معرفه و نکره در عربی — به زبان ساده + مثال و تمرین
اسم در زبان عربی یا معرفه است یا نکره. یعنی اگر مرجع کلمه برای گوینده یا شنونده شناخته شده باشد «معرفه» و اگر ناشناخته باشد «نکره» است. تمامی اسامی نکره میتوانند به معرفه تبدیل شوند اما همه اسمهای معرفه امکان نکره شدن را ندارند. در این نوشته انواع اسم معرفه و نکره را با مثال یاد میگیریم. در انتها، با استفاده از چند سوال دانستههایمان را درباره این موضوع را میسنجیم.
تعریف معرفه و نکره در عربی
به طور کلی، اسمی که مرجع آن برای گوینده یا شنونده شناخته شده نباشد اسم «نکره» است. به همین ترتیب، اسمی که خلاف این جریان باشد؛ یعنی، مرجع آن شناخته شده باشد «معرفه» نام میگیرد.
در زبان فارسی، اسم نکره با اضافه شدن کلمه «یک» به کلمهای دیگر یا افزودن «ی» به پایان یک کلمه آن را به حالت نکره و مجهول در میآورد. به مثالهای زیر توجه کنید.
دختری را در خیابان دیدم.
یک گربه دستم را چنگ زد.
در هر دوی این مثالها «دختر» و «گربه» برای گوینده ناشناخته هستند که در درک معنای کلی جمله تاثیر بسزایی هم ندارند.
اسم نکره و نشانههای آن
در زبان عربی، اسم در حالت عادی خودش میتواند نکره باشد؛ مگر اینکه یکی از نشانههای معرفه بودن را بپذیرد. در صورتی که هیچ یک از نشانههای معرفهساز وجود نداشته باشد، بسته به اعراب و نقش کلمه در جمله، یکی از تنوینهای (--ً--ٍ--ٌ-)، در انتهای آن مینشیند. به این ترتیب، مهمترین نشانه تشخیص نکره وجود تنوین در انتهای آن است.
انواع اعراب اسم نکره و شیوه نوشتن آنها | |
کلمه | صورت نکره کلمه |
کتاب | کتاباً، کتابٍ، کتابٌ |
سیارة | سیارةً، سیارةٍ، سیارةٌ |
رجل | رجلاً، رجلٍ، رجلٌ |
مدینة | مدینةً، مدینةٍ، مدینةٌ |
اسم نکره و جمله وصفیه
همانطور که در مبحث موصوف و صفت در عربی توضیح دادیم، جمله وصفیه، جمله اسمیه یا فعلیه عربی است که برای توصیف حالات و ویژگیهای یک اسم در جمله به کار میرود. در تمامی این جملهها باید یک ضمیر عربی باشد تا از نظر تعداد و جنس با موصوفش همسان باشد.
نکته ۱: مهمترین ویژگی موصوف جمله وصفیه این است که حتما و باید نکره باشد. در غیر این صورت ترکیب وصفی غلط است.
به مثال زیر توجه کنید.
دخلت بنتٌ إلی الصفِ اسمها فاطمةٌ.
دختری وارد کلاس شد که نامش فاطمه بود.
(در این مثال جمله وصفیه یک جمله اسمیه است و با حرف اضافه «که» در ابتدای آن به زبان فارسی ترجمه شدهاست.)
نکته ۲: جملات وصفیه برای اسم نکره حتما باید خبری باشند. جملات امری و جملههای نهی عربی از انجام کارها نمیتوانند نقش جمله وصفیه بگیرند. همچنین اعراب این جملات با تبعیت از موصوف «محلی» میشود. در مثال بالا جمله «اسمها فاطمة» جمله وصفیه برای کلمه «بنت» و محلا مرفوع است.
اسم معرفه و نشانههای آن
همان طور که بالاتر توضیح دادیم، اسم معرفه اسمی است که مرجع آن شناخته شدهباشد و گوینده و شنونده بدانند آن اسم به چه چیزی اشاره دارد.
در زبانی عربی سه نوع اسم معرفه وجود دارد که شامل موارد زیر میشود:
۱. اسمهایی که مرجع مشخص دارند. مثل ضمایر هو، هم، أنا، نحن و.... یا اسامی اشاره عربی هذا، هذه، اولئک، تلک و.... یا اسمهای موصول عربی مثل ألتی، ألذین، ألذی و...
تمامی این کلمات به خاطر اینکه برای جایگزینی یا توضیح و تکمیل اسمی دیگر به کار میروند مرجع مشخصی دارند و در نتیجه همواره معرفه هستند.
۲. اسمهایی که انسانها با استفاده از آنها سعی دارند به فرد، مکان یا موقعیتی خاص اشاره بکنند معرفه محسوب میشوند. به بیانی دیگر، اسم علم، یا همان اسم خاص، از اسامی معرفه هستند. مثل: أحمد، زینب، العراق، سوریا و...
۳. اسمهایی که به یکی از اسامی معرفه بالا اضافه میشوند یک ترکیب اضافی عربی میسازند و از حالت نکره بودن به معرفه تغییر شکل میدهند.
در همین زمینه شعر معروفی وجود دارد که انواع اسم معرفه را به خوبی توضیح میدهد.
معارف شش بود مضمر، اضافه
علَم، ذواللام، موصول و اشاره
در ادامه توضیح مرتبط با هر یک از انواع معرفه و مثالهای آنها را میخوانید.
الف و لام معرفهساز
یک راه مرسوم برای تغییر اسم نکره به معرفه این است که به ابتدای آن «ال» معرفهساز اضافه و تنوین انتهایی آن را به یکی از حرکات آوایی (--َ--ِ---ُ--) تغییر بدهیم. در جدول زیر نمونههایی از این تغییرات را مشاهده میکنید.
نحوه تبدیل اعراب اسم نکره به معرفه با «ال» | |
کلمه | صورت معرفه کلمه |
کتاب | الکتابَ، الکتابِ، الکتابُ |
سیارة | السیارةَ، السیارةِ، السیارةُ |
رجل | الرجلَ، الرجلِ، الرجلُ |
مدینة | المدینةَ، المدینةِ، المدینةُ |
در چنین حالتی برای توضیح اعراب کلمه میگویم: «اسم، معرفه به ال».
گاهیاوقات میتوان بدون گذاشتن «ال» بر سر یک اسم نکره آن را به معرفه تبدیل کرد.
نکته: برای معرفه ساختن بدون اضافه کردن «ال» باید اسم نکره را به یکی از شش معرفه بالا اضافه کرد تا از آنها «معرفه به اضافه» ساخت.
در ادامه انواع معرفه به اضافه و تغییرات ساختاری آن در کلمههای نکره را مرور خواهیم کرد.
معرفه به ضمیر «مضمر»
در مبحث معرفه به ضمیر هدف اضافهکردن یکی از ضمایر متصل به اسم نکره است تا از آن یک اسم معرفه بسازد. در جدول زیر انواع ضمایر متصل و ضمایر منفصل را مشاهده میکنید.
ضمایر منفصل | ضمایر متصل |
هو | ه |
هما | هما |
هم | هم |
هی | ها |
هما | هما |
هنَّ | هنَّ |
أنتَ | کَ |
أنتما | کما |
أنتم | کم |
أنتِ | کِ |
أنتما | کما |
أنتن | کنَّ |
أنا | ی |
نحن | نا |
به مثالهای جدول زیر توجه کنید.
نحوه تغییر اسم نکره به معرفه به ضمیر متصل | ||
نکره | ضمیر - معرفه | معرفه به ضمیر |
کتابٌ | أنا-ی | کتابی |
سیارةٌ | هی- ها | سیارتُها |
مدینة | نحن- نا | مدینتًنا |
همانطور که در جدول بالا دیدید با اضافه شدن ضمیر متصل به اسم نکره، ابتدا تنوین آن حذف و ضمیر به انتهای کلمه چسبید و آن را از اسمی با مرجع نامشخص به اسمی با مرجع معلوم و معرفه تبدیل کرد.
نکته: در چنین حالتی برای توضیح اعراب کلمه میگوییم: «اسم، معرفه به ضمیر (صیغه ضمیر)»
«مدینتًنا- اسم معرفه به «نا» ضمیر متصل متکلم معالغیر»
معرفه به عَلَم
فهمیدیم که اسم علم در عربی همان اسم خاص در فارسی است که با وجود تنوین گرفتن همواره و همیشه معرفه هستند. دقیقا به همین خاطر اگر به اسم نکرهای اضافه شوند آن را به «معرفه به اسم علم» تبدیل میکند. برای فهم بیشتر این مورد به جدول مثالهای زیر توجه کنید.
به شدت مفید و کاربردی بود. سپاسگزارم.
سلام و عرض تشکر. خیلی خوب بود
مطلب عالی توضیح شد باتشکر