منصوبات در عربی چیست؟ — توضیح کامل + مثال و تمرین
منصوبات در عربی از جمله مباحث مهم قواعد نحوی در زبان عربی است. منظور از منصوبات اسامی و افعالی است که به خاطر نقششان در جمله علامت فتحه میپذیرند. گاهیاوقات این علامت فتحه میتواند به صورت فرعی (در جمع و مثنی) و نیابتی در جمله ظاهر شود. در این نوشته قصد داریم برخی منصوبات در عربی را که در حالت کلی ۱۴ نوع هستند، بررسی کنیم. در انتهای متن تمرینهایی قرار دارد که محک خوبی برای سنجیدن میزان درکمان از مبحث منصوبات است.
منصوبات در عربی چیست؟
وقتی یک کلمه در جمله به خاطر نقشی که در ارکان آن بازی میکند، علامت فتحه بپذیرد، به یکی از منصوبات در عربی تبدیل میشود. گاهیاوقات برخی کلمات (مثل صرف فعل مضارع عربی) به دلیل پذیرفتن برخی از انواع حروف قبل از خودشان، اعرابشان منصوب میشود. به مجموعه این کلمات منصوبات میگویند. علامت نصب در این کلمات به شیوههای زیر ظاهر میشود:
- وقتی اسم مفرد یا جمع مکسر عربی، علامت فتحه را به صورت ظاهری بپذیرد.
- وقتی اسمهای جمع و مثنی در مذکر اعراب نصب را به صورت فرعی بپذیرند.
- وقتی اسماء خمسه و اسامی مضاف، اعراب نصب را به شکل الف و تنوین فتحه در انتهای کلمات نشان دهند.
- وقتی در افعالی که حروف ناصبه عربی گرفتهاند به صورت ظاهری یا با حذف نون عوض رفع ظاهر میشود.
نکته: در اسامی جمع مونث که با ات جمع بسته میشود، هرگز اعراب فتحه در انتهای آن ظاهر نمیشود. از این رو اعراب نصب آن نیز فرعی محسوب میشود.
منصوبات ۱۴ دسته دارد که در ادامه تمامی آنها را با مثال و نکات مربوط به آنها بررسی میکنیم.
مفعولبه
مفعولبه اسمی منصوب است که فعل بر آن واقع میشود. در حقیقت مفعولبه کلمهای است که برای کامل کردن معنی افعال متعدی در جملات ظاهر میشوند. برای پیدا کردن مفعولبه در جملات عربی میتوانیم از دو کلمه پرسشی «من (چه کسی؟)» و «ماذا (چه چیزی؟)» کمک بگیریم. به این ترتیب که با آمدن هر یک از کلمات پرسشی بر سر جمله، کلمهای که در پاسخ به آن گفته شود، در دسته مفعولبه و منصوب قرار میگیرد. برای درک بهتر این توضیحات بهتر است به مثال زیر توجه کنید.
قُلتُ لِصَدِیقي: أُریدُ أَنْ أَشتَريَ کِتاباً لِقِراءَة.
به دوستم گفتم: میخواهم که کتابی را برای خواندن بخرم.
(در این جمله چند مفعولبه وجود دارد. نخستین آن که شناختنش ساده و راحت به نظر میرسد، کلمه «کتاباً» است. این کلمه مفعولبه فعل متعدی «أشتري» محسوب میشود. از سوی دیگر جمله «أرید أن أشتري..» مفعولبه فعل «قال» است. عبارت «أن أشتري» نیز مفعولبه فعل «أریدُ» است. )
با توجه به مثال بالا میتوانیم بگوییم که در زبان عربی دو نوع مفعولبه داریم که در ادامه هر یک از آنها را بررسی میکنیم.
۱. اسم ظاهر
تمامی اسمهای منصوبی که بعد از افعال متعدی در جمله میآیند، مفعولبه در شکل اسم ظاهر عربی ظاهر میشوند. گاهیاوقات این مفعولبه اسم ظاهر نه یک کلمه، بلکه ضمیر متصلی است که به فعل میچسبد. اما در برخی مواقع نیز ممکن است این ضمیر به صورت ضمایر منفصل منصوبی در جمله باشد. در شرایطی که مفعولبه یکی از انواع ضمایر باشد اعراب آن محلا منصوب میشود. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
أَشتَري قَمِیصاً لِأَخِي.
پیراهنی را برای برادرم میخرم.
(در این مثال «قمیصاً» مفعولبه، اسم ظاهر و منصوب به اعراب ظاهری است.)
هَذِهِ کُتُبٌ کَثیرةٌ جَعَلتُها عَلَي الطاوِلَة.
اینها کتابهای زیادی هستند که روی میز قرارشان دادم.
(اگر برای فعل «جعلتها» از کلمه پرسشی ماذا استفاده کنیم، متوجه میشویم که ضمیر متصل ها مفعولبه و محلا منصوب است.)
۲. مفعولبه جمله
در مثالهای قبل دیدیم که میتوان از جملات به عنوان مفعولبه برخی از افعال استفاده کرد. این مفعولها معمولا برای افعالی به کار میروند که دارای دو مفعولبه باشند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
ظَنَنْتُکَ تَعرِفُ العَرَبیةَ.
گمان کردم تو عربی میدانی!
(در این مثال برای فعل ظننتُ میتوانیم از دو کلمه پرسشی من و ماذا برای پیدا کردن مفعولبه استفاده کنیم. کَ متصل به فعل همان مفعولبهی است که میتواند در جواب من بیاد. در نتیجه محلا منصوب است. همچنین جمله تعرف العربیة، جواب کلمه پرسشی ماذا است. در نتیجه میتوانیم بگوییم که این جمله مفعول دوم فعل ظننتُ و محلا منصوب است.)
غالبا ترتیب أجزاء جملات فعلیه عربی که مفعولپذیر هستند این گونه است که پس از فعل ابتدا فاعل و سپس مفعول قرار میگیرد. اما در برخی موقعیتها میتوان مفعولبه را قبل از فاعل و حتی قبل از فعل در جملات به کار ببریم. در ادامه موقعیتهایی را که مفعول به بر فاعل و فعل مقدم میشود بررسی میکنیم.
تقدیم مفعولبه بر فعل و فاعل
در موارد زیر باید مفعولبه را به فاعل مقدم کرد. به عبارتی دیگر در موقعیتهای زیر باید مفعولبه را قبل از فاعل در جملات به کار ببریم.
- هرگاه فاعل اسم ظاهر و مفعولبه ضمیر متصل به فعل باشد، مفعول قبل از فاعل در جملات ظاهر میشود.
- در صورتی که همراه فاعل ضمیر متصل عربی باشد که مرجعش مفعولبه باشد باید مفعول را قبل از فاعل به کار ببریم.
برای فهم بهتر این نکات بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید.
شارَکَني أَخِي فِي حَلِّ الجَدوَلْ.
برادرم من را در حل جدول یاری کرد.
(در این مثال، ضمیر متصل ي مفعول به است و قبل از فاعل که أخي باشد به کار رفته است.)
ساعَدَ المَریضَ أبُوهُ.
پدر مریض او را کمک کرد.
(در این مثال، «ه» ضمیر متصلی است که به فاعل چسبیده و مرجع ضمیرش مریض است. مریض مفعولبه، اسم ظاهر و منصوب است.)
در موارد زیر مفعول به باید قبل از فعل بیاید.
- اگر مفعولبه از اسمهای صدراتطلب مثل ادات استفهام عربی یا اسم شرط باشد، باید پیش از فعل در جمله آورده شود.
- هر وقت مفعولبه ضمیر منفصل منصوب برای فعلی باشد که فعل یک مفعول میپذیرد.
به مثالهای زیر توجه کنید.
ما تَناوَلتَ فِي المَطعَمْ؟
در رستوران چه خوردی؟
(در این مثال ما، اسم استفهامی است که به جای مفعولبه نشسته و در نتیجه باید قبل از فعل بیاید. )
إِیّاکَ أَعْنِي...
منظورم تو هستی...
(إیاکَ ضمیر منفصل منصوب برای فعلی است که تنها یک مفعول میپذیرد در نتیجه قبل از فعل آمده است.)