مارتینگل – معرفی و کاربردها

۱۴۰۲ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱ خرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
دانلود PDF مقاله
مارتینگل – معرفی و کاربردهامارتینگل – معرفی و کاربردها

هرچند «مارتینگل» (Martingale) به معنی افسار اسب است ولی در ابتدای قرن ۱۸ در فرانسه، عبارت مارتینگل به استراتژی‌هایی گفته می‌شد که در شرط‌بندی‌ به کار می‌رفتند. یکی از ساده‌ترین مارتینگل‌ها، در بازی پرتاب سکه به کار می‌رفت. به این صورت که فرد بر سر این‌که نتیجه پرتاب سکه شیر یا خط است شرط‌بندی می‌کرد. اگر نتیجه پرتاب سکه شیر بود، مبلغ شرط‌بندی به او برگشت داده می‌شد ولی با مشاهده خط شرط را می‌باخت و مبلغی به او برنمی‌گشت.

997696

در این بازی با باخت فرد مبلغ شرط‌بندی در دور بعدی دوبرابر می‌شد. به این ترتیب اگر او در مرحله دوم شرط را می‌برد، هزینه‌ای که در مرحله اول باخته بود به او برمی‌گشت؛ به این ترتیب شرط‌بندی یک بازی منصفانه تلقی می‌شد زیرا امکان بازگشت سرمایه‌گذاری قمارباز وجود داشت.

تاریخچه مارتینگل در تئوری احتمال

مفهوم مارتینگل در نظریه احتمال اولین بار توسط «لوی» (Paul Lèvy) در سال ۱۹۳۴ معرفی شد هر چند این مفهوم در سال 1939 توسط «ویل» (Ville) به نام مارتینگل به کار رفت. تئوری مارتینگل بعدها توسط «دوب» (Joseph Doob) توسعه یافت. امروزه مارتینگل در تحلیل بازارهای مالی و بورس نقش حساسی دارد و پیش‌بینی الگوهای مالی به کمک مارتینگل و اقسام مختلف آن کاربرد زیادی دارد.

مفهوم و تعریف مارتینگل

در تئوری احتمال،‌ مارتینگل یک دنباله از متغیرهای تصادفی (فرآیند تصادفی) است که در هر بخش از زمان، میانگین مقدار متغیر تصادفی برای زمان بعدی در دنباله برابر با مقدار متغیر تصادفی در حال حاضر است، به شرطی که همه مقدارهای قبلی متغیر تصادفی مشخص باشند.

اگر X1,X2,X_1,X_2,\ldots دنباله‌ای از متغیرهای تصادفی باشند،‌ آنگاه برای هر زمان دلخواه مثل n دو شرط زیر برای مارتینگل برقرار است:

1. E(Xn)<E(|X_n|)<\infty

این قید نشان می‌دهد که امید-ریاضی برای متغیر تصادفی X وجود دارد.

2. E(Xn+1X1,X2,,Xn)=XnE(X_{n+1}|X_1,X_2,\ldots,X_n)=X_n

منظور از E(XY)E(X|Y) امید-ریاضی شرطی است. پس مشخص است که متوسط متغیر تصادفی در زمان n+1 با آگاهی از مقدارش در مراحل قبلی یعنی (X1,X2,,Xn)(X_1,X_2,\ldots,X_n) ‌با مقدار در زمان حاضر (n) برابر است.

در نتیجه اگر تعریف‌های ۱ و ۲ (که در بالا به آنها اشاره شد) را با بازی شرط‌بندی مقایسه کنیم، خواهیم داشت:

  1. مبلغ سود یا زیان در بازی شرط‌بندی متناهی است.
  2. متوسط مبلغ سود یا زیان بازی در زمان n+1‌ با توجه به مبلغ‌های شرط‌بندی شده قبلی برابر است با سود یا زیان مرحله قبل.

در نتیجه چنین بازی منصفانه است.

مثال 1

فرض کنید دنباله‌ای از متغیرهای تصادفی  U1,U2,U_1,U_2,\ldots مستقل با میانگین صفر داشته باشیم. مجموع این متغیرهای تصادفی یک مارتینگل محسوب می‌شود. زیرا:

اگر Xn=i=1nUiX_n=\sum_{i=1}^n U_i باشد، آنگاه مشخص است که

E(Xn)=E(i=1nUi)E(Ui)<E(|X_n|)=E(|\sum_{i=1}^n U_i|)\leq \sum E(|U_i|)<\infty

زیرا امید-ریاضی برای U‌ها موجود است. حال برای نشان دادن برقراری رابطه ۲ داریم:

E(Xn+1X1,X2,,Xn)=E(i=1n+1UiU1,U2,,Un)=E(Xn+Un+1U1,U2,,Un)E(X_{n+1}|X_1,X_2,\ldots,X_n)=E(\sum_{i=1}^{n+1} U_i|U_1,U_2,\ldots,U_n)=E(X_n+U_{n+1}|U_1,U_2,\ldots,U_n)

از آنجایی که آگاهی از U1,U2,,UnU_1,U_2,\ldots,U_n در قسمت امید-ریاضی شرطی همان آگاهی از XnX_n است در نتیجه رابطه ساده‌تر می‌شود.

E(Xn+1X1,X2,,Xn)=Xn+E(Un+1U1,U2,,Un)E(X_{n+1}|X_1,X_2,\ldots,X_n)=X_n+E(U_{n+1}|U_1,U_2,\ldots,U_n)

از آنجایی که UiU_i‌ها مستقل هستند امید-ریاضی شرطی برداشته شده و تنها امید-ریاضی باقی خواهد ماند.

E(Xn+1X1,X2,,Xn)=Xn+E(Un+1)=Xn+0=XnE(X_{n+1}|X_1,X_2,\ldots,X_n)=X_n+E(U_{n+1})=X_n+0=X_n

تساوی آخر با توجه به این که امید-ریاضی متغیر تصادفی U برابر با صفر است، نوشته شده.

مثال 2

به عنوان استراتژی بازی پرتاب سکه، اگر شانس مشاهده شیر یا خط برابر با ۱۲\frac{۱}{۲} باشد، آنگاه بازی عادلانه است. به این معنی که میزان برد یا باخت‌ها، یک مارتینگل را تشکیل می‌دهد.

طبق مثال قبل با فرض اینکه نتایج پرتاب سکه مستقل از هم باشند، اگر متغیر تصادفی UiU_i را میزان دریافت از بازی در مرحله iام در نظر بگیریم، مقدار ۱ را با احتمال pp و مقدار ۱- را با احتمال (1p)(1-p) خواهد داشت.

از آنجایی که نتایج پرتاب‌های سکه مستقل از یکدیگر هستند باید صفر بودن امید-ریاضی برای Uها چک شود. براین اساس اگر p=12p=\frac{1}{2} باشد بازی منصفانه است.

زیرا:

Xn=i=1nUiX_n=\sum_{i=1}^nU_i

پس XnX_n درآمد فرد از بازی در مرحله nام خواهد بود که مجموع U‌ها است.

از طرفی، امید-ریاضی برای U برابر خواهد بود با:

E(U)=p×1+(1p)×(1)=2p1E(U)=p\times 1+(1-p)\times(-1)=2p-1

برای اینکه شرایط مثال قبل وجود داشته باشد، باید این امید-ریاضی برابر با صفر باشد. در نتیجه p=12p=\frac{1}{2} خواهد بود.

نکته: اگر X1,X2,X_1,X_2,\ldots یک مارتینگل باشد، خواهیم داشت:

E(X1)=E(X2)==E(Xn)=E(X_1)=E(X_2)=\ldots=E(X_n)=\ldots

شکل‌های دیگر از مارتینگل

بسته به اینکه شرط دوم مارتینگل به صورت بزرگتر یا کوچکتر نوشته شود، «زبَرمارتینگل» (Super-Martingale) و یا «زیرمارتینگل» (Sub-Martingale) بوجود می‌آیند.

زبَرمارتینگل

در این حالت شرط ۲ برای مارتینگل به صورت زیر درخواهد آمد.

E(Xn+1X1,X2,,Xn)XnE(X_{n+1}|X_1,X_2,\ldots,X_n)\leq X_n

اگر بازی شرط‌بندی با استراتژی زبَرمارتینگل انجام شود، مثل این خواهد بود که بازی شرط‌بندی به ضرر بازی‌کن است. زیرا متوسط درآمدش از بازی کمتر از سرمایه‌ای است که در آن صرف کرده.

از خصوصیات زبَرمارتینگل  می‌توان به رابطه زیر اشاره کرد:

E(X1)E(X2)E(Xn)E(X_1)\geq E(X_2)\geq \ldots\geq E(X_n)\ldots

این نامساوی‌ نشان می‌دهد که متوسط متغیرهای تصادفی با افزایش زمان افزایش می‌یابد. یعنی بازی‌کن برای آنکه در بازی باقی بماند باید به طور متوسط پول بیشتری در آن شرط‌بندی کند.

زیرمارتینگل

در این حالت شرط ۲ برای مارتینگل به صورت زیر درخواهد آمد.

E(Xn+1X1,X2,,Xn)XnE(X_{n+1}|X_1,X_2,\ldots,X_n)\geq X_n

با شرکت در بازی با استراتژی زیرمارتینگل، بازی‌کن نفع می‌برد. زیرا متوسط درآمدش از بازی بیشتر از سرمایه‌ای است که در آن صرف کرده.

در زیرمارتینگل داریم

E(X1)E(X2)leqE(Xn)E(X_1)\leq E(X_2)leq \ldots\leq E(X_n)\ldots

این نامساوی‌ نشان می‌دهد که متوسط متغیرهای تصادفی با افزایش زمان کاهش می‌یابد. یعنی بازی‌کن با باقی‌ماندن در بازی به طور متوسط پول کمتری در آن شرط‌بندی می‌کند.

مثال 3

اگر براساس مثال 2 عمل کرده باشیم، در صورتی که p12p\leq\frac{1}{2} بازی به ضرر فرد (ابرمارتینگل) و با p12p\geq\frac{1}{2} بازی به سود فرد (زیرمارتینگل) خواهد بود.

مثال 4

فرض کنید، X1,X2,X_1,X_2,\ldots یک مارتینگل باشد. آنگاه X12,X22,X_1^2,X_2^2,\ldots یک زیرمارتینگل است. زیرا براساس نامساوی جنسن می‌دانیم:

E(X2)E2(X)E(X^2)\geq E^2(X)

با استفاده از همین خاصیت برای دنباله‌ X12,X22,X_1^2,X_2^2,\ldots داریم:

E(Xn+12X12,X22,,Xn2)E2(Xn+1X1,X2,,Xn)=Xn۲E(X_{n+1}^2|X_1^2,X_2^2,\ldots,X_n^2)\leq E^2(X_{n+1}^|X_1,X_2,\ldots,X_n)=X_n^۲

زیرا اطلاع از X12,X22,,Xn2X_1^2,X_2^2,\ldots,X_n^2 به معنی اطلاع از X1,X2,,XnX_1,X_2,\ldots,X_n است.

اگر مطلب بالا برای شما مفید بوده است، احتمالاً آموزش‌هایی که در ادامه آمده‌اند نیز برایتان کاربردی خواهند بود.

^^

بر اساس رای ۱۱ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Wikipedia
دانلود PDF مقاله
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *