از معدل «الف» تا کسب درآمد در گفتگو با طاها میرزاوند دانشجوی مهندسی مکانیک و کاربر فرادرس

آن‌سوی خط دانشجوی جوانی است که لحن‌‌اش به قصه‌گوها شبیه است. لااقل تا قبل از آنکه بپرسم «رشته تحصیلی یا شغل شما چیست آقا؟» و او بگوید: دانشجوی مهندسی مکانیک، آن صدا دارد از بلندگوی لپ‌تاپ و موبایل پخش می‌شود به قصه خواندن؛ در خیال.بلد است کجای داستان را اوج بدهد. کجا قیچی را بردارد و جمله را ببُرد؛ «کات». طاها میرزاوند؛ دانشجوی مهندسی مکانیک است در لرستان. وقتی از او درباره رشته‌اش سوال می‌کنم یا از آینده شغلی و تحصیلی یک مهندس مکانیک، بیشتر معلوم می‌شود برای تدریس، اجرا، تولید محتوا و ... هم توانمند است و با دیدن آموزش مجازی در یک حوزه به کسب درآمد هم رسیده.

او از گستردگی رشته مهندسی مکانیک می‌گوید. از پیوند این رشته با دانش‌های دیگر. هرجا لازم است برای شنونده‌ی دور از دانش مهندسی مثال می‌آورد. مثلا وقتی از پیوند مهندسی مکانیک و نانوتکنولوژی از او می‌پرسم. ذات قصه‌گوی او بلد است چطور مصاحبه را تمام کند. در جواب سوال خبرنگار رو می‌کند به مخاطب. می‌گوید: اگر صدای من را می‌شنوید...

انگار رو به جمعیت، میکروفون را با دست کشیده باشد جلو دهان خودش و پایان مراسم را از آنِ خود کرده باشد. از آنِ طاها میرزواند، 23 ساله و دانشجوی سال آخر مهندسی مکانیک که از ترم سه و چهار با «فرادرس» آشنا شد و باقی‌اش را حیف است که از زبان خودش گوش نکنید.

نسخه صوتی مصاحبه (فایل صوتی) به صورت مباحث جداگانه

نسخه صوتی مصاحبه (فایل صوتی) به صورت یکجا

ذخیره کردن این فایل صوتی: لینک دانلود

نسخه متنی مصاحبه

سلام به شما آقای میرزاوند و همینطور مخاطبان مجموعه «فرادرس». ممکن است خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید؟

من سلام عرض می‌کنم خدمت شما و مخاطبان عزیز «فرادرس». من «طاها میرزاوند» هستم؛ دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه لرستان در مقطع کارشناسی.

خیلی خوشوقتم از آشنایی با شما. رشته شما مهندسی مکانیک است که گستره فعالیت زیادی دارد. ممکن است در ابتدا درباره مهندسی مکانیک توضیح بدهید لطفا؟ چون ممکن است مخاطبانی در آستانه انتخاب رشته داشته باشیم که به آنها کمک کند.

مهندسی مکانیک شاخه‌ای از مهندسی است که ریاضیات را با علم مواد ترکیب می‌کند و با طراحی و آنالیز سیستم‌های مکانیکی سر و کار دارد. مهندسی مکانیک یکی از قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین رشته‌های علوم مهندسی است و به عنوان مادر علوم مهندسی شناخته می‌شود.

چرا مهندسی مکانیک مادر علوم مهندسی است؟ چون زیرشاخه‌های زیادی دارد؟

مهندسی مکانیک رشته گسترده و دربرگیرنده علوم است. شما وقتی وارد رشته مهندسی مکانیک می‌شوید، از مطالعه مباحث مهندسی برق بگیرید تا بحث‌های عمرانی در این رشته وجود دارد. همینطور زیرشاخه‌های بسیار گسترده نیز دارد. به همین علت به آن مادر رشته‌های مهندسی می‌گویند.

مهندسی مکانیک چه گرایش‌هایی دارد؟

مهندسی مکانیک سه گرایش اصلی و چند گرایش خاص دارد که شاید به 10 تا 12 گرایش برسد. گرایش‌های اصلی مهندسی مکانیک، گرایش «طراحی جامدات» است که مربوط به طراحی ماشین‌آلات صنعتی، خطوط تولید کارخانجات و طراحی سیستم‌های انتقال نیرو و غیره می‌شود.

گرایش اصلی دیگر گرایش «حرارت و سیالات» است که امروزه در سطح آکادمیک به آن گرایش تبدیل انرژی می‌گویند. این گرایش به طراحی موتورهای احتراق داخلی، موتورهای جت، بررسی آیرودینامیکی، طراحی سیستم‌های هیدرولیکی و طراحی نیرگاه‌های حرارتی، گازی و آبی، پالایشگاه‌های نفت مربوط می‌شود.

گرایش سوم ، گرایش ساخت و تولید است که مربوط به قالب‌سازی، ماشین‌‌ابزار، ابزارسازی و تولید ماشین‌آلات صنعتی می‌شود. مهندسی مکانیک حدود 10-12 گرایش خاص دارد که می‌توان در کارشناسی ارشد آنها را ادامه داد. الان تقریبا هر کدام از این گرایش‌ها به صورت رشته‌ای مجزا درآمده‌اند.

این گرایش‌ها شامل مهندسی خودرو، مهندسی پزشکی، بیومکانیک، هوا فضا، مهندسی دریا، مهندسی راه‌آهن.، تاسیسات، مهندسی مکاترونیک و مهندسی انرژی، مکانیک بیوسیستم، مهندسی هسته‌ای و مهندسی نظامی است. هر کدام از اینها گستره فعالیتی مشخص دارند. مثلا گستره مهندسی نظامی در حوزه ساخت و طراحی تسلیحات نظامی است.

مهندسی هسته‌ای در بخش‌های هسته‌ای و طراحی رآکتورها فعالیت می‌کند. گرایش‌های خاصی مثل مهندسی هوافضا و مهندسی دریا و مهندسی هسته‌ای گرایش‌های نسبتا مهم‌تری هستند.

پس با این حساب کسی که رشته مهندسی مکانیک انتخاب می‌کند، وضعیت شغلی خوبی خواهد داشت؟

بله. چشم‌انداز شغلی مهندسی مکانیک در ایران امیدبخش و خوب است. مهندسی مکانیک می‌تواند فرصت‌های شغلی در زمینه پالایشگاه‌ها، شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز، راه‌آهن و صنایع دفاعی، سدها و نیروگاه‌ها شغل پیدا کند. یعنی از لحاظ شغل در جایگاه خوبی قرار بگیرد.

می‌خواهم بدانم وضعیت کار برای یک دانشجوی مهندسی مکانیک چطور است اگر مجبور باشد که شاغل هم باشد؟

من این را بر حسب تجربه شخصی خودم می‌گویم. شغل‌هایی که در رابطه با مهندسی مکانیک انتخاب می‌شود، به دو سته تقسیم می‌شود. دانشجویان مهندسی مکانیک می‌تواند در حین تحصیل با تسلط بر نرم‌افزارها و علومی که در دانشگاه آموزش دیده‌اند و همچنین تجربیات حین کار در شرکت‌های خصوصی مشغول به کار شوند.

یا اینکه بعد از تحصیل در یکی از ارگان‌های دولتی که نام بردم، مشغول به کار شوند. من تعدادی از آگهی‌های استخدامی را رصد کردم چندی پیش آگهی استخدامی راه‌آهن را دیدم که به تعداد خیلی زیاد مهندس مکانیک نیاز داشت. فکر می‌کنم بالای هزار مهندس مکانیک نیاز داشت.

در صحبت‌های شما درباره تسلط به برخی نرم‌افزارها چیزهایی شنیدم. اگر در این مورد هم راهنمایی کنید ممنون می‌شوم. به کدام نرم‌افزارها باید بیشتر تسلط داشته باشید؟

سوال دوم من این است که آیا آموخته‌های شما به عنوان یک مهندس مکانیک در دانشگاه به حدی است که شما به این نرم‌افزارها تسلط داشته باشید یا خودتان باید خارج از دانشگاه هم تلاش کنید و مقداری آموزش‌های مرتبط ببینید تا به این نرم‌افزارها مسلط شوید؟

من سوال دوم شما را اول جواب بدهم. درباره یادگیری نرم‌افزار و علوم باید بگویم وقتی شخصی وارد دانشگاه می‌شود، اسم آن شخص «دانشجو» می‌شود. یعنی به این معنا نیست که یکجا بنشینیم و مانند دانش‌آموزانی رفتار کنیم که به ما یکسری آموزش دیکته شود و ما آنها را فرا بگیریم.

دانشجو شخصی است که باید به دنبال دانش برود. یعنی نباید خودش را به محیط دانشگاه و آموزش‌های آن محدود کند. دانشجو کسی است که خارج و فراتر از دانشگاه قدم برمی‌دارد و در جستجوی دانش است. پس قطعا نباید در دانشگاه دنبال یکسری از نرم‌افزارها و دروس گشت.

باید قدم‌ها را بیرون از دانشگاه بگذاریم و بیرون از دانشگاه دنبال برخی علوم و مهارت‌ها باشیم.

و سوال دیگر درباره نرم‌افزارهای رشته مهندسی مکانیک بود. از آنجا که این رشته بسیار گسترده است، بالتبع نرم‌افزارهای بسیار زیادی هم دارد که شاید اگر بخواهم اسم این نرم‌افزارها را برای شما بگویم، شاید بالای 100 نرم‌افزار باید نام ببرم. چون برای هر کار در این رشته گسترده یک نرم‌افزار طراحی شده است.

ولی اصلی‌ترین نرم‌افزارهای رشته مکانیک، نرم‌افزار  SolidWorks است که برای طراحی قطعات به صورت سه‌بعدی است. نرم‌افزار CATIA است که همین کار SolidWorks را انجام می‌دهد. در حوزه سیالات، نرم‌افزار ANSYS FLUNET یا نرم‌افزار FLOW 3D که نرم‌افزارهایی برای تحلیل جریان سیالات هستند. در همین زمینه و هر شاخه‌ای که گام بردارید، تعداد زیادی نرم‌افزار وجود دارد که دانشجو باید یک یا چند نرم‌افزار را یاد بگیرد.

یا در زمینه تاسیسات ساختمان نرم‌افزار AutoCAD MEP را برای طراحی تاسیسات ساختمان داریم. چون رشته گسترده است، تعداد نرم‌افزارهای زیادی دارد و هرنرم‌افزار برای یک کار طراحی شده است.

ممنون از توضیحات شما. یک موضوع از بین صحبت‌های شما برای من سوال برانگیز شد. این نگاه شما به دانشجو و تعریفی که از دانشجو داشتید، جالب توجه است. این نگاه را قبل از ورود به دانشگاه داشتید یا بعد از ورود به دانشگاه و تعریف شما از دانشجو تغییر کرد؟

این نگاه توسط یکی از استادان عزیز من به من القا شد. اینکه نباید خودم را محدود به یک نقطه کنم. بلکه باید دامنه دید خودم را گسترش بدهم. چون علم در کل دنیا روز به روز در حال گسترش است و طبیعتا وقتی فردی از فضای مدرسه خارج می‌شود و وارد یک فضای آکادمیک و علمی می‌شود، باید همپای علم روز دنیا گام بردارد.

زمانی که دانشجو بودم، به این نگاه رسیدم و یکی از استادان من این حرف را به من زد. ایشان گفت: نگاه‌تان را به افق‌های علم گسترش دهید و افق‌های دور را ببینید و نگاهتان را فقط معطوف به دانشگاه و فضای داخل دانشگاه نکنید.

به نظرم باید از استادی که من نام ایشان را نمی‌دانم، تشکر کنم. ایشان قطعا کمبودهای دانشگاه را درک کردند که به دانشجو چنین درسی داده‌اند. خیلی خوشحالم این درس را با ما به اشتراک گذاشتید آقای میرزاوند و قطعا به کار من و مخاطبانمان می‌آید.

درباره ویژگی‌های شخصیتی فردی که مهندسی مکانیک می‌خواند، برای ما بگویید.

نمی‌شود تعریف خاصی را برای یک مهندس مکانیک در نظر گرفت.

خصوصیت اخلاقی و شخصیتی مهندس مکانیک از نظر شما که این دوره را گذراندید و الان دانشجوی سال آخر هستید، چیست؟ اگر در مورد خودتان به خاطر تواضع مثال نمی‌زنید، بین اطرافیان و همکلاسی‌های شما چه خلق و خو و روحیه مشترکی وجود دارد؟ بین افرادی که مهندسی مکانیک انتخاب کردند.

دانشجویان مهندسی مکانیک موفق افرادی هستند که قوه تحلیل قدرتمندی دارند. عزیزانی که می‌خواهند مهندسی مکانیک را به عنوان رشته دانشگاهی انتخاب کنند، باید بدانند که خیلی از دروسی که در مهندسی مکانیک وجود دارد، ریاضیات پیچیده در آن هست. ما درس‌هایی داریم که مباحث پیچیده ریاضی داخل آن است.

اما باید بدانند که بیشتر درس‌ها بر پایه و مبنای تحلیل است. یعنی شاید محاسبات پیچیده‌ای در آن درس نباشد، اما یک دانشجوی مهندسی مکانیک باید قوه تحلیل بالایی داشته باشد. پروفسور «یونس سنجل» در کتاب «ترمودینامیک» می‌گوید که یک مهندس باید شخص منظمی باشد.

نظم هم یکی از موارد خیلی مهم است. مهندس مکانیک باید یک شخص صبور باشد. چون خیلی اوقات ممکن است به بن‌بست بخورد. پس باید انقدر صبور باشد که بتواند مشکلات را یکی‌یکی حل کند.

این اتفاق برای شما افتاده؟ صبور شدید؟

گاهی از لحاظ تحصیلی به گره و بن‌بست خوردم که واقعا فقط با صبر و حوصله توانستم این مشکلات را حل کنم. با نظم و تحلیل درست.

این را مدیون رشته تحصیلی‌تان می‌دانید یا ویژگی‌های اولیه شخصیتی خودتان؟

یکسری ویژگی‌های اولیه شخصیتی در افراد وجود دارد. اما مهندسی مکانیک خیلی از این ویژگی‌ها را ارتقا می‌دهد و آنها را قوی‌تر می‌کند. مثلا یکی از ویژگی‌ها قدرت تحلیل است. همانطور که گفتم مهندسی مکانیک نیاز به قوه تحلیل بالا دارد. طبیعتا قوه تحلیل انسان را به مرور قوی‌تر می‌کند. من خیلی از ویژگی‌های شخصیتی را در دانشگاه کسب کردم.

در مورد یکی از استادان‌تان صحبت کردید. بقیه اساتید در پرورش این قدرت تجزیه تحلیل چه تاثیری داشته‌اند؟

صد در صد که تاثیر مثبت داشته‌اند. بالاخره اینها اساتیدی هستند که بلدِ کار هستند. علاوه بر دروس تحصیلی مانند ریاضیات، علم ترمودینامیک و سیالات که از این افراد یاد می‌گیریم، یکسری دروس زندگی یاد می‌گیریم. خیلی از اساتید ما دروس زندگی به ما یاد دادند. بالاخره شخصی که تلاش می‌کند و تا حدی از مسیر علم را طی می‌کند، طبیعتا انسان وارسته و فرهیخته‌ای است.

مثلا دکتر جعفری؛ استاد من که ارادت ویژه‌ای خدمت ایشان دارم و خیلی از درس‌های زندگی را ایشان به من یاد دادند.

اتفاقا همین بخش آموزش درس زندگی مدنظر من بود. چون حس کردم بعضی اساتید روی شما تاثیر گذاشته‌اند به خصوص با آن خاطره‌ای که تعریف کردید. خواستم بدانم وضعیت بقیه استادان شما به چه نحو است که فرمودید تقریبا شبیه به هم هستند. خوشحالم که چنین فضایی را تجربه می‌کنید.

آیا در جریان هستید که مهندسی مکانیک امروز در حال گسترش دانش به چه سمت و سویی است. اهداف مهندسان مکانیک در حال حاضر پیوند زدن این دانش به چه دانش‌های دیگری است؟ در جریان این امور هستید؟

علم امروزه مثل گذشته نیست که محدود باشد. بلکه به قدری گسترده است که تمام علوم تقریبا یکپارچه به هم مربوط هستند. یعنی علوم مهندسی برق به مهندسی مکانیک و مهندسی نساجی و پلیمر و تمام رشته‌ها به هم مرتبط هستند. حتی پزشکی هم با مهندسی مکانیک مرتبط است.

اما هدف مهندسی مکانیک با استفاده از اصول دینامیک به طراحی و تحلیل ساخت و مکانیسم ماشین‌آلات و ربات‌ها و خیلی از وسایل موردنیاز امروزه بشر می‌پردازد. این می‌تواند آنقدر گسترده باشد که در حوزه مهندسی پزشکی و ریزربات‌ها باشد یا در خیلی از موارد دیگر که در علوم امروز قابل مشاهده است.

من نیاز دارم به عنوان مخاطبی که رشته‌اش با شما فاصله دارد قدری بیشتر و با مثال با این موارد آشنا شوم. مثلا مواد مرکبی که توسط مهندسان مکانیک ساخته می‌شود، به چه کار خواهد آمد؟ اگر بخواهیم با مثال به سراغش برویم. یا مثلا اگر مهندسی مکانیک بخواهد با نانوتکنولوژی پیوند بخورد، ما در نهایت انتظار چه نتیجه‌ای داریم؟

اگر بخواهم این مباحث را توضیح بدهم، بحث اول نانوتکنولوژی است. نانوتکنولوژی یکی از علوم روز دنیاست و علم جدیدی که تازه بشر به آن دست پیدا کرده. اگر بخواهیم آن را تعریف کنیم، بشر با تغییر دادن مولکول‌های یک جسم، خواص فیزیکی و شیمیایی یک ماده را تغییر می‌دهد. نانوتکنولوژی به تنهایی یک رشته است و تمام رشته‌ها از نانو استفاده می‌کنند.

در بحث نساجی با نانوتکنولوژی لباس‌هایی ساخته می‌شوند که طوری مولکول‌ها و اتم‌های نخ و پارچه تغییر می‌یابد که خاصیت جذب کنندگی پارچه را از آن می‌گیرد. اگر مایعات روی پیراهنی با این پارچه بریزد، سُر می‌خورد و جذب لباس نمی‌شود. این به خاطر نانوتکنولوژی است. مهندسی مکاترونیک هم یکی از گرایش‌های خاص مهندسی مکانیک است.

عرض کردم مهندسی مکانیک 10 تا 12 گرایش مختلف هوا فضا، دریا، تاسیسات، راه‌آهن، بیومکانیک، مکاترونیک و انرژی و موارد دیگر. مهندسی مکاترونیک تلفیقی از علم مهندسی مکانیک و الکترونیک است که هدفش رسیدن به سیستم‌های ساده‌تر و ارزان‌تر و انعطاف‌پذیرتر است.

من از فرمایش شما اینطور متوجه شدم که این مواردی که ذکر کردم، به جز مکاترونیک هیچکدام زیرشاخه مهندسی مکانیک نیستند. ولی مهندسی مکانیک می‌تواند با آنها پیوند بخورد. مثلا همانطور که نساجی می‌تواند با نانوتکنولوژی پیوند بخورد، مکانیک هم می‌تواند با نانوتکنولوژی پیوند بخورد. -اگر این اتفاق بیفتد- ما در نهایت چه خواهیم داشت؟

آیا ما موادی خواهیم داشت که در ساخت تسلیحات نظامی، هواپیما، به کار می‌روند؟ یا در ساخت قایق، بدنه کشتی به کار می‌روند و مواد مستحکم‌تری هستند؟ 

همانطور که عرض کردم هم نانوتکنولوژی و هم مهندسی مکانیک بحث گسترده‌ای دارند. نانوتکنولوژی بیشتر مربوط می‌شود به مباحث علم مواد در مهندسی مکانیک. مثلا ما در مهندسی مکانیک می‌خواهیم یک قطعه برای یک اتومبیل بسازیم. برای اینکه این قطعه را بسازیم، اول آن را طراحی می‌کنیم.

بعد از طراحی، با توجه به علومی که یاد گرفتیم تحلیل می‌کنیم که این قطعه چه میزان بار، فشار و تنشی را متحمل می‌شود. وقتی متوجه شدیم چه میزان تنشی را تحمل می‌کند و اطلاعات به دست ما آمد، وارد بحث علم مواد می‌شویم. یعنی چه ماده‌ای مورد استفاده قرار بگیرد که تحمل این تنش را داشته باشد.

آیا این ماده بعد از تحملِ آن تنش در ناحیه الاستیک قرار دارد یا در ناحیه پلاستیک؟ باید اینها را متوجه شویم تا یک ماده متناسب با آن نیاز ما انتخاب شود. حالا نانوتکنولوژی در اینجا نظر می‌دهد. مثلا ما برای یک قطعه در هواپیما دنبال ماده‌ای هستیم که هم سبک باشد و هم مستحکم.

مثلا یک فلز مانند آلیاژی از آلومینیوم را انتخاب می‌کنیم و می‌بینیم که با نانوتکنولوژی می‌توانیم یک ماده را جایگزین این فلز آلومینیوم کنیم که هم از لحاظ استحکام بهتر است و هم سبک‌تر است. علم نانو در اینجا نظر می‌دهد. این مثالی است که در هواپیما به کار می‌رود. در جاهای دیگر هم همینطور.

خیلی ممنون. من نیاز به چنین مثالی داشتم تا کاملا واضح و روشن شود که اگر این دو دانش با هم پیوند بخورند، نتیجه چه می‌شود.

شما یکی از کاربران فرادرس هستید و من به این خاطر از شما خواهش کردم که وقت گفت‌وگو بدهید. از آنجا که دیدم رشته شما مهندسی مکانیک است فکر کردم از راهنمایی‌های شما استفاده کنیم. ولی نکته خیلی مهمتری که به خاطر آن به سراغ شما آمدیم این بود که از شما بپرسم چطور شد با فرادرس ارتباط گرفتید؟

اولین بار ترم سوم، چهارم یا بین ترم بودم که با فرادرس آشنا شدم. یکی از دوستان من مجموعه فرادرس را به من معرفی کرد. اول رفتم و چند آموزش رایگان را نگاه کردم و خوشم آمد. بعد از آن در ترم چهارم درس سیالات 1 را داشتم. این درس برای من سنگین بود. چون اولین درس سیالاتی بود و من هیچ پیش‌زمینه‌ای در باب سیالات نداشتم.

و تنها چیزی که جلو دستم بود، یک رفرنس بود؛ کتاب آقای «شیمز»؛ Irving H.Shames. این رفرنس کتابی بود که استاد معرفی کرده بود. دانشجویان می‌دانند که رفرنس خواندن کار سختی است. یعنی خیلی پیچیده توضیح می‌دهد. حس می‌کردم به بن‌بست خورده‌ام. ولی یادم است اولین آموزشی که از فرادرس خریدم، سیالات 1 بود.

آنقدر خوب سیالات 1 را به من را آموزش داد که هیچوقت یادم نمی‌رود که با وجود استاد سختگیر در امتحان سیالات 1 بالاترین نمره کلاس را گرفتم. با وجودی که همه دانشجوها دم از ناامیدی می‌زدند.

چند گرفتید؟

16.5 شدم و استاد ما هم بسیار سختگیر بود.

این اولین برخورد من با فرادرس بود. همینجا از مدرس عزیزی که این آموزش را تهیه کردند تشکر می‌کنم. چون خیلی وقت پیش دیدم، اسم ایشان را یادم نمی‌آید. ولی واقعا آن ترم مرا نجات داد. بعدها آنقدر دید سیالاتی من گسترده شد، که توانستم رفرنس را بفهمم. این آموزش موتور محرکه من بودم.

بعد از آن آموزش هم آموزش‌های بعدی را گرفتم. یعنی هر ترم یکسری از دروس من مثل انتقال حرارت، ترمودینامیک تهیه می‌کردم. اول ترم می‌رفتم آموزش را می‌گرفتم و بعد خودخوان شروع می‌کردم. دقیقا با دانشگاه فرادرس پیش می‌رفتم. من باید بگویم بیشتر دانشجوی فرادرس هستم.

خیلی جالب شد. وقتی شما از قبل می‌دانید چه چیزی می‌خواهند به شما درس بدهند سرکلاس چه حسی دارید؟

واقعا خوب است. یادم است آن ترم انقدر سیالات من خوب شده بود، استاد نگاه ویژه‌ای به من داشت. یادم است سیالات 2 را که ترم آینده برداشتم، خیلی از مباحث را از آموزش سیالات 2 فرادرس یاد گرفته بودم. و مثلا اگر استاد سر کلاس یک مبحث مثل «لایه مرزی»؛ که یکی از مباحث سیالات 2 است، به ما درس می‌داد سوالاتی حین تدریس می‌پرسید و منتظر بود دانشجو جواب بدهند.

اینکه من می‌دانستم و جواب می‌دادم خیلی حس خوشایندی به من می‌داد.

استادتان را غافلگیر می‌کردید؟

بله

از شما چیزی در این مورد نپرسیدند؟

نه. فقط یادم است یکبار که با ایشان تلفنی صحبت کردم، تعریف و تمجید کرد. آن روز یکی از بهترین روزهای عمرم بود که استاد جعفریان از من تعریف کردند. یکی از روزهایی بود که یادم نمی‌رود.

من نمی‌دانم قبل از آنکه آموزش سیالات 1 را از فرادرس تهیه کنید وضعیت شما به عنوان دانشجو چگونه بوده و ارزشگذاری هم نمی‌کنم. ولی لطفا خودتان مقایسه بفرمایید. طاها میرزاوند قبل از استفاده از آموزش‌های فرادرس با طاها میرزاوند بعد از آموزش‌های فرادرس. چه تغییری کرد؟

اتفاقا سوال مناسبی بود. واقعا اگر بخواهم طاها میرزاوند قبل و بعد فرادرس را مقایسه کنم، اگر این مقایسه را خودم انجام ندهم، معدل، نمره و رزومه علمی من این مقایسه را انجام می‌دهد. قبل از آموزش‌های فرادرس من مجبور بودم خودم رفرنس بخوانم.

از روی جزوه اساتید هر چند کامل هستند، ولی فرادرس جزئیاتی در بعضی درس‌ها می‌گوید که بقیه اساتید شاید نگویند. یک مقدار شرایط من سخت‌تر بود. ولی بعد از آموزش فرادرس رزومه علمی من گویاست. من افزایش معدل داشتم و یک ترم توانستم معدل «الف» شوم.

همینطور معدل من افزایش پیدا کرد و روند مثبتی داشت. حتی در ترم پنجم به سطحی رسیدم که با کمک یکی از دوستانم یک مقاله علمی کنفرانسی ثبت کنیم. از لحاظ مقایسه قبل و بعد، رزومه علمی من می‌تواند این کار را انجام بدهد. قبلش در چه جایگاهی قرار داشتم و بعد از آن در چه جایگاهی.

حالا شاید ارزیابی توسط نمره مدنظرم نبود. اینکه آیا قبل از دیدن آن آموزش‌ها به رشته‌تان علاقه‌مند بودید؟ یا بعد از دیدن آموزش‌ها به چه نحو علاقه‌مند شدید بیشتر مدنظرم بود.

چون رشته ما یک رشته سخت است خیلی از دانشجوهایی که وارد این رشته می‌شوند ریزش می‌کنند. ورودی‌های سال 97 چهل دانشجو بودند و الان بیست نفر هستیم. خیلی از دانشجوها به علت سختی رشته و به علت آنکه متوجه دروس نمی‌شوند، از رشته زده می‌شوند.

مهندسی مکانیک رشته خوبی است ولی سختی‌های خودش را دارد. این مسئله باعث می‌شود که خیلی از دانشجوها تغیییر رشته یا انصراف می‌دهند یا دنبال کارهای دیگر می‌روند. اما وقتی شما یک درس را بفهمید و به تسلط روی درس برسید، هم درس و هم رشته برای شما شیرین و جذاب می‌شود.

کاری که فرادرس با من انجام داد این بود که آموزش‌هایی که تهیه می‌کردم، مثلا آموزش سیالات 1 را بسیار باکیفیت بود. آموزش‌هایی که تهیه می‌کردم باعث می‌شد درس‌هایی را که قبلا نمی‌فهمیدم و از سیالات و مهندسی مکانیک دلسرد می‌شدم، بفهمم. این مسئله باعث شد که طبیعتا به رشته‌ام علاقه‌مند شوم.

و پیشرفت خودم را می‌دیدم. اینکه پیشرفت خودم را می‌دیدم من را به این رشته علاقه‌مند می‌کرد. پس بله اثرگذار بود و خیلی هم اثرگذار بود.

درباره سختی‌های مهندسی مکانیک هم گفتید. سختی‌های این رشته چیست؟ به هرحال بیست نفر ریزش داشته میان ورودی‌های شما (از سال 1397 تا الان).

سخت‌ترین بخش مهندسی مکانیک فهم و درک دروس است. دروس مهندسی مکانیک بسیار سخت است. در فضای دانشگاه همه این را می‌دانند که مهندسی مکانیک سخت‌ترین رشته است. چون دروس نیاز به قوه تحلیل و فهم بالا دارند. قوه درک انسان باید انقدر بالا باشد که مباحث ترمودینامیک، انتقال حرارت را درک کند.

این سختی‌ها هستند که باعث می‌شود دانشجو ریزش پیدا کند. وقتی دانشجو متوجه دروس نمی‌شود، دلسرد و ناامید می‌شود.

از آنجا که روایتگر بسیار خوبی به نظر می‌رسید، هم صدای خوبی دارید و هم خوب صحبت می‌کنید. ما بخشی به نام داستان موفقیت در اینستاگرام فرادرس داریم. داستان‌های مربوط به تلاش‌ها و تجربیات آنها برای اموزش و یادگیری در این فضا به اشتراک گذاشته شده. اگر شما داستانی دارید که اسم آن را داستان موفقیت می‌گذارید، از زبان شما بشنویم.

من معتقدم هر اتفاق کوچک و بزرگی که در زندگی می‌افتد قطعا دلیل و حکمتی دارد. من مطمئنم آشنایی‌ام با برخی افراد در زمینه تحصیلی و موسسات مثل فرادرس حکمت داشته. می‌توانم داستان موفقیت‌ام را خلاصه کنم در آشنایی با این افراد و موسساتی که در زمینه تحصیلی با آنها آشنا شدم.

دوستانی دارم و همینطور موسساتی مثل فرادرس که در زمینه تحصیل کمکم کردند. به نوعی من مدیون این افراد و موسسات هستم. می‌شود داستان موفقیت را در آشنایی با این افراد خلاصه کرد.

اگر شما آن ترم با آموزش سیالات 1 فرادرس آشنا نمی‌شدید، به نظرتان الان وضعیت چطور بود؟ فرادرس و دوستی وجود نداشت که آموزش مجازی را به شما معرفی کند. اگر اینها وجود نداشت، اقای میرزاوند الان جزو افرادی بودند که انصراف داده بودند؟ یا جزو دانشجویانی بودند که نمرات پایین می‌گرفتند؟

من از لحاظ شخصی آدمی هستم که تا آخر یک مطلب می‌روم حتی اگر سخت باشد. به هیچ عنوان انصراف نمی‌دهم.

جنگجو هستید؟

بله می‌جنگم. برای هدفم می‌جنگم. ولی مطمئنا همانطور که گفتم حتما حکمتی داشته که فرادرس در مسیر من قرار گرفته و باعث افزایش معدل و نمرات من شده. ولی فکر می‌کنم -اگر آن آموزش‌ها نبود- نمرات من و سطح علمی من خیلی پایین‌تر از این بود. چون رشته مهندسی مکانیک بسیار سخت است، دانشجوها به 9، 10 یا 11 ترم هم می‌رسند.

شاید نمی‌توانستم در 8 ترم مهندسی مکانیک را تمام کنم و شرایط برای من سخت‌تر و وخیم‌تر می‌شد.

و با توجه به اینکه آدم جنگجویی هستید، متوقف نمی‌شدید. راه جایگزینی که انتخاب می‌کردید - در نبود آموزش مجازی- چه بود؟

این دقیقا سوالی است که من از خودم پرسید و در همان نقطه اولی که به بن‌بست رسیده بودم و آموزش سیالات 1 را تهیه کرده بودم. من از خودم پرسیدم الان باید چه کار کنم که این درس را متوجه شوم؟ شاید هفته‌ها و روزها دنبال جزوه و کتاب و رفرنس گشتم و واقعا هیچ چیزی دستگیرم نمی‌شد.

ولی احتمالا از همان روش‌های سنتی جزوه و کتاب استفاده می‌کردم. ولی نوآوری و آموزش‌های نوین مثل آموزش مجازی و کار فرادرس انقدر قوی بود که من را جذب کرد و اثرش باقی ماند.

محل سکونت شما به نحوی است که اگر نیازمند آموزش حضوری بودید -همان زمانی که دنبال آموزش سیالات می‌گشتید- آموزش‌های خارج از دانشگاه ثبت‌نام کنید؟

من دانشجوی دانشگاه لرستان در شهر خرم‌آباد هستم.

اگر می‌خواستید کلاسی هم بگذرانید باید همانجا می‌رفتید؟

بله.

چنین کلاس‌های حضوری خارج از دانشگاه در لرستان وجود داشت؟

من گشتم. ولی یا وجود نداشت یا اگر بود با این سطح کیفیت نبود. از لحاظ هزینه هم خیلی هزینه‌ها بالا بود.

می‌خواستم بدانم میزان دسترسی شما چگونه بوده؟ آیا می‌توانستید کلاس حضوری شرکت کنید؟ اصلا وجود داشته و شما تمایل به حضور داشتید؟ که جواب هر سه را دادید.

درباره خاطره ماندگاری که از آموزش و یادگیری به صورت کلی دارید، چیزی در ذهن شما هست که بخواهید برای مخاطبان ما بگویید؟

تغییری که بعد از یک آموزش تجربه کرده‌اید. خاطره خوش یا خدای ناکرده ناخوش که بعد از یک آموزش داشته‌اید. یا اینکه بعد از دیدنِ یک مبحث سخت شروع کنید به آموزش‌دادن. این خودش می‌تواند یک خاطره باشد.

اگر بحث آموزش را فاکتور بگیریم، من یک خاطره دارم. در گذشته یک حسرت برای من بود و الان یک خاطره خنده‌دار است. ما در مهندسی مکانیک یک درس به نام «علم مواد» داریم. این درس یکی از دروس تخصصی، مهم و سه واحدی ماست. استادی که این درس را ارائه می‌داد، استاد جعفری بود. چون من اکثر دروسم را با ایشان برمی‌دارم.

یادم است امتحان «علم مواد» داشتم. در طول ترم هم خوانده بودم و جزوه مرتب داشتم. فعالیت انجام داده بودم و خیلی آماده بودم. یادم است شب امتحان وقتی داشتم برای درس «علم مواد» می‌خواندم، جزوه را ورق زدم و خواندم. کاملا برای امتحان آماده بودم. زمانی که جزوه را تمام کردم، شب قبل از امتحان و ساعت 22 بود.

جزوه را بستم و گفتم من به این درس تسلط دارم و فردا می‌روم، امتحان می‌دهم نمره 18، 19 یا 20 می‌گیرم. وقتی سر امتحان رفتم. تعداد سوالات 20 تا بود. درس علم مواد هم یک درس حفظی است و محاسبات در آن خیلی کم است.

20 سوال بود و من فراموش نمی‌کنم وقتی به سوال نهم رسیدم و حل کردم. از سوال 10 تا 20 را نگاه کردم و دیدم هیچ چیز بلد نیستم. خیلی تعجب کردم و استرس گرفتم. از خودم پرسیدم این کجای جزوه بود که من نمی‌دانستم.

امتحان را با جواب دادن به 9 سوال تمام کردم. بعد از امتحان بسیار ناراحت بودم. فردا هم امتحان استاتیک داشتیم. من داشتم جزوه استاتیک را ورق می‌زدم. زمانی که جزوه را خواندم و آخرین ورق آن را نگاه کردم، دیدم یک صفحه سفید است و پشت آن یک نوشته است. زمانی که زدم صفحه بعد، دیدم ادامه جزوه «علم مواد» را در ادامه جزوه استاتیک نوشتم.

در واقع نصف جزوه را برای امتحان نخوانده بودم و آن 10 سوال دقیقا از همان بخش جزوه آمده بود که من نخوانده بودم.

چند صفحه بود؟

اصلا یادم نیست. ولی من فقط نصف جزوه را خوانده بودم و نصف دیگر در ادامه جزوه استاتیک بود که من نخوانده بودم. هیچوقت یادم نمی‌رود. در گذشته برای من حسرت بود. چون نمره من کم شد و به سختی پاس کردم. ولی بعدها خاطره بامزه شد.

به نظرم آموزش‌های مجازی ما را از جزوه نوشتن نجات داد. از پراکندگی نجات داد. هرچند من هنوز به جزوه و یادداشت برداشتن و کاغذ علاقه‌مندم ولی فکر می‌کنم در آموزش مجازی کمترین اشتباه به این شکل پیش می‌آید؟

آموزش‌های فرادرس در رشته تخصصی شما چه کمک‌هایی به شما کرد؟ اگر خارج از رشته تخصصی هم مواردی است مثل آموزش مهارت زندگی، من خوشحال می‌شوم بشنوم که چه عناوینی بوده یا چه مدرسانی بودند که از نظر شما مطلوب تلقی می‌شدند؟

از آموزش‌های خارج از درس فرادرس یادم است آموزش Adobe Premiere را تهیه کردم که برای تدوین و ادیت فیلم به کار می‌رود. اتفاقا بعدها این آموزش خیلی به درد من خورد و حتی یک منبع درآمد خیلی خوب برای من شد. به نوعی این آموزش برای من سبب خیر شد. این آموزش بسیار با کیفیت بود و تقریبا هر آنچه من لازم داشتم، به من یاد داد.

با این آموزش توانستم کارهایی را با کیفیت بالا در تدوین فیلم و ویدئوکلیپ انجام بدهم. و آنچه ارائه می‌دهم کار باکیفیتی باشد.

در مورد نرم‌افزارهایی که گفتید خیلی زیاد هستند و مورد نیاز مهندسان مکانیک. آیا نمونه‌هایی در فرادرس پیدا کردید؟ یا احیانا دنبال آن گشتید و دسترسی پیدا نکردید؟ که این درخواست شما باشد که به آموزش‌های قبلی اضافه شود؟

از بین نرم‌افزارهایی که آموزش کار با آن را تهیه کردم SolidWorks , ANSYS FLUNET و نرم‌افزار FLOW 3D بودند. یکی از آنها همین چند وقت پیش منتشر شد. فرادرس یک لیست انتظار دارد که من نام و ایمیلم را در آن ثبت کردم. زمانی که آموزش منتشر شد به من ایمیل دادند که می‌توانید این آموزش را با تخفیف تهیه کنید. چون اگر اسمی را ثبت کنید، تخفیف مناسبی از فرادرس دریافت می‌کنید. تقریبا همه چیز دارد. اما یکی از درس‌هایی که به آن نیاز داشتم و نتوانستم در فرادرس پیدا کنم، آموزش درس «توربوماشین» بود.

من این ترم درس «توربوماشین» دارم. طبیعتا مثل هر ترم اولین کارم این بود که آموزش‌های آن ترمم را دانلود کنم و شروع به یادگیری کنم. ولی متاسفانه درباره «توربو ماشین» فقط یک مقدمه ساده به صورت رایگان در فرادرس موجود است. و آموزشی که به صورت تخصصی این درس را آموزش بدهد متاسفانه وجود نداشت.

درخواست دادید؟

نمی‌دانستم چطور باید درخواست بدهم. چون لیست انتظاری نبود که بگویند مدت دیگری قرار است این آموزش منتشر می‌شود. جایی ندیدم که باید اسمم را ثبت کنم.

بعضی از مخاطبان طی کامنت‌هایی که می‌گذارند هم نظرات را منتقل می‌کنند. من فکر کردم ممکن است با یک کامنت هم نظراتتان را منتقل کرده باشید. به این خاطر از شما پرسیدم که آیا منتقل کردید به مجموعه یا خیر. حالا حتما مدیریت مجموعه و کارکنان صدای شما خواهند شنید و امیدوارم در آموزش‌های بعدی باشد. هرچند فکر کنم یک مقدار دیر شود برای شما. چون دارید این واحد را می‌گذرانید.

بله.

آقای طاها میرزاوند؛ مهندس مکانیک و 23 ساله چه انتظارات دیگری از مجموعه فرادرس دارد؟

یکی از مواردی که در ذهن من بود و دوست داشتم فرادرس این مبحث را هم داشته باشد، و اگر این اتفاق می‌افتاد، من مشتری می‌شدم برگزاری کلاس آنلاین بود مخصوصا برای کنکور ارشد. کلاس آنلاین برای کنکور ارشد هزینه بسیار بالایی دارد. دانشجو نمی‌داند کیفیت کار استادان در چه حد است. چون استاد با استاد متفاوت است و قطعا همه با سواد هستند و تسلط دارند. اما برخی اساتید ممکن است بیان خوبی نداشته باشند یا هر مورد دیگری. کلاس آنلاین مخصوصا برای آمادگی کنکور ارشد می‌تواند خیلی نکته مثبتی باشد. اگر به فرادرس اضافه شود.بسیار خوب است.

امیدوارم این پیشنهاد شما هر چه زودتر محقق شود. کلاس آنلاین و حضور شما را داشته باشیم. همراهی شما برای ما افتخار است. اگر صحبتی با کاربران دیگر فرادرس، کارکنان و مدیریت محترم مجموعه دارید بفرمایید.

از کارکنان و مدیریت محترم فرادرس کمال تشکر را دارم. اگر صدای من را می‌شنوند دوست دارم آنها را مخاطب قرار بدهم. بدانید واقعا مسیر زندگی من را عوض کردید و تغییری که در مسیر زندگی من ایجاد شده، خیلی بیشتر و بزرگتر از آنچیزی است که شاید بتوان به زبان گفت و این در زندگی من نمود پیدا کرده.

از مخاطبان فرادرس هم می‌خواهم هرگز دست از تلاش برندارند و هرگز ناامید نشوند. قطعا پشت هر درِ بسته‌ای یک نور امید وجود دارد. می‌خوام بگویم با شجاعت به سمت جلو پیش بروید. همانطور که من به دنبالش گشتم و با فرادرس آشنا شدم، قطعا راه حلی برای مشکلات وجود دارد.

خیلی خوشحالم از اینکه شما را به عنوان مصاحبه‌شونده پیدا کردم. همانطور که گفتم بسیار روان و شیوا صحبت می‌کنید. از صحبت‌های شما استفاده کردم و یاد گرفتم. مطمئن هستم به کار مخاطبان ما هم خواهد آمد. مجدد بابت فرصتی که گذاشتید تشکر می‌کنم. من عرض دیگری ندارم. اگر شما فرمایشی ندارید هم از شما و هم از عزیزانی که صدای ما را می‌شنوند، خداحافظی کنم.

خواهش می‌کنم. عرضی نیست.

خدا نگهدار و آرزوی سلامتی.

خدا نگهدار.