شکست بازار چیست و چه تعریفی دارد؟ — به زبان ساده
مطابق نظر آدام اسمیت - پدر علم اقتصاد مدرن - با آزاد بودن بازارها، دست نامرئی، تعادل را در اقتصاد بوجود میآورد. در زمانهایی، تخصیص صورتگرفته در اقتصاد، بهینه نیست و نیاز به دخالت دولت در اقتصاد وجود دارد. در این زمانها، از اصطلاح شکست بازار استفاده میکنیم. در مطلب پیشرو، به شکست بازار و تعاریف زیرمجموعه آن پرداختهایم.
شکست بازار چیست؟
به زبان ساده، به صورت کلی انتظار داریم که در صورت آزاد بودن بازار، با برابری نیروهای عرضه و تقاضا، به تعادل برسیم و رفاه تولیدکننده و مصرفکننده حداکثر شود.
در زمانهایی، به دلایل متفاوت، این اتفاق رخ نمیدهد. در این صورت، شاید بهتر باشد، دولت با سیاستگذاریها و وضع مالیاتهای مثبت و منفی (یارانه) نیروهای بازار را به نحوی بازهدایت کند که به نتیجه کارآمد دست پیدا کنیم یا به عبارتی، رفاه جامعه حداکثر شود.
زمانی میگوییم «شکست بازار» (Market Failure) رخ داده که نتیجه نهایی بدست آمده توسط بازار، حداکثرکننده سود خالص فعالیت اقتصادی نباشد. به علت ماهیت منابع طبیعی، شکست بازار اغلب در مواجهه با آنها رخ میدهد.
انواع شکست بازار
امکان دارد شکست بازار به دو صورت ناقص و کامل رخ دهد.
- شکست ناقص بازار: در شکست بازار ناقص، اقتصاد کارایی خود را دارد اما یا مقدار تولید شده نادرست است یا قیمت انتخابی صحیح نیست.
- شکست کامل بازار: شکست کامل بازار، زمانی رخ میدهد که بازار اصلاً کالایی را عرضه نکند. یعنی آن کالا تامین نشود.
از جمله عوامل تاثیرگذار و بهم زننده نظم بازار چه مواردی هستند؟
از جمله عوامل بهمزننده نظم بازار که باعث میشوند مقدار تقاضا شده با مقدار عرضه شده برابر نباشد و عدم تعادل بوجود بیاید، میتوان به قدرت انحصاری، محدودیتهای قیمتی، تعیین کف قیمت و مقررات دولتی اشاره کرد.
مقررات دولتی و وضع انواع سیاستگذاریها و تعرفهها همانطور که میتوانند شکست بازار را بوجود بیاورند، میتوانند در مرتفع کردن آن نیز نقش داشته باشند.
انواع عوامل موثر در شکست بازار
در اینجا به انواع عوامل بوجود آورنده شکست بازار اشاره کردهایم.
- اثر خارجی
- کالاهای عمومی
- کنترل بازار
- عدم تقارن اطلاعات در بازار
اثر خارجی
یکی از مهمترین و پررنگترین دلایل بوجود آمدن شکست بازار «اثر خارجی» (Externality) است. زمانی که فعالیتهای یک شرکت یا بنگاه اقتصادی نتایج مستقیم غیرعمدی یا جبران نشده بر رفاه دیگر افراد یا سود سایر شرکتها داشته باشد، این فعالیتها اثر خارجی داشتهاند.
توجه داشته باشید که در تعریف بالا، اثر مستقیم یعنی رفاه یک فرد یا شرکت مشخص تحت تاثیر قرار بگیرد. همچنین، غیرعمدی بودن یعنی ناآگاهانه انجام شدن. یعنی شرکت یا فرد بوجود آورنده اثر جانبی منفی با نیت شوم و قبلی این عمل را مرتکب نشده باشد.
به عبارتی آثار خارجی اشاره به هزینهها و مزایایی دارد که دریافتکننده آن طرف سومی است که کنترلی در تولید این هزینهها و مزایا نداشته است. آثار خارجی یا آثار بیرونی میتواند مثبت یا منفی باشد و از تولید یا مصرف کالاها نشات بگیرد.
به علاوه، میتواند خصوصی یا اجتماعی باشد و یک نهاد یا کل جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. امکان دارد این اثر خارجی - فارغ از مثبت یا منفی بودن - اثری بر نهاد بوجود آورندهاش نداشته باشد.
از شناختهشدهترین نمونههای اثرخارجی منفی میتوان به آلودگی ایجادشده توسط کارخانه اشاره کرد که به محیط اطراف آسیب میزند و سلامتی شهروندان نواحی نزدیک به آنرا، تحت تاثیر قرار میدهد. از مثالهای اثر خارجی مثبت نیز میتوان به تاثیر نیروی کار آموزش دیده بر بهرهوری افزایشیافته شرکت، اشاره کرد.
پیامدهای جانبی در اقتصاد
در اقتصاد زمانی شاهد ظاهر شدن آثار خارجی هستیم که قیمت تعادلی کالا یا خدمت مصرفشده یا تولیدشده نشاندهنده قیمت حقیقی یا مزایای آن کالا یا خدمت، برای جامعه نباشد. پیامدهای خارجی منفی عموماً غیربهینه پارتو به شمار میروند.
آثار خارجی مثبت با وجود بهینه پارتو بودن، همچنان جز شکست بازار به شمار میروند. در صورتی که دولتی مداخلهگر وجود نداشته باشد، پیامدهای جانبی مثبت نیز، کارآمدی در تخصیص را رعایت نمیکنند، زیرا در مقایسه با حالت بهینه نظری، کالاهای کمتری تولید خواهد شد. اگر این پیامدهای خارجی درونی شوند، تولیدکننده انگیزه بیشتری برای تولید خواهد داشت.
درونی شدن آثار خارجی
اگر فرد موظف باشد هزینههای بوجود آمده از آثار خارجی منفی را مانند آلودگی پرداخت کند، امکان افزایش میزان تولید وجود خواهد داشت. این مورد را «درونی شدن آثار خارجی» (Internalizing Externalities) مینامند.
روشهای مقابله دولت با آثار خارجی در اقتصاد
دولت میتواند از طریق دو نوع سیاستگذاری زیر با وقوع آثار خارجی در بازار مقابله و بازار را به سطح تولید بهینه نزدیک کند.
- سیاستهای دستور و کنترل
- سیاستهای بازار محور
در مورد اول، دولت در تلاش برای تنظیم رفتارهای بوجود آورنده آثار خارجی به صورت مستقیم است. در روشهای بازار محور، این عمل به صورت غیرمستقیم انجام میشود. سیاستهای دستور و کنترل از نوع استانداردهای وضعشده، هدفگذاریها، گامهای ضروری در تکمیل فرایندها یا اقدامهای فوری هستند.
این معیارها موجب میشوند که رفتارهای بوجودآورنده آثار خارجی، تشویق یا منع شوند. برای مثال، امکان دارد دولت با دفع نوع خاصی از مواد شیمیایی در رودخانه، توسط شرکت معینی مخالفت کند. در سیاستگذاریهای بر پایه بازار، دولت از مواردی مانند یارانه و مالیات برای تشویق تصمیمگیرندگان بخش خصوصی در جهت تغییر رفتار آنها استفاده میکند.
کالاهای عمومی
«کالاهای عمومی» (Public Good) کالاهایی هستند که توسط بخش عظیمی از جمعیت مصرف میشوند و هزینه آنها با افزایش تعداد مصرفکنندگان، بیشتر نمیشود. کالاهای عمومی غیرقابل تخصیص و رقابتناپذیر به شمار میروند. غیررقابتپذیری یعنی کالاها به صورت بهینهای به کل جمیعت تخصیص داده شدهاند. غیرقابل تخصیص بودن یعنی نمیتوان افراد پرداختنکرده هزینهرا از مصرف کالای عمومی، منع کرد.
در صورتیکه بخشی از مصرفکنندگان کالای عمومی همچنان مصرف خود را ادامه دهند اما مبلغی پرداخت نکنند، شکست بازار بوجود میآید. برای مثال، بهرهمندی از خدمات نیروی انتظامی کالایی عمومی است که هر شهروند فارغ از پرداخت یا عدم پرداخت مالیات به دولت، میتواند از آن استفاده کند.
کنترل بازار
کنترل بازار زمانی بوجود میآید که خریدار یا فروشنده در یک بازار، دارای قدرت قیمتگذاری کالاها یا خدمات باشند. این قدرت مانع از آن میشود که نیروهای عرضه و تقاضا، قیمت کالاها را در بازار، تنظیم کنند.
کنترل بازار در سمت عرضه
در سمت عرضه، امکان دارد در صورت وجود تعداد محدودی فروشنده بزرگ (انحصار چندجانبه) یا وجود یک فروشنده با قدرت بسیار زیاد (انحصار کامل)، کنترل قیمت کالاها و خدمات به دست فروشندگان بیفتد.
این امکان وجود دارد که فروشندگان با همدستی با یکدیگر در ازای تعیین قیمتی بالاتر، سود خود را به حداکثر برسانند. فروشندگان همچنین ممکن است مقدار کالاهای تولیدشده در بازار را کنترل کنند و با ایجاد توافق با یکدیگر، کمیابی بوجود بیاورند و قیمت کالاها را افزایش دهند.
کنترل بازار در سمت تقاضا
در سمت تقاضا، در صورت تشکیل شدن بازار تنها از یک خریدار (انحصار کامل خرید) یا تعدادی خریدار بزرگ (انحصار چندجانبه خرید)، قدرت کنترل قیمتها در بازار در دست خریداران خواهد بود.
اگر تنها یک خریدار یا تعداد انگشتشماری خریدار در بازار وجود داشته باشد، امکان دارد آنها تلاش کنند که با همدستی با یکدیگر، قیمت را به قیمت خرید دلخواه خود تغییر دهند. این عمل، مانع از برابری عرضه کالاها و خدمات با میزان تقاضای آنها میشود.
عدم تقارن اطلاعات در بازار
شکست بازار همچنین، ممکن است در اثر کمبود اطلاعات مناسب در میان خریداران و فروشندگان بوجود بیاید. یعنی قیمت عرضه و تقاضا انعکاس دهنده تمام مزایا یا هزینه فرصت یک کالا نباشد. کمبود اطلاعات در سمت خریدار ممکن است موجب شود که او مبلغی بالاتر یا پایینتر از ارزش حقیقی کالا را برای آن بپردازد.
بسیار عالی دست شما درد نه کنه من از افغانستان معلومات شما را میبینیم