نقطه سر به سر چیست؟ | فرمول محاسبه نقطه سر به سر — به زبان ساده

۲۲۵۰۸ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۷ دقیقه
نقطه سر به سر چیست؟ | فرمول محاسبه نقطه سر به سر — به زبان ساده

نقطه سر به سر مفهومی است که در بازرگانی و اقتصاد بکار می‌رود. به صورت اجمالی، نقطه سر به سر نقطه‌ای است که در آن هزینه‌های کل - هزینه متغیر و ثابت - برابر درآمد کل می‌شود. درواقع، فروشنده باید به تعداد نقطه سر به سر فروش انجام دهد تا ضرر یا منفعت خالص به صفر برسد. در نقطه سر به سر، تمامی هزینه‌ها پوشش داده شده‌اند. میزان سود در نقطه سر به سر برابر صفر است. در این نقطه است که پس از اضافه شدن میزان فروش، سود نیز افزایش می‌یابد. در این نوشتار با مهم‌ترین مفاهیم پیرامون نقطه سر به سری آشنا می‌شوید.

هزینه کل چیست؟

مجموع هزینه‌های ثابت و متغیر را هزینه کل می‌نامند. هزینه کل را می‌توان از طریق تعداد واحدها یا درآمد محاسبه کرد. نقطه سر به سر تنها زمانی حاصل می‌شود که قیمت در نظر گرفته شده برای هر واحد، بالاتر از هزینه متغیر هر واحد باشد. اختلاف بین قیمت و هزینه متغیر صرف پوشش دادن هزینه‌های ثابت می‌شود. این مقدار را «حاشیه فروش» (Contribution Margin) می‌نامیم. هدف کسب‌وکار بدست آوردن سود است. تحلیل نقطه سر به سر میزان فروشی را که پس ازآن به سود می‌رسیم را مشخص می‌کند. درواقع، نقطه سر به سر نشان‌دهنده میزان پایداری یک کسب‌ و کار است.

نقطه سر به سر چیست؟

در متون سرمایه‌گذاری، «نقطه سر به سر » (Break Even Point | BEP) ناحیه‌ای است که قیمت بازاری یک دارایی با هزینه اصلی آن، برابر می‌شود.

نقطه سر به سر

حاشیه فروش چیست؟

«حاشیه فروش» (Contribution Margin) درصدی از درآمد است که توسط هزینه متغیر مصرف نمی‌شود. برای مثال، اگر شما میزی را به مبلغ ۷۵۰ هزارتومان خریداری و سپس آن‌را به قیمت ۱ میلیون تومان بفروشید، حاشیه فروش برابر ۲۵۰ هزار تومان خواهد بود. مبلغی که توسط هزینه مصرف نشده است. البته در تجارت، این مورد پیچیده‌تر است. برای محاسبه آن نیاز دارید که هزینه‌های متغیر یک واحد کالا را بدانید یا به صورت کلی مطلع باشید که جهت تولید یک واحد کالا چه هزینه‌هایی باید صرف شوند.

هزینه های متغیر و هزینه‌های ثابت چه هستند؟

هزینه‌های فروش، هزینه‌هایی هستند که با تغییر میزان تولید، دستخوش تغییر می‌شوند. برای درک بهتر این هزینه‌ها، به مثال مقابل توجه کنید. در زمان فروش لیموناد از دکه فروش آب‌میوه، هزینه آب، آبلیمو، شکر، یخ و لیوان جزو «هزینه‌های متغیر» (Variable Cost) محسوب می‌شوند که باید به ازای فروش هر واحد لیموناد، مجدداً پرداخت شوند. هزینه پرداخت شده برای دکه فروش آب‌میوه، هزینه ثابت به شمار می‌رود. نیروی کار مورد نیاز برای ساخت و فروش لیموناد نیز جزو هزینه ثابت به شمار می‌رود زیرا به تعداد لیوان‌ لیموناد فروخته شده بستگی ندارد.

نهادههزینهنوع
لیمو، شکر، یخ و آب۲۰ هزار تومان به ازای هر لیوانهزینه متغیر
لیوان۵ هزار تومان هزینه هر لیوانهزینه متغیر
نیروی کار۱۰۰ هزار تومان به ازای هر روز کاری هر نیروی کارهزینه ثابت
اجاره دکه فروش آب‌میوهماهیانه ۲ میلیون تومانهزینه ثابت

اگر بدانیم که دکه آبمیوه‌فروشی روزانه ۱۰۰۰ لیوان به قیمت ۳۰ هزار تومان می‌فروشدو اینکه هر نیروی کار، ۱۰۰۰ لیوان را تهیه و سرو می کند، می‌توانیم حاشیه فروش را محاسبه کنیم.  هزینه مواد اولیه به ازای هر لیوان برابر ۲۵ هزار تومان ( ۲۰ هزار تومان مواد + ۵ هزار تومان هزینه لیوان ) هزینه خواهد داشت. اگر لیموناد برابر ۳۰ هزارتومان به ازای هر لیوان فروخته شود، حاشیه فروش معادل ۵ هزار تومان به ازای هر لیوان لیموناد است. با بررسی حاشیه فروش می‌توان فهمید که چه بخشی از درآمد صرف تامین هزینه‌های ثابت می‌شود.

نرخ حاشیه فروش

«نرخ حاشیه فروش» (Contribution Margin Ratio) حاشیه فروش را به صورت درصدی از میزان فروش اعلام می‌کند. جهت محاسبه این نسبت، باید حاشیه فروش به ازای هر واحد را بر قیمت فروش هر واحد یا کل حاشیه فروش را بر کل درآمد تقسیم کنید.

محاسبه نرخ حاشیه فروش

حاشیه امنیت در کسب و کار

اگر میزان فروش یک شرکت بیشتر از نقطه سر به سری باشد، حاشیه امنیت برابر با میزان فروش فعلی منهای میزان فروش در نقطه سر به سری است. «حاشیه امینت» (Margin of Safety) نشان‌دهنده میزانی است که فروش می‌تواند کاهش پیدا کند، قبل از اینکه شرکت دچار ضرر شود. برای مثال، فرض کنید میزان فروش شرکت تولید‌کننده لوازم یدکی خودرو برابر ۱۲۰ میلیون تومان و میزان فروش سر به سری برابر ۱۰۰ میلیون تومان باشد. حاشیه امنیت برابر ۲۰ میلیون تومان خواهد بود که به صورت زیر محاسبه می‌شود.

محاسبه حاشیه امنیت در کسب و کار

حاشیه امنیت به صورت درصدی نیز گزارش می‌شود.

نرخ حاشیه امنیت کسب و کار

نرخ حاشیه امنیت

نرخ حاشیه امنیت در مثال تولیدکننده لوازم یدکی خودرو به شکل زیر محاسبه می‌شود.

یعنی میزان فروش می‌تواند تا ۱۶٫۶۷٪ کاهش یابد تا زمانی که شرکت دچار ضرر شود.

فرمول تحلیل نقطه سر به سر

نقطه سر به سر زمانی رخ می‌دهد که مجموع هزینه‌های متغیر و ثابت برابر درآمد باشد.

  • هزینه کل ثابت : عموماً شناسایی آن‌ها آسان‌تر است. از جمله هزینه‌های ثابت می‌توان به مبالغ پرداخت شده برای اجاره، حقوق و استهلاک، اشاره کرد.
  • هزینه کل متغیر: تشخیص هزینه‌های متغیر، غالباً، دشوارتر به شمار می‌رود اما این هزینه‌ها قابل تخمین هستند. هزینه‌های پرداخت‌شده برای مواد اولیه و به صورت کلی، هزینه‌های تغییر‌کننده با تغییر میزان تولید، هزینه‌های متغیر در نظر گرفته می‌شوند.
  • درآمد: از ضرب تعداد کالای فروخته شده در قیمت هرکدام از این کالاها، به دست می‌آید.

به صورت کلی و در دنیای واقعی، باید در هنگام انجام تحلیل نقطه‌ سر به سری به مالیات توجه داشته باشید. یعنی دقت کنید که محاسبات هزینه‌ها و درآمد با توجه به مالیات صورت گرفته‌اند، یا خیر. در مثال‌های این مطلب، برای سادگی بیشتر، از مالیات، صرف‌نظر شده است.

روش‌های تحلیل سر به سری

راه‌های متفاوتی برای انجام تحلیل سر به سری در شرکت‌ها وجود دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره کرده‌ایم.

  • نقطه سر به سر فروش کل
  • نقطه سر به سر تعداد واحد کالای فروخته شده
  • قیمت سر به سر

نقطه سر به سر فروش کل

در بعضی زمان‌ها، شرکت‌ها می‌خواهند درآمد و فروش کل مورد نیاز جهت پوشش دادن هزینه‌های کل برقراری شرکت را تحلیل کنند. از فرمول زیر برای محاسبه میزان فروش کل استفاده می‌شود اما معیار سنجش بر حسب واحد پولی است و نه تعداد کالاها.

محاسبه فروش سر به سری

نقطه سر به سر تعداد واحد کالای فروخته شده

این روش، یکی از رایج‌ترین روش‌ها برای محاسبه نقطه سر به سر به شمار می‌رود. در این روش، به تعداد واحدهای مورد نیاز برای فروش جهت رسیدن به نقطه سر به سر، توجه می‌شود.

قیمت سر به سر

در اینجا، قیمت را با توجه به هزینه ثابت و متغیر و تعداد تخمین‌زده شده واحدهای فروخته‌شده از کالا، محاسبه می‌کنیم. در روش‌های محاسباتی بیان شده در بالا، از قیمت فروش اطلاع داریم و مقدار فروش مورد نیاز برای رسیدن به نقطه سر به سر را بدست می‌آوریم. در این نمونه، باید تعداد واحدهای به فروش رسیده (یا میزان کل فروش را تخمین بزنیم و از آن به تابع قیمت فروش، دست پیدا کنیم.

محدودیت‌های نقطه سر به سر چه هستند؟

نقطه سر به سر در صورت درست به کار رفتن، ابزار مفیدی خواهد بود. یعنی شکل توابع درآمد کل و هزینه کل باید به درستی یا با تقریب خوبی منعکس‌کننده شرایط هزینه یا درآمد واقعی باشد. همچنین، تحلیل سر به سر باید به صورت افزایشی به کار رود. یعنی هزینه کل باید منعکس‌کننده هزینه‌هایی باشد که در نتیجه تصمیم به تولید کالای خاصی ایجاد می‌شوند و نه سایر هزینه‌ها.

نقطه سر به سر چیست

هدف هر کسب‌وکار بدست آوردن سود و کسب موفقیت است. این مورد بدون تشخیص داده‌های قابل اطمینان در رابطه با وضعیت مالی قابل حصول نیست. نقطه سر به سر در حسابداری روشی موثر برای ارزیابی کردن داده‌ها به شمار می‌رود. با این روش کارآفرینان می‌توانند به میزان دقیقی که شرکت آن‌ها به برای پرداخت هزینه‌ها و امکان موفقیت نیاز دارد دست پیدا کنند. در ادامه به تعدادی از محدودیت‌های روش نقطه سر به سر اشاره کرده‌ایم.

  • هزینه‌هایی وجود دارند که نیمه‌متغیر هستند و تقسیم‌بندی آن‌ها در دو دسته ثابت و متغیر، به صورت دقیق، امکان‌پذیر نیست.
  • این امکان وجود دارد که درآمد حاصل از فروش و هزینه‌های متغیر به دلایلی از جمله، خرید عمده و ارائه تخفیف‌ها، تناسب مستقیمی با میزان فروش نداشته باشد.

محاسبه نقطه سر به سر در اکسل

نقطه سر به سر انعکاس‌دهنده میزان تولید کالا و خدمات پوشش‌دهنده تمام هزینه‌های شرکت است. نقطه سر به سر از دید اقتصادی، نشان‌دهنده وضعیتی است که در آن میزان سود و ضرر برابر صفر هستند. این شاخص به صورت کمی یا در واحد‌های پولی گزارش می‌شود. به صورت کلی، هرچه نقطه سر به سر میزان تولید و فروش پایین‌تر باشد، ثبات مالی و توانایی پرداخت بدهی شرکت، بالاتر است.

در اینجا، برای درک بهتر، با مثال، محاسبه نقطه سر به سر، نشان داده شده است. فرض کنید کالایی با هزینه ثابت ۵۰ میلیون تومان تولید شود و هزینه متغیر به ازای هر واحد کالای تولیدشده برابر ۲۰۰ هزارتومان باشد. در نهایت، فرض کنید که شرکت تولیدکننده هر کالا را به قیمت ۴۰۰ هزار تومان به فروش برساند. حال، نقطه سر به سر به صورت زیر محاسبه خواهد شد. توجه داشته باشید که در اینجا می‌خواهیم تعداد واحدهایی که باید بفروشیم تا به نقطه سر به سر برسیم را محاسبه کنیم.

محاسبه نقطه BEP در اکسل

همان‌طور که به خاطر داشتید، در نقطه سر به سر، درآمد حاصل شده برابر هزینه کل است.

فرمول BEP

فرمول محاسبه BEP

بنابراین، تعداد واحد مورد نیاز برای به فروش رسیدن جهت دستیابی به نقطه سر به سر به صورت زیر محاسبه می‌شود.

فرمول نقطه سر به سر

محاسبه نقطه bep در اکسل

در نتیجه، در مثال یادشده، تعداد واحد مورد نیاز جهت رسیدن به نقطه سر به سر برابر ۲۵۰ خواهد بود. یعنی اگر شرکت بخواهد میزان درآمد با میزان هزینه‌ها برابری کند، باید ۲۵۰ واحد کالا را بفروشد.

معرفی فیلم آموزش مدیریت تولید و عملیات

دوره آموزشی نقطه سر به سر

آموزش مدیریت تولید و عملیات، به بررسی جنبه‌های موفقیت در کسب‌و کار می‌پردازد. برای یادگیری بیشتر مفاهیم مربوط به این موضوع می‌توانید به دوره آموزشی تدوین‌شده بوسیله «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره آموزشی ۵ ساعته است و در ۹ درس ارائه می‌شود. در ادامه به معرفی سرفصل‌های این درس پرداخته‌ایم.

کلیات مدیریت تولید و عملیات در درس اول بیان شده است. پیش‌بینی تقاضا را در درس‌های دوم و سوم می‌آموزید. برای یادگیری نقطه تحلیل سر به سر BEP و نقطه بی‌تفاوتی در تولید باید به درس چهارم مراجعه کنید. درس پنجم به طراحی نحوه استقرار ماشین‌آلات و کارگاه‌ها اختصاص یافته است. کنترل موجودی در سیستم‌های تولیدی را در درس‌های ششم و هفتم می‌آموزید. مطالعه کار در درس هشتم بیان شده است. مدرس در درس نهم، برنامه‌ریزی مواد موردنیاز، منابع تولید و منابع بنگاه را تدریس می‌کند.

سخن پایانی

نقطه سر به سر و محاسبه آن یکی از موارد مهم در کسب‌و‌کار به شمار می‌رود. نقطه سر به سر نشان‌دهنده این است که چه زمانی کسب و کار شما به سود می‌رسد. امکان دارد این سئوال برای بسیاری از صاحبان کسب‌و‌کار پیش بیاید که چه زمانی به نقطه سر به سر می‌رسند. تحلیل نقطه سر به سر نیز از موارد مهم است که کمک می‌کند هزینه‌های ثابت و هزینه‌های متغیر را تشخیص دهید تا قیمت‌ها را به صورت مناسب تعیین کنید تا زمان به سود رسیدن کسب‌و‌کار مشخص شود.

به صورت کلی، حجم سر به سر به عنوان سطح فروشی که در آن درآمد کل برابر هزینه کل باشد، تعریف می‌شود. این نقطه برای تصمیم‌گیرندگان مهم به شمار می‌رود زیرا پس از این نقطه، درآمد نسبت به هزینه افزایش می‌یابد و سود حاصل می‌شود.

تحلیل نقطه سر به سر مانند درخت تصمیم‌گیری، یکی از روش های کمکی جهت انجام تصمیم‌گیری است. این تحلیل این امکان را برای فرد تصمیم‌گیرنده بوجود می‌آورد که به حجم فروش مورد نیاز در نقطه سر به سر به شرط معین بودن قیمت‌ها و ساختار هزینه توجه کند. با تخمین منحنی تقاضا برای محصولی با کیفیت مشخص، تصمیم‌گیرنده می‌تواند دسترسی خود به مقدار نقطه سر به سر را بسنجد. در صورت عدم دسترسی، فرد می‌تواند کیفیت محصول را به نحوی تغییر دهد که نقطه سر به سر قابل دسترسی باشد. در تحلیل سر به سر باید توجه داشته باشید که توابع هزینه-درآمد بکار رفته، تقریب مناسبی از درآمد و هزینه واقعی داشته باشند.

بر اساس رای ۳۳ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
InvestopediaInvestopediaLumen LearningeduCBA
۶ دیدگاه برای «نقطه سر به سر چیست؟ | فرمول محاسبه نقطه سر به سر — به زبان ساده»

سلام برای من هم تا این اندازه کافی بود متشکرم

بسیار عالی و آموزنده بود

سلام و خسته نباشید در شکل اول محل سود و ضرر برعکس نوشته شده است

ببخشید در نمودار حاشیه ایمنی، ریسک در کجاا قرار می‌گیرد؟ فقط در منطقه زیان؟

با سلام؛
شکل مورد نظر بازبینی و اصلاح شد.
سپاس از همراهی شما

برای من کافی و عالی بود. ممنونم

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *