انواع استارت آپ چیست؟ – معرفی ۷ نوع استارتاپ + مزایا، معایب و مثال
استارتاپها بهعنوان کسب و کارهای نوپا و تازه تاسیس با ایدههای نوآورانه و پتانسیل رشد بالا، بهدنبال ایجاد ارزش و ارائه راهحلهای جدید در بازار هستند. پویایی، تمرکز بر رشد سریع و گسترش فعالیت در زمینه روندهای نوظهور بازار از تفاوتهای اصلی آنها با کسب و کارهای سنتی است. در دنیای امروز این شرکتها با تبدیل شدن به محرک اصلی نوآوری و پیشرفت اقتصادی کشورها تغییرات بزرگی در اجتماع و صنایع مختلف ایجاد کردهاند. با این حال هر استارت آپی ویژگی و اهداف خاص خود را دارد و به اشکال مختلفی تاثیرگذاری خود را نشان میدهد. در این مطلب از مجله فرادرس قصد داریم با معرفی اینکه انواع استارت آپ چیست ضمن بررسی مشخصات خاص هر یک از انواع آن، به تفاوتهای این کسب و کارها همراه مثالهای مختلف بپردازیم. در ابتدای بحث ۷ نوع استارت آپ را به همراه ویژگیها و مزایای آنها توضیح میدهیم که در هر یک با ارائه مثالهای واقعی سعی در شفافتر کردن بیشتر موضوع خواهیم داشت. در انتها نیز مزایا و معایب فعالیت در این کسب و کارها برای کارآفرینان مورد بررسی قرار میگیرند.
انواع استارت آپ چیست ؟
برای بررسی موضوع اینکه انواع استارت آپ چیست در ابتدا باید اشاره کنیم که این کسب و کارهای نوپا را میتوان بر اساس اندازه، سطح گستردگی فعالیت، تعداد مشتریان، اهداف بنیانگذاران و پتانسیل رشد خود به ۷ دسته مختلف به شرح زیر تقسیمبندی کرد.
۱. استارتاپهای کوچک
۲. استارتاپهای قابل خرید
۳. استارتاپهای مقیاسپذیر
۴. استارت آپهای شرکتهای بزرگ
۵. استارت آپهای اجتماعی
۶. استارت آپهای سبک زندگی
۷. استارت آپهای دانشگاهی
در این مطلب از مجله فرادرس برای تشریح بیشتر اینکه تفاوتها و ویژگیهای انواع استارت آپ چیست، هر یک را عمیقتر بررسی میکنیم. نکات مورد بحث، راهنمایی برای کارآفرینان است تا با دیدی شفاف نسبت به راهاندازی کسب و کار مورد علاقه خود اقدام کنند.
۱. استارت آپهای کوچک
این نوع استارتاپ معمولا به صورت خانوادگی با سرمایهای کم تاسیس و مدیریت میشوند. البته در برخی موارد هم بهعنوان بخشی از یک شرکت بزرگتر به صورت مستقل فعالیت میکنند. استارت آپهای کوچک معمولا محلی هستند اما میتوانند به کسب و کارهای بزرگ تبدیل شوند. هدف راهاندازی آنها دستیابی به ثبات مالی کافی، سودآوری و ماندگاری طولانی مدت در بازار به جای رشد سریع است و معمولا بازارهای کوچک محلی و مشتریان خاصی را هدف قرار میدهند. در حقیقت این دسته در عوض دنبال کردن تسلط گسترده در بازار، بر ارائه خدمات به بازارهای محلی و خاص متمرکز هستند و نقش مهمی در اقتصادهای محلی ایفا میکنند.
چابکی و انعطافپذیری بالا عاملی اصلی موفقیت این استارتاپها در درازمدت است. از طرفی بهدلیل هزینههای سربار کمتر نسبت به کسب و کارهای بزرگ میتوانند سرمایه بیشتری را در کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی هزینه کنند، بدون اینکه نگران از دست دادن نقدینگی خود باشند. معمولا این گونه سرمایهگذاری برای کسب و کارهای بزرگ که در تلاش برای رقابت و ورود به بازارهای جدید هستند، مشکلتر است. استارت آپهای کوچک برای تامین منابع مالی خود اغلب از سرمایه شخصی بینانگذاران یا وام بانکی استفاده میکنند. البته در برخی موارد هم در صورت نیاز به سرمایه اولیه بیشتر، سیستم تامین مالی جمعی یکی از روشهای جذب منابع برای این دسته است.
چه افرادی گزینه مناسبی برای راهاندازی استارتاپهای کوچک هستند؟
استارتاپهای کوچک معمولا برای کارآفرینانی با طرز فکر زیر مناسب است.
- افرادی که بهدنبال برنامهریزی برای کمک به اقتصاد محلی در منطقه خود هستند.
- افرادی که هدف خود را اشتغال اعضای خانواده یا اشخاص محلی انتخاب میکنند.
- افرادی که بهدنبال راه اندازی کسب و کاری پایدار برای طولانی مدت با کمترین سرمایه هستند.
مثال استارپها کوچک در زیر آورده شده است.
- نانواییهای محلی: کسب و کاری که در ارائه محصولات تازه پخته شده تخصص دارد و نان، شیرینی یا کیکهای سفارشی را برای افراد تهیه میکند.
- رستورانهای خانوادگی: این دسته معمولا با ارائه غذاهای خانگی، تجربه چشیدن طعم یک غذای اصیل را در منطقه خود فراهم میکنند.
- باشگاههای خانگی: باشگاههای کوچکی که کلاسهای تخصصی تناسب اندام مانند یوگا و پیلاتس را برگزار میکنند.
البته باید توجه کرد که بسیاری از شرکتهای بزرگ، با سرمایهای اندک و در قالب استارتاپهای کوچک شروع بهکار کردهاند. یکی از معروفترین آنها شبکه اجتماعی «یوتیوب» است که در ابتدا سه همکار با هدف ایجاد فضای آنلاین برای آپلود تصاویر ویدئویی این پلتفرم را راهاندازی کردند. بعدها آنها با توسعه فعالیت خود توانستند شهرتی جهانی کسب کنند، بهطوریکه شرکت گوگل این استارت آپ را به مبلغ ۱/۶۵ میلیارد دلار خریداری کرد. در حال حاضر بیش از ۲ میلیارد نفر ویدئوهای مختلف خود را در این شبکه به اشتراک میگذارند.
۲. استارت آپهای قابل خرید
هدف از راهاندازی استارتاپهای این دسته، فروش کسب و کار بعد از رشد به شرکتهای بزرگتر است. آنها توسط افرادی با سابقه و مجرب در راهاندازی چندین کسب و کار با تواناییهای خاص که به خوبی با محیط فعالیت آشنا هستند، راهاندازی میشود. این افراد یا در اصطلاح «کارآفرینان سریالی»، دارای ایدههای فراوان و نوآورانه هستند و میتوانند طیف وسیعی از صنایع را بر اساس علایق، تخصص و فرصتهای بازار تحت تاثیر قرار دهند. آنها از تجربیات و ارتباطات خود برای کمک به توسعه و موفقیت شرکتهای جدید خود استفاده میکنند اما تعهدی بلند مدت به این شرکتها ندارند. به این معنا که پس از مدتی که کسب و کار به سطحی پایدار رسید، مالکیت آنرا واگذار میکنند و مشغول فعالیت و سرمایهگذاری در استارتاپی جدید میشوند. بهعبارت دیگر فعالیت این کارآفرینان در زمینه راهاندازی استارت آپهایی است که از همان ابتدا با هدف خرید توسط شرکتهای بزرگتر تاسیس میشوند.
چه افرادی گزینه مناسبی برای راهاندازی استارتاپهای قابل خرید هستند؟
استارتاپهای قابل خرید برای افرادی با طرز فکر زیر مناسب است.
- کارآفرینان باتجربهای که ضمن تمایل به راهاندازی یک کسب و کار قصد تعهد دراز مدت و باقیماندن در آن را ندارند.
- افرادی که در چشمانداز فعالیت اقتصادی خود پتانسیل رشد بالا و فوقالعادهای را در نظر میگیرند.
مثال این نوع از کسب کار را در ادامه بررسی میکنیم. «جک دوروسی»، یکی از کارآفرینان سریالی است که شبکه اجتماعی توییتر را بهعنوان یک استارتاپ راهاندازی کرد که بعد از موفقیت بالای این شبکه ایلان ماسک آن را خریداری کرد. او در حال حاضر پلتفرم پرداخت موبایلی «Square» را در اختیار دارد که در آن افراد و صاحبان مشاغل پرداختهای کارتی خود را از این طریق انجام میدهند.
مثال دیگر «آریانا هافینگتون»، رمان نویس و بازرگان یونانی-آمریکایی و همچنین بنیانگذار استارت آپ خبری معروف «هافینگتون پست» است که شرکت «AOL» ان را خریداری کرد. در حال حاضر این کارآفرین با راهاندازی شرکت «Thrive Global» به فعالیت در حوزه سلامت با تمرکز بر کاهش استرس و فرسودگی شغلی کارمندان مشغول است.
۳. استارت آپهای مقیاس پذیر
این دسته، با ویژگی رشد سریع بر مبنای سرمایه کم، سودآورترین نوع استارتاپ برای سرمایهگذاران هستند. زیرا با ایدههای منحصر بهفرد و نوآورانه خود، در مدتی کوتاه بالاترین بازگشت سرمایه را دارند. دو دسته استارتاپ مقیاس پذیر وجود دارد:
- استارتاپ مبتنی بر محصول: فعالیت این دسته بر مبنای فروش محصولات یا خدمات فیزیکی مورد نیاز مخاطبان است. بهعنوان مثال شرکتهای خدمات حمل و نقل اینترنتی کلیه فعالیت خود را از طریق اپلیکیشن مبتنی بر تلفن همراه ارائه میدهند. این شرکتها بهدلیل نیاز به حداقل زیرساخت برای فعالیت، سودآوری بالایی دارند و از طرفی مقیاسپذیر هستند.
- استارتاپ مبتنی بر خدمات: در این دسته هیچ نوع محصول فیزیکی بهطور مستقیم به فروش نمیرسد. در عوض، خدمات مورد نیاز مخاطبان از طریق برنامههای نرمافزاری توسعه یافته شامل طراحی وبسایت و برنامههای کاربردی تلفن همراه یا خدمات مورد نیاز سایر کسب و کارها مانند کمپینهای تبلیغاتی ارائه میشود. بهعنوان مثال شبکههای اجتماعی معروف، بدون فروش مستقیم محصول تنها از طریق فراهم کردن امکانات و زیر ساخت لازم برای تبلیغ کسب و کارها و افراد در پلتفرم خود، درآمد هنگفتی را بهدست میآورند.
عوامل زیر در موفقیت استارتاپهای مقیاسپذیر تاثیرگذار است.
- تحقیقات بازار: این کسب و کارها بدون شناسایی فرصتهای بازار و تحقیق کامل در این خصوص نمیتوانند رشد سریع را تجربه کنند.
- میزان سرمایه: در ابتدای فعالیت نیاز است که سرمایه مناسبی برای هزینهکرد در زمینه حقوق پرسنل، خرید تجهیزات یا نرمافزارها و بازاریابی در این استارتاپها اختصاص داد. معمولا منابع مالی این نوع فعالیت توسط سرمایهگذاران خطرپذیر تامین میشود.
- منابع انسانی: استارتاپ مقیاسپذیر به نسبت سایر انواع کسب و کار برای رشد به افراد بسیار توانمندی نیاز دارد. زیرا باقی ماندن در عرصه بازار و کسب سود بالا در کوتاه مدت تیزهوشی و مهارت بالایی را میطلبد.
چه افرادی گزینه مناسبی برای راهاندازی استارتاپهای مقیاسپذیر هستند؟
استارتاپهای مقیاسپذیر برای افرادی با طرز فکر زیر مناسب است.
- افرادی که بهدنبال پیشرو بودن در حوزه تخصصی خود هستند.
- افرادی با ایدههای نوآورانه و انقلابی که بهدنبال ایجاد تغییرات بنیادی در حوزهای خاص هستند.
- افرادی که ایدههایی با پتانسیل رشد بالا و قابلیت در اختیار گرفتن سهم بزرگی از بازار را دارند.
در ادامه، مثال استارتاپ مقیاسپذیر را بررسی میکنیم.
دو نمونه معروف از استارتاپهای مقیاسپذیر شرکتهای «فیس بوک» و «گوگل» هستند. «مارک زاکربرگ» بنیانگذار فیس بوک این برند را در زمان دانشجویی با گروهی از دوستان خود راهاندازی کرد. در آن زمان فیس بوک تنها یک وبسایت بود و سرعت فراوان محبوبیت آن باعث کسب درآمد بسیاری برای این شرکت شد. از آن زمان تا به حال این شرکت بهعنوان استارتاپی مقیاسپذیر مبتنی بر خدمات، درآمد هنگفتی از طریق تبلیغات و ارائه کمپینهای بازاریابی به سایر کسب و کارها بهدست آورده است و از طریق خرید شرکتهای کوچک به رشد خود در این بازار ادامه میدهد.
شرکت گوگل هم نمونهای دیگر است که سرمایه و منابع انسانی نقش بزرگی در رشد و مقیاسپذیری آن دارد. این شرکت بهدلیل سرمایه عظیم در اختیار خود استعدادهای سطح بالا را جذب میکند و علاوه بر آن با خرید استارتاپهای کوچک، بهدنبال رشد و بدست آوردن هر چه بیشتر سهم بازار است.
۴. استارت آپهای شرکتهای بزرگ
این نوع استارتاپ، شرکتی مستقل با قدرت خلاقیت و ریسکپذیری بالا است که توسط صاحبان شرکتهای بزرگتر موجود در بازار ایجاد میشوند و تنها نوعی است که فعالیت خود را از صفر آغاز نمیکند. این دسته به ندرت بهدنبال تامین منابع مالی خارج از شرکت خود هستند و معمولا شرکت مادر آنها را از این لحاظ پشتیبانی میکند. در رویکرد اول، استارتاپهای شرکتهای بزرگ در قالب زیر مجموعهای فرعی و کوچک، برای پر کردن شکافی در بازار که شرکت مادر زمان لازم برای رفع آنرا ندارد، فعالیت میکنند. متداولترین مثال از این رویکرد، فروشگاههای اینترنتی آنلاین هستند که در منطقه فعالیت خود اقدام بهراهاندازی فروشگاهی فیزیکی بهعنوان شاخهای از فعالیت خود میکنند.
در رویکردی دیگر این شرکتهای زیر مجموعه میتوانند با هدف آزمایش بازخورد بازار برای ایدههای جدید شرکت مادر قبل از عرضه راهاندازی شوند. بهعنوان مثال شرکتی که بهدنبال راهاندازی خط تولید پوشاک است، قبل از سرمایهگذاری کلان برای تولید همه نوع پوشاک و برای آزمایش میزان خرید محصول در بازار، تنها با ارائه یک مدل محصول فعالیت خود را آغاز میکند. سپس در صورت وجود تقاضا، آن را گسترش میدهد. این نوع عملکرد باعث میشود که شرکتهای بزرگ بدون تجربه تاثیر منفی یک ایده جدید بر برند خود، محصولات بسیار نوآورانه و جدید را توسط شرکتهای فرعی امتحان کنند.