیوی وجود دارد، هیلوس نام دارد.
- ستون کلیه: ساختارهایی که بخش قشری کلیه را پشتیبانی میکنند، ستون کلیه نام دارند. ستونهای کلیه از خطوط رگهای خونی و لولههای ادراری و یک ماده فیبری تشکیل شدهاند.
- سینوس کلیه: حفرهای که اهرام کلیوی را در خود جای داده است، سینوس کلیه نامیده میشود.
- کالیس (Calyx): شکافهایی در بخش مرکزی كه اهرام را نگه میدارند، کالیسها هستند. از کالیسها برای تقسیم بخشهای کلیوی استفاده میشود.
- پاپیلا: نوکهای مخروطی کوچک در امتداد دیواره سینوس کلیوی، پاپیلاها هستند. آنها دارای دهانههایی هستند که از طریق آن ادرار به داخل کالیسها میرود.
- اهرام کلیوی: این اهرام ناحیه مخروطی در بخش مرکزی کلیهها به شمار میآیند. آنها حاوی بخشهای ترشحی و توبولها هستند و به این هرمها «هرم مالپیگی» (Malpighian Pyramids) نیز گفته میشود.
- شریان کلیوی: دو شریان کلیوی از آئورت وارد کلیه میشوند که هر کدام به یک کلیه وصل میشوند. این شریان به پنج شاخه تقسیم شده که هر کدام به یک کپسول مویرگی میرسند. شریان کلیوی، خون (فیلتر نشده) ورودی به کلیهها را تأمین میکنند. کلیه چپ حدود 60 درصد از جریان خون کلیوی را دریافت میکند.
- سیاهرگ کلیه: خون تصفیه شده از طریق سیاهرگهای کلیوی که به بزرگ سیاهرگ زیرین میپیوندند، به گردش خون باز میگردد.
- لگنچه کلیه: لگنچه کلیه در واقع فقط مانند یک قیف، ادرار را دریافت میکند و آن را از هلیوس به داخل مجرای ادرار منتقل میکند.
- مجرای ادرار: یک لوله باریک به طول 40 سانتیمتر و قطر 4 میلیمتر مجرای ادرار را تشکیل میدهد. این مجرا با عبور از لگنچه کلیه و هلیوس به سمت پایین و در نهایت مثانه میرسد. این مجاری، ادرار از طریق کلیه به مثانه با استفاده از حرکات پریستالسی منتقل میکند.
اصطلاحات پزشکی مربوط به کلیهها شامل پیشوند و پسوند «رنال» (Renal) و «نفرو» (Nephro) هستند. جراحی برداشتن کلیه، «نفرکتومی» (Nephrectomy) نام دارد، در حالی که جراحی «نفرکتومی رادیکال» از بین بردن کلیه، بافت اطراف آن، غدد لنفاوی و به طور بالقوه غده فوق کلیوی است. نفرکتومی رادیکال برای از بین بردن سرطانها انجام میشود.
بیماریها و اختلالات کلیه
اختلالات و بیماریهای مربوط به کلیه در دو بخش بیماریهای مادرزادی و بیماریهای بزرگسالی تقسیمبندی میشوند. در این مطلب به معرفی برخی از این بیماریها میپردازیم:
بیماریهای مادرزادی
- هیدرونفروز مادرزادی (Congenital Hydronephrosis): هیدرونفروز یا تورم کلیه بیماری است که در آن لگنچه و کالیسها به دلیل مسدود شدن مجاری ادراری از حالت طبیعی خارج شده و متورم میشوند. این بیماری در صورتی که درمان نشود، ممکن است باعث از بین رفتن بافت کلیه شود.
- انسداد مادرزادی دستگاه ادراری (Congenital Obstruction of Urinary Tract): در این بیماری بخشهای مختلف سیستم ادراری مانند کلیه و مجاری آن ممکن است دچار انسداد شود.
- دوپلیکاسیون حالب (Duplicated Ureter): این بیماری اختلالی است که در آن دو مجرای ادرار یا دو حالب که از یک کلیه خارج میشوند، باعث نقص در عملکرد کلیه میشوند.
- کلیه نعل اسب (Horseshoe Kidney): در حین تکامل جنینی و هنگام حرکت کلیهها به محل طبیعی خود، گاهی اوقات کلیهها به یکدیگر متصل میشوند. از هر 500 کودک 1 نفر به بیماری کلیه نعل اسبی دچار می شود.
- بیماری کلیه پلی کیستیک (Olycystic Kidney Disease): در این اختلال کیستهای متعدد (پلی کیستیک) در هر دو کلیه تشکیل میشود. این بیماری همچنین میتواند به کبد، لوزالمعده و به ندرت قلب و مغز نیز آسیب برساند.
- دیسپلازی کلیه (Renal Dysplasia): در این بیماری بافت غیرطبیعی در کلیهها ایجاد میشود که در عملکرد آنها اختلال ایجاد میکنند.
- کلیه کوچک یک طرفه (Unilateral Small Kidney): در این اختلال یک کلیه غیرمعمول کوچک در بدو تولد به وجود میآید.
بیماریهای دوران بزرگسالی
- نفروپاتی دیابتی (Diabetic Nephropathy): این بیماری همچنین به عنوان «سندرم کیملستیل ویلسون» (Kimmelstiel-Wilson Syndrome) و «گلومرولونفریت درون مویرگی» شناخته میشود. نفروپاتی دیابتی یک بیماری پیشرونده کلیوی ناشی از آنژیوپاتی (اصطلاح عمومی برای بیماری رگهای خونی) مویرگها در گلومرول کلیه است. این بیماری در مبتلایان به دیابت طولانی مدت، همراه با دفع پروتئین از ادرار یا پروتئینوری همراه است که منجر به مختل شدن عملکرد کلیهها میشود.
- گلومرولونفریت (Glomerulonephritis): این بیماری به دلیل التهاب در گلومرول و رگهای خونی کوچک کلیهها ایجاد میشود.
- هیدرونفروز (Hydronephrosis): بزرگ شدن یک یا هر دو کلیه که ناشی از انسداد جریان ادرار است را هیدرونفروز میگویند.
- نفریت بینابینی (Interstitial Nephritis): نوعی نفریت (التهاب کلیه) که در سلولهای بینابینی کلیهها در اطراف لولهها و مجاری کلیوی ایجاد میشود.
- سنگ کلیه (Kidney Stones): رسوب ترکیبات (با غلظت بالا) موجود در ادرار موجب تشکیل سنگهای کلیوی میشود. اکثر سنگهایی کلیوی به دلیل عوامل ژنتیکی، رژیم غذایی و برخی از بیماریهای زمینهای در فرد ایجاد میشود. اغلب سنگهای کلیوی از جنس ترکیباتی نظیر اگزالات کلسیم، اسید اوریک، استرویت و سیستین هستند.
- تومورهای کلیه
- تومور ویلمز (Wilms Tumor): این نوع سرطان به نفروبلاستوم (Nephroblastoma) نیز معروف است و نوعی تومور بدخیم به شمار میآید که به طور معمول در کودکان ایجاد میشود. آمار جهانی ابتلا به این نوع سرطان یک به ده هزار است.
- سرطان سلول کلیوی یا کارسینوم کلیه (Renal Cell Carcinoma): کارسینوم شایعترین شکل سرطان کلیه ناشی از توبولهای کلیه است. این نوع سرطان کلیه در بزرگسالان مبتلا، به صورت هماچوری (دفع خون از ادرار) بدون درد، با کاهش وزن و درد در نواحی ستون فقرات بروز پیدا میکند.
- نفریت لوپوس (Lupus Nephritis): این بیماری التهاب کلیه ناشی از بیماری سیستم ایمنی بدن به نام «لوپوس اریتماتوز سیستمیک» (SLE) است. در این بیماری عملکرد کلیهها کاهش مییابد و ممکن است حتی فرد نیاز به دیالیز یا پیوند کلیه پیدا کند.
- بیماری حداقل تغییر (Minimal Change Disease): این بیماری از علل شایع سندرم نفروتیک در کودکان است. بیماری حداقل تغییر اغلب بدون علت (ایدیوپاتیک) در کودکان ایجاد میشوند.
- سندرم نفروتیک (Nephrotic Syndrome): در سندرم نفروتیک، گلومرول آسیب میبیند، به طوری که مقدار زیادی پروتئین از خون وارد ادرار میشود. از دیگر علائم مکرر سندرم نفروتیک میتوان به تورم، آلبومین پایین سرم و کلسترول بالا اشاره کرد.
- پیلونفریت (Pyelonephritis): این بیماری یک عفونت کلیوی است که اغلب به دلیل عارضه عفونت مجاری ادراری ایجاد میشود.
- نارسایی کلیه (Renal Failure): به شرایطی که کلیهها قادر به عملکرد صحیح نیستند، نارسایی کلیوی میگویند.
- نارسایی حاد کلیوی (Acute Renal Failure): از دست دادن سریع و پیشرونده عملکرد کلیه، نارسایی حاد کلیوی را ایجاد میکند. از علائم این نارسایی میتوان به کاهش شدید حجم ادرار و افزایش سطح اوره و کراتینین خون اشاره کرد.
- نارسایی مزمن کلیوی (Chronic Renal Failure): این نوع نارسایی کلیوی برخلاف نارسایی حاد، به آرامی در بدن فرد پیشرفت میکند و علائم کمی در ابتدا به وجود میآورد. به عنوان دلایل اصلی این نوع نارسایی کلیوی میتوان از دیابت و فشار خون بالا نام برد.
نارسایی کلیه
به طور کلی، انسان میتواند تنها با یک کلیه زندگی و عملکرد خود را انجام دهد، زیرا انسان دارای عملکرد کلیوی بیش از حد مورد نیاز برای زنده ماندن است، احتمالاً این قابلیت به دلیل ماهیت رژیم غذایی گذشته انسان بوده است. تنها زمانی که میزان عملکرد بافت کلیه تا حد زیادی کاهش یابد، نارسایی مزمن کلیه ایجاد میشود.
اگر میزان فیلتراسیون گلومرولی یا GFR، (اندازه گیری عملکرد کلیه) بسیار پایین آمده باشد (نارسایی کلیه در مرحله آخر باشد) یا اگر اختلال عملکرد کلیه منجر به علائم شدیدی شود، در این صورت درمان جایگزینی کلیه برای بیمار انجام میگیرد. چنین درمانی شامل دیالیز یا پیوند کلیه است.
عالی
با سلام مرسی عالی بود
عالی بود