شرطی شدن فعال چیست؟ — به زبان ساده

۸۰۷۴ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۰۳ دی ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۶ دقیقه
شرطی شدن فعال چیست؟ — به زبان ساده

شرطی شدن فعال (که شرطی سازی ابزاری نیز نامیده می‌شود) نوعی فرآیند یادگیری است که از طریق آن قدرت یک رفتار با تقویت یا تنبیه اصلاح می‌شود. از طریق شرطی شدن فعال، ارتباطی بین رفتار و پیامد (خواه منفی یا مثبت) برای آن رفتار ایجاد می‌شود. در این مطلب در رابطه با شرطی شدن فعال و کلاسیک توضیح خواهیم داد و همچنین تاریخچه آن را مورد بحث قرار خواهیم داد و مثال‌هایی از آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

شرطی شدن فعال چیست؟

شرطی شدن فعال، همچنین به عنوان شرطی سازی ابزاری شناخته می‌شود، یک روش یادگیری است که معمولاً به اسکینر (B.F. Skinner) نسبت داده می‌شود، که در آن پیامدهای یک پاسخ، احتمال تکرار آن را تعیین می‌کند. رفتاری که از طریق شرطی شدن فعال تقویت می‌شود (پاداش) احتمالاً تکرار شده و رفتاری که مجازات می‌شود کمتر اتفاق می‌افتد.

رفتار همه حیوانات، از آغازیان گرفته تا انسان‌ها، بر اساس پیامدهای آن هدایت می‌شود. باکتری راه خود را تا حدودی ناکارآمد در یک گرادیان شیمیایی پیدا می‌کند. سگ برای استخوان التماس می‌کند. فرد سیاست‌مدار برای هدایت کمپین خود نظرسنجی‌ها را می‌خواند. شرطی شدن فعال، رفتاری هدف‌گرا مانند این موارد است. اگرچه شرطی شدن فعال و کلاسیک هر دو شامل رفتارهایی هستند که توسط محرک‌های محیطی کنترل می‌شوند، اما ماهیت آن‌ها متفاوت است. در شرطی شدن فعال، رفتار توسط محرک‌های بیرونی کنترل می‌شود.

شرطی سازی فعال

برای مثال، کودکی ممکن است یاد بگیرد که یک جعبه را باز کند تا شیرینی‌ها را داخل آن بیاورد، یا یاد بگیرد که از دست زدن به اجاق گاز داغ خودداری کند. در اصطلاح عملی، جعبه و اجاق گاز «محرک‌های متمایزکننده» (Discriminative Stimuli) هستند. گفته می‌شود که رفتار عامل ارادی است. پاسخ‌ها تحت کنترل ارگانیسم بوده و شرطی هستند. به عنوان مثال، کودک ممکن است بین باز کردن جعبه و نوازش یک توله سگ، انتخاب کند.

تاریخچه شرطی شدن فعال

بی اف اسکینر یک رفتارگرا بود، به این معنی که او اعتقاد داشت که روانشناسی باید به مطالعه رفتارهای قابل مشاهده محدود شود. در حالی که رفتارگرایان دیگر، مانند جان بی واتسون، بر شرطی سازی کلاسیک تمرکز داشتند، اسکینر بیشتر به یادگیری‌هایی که از طریق شرطی شدن فعال اتفاق می‌افتاد علاقه‌مند بود. او مشاهده کرد که در شرطی‌سازی کلاسیک، واکنش‌ها معمولاً توسط رفلکس‌های ذاتی ایجاد می‌شوند که به طور خودکار رخ می‌دهند. او این نوع رفتار را پاسخگو نامید. او رفتار پاسخگو (منفعل) را از رفتار عامل (فعال) متمایز کرد. رفتار فعال اصطلاحی بود که اسکینر برای توصیف رفتاری به کار می‌برد که با عواقب ناشی از آن تقویت می‌شود. این پیامدها نقش مهمی در انجام یا عدم اجرای مجدد یک رفتار دارند.

کار اسکینر ریشه در این دیدگاه داشت که شرطی‌سازی کلاسیک بسیار ساده‌تر از آن است که توضیح کاملی از رفتار پیچیده انسانی باشد. او معتقد بود که بهترین راه برای درک رفتار، نگاه به علل یک عمل و پیامدهای آن است. همانطور که گفته شد او این رویکرد را شرطی شدن فعال نامید. اسکینر به عنوان پدر شرطی شدن فعال یا عملگر در نظر گرفته می‌شود، اما کار او بر اساس قانون اثر ثورندایک (1898) است. بر اساس این اصل، رفتاری که پیامدهای خوشایندی به دنبال داشته باشد، احتمالاً تکرار می‌شود و رفتاری که پیامدهای ناخوشایندی به دنبال دارد، کمتر تکرار می‌شود.

اسکینر اصطلاح جدیدی را به نام قانون اثر - تقویت معرفی کرد. رفتاری که تقویت می‌شود تمایل به تکرار دارد. رفتاری که تقویت نمی‌شود، تمایل به از بین رفتن یا خاموش شدن دارد (یعنی ضعیف می‌شود). اسکینر (1948) با انجام آزمایش‌هایی با حیواناتی که در یک جعبه اسکینر که شبیه جعبه پازل ثورندایک بود، شرطی‌سازی فعال را مطالعه کرد.

جعبه اسکینر
جعبه اسکینر که به عنوان اتاقک شرطی شدن فعال نیز شناخته می‌شود، وسیله‌ای است که برای ثبت عینی رفتار حیوان در یک بازه زمانی فشرده استفاده می‌شود. یک حیوان را می‌توان برای انجام برخی رفتارها، مانند فشار دادن اهرم (برای موش) یا نوک زدن کلید (برای کبوتر) پاداش داد یا تنبیه کرد.

انواع پاسخ در شرطی شدن فعال

همه ما می‌توانیم به مثال‌هایی فکر کنیم که چگونه رفتار خودمان تحت تأثیر تقویت‌کننده‌ها و مجازات‌کننده‌ها قرار گرفته است. در دوران کودکی افراد احتمالاً تعدادی از رفتارها را امتحان کرده و از عواقب آن‌ها درس گرفته‌اند. اگر عواقب اصلی یک رفتار این بود که فرد را دستگیر می‌کردند، با چوب‌دستی می‌زدند، از مدرسه محروم می‌کردند و والدین فرد درگیر می‌شدند، مطمئناً مجازات را تجربه می‌کردند. در ادامه انواع واکنش‌های مثبت، منفی و تنبیهی را بررسی می‌کنیم. اسکینر سه نوع پاسخ یا عاملی را شناسایی کرد که می‌توانند رفتار را دنبال کنند. در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

  • عامل‌های خنثی: پاسخ‌هایی از محیط که احتمال تکرار یک رفتار را افزایش و کاهش نمی‌دهند.
  • تقویت کننده‌ها: پاسخ‌های محیطی که احتمال تکرار یک رفتار را افزایش می‌دهد. تقویت کننده‌ها می‌توانند مثبت یا منفی باشند.
  • تنبیه کننده‌ها: واکنش‌های محیطی که احتمال تکرار یک رفتار را کاهش می‌دهد. تنبیه رفتار را ضعیف می‌کند.

تقویت و تنبیه ابزارهای اصلی هستند که از طریق آن‌ها رفتار فرد اصلاح می‌شود. این اصطلاحات با تأثیر آن‌ها بر رفتار تعریف می‌شوند. ممکن است مثبت یا منفی باشد. تقویت مثبت و تقویت منفی احتمال رفتاری را که آن‌ها دنبال می‌کنند افزایش می‌دهد، در حالی که تنبیه مثبت و تنبیه منفی احتمال رفتاری را که دنبال می‌کنند کاهش می‌دهد. در ادامه این رفتارها را بیشتر بررسی کرده‌ایم.

تقویت شدن

تقویت‌کننده، هر رویدادی است که رفتاری را که دنبال می‌کند تقویت یا افزایش دهد. دو نوع تقویت‌کننده وجود دارد. در هر دوی این موارد تقویتی، رفتار را افزایش می‌دهد. در ادامه به هر دو حالت تقویت شدن مثبت و منفی می‌پردازیم.

تقویت در شرطی شدن

تقویت شدن مثبت چیست؟

تقویت‌شدن مثبت رویدادها یا نتایج مطلوبی هستند که پس از رفتار ارائه می‌شوند. در موقعیت‌های تقویت مثبت، یک پاسخ یا رفتار با افزودن تمجید یا پاداش مستقیم تقویت می‌شود. اگر در محل کارتان کار خوبی انجام می‌دهید و مدیرتان به شما پاداش می‌دهد، آن پاداش یک تقویت‌کننده مثبت است. در واقع این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که یک رفتار (پاسخ) پاداش‌دهنده باشد یا رفتار توسط محرک دیگری که پاداش‌دهنده است دنبال شود و دفعات آن رفتار را افزایش دهد. به عنوان مثال، اگر موش در جعبه اسکینر با فشار دادن یک اهرم غذا دریافت کند، سرعت و تعداد دفعات فشار دادن او افزایش می‌یابد. این روش معمولاً «تقویت مثبت» (Positive Reinforcement) نامیده می‌شود.

تقویت مثبت اصطلاحی است که توسط B. F. Skinner در نظریه شرطی شدن فعال توصیف شده است. او با قرار دادن یک موش گرسنه در جعبه اسکینر خود نشان داد که چگونه تقویت مثبت کار می‌کند. جعبه حاوی یک اهرم در کناره بود و همانطور که موش در اطراف جعبه حرکت می‌کرد، به طور تصادفی اهرم را تکان می‌داد. و با این تکان اهرم گلوله غذا در ظرفی در کنار اهرم می‌افتاد. موش‌ها به سرعت یاد گرفتند که پس از چند بار قرار گرفتن در جعبه، مستقیماً به سمت اهرم بروند.

نتیجه دریافت غذا در صورت فشار دادن اهرم تضمین می‌کند که عمل را بارها و بارها تکرار کنند. تقویت مثبت با ارائه پیامدی که برای فرد پاداش به همراه دارد، رفتار را تقویت می‌کند. به عنوان مثال، اگر معلم شما هر بار که تکالیف خود را انجام می‌دهید، 5 تومان به شما می‌دهد (یعنی یک جایزه)، احتمال اینکه این رفتار را در آینده تکرار کنید بیشتر شده، در نتیجه رفتار مثبت، تکالیف خود را بهتر انجام خواهید داد.

مثال تقویت مثبت در شرطی سازی
در این تصویر مثالی از تقویت مثبت در شرطی شدن فعال نشان داده شده است.

تقویت شدن منفی

تقویت‌کننده‌های منفی شامل حذف یک رویداد یا نتایج نامطلوب پس از نمایش یک رفتار است. در این شرایط، پاسخ با حذف چیزی که ناخوشایند تلقی شده تقویت می‌شود. به عنوان مثال، اگر فرزند شما در وسط رستوران شروع به جیغ زدن کند، اما پس از تحویل غذا به او دست از کار بکشد، اقدام شما منجر به رفع این وضعیت ناخوشایند شده و رفتار شما (نه فرزندتان) را به طور منفی تقویت می‌کند.

پاداش یا تقویت منفی (با نام مستعار فرار) زمانی اتفاق می‌افتد که یک رفتار (پاسخ) با حذف یک محرک بد دنبال می‌شود و در نتیجه فرکانس رفتار اصلی افزایش می‌یابد. در آزمایش جعبه اسکینر، محرک بد ممکن است یک صدای بلند به طور مداوم در داخل جعبه باشد. هنگامی که موش اهرمی را فشار می‌دهد تا صدا را خاموش کند، تقویت منفی اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال، اگر تکالیف خود را کامل نکنید، به معلم خود 5 تومان می‌دهید. شما تکالیف خود را تکمیل خواهید کرد تا از پرداخت 5 تومان اجتناب کنید، بنابراین رفتار «تکمیل تکالیف خود» را تقویت خواهید کرد.

اسکینر با قرار دادن یک موش در جعبه اسکینر خود و سپس قرار دادن آن در معرض جریان الکتریکی ناخوشایند که باعث ناراحتی او شد، نشان داد که چگونه تقویت منفی کار می‌کند. همانطور که موش در اطراف جعبه حرکت می‌کرد، به طور تصادفی اهرم را تکان می‌داد. سپس بلافاصله این کار را انجام داد تا جریان الکتریکی قطع شود. موش‌ها به سرعت یاد گرفتند که پس از چند بار قرار گرفتن در جعبه، مستقیماً به سمت اهرم بروند. نتیجه فرار از جریان الکتریکی باعث شد که آن‌ها این عمل را بارها و بارها تکرار کنند.

جعبه اسکینر

در واقع اسکینر حتی به موش‌ها آموخت که با روشن کردن یک چراغ درست قبل از روشن شدن جریان الکتریکی از شوک الکتریکی اجتناب کنند. موش‌ها به زودی یاد گرفتند که با روشن شدن چراغ، اهرم را فشار دهند، زیرا می‌دانستند که این کار باعث توقف روشن شدن جریان الکتریکی می‌شود. این دو پاسخ آموخته شده به عنوان «یادگیری فرار» (Escape Learning) و یادگیری اجتنابی» (Avoidance Learning) شناخته می‌شوند.

تنبیه

تنبیه ارائه یک رویداد یا پیامد نامطلوب است که باعث کاهش رفتاری می‌شود که به دنبال دارد. تنبیه به عنوان متضاد پاداش تعریف می‌شود، زیرا برای تضعیف یا حذف پاسخ به جای افزایش آن طراحی شده است. این یک رویداد بد است که رفتاری را که دنبال می‌کند کاهش می‌دهد. مانند تقویت، تنبیه می‌تواند با اعمال مستقیم یک محرک ناخوشایند مانند شوک پس از پاسخ یا با حذف یک محرک بالقوه پاداش عمل کند، به عنوان مثال، کسر پول جیبی برای مجازات رفتار نامطلوب. دو نوع مجازات و تنبیه وجود دارد. در هر دوی این موارد، رفتار کاهش می‌یابد.

تنبیه مثبت

تنبیه مثبت، که گاهی اوقات به عنوان تنبیه از طریق اعمال نامیده می شود، یک رویداد یا نتیجه نامطلوب را به منظور تضعیف پاسخی که به دنبال دارد ارائه می‌دهد. کتک زدن به دلیل رفتار نادرست، نمونه‌ای از مجازات از طریق اعمال است. تنبیه مثبت (که به آن «تنبیه با تحریک احتمالی» نیز گفته می‌شود) زمانی اتفاق می‌افتد که یک رفتار (پاسخ) با یک محرک ناخوشایند همراه شود.

تنبیه در شرطی شدن فعال

در این تصویر هر چهار حالت تقویت و تنبیه یک رفتار نشان داده شده است. سگ که روی قالیچه منزل مدفوع کرده است هر چهار حالت مثبت و منفی تقویت و تنبیه آن رفتار در تصویر بررسی شده است. در این تصویر صرفا هدف نشان دادن انواع حالات تقویت و تنبیه بوده نه بررسی درست یا غلط بود رفتار.

تنبیه منفی

تنبیه منفی یا مجازات (که «مجازات با کناره‌گیری احتمالی» نیز نامیده می‌شود) زمانی رخ می‌دهد که یک رفتار (پاسخ) با حذف یک محرک همراه باشد. به عنوان مثال برداشتن اسباب بازی کودک به دنبال رفتار نامطلوب او که منجر به کاهش رفتار نامطلوب می‌شود. استفاده از تنبیه مشکلات زیادی از جمله موارد زیر را دارد:

  • رفتار تنبیه شده فراموش نمی‌شود، سرکوب می‌شود، رفتار زمانی برمی‌گردد که تنبیه دیگر وجود نداشته باشد.
  • باعث افزایش پرخاشگری می‌شود، نشان می‌دهد که پرخاشگری راهی برای کنار آمدن با مشکلات است.
  • ترسی ایجاد می‌کند که می‌تواند به رفتارهای نامطلوب تعمیم یابد، به عنوان مثال ترس از مدرسه.
  • با تنبیه لزوماً فرد به سمت رفتار مطلوب هدایت نمی‌شود، پاداش به شما می‌گوید چه کاری انجام دهید، اما تنبیه فقط به شما می‌گوید که چه کاری را انجام ندهید.

خاموشی

انقراض زمانی رخ می‌دهد که رفتار (پاسخ) که قبلاً تقویت شده بود دیگر مؤثر نباشد. به عنوان مثال ابتدا به موش بارها برای فشار دادن یک اهرم غذا داده می‌شود تا زمانی که آزمایش‌گر دیگر به عنوان جایزه غذا نمی‌دهد. موش معمولاً اهرم را کمتر فشار می‌دهد و سپس می‌ایستد. در این حالت گفته می‌شود که فشار دادن اهرم خاموش است.

تقویت، مجازات و خاموشی اصطلاحاتی نیستند که استفاده از آن‌ها محدود به آزمایشگاه باشد. پیامدهای طبیعی نیز می‌توانند رفتار را تقویت، مجازات یا خاموش کنند و همیشه برنامه‌ریزی برای انجام آن‌ها لازم نیست.

خاموشی در شرطی شدن فعال

برنامه های تقویت در شرطی شدن فعال

تقویت کردن لزوماً یک فرآیند ساده نیست و تعدادی از عوامل وجود دارند که می‌توانند بر سرعت و چگونگی یادگیری چیزهای جدید تأثیر بگذارند. اسکینر دریافت این که چه زمانی و چند وقت یکبار رفتارها تقویت می‌شوند در سرعت و قدرت اکتساب نقش دارند. به عبارت دیگر، زمان و دفعات تقویت بر نحوه یادگیری رفتارهای جدید و نحوه اصلاح رفتارهای قدیمی تأثیر می‌گذارد. اسکینر چندین برنامه مختلف تقویتی را شناسایی کرد که بر فرآیند شرطی شدن فعال تأثیر می‌گذارد و شامل موارد زیر هستند:

  • تقویت مداوم: شامل ارائه یک تقویت‌کننده هر بار که پاسخی رخ می‌دهد. یادگیری نسبتاً سریع اتفاق می‌افتد، اما نرخ پاسخ بسیار پایین است. انقراض و خاموشی نیز پس از توقف تقویت بسیار سریع اتفاق می‌افتد.
  • برنامه‌های با نسبت انجام‌دهی ثابت: نوعی تقویت جزئی هستند. پاسخ‌ها تنها پس از اینکه تعداد مشخصی از آن‌ها رخ داده است، تقویت می‌شوند. این معمولاً منجر به نرخ پاسخ نسبتاً ثابتی می‌شود.
  • برنامه‌های با وقفه ثابت: شکل دیگری از تقویت جزئی هستند. تقویت تنها پس از سپری شدن یک بازه زمانی مشخص اتفاق می‌افتد. نرخ پاسخ نسبتا ثابت باقی می‌ماند و با نزدیک شدن به زمان تقویت شروع به افزایش می‌کند، اما بلافاصله پس از تحویل تقویت‌کننده کاهش می‌یابد.
  • برنامه‌های با نسبت انجام‌دهی متغیر: نوعی تقویت جزئی است که شامل تقویت رفتار پس از تعداد متفاوتی از پاسخ‌ها می‌شود. این روش منجر به نرخ پاسخ بالا و نرخ انقراض کند می‌شود.
  • برنامه‌های با وقفه متغیر: شکل نهایی تقویت هستند که اسکینر آن‌ها را توضیح داده است. این برنامه شامل ارائه تقویت پس از سپری شدن مدت زمان متغیر است. این همچنین منجر به نرخ پاسخ سریع و سرعت خاموش شدن کند می‌شود.
رفتار تقویت مثبت

عوامل تغییردهنده اثربخشی تقویت و تنبیه

اثربخشی تقویت و تنبیه قابل تغییر است. موارد زیر حالاتی هستند که این اثربخشی را دچار تغییر می‌کند.

  • سیری یا محرومیت: اثربخشی یک محرک مثبت یا اشتهاآور در صورتی که فرد به اندازه کافی از آن محرک برای ارضای اشتهای خود دریافت کرده باشد، کاهش می‌یابد. اگر فرد از آن محرک محروم شود، اثر معکوس رخ خواهد داد: به این صورت که اثربخشی یک پیامد افزایش خواهد یافت. سوژه‌ای با شکم پر به اندازه یک فرد گرسنه احساس انگیزه نمی‌کند.
  • فوریت: پیامد فوری مؤثرتر از پیامد با تأخیر است. اگر در عرض پنج ثانیه به سگی یک جایزه برای نشستن بدهید، سگ سریع‌تر از زمانی که غذا بعد از سی ثانیه به او داده شود، یاد می‌گیرد.
  • احتمال وقوع: برای اینکه بیشترین تاثیر را داشته باشد، تقویت باید به طور مداوم و همیشگی پس از پاسخ‌ها اتفاق بیفتد و نه در زمان‌های دیگر. اگر تقویت متناوب و با فاصله‌های زمانی باشد، یعنی فقط به دنبال برخی از نمونه‌های پاسخ مشابه باشد، یادگیری ممکن است کندتر باشد. پاسخ‌هایی که به طور متناوب تقویت می‌شوند معمولاً نسبت به پاسخ‌هایی که همیشه تقویت شده‌اند، خاموش‌تر می‌شوند.
  • اندازه: اندازه یا مقدار یک محرک اغلب بر قدرت آن به عنوان یک تقویت‌کننده تأثیر می‌گذارد. انسان‌ها و حیوانات در تجزیه و تحلیل هزینه و فایده شرکت می‌کنند. اگر فشار دادن اهرمی ده گلوله غذا بیاورد، فشار دادن آن اهرم ممکن است سریع‌تر از زمانی که فشار اهرمی دیگر فقط یک گلوله بیاورد، یاد گرفته شود.

بیشتر این عوامل عملکردهای بیولوژیکی را انجام می‌دهند. به عنوان مثال، فرآیند سیری به ارگانیسم کمک می‌کند تا یک محیط داخلی پایدار (هموستاز) را حفظ کند. مثلاً وقتی یک موجود زنده از قند محروم شده باشد، طعم شکر یک تقویت کننده مؤثر است. هنگامی که قند خون ارگانیسم به حد مطلوب برسد یا از آن فراتر رود، طعم قند کمتر مؤثر یا حتی بد می‌شود.

شرطی سازی

مثال هایی از شرطی شدن فعال

ما می‌توانیم نمونه‌هایی از شرطی شدن فعال را در اطرافمان پیدا کنیم. موردی را در نظر بگیرید که کودکان تکالیف خود را برای دریافت جایزه از والدین یا معلم انجام می‌دهند، یا کارمندانی که پروژه‌ها را برای دریافت ستایش یا ترفیع به پایان می‌رسانند. نمونه‌های بیشتری از شرطی شدن فعال در عمل عبارتند از:

  • پس از اجرای یک نمایش تئاتر، تشویق تماشاگران را دریافت می‌کنید. این به عنوان یک تقویت‌کننده مثبت عمل می‌کند و شما را ترغیب می‌کند تا نقش‌های اجرایی بیشتری را امتحان کنید.
  • با تمجید و تحسین از سگ خود و دست کشیدن بر سرش یا جایزه دادن به او آموزش می‌دهید که وسیله مورد نظر شما را بیاورد. این یک تقویت کننده مثبت دیگر است.
  • استادی به دانشجویان می‌گوید که اگر در تمام ترم حضور کامل داشته باشند، دیگر لازم نیست در امتحان جامع نهایی شرکت کنند. با حذف یک محرک ناخوشایند (آزمون نهایی)، دانش آموزان به طور منفی برای حضور منظم در کلاس تقویت می‌شوند.
  • اگر نتوانید پروژه‌ای را به موقع تحویل دهید، رئیس شما عصبانی می‌شود و عملکرد شما را در مقابل همکارانتان مورد سرزنش قرار می‌دهد. این به عنوان یک تنبیه‌کننده مثبت عمل می‌کند و احتمال اینکه در آینده پروژه‌ها را دیر به پایان برسانید، کمتر می‌شود.
  • یک دختر نوجوان آنطور که از او خواسته شد اتاقش را تمیز نمی‌کند، بنابراین والدینش تلفن او را برای بقیه روز از او می‌گیرند. این نمونه‌ای از مجازات منفی است که در آن یک محرک مثبت حذف می‌شود.
مثال تنبیه در شرطی شدن فعال

شرطی شدن کلاسیک چیست؟

فرآیند شرطی سازی کلاسیک شامل همراه کردن یک محرک خنثی قبلی (مانند صدای زنگ) با یک محرک غیرشرطی (طعم غذا) است. این محرک غیرشرطی به طور طبیعی و به طور خودکار باعث ترشح بزاق به عنوان پاسخ به غذا می‌شود که به عنوان پاسخ بدون شرط شناخته می‌شود. پس از تداعی محرک خنثی و محرک بی قید و شرط، صدای زنگ به تنهایی شروع به برانگیختن بزاق می‌کند. صدای زنگ اکنون به عنوان محرک شرطی شناخته شده و ترشح بزاق در پاسخ به زنگ به عنوان پاسخ شرطی شناخته می‌شود.

احتمالاً در مورد سگ‌های پاولوف مواردی را از دبیرستان به یاد دارید یا شنیده‌اید. در آزمایش معروف خود، ایوان پاولوف متوجه شد که سگ‌ها در پاسخ به صدایی که مکرراً با ارائه غذا جفت شده بود، شروع به ترشح بزاق کردند. پاولوف به سرعت متوجه شد که این یک پاسخ آموخته شده است و به بررسی بیشتر فرآیند شرطی سازی پرداخت. در این مثال سگی را تصور کنید که با دیدن غذا آب دهانش ترشح می‌شود. حیوان این کار را به طور خودکار انجام می‌دهد. او برای انجام این رفتار نیازی به آموزش ندارد، به سادگی و به طور طبیعی رخ می‌دهد. غذا محرک طبیعی است، اگر هر بار که به سگ غذا می‌دهید شروع به زدن زنگ می‌کنید، ارتباطی بین غذا و زنگ ایجاد می‌شود. در نهایت زنگ به تنهایی، یا همان محرک شرطی، پاسخ ترشح بزاق را بر می‌انگیزد.

شرطی سازی کلاسیک و فعال دو مفهوم مهم در روانشناسی رفتاری هستند. در حالی که هر دو منجر به یادگیری می‌شوند، فرآیندها کاملاً متفاوت هستند. شرطی سازی کلاسیک را یادگیری تداعی، شرطی سازی پاولوفی و ​​شرطی شدن پاسخگو نیز می‌نامند. شرطی سازی کلاسیک در همه جا، همیشه، با یا بدون کمک ما اتفاق می‌افتد. در حالی که شرطی سازی کلاسیک به طور طبیعی رخ می‌دهد، ما می‌توانیم آگاهانه از آن به عنوان بخشی از آموزش و اجتماعی شدن استفاده کنیم. شرطی سازی کلاسیک یکی از قدرتمندترین ابزارهای آموزشی موجود است. در ادامه تفاوت‌های این دو نوع شرطی سازی را بیشتر بررسی کرده‌ایم.

شرطی شدن کلاسیک

تفاوت ها و شباهت های شرطی شدن فعال و شرطی شدن کلاسیک

یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای به خاطر سپردن تفاوت‌های شرطی‌سازی کلاسیک و عملی، تمرکز بر غیرارادی یا اختیاری بودن رفتار است. همانطور که بیان شد شرطی‌سازی کلاسیک شامل ارتباط دادن یک پاسخ غیرارادی و یک محرک است، در حالی که شرطی شدن فعال مربوط به همراه کردن یک رفتار ارادی و یک پیامد است.

  • در شرطی شدن فعال، یادگیرنده با مشوق‌هایی نیز پاداش می‌گیرد. در حالی که شرطی سازی کلاسیک شامل چنین فریبی نمی‌شود. همچنین، به یاد داشته باشید که شرطی شدن کلاسیک از طرف یادگیرنده به صورت منفعل است، در حالی که شرطی شدن فعال مستلزم آن است که یادگیرنده فعالانه شرکت کند و نوعی از عمل را انجام دهد تا پاداش دریافت کرده یا تنبیه شود.
  • برای اینکه شرطی شدن فعال کار کند، آزمودنی باید ابتدا رفتاری را از خود نشان دهد که سپس می‌تواند پاداش دریافت کرده یا تنبیه شود. از سوی دیگر، شرطی‌سازی کلاسیک شامل ایجاد ارتباط با نوعی رویداد طبیعی است.

امروزه، هم شرطی‌سازی کلاسیک و هم شرطی شدن فعال برای اهداف مختلفی توسط معلمان، والدین، روانشناسان، مربیان حیوانات و بسیاری دیگر استفاده می‌شود. در شرطی کردن حیوانات، مربی ممکن است با جفت کردن مکرر صدای کلید با طعم غذا، از شرطی سازی کلاسیک استفاده کند. در نهایت، صدای کلید به تنهایی همان واکنشی را ایجاد می‌کند که طعم غذا می‌دهد.

کاربرد های شرطی شدن فعال

تقویت و تنبیه در تعاملات اجتماعی انسان همه جا وجود دارد و کاربردهای زیادی از اصول عملی پیشنهاد و اجرا شده است. در زیر چند نمونه آورده شده است.

اعتیاد و وابستگی

تقویت مثبت و منفی نقش اساسی در ایجاد و حفظ اعتیاد و وابستگی به مواد دارد. یک داروی اعتیادآور ذاتاً پاداش دارد. یعنی به عنوان یک تقویت‌کننده مثبت اولیه مصرف مواد مخدر عمل می‌کند. سیستم پاداش مغز به آن پاداش انگیزشی می‌دهد (یعنی «خواسته» یا «مطلوب» است)، بنابراین با ایجاد اعتیاد، محرومیت از دارو منجر به ولع می‌شود. علاوه بر این، محرک‌های مرتبط با مصرف دارو به عنوان مثال، دیدن یک سرنگ، و محل استفاده با تقویت شدید ناشی از دارو مرتبط می‌شوند. این محرک‌های خنثی که قبلاً خنثی بودند چندین ویژگی را به دست می‌آورند: ظاهر آن‌ها می‌تواند باعث ولع شود، و می‌توانند به تقویت‌کننده‌های مثبت شرطی استفاده مداوم تبدیل شوند. بنابراین، اگر یک فرد معتاد با یکی از این نشانه‌های مواد مخدر مواجه شود، ولع مصرف مواد مخدر ممکن است دوباره ظاهر شود.

کاربرد شرطی شدن فعال در اعتیاد

به عنوان مثال، آژانس‌های مبارزه با مواد مخدر قبلا از پوسترهایی با تصاویری از لوازم مواد مخدر برای نشان دادن خطرات مصرف مواد مخدر استفاده می‌کردند. با این حال، این پوسترها دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، زیرا اثرات برجسته انگیزشی در ایجاد عود با مشاهده محرک‌های نشان داده شده در پوسترها وجود دارد. در افراد وابسته به مواد، تقویت منفی زمانی اتفاق می‌افتد که دارو به منظور تسکین یا فرار از علائم وابستگی فیزیکی (مانند لرزش و تعریق) یا وابستگی روانی (ماننن بی‌قراری، تحریک‌پذیری و اضطراب) به فرد داده شود که در طول حالت ترک دارو ایجاد می‌شود.

آموزش دادن به حیوانات

مربیان حیوانات و صاحبان حیوانات خانگی مدت‌ها قبل از نام‌گذاری و مطالعه این ایده‌ها اصول و شیوه‌های شرطی شدن فعال را به کار می‌بردند و آموزش حیوانات هنوز یکی از واضح‌ترین و متقاعدکننده ترین نمونه‌های کنترل فعال را ارائه می‌دهد. از مفاهیم و رویه‌های شرح داده شده در این مقاله، چند مورد از برجسته‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • در دسترس بودن تقویت کننده اولیه (مثلاً یک کیسه غذای سگ)
  • استفاده از تقویت کننده ثانویه، (مثلاً صدا دادن صدای کلیک بلافاصله پس از پاسخ دلخواه، سپس دادن غذا).
  • احتمال وقوع، اطمینان از اینکه تقویت (به عنوان مثال صدا کننده) از رفتار مورد نظر پیروی می‌کند و نه چیز دیگری
  • شکل دادن به رفتار، مانند واداشتن تدریجی سگ به پریدن بالاتر و قوی‌تر
  • تقویت متناوب، مانند کاهش تدریجی دفعات تقویت برای القای رفتار مداوم بدون سیری
  • ایجاد زنجیره عملکردی، که در آن یک رفتار پیچیده به تدریج از واحدهای کوچک‌تر ساخته می‌شود.

تربیت حیوانات بر تقویت مثبت و تقویت منفی تأثیر دارد. برنامه‌های تقویتی ممکن است نقش مهمی در مورد آموزش حیوانات داشته باشد.

شرطی شدن فعال در حیوانات

تحلیل رفتار کاربردی

تحلیل رفتار کاربردی رشته‌ای است که توسط B. F. Skinner آغاز شده است و اصول شرطی‌سازی را برای اصلاح رفتار اجتماعی مهم انسانی به کار می‌گیرد. این روش از مفاهیم اساسی نظریه شرطی سازی، از جمله محرک شرطی، محرک متمایز، پاسخ و محرک تقویت کننده استفاده می‌کند. یک محرک شرطی رفتارهایی را که از طریق شرطی سازی پاسخ دهنده (کلاسیک) ایجاد می‌شود، مانند واکنش‌های عاطفی، کنترل می‌کند.

آموزش مدیریت والدین در رفتار کودک

ارائه تقویت مثبت برای رفتارهای مناسب کودک تمرکز اصلی آموزش و مدیریت والدین است. به طور معمول، والدین یاد می‌گیرند که از طریق پاداش‌های اجتماعی (مانند تمجید، لبخند و در آغوش گرفتن) و همچنین پاداش‌های مشخص (مانند برچسب‌ها یا اشاره به یک پاداش بزرگ‌تر به عنوان بخشی از یک سیستم تشویقی که با همکاری کودک ایجاد می‌شود) به رفتار مناسب پاداش دهند.

علاوه بر این، والدین یاد می‌گیرند که رفتارهای ساده را به‌عنوان تمرکز اولیه انتخاب کنند و به هر یک از گام‌های کوچکی که فرزندشان برای رسیدن به هدف بزرگ‌تر انجام می‌دهد، پاداش می‌دهند، به این مفهوم «تقریب‌های متوالی» می‌گویند.

اقتصاد

هم روانشناسان و هم اقتصاد دانان به کاربرد مفاهیم و یافته‌های عملی در رفتار انسان‌ها در بازار علاقه‌مند شده‌اند. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل تقاضای مصرف‌کننده، با مقدار کالایی که خریداری می‌شود، مشخص می‌شود. در علم اقتصاد، میزان تأثیر قیمت بر مصرف را «کشش قیمتی تقاضا» می‌گویند. برخی از کالاها کشش بیشتری نسبت به سایر کالاها دارند. به عنوان مثال، تغییر در قیمت برخی مواد غذایی ممکن است تأثیر زیادی بر مقدار خرید داشته باشد، در حالی که بنزین و سایر مواد مصرفی روزمره ممکن است کمتر تحت تأثیر تغییرات قیمت قرار گیرند. از نظر تحلیل عاملی، چنین اثراتی ممکن است بر حسب انگیزه‌های مصرف کنندگان و ارزش نسبی کالاها به عنوان تقویت کننده تفسیر شود.

شرطی شدن فعال در اقتصاد

روانشناسی نظامی

انسان‌ها مقاومت ذاتی در برابر کشتار دارند و تمایلی به رفتار مستقیم و تهاجمی نسبت به اعضای نوع خود، حتی برای نجات جان را ندارند. این مقاومت در برابر کشتار باعث شده است که پیاده نظام در طول تاریخ جنگ نظامی به طرز چشم‌گیری ناکارآمد باشد. کتاب معروف و جنجالی مارشال، به نام «مردان در برابر آتش»، فاش کرد که تنها 15 درصد از سربازان تفنگ‌های خود را با هدف کشتن در جنگ شلیک می‌کردند.

پس از پذیرش تحقیقات مارشال توسط ارتش ایالات متحده در سال 1946، دفتر تحقیقات منابع انسانی ارتش آن کشور شروع به اجرای پروتکل‌های آموزشی جدید کرد که شبیه به روش‌های شرطی شدن فعال است. کاربردهای بعدی چنین روش‌هایی درصد سربازانی را که قادر به کشتن هستند به حدود 50 درصد در کره و بیش از 90 درصد در جنگ ویتنام افزایش داد. انقلاب‌های آموزشی شامل جایگزینی محدوده‌های تیراندازی پاپ‌آپ سنتی با اهداف پاپ‌آپ سه‌بعدی به شکل انسان بود که در هنگام اصابت فرو می‌رفتند. این شرایط بازخورد فوری ارائه کرد و به عنوان تقویت کننده مثبت برای رفتار یک سرباز عمل کرد.

فرهنگ ترس در محل کار

از روش شرطی شدن فعال توسط رهبرانی استفاده می‌شود که سبک مدیریت ظالمانه‌ای دارند که منجر به ایجاد جو ترس در محیط کار می‌شود. تقویت منفی جزئی یا متناوب می‌تواند جو مؤثری از ترس و شک ایجاد کند. وقتی کارمندان این حس را پیدا کنند که قلدرها تحمل می‌شوند، ممکن است فضای ترس ایجاد شود. تفاوت‌های فردی در حساسیت به پاداش، تنبیه و انگیزه برای عملکرد بهتر کارمندان در شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف بررسی می‌شوند.

بر اساس رای ۱۷ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
very well healthNCBIthought covery well mindsimply psychologygood dog santacruz scholar pedia
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *