افعال جدا نشدنی در انگلیسی – به زبان ساده و با مثال


زبان انگلیسی از فعلهای متعددی تشکیل شده است. فعل در انگلیسی از اجزاء مهم جمله محسوب میشود و نحوه وقوع عمل را نشان میدهد. بعضی از افعال انگلیسی، از فعل و حرف اضافه تشکیل شدهاند که به آنها «افعال دوقسمتی» میگویند. در بعضی موارد میتوان اجزاء افعال دوقسمتی را از هم جدا کرد که «افعال جداشدنی» نام دارند. اما برخی از آنها را نمیتوان جدا کرد که به آن «افعال جدانشدنی» میگوییم. در این آموزش قصد داریم افعال جدا نشدنی در انگلیسی را توضیح دهیم و تفاوت آن را با افعال جداشدنی بررسی کنیم.
افعال عبارتی در انگلیسی
وقتی فعل همراه با حرف اضافه به کار برود، معنی متفاوتی پیدا خواهد کرد و در دسته «افعال دوقسمتی» یا «افعال عبارتی» (Phrasal Verbs) قرار میگیرد. به مثال زیر دقت کنید.
I called Jen to see how she was.
من با «جن» تماس گرفتم تا ببینم حالش چطور است.
(در این مثال، فعل «call» در مفهوم اصلی خود، یعنی تماس گرفتن به کار رفته است.)
They've called off the meeting.
آنها جلسه را لغو کردند.
(در این مثال، «call off» فعل عبارتی است و معنی آن با «call» تفاوت دارد.)
افعال عبارتی در زبان انگلیسی از اهمیت زیادی برخوردارند و کاربردهای فراوانی دارند. از طرف دیگر، به دلیل این که معنای آنها در مقایسه با حالت اصلی فعل تغییر میکند، یادگیری آنها کمی پیچیده خواهد شد. بهترین راه برای آشنایی با افعال عبارتی این است که آنها را به دستههای کوچکتر تقسیم کنیم و نحوه استفاده از آنها را در جمله و بهکمک مثالهای متعدد تمرین کنیم.
افعال عبارتی به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
- «افعال جداشدنی» (Separable Verbs)
- «افعال جدانشدنی» (Inseparable Verbs)
افعال عبارتی ممکن است از سه قسمت نیز تشکیل شوند که در این حالت فعل و دو حرف اضافه وجود دارد. برای اینکه با ساختار افعال عبارتی آشنا شوید، چند مثال آوردهایم.
This is the form. Please can you fill it in?
این فرم است. ممکن است آن را پر کنید؟
Why are you bringing that argument up now?
چرا الآن دارید آن بحث را پیش میکشید؟
Police are looking into connections between the two crimes.
پلیس در حال بررسی ارتباط بین دو جنایت است.
We need to come up with a solution.
ما باید به راهحلی برسیم.
افعال لازم و متعدی در انگلیسی
به طور کلی، فعل در انگلیسی به دو دسته تقسیم میشود که عبارت است از:
- فعل لازم یا ناگذر (Intransitive Verbs)
- فعل متعدی یا گذرا (Transitive Verbs)
به منظور آشنایی بیشتر با افعال جداشدنی و جدانشدنی، ابتدا لازم است تعریف و کاربرد افعال لازم و متعدی را بدانید. بنابراین، در ادامه این آموزش، توضیح مختصری درباره آنها ارائه دادهایم.
فعل لازم در انگلیسی
فعل لازم فعلی است که به مفعول نیاز ندارد. در واقع، بدون مفعول نیز جمله کامل است و اطلاعات کافی در اختیار ما قرار میدهد. مثال زیر را در نظر بگیرید.
He arrived.
او رسید.
در این مثال، فاعل عمل را انجام داده و دیگر نیازی نیست که از مفعول برای انجام کار استفاده شود. در واقع، اگر بخواهیم بعد از فعل «arrive» مفعول به کار ببریم، جمله نادرست خواهد بود. بنابراین، «arrive» فعل لازم است. برای آشنایی بیشتر با افعال لازم در انگلیسی، به چند مثال دیگر توجه کنید.
We arrived around midday.
نزدیک ظهر رسیدیم.
She sneezed loudly.
او با صدای بلند عطسه کرد.
Your baby cries a lot.
نوزاد شما خیلی گریه میکند.
His grandfather died last year.
پدربزرگش سال گذشته فوت کرد.
The rain fell heavily.
باران بهشدت بارید.

فعل متعدی در انگلیسی
فعل متعدی، برعکس فعل لازم، به مفعول نیاز دارد. جمله زیر را در نظر بگیرید.
She bought.
من خریدم.
بدون شک بعد از دیدن این جمله میپرسید: «چه چیزی خرید؟» بنابراین جمله فوق کامل نیست، زیرا اطلاعات کافی به ما نمیدهد. در واقع فعل «bought» که گذشته فعل «buy» است، فعل متعدی به شمار میرود و همانطور که در تعریف فعل متعدی گفتیم، برای کامل شدن جمله به مفعول نیاز دارد. مفعول فعل متعدی میتواند اسم یا ضمیر باشد. بنابراین، شکل درست جمله فوق به صورت زیر خواهد بود:
She bought a car.
او ماشین خرید.
(در این مثال، کلمه «car» مفعول جمله و اطلاعات آن را تکمیل کرده است.)
به چند مثال دیگر توجه کنید تا با کاربرد افعال متعدی در جمله بیشتر آشنا شوید.
We enjoyed the concert.
از کنسرت لذت بردیم.
I opened the door.
من در را باز کردم.
She kicked the ball.
او توپ را شوت کرد.
He took me to a restaurant.
او مرا به رستوران برد.
(این مثال، دو مفعول «me» و «restaurant» دارد.)
I saw an accident.
من یک تصادف دیدم.
He copied my answer.
او پاسخ مرا کپی کرد.
You have grown since I last saw you.
نسبت به آخرین باری که تو را دیدم، بزرگ شدهای.
(«grow» در اینجا به عنوان فعل لازم به کار رفته است.)
∗∗∗
You have grown a beard since I last saw you.
نسبت به آخرین باری که تو را دیدم، ریش داری.
(«grow» در این مثال به عنوان فعل متعدی به کار رفته و مفعول آن «beard» است.)

افعال جدا نشدنی در انگلیسی چیست ؟
همانطور که اشاره کردیم، افعال عبارتی به دو دسته افعال جداشدنی و جدانشدنی تقسیم میشوند. افعال جداشدنی، افعالی هستند که در آنها، دو بخش فعل عبارتی، یعنی فعل و حرف اضافه را میتوان با قرار دادن مفعول بینشان از هم جدا کرد. اما در افعال جدا نشدنی، فعل و حرف اضافه از هم جدا نمیشوند و مفعول در انتهای فعل میآید. یکی از افعال جدا نشدنی در انگلیسی که کاربرد فراوانی در مکالمات غیررسمی دارد، فعل «run into» به معنای «شخصی را اتفاقی دیدن» است. یه مثال زیر و شکل درست و نادرست آن توجه کنید.
I always run into Molly at the mall. (درست)
من همیشه در مرکز خرید، «مولی» را اتفاقی میبینم.
I always run Molly into at the mall. (نادرست)
I always run Molly at the mall into. (نادرست)
جمله اول درست است، زیرا «run into» فعل جدانشدنی است و «Molly» که نقش مفعول را دارد بعد از فعل و حرف اضافه آمده است. اما دو جمله بعدی نادرست هستند، زیرا اجزاء فعل از هم جدا شده و مفعول بین آنها قرار گرفته است. به همین دلیل است که به این نوع فعلها، افعال جدانشدنی میگوییم.
روش تشخیص افعال جدا نشدنی در انگلیسی
فعل جدانشدنی را نمیتوان از هم جدا کرد. اما اجزاء فعل جداشدنی با کلمات دیگر از هم جدا میشود. بنابراین، راه تشخیص افعال جدانشدنی در جمله این است که بین اجزاء فعل کلمه دیگری قرار دهیم. اگر مشکلی در ساختار جمله ایجاد نشود، یعنی فعل جداشدنی است، اما اگر جمله از حالت عادی خارج شود، در آن صورت فعل جدانشدنی خواهد بود. در حالت کلی، بهترین راه تشخیص این افعال مراجعه به دیکشنری است. در ادامه با چند مثال، توضیح کاملتری در این خصوص ارائه دادهایم.
I came across my friend’s lost pen while arranging my locker.
وقتی داشتم کمدم را مرتب میکردم، خودکار دوستم را تصادفی دیدم.
I need to take back my dress to the tailor.
باید لباس را به خیاط برگردانم.
در مثال اول، «come across» فعل جدانشدنی است و نمیتوانیم کلمات دیگری را بین آن قرار دهیم. اما در مثال دوم، «take back» فعل جداشدنی است و میتوانیم از کلمات دیگری بین اجزاء فعل استفاده کنیم. بنابراین، جمله دوم را میتوان به شکل زیر نیز نوشت:
Where's my dress? I need to take it back to the tailor.
لباسم کجاست؟ باید آن را به خیاط برگردانم.
لیست افعال جدا نشدنی در انگلیسی
تعداد افعال جدا نشدنی در انگلیسی بسیار زیاد است و برای یاد گرفتن آنها قاعده و قانون خاصی وجود ندارد. برای همین، بسیاری از افراد موقع یادگیری با مشکلاتی مواجه میشوند یا حتی متوجه معنی آنها نمیشوند. برای برطرف کردن این مشکل، در ادامه این مطلب، فهرستی از افعال جدا نشدنی در انگلیسی را همراه با معنی معرفی کردهایم.
افعال جدا نشدنی Inseparable Verbs | |
فرار کردن (از زندان) | break out of |
نیازمند بودن؛ تقاضا کردن | call for |
به کسی رسیدن؛ رسیدگی کردن به امور معوقه | catch up with |
پیشرفت کردن؛ رسیدن | come along with |
گفتن (چیزی غیرمنتظره) | come out with |
بدون کسی یا چیزی سر کردن | do without |
مواجه شدن | face up to |
گشتوگذار | get around |
کاری را شروع کردن | get down to |
سوار شدن؛ عملکرد خوبی داشتن | get on |
زیر قول زدن | go back on |
از سر گرفتن | go on with |
بدون چیزی دوام آوردن | go without |
از کسی یا چیزی خبر داشتن | keep up with |
برآورده کردن (انتظار) | live up to |
نگاهی تحقیرآمیز داشتن | look down on |
جبران کردن | make up for |
با مشکل مواجه شدن | run up against |
حمایت کردن؛ مخفف چیزی بودن | stand for |
ادامه دادن | stick to |
حاضرجوابی کردن | talk back to |
اشاره مختصر کردن | touch on |
منتظر بودن | wait up for |
حرف کسی را قطع کردن | break in on |
نگهداری کردن؛ دوست داشتن | care for |
سر زدن؛ چک کردن | check up on |
سر زدن | come by |
به ایده جدیدی رسیدن | come up with |
جایگزین کردن موقت | fill in for |
قسر در رفتن | get away with |
وارد شدن؛ رسیدن؛ سوار شدن | get in |
کنار آمدن با کسی | get on with |
تلاش کردن برای موفقیت؛ علاقه داشتن | go for |
ول گشتن؛ پلکیدن | hang around |
مراقبت کردن | look after |
بیصبرانه در انتظار چیزی بودن | look forward to |
رساندن یا دادن (به دست کسی)؛ فوت کردن | pass on |
تبدیل شدن | turn into |
مراقب چیزی بودن | watch out for |
به زور وارد جایی شدن | break into |
کسی را اتفاقی دیدن | come across |
روی کسی یا چیزی حساب کردن | count on |
ترک تحصیل کردن | drop out of |
پیشی گرفتن | get ahead of |
امورات خود را گذراندن | get by with |
پیاده شدن | get off |
با موفقیت به پایان رساندن | get through with |
شرکت کردن؛ علاقهمند بودن | go in for |
هماهنگ بودن (لباس، رنگ و...) | go with |
خبردار شدن | hear from |
باقی ماندن؛ با پول مشخصی زندگی کردن | live on |
تحسین کردن؛ احترام گذاشتن | look up to |
به کسی شباهت داشتن | take after |
بزرگ شدن | grow up |
مثال افعال جدا نشدنی در انگلیسی
اکنون که با انواع افعال جدا نشدنی در انگلیسی آشنا شدید، لازم است برای یاد گرفتن آنها حتماً به متنهای انگلیسی رجوع کنید و کاربرد آنها را در قالب جمله بیاموزید. به همین خاطر، در ادامه این آموزش به تعدادی از افعال جدا نشدنی رایج و پرکاربرد در زبان انگلیسی اشاره کردهایم و مثالهایی در رابطه با هر یک ارائه دادهایم.
فعل Get on/off
فعل دوقسمتی «get on/off» به معنای سوار شدن یا خارج شدن از وسایل نقلیه است و برای هواپیما، کشتی، قطار، دوچرخه و موتورسیکلت به کار میرود. مفعول همواره بعد از کل فعل میآید. به مثالهای زیر دقت کنید.
Everyone must get on the plane and fasten their seatbelts before we can take off.
همه باید سوار هواپیما شوند و کمربندهای ایمنی خود را ببندند تا بتوانیم پرواز کنیم.
Get off that motorcycle if you don't have a helmet! It's dangerous to ride without one.
اگر کلاه ایمنی نداری، از آن موتورسیکلت پیاده شو! سوار شدن بدون کلاه خطرناک است.
I had to run to get on the train, but I made it!
باید میدویدم تا سوار قطار شوم، اما موفق شدم!
It was hard for him to get off the boat, because he was feeling a little sick when they reached the dock!
پیاده شدن از قایق برای او سخت بود، زیرا وقتی به اسکله رسیدند کمی احساس مریضی میکرد!
فعل Run into
فعل دوقسمتی «run into» به معنی اتفاقی با کسی برخورد کردن است و مفعول آن همواره باید در انتها فعل بیاید، مانند مثالهای زیر:
This is such a big city! I'm always amazed when I run into someone I know on the street.
اینجا شهر بزرگی است! وقتی در خیابان با شخصی که میشناسم اتفاقی برخورد میکنم، همیشه شگفتزده میشوم.
Melanie said she ran into Mrs. Dawson last week. Do you remember her? Our fifth-grade English teacher!
ملانی گفت که هفته گذشته اتفاقی با خانم «داوسون» برخورد کرد. او را یادت هست؟ معلم کلاس پنجم زبان انگلیسیمان!
I hope I run into Dr. Borelli at the conference. It would be really interesting to talk about his latest research.
امیدوارم در همایش دکتر «بورلی» را تصادفی ببینم. صحبت کردن درباره آخرین تحقیقات او واقعاً جالب خواهد بود.
فعل Look after
فعل دوقسمتی «look after» به معنای مراقبت کردن است. اغلب این فعل را زمانی به کار میبریم که درباره مراقبت کردن از کودکان یا حیوانات صحبت میکنیم و مفعول همواره در انتهای فعل میآید. به مثالهای زیر توجه کنید تا با ساختار این بیشتر آشنا شوید.
Could you please look after my cat while I'm on vacation? She's really no trouble.
میتوانم خواهش کنم از گربه من در تعطیلات مراقبت کنید؟ او واقعاً هیچ دردسری ندارد.
Karen loves looking after her nephew in the afternoon while his father is at work.
«کارن» دوست دارد بعد از ظهر، وقتی پدرش سر کار است، از پسر خواهر/برادرش مراقبت کند.
Lisa and Matthew are going to look after the kids this weekend. They're going to have lots of fun!
«لیزا» و «متیو» قرار است آخر هفته از بچهها مراقبت کنند. قرار است حسابی خوش بگذرانند!
فعل Run out of
فعل عبارتی «run out of» را زمانی به کار میبریم که از چیزی استفاده کردهایم و در حال حاضر تمام شده است. این فعل از سه بخش تشکیل شده و شامل فعل «run» و دو حرف اضافه «out» و «of» میشود. ازطرفی، چون در دسته افعال جدانشدنی قرار میگیرد، نباید مفعول را وسط اجزاء فعل بیاوریم. به مثالهای زیر دقت کنید.
Oh no, it looks like we've run out of milk. What will I have for breakfast now?
اوه نه، به نظر میرسد شیر تمام شده است. حالا صبحانه چی بخورم؟
Chet was having a lovely afternoon drive until he ran out of gas!
«چت» در حال رانندگی دلچسبی در بعد از ظهر بود که بنزینش تمام شد.

فعل Put up with
فعل «put up with» نیز از سه قسمت تشکیل شده و برای شخص یا موقعیتی به کار میرود که دوست نداریم و تحملش میکنیم. مفعول جمله نیز باید در انتهای فعل بیاید، مانند مثالهای زیر:
I am so tired of putting up with my roommate! She comes over every afternoon and plays loud music!
من واقعاً از تحمل هماتاقیام خسته شدهام! هر روز بعد از ظهر میآید و موسیقی بلند مینوازد!
Sometimes we have to put up with difficult situations at work, but it's important not to get too stressed.
گاهی مجبوریم شرایط سختی را در محل کار تحمل کنیم، اما مهم این است که زیاد استرس نداشته باشیم.
Alfred smokes outside so that his co-workers don't have to put up with the smell of his cigarettes.
«آلفرد» بیرون سیگار میکشد تا همکارانش مجبور نباشند بوی سیگار او را تحمل کنند.

افعال جداشدنی در انگلیسی
بعضی از افعال عبارتی در زبان انگلیسی از هم جدا میشوند. به این مفهوم که فعل و حرف اضافه از هم جدا میشود و بین آنها مفعول قرار میگیرد. به همین خاطر، به این نوع فعلها، افعال جداشدنی میگوییم. افعال جداشدنی در زبان انگلیسی و بهویژه در مکالمات روزمره کاربرد زیادی دارند و همین امر ضرورت آشنایی با آنها را نشان میدهد. یکی از افعال جداشدنی رایج در زبان انگلیسی، «write down» به معنای یادداشت کردن روی کاغذ است. به دو مثال زیر توجه کنید.
His students write down everything he says.
His students write everything he says down.
دانشآموزانش هر چه او میگوید را یادداشتبرداری میکنند.
در مثال اول، فعل «write down» از هم جدا نشده و بعد از آن مفعول آمده است. در جمله دوم، مفعول بین اجزاء فعل عبارتی، یعنی بین فعل و حرف اضافه قرار گرفته است. چون «write down» جزو افعال جداشدنی به شمار میرود، هر دو جمله فوق درست است.
مثال افعال جداشدنی در انگلیسی
مانند افعال جدانشدنی، افعال جداشدنی در زبان انگلیسی را نیز باید در قالب متن و همراه با مثال یاد گرفت. به همین خاطر، در ادامه این آموزش، به معرفی تعدادی از افعال جداشدنی انگلیسی پرداختهایم و برای هر یک مثالهایی ارائه کردهایم تا با نحوه استفاده از آنها در جمله بیشتر آشنا شوید.
فعل Write down
فعل دوقسمتی «write down» به معنای یادداشتبرداری به صورت رسمی از مطلبی با خودکار و روی کاغذ است. بنابراین، معنای آن با «write» فرق دارد. به مثالهای زیر و نحوه قرار گرفتن مفعول در جملات دقت کنید.
Dr. Watson is an excellent professor. Her students write down everything she says.
دکتر «واتسون» استاد بسیار خوبی است. شاگردانش هر چه میگوید یادداشت میکنند.
Yolanda hasn't got any paper, but she needs to write the number down.
«یولاندا» هیچ مقالهای ندارد، اما باید شماره را یادداشت کند.
Olivia has so many ideas! She wants to write them down before she forgets them!
«اولیویا» ایدههای زیادی دارد! او میخواهد آنها را قبل از اینکه فراموش کند، بنویسد.
فعل Pick up
فعل دوقسمتی «pick up» به معنی سوار کردن و رساندن کسی با ماشین است. همچنین به معنای بلند کردن چیزی با دست نیز هست. چون فعل جداشدنی است، میتوانیم مفعول را وسط فعل نیز بیاوریم، مانند مثالهای اول و سوم:
Be careful with the puppy! You can pick her up, but she gets scared very easily.
مراقب تولهسگ باشید! میتوانید او را بلند کنید، اما به راحتی میترسد.
Gerald, could you pick up Cynthia after her ballet lesson? I have to work late.
«جرالد»، آیا میتوانی بعد از کلاس باله «سینتیا» بروی دنبالش؟ من باید تا دیروقت کار کنم.
Ron is driving to the airport. He's going to pick his daughter up at 8pm. He's excited to finally see her again!
«ران» در حال رانندگی به سمت فرودگاه است. او قرار است ساعت 8 شب دخترش را بردارد. هیجانزده است که بالاخره دوباره او را میبیند!

فعل Put on
فعل دوقسمتی «put on» برای لباس پوشیدن استفاده میشود و میتوان اجزاء آن را از هم جدا کرد. به مثالهای زیر توجه کنید.
It's terribly cold out! Please put your coat on before you go out.
هوا بهطرز وحشتناکی سرد است! لطفاً قبل از بیرون رفتن پالتوی خود را بپوشید.
Henry was in such a rush before work this morning that he left without putting his jacket on!
هنری صبح امروز قبل از کار آنقدر عجله داشت که بدون پوشیدن کاپشنش رفت!
فعل Turn down
فعل دوقسمتی «turn down» به معنای رد کردن پیشنهاد است. مثالهای زیر را در نظر بگیرید تا با کاربرد آن در جمله بیشتر آشنا شوید.
My supervisor told me they want to give me a promotion, but I think I'm going to turn the new job down. I'm just too busy with my kids to accept more work right now.
سرپرستم به من گفت که میخواهند به من ارتقاء دهند، اما من فکر میکنم که کار جدید را رد کنم. آنقدر سرگرم بچههایم هستم که نمیتوانم کارهای بیشتری را قبول کنم.
Sarah won a free trip to the coast, but she turned it down because her sister is getting married the same weekend.
سارا در سفری رایگان به کنار دریا برنده شد اما آن را رد کرد، زیرا خواهرش در همان آخر هفته ازدواج میکند.
Max proposed to Claire! He sure hopes she won't turn him down.
«مکس» از «کلر» خواستگاری کرد! بدون شک امیدوار است که «کلر» درخواستش را رد نکند.
فعل Make up
فعل دوقسمتی «make up» به معنای بهانه تراشیدن یا داستان ساختن است. معمولاً زمانی از این فعل استفاده میشود که شخصی در حال داستان سر هم کردن درباره چیزی است که صحت ندارد، مانند مثالهای زیر:
The children in my afternoon class make up the most wonderful stories when we have story time! They are very creative.
بچههای کلاس بعد از ظهرم، موقع قصهگویی، جالبترین داستانها را میسازند! آنها بسیار خلاق هستند.
I just can't stand Wanda! She always has some excuse for arriving late, but I think she makes them up.
من واقعاً نمیتوانم «واندا» را تحمل کنم! او همیشه بهانهای برای دیر رسیدن دارد، اما من فکر میکنم او از خودش آنها را میسازد.
Talking to Susan is so much fun. Maybe she makes up half her stories, but they're entertaining anyway.
صحبت کردن با سوزان بسیار سرگرمکننده است. شاید او نیمی از داستانها را از خودش درمیآورد، اما به هر حال آنها سرگرمکننده هستند.
نکات مهم درباره افعال جداشدنی و جدانشدنی
- برخی از فعلهای عبارتی جداشدنی و برخی جدانشدنی هستند:
I am counting on my good grades to find a job. (Inseparable)
من برای پیدا کردن شغل، روی نمرات خوبم حساب باز میکنم.
I'll pick you up from the station at 8 p.m. (Separable)
من ساعت ۸ شب از ایستگاه تو را برمیدارم (میآیم دنبالت).
- مفعول در افعال عبارتی جدانشدنی، همواره در انتهای فعل (بعد از حرف اضافه) قرار میگیرد:
The police are looking into last night’s theft.
پلیس در حال بررسی سرقت شب گذشته است.
- وقتی با افعال جداشدنی از ضمیر استفاده میکنیم، ضمیر باید وسط فعل قرار بگیرد، یعنی بین فعل و حرف اضافه:
This is very important information. Please write it down. (درست)
Not: Please write down it.
این خیلی مهم است. لطفاً آن را بنویس.
- اگر مفعول، عبارتی نسبتاً طولانی باشد، بهتر است که آن را بین اجزاء فعل جداشدنی نیاوریم:
Can I use the car? I need to pick up a friend of mine from summer camp at the airport.
Not: I need to pick a friend of mine from summer camp up at the airport.
میتوانم از ماشین استفاده کنم؟ باید یکی از دوستانم را که از اردوی تابستانی با او آشنا شدم، از فرودگاه بردارم.
آن دسته از افعال عبارتی که از فعل و دو حرف اضافه تشکیل شدهاند، همواره جدانشدنی هستند:
I don’t get along with my sister.
من نمیتوانم با خواهرم کنار بیایم.
She has to put up with a lot of trouble from her boss.
او باید دردسرهایی را که از جانب رئیسش است، تحمل کند.
سوالات رایج درباره افعال جدا نشدنی در انگلیسی
در ادامه این مطلب سعی کردهایم به تعدادی از پرسشهای رایج در خصوص افعال جدا نشدنی در انگلیسی پاسخ دهیم.
افعال لازم و متعدی چیست؟
نوعی از طبقهبندی فعل در زبان انگلیسی به صورت لازم و متعدی تعریف شده است. فعل لازم به مفعول نیازی ندارد. درحالیکه فعل متعدی باید مفعول داشته باشد تا جمله معنی کاملی بدهد.
راه تشخیص افعال جدا نشدنی در انگلیسی چیست؟
افعال جدانشدنی را نمیتوان از هم جدا کرد. اما اجزای آن را میتوان با کلمههای دیگر از هم جدا کرد. راه تشخیص افعال جدا نشدنی این است که بین اجزاء فعل عبارتی مفعول قرار دهیم. اگر جمله از حالت عادی خارج شود و معنی ندهد، جدانشدنی است، اما اگر با جدا کردن اجزای آن معنی درستی بدهد، فعل جداشدنی است.
مثال افعال جدا نشدنی در انگلیسی چیست؟
«get on» یکی از افعال جدانشدنی رایج در زبان انگلیسی است که به معنای سوار وسیله نقلیه شدن یا خارج شدن از وسیله نقلیه است. «look after» نیز از دیگر افعال جدانشدنی رایج در انگلیسی است که معنی «مراقب کردن» میدهد. اما در کل، تعداد افعال جدانشدنی در زبان انگلیسی بسیار زیاد است که در این مطلب به فهرستی کاملی از آنها اشاره شد.
فرق افعال جدانشدنی و افعال عبارتی چیست؟
افعال عبارتی به آن دسته از فعلهایی گفته میشود که فعل اصلی آنها با حرف اضافه همراه شود. در این صورت فعل معنی متفاوتی پیدا خواهد کرد. برای مثال، «turn» میتواند به معنی «چرخیدن» باشد، اما «turn on» به معنی روشن کردن است که با وجود حرف اضافه «on» معنی متفاوتی پیدا کرده است.
افعال عبارتی به دو دسته جداشدنی و جدانشدنی تقسیم میشوند. اگر دسته اول باشند، میتوانیم اجزای فعل را از هم جدا کنیم و بین آنها مفعول بگذاریم. اما برای دسته دوم نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم. بنابراین، افعال جدانشدنی دستهای از افعال عبارتی به شما میروند.
تمرین افعال جدا نشدنی در انگلیسی
برای درک بهتر مبحث افعال جدا نشدنی در انگلیسی در بخش پایانی تعدادی تمرین ارائه کردهایم که میتواند به شما در درک بهتر این مطلب کمک کند. پاسخ هر یک از سوالها را نیز میتوانید مشاهده کنید.
تمرین اول
گزینه درست را انتخاب کنید.
1. He continues to call ____ his old colleagues.
at
in
on
2. It took me quite some time to get _____ my breakup with Nancy.
on
over
off
3. I need to go _____ the documents again before I can arrive at a decision.
out
over
on
4. He has already gone ______ all his money.
over
through
after
5. Jane has agreed to look _____ my baby when I am gone.
after
at
for
6. The officer said that he would look ______ the matter.
into
at
after
7. I ran _____ an old friend of mine yesterday.
across
at
on
8. I ran _____ Mary at the super market.
into
after
at
9. . I look forward _____ hearing from you.
to
for
of
10. I couldn’t believe my eyes when I saw my old boss waiting ______ tables.
at
with
on
تمرین دوم
برای جملات زیر، فعل عبارتی مناسب به کار ببرید.
Q1: Can you ______ (think of an idea) a better idea?
Answer: Can you come up with a better idea?
Q2: She ______ (showed / mentioned) that the shops would be closed.
Answer: She pointed out that the shops would be closed.
Q3: I wish I hadn't ______ (become responsible for) so much work!
Answer: wish I hadn't taken on so much work!
Q4: I ______ (went to an event) for dinner with my husband last night.
Answer: I went out for dinner with my husband last night.
Q5: He _____ (entered a place where the speaker is) the kitchen and made some tea.
Answer: He came into the kitchen and made some tea.
Q6: Where did you ______ (become an adult)?
Answer: Where did you grow up?
Q7: I'd love to ______ (arrange / create) my own business.
Answer: I'd love to set up my own business.
Q8: I really want to ______ (leave a building) of this office and go for a walk.
Answer: I really want to get out of this office and go for a walk.
Q9: As I arrived, he ______ (appeared from a place) of the door.
Answer: As I arrived, he came out of the door.
Q10: She _____ (got something from a place) some dinner on the way home.
Answer: She picked up some dinner on the way home.
Q11: Could you _____ (get information) what time we need to arrive?
Answer: Could you find out what time we need to arrive?
Q12: I thought the conference was going to be boring, but it _____ (in the end we discovered) to be quite useful.
Answer: I thought the conference was going to be boring, but it turned out to be quite useful.
Q13: What time did you ______ (return to a place where the speaker is) last night?
Answer: What time did you come back last night?
Q14: She ______ (appeared from a place) of the cafe and put on her gloves.
Answer: She came out of the cafe and put on her gloves.
Q15: A performance _____ (is happening) at the moment.
Answer: A performance is going on at the moment.
Q16: He _____ (left a car) of the car.
Answer:
Q17: He ______ (went to an event) a lot at the weekend, so he's tired today.
Answer: He went out a lot at the weekend, so he's tired today.
Q18: Can we _____ (arrange / create) a meeting next week?
Answer: Can we set up a meeting next week?
Q19: Can we _____ (arrange / create) a meeting next week?
Answer: Can we take on a meeting next week?
Q20: He _____ (returned to a place where the speaker is) before I left.
Answer: He came back before I left.
Q21: It's lovely watching my children _____ (become adults).
Answer: It's lovely watching my children grow up.
Q22: She _____ (returned to a place where the speaker is not) to school.
Answer: She went back to school.
Q23: He ____ (showed / mentioned) the stars to the children.
Answer: He pointed out the stars to the children.
Q24: He _____ (returned to a place where the speaker is not) to Poland last year.
Answer: He went back to Poland last year.
Q25: He _____ (thought of an idea) a solution.
Answer: He came up with a solution.
Q26: Please ______ (enter a place where the speaker is).
Answer: Please come in.
Q27: At the end of the film it _____ (in the end we discovered) that John was a good boy.
Answer: At the end of the film it turned out that John was a good boy.
Q28: Could you _____ (get someone from a place) Lucy later?
Answer: Could you pick up Lucy later?
Q29: We need to _____ (get information) how much it costs.
Answer: We need to find out how much it costs.
Q30: What ______ ('s happening)?
Answer: What's going on?
جمعبندی
در این آموزش با افعال عبارتی آشنا شدیم و کاربرد افعال جداشدنی و جدانشدنی در انگلیسی را همراه با مثالهای متعدد یاد گرفتیم. نکتهای که باید در نظر داشته باشید این است که برای آموختن افعال عبارت قاعده و قانون مشخصی وجود ندارد. بنابراین، بهترین راه یادگیری استفاده از دیکشنری و تمرین در قالب مثالهای متعدد است. هر چقدر مثالهای بیشتری بزنید و تمرین بیشتری داشته باشید، یادگیری برای شما راحتتر خواهد بود.
با سلام و احترام . میتوانم بگم فوق العاده بود . مخصوصا تعداد زیاد مثالها و
همچنین خیلی قابل فهم بود . تیکه به تیکه واقعا تعاریف عالی بود و از همه مهم
تر مثالهای جامع بود . هرکسی به زبان علاقه داشته باشه این مفاهیم رو هم درک میکنه بسیار بسیار ممنون
از همراهی و دقت نظر شما سپاسگزاریم.