شغلهای آینده – اشتغال در عصر اتوماسیون چگونه خواهد بود؟


آینده جهان ما به توانایی جوانان برای مواجهه با مسائل نوین و پیچیده و همچنین توانایی همکاری با هم برای ایجاد دنیای بهتر برای خود و نسل بعدی که از خود بر جای میگذارند، بستگی دارد. این نسل در شغلهایی که حتی در تصور ما نمیگنجد و با کار در کنار ماشینهای هوشمندی که حتی «جورج اُروِل» هم نمیتوانست تصور کند، به چالش کشیده میشود.
شغلهای آینده چگونه خواهند بود؟
آموزگاران با وظیفه دشوار آمادهسازی نسل جوان برای عصر اتوماسیون مواجه هستند. افراد زیادی در مورد آیندهای که هر روز ناشناختهتر میشود و همچنین مسئله رقابت شغلی و از دست رفتن فرصتهای کاری دچار ترس و وحشت هستند.
اما همانطور که بیل گیتس گفته است «دنیا در حال بهتر شدن است، پیشرفتها سریعتر از هر زمان دیگری رخ میدهند». هیچ زمانی به این اندازه برای نسل جوان و آموزگاران امکان تأثیرگذاری مهیا نبوده است. هیچ زمانی در تاریخ، به این اندازه امکان ساختن یک اپلیکیشن، راهاندازی یک کمپین، شروع کسبوکار یا شرکت در یک حرکت جهانی آسان نبوده است. در ادامه این نوشته چند درس از یک مطالعه دو ساله به نام آینده بازار کار که حاصل بازدید از چند هزار مدرسه بوده است، ارائه شده است.
اقتصاد بر مبنای اتوماسیون چه تأثیری بر چشمانداز اشتغال خواهد گذاشت؟
ما در حال زندگی در یک انقلاب پلتفرمی هستیم. ما در این انقلاب بر روی پلتفرمها کار میکنیم، یاد میگیریم و زندگی میکنیم. نهادهای سنتی (مانند تاکسیها، روزنامهها و...) رو به زوال هستند و یا به کلی ناپدید شدهاند. انتظار سفارشیسازی در سراسر اقتصاد گسترش یافته است.
شغلها به وسیله ابزارهای هوشمند (مثلاً هوش مصنوعی در منابع انسانی، ERP در مدیریت فرایند، نرمافزارهای برنامهریزی و ...) ارتقا یافتهاند. کارهای تکراری به وسیله اتوماسیون جایگزین شدهاند.
سرعت پیشرفت و اتوماسیون، افزایش یافته است. در طی سالهای اخیر نسل جدیدی از تراشههای پردازشی باعث ارزان و سریع شدن محاسبات و در نتیجه توسعه سریع هوش مصنوعی شدهاند. گسترش دستگاههای پراکنده و متصل به هم (اینترنت اشیا) منجر به انفجار دادهها شده است. ترکیب هوش مصنوعی و کلان داده، باعث توانمندی روباتها و دیگر فناوریهایی شده است که میتوانند مستقلاً مسائل را یاد بگیرند.
پیشبینی آینده
به احتمال زیاد تا زمانی که دانشآموزان دبیرستانی بخواهند وارد بازار کار شوند، تغییرات بزرگی در این بازار ایجاد خواهد شد. اما این تغییرات بر حسب نوع شغل و محل جغرافیایی متفاوت هستند. آنچه که ما امروزه در مناطق مختلف انجام میدهیم، مهم است.
پیشبینی آینده شغلی بسیار دشوار شده است. روشهای درآمدزایی از اشتراک خودرو و اشتراک خانه که در واقع از زمان آزاد و داراییهای کم استفاده، خلق ثروت میکنند، گویای ماهیت جادویی اقتصاد مبتنی بر اتوماسیون است. از طرفی انقلاب صنعتی چهارم امکان تولید محلی و سفارشی را فراهم ساخته است. شبکههای توزیع یافته از کارخانههای هوشمند کوچک، جایگزین برخی از کارخانههای بزرگ میشوند که دولتمردان امروزه آنها را از مالیات معاف کردهاند. مراکز تماس در بوستون، ایالات متحده کارکنانی به صورت مدیر بازاریابی و برنامهنویس (و همچنین هزاران چتبات) هستند که جایگزین صدها کارگر در بنگلور هند خواهند شد.
فرصتهای زیادی وجود دارند که افراد پیر و جوان میتوانند به آنها توجه کنند. جوامع ما در آینده مجبور خواهند بود در مورد نحوه ارزشگذاری این شغلها تصمیم بگیرند.
از کجا آغاز کنیم؟
ما برای اینکه آماده پذیرش این تغییرات باشیم، میبایست در سطح استان، شهرستان، بخش و مدارس، گفتگوهای اجتماعی را آغاز کنیم. این گفتگوها در مورد نحوه تغییر جهان و نیازهای آموزشی فارغالتحصیلان و برای توانمندسازی آنها در مشارکتهای مدنی و شغلی لازم هستند. نتایج این مباحث را میتوان با بهروزرسانی مواد آموزشی و الزامات فارغالتحصیلی جمع بندی کرد. در این گفتگوها بهتر است مواد آموزشی که جوامع دیگر استفاده میکنند، نیز بررسی شوند. بازدید از مدارس یک شروع خوب برای گفتگو محسوب میشود. این کار چشمانداز هر کس را از امکانات موجود گسترش میدهد.
تفاوت کجاست؟
برخی محققین چشمانداز جدید شغلی را به صورت مبتنی بر بازار و کاربر-محور با تمرکز بر دادهها و معیارها، به صورت ماژول بندی و بازترکیب شده و درهمتنیده با یادگیری توصیف کردهاند. علیرغم حرکت به سمت دیجیتال، ارتباط با افراد دیگر، اینک از هر زمانی مهمتر است.
چشمانداز کنونی شغلی و همچنین روندهای بررسی شده نشان میدهند که در دهه آینده ۵ مهارت باید در اولویت قرار بگیرند.
مدیریت خود
مدیریت خود به مفهوم توانایی مدیریت زمان، آگاهی، نگرش و یادگیری است که در عصر کنونی از هر زمان دیگری مهمتر است. داشتن ذهنیت رشد (خویشتن، یادگیری، آگاهی، تعامل و فرا آگاهی از ادراکات) در آینده برای موفقیت یک فرد جوان بسیار مهم و ضروری خواهد بود.
مدیریت پروژه
ما در یک جهان مبتنی بر پروژه زندگی میکنیم. در حدود نیمی از فارغالتحصیلان دبیرستان وارد شغلهای آزاد (فریلنسری) میشوند و موقعیتهای مبتنی بر پروژه را تجربه میکنند. بسیاری دیگر که شغلهای رسمی میگیرند در واقع کار خود را در پروژهها مدیریت خواهند کرد. همه افراد جوان باید بیاموزند که چگونه با مدیریت فعالیتهای چندمرحلهای که غالباً درون تیم انجام میگیرند، به خلق ارزش بپردازند.
کار تیمی
پیچیدهتر شدن همه مشاغل باعث شده است که سطح تخصص در پیشهها بالاتر برود. توانایی همکاری و تحویل کار در قالب تیم، تقریباً در همه عرصهها به امری حیاتی تبدیل شده است. مدیریت خود و مدیریت تعاملهای اجتماعی، شالوده یادگیری اجتماعی و عاطفی محسوب میشود.
کارآفرینی
شناخت اهمیت تلاش یعنی آنچه که ذهنیت رشد نامیده میشود، بنیادیترین ارزش هر سازمانی است. کارفرماها (و مشتریان) باید این موضوع را به عنوان یک واقعیت بپذیرند. دانستن نحوه ارائه کار (بازاریابی) و ارائه ارزش (مدیریت پروژه) برای همه افراد، چه خویشفرما و چه آنها که برای دیگران کار میکنند، حائز اهمیت است.
تفکر طراحی
چالشهای تطبیق (با مسائلی که هرگز قبلاً ندیدهایم)، فراوانی و دامنه بیشتری خواهند یافت. تفکر طراحی و محاسباتی (مهارت حمله به پیچیدگی) ضروری است. توانایی ورود به موقعیتهای جدید و آگاهی از روش مواجهه، محل مناسب برای آغاز و نحوه رویکرد به چالش، همگی ضروری هستند. این مهارتها نیازمند تکرار، خلق راهحل و تحلیل خروجیهای ممکن هستند. بدیهی است که همچنان سواد خواندن و نوشتن و محاسباتی بسیار مهم هستند، اما یادگیری نحوه استفاده از آنها به مرور اهمیت فزایندهای مییابد.
کدام تجربهها از همه مهمتر هستند؟
یادگیری مبتنی بر پروژه، بهترین روش برای ساخت مهارتها و جایگاههای شغلی مناسب آینده هستند. چالشهای گسترده که برخی نتیجهگیریهای تعریف شدهای دارند و برخی دیگر تکراریتر هستند، منجر به محصولاتی عمومی میشوند که بهترین آمادهسازی برای آینده پیچیده هستند.
در آموزش مبتنی بر مکان، شهر به عنوان یک کلاس درس نگریسته میشود، از داراییهای محلی کمک گرفته میشود و جامعه دعوت میشود تا به مدرسه وارد شود. یادگیری موقعیتی اگر به درستی انجام شود، باید بر مبنای سنتز بلوم (Bloom) عمل کند و محیط پیشرفته جدیدی را خلق نماید. حوزه یادگیری که در شکل زیر نمایش یافته است نمایشی از «یادگیری موقعیتی» است که وظایفی را بر مبنای مقیاس بلوم بسط میدهد و تشویق به درگیر شدن در شرایط پیچیده دنیای واقعی میکند.
حوزه یادگیری
نکته کلیدی این است که چگونه این تجربههای مبتنی بر پروژه را ترکیب، تکمیل و چارچوببندی کنیم تا فرایند تشکیل مهارت شتاب بگیرد و دانشآموزان برای مشارکت در جامعه آماده شوند. یک حرکت جهانی به سمت نمایش شایستگی وجود دارد که دانشآموزان تشویق میشوند، آنچه را آموختهاند به نمایش بگذارند و هر زمان که آماده بودند به سمت جلو گام بردارند. برای دانشآموزانی که با مشکلات یادگیری مواجه هستند، زمان و حمایت بیشتری صرف میشود و با افزایش سن کنار زده نمیشوند.
علاقه روزافزونی به یادگیری جدید و کسب آمادگی برای مسیر فنی و حرفهای وجود دارد که باعث میشود اشتغال درون خانواده جوانان، شتاب بگیرد. برای مثال RAMTEC یک شبکه تمرین رباتیک در اوهایو است که در آن دانشآموزان در کنار بزرگسالانی که برای شغلهای جدید آموزش میبینند، چیزهایی یاد میگیرند (و در برخی موارد حتی آموزش میدهند). شبکه CAPs که در شهر کانزاس واقع شده است، به دانشآموزان دبیرستانی کمک میکند تا مهارتهای آمادگی حرفهای کسب کنند و تجربههای مربوط به کار به دست آورند.
فناوریهای نوین
یادگیری مبتنی بر استعداد و فناوری تلفن همراه باعث شده است که رویای یادگیری همهجا و در هر زمان به واقعیت بپیوندد. LRNG به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی ملی به منظور گسترش دسترسی به تجربههای ارزشمند یادگیری مدرسهای برای جوانان فعالیت میکند.
به مرور که تعداد تجربههای یادگیری مبتنی بر مدرسه، جامعه و موقعیتهای کاری گسترش مییابد، بسیاری از جوانان توانایی بازسازی مسیرهای منحصربهفرد را برای خودشان مییابند. بدین ترتیب کارکرد مشاورهای از هر زمانی مهمتر شده است. تأمین مالی به مرور به سمت رسیدن به یادگیرندگان که بهترین گزینه هستند، حرکت کرده است. تأمین مالی مدارس به روشی مبتنی بر عملکرد، منعطف و سیار برای این مسیرهای جدید تبدیل شده است.
فراهم کردن امکان بروز استعدادها برای جوانان و ایجاد سازوکار مناسب به این منظور امری ضروری است. اما انسانها معمولاً در معرض این مشکل هستند که ترجیح میدهند به جای کار درست، کار آسان را انجام دهند. مشاوران (و الگوریتمهای) هوشمند معمولاً تجربههایی را پیشنهاد میکنند که برای افزایش رشد و دستیابی به فرصتها ممکن است دشوار یا ناخوشایند باشند.
چه فناوریهایی مهمتر هستند؟
دو فناوری هستند که آینده ابزارهای یادگیری و در نتیجه فرصتهای یادگیری را شکل میدهند. این دو فناوری یادگیری ماشینی و فناوری بلاک چین هستند.
یادگیری ماشینی – به معنی نرمافزاری که با بررسی مجموعه دادههای بزرگ میآموزد – بهترین موضوعهای آموزشی را پیشنهاد میکند، خروجیهای ابزارها و مدارس مختلف را با هم مقایسه میکند، آموزش را زمانبندی میکند و در نهایت خودروهایی که دانشآموزان را به سمت اماکن آموزشی حمل میکنند، هدایت میکند.
در آینده تکالیف دانشآموزان بر روی بلاک چین خواهد بود. بلاک چین یک دفتر کل معتبر و همواره بروز است. نیازی نیست پرونده مدرسه قبلی یک دانشآموز را بررسی کنید تا سوابق آموزشی وی را مرور کنید. مزیتهای بلاک چین در نهایت به سمت یک برنامه تحصیلی جامع برای یادگیرندگان بسط خواهد یافت.
تأثیرهای مدنی اقتصاد مبتنی بر اتوماسیون کدام هستند؟
با توجه به احتمال افزایش تغییرات شغلی، اغلب جوامع نیازمند شبکههای قویتری برای امنیت اجتماعی هستند. دولتها و ایالتها نیازمند نوعی حفاظت از درآمد خود هستند.
دسترسی به آموزشهای شغلی باکیفیت و مرتبط، اهمیت فزایندهای خواهند یافت و آموزش و تأمین مالی برای انکوباتورهای کارآفرینی نیز ارتقا مییابند. اروپا، اسکاندیناوی، و برخی از کشورهای خاور دور برای دسترسی به این افقها، نسبت به ایالات متحده بهتر آماده شدهاند. شهرهای این کشورها احتمالاً تبدیل به آزمایشگاههای دموکراسی خواهند شد. چالش دیگر برای زیرساختهای مدنی یادگیریهای نوین، بحثهای مکرر و پیچیده اخلاقی ناشی از نابرابری درآمدی، حملونقل خودکار و دستکاری ژنتیکی است.
همچنین بخوانید:
- آینده دیجیتال مارکتینگ در دستان هوش مصنوعی
- مهارت یافتن فرصت شغلی مناسب و اهمیت حضور آنلاین
- روشهای ایجاد تعادل بین زندگی و کار – با بررسی نمونه های واقعی
- آموزش آشنایی با بازاریابی دیجیتال (Digital marketing)
==