انواع سلول — ویژگی و کارکرد آن ها به زبان ساده
انواع مختلفی از سلولها وجود دارند. به عنوان مثال، در بدن انسان سلولهای خونی، سلولهای پوست و سلولهای استخوانی و حتی باکتریها وجود دارد. با این حال، همه سلولها، چه از خانواده باکتریها، چه انسان یا هر موجود دیگری، یکی از دو نوع کلی پروکاریوتی یا یوکاریوتی خواهند بود. در واقع، همه سلولها غیر از باکتریها یک نوع و سلولهای باکتریایی نوع دیگر خواهند بود و همه چیز بستگی به این دارد که سلول چگونه DNA خود را ذخیره میکند. در این مطلب در ابتدا به تعریف سلول و بررسی دو گروه اصلی سلولها خواهیم پرداخت و سپس انواع سلولهای بدن انسان را مورد بررسی قرار میدهیم.
سلول چیست؟
سلولها واحد ساختاری و عملکردی همه موجودات زنده هستند. برخی از موجودات، مانند باکتریها، تکسلولی هستند و از یک سلول تشکیل شده اند. در واقع باید گفت همه سلولها توسط ساختاری به نام غشای سلولی احاطه شدهاند که بسیار شبیه دیوارهای خانه، به عنوان یک مرز واضح بین محیط داخلی و خارجی سلول عمل میکند. هر سلول برای خود دنیای شگفتانگیزی است، میتواند مواد مغذی را جذب کند، این مواد مغذی را به انرژی تبدیل کند، عملکردهای تخصصی را انجام دهد و در صورت لزوم تولید مثل کند.
همچنین هر سلول مجموعهای از دستورالعملهای خود را برای انجام هر یک از این فعالیتها ذخیره میکند. برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد بیولوژی سلول و ساختار آن در یک آموزش ویدئویی به فرادرس زیر مراجعه کنید.
انواع سلول ها چه هستند؟
به طور کلی دو نوع سلول وجود دارد: پروکاریوتها و یوکاریوتها. سلولهای پروکاریوتی معمولاً تکسلولی و کوچکتر از سلولهای یوکاریوتی هستند. سلولهای یوکاریوتی معمولاً در موجودات چندسلولی یافت میشوند، اما برخی از یوکاریوتهای تکسلولی نیز وجود دارند. سلولهای پروکاریوتی فاقد هسته مشخص و اندامکها هستند در حالی که سلولهای یوکاریوتی دارای هسته و اندامکهای مختلفی هستند که هر کدام کار مشخصی بر عهده دارند و همین امر باعث پیچیدهتر شدن موجودات چندسلولی نسبت به تکسلولیها شده است.
سلول پروکاریوتی
پروکاریوتها موجودات میکروسکوپی هستند که هسته متصل به غشا و اندامکهای متصل به غشا ندارند. برخی از زیستشناسان سلولی اصطلاح اندامک را فقط برای توصیف ساختارهای متصل به غشا در نظر میگیرند، در حالی که سایر زیستشناسان سلولی اندامکها را ساختارهای مجزایی تعریف میکنند که عملکرد تخصصی دارند.
پروکاریوتها ریبوزومهایی دارند که توسط غشایی احاطه نشدهاند، اما عملکرد ویژهای دارند، بنابراین میتوان آنها را اندامک در نظر گرفت. تمام عملکردهای متابولیکی انجام شده توسط یک پروکاریوت در غشای پلاسمایی یا سیتوزول انجام میشود.
ویژگی های پروکاریوت ها
پروکاریوتها کوچکترین نوع سلولها هستند که به طور متوسط 2 تا 5 میکرومتر قطر دارند. علیرغم اندازه کوچک آنها، در داخل هر سلول ماشین آلات شیمیایی و بیوشیمیایی لازم برای رشد، تولید مثل و کسب و استفاده از انرژی وجود دارد. سلولهای پروکاریوتی به دلیل کوچکتر بودن، نسبت سطح به حجم بالاتری دارند که باعث میشود بتوانند مقدار بیشتری از مواد مغذی را از طریق غشای پلاسمایی خود بدست آورند. بخشهای مختلف ساختاری انواع سلول های پروکاریوتی و ویژگیهای آنها را در ادامه بررسی کردهایم.
- دیواره سلولی: دیواره سلولی ساختار و محافظت در برابر محیط بیرون را فراهم میکند. اکثر باکتریها دیواره سلولی سفت و سختی دارند که از کربوهیدراتها و پروتئینهایی به نام پپتیدوگلیکان ساخته شده است.
- غشای پلاسمایی: هر پروکاریوت دارای یک غشای سلولی است که به آن غشای پلاسمایی نیز میگویند و سلول را از محیط بیرون جدا میکند.
- ریبوزومها: ریبوزومها مسئول سنتز پروتئین هستند.
- ماده ژنتیکی: ماده ژنتیکی اکثر پروکاریوتها DNA است اما گاهی حاوی RNA و پلاسمید نیز هستند.
- نوکلئوئید: ناحیه مرکزی سلول که حاوی DNA آن است.
- کپسول (در اغلب اما نه همه باکتریها وجود دارد): برخی از باکتریها دارای لایهای از کربوهیدرات هستند که دیواره سلولی به نام کپسول را احاطه کرده است. کپسول به چسبیدن باکتری به سطوح کمک میکند.
- تاژک (در اغلب اما نه همه باکتریها وجود دارد): تاژکها ساختارهای باریک و دم مانندی هستند که به حرکت میکروارگانیسم کمک میکنند.
- پیلی (در اغلب اما نه همه باکتریها وجود دارد): پیلی ساختارهای میلهای شکلی هستند که در چندین نقش از جمله اتصال و انتقال DNA نقش دارند.
- فاقد اندامکهای غشادار
همه پروکاریوتها دارای دیواره سلولی هستند که پشتیبانی ساختاری را ایجاد میکند، به عنوان یک مانع در برابر نیروهای خارجی عمل کرده و همچنین به عنوان محل اتصال تاژکهای شلاق مانند عمل میکند. برخی از پروکاریوتها یک لایه اضافی در خارج از دیواره سلولی خود به نام کپسول دارند که از سلول در هنگام بلعیده شدن توسط ارگانیسمهای دیگر محافظت میکند، به حفظ رطوبت کمک میکند و به سلول کمک میکند تا به سطوح و مواد مغذی بچسبد. پیلی ساختارهای مو مانندی روی سطح سلولهای پروکاریوتی هستند که به سلولها یا سطوح باکتری دیگر متصل میشوند.
در سلول پروکاریوتی، سیتوپلاسم توسط غشاها به اندامکها تقسیم نمیشود و سلول فاقد بخشبندی و سازماندهی ماده ژنتیکی است. سلولهای پروکاریوتی تنها حاوی یک تکه دایرهای از DNA کروموزومی (که در ناحیهای به نام نوکلئوئید ذخیره شده است) هستند. برخی از پروکاریوتها همچنین دایرههای کوچکتری از DNA به نام پلاسمید را حمل میکنند. پلاسمیدها از نظر فیزیکی جدا از DNA کروموزومی هستند و می توانند مستقل از آن تکثیر شوند. اطلاعات ژنتیکی روی پلاسمیدها بین سلولها قابل انتقال است و به پروکاریوتها اجازه میدهد تا تواناییهایی مانند مقاومت آنتیبیوتیکی را به اشتراک بگذارند. دانشمندان کشف کردهاند که پلاسمیدها بهعنوان ابزار مهمی در آزمایشگاههای ژنتیک و بیوتکنولوژی عمل میکنند، که معمولاً به دلیل توانایی آنها در تکثیر یا بیان ژنهای خاص است.
تولید مثل در پروکاریوت ها چگونه است؟
تولید مثل در سلولهای پروکاریوتی توسط تقسیم دوتایی بوده و روند آن به صورت رشد، بزرگ شدن و تقسیم است. برخلاف میتوز، این فرآیند شامل متراکم شدن DNA یا تکثیر اندامکها نمیشود. انواع سلول های پروکاریوتی تنها دارای مقدار کمی DNA هستند که در کروموزومهای پیچیده ذخیره نمیشود. علاوه بر این، هیچ اندامکی در آنها وجود نداشته، بنابراین چیزی برای تقسیم وجود ندارد. هنگامی که یک پروکاریوت به اندازه مشخصی بزرگ میشود، فرآیند شکافت دوتایی انجام میشود. این فرآیند DNA را کپی میکند، سپس هر رشته جدید DNA را به سلولهای منفرد جدید جدا میکند. تقسیم دوتایی باکتریها فرآیندی سادهتر از میتوز است. این بدان معناست که باکتریها میتوانند بسیار سریعتر از بسیاری از موجودات یوکاریوتی تولید مثل کنند.
انواع سلول پروکاریوتی
انواع سلول های پروکاریوتی شامل سلولهای باکتریایی و آرکئاها هستند که در ادامه هر کدام را بیشتر بررسی میکنیم.
سلولهای باکتریایی
باکتریها میکروارگانیسمهای تکسلولی هستند که تقریباً در همه جای زمین یافت میشوند و از نظر شکل و ساختار بسیار متنوع هستند. حدود ۱۰۳۰ × ۵ باکتری در بسیاری از اکوسیستمهای مختلف روی زمین (از جمله در بدن خود ما) زندگی میکنند. در روده انسان تعداد باکتریها ۱۰ برابر از سلولهای انسان بیشتر است. دیواره سلولی برخی از باکتریها حاوی پپتیدوگلیکان است، مولکولی ساخته شده از قندها و اسیدهای آمینه که به دیواره سلولی ساختار میدهد و در برخی از باکتریها ضخیمتر از بقیه است. همانطور که قبلا ذکر شد، باکتریها دارای ساختارهای خاص خود هستند، مانند کپسول، تاژک و پیلی. بیشتر باکتریها فقط یک کروموزوم دایرهای دارند که میتواند از حدود 160000 جفت باز تا 12200000 جفت باز باشد. آنها همچنین حاوی پلاسمیدهایی هستند که قطعات دایرهای کوچکی از DNA هستند و مستقل از کروموزوم تکثیر میشوند.
برخی از باکتریها میتوانند اندوسپور تشکیل دهند. اندوسپورها ساختارهای سخت و خفتهای هستند که باکتریها میتوانند در شرایط گرسنگی زمانی که مواد مغذی کافی در دسترس نیستند، خود را به آن تبدیل کنند. آنها نیازی به مواد مغذی ندارند و در برابر دماهای شدید، اشعه ماوراء بنفش و مواد شیمیایی مقاوم هستند. هنگامی که شرایط محیطی دوباره مساعد شد، اندوسپور میتواند دوباره فعال شود.
آرکئا ها
آرکئا از نظر اندازه و شکل شبیه باکتریها بوده و همچنین تکسلولی هستند. برخی از آرکئاها در محیطهای شدید مانند چشمههای آب گرم یافت میشوند، اما آنها را میتوان در مکانهای مختلفی مانند خاک، اقیانوسها، زمینهای باتلاقی و داخل موجودات دیگر از جمله انسان یافت. آرکئا نیز مانند باکتریها میتواند دیواره سلولی و تاژک داشته باشد. با این حال، ساختار آنها متفاوت است. به عنوان مثال، دیواره سلولی آرکئاها حاوی پپتیدوگلیکان نیست. علاوه بر این، تاژکهای آرکئا مانند باکتریها عمل میکنند، اما آنها از ساختارهای متفاوتی تکامل یافتهاند.
غشاهای آرکئاها بسیار متفاوت از غشاهای سایر اشکال حیاتی هستند. آنها حاوی لیپیدهای متفاوتی هستند که دارای ساختار شیمیایی فضایی متفاوتی هستند. آرکئاها معمولاً مانند باکتریها یک کروموزوم دایرهای دارند. کروموزوم آرکئاها میتواند از کمتر از 491000 جفت باز تا حدود 5700000 جفت باز باشد. آنها همچنین میتوانند حاوی پلاسمید باشند. اطلاعات کمتری در مورد آرکئاها نسبت به باکتریها وجود دارد. آنها تا سال 1977 به عنوان یک گروه جداگانه از پروکاریوتها طبقه بندی نشده بودند.
سلول یوکاریوتی چیست؟
سلولهای یوکاریوتی دارای هستهای هستند که درون غشای هسته محصور شده و موجودات بزرگ و پیچیدهای را تشکیل میدهند. تکیاختهها، قارچها، گیاهان و حیوانات همگی دارای سلولهای یوکاریوتی هستند. آنها میتوانند محیطهای مختلفی را در یک سلول واحد حفظ کنند که به آنها اجازه میدهد واکنشهای متابولیکی مختلفی را انجام دهند. این به آنها کمک میکند تا چندین برابر بزرگتر از سلولهای پروکاریوتی رشد کنند.
ویژگی های سلول یوکاریوتی
بارزترین ساختار یوکاریوتی و متصل به غشا، هسته بوده که اندامک محصور در غشا و حاوی DNA است. DNA یوکاریوتی در یک یا چند مولکول خطی به نام کروموزوم سازماندهی شده است. برخی از یوکاریوتها تکسلولی هستند، اما بسیاری از آنها چندسلولی هستند. یوکاریوتها شامل تمام آغازیان، قارچها، گیاهان و حیوانات میشوند. سلولهای یوکاریوتی علاوه بر داشتن غشای پلاسمایی، سیتوپلاسم، هسته و ریبوزوم، حاوی اندامکهای متصل به غشا نیز هستند. هر اندامک در یوکاریوت عملکرد مشخصی دارد. سلولهای یوکاریوتی به دلیل سطح پیچیده سازماندهی خود، میتوانند عملکردهای بسیار بیشتری نسبت به سلولهای پروکاریوتی انجام دهند.
برخی از سلولهای یوکاریوتی ممکن است ویژگیها یا اختصاصیتهایی داشته باشند که سایر سلولهای یوکاریوتی فاقد آن هستند، مثلا سلولهای گیاهی دیواره سلولی دارند که سایر سلولهای یوکاریوتی فاقد آن هستند. اندامکهای موجود در سلولهای یوکاریوتی شامل موارد زیر هستند:
- هسته: هسته اطلاعات ژنتیکی را به شکل کروماتین ذخیره میکند.
- هستک: هستک در داخل هسته یافت میشود، هستک بخشی از سلولهای یوکاریوتی است که در آن RNA ریبوزومی تولید میشود.
- غشای پلاسمایی: غشای پلاسمایی یک ساختار دو لایه فسفولیپیدی است که کل سلول را احاطه کرده و اندامکهای درونی را در بر میگیرد.
- اسکلت سلولی و دیواره سلولی: اسکلت سلولی یا دیواره سلولی ساختاری را فراهم میکند، امکان حرکت سلولی را فراهم کرده و در تقسیم سلولی نقش دارد.
- ریبوزومها: ریبوزومها مسئول سنتز پروتئین هستند.
- میتوکندری: میتوکندری که به عنوان نیروگاه سلول نیز شناخته میشود، مسئول تولید انرژی است.
- سیتوپلاسم: سیتوپلاسم ناحیهای از سلول بین پوشش هسته و غشای پلاسمایی است.
- سیتوزول: سیتوزول یک ماده ژل مانند در داخل سلول و ماتریکس سازنده سیتوپلاسم بوده که حاوی اندامکها است.
- شبکه آندوپلاسمی: شبکه آندوپلاسمی اندامکی است که به بلوغ و انتقال پروتئین اختصاص دارد.
- وزیکولها و واکوئلها: وزیکولها و واکوئلها کیسههای متصل به غشا هستند که در حمل و نقل و ذخیرهسازی نقش دارند.
- جسم گلژی: دستگاه گلژی در بستهبندی و آماده سازی پروتئینهای ترشحی سلولها نقش دارد.
- پلاستها: در سلولهای گیاهی وجود داشته و وظایف مختلفی به عهده دارند به عنوان مثال کلروپلاست نقش اصلی را در غذاسازی سلولهای گیاهی بر عهده دارد.
- سانتریول: سانتریولها در سلولهای گیاهی وجود ندارند و در انواع سلولهای یوکاریوتی دیگر هنگام تقسیمات سلولی در تشکیل دوک میتوزی و جابجایی کروموزومها به قطبین سلول نقش دارند.
انواع سلول یوکاریوتی
سلولهای یوکاریوتی منحصراً در گیاهان، حیوانات، قارچها، تک یاختهها و سایر موجودات پیچیده یافت میشوند. نمونههایی از سلولهای یوکاریوتی در زیر ذکر شده است:
سلول گیاهی
سلولهای گیاهی به دلایل مختلف در بین سلولهای یوکاریوتی منحصر به فرد هستند. آنها دارای دیوارههای سلولی تقویت شده و نسبتاً ضخیم ساخته شده از سلولز بوده که به حفظ حمایت ساختاری در گیاه کمک میکند. هر سلول گیاهی یک واکوئل بزرگ در مرکز دارد که به آن اجازه میدهد فشار تورژسانس را حفظ کند. سلولهای گیاهی همچنین حاوی اندامکهایی به نام کلروپلاست هستند که حاوی مولکول کلروفیل هستند. این مولکول مهم در فرآیند فتوسنتز استفاده میشود، به این ترتیب گیاهان با استفاده از انرژی موجود در نور، قند تولید میکنند.
سلول های قارچی
مانند انواع سلول های گیاهی، سلولهای قارچی نیز دارای دیواره سلولی هستند، اما دیواره سلولی آنها از کیتین (همان ماده موجود در اسکلت بیرونی حشرات) ساخته شده است. برخی از قارچها دارای سپتوم (سوراخهایی که به اندامکها و سیتوپلاسم اجازه عبور از بین آنها را میدهند) هستند. این باعث میشود که مرزهای بین سلولهای مختلف کمتر مشخص شود. بیشتر قارچها در زیر زمین یا در مواد آلی در حال پوسیدگی زندگی میکنند، جایی که شبکه میسلیوم میتواند حاوی میلیونها سلول به هم پیوسته باشد.
سلول های جانوری
انواع سلول های جانوری دیواره سلولی ندارند. در عوض، آنها فقط یک غشای پلاسمایی دارند. فقدان دیواره سلولی به سلولهای جانوری اجازه میدهد تا اشکال مختلفی را تشکیل دهند. این شرایط اجازه میدهد تا فرآیندهای فاگوسیتوز (خوردن ذرات جامد) و پینوسیتوز (بلعیدن ذرات مایع) رخ دهد. برخی از تفاوتهای سلولهای جانوری با سلولهای گیاهی این است که کلروپلاست ندارند و به جای واکوئل مرکزی بزرگ، واکوئلهای کوچکتری دارند.
آغازیان
تک یاختهها یا آغازیان موجودات یوکاریوتی هستند که از یک سلول تشکیل شدهاند. آنها میتوانند به اطراف حرکت کنند، موجودات کوچک دیگر را بخورند و غذا را در واکوئلها هضم کنند. برخی از تک یاختهها دارای مژکهای زیادی هستند که موهای کوچک و متحرکی بوده و به آنها اجازه میدهد در اطراف شنا کنند. برخی آغازیان دیگر از تاژکهای بزرگ ساختارهایی شبیه دم بزرگ برای شنا در آب استفاده میکنند. برخی از پروتوزوآها همچنین دارای یک لایه نازک به نام پلیکل هستند که از غشای سلولی پشتیبانی میکند.
چرخه زندگی سلول یوکاریوتی
چرخه سلولی چرخه زندگی یک سلول است. در این چرخه سلول رشد کرده و تقسیم میشود. نقاط بازرسی بین مراحل مهم چرخه سلولی یوکاریوتی وجود دارد تا پروتئینها تعیین کنند که آیا سلول برای شروع مرحله بعدی چرخه آماده است یا خیر. مراحل مختلف چرخه سلول یوکاریوتی شامل موارد زیر است:
فاز سکون یا G0
سکون که به عنوان پیری یا استراحت نیز شناخته میشود، مرحلهای است که در آن سلول به طور فعال در حال تقسیم نیست. همچنین به عنوان شکاف 0 یا G0 شناخته میشود. این مرحله به عنوان شروع چرخه سلولی در نظر گرفته میشود، اگرچه مرحلهای است که سلولها میتوانند به آن برسند و سپس تقسیم را متوقف کنند که باعث پایان یافتن چرخه سلولی میشود. سلولهای کبد، معده، کلیه و سیستم عصبی همگی نمونههایی از سلولهایی هستند که میتوانند به این مرحله برسند و برای مدت طولانی در آن باقی بمانند. این فاز از چرخه انواع سلول یوکاریوت همچنین میتواند زمانی رخ دهد که DNA سلول آسیب دیده باشد. با این حال، اکثر سلولها اصلاً وارد مرحله G0 نمیشوند و میتوانند به طور نامحدود در طول زندگی یک ارگانیسم تقسیم شوند.
اینترفاز
در طول اینترفاز، سلول رشد میکند و مواد مغذی را برای آماده شدن جهت تقسیم دریافت میکند. اینترفاز حدود 90 درصد از چرخه سلولی را به خود اختصاص میدهد. از سه بخش G1، سنتز (S) و G2 تشکیل شده است. در ادامه آنها را بیشتر بررسی میکنیم.
- Gap 1 یا (G1): به عنوان مرحله رشد نیز شناخته میشود. سلول بزرگتر میشود و پروتئینهای خود را به همراه اندامکهایی مانند میتوکندریهای تولیدکننده انرژی افزایش میدهد.
- سنتز (S): فازی است که در آن DNA تکثیر میشود. در طول سنتز، کروموزومها همانندسازی میکنند به طوری که هر کروموزوم از دو کروماتید خواهری تشکیل شده است. در پایان این مرحله، دو برابر مقدار DNA در سلول وجود دارد.
- Gap 2 یا (G2): یکی دیگر از مراحل رشد است. سلول حتی بزرگتر میشود تا برای تقسیم میتوزی آماده شود و اندامکهای باقیمانده تکثیر میشوند.
میتوز
میتوز یا فاز M زمانی است که سلول شروع به سازماندهی DNA تکثیرشده خود برای جداسازی به دو سلول دختر میکند. کروموزومها از هم جدا میشوند به طوری که یکی از هر کروموزوم وارد هر سلول دختر میشود. این باعث میشود که سلولهای دختری دارای کروموزومهای یکسان با سلول مادر باشند. خود میتوز به پروفاز، متافاز، آنافاز و تلوفاز تقسیم میشود. هر فاز نقاط مختلفی را در فرآیند جداسازی DNA مشخص میکند. سپس میتوز توسط فرآیندی به نام سیتوکینز دنبال میشود که طی آن سلول هستهها و سایر اندامکهای خود را برای آمادهسازی برای تقسیم جدا میکند و سپس به صورت فیزیکی به دو سلول تقسیم میشود.
انواع سلول های بدن انسان
بیش از 200 نوع سلول مختلف در بدن انسان وجود دارد. هر نوع سلول برای انجام یک عملکرد خاص، اما معمولاً با تشکیل یک بافت خاص، تخصصی شده است. سپس بافتهای مختلف ترکیب میشوند و اندامهای خاصی را تشکیل میدهند، جایی که اندام مانند کارخانهای است که هر نوع سلولی کار خاص خود را انجام میدهد. از آنجایی که هر بافتی عملکرد خاص خود را دارد که به چند کارکردی بودن یک اندام کمک میکند، هر نوع سلول بدن انسان به یک اندازه مهم است. مهمترین انواع سلولهای بدن انسان در ادامه توضیح داده شدهاند.
سلول بنیادی بدن انسان
قبل از اینکه یک سلول تخصصی شود، ابتدا به عنوان یک سلول بنیادی شروع به کار میکند. ویژگی منحصر به فرد سلولهای بنیادی این است که آنها پرتوان هستند یعنی پتانسیل تبدیل شدن به هر نوع سلولی در بدن را دارند. این سلولهای باورنکردنی از سلولهای ساده پوست گرفته تا نورونهای پیچیده، اجداد تمام سلولهای بدن هستند. بدون این سلولها، ما به اندازه کافی پیچیده یا کاربردی نخواهیم بود. علاوه بر این، سلولهای بنیادی قدرت تکثیر به سلولهای سالم را دارند تا پس از شرایط پاتولوژیک خاص، بازسازی را تسریع کنند.
تمایز سلولی چیست؟
فرآیندی که به سلولهای بنیادی اجازه تبدیل به هر نوع سلولی را میدهد، به عنوان تمایز سلولی شناخته میشود و توسط ترکیبی از ژنتیک داخلی و عوامل خارجی مانند مواد شیمیایی و تماس فیزیکی با سلولهای دیگر کنترل میشود. سلولهای بنیادی توانایی تقسیم و تکثیر خود را برای مدت طولانی دارند.
انواع سلول بنیادی چه هستند؟
دو نوع سلول بنیادی وجود دارد، سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای بنیادی بالغ. سلولهای بنیادی جنینی در جنین وجود دارند و به طور کلی در یک محیط تحقیقاتی استفاده میشوند. نحوه دست یافتن به سلولهای بنیادی جنینی از تخمهای بارور شده است. سلولهای بنیادی بالغ (یا سوماتیک) در سراسر بدن انسان (در میان سایر سلولهای بافت تخصصی) وجود دارند. آنها به منظور ترمیم و نگهداری بافتهای تخصصی اطراف وجود دارند. از آنجایی که این سلولها تخصصی نیستند، آناتومی سلولهای بنیادی همانند یک سلول ساده است. سلولهای بنیادی یک غشای سلولی دارند که سیتوپلاسم را احاطه کرده است. سیتوپلاسم آنها شامل یک هسته، میتوکندری، ریبوزوم، شبکه آندوپلاسمی، دستگاه گلژی، لیزوزوم و سانتریول است. هسته حاوی DNA و RNA است که وقتی تمایز در سلول رخ میدهد بیان میشود.
سلول های قرمز خونی
سلولهای قرمز خون به عنوان گلبولهای قرمز شناخته میشوند و رایجترین نوع سلولهای خونی هستند. آنها مانند یک دیسک دوطرف مقعر (یعنی دونات شکل) هستند. این سلولها قطری در حدود 6 تا 8 میکرومتر دارند و دارای ضخامت متوسط 2 میکرومتر هستند که ضخامت آنها در ضخیمترین نقطه 2/5 میکرومتر و در مرکز آنها 1 میکرومتر است. گلبولهای قرمز نسبتاً انعطافپذیر هستند و این ویژگی به آنها اجازه میدهند از طریق مویرگهای نازک خون فشرده شوند.
وظیفه گلبول قرمز خون
نقش اصلی گلبولهای قرمز انتقال اکسیژن به سراسر بدن با استفاده از هموگلوبین است. با این حال، آنها همچنین با تشکیل یک بافر اسید - باز به کنترل pH خون کمک کرده و خون را در pH خنثی 7/35 تا 7/45 حفظ میکنند. آنها همچنین آنزیمی به نام کربنیک آنیدراز آزاد میکنند که باعث میشود آب موجود در خون دیاکسیدکربن را به ریهها منتقل کند تا از بدن دفع شود.
هموگلوبین مولکولی در گلبولهای قرمز است که به اکسیژن متصل میشود و به آن اجازه میدهد از طریق خون منتقل شوند. هموگلوبین از یک مولکول هِم و یک مولکول گلوبین تشکیل شده است. مولکولهای هِم از سوکسینیل کوآ و گلایسین تشکیل میشوند. چهار تا از این مولکولها با هم به آهن متصل میشوند و یک مولکول هِم را تشکیل میدهند. این ساختار با یک زنجیره پلی پپتیدی گلوبین ترکیب میشود و یک زنجیره هموگلوبین (همچنین زنجیره گلوبولین نامیده میشود) را تشکیل میدهد. چهار تا از این زنجیرهها با هم یک مولکول هموگلوبین ایجاد میکنند. چهار نوع مختلف زنجیره هموگلوبین وجود دارد. آلفا، بتا، گاما و دلتا. رایجترین ترکیب دو زنجیره آلفا و دو زنجیره بتا است که یک مولکول هموگلوبین A را تشکیل میدهند.
انواع سلول های سفید خون
گلبولهای سفید که به لکوسیتها نیز معروف هستند، جزء حیاتی سیستم ایمنی هستند. پنج نوع مختلف از آنها در بدن انسان وجود دارد که در دو دسته اصلی قرار میگیرند. گرانولوسیتها و آگرانولوسیتها. همانطور که از نام آنها پیداست، گرانولوسیتها حاوی گرانولهایی در سیتوپلاسم هستند، در حالی که آگرانولوسیتها این گرانولها را ندارند. گرانولوسیتها شامل نوتروفیلها، ائوزینوفیلها و بازوفیلها هستند. آگرانولوسیتها شامل لنفوسیتها و مونوسیتها هستند. انواع گلبولهای سفید خون را در ادامه بررسی کردهایم.
نوتروفیل ها
نوتروفیلها رایجترین نوع لکوسیت هستند که حدود 65 درصد از کل گلبولهای سفید را تشکیل میدهند. قطر آنها 12 تا 14 میکرومتر است و دارای یک هسته هستند. آنها حاوی اندامکهای سلولی اندکی هستند و سنتز پروتئین در آنها انجام نمیشود. نوتروفیلها از مغز استخوان منشا میگیرند و قبل از ورود به بافتهای اطراف، به مدت 6 تا 10 ساعت در جریان خون گردش میکنند. هنگامی که در بافتها قرار میگیرند، سلولها و باکتریهای آسیبدیده را از طریق فاگوسیتوز، قبل از خود تخریبی، از بین میبرند.
ائوزینوفیل ها
ائوزینوفیلها در جریان خون نادر هستند. قطر این سلولها 12 تا 17 میکرومتر بوده و حاوی پروتئینهای سمی هستند. آنها مانند نوتروفیلها از مغز استخوان منشاء میگیرند و قبل از ورود به بافت همبند شل در دستگاه تنفسی و روده وارد جریان خون میشوند. این سلولها مجتمعهای آنتیژن - آنتیبادی را با استفاده از فاگوسیتوز از بین میبرند. این گروه از انواع سلول های سفید خون، آنزیمهای تخصصی هیستامیناز و آریل سولفاتاز B را آزاد میکنند که در پاسخ التهابی نقش دارند. ائوزینوفیلها همچنین در از بین بردن باکتریها، ویروسها و انگلهایی که به بدن حمله میکنند، نقش دارند.
بازوفیل ها
بازوفیلها نادرترین شکل گلبول سفید هستند و در دفاع بدن در برابر انگلها نقش دارند. قطر آنها 14 تا 16 میکرومتر است. آنها در مناطق آلوده تجمع مییابند و هیستامینها، سروتونین و پروستاگلاندینها را آزاد میکنند تا جریان خون را افزایش دهند که باعث پاسخ التهابی میشود.
لنفوسیت ها
لنفوسیتها را میتوان به دو نوع سلول B و سلول T تقسیم کرد. لنفوسیتها از نظر اندازه متفاوت هستند و بیشتر آنها حدود 6 تا 9 میکرومتر قطر دارند و فقط برخی از آنها 10 تا 14 میکرومتر قطر دارند. بزرگترین لنفوسیتها بیشتر مورد علاقه هستند و حاوی سیتوپلاسم، میتوکندری و ریبوزومهای بیشتری نسبت به همتایان کوچکتر خود هستند. هم سلولهای B و هم سلولهای T در پاسخ ایمنی تطبیقی (اکتسابی) نقش دارند، اما نقشهای متفاوتی دارند. هر دو از سلولهای بنیادی خونساز در مغز استخوان منشأ میگیرند. با این حال، سلولهای T در غده تیموس بین ریهها و جلوی قلب بالغ میشوند. اگرچه بافت غده تیموس با بلوغ انسان (دچار آتروفی شده) تبدیل به چربی میشود، اما هنوز هم میتواند بلوغ سلولهای T را تحریک کند.
سلولهای B به سلولهای پلاسما (پلاسماسِلها) تبدیل میشوند و در سنتز آنتیبادیهایی که به آنتیژنهای خارجی حمله میکنند، نقش دارند. سلولهای T در تخریب باکتریها، ویروسها و سایر سلولهای آسیبرسان مانند سلولهای سرطانی نقش دارند. نوع نهایی گلبولهای سفید مونوسیتها هستند. قطر آنها به 20 میکرومتر میرسد. آنها یک هسته بزرگ لوبیایی شکل دارند. مونوسیتها بین یک تا سه روز قبل از ورود به بافتهای بدن در جریان خون گردش میکنند و در آنجا تبدیل به ماکروفاژ میشوند. ماکروفاژها یا سلولهای بیگانهخوار سلولهای فاگوسیتی بزرگی هستند که سلولهای مرده و سلولهای باکتریایی را میبلعند و میکشند.
پلاکت ها
درست مانند گلبولهای سفید و قرمز، پلاکتها نیز جزء مهم خون را تشکیل میدهند. از نظر فنی، پلاکتها به جای سلولهای واقعی، قطعاتی از سلولها هستند، اما در کنترل خونریزی حیاتی هستند. آنها قطعاتی از سلولهای بزرگ به نام مگاکاریوسیت هستند که در مغز استخوان تولید میشوند. پلاکتها دارای پروتئینهای سطحی هستند که به آنها اجازه میدهد به یکدیگر متصل شوند و به دیوارههای رگهای خونی آسیبدیده متصل شوند. هنگامی که خونریزی رخ میدهد، پلاکتها جمع میشوند و فرآیندی به نام هومئوستازی را آغاز میکنند. آنها منبع خونریزی را مسدود میکنند، انعقاد ایجاد کرده و به هم میچسبند تا همراه با یک پروتئین فیبری به نام فیبرین یک لخته خون را تشکیل دهند.
انواع سلول های عصبی انسان
سلولهای عصبی که معمولاً به عنوان نورون شناخته میشوند، اطلاعات را به شکل سیگنالهای الکتریکی یا تکانههای عصبی در سراسر بدن منتقل میکنند. از نظر ساختاری، نورونها دارای چهار ناحیه خاصبه نام جسم سلولی، دندریتها، آکسونها و پایانههای آکسونی هستند. جسم سلولی حاوی یک هسته است و وظیفه سنتز پروتئینهای عصبی را بر عهده دارد. آکسون بلند و نازک است و مانند دم از جسم سلولی بیرون زده و میلیندار یا بدون میلین است. آکسونها وظیفه هدایت تکانههای الکتریکی را در قالب پتانسیلهای عمل، دور از جسم سلولی بر عهده دارند.
پتانسیل عمل باعث تغییر ولتاژ در غشای پلاسمایی میشود. آکسونها از طریق سیناپسها به نورونهای دیگر متصل میشوند که توسط شاخههای کوچکی در انتهای آکسون به نام پایانههای آکسونی تشکیل میشوند. ایمپالسها از سلولهای دیگر توسط دندریتها دریافت میشوند که ساختارهای انشعابی متعددی هستند و از جسم سلولی بیرون زدهاند.
سلول های نوروگلیال
سلولهای نوروگلیال، که بیشتر با نام سلولهای گلیال یا گلیا شناخته میشوند، سلولهای سیستم عصبی هستند که در هدایت تکانههای عصبی دخالتی ندارند. گلیا در مغز بسیار شایع است و تعداد آنها ۳ برابر نورونها است. گلیاها کوچکتر از نورونها هستند و آکسون یا دندریت ندارند. آنها نقشهای متنوعی در سیستم عصبی دارند، این سلولها عملکرد سیناپسی و سرعت انتشار تکانه را تعدیل میکنند، داربستی را برای رشد عصبی فراهم کرده و به بهبود آسیبهای عصبی کمک میکنند. چهار نوع سلول گلیال در سیستم عصبی مرکزی وجود دارد. آستروسیتها، الیگودندروسیتها، سلولهای میکروگلیال و سلولهای اپاندیمال.
- آستروسیتها در مغز و نخاع یافت میشوند و ظاهری ستاره مانند دارند. آنها در حفظ محیط شیمیایی مورد نیاز برای سیگنالدهی نورون نقش دارند.
- الیگودندروسیتها مسئول تشکیل غلاف میلین غنی از لیپید در اطراف آکسونها هستند و سرعت انجام پتانسیلهای عمل را افزایش میدهند.
- سلولهای میکروگلیال بسیار کوچک هستند و در حذف زباله از محلهای آسیب نقش دارند.
- سلولهای اپاندیمال بطنها و کانال مرکزی مغز را برای تولید مایع مغزی - نخاعی میپوشانند.
- در سیستم عصبی محیطی، سلولهای شوان مسئول میلیندار کردن آکسونها هستند و سلولهای ماهوارهای محیط سلولهای عصبی را تنظیم میکنند.
انواع سلول های عضلانی
3 نوع سلول عضلانی به نام میوسیت در بدن انسان وجود دارد. این موارد انواع ماهیچههای اسکلتی، قلبی و صاف هستند. سلولهای اسکلتی و ماهیچههای قلب به دلیل چینش همتراز پروتئینهای میوزین و اکتین در آنها به عنوان مخطط شناخته میشوند. همانطور که در نظریه فیلامنت لغزنده توضیح داده شده است، اکتین و میوزین با لغزش از کنار یکدیگر اجازه انقباض عضلات را میدهند. اکتین و میوزین به طور تصادفی در سلولهای ماهیچه صاف قرار گرفتهاند و ظاهری صاف به جای مخطط ایجاد میکنند. در ادامه هر ۳ نوع سلول عضلانی بدن انسان را بیشتر بررسی کردهایم.
سلول های ماهیچه ای اسکلتی
سلولهای ماهیچهای اسکلتی به استخوانها و تاندونها متصل هستند و میتوانند به طول 30 سانتیمتر برسند، اگرچه معمولاً 2 تا 3 سانتیمتر طول دارند. سلولهای ماهیچهای اسکلتی مسئول حرکات ارادی هستند. آنها چند هستهای هستند و شامل یک سارکولما (غشای سلولی)، سارکوپلاسم (سیتوپلاسم)، میوفیبریلها (اکتین و میوزین)، سارکوزومها (میتوکندری) و یک شبکه سارکوپلاسمی هستند که مانند شبکه آندوپلاسمی صاف سلولهای دیگر است. آنها همچنین حاوی دو پروتئین به نام تروپونین و تروپومیوزین هستند که تعامل بین اکتین و میوزین را در طول انقباض تنظیم میکنند. واحدهای اساسی سلولهای ماهیچهای مخطط شامل اکتین و میوزین به نام سارکومر شناخته میشوند.
سلول های ماهیچه ای قلب
سلولهای عضلانی قلب نیز کاردیومیوسیت نامیده میشوند که با هم مهمترین بافت عضلانی کل بدن یعنی بافت قلب را تشکیل میدهند. به طور جداگانه، آنها حدود 0/02 میلیمتر عرض و 0/1 میلیمتر طول دارند و از طریق اتصالات شکافدار به یکدیگر متصل میشوند. سلولها به طور هماهنگ منقبض شده و باعث انقباضات قلب میشوند. این امر توسط تکانههای عصبی هماهنگ میشود که غشای سلولی را دپولاریزه میکند و از سلولی به سلول دیگر نسبتاً سریع پخش میشود، زیرا سلولها از طریق دیسکهای در هم آمیخته شده بسیار نزدیک به هم متصل میشوند. کاردیومیوسیتها حاوی سارکوزومهای زیادی هستند تا انرژی کافی برای انقباض فراهم کنند.
سلولهای ماهیچهای صاف
سلولهای عضله صاف مسئول انقباضات غیرارادی اندامهای توخالی و احشایی مانند مثانه و ریهها و دیواره رگهای خونی هستند. آنها مسئول پریستالسیس (حرکات دودی) هستند، به موجب آن غذا از طریق سیستم گوارشی از طریق انقباضات موج مانند به پیش میرود. آنها سلولهای دوکی شکلی به طول 10 تا 600 میکرومتر بوده و دارای یک هسته مرکزی هستند. سلولهای ماهیچهای صاف در صفحاتی قرار گرفتهاند که به آنها اجازه میدهد همزمان منقبض شوند. از آنجایی که آنها کوچکتر از سلولهای ماهیچه قلبی و سلولهای ماهیچهای اسکلتی هستند، حاوی اندامکهای سلولی کمتری بوده و سارکومر ندارند.
سلول های غضروف
سلولهای غضروفی که به عنوان غضروف نیز شناخته میشوند، بافت غضروفی را تشکیل میدهند، بافت محکمی که برای ساختار بدن حیاتی است. غضروف در مفاصل بین استخوانها، در گوشها و بینی، در مجاری تنفسی و همچنین مکانهای دیگر یافت میشود. به عنوان مثال، غضروف را میتوان بین مهرههای ستون فقرات یافت. کندروسیتها ماتریکس خارج سلولی غضروف را تولید و حفظ میکنند که شامل رشتههای کلاژن، پروتئوگلیکان و الاستین است.
آنها فاقد رگهای خونی هستند به این معنی که غضروف کندتر از سایر بافتها ترمیم میشود و مواد مغذی باید با انتشار از بافت اطراف غضروف، معروف به پریکندریوم، جذب شوند. غضروف مفصلی (غضروف موجود در مفاصل سینوویال) با سایر غضروفها متفاوت است زیرا حاوی پریکندریوم نیست.
انواع سلول های استخوانی
چهار نوع سلول استخوانی در بدن وجود دارد. استئوبلاستها، استئوکلاستها، استئوسیتها و سلولهای پوششی. در ادامه هر کدام از انواع سلول های استخوانی را بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم.
استئوکلاست ها
استئوکلاستها سلولهای چند هستهای بزرگی هستند که در تحلیل استخوان نقش دارند. این جایی است که استخوان در طول فرآیند نوسازی شکسته میشود. استئوکلاست ها با تشکیل محفظه های مهر و موم شده روی سطح آن، و آزاد کردن آنزیم ها و اسیدها، استخوان را تجزیه می کنند. پس از تکمیل فرآیند، با آپوپتوز (مرگ برنامه ریزی شده سلولی) میمیرند.
استئوبلاست ها
استئوبلاستها عملکرد معکوس دارند، آنها در تولید استخوان جدید نقش دارند. آنها مکعبی شکل بوده و دارای یک هسته مرکزی هستند. این سلولها با سنتز پروتئینی کار میکنند که ماتریکس آلی استخوان را تشکیل میدهد. آنها توسط هورمونها و ویتامین D و استروژن برای ایجاد استخوان جدید تحریک میشوند و گیرندههای تخصصی روی سطوح خود دارند که آنها را شناسایی میکند.
استئوسیت ها
استئوسیتها سلولهایی هستند که در داخل استخوان یافت میشوند. آنها دارای ساختارهای بلند شاخهای هستند که از آنها بیرون زدهاند و اجازه میدهند سلول به سلول تماس پیدا کرده و به سطح استخوان دسترسی پیدا کنند. استئوسیتها میتوانند فشار مکانیکی روی استخوان را حس کنند و فاکتورهای رشدی را ترشح کنند که در پاسخ، رشد استخوان را فعال میکند.
سلول های آستری
نوع نهایی سلولهای استخوانی سلولهای آستری یا پوششی هستند. اینها قبل از اینکه ساختاری مسطح پیدا کنند به صورت استئوبلاست منشأ میگیرند. همانطور که از نام آنها پیداست، سطح استخوان را میپوشانند و مسئول آزاد شدن کلسیم از استخوان به داخل جریان خون وقتی که خیلی مقدار آن پایین بیاید هستند. سلولهای پوششی گیرندههایی روی سطوح خود دارند که پذیرای هورمونها و سایر مواد شیمیایی هستند که نشان دهنده نیاز به رشد و بازسازی استخوان هستند. آنها همچنین برای محافظت از استخوان در برابر مواد شیمیایی موجود در خون که ممکن است به ساختار استخوان آسیب برسانند، کار میکنند.
انواع سلول های پوست
انواع مختلفی از سلولها در اپیدرم (لایه بالایی) پوست وجود دارد. اپیدرم شامل انواع سلولهای زیر است:
- کراتینوسیتها: این سلولها 95 درصد اپیدرم را تشکیل میدهند و گاهی اوقات به عنوان سلولهای بازال شناخته میشوند، زیرا در لایه بازال اپیدرم یافت میشوند. کراتینوسیتها پروتئین کراتین را تولید میکنند، اما در محافظت از بدن با مسدود کردن سموم و عوامل بیماریزا و جلوگیری از از دست دادن گرما و رطوبت نیز مهم هستند. آنها همچنین التهاب را تحریک کرده و سیتوکینهای مهاری ترشح میکنند. خارجیترین لایه اپیدرم توسط سلولهای اپیتلیال کراتینه شده تشکیل میشود که مسئول تشکیل سد محافظ هستند. مو و ناخن نمونههایی از سلولهای اپیتلیال کاملاً کراتینه شده هستند.
- ملانوسیتها: نقش ملانوسیتها در پوست تولید رنگدانه ملانین است که رنگ پوست را تعیین میکند.
- سلولهای لانگرهانس: این سلولهای دندریتی هستند که در پردازش آنتیژن در هنگام عفونت پوست نقش دارند و به عنوان سلولهای پردازشکننده آنتیژن عمل میکنند. آنها حاوی اندامکهای بزرگی هستند که به گرانولهای Birbeck معروف هستند، اما عملکرد دقیق آنها هنوز ناشناخته است.
- سلولهای مرکل: این سلولها به عنوان سلولهای حسی مکانیکی عمل میکنند و در دریافت لمس (توانایی احساس) نقش دارند.
سلول های اندوتلیال
سلولهای اندوتلیال سلولهایی هستند که پوشش رگهای خونی را تشکیل میدهند. ساختار آنها صاف است و ضخامت آنها بین 1 تا 2 میکرومتر است. آنها دارای یک هسته مرکزی هستند و از طریق اتصالات بین سلولی به یکدیگر متصل میشوند. سلولهای اندوتلیال از انواع سلول های بدن جانوران و انسان بوده که بسیار سازگار هستند و میتوانند مهاجرت کرده و تعداد و آرایش خود را برای برآوردن نیازهای بدن تنظیم کنند. این مسئله امکان رشد و ترمیم بافتهای بدن را فراهم میکند، زیرا شبکههای عروق خونی جدید به راحتی میتوانند تشکیل شوند.
سلولهای سرطانی علاوه بر بافتهای سالم بدن، برای زنده ماندن به سلولهای اندوتلیال و رگهای خونی نیز متکی هستند، در نتیجه تحقیقات زیادی بر روی جلوگیری از تشکیل رگهای خونی در بافتهای سرطانی متمرکز شده است. سلولهای اندوتلیال بسته به اینکه در حال تشکیل ورید یا شریان هستند، پروتئینهای سطحی مختلفی را بیان میکنند.
سلول های اپیتلیال
سلولهای اپیتلیال پوششهای حفرههای بدن مانند ریهها، روده کوچک و معده را تشکیل میدهند. آنها به یکدیگر متصل میشوند و صفحاتی به نام اپیتلیوم را تشکیل میدهند و توسط اتصالات محکم، اتصالات چسبنده، دسموزومها و اتصالات شکافدار به هم متصل میشوند. اتصالات محکم منحصر به سلولهای اپیتلیال هستند و نزدیکترین نوع اتصال را بین هر نوع سلولی در بدن تشکیل میدهند. آنها توسط یک غشا که به عنوان غشای پایه شناخته شده، حمایت میشوند که یک بستر مویرگی را میپوشاند. هسته یک سلول اپیتلیال نزدیک به لایه بازال، به سمت پایین سلول قرار دارد.
سلولهای اپیتلیال با پایانههای عصبی عصبدهی میشوند و میتوانند به سلولهای حسی تبدیل شوند و محرکهایی مانند بو را تشخیص دهند. انواع سلول های اپیتلیال همچنین میتوانند به سلولهای ترشحی تبدیل شوند که مخاط، هورمونها و آنزیمها را در بدن آزاد میکنند. این سلولها حاوی وزیکولهایی از هورمونها یا آنزیمها بوده و آماده آزاد شدن هستند. سلولهای اپیتلیال ترشحی تخصصی شامل سلولهای جامی و سلولهای پانت در رودهها هستند که به ترتیب پروتئینهای مخاطی و ضد باکتریایی ترشح میکنند.
سلول های چربی
سلولهای چربی که به آنها چربی و لیپوسیت نیز گفته میشود، از انواع سلول های بدن جانوران هستند که برای ذخیره انرژی به شکل بافت چربی یا چربی تخصص دارند. دو نوع سلول چربی وجود دارد، سلولهای چربی سفید و سلولهای چربی قهوهای. در ادامه هر کدام را بیشتر بررسی کردهایم.
سلول های چربی سفید
سلولهای چربی سفید یا سلولهای تکحلقهای، سلولهای واکوئولی هستند که حاوی یک قطره چربی و سیتوپلاسم هستند. آنها هستهای دارند که به جای مرکز، مسطح بوده و در لبه سلول قرار گرفته است. اندازه سلولهای چربی سفید متفاوت است، اما به طور متوسط قطر آنها حدود 0/1 میلیمتر است. چربی درون سلولهای چربی سفید عمدتاً از تری گلیسیرید و کلسترول استر تشکیل شده و به شکل نیمه مایع ذخیره میشود.
سلول های چربی قهوه ای
سلولهای چربی قهوهای یا سلولهای چندحلقهای از انواع سلول های چربی هستند که واکوئلهای متعددی دارند و کمی به شکل چندضلعی هستند. آنها حاوی سیتوپلاسم بیشتری نسبت به سلولهای چربی سفید هستند و ذرات چربی در سراسر آنها پراکنده شده است. هسته این سلولها مسطح نیست بلکه گرد است و به طور تصادفی در سمت مرکز سلول قرار گرفته است. نقش کلیدی چربی قهوهای تولید انرژی گرمایی است و بنابراین سلولها حاوی میتوکندریهای زیادی هستند که به آنها رنگ قهوهای میدهد.
سلول های جنسی
تولید مثل جنسی نتیجه ادغام دو نوع مختلف سلول جنسی به نام گامت است. سلولهای جنسی نر معمولاً به عنوان سلولهای اسپرم یا اسپرماتوزوآ و گامتهای ماده به نام تخمک یا اوول شناخته میشوند. هنگامی که آنها با هم ترکیب میشوند، لقاح رخ میدهد و یک زیگوت تشکیل میشود. در ادامه هر کدام از این دو نوع سلول را بیشتر بررسی کردهایم.
اسپرماتوزوا
اسپرمها و تخمکها از نظر ساختاری بسیار متفاوت از یکدیگر هستند. اسپرماتوزواها کوچکتر هستند و حدود 50 میکرومتر طول دارند و دارای سر، ناحیه میانی و دم بلند (تاژک) برای حرکت و چرخش هستند. سر حاوی یک آکروزوم است که نوعی پوشش پر از آنزیمهایی است که امکان نفوذ به تخمک زن را در طول لقاح میدهد. سر سلول حاوی یک هسته است که به طور متراکم با DNA پر شده و سیتوپلاسم کمی در آن وجود دارد. ناحیه میانی سلول حاوی میتوکندری است که انرژی مورد نیاز برای حرکت را تامین میکند.
تخمک یا اوول
تخمکها در مقایسه با سایر اجسام سلولی بسیار بزرگ هستند و قطر آنها به 0/2 میلیمتر میرسد. آنها از انواع سلول های جانوری هستند که شکل گردی دارند و در طول رشد جنینی در تخمدانها تولید میشوند. خود سلول از یک هسته، سیتوپلاسم، «زونا پلوسیدا» (The zona pellucida) و «کرونا رادیاتا» (The corona radiata) تشکیل شده است. زونا پلوسیدا غشایی است که غشای سلولی سلول را احاطه کرده است و کرونا رادیاتا لایههای محافظی را تشکیل میدهد که اطراف زونا پلوسیدا را احاطه کرده است. در طی فرآیند لقاح، اسپرم با تخمک در ناحیه زونا پلوسیدا متصل میشود. پس از آن، نفوذ اسپرم و آزاد شدن محتویات آن در تخمک (واکنش آکروزوم) میتواند رخ دهد.
زنده باشین خانم حسینی ،استفاده کردیم 🌹
درود بر شما برای تلاش خوبی که انجام میدید.