۱۰ فیلمی که با دیدنشان شروع به برنامه نویسی میکنید
هر انسان مبتکر و خلاق به سمتی میرود که تعهد در کارشان از آنها خواسته شود. توسعهدهندگان نرمافزار و برنامهنویسان نیز تفاوتی با انسانهای خلاق دیگر ندارند. شاید پروژهی اخیرتان با شکست مواجه شده باشد؛ شاید یک برنامهی ساده برایتان به یک دیو بدل شده باشد؛ یا شاید در برطرف کردن ایراد یک نرمافزار، هفتهها بیخوابی کشیدهاید و سخت تلاش کردهاید. با وجود این مسائل با تعجب از خود میپرسید "چرا دوباره این کار را انجام میدهم؟"
در طول این دوران بیمیلی، تمایل داریم آن جرقهی هیجانی که باعث شد وارد کار کد نویسی شویم را فراموش نماییم. ما آنقدر بر روی جزئیات مشقتبار موضوعی که در حال مبارزه با آن هستیم، متمرکز میشویم که نمیتوانیم سحر و جادویی که در هنگام نوشتن نرمافزار ایجاد میکنیم را ببینیم.
بیشتر زمانهایی که احساس بیانگیزگی میکنید، بهترین کار، دور شدن از کارتان و به دست آوردن یک دیدگاه کلی است. شما باید "چرا" را فراتر از آنچه که انجام میدهید، دوباره کشف کنید. استراتژی پیشنهادی ما چیست؟ توصیه میکنیم به تماشای فیلمی در مورد فنآوری بنشینید. وقتی شخصیتهایی را میبینیم که در حال کشف جادوی رایانهها میباشند، ما را به یاد سفر لذتبخش خودمان به دنیای نرمافزار میاندازد.
در اینجا یک فهرست از 10 فیلم مورد علاقه درباره رایانهها و فنآوری ارائه شده است. هر بار که آنها را تماشا میکنیم، دوباره در مورد برنامهنویسی هیجانزده میشویم.
10- فیلم سینمایی شبکه اجتماعی
نام انگلیسی: The Social Network
هیچ لیستی از بزرگترین فیلمهای فنآوری بدون "شبکه اجتماعی" اثر دیوید فینچر کامل نخواهد بود. این فیلم اقتباسی از کتاب"میلیاردرهای تصادفی" نوشته "بن مزریچ" است. "شبکه اجتماعی" در سال 2009 ساخته شد. این فیلم داستان تأسیس فیسبوک است. داستانی مرکب از پول، نبوغ و خیانت. روایتی داستانی است از پایهگذاری فیسبوک و دردسر دادخواستهایی که در پی آن مطرح شد. این فیلم نماهای زیبا، فیلمنامهای بی عیب و نقص و تدوینی استادانه دارد. "شبکه اجتماعی" به موضوعاتی قدرتمند مانند میل به پذیرش، حقوق مالکیت فکری، اشتیاق به فنآوری و بخش تاریک فرهنگ اجتماعی دانشگاه میپردازد.
فیلم "شبکه اجتماعی" نامزد دریافت هشت جایزهی اسکار شد. از جملهی این نامزدی جوایز میتوان به نامزدی برای بهترین فیلم سینمایی (که شاید باید برندهی آن میشد)، بهترین کارگردان (دیوید فینچر) و بهترین بازیگر مرد (آیزنبرگ) اشاره کرد. در نهایت، این فیلم با دریافت سه جایزه برای بهترین فیلم اقتباسی، بهترین موسیقی فیلم و بهترین تدوین فیلم به کار خود در اسکار خاتمه داد. یکی از موارد خوب در مورد این فیلم (و همهی آثار دیوید فینچر)، توجه بیعیب و نقص این کارگردان شهیر به جزئیات فنی است؛ برای مثال، فینچر در طول تکگویی زاکربرگ درباره ایجاد "فیسمش" (FaceMash) میتوانست با به هم بافتن یک سری اصطلاحات تکنیکی بیمعنا، از این سکانس عبور کند.
به جای این، خطوط آیزنبرگ در حقیقت یک طرح فنآوری مناسب و عملی برای ایجاد وبسایت است. در این صحنه، فینچر حتی فنآوریهای مورد استفادهای که زاکربرگ در آن زمان با آنها آشنا بود را معرفی میکند. باید واقعاً از وجود این مسئله در فیلم قدردانی کرد. این یکی از دلایلی است که باعث میشود فیلم برای برنامهنویسان جذاب باشد.
طبیعی است که این فیلم، یک اثر تخیلی است. با این حال، همیشه ما را مشتاق پیش رفتن میکند. هر بار که آن را تماشا میکنیم، در انتها به این فکر میافتیم: "با زندگیام چه کار دارم میکنم؟ باید همین الان یک چیزی بسازم."
9- فیلم سینمایی بازیهای جنگی
نام انگلیسی: War Games
"بازیهای جنگی" محصول 1983 و یک فیلم کلاسیک است. بازیگر اصلی این فیلم "متیو برودریک" جوان است. او نقش یک بچه هکر دهه هشتادی را ایفا میکند. او ناخواسته به WOPR (واکنش طرح اداره جنگ) دسترسی پیدا میکند. WOPR یک ابررایانهی نظامی ارتش ایالات متحده است که برای پیشبینی نتایج احتمالی جنگ هستهای برنامهریزی شده است. برودریک با این گمان که این برنامه، یک بازی رایانهای است، WOPR را برای اجرای یک شبیهسازی جنگ هستهای راهاندازی میکند. این کار باعث رها شدن یک موشک هستهای میشود و چیزی نمانده که جنگ جهانی سوم را به راه بیندازد.
"بازیهای جنگی" همه چیز دارد: بچه هکر باهوشی که از بزرگسالان پیشی میگیرد، یک موسیقی عالی دهه هشتادی و همچنین فیلمبرداری بسیار تماشایی که نامزد دریافت جایزه اسکار شد. این فیلم یک اثر کاملاً سرگرمکننده است و شما را مشتاق روزهایی میکند که رایانهها در جیب همه نبود و بچهها مجبور بودند برای پیدا کردن بازیهای ویدئویی خوب، سرورهای حکومتی را هک نمایند!!!
8- فیلم سینمایی او
نام انگلیسی: Her
"اسپایک جونز" در فیلم "او" به صورت مستقیم به کار با رایانهها نمیپردازد. با این وجود، این فیلم به منزلهی یک مکاشفهی شگفتانگیز در مورد نقش فنآوری در زندگی به ما خدمت میکند. "او" فنآوری فردا را نه به عنوان وسایل زینتبخش غالب در دنیای فیزیکی ما، بلکه به عنوان یک مکمل روحی ایدهآل برای آن، تجسم میکند. شخصیتهای فیلم به جای گوشیهای هوشمند 7 اینچی و ابزارهای تکنولوژیکی حجیم، تنها از گوشیهای بیسیم و صفحه نمایشهای کوچک استفاده میکنند. فیلم "او" خیلی زود روشن میسازد که انسانهای آینده، یک احساس نوستالژی عمیق نسبت به رسانههای آنالوگ را در خود نگاه میدارند. به عنوان مثال، شخصیت اصلی فیلم با نوشتن نامههای دستی سنتی برای مشتریانی که برای نوشتن نامهی خودشان تنبل هستند، روزگار میگذراند. انسانها در آیندهای که جونز به تصویر میکشد، نمیخواهند گجتهایشان بر زندگیشان غلبه کنند. با این وجود، وابستگی انسانی به فنآوری، قویتر از هر زمان دیگری رشد کرده است.
برای مثال، در صحنههای خیابانی، میبینیم که بیشتر مردم وقت خود را صرف کار با رایانههای خود میکنند و توجهی به جهان پیرامونشان ندارند. رانندگان مترو از روی بیکاری، نه با یکدیگر، بلکه با گوشیهای در گوششان صحبت میکنند. فیلم "او" به شکلی برجسته دربارهی تنهایی و جستوجو برای یافتن معنای زندگی است. این فیلم یک درک غنی و جذاب در مورد آنچه که جهان رایانهای در آینده میتواند به آن شبیه باشد، را ارائه میدهد. این پیشبینی با توجه به انفجار اخیری که با ظهور دستیارهای شخصی مبتنی بر صدا مانند الکسا و دستیار گوگل شاهد آن میباشیم، ممکن است خیلی هم دور از دسترس نباشد.
7- فیلم سینمایی آغازگر
نام انگلیسی: Primer
"آغازگر" دست شما را نگه نخواهد داشت. داستان این فیلم برای مخاطبان معمولی نوشته نشده است. فیلم "آغازگر" توسط مهندسان و برای مهندسان ساخته شده است. به همین دلیل، این فیلم، اثری درخشان است. "آغازگر" فقط با بودجهای 7.000 دلاری ساخته شده است. این فیلم از یک ساختار طرح تجربی برای نشان دادن کشف تصادفی سفر زمان توسط دو مهندس سختافزاری کمتجربه که در یک گاراژ کار میکنند، بهره میبرد. پس از مدتی، استفاده از این اختراع از کنترل آنها خارج شده و باید با عواقب بسیار واقعی و بسیار جدی کشف خودشان مواجه شوند.
باید بگوییم که اگر خیلی به فیلم توجه نکنید، پیگیری داستان آن بسیار دشوار است. "مایک دیآنجلو"، منتقد "اسکوایر" چنین نوشت که "هر کسی که ادعا میکند پس از دیدن آغازگر، آن را کاملاً فهمیده است، یا دانشمند است یا دروغگو." دقیقاً به همین دلیل است که این فیلم بوی حقیقت میدهد. با تماشای "آغازگر" واقعاً این احساس دست میدهد که گویا دو مهندس که به بزرگترین کشف در زندگیشان رسیدهاند را به تماشا نشستهایم. اگر تا به حال چیزی ساختهاید که به آن افتخار کردهاید و دیدهاید که به سبکی جالب پا به زندگی واقعی گذاشته است، خواهید دانست که نگاه به چهرهی آنها و سرعتشان در صحبت کردن، همگی عالی است. در این فیلم مغناطیسی وجود دارد که حتی بیشتر مهندسان بیروح و خشک را هم به زندگی باز میگرداند. "آغازگر" فیلمی است که باید آن را تماشا کنید.
6- فیلم سینمایی انقلاب سیستمعامل
نام انگلیسی: Revolution OS
فیلم انقلاب سیستمعامل به طور کلی یک مستند معتبر در مورد جنبش نرمافزار آزاد است. در حالی که این فیلم به تازگی تولید نشده است (در سال 2001 این فیلم منتشر شد)، اما دیدن این فیلم برای هر کسی که در مورد "منبع باز" نگران است، توصیه میشود. انقلاب سیستمعامل با مصاحبههای طولانی با قدرتمندان این عرصه مانند "ریچارد استالمن"، "لینوس توروالدز" و "اریک اس. ریموند" برجسته شده است و دیدن این فیلم همانند شیرجهای عمیق است به تاریخ و فلسفهی این جنبش است. هر وقت مردم از من میپرسند که منظور من از گفتن "من با نرم افزار منبع باز کار میکنم"، چیست؛ من تماشای این فیلم مستند را به ایشان پیشنهاد میکنم. این مستند را به مادرت، دوستانت، افراد بدون دانش فنی، یا اشخاص فنی که میشناسی نشان بده. هیچ چیز به شکلی واضحتر و خلاصهتر از این فیلم، این جنبش را توضیح نمیدهد. اگر به این نوشته ایمان ندارید، خودتان بروید و مستند انقلاب سیستمعامل را تماشا کنید.
5- فیلم سینمایی فراماشین
نام انگلیسی: Ex Machina
فیلم سینمایی "فرا ماشین" یک فیلم نیروبخش است که خستگی کسانی که از استعارههای علمی-تخیلی به اشتباه رفته و از ضعف هوش مصنوعی دلزده شدهاند را از بین میبرد. در حالی که بیشتر فیلمهای مربوط به هوش مصنوعی در سطح سؤال مرز بین "هوش مصنوعی" و "واقعیت" کجاست، باقی میمانند و در آن گیر میافتند، اما فیلم "فرا ماشین" به لایهی عمیقتری میرود. این طرح در واقع با استفاده از کشف ساختگی "هوش مصنوعی قدرتمند" برای کشف اضطراب اساسی که همهی تعاملات اجتماعی را پی ریزی میکند، یکی از آزمونهای بزرگ تورینگ است: آیا فردی که در حال صحبت با او میباشید، واقعاً شبیه شما است، یا این که فقط اینگونه وانمود میکند؟
فراتر از داستان جذاب، "فرا ماشین" فیلمی است که به زیبایی ساخته شده است. فیلمبرداری این فیلم، نفسگیر است که با توجه به این که این فیلم در یک هتل واقعی در نروژ تصویربرداری شده، اصلاً هم جای تعجبی ندارد. هر بار که این فیلم را تماشا میکنیم، قدرتی که توسعهدهندگان نرمافزاری ما برای ایجاد زیبایی و معنا در جهان در اختیار دارند، و مسئولیت فوقالعادهای که این قدرت به وجود میآورد را به یاد میآوریم. "فرا ماشین" یک بیانیه ظریف و قدرتمند را مطرح میکند: مراقب آنچه به رایانهتان میگویید، باشید.
4- فیلم سینمایی ماتریکس
نام انگلیسی: The Matrix
فیلم سینمایی "ماتریکس" ساخته شده در سال 1999، تقریباً یک فیلم هکری علمی-تخیلی محسوب میشود. این فیلم یک آینده دور را مجسم میکند که در آن "واقعیتی" که توسط اکثر انسانها فهمیده میشود، در واقع یک شبیهسازی رایانهای به نام "ماتریکس" است که توسط ماشینهای حساس ساخته شده تا نژاد بشر را مقهور خود سازد. هکری به نام "نئو" (با بازی کیانو ریوز) توسط گروهی از شورشیان انسانی کشف و آزاد میشود تا ماتریکس را برای مبارزهی میان ماشینها و ذهنهای آزاد هک کنند. فیلم "ماتریکس" یکتنه مفهوم هکرها را درون این جریان اصلی معرفی کرد، همهی اینها در حالی است که این فیلم یک بازسازی مدرن بینظیر از تمثیل غار افلاطون را به مخاطب خود ارائه میدهد.
ماتریکس ویژگیهای زیادی دارد: هک کردن، فنآوریهای آینده، صحنههای مبارزهی عالی و تکنیکهای جدید و پیشرو. این فیلم الهامبخش هزاران نفر بوده است تا به رایانه علاقهمند شوند و به عنوان یکی از بزرگترین فیلمهای علمی-تخیلی ساخته شده تا به امروز، شناخته میشود. تقریباً میتوان با اطمینان توصیه کرد که اگر پیش از این ماتریکس را ندیدهاید، حتماً تماشای آن را در برنامهی خود قرار دهید. اگر از تماشای ماتریکس لذت بردید، انیمیشن ماتریکس (Animatrix) را هم ببینید. این انیمیشن، مفهوم بنیادین ماتریکس را به روشهای بسیار جالبتر از فیلم اصلی، مورد بررسی قرار میدهد.
3- فیلم سینمایی دختری با خالکوبی اژدها
نام انگلیسی: The Girl With The Dragon Tattoo
" دختری با خالکوبی اژدها" یک فیلم حادثهای فوقالعاده است. داستان این فیلم در پی ماجرای "میکائیل بلومکویست" روزنامهنگار است که از او درخواست میشود تا سرنوشت زنی از یک خانواده ثروتمند که چهل سال پیش ناپدید شده است را دریابد. بلومکویست یک زن مرموز به نام "لیزبث سالاندر" که یک هکر رایانهای را برای کمک به خدمت میگیرد. آنها با هم و به آرامی راز تاریخچهی خشونتآمیز یک شهر به ظاهر به خواب رفته را کشف میکنند. در حالی که شاید فیلمهای حادثهای با قاتل مرموز را دوست نداشته باشیم، اما پس از تماشای این فیلم، دوباره هم آن را خواهیم دید. احتمالاً علت این امر، اجرای فوقالعادهی "رونی مارا" در نقش لیزبث سالاندر هکر است.
شخصیت "مارا" دارای پرداختی درخشان و بیپروا است. با این وجود، گذشتهی تاریک او یک پیچیدگی فریبنده به او میدهد. او که در دوران کودکی آسیب دیده، به شدت غیر اجتماعی است و در برقراری ارتباط با مردم و دوست شدن با آنها مشکل دارد. با این وجود، توانایی او برای استفاده از رایانه همراه با قدرت مهندسی اجتماعی عالی، از او یک شخصیت الهامبخش برای هر کسی که به امنیت رایانه علاقهمند است، میسازد. فیلم "دختری با خالکوبی اژدها" دارای یکی از واقعبینانهترین تصویرسازیها دربارهی امنیت رایانه است که تا به حال در یک فیلم هالیوودی دیده شده است. اگر این فیلم باعث نمیشود سعی کنید به جاسوسی دوستانتان بپردازید، تماشای آن را از دست ندهید.
2- فیلم سینمایی نوح
نام انگلیسی: Noah
"نوح" فیلمی کوتاه و پیشگامانه است که به بررسی سبک و روش زندگی جوانان مدرن در میان رسانههای اجتماعی میپردازد. جنبهی قابل توجه این فیلم، مدیوم این میباشد که: همه چیز در قالب یک "اسکرین کست" (ضبط تصویر از روی آنچه که در مانیتور نمایش داده میشود) به تصویر کشیده شده است. فیلم "نوح" توسط دو دانشجوی کانادایی رشته فیلمسازی کانادایی به نامهای "والتر وودمن" و "پاتریک کدربرگ" ساخته شده است. این فیلم در هنگامی شروع میشود که شخصیت اصلی آن در دبیرستان لپتاپ خود را باز میکند و به طور کامل آنچه بر روی صفحه نمایش رایانه و تلفن همراه او روی میدهد، روایت میشود. از طریق خط سیر این فیلم ما رابطهی "نوح" با دوستش را میبینیم که به واسطهی رسانههای اجتماعی به هم میریزد. شاید بسیاری از بینندگان این فیلم در زندگی واقعی خودشان چنین چیزی را تجربه کرده باشند.
در فیلم "نوح" توجه به جزئیات، بسیار بی عیب و نقص است. این امر یا به دلیل برنامههای استفاده شده است یا به خاطر روشی است که در آن کاربر با رایانهاش در فعل و انفعال قرار دارد. در حالی که باید اشاره کنیم که کیفیت این فیلم اندکی آماتوری و غیر حرفهای است -زیرا این فیلم توسط دانشجویان فیلمسازی ساخته شده است- اما تماشای "نوح" را به هر کسی که علاقهمند به بررسی روش تأثیرگذاری رسانههای اجتماعی بر روابط روزمرهی انسان است، به شدت توصیه میکنیم. هیچ فیلم واقعیتر و قانعکنندهتری نسبت به "نوح" پیدا نخواهید کرد.
1- فیلم سینمایی TPB AFK
فیلم TPB AFK در مورد فنآوری و یکی از بهترین مستندها در تمام دوران است. بر خلاف بیشتر فیلمهای مستند که به نظر میرسد با مته برقی یا در زمان زلزله تصویربرداری شدهاند، هنر فیلمبرداری TPB AFK با فیلمهای بلند سینمایی با آن بودجههای عظیم در رقابت است. هنگام تماشای این فیلم واقعاً احساس میکنید که یک فیلم هالیوودی پرخرج را میبینید. این در حالی است که این فیلم سه نفر وجود دارند که هالیوود بسیار از آنها متنفر است. حتی اگر تنها هنر فیلمبرداری TPB AFK را در نظر بگیریم، بازهم ارزشمند است؛ اما این فیلمبرداری با تدوینی استادانه و موسیقی متنی سحرآمیز و تأثیرگذار نیز همراه شده است.
با این همه، آنچه که واقعاً این مستند را برجسته میکند، تصویری منحصر به فرد از بحثها در مورد مالکیت معنوی است. TPB AFK یک استدلال قانعکننده برای اصلاح کپیرایت مطرح میکند. با این حال، این فیلم قطعاً طرفدار دزدی آثار نیست. فیلمسازان از نمایاندن علنی برخی کاستیهای نقطه نظرات پیشکسوتان در مورد مالکیت معنوی پرهیز نمیکنند. حتی استدلال کنندگان طرفدار آزادی اطلاعات نمیتوانند بدون طرح این پرسش که "آیا بدون محدودیت یا پیمانهای بازدارنده، گرفتن همه چیز و اجرای رویکرد کپیرایت واقعاً منطقی است؟" از این فیلم فاصله بگیرند. همچنین، حتی قویترین مخالفان کپیرایت نیز اعتبار بسیاری از نکات طرح شده توسط استدلال کنندگان TPB که در این فیلم عنوان میشود را تصدیق میکنند. تماشای این فیلم، یک تجربه فوقالعاده است. اگر فقط میتوانید یک فیلم از این فهرست را تماشا کنید، بهتر است فیلم TPB AFK انتخابتان باشد.
حال اگر از این لیست لذت بردید و علاقه مند به برنامه نویسی هستید، پیشنهاد ما مراجعه به مطالب زیر میباشد:
- مجموعه آموزشهای برنامه نویسی
- ۱۰ فیلم برتر به انتخاب هکرها و برنامهنویسان
- ۱۰ فیلم مستند برتر در زمینه هوش مصنوعی
- مجموعه آموزشهای محاسبات هوش مصنوعی
- آموزش هوش مصنوعی
لینک فیلم نوح رو بزارید ، زمانی تو گوگل میزنم فیلمای حضرت نوح فقط میاد
می شه بگید فیلم بازی جنگی رو از کجا می تونم ببینم؟
حتی خوندن این متن هم منو علاقمند کرد
این فیلم نوح رو هرچی میزنم نمیاره چیکار کنم؟
شاید عجیب باشه ولی social network زندگیمو عوض کرد
عجیب نیست چون روی منم خیلی تاثیر گزاشت
چجوری ؟!