قطعه چیست؟ — ادبیات فارسی به زبان ساده + قالب قطعه
در آموزشهای پیشین مجله فرادرس با وزن شعر فارسی و آرایههای ادبی آشنا شدیم. همچنین، برخی قالبهای شعر فارسی از قبیل قصیده و غزل و مثنوی را معرفی کردیم. در این آموزش میخواهیم ببینیم قالب قطعه چیست و چه ویژگیهایی دارد.
قطعه چیست؟
«قِطعه» در لغت بهمعنی پاره و تکهای از هر چیزی است. طبق آنچه در دکتر منصور رستگار فسایی در کتاب «انواع شعر فارسی» نقل کردهاند، ایرانیان جمع آن، یعنی «قطع» را میگفتهاند و به همین دلیل، امروزه برخی به آن «قَطعه» میگویند. در اصطلاح ادبی، قطعه شعری که فقط مصراعهای زوج آن همقافیه باشند. در قیاس با سایر قالبهای شعر منظوم فارسی، قطعه از نظر وزن، قافیه تعداد ابیات، زبان و مضوع بیشترین آزادی عمل را در اختیار شاعر قرار میدهد و از این رو، امکان تقلید کردن در این قالب شعری کم میشود.
اما ویژگیهای قالب قطعه چیست؟ از ویژگیهای جالب قالب قطعه این است که شاعر محدود به ویژگیهای قالبهایی مانند غزل و قصیده نمیماند، در طرف مقابل، ملزم به رعایت نظم و کوتاهی در کلام میشود. اگر شاعر بخواهد در قالب قطعه مقصودش را در مؤثرترین شکل خود بیان کند، از زبان محدود غزل و ادیبانه قصیده دور میشود و به زبان محاوره نزدیک. چنین است که میتوان گفت زبان اکثر قطعههای زبان فارسی محاورهای است. بهترین راه بررسی این موضوع، مقایسه زبان مقطعات و قصاید یک شاعر است. چند بیت زیر از انوری این موضوع را بهخوبی نشان میدهند. این ابیات، بیتهای نخست چند قطعه از این شاعر قطعهسرا هستند.
آلوده منت کسان کم شو
تا یکشبه در وثاق تو نانست
***
من توانم که نگویم بد کس در همه عمر
نتوانم که نگویند مرا بد دگران
***
چهار چیزست آیین مردم هنری
که مردم هنری زین چهار نیست بری
کلام در قطعه روان است و خالی از تکلف. به همین دلیل است که شاعران ایران، در هیچ قالبی بهانداره قطعه به زندگی روزمره، طنز و «هجو»، تقاضا و شکایت و امثال اینها نپرداختهاند. طنز زیر از گلستان سعدی نیز نمونهای از این جنس زبان در قالب قطعه است.
یکی جهود و مسلمان مناظرت میکردند
چنان که خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان گر این قباله من
درست نیست خدایا جهود میرانم
جهود گفت به تورات میخورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
ابیات باید بهگونهای باشند که قطعه در بیت یا مصراع پایانی به اوج خود برسد.
شکل قالب قطعه
همانگونه که گفتیم، در قالب قطعه مصراعهای زوج ابیات با همقافیه و، در صورت وجود، همردیف هستند. شکل زیر این موضوع را بهخوبی نشان میدهد.
برای آشنایی با قافیه و ردیف، پیشنهاد میکنیم به آموزش «ردیف و قافیه چیست؟ — ادبیات فارسی به زبان ساده» مراجعه کنید.
تعداد ابیات قطعه
در منابع مختلف، تعداد ابیات مختلفی بیان شده است. در کتاب فنون بلاغت و صناعات ادبی جلالالدین همایی، چنین بیان شده که قطعه شعری است با حداقل دو بیت و حداکثر شانزده بیت که البته گاهی، در صورت ضرورت، تا چهل بیت نیز میرسد.
تفاوت قطعه با سایر قالبهای شعری
در این بخش میخواهیم ببینیم تفاوت قالبهایی مانند قصیده و غزل و رباعی و دوبیتی با قطعه چیست. تفاوت قطعه با قصیده این است که بیت اول یا همان مطلع قصیده مصرّع است، یعنی هر دو مصراع آن همقافیهاند، اما در قطعه چنین نیست و قافیه از مصراع دوم آغاز شده است. جلالالدین همایی در کتاب فنون بلاغت و صناعات ادبی بیان کردهاند که کلمه قطعه بهمعنی پارهای از هر چیزی است و به چون این شعر به پاره یا بخشی از قصیده شباهت دارد، به آن «قطعه» گفتهاند. برای آشنایی بیشتر با غزل و قصیده، به آموزشهای «غزل چیست و قالب آن چگونه است؟ — ادبیات به زبان ساده» و «قصیده چیست؟ | به زبان ساده و با مثال» مراجعه کنید.
گاهی نیز پیش میآید که قطعه دو بیت دارد و مطلع آن مصرع میشود، در این صورت، تفاوت این قالب شعری با رباعی و دوبیتی در وزن آن است. برای مثال، قطعه زیر از سعدی دو بیت دارد و نباید آن را با رباعی یا دوبیتی اشتباه گرفت:
گر چه شاطر بود خروس به جنگ
چه زند پیش باز رویین چنگ
گربه شیر است در گرفتن موش
لیک موش است در مصاف پلنگ
در آموزشهای «رباعی چیست و قالب آن چگونه است؟ — ادبیات به زبان ساده» و «دوبیتی چیست؟ — به زبان ساده + قالب و مثال» از مجله فرادرس قالبهای رباعی و دوبیتی را معرفی کردهایم.
اما ارتباط شعر نو با قطعه چیست؟ در اغلب شعرهای نو، بهویژه آنهایی که کوتاه هستند، یک موضوع واحد یا روایت پرورانده میشود و اغلب نیز زبانشان مطابق زبان معاصر و بهدور از تکلف است. از این نظرها، میتوان شعر نو را ادامه قطعهسرایی دانست.
موضوع قطعه چیست؟
شاعران در قالب قطعه معمولاً به بیان موضوعات تعلیمی و اخلاقی میپردازند و در این قالب به مناظره، نامهنگاری و شکایت و خواسته و از این دست موضوعات میپردازند. از دیگر موضوعات قالب قطعه در شعر فارسی میتوان به این موارد اشاره کرد: تهیدید و تقاضا، موضوعات شخصی، موضوعات ادبی، مفاهیم عرفانی، مقام مادر، ستایش زن، فقر، مفاهیم اجتماعی، مفاهیم سیاسی-انتقادی، مفاهیم اخلاقی و پند و اندرز، لغز، اخوانیات، اشتیاق.
مثالهایی از قطعه
از قطعهسرایان نامی ایران شعر فارسی میتوان به سعدی، انوری، پروین اعتصامی و ابن یمین نام برد. در ادامه، قطعههایی را از این شاعران بیان میکنیم.
ابن یمین در قطعه زیر میگوید که نباید از رفتهها یاد کرد:
چیزیکه رفت رفت مکن یاد ازو دگر
زیرا که تازه کردن غم کار عقل نیست
تا نقد روزگار تو را کم زیان شود
بگذر از آن متاع که دربار عقل نیست
خار عقال عقل بیفکن زبار دل
غم یار آن کسی است که او یار عقل نیست
مانند بلبلان همه بی برگ و بینواست
هر دل که خستگی وی از بار عقل نیست
خوش روزگار ابن یمین کش خدای داد
آزادگی از آن که گرفتار عقل نیست
سعدی در قطعه زیر از عزت نفس میگوید:
گویند سعدیا به چه بطال ماندهای
سختی مبر که وجه کفافت معینست
این دست سلطنت که تو داری به ملک شعر
پای ریاضتت به چه در قید دامنست؟
یکچند اگر مدیح کنی کامران شوی
صاحب هنر که مال ندارد تغابنست
بیزر میسرت نشود کام دوستان
چون کام دوستان ندهی کام دشمنست
آری مثل به کرکس مردارخور زدند
سیمرغ را که قاف قناعت نشیمنست
از من نیاید آنکه به دهقان و کدخدای
حاجت برم که فعل گدایان خرمنست