حرف عله چیست؟ – حروف عله در عربی به زبان ساده
در میان بیست و هشت حرف الفبای عربی، سه حرف وجود دارد که به آن حرف عله میگویند. این حروف عبارتند از «الف»، «واو» و «یاء». دلیل خاص بودن این سه حرف، در به کار بردن قواعدی خاص برای تلفظ راحتتر آنها در کلمات عربی است. در این نوشته از «مجله فرادرس» قصد داریم بدانیم که حرف عله چیست و درباره اهمیت آن در صرف افعال معتل و سایر کلمات دارای حروف عله صحبت میکنیم. آموختن کامل این مبحث به ما کمک میکند تا شکل صحیح افعال و اسامی را که حرف عله دارند به کار ببریم. با استفاده از تمرینهای پایانی متن میتوانیم بفهمیم که مبحث حرف عله در زبان عربی را تا چه میزان درک کردهایم.
تعریف حرف عله در زبان عربی
تمامی حروف صامت و مصوت در زبان عربی، بیست و هشت حرف میشود. بر اساس قاعدهای که در ادامه میخوانیم، این بیست و هشت حرف را میتوان در دو دسته تقسیمبندی کرد. دسته اول «حروف صحیحة» هستند. دسته دوم را هم «حروف عله» یا «حروف معتلة» تشکیل میدهند. منظور از حروف معتلة همان حروف علهای است که از «الف، واو، یاء» تشکیل میشود.
پیش از ادامه هر توضیحی، بهتر است درباره تفاوت «أ» (الفهمزه عربی») و «ا» (الف در عربی) توضیح بدهیم. «أ» از حروف صحیح در زبان عربی است و به عنوان حرف عله شناخته نمیشود. چرا که هنگام حضور در ریشههای فعل، شامل حال قواعد اعلال نخواهد شد. در صورتی که اگر حرف «ا» از حروف ریشههای فعلی باشد، هنگام صرف فعل میتوان قواعد اعلال را روی آن پیاده کرد.
به عنوان مثال فعل «سأل» یک فعل معتل نیست. چرا که الفهمزه آن را به یک فعل مهموز العین تبدیل کرده است. منظور از «مهموز العین» فعلی است که حرف دوم ریشه آن «أ» باشد. در مقابل فعل «سال» یک فعل معتل است. چون حرف دوم آن «ا» و از حروف عله است. در نتیجه میتوانیم قواعد اعلال را روی آن اجرا کنیم.
دلیل نامگذاری این حروف به «حرف علة» تغییرات مکرر و زیادی است که باعث میشوند. این تغییرات قواعد خاصی دارد که در زبان عربی نام آن را «قواعد اعلال» گذاشتهاند. با استفاده از این قواعد میتوانیم حروف عله را به اصطلاح از سنگین بودن در بیاوریم و کلمه را قابل تلفظ کنیم. این قواعد شامل «قلب»، «سکون» و «حذف» میشود.
از سوی دیگر حضور این سه حرف در افعال میتواند از آنها سه نوع فعل معتل بسازند. به فعلی که حرف اول آن حرف عله باشد، فعل معتل «مثال» میگویند. وقتی این حروف در دومین حرف از ریشه فعل قرار بگیرند به عنوان فعل معتل «أجوف» شناخته میشود. زمانی که سومین حرف از ریشه یک فعلی حرف عله باشد باید آن را به عنوان فعل معتل «ناقص» شناسایی کنیم. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى.
گفتند: ای موسی تو نخست به کار خواهی پرداخت یا ما اول بساط خود بیفکنیم؟
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى.
گفت بلكه شما بيندازيد پس ناگهان ريسمانها و چوبدستىهايشان بر اثر سحرشان در خيال او [چنين] مى نمود كه آنها به شتاب مىخزند.
إِلاَّ تَذْكِرَةً لِّمَن يَخْشَى.
جز اينكه براى هر كه مىترسد پندى باشد.
از آنجا که بیشترین تاثیر این حروف در افعال عربی به چشم میخورد، در ادامه نحوه تاثیر آنها در افعال معتل را به تفکیک حروف عله و همراه با مثال آنها بررسی میکنیم.
نقش حرف عله واو در فعل معتل
پیش از هر گونه توضیحی بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید.
يَعودُ المسافرُ إلى وَطنِه الأسبوعِ القادِمْ.
مسافر هفته آینده به کشورش باز میگردد.
وصفَتْ الفتاةُ محلَّ الحَلوياتِ لصديقتِها.
دختر جوان بازار شیرینیفروشی را برای دوستش وصف کرد.
وعدَتْ الأمُّ ابنَها بِهَديّةٍ إِنْ حَصَلَ على مجموعٍ كاملٍ.
مادر به پسرش قول داد که اگر نمره کامل بگیرد به او هدیه بدهد.
وهبَ اللهُ الإنسانَ نعمةَ البصرِ والسّمعِ و نعماً كثيرةْ.
خداوند به انسان نعمت دیدن و شنیدن و نعمتهای بسیاری بخشیده است.
يَحلو الشّرابُ عندما نَضيفُ له مَلعقةً مِن العسلِ.
شربت هنگامی که به آن یک قاشق عسل اضافه کنیم شیرین میشود.
افعال معتل بر اساس نحوه قرارگیری حروف عله در آن به سه دسته «معتل مثال»، «معتل أجوف» و «معتل ناقص» تقسیم میشوند. با دقت در جملات بالا میتوان مشاهده کرد که تمامی این فعلها در داشتن حرف عله واو مشترک هستند. تنها تفاوتشان در نحوه قرارگیری حرف واو در ریشه آنهاست.
- به فعل معتلی که حرف واو به عنوان اولین حرف عله آن شناخته شود، فعل «معتل مثال واوی» میگویند. مانند: وصفَت، وعدَتْ، وهبَ
- به فعل معتلی که حرف واو به عنوان دومین حرف عله آن شناخته شود، فعل «معتل أجوف واوی» میگویند. مانند: يعود
- به فعل معتلی که حرف واو به عنوان سومین حرف عله آن شناخته شود، فعل «معتل ناقص واوی» میگویند. مانند: يحلو
نقش حرف عله الف در فعل معتل
پیش از هر توضیحی خوب است به جملات زیر و افعال به کار رفته در آنها دقت کنید.
دعا القاضي المتّهمَ إلى المحكمة.
قاضی متهم را به دادگاه فراخواند.
راقَ الماءُ بعد أيامٍ مِن تَعكُّرِه.
آب پس از چند روز کدر بودن شفاف شد.
صامَ الطفلُ أوّل أيامِ رمضانْ و حَصَل على هديّةٍ.
کودک روز اول ماه رمضان روزه گرفت و جایزهای به دست آورد.
قادَ الولدُ رجلاً أعمى في الطريق.
پسر مرد نابینا را در خیابان راهنمایی کرد.
مال الميزانُ عندما وقعَ على الأرض.
ترازو وقتی روی زمین افتاد، کج شد.
نقطه اشتراک تمامی افعال قرمزرنگ در این جملات داشتن حرف الف در میانه آنهاست. به هر فعل معتلی که عینالفعل یا دومین حرف آن حرف عله «ا» باشد، فعل «معتل اجوف الف» میگویند. همچنین به فعلی که سومین حرف از ریشه آن حرف عله الف باشد، فعل معتل ناقص الف میگویند.
لازم به ذکر است که معیار «معتل الألف» بودن در این است که «ا» در ریشه فعل وجود داشته باشد. در افعالی مثل «دعا، راقَ، صامَ، قادَ، مال» الفهای موجود در آنها، نتیجه اعلال قلبی است که نتیجه صرف افعال صورت گرفته است.
نقش حرف عله یاء در فعل معتل
برای آشنایی بیشتر با نحوه تاثیر حرف «ی» در فعل معتل خوب است به جملات زیر دقت کنید.
يَسقي الفلاحُ الأرضَ كَيْ تُصبِحَ بستاناً و اَرفَ الظلال.
کشاورز به زمین آب میدهد تا به باغی با سایه فراوان تبدیل شود.
يُعلِّيْ اللهُ كلمةَ الحقِّ.
خداوند کلام حق را گرامی میدارد.
يَملِيُ المعلّمُ التُوجيهاتِ على الطُلابِ.
معلم دستورات را به دانشآموزان میدهد.
حَكَى لي جَدي حكاياتٍ مشوقةً.
پدربزرگم برایم داستانهای جالبی تعریف میکرد.
رَمْىَ الطفلُ القمامةَ في المكانِ المُخَصصْ لِها.
کودک زباله را به محل مشخص شده انداخت.
لنْ يرضىَ العاقلُ بالأذى.
انسان عاقل به آزار و صدمه رضایت نمیدهد.
در افعال رنگی شده در مثالهای بالا، یکی از سه حرف اصلی فعل که عموما در سومین حرف ریشه قرار گرفته، حرف «یاء» است. از این رو میتوانیم آنها را به عنوان «افعال معتل ناقص یاء» شناسایی کنیم. «فعل معتل مثال یاء» فعلی است که اولین حرف ریشه آن «ی» باشد. در «فعل معتل أجوف یاء» نیز میبینیم که دومین حرف از ریشه یک فعل حرف «ی» است.
آنچه که یاد گرفتیم آشنایی اولیه با حروف عله در عربی است. آنچه که این حروف را در زبان عربی از سایر حرفها متمایز میکند، تاثیرشان در صرف فعل است. چرا که میتوانند تلفظ آنها را در برخی صیغهها و زمانها سنگین و غیر ممکن بکنند. از این رو باید قواعدی را به کار ببریم که کار تلفظ و به کار بردن افعال معتل را برای ما راحتتر کند. به چنین قواعدی در زبان عربی «قاعده اعلال» میگویند. در ادامه درباره انواع اعلال و نحوه تاثیر آنها بر افعال معتل بیشتر میخوانیم.
تاثیر اعلال بر حرف عله
اعلال به روشهایی میگویند که بر فعل معتل اعمال میشود تا آن را قابل تلفظ کند. از جمله این روشهای میتوان به سه روش «قلب»، «حذف» و «سکون» اشاره کرد. برای استفاده از این قواعد نیازمند انجام چهار مرحله هستیم که به شرح زیر است.
- پیدا کردن ریشه اصلی فعل معتل: اول از همه باید بتوانیم تشخیص بدهیم که فعل معتل ما مثال است یا اجوف یا ناقص.
- رسیدن به وزن صرفی: مهمترین قدم در این مرحله این است که بفهمیم ماضی و مضارع آن فعل بر چه وزنی صرف میشود و حرکت عینالفعل آن چیست.
- اجرای موازنه: باید فعل را بر همان اساسی که هست و بدون هر گونه تغییری صرف کنیم. بعد از صرف کردن میتوانیم روی حرف عله و کارهایی که باید انجام بدهیم تمرکز میکنیم.
- اجرای قاعده اعلال: بعد از اینکه فهمیدیم دقیقا چه کاری باید با حرف عله در فعل انجام بدهیم، به سراغ قاعده اعلال موردنظرمان رفته و آن را اجرا میکنیم تا به شکل درست فعل برسیم.
طی کردن این مراحل لازم است اما رسیدن به شکل درست فعل معتل نیازمند آن است تا قواعد اعلال در عربی را به خوبی بدانیم و آنها را به کار ببریم. در ادامه هر یک از اعلالهای قلب، سکون و حذف را به صورت مجزا و همراه با مثال مربوط به آنها میخوانید.
اثر اعلال قلب بر حرف عله
منظور از «قلب» در اعلال، تبدیل یک حرف به حرف علهای دیگر است. دلیل چنین کاری تلفظ راحتتر فعل است. در نتیجه قاعده اعلال میتوانیم حرف «واو» را به «الف» یا «یاء»، حرف «یاء» را به «واو» و همچنین، حرف «یاء» را به «الف» تبدیل کنیم. هر یک از روندها نیازمند شروطی است که در ادامه میخوانید.
قاعده یک قلب
هرگاه هنگام صرف فعل معتل به حرف الفی رسیدیم که حرکت آوایی ماقبل آن «ضمه» باشد، باید آن الف را به «واو» تبدیل کنیم. برای درک بهتر به کادر زیر توجه کنید.
وُازَنَ (فعل ماضی مجهول در وزن باب مفاعلة) ← وُوزِنَ
قاعده دو قلب
وقتی در فعل معتل حرف «واو» همراه با علامت ساکن در جایی قرار گرفت که حرکت آوایی قبلش «کسره» بود، باید آن را به «یاء» تبدیل کنیم. به عبارتی دیگر، «واو» ساکن ماقبل مکسور قلب به «یاء» میشود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
قَوَلَ ← قُوِلَ ← قِوْلَ ← قیلَ (نحوه اثرگذاری اعلال قلب بر فعل ماضی مجهول از ریشه قول)
قاعده سه قلب
وقتی حرف اعلال «یاء» همراه با ساکن، در اول فعل باشد، یعنی فاءالفعل قرار بگیرد و حرکت قبل از آن «ضمه» باشد، باید حرف عله را به «واو» تبدیل کنیم. به بیانی دیگر، «یاء» ساکن ماقبل مضموم، اگر فاءالفعل باشد قلب به واو میشود. به مثال زیر توجه کنید.
یسر ← صیغه یک مضارع از باب افعال ← یُیْسِرُ ← یُوسِرُ
قاعده چهار قلب
حرف عله «واو» و «یاء» اگر در جایی از فعل قرار بگیرند که قبل از آنها حرکت آوایی «فتحه» آمده باشد، باید این حروف را به «الف» تبدیل کنیم. به طور خلاصه، «واو» و «یاء» متحرک (یعنی دارای حرکت آوایی) ماقبل مفتوح قلب به الف میشود. برای درک بهتر به کادر رنگی زیر توجه کنید.
بَیَعَ ← باعَ
قَوَلَ ← قالَ
اثر اعلال حذف بر حرف عله
در برخی از موارد نیازی نیست به حرکت حرف عله یا حرکت آوایی ماقبل آن توجه کنیم. چرا که در این موقعیتها تنها راه باقی مانده برای ما حذف حرف عله است. به عنوان مثال هنگام صرف فعل مضارع از ریشه «قول» به فعل «یقولُ» میرسیم.
برای ساختن فعل امر از صیغه مخاطب این فعل، یعنی «تقولُ» ابتدا «ت» را حذف میکنیم تا به «قولُ» برسیم. بعد از گذاشتن علامت سکون در انتهای فعل «قولْ» به دست میآید. در چنین حالتی هم حرف عله و هم حرکت ماقبل آن ساکن است. در نتیجه «واو» را حذف کرده و به جای آن علامت ضمه را اضافه میکنیم. به این ترتیب میتوانیم قاعده اسکان به شرح زیر خلاصه کنیم.
تَبیعُ ← بِیعُ ← بِیعْ ← بِعْ (روند ساخت فعل امر از صیغه یک مخاطب اجوف یائی)
اثر اعلال سکون بر حرف عله
منظور از اعلال سکون این است که نباید کار خاصی با حرف عله داشته باشیم. همین که یک علامت ساکن به آن بدهیم باعث میشود تا فعل ما قابل تلفظ شود. این قاعده معمولا شامل حال افعالی میشود که حرف عله در عین الفعل آنها قرار گرفته باشد. به این ترتیب که هرگاه عینالفعل «واو» یا «یاء» همراه با حرکت آوایی باشد و حرف ماقبل حرکتی نداشته و سکون بگیرد، بهتر است به حرف علهمان علامت ساکن بدهیم و حرکت عله را به حرف ماقبل آن منتقل کنیم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
یُقْوُلُ ← یَقُولُ
مثال صرف فعل معتل و به کار بردن اعلال
با فهمیدن عملکرد حرف عله در عربی و یاد گرفتن انواع قاعده اعلال دیگر میتوانیم به راحتی انواع فعل معتل را صرف کنیم. برای هر یک از افعال معتل مثال، اجوف و ناقص نیازمند اعلال منحصر به خود آنها هستیم. از این رو بهتر است شکل صرف شده هر یک از آنها را همراه با مثال بررسی کنیم تا نحوه تغییر حرف عله را در آنها ببینیم.
فعل معتل مثال
فعل معتل مثال، فعلی است که نخستین حرف از ریشه آن حرف عله باشد. این فعل هنگام صرف در شکل ماضی ثلاثی مجرد شامل هیچ نوع اعلالی نمیشود. اما در زمان مضارع شامل اعلال حذف میشود. برای درک بهتر به جدول صرف فعل معتل مثال «وصل» در دو زمان ماضی و مضارع توجه کنید.
جدول صرف فعل معتل مثال «وصل» در دو زمان ماضی و مضارع | |
ماضی | مضارع |
وَصَلَ | یَصِلُ |
وَصَلا | یَصِلان |
وَصَلوا | یَصِلُونَ |
وَصَلَتْ | تَصِلُ |
وَصَلَتا | تَصِلان |
وَصَلنَ | یَصِلنَ |
وَصَلتَ | تَصِلُ |
وَصَلتما | تَصِلان |
وَصَلتم | تَصِلُون |
وَصَلتِ | تَصِلینَ |
وَصَلتما | تَصِلان |
وَصَلتنَّ | تَصِلنَ |
وَصَلتُ | أَصِلُ |
وَصَلنا | نَصِلُ |
با توجه به آنچه که در جدول آمده میتوانیم بگوییم که فعل معتل مثال در زمان مضارع از آنجا که بر وزن «یَفعِلُ» صرف شده، حرف عله واو، علامت سکون گرفته است. در نتیجه میتوانیم برای سهولت در تلفظ «واو» را حذف و مابقی حروف فعل را به همان شکل بنویسیم. برای درک بهتر به کادر رنگی زیر توجه کنید.
وصل --> یَفعِلُ --> یَوْصِلُ --> یَصِلُ
برای ساخت فعل امر از ریشه وصل در شش صیغه مخاطب، از آنجا که بعد از حذف «ت» ریشه فعل همراه با حرکت آوایی باقی میماند دیگر نیازی به اضافه کردن «ا» در ابتدای فعل نیست. از این رو فعل امر وصل به شکل زیر نوشته میشود.
صِلْ - صِلا - صِلُوا - صِلي - صِلا - صِلنَ
آنچه که بررسی کردیم مربوط به صرف فعل معتال مثال در وزن ثلاثی مجرد بود. برای صرف چنین فعلی در بابهای ثلاثی مزید نیازمند به کار بردن دقت بیشتری هستیم. منظور از ثلاثی مزید، وزنهای مشخصی برای صرف فعل است که با وارد کردن ریشههای فعل به این وزنها میتوانیم فعلهایی با معانی جدید بسازیم. در زبان عربی هشت باب ثلاثی مزید وجود دارد که نحوه صرف فعل معتل مثال را برخی از آنها به صورت مجزا میخوانید.
معتل مثال در باب افعال
وقتی فعل معتل مثال را به وزنهای باب افعال ببریم تغییری در حرف عله صورت نمیگیرد. تنها در مصدر این باب است که قاعده دوی قلب اجرا میشود. یعنی باید واو ماقبل مکسور را به یاء تبدیل کنیم. برای درک بهتر به کادر رنگی زیر توجه کنید.
افعَلَ - یُفعِلُ - اَفعِلْ - إفعال
اوصَلَ - یُوصِلُ - أوصِلْ - إیصال
معتل مثال در باب افتعال
برای اینکه فعل معتل مثال را در باب افتعال صرف کنیم نیاز است تا اول از همه به شیوه «ابدال» حرف عله واو را به «ت» تغییر بدهیم. سپس باید حرف «ت ابدال شده» را در حرف ت موجود در باب افتعال ادغام و با آن یک «تّ» یا ت مشدد بسازیم. برای درک بهتر به کادر زیر توجه کنید.
افتَعَلَ - یَفتَعِلُ - افتَعِلْ - افتعال
اتّصَلَ - یَتَّصِلُ - اتَّصِلْ - اتّصال
معتل مثال در باب استفعال
هرگاه فعل معتل مثال واوی به باب استفعال برود، تغییری در ماضی، مضارع و امر آن رخ نمیدهد. تنها اعلال به کار رفته در این باب متعلق به مصدر استفعال است که قلب به یاء صورت میگیرد. برای درک بهتر به کادر زیر توجه کنید.
استَفعَلَ - یَستَفعِلُ - استَفعِلْ - استفعال
استوعَدَ - یَستَوعِدُ - استَوعِدْ - استیعاد
فعل معتل اجوف
فعل اجوف فعل معتلی است که دومین حرف ریشه آن حرف عله باشد. برخلاف فعل معتل مثال، فعل اجوف اعلالهای مختلفی دارد که در ادامه نمونهای از آنها را در جدول مشاهده میکنید.
صرف فعل معتل اجوف «قول» در دو زمان ماضی و مضارع | |
ماضی | مضارع |
قالَ | یَقُولُ |
قالا | یَقُولان |
قالوا | یَقُولُونَ |
قالَتْ | تَقُولُ |
قالَتا | تَقُولان |
قُلْنَ | یَقُلنَ |
قًلتَ | تَقُولُ |
قًلتما | تَقُولان |
قًلتم | تَقُولون |
قًلتِ | تَقُولینَ |
قًلتما | تَقُولان |
قًلتُنَّ | تَقُلنَ |
قًلتُ | أقُولُ |
قًلنا | نَقُولُ |
با توجه به ردیف صرف فعل «قال» در زمان ماضی میفهمیم که ریشه «قَوَلَ» بر وزن «فَعَلَ» صرف شده است. در نتیجه «واو مفتوحه» برای تلفظ راحتتر قلب به الف شده و فعل شکل «قال» به خودش گرفته است. هر شش صیغه غائب بر همین وزن صرف شدهاند. اما برای شش صیغه مخاطب و البته صیغه جمع مونث غائب با حذف حرف عله واو، ضمه جایگزین شده است. در ۱۲ صیغه مضارع فعل أجوف از ریشه «قول» حرف عله تنها در دو صیغه جمع مونث غايب و جمع مونث مخاطب حذف شده است.
برای ساختن فعل امر باید از شش صیغه مخاطب استفاده کنیم. با حذف «ت» ابتدایی و مجزوم کردن انتهای آن به «قُوْلْ» میرسیم. چون حرف عله ساکن در کنار حرف ساکن دیگری قرار گرفته، بر اساس قاعده اعلال حذف، دیگر آن را نمینویسیم. در نتیجه اولین فعل امر از صیغه مخاطب به شکل «قُلْ» نوشته میشود. برای آشنایی با فعل امر در مابقی صیغهها بهتر است به کادر زیر توجه کنید.
قُلْ - قولا - قولوا - قولي - قولا - قُلنَ
برای فهمیدن نحوه صرف و تغییر شکل فعل معتل اجوف در بابهای ثلاثی مزید بهتر است مواردی که در ادامه آمده را با دقت مطالعه کنید.
معتل اجوف در باب افعال
وارد کردن فعل اجوف به باب افعال، باعث میشود تا مصدر آن تغییر کند. علاوه بر آن در زمانهای ماضی، مضارع و امر میتوان هر دو قاعده اعلال قلب و حذف را مشاهده کرد. برای درک بهتر به مثال کادر رنگی زیر توجه کنید.
افعَلَ - یُفعِلُ - افعِلْ - افعال
اعادَ - یُعیدُ - أعِدْ - إعادَة
بر اساس آنچه که در کادر آمده ریشه «عود» در وزن «افعال» تبدیل به «اعواد» میشود. بعد از حذف حرف عله واو، به «اعاد» میرسیم و بعد از آن یک «ة» به انتهای مصدر اضافه میکنیم تا راحتتر تلفظ شود.
معتل اجوف در باب استفعال
در مصدر باب استفعال زمانی که فعل اجوف در آن مورد استفاده میگیرد، حرف عله حذف و «ة» به انتهای آن اضافه میشود. در دو وزن ماضی و مضارع اعلال قلب صورت میگیرد و در امر، حرف عله حذف میشود. برای درک بهتر به کادر رنگی زیر توجه کنید.
استَفعَلَ - یَستَفعِلُ - استَفعِلْ - استِفعال
استقام - یستقیمُ - استَقِمْ - استقامة
معتل اجوف در باب افتعال
بیشترین اعلال به کار رفته در این باب همراه با فعل اجوف، قاعده قلب است. در ماضی و مضارع افتعال هنگام صرف فعل اجوف قاعده قلب اتفاق میافتد و در امر آن در نتیجه اعلال حذف، حرف عله به کار نمیرود. در مصدر اتفاقی نمیافتد و فعل به همان شکل به کار میرود. به کادر زیر توجه کنید.
افتَعَلَ - یَفتَعِلُ - افتَعِلْ - افتعال
اختارَ - یَختارُ - اختَرْ - اختِیار
معتل اجوف در باب انفعال
همانند سایر بابهایی که تا اینجا بررسی کردیم، هنگام صرف فعل اجوف در باب انفعال با اعلال قلب و حذف طرف میشویم. در مثال زیر میتوانیم ببینیم که در ماضی، مضارع و مصدر اعلال قلب به الف و یاء اتفاق افتاده و در امر، حرف عله حذف شده است. به کادر زیر توجه کنید.
انفَعَلَ - یّنفَعِلُ - انفَعِلْ - انفِعال
انقادَ - ینقادُ - انقَدْ - انقیاد
فعل معتل ناقص
فعل معتل ناقص فعلی است که سومین حرف ریشهاش حرف عله باشد. عموما افعال معتل ناقص از نوع «یاء» هستند. یعنی سومین حرف ریشه آنها را «ی» تشکیل داده است. از این رو اعلال به کار رفته در آنها نسبت به سایر افعال معتل بیشتر است. در جدول زیر نحوه صرف فعل معتل ناقص را در دو زمان ماضی و مضارع مشاهده میکنید.
جدول صرف فعل معتل ناقص «رمی» در دو زمان ماضی و مضارع | |
ماضی | مضارع |
رمیٰ | یَرمِي |
رمیا | یَرمیان |
رَمَوْا | یَرمون |
رَمَتْ | تَرمي |
رَمَتا | تَرمیان |
رَمَیْنَ | یَرمینَ |
رَمیتَ | تَرمي |
رَمیتما | تَرمیان |
رَمیتم | تَرمون |
رَمَیتِ | تَرمِیْنَ |
رمیتما | ترمیان |
رَمَیتنَّ | تَرمِیْنَ |
رَمَیتُ | أرمِي |
رَمینا | نَرمِي |
با توجه به صرف فعل ناقص از ریشه «رمی» در زمان ماضی، میفهمیم که در صیغه للغائب، حرف علی یاء، قلب به الف شده و به شکل الف مقصوره نوشته شده است. و در سه صیغه للغائبین، للغائبة و للغائبتان، به دلیل همنشینی حرف عله دارای ساکن با یک علامت سکون دیگر، حذف شده و در بقیه صیغهها به همان شکل باقی مانده است.
در صرف مضارع ثلاثی مجرد آن هم در دو صیغه الغائبون و المخاطبون اعلال حذف صورت گرفته است. و در صیغه مفرد از «یرمِیْ» به شکل «یَرمِي» در آمده است. این نوع از تغییرات مربوط به فعل معتل ناقصی است که حرف عله آن «یاء» باشد. برای صرف فعل ناقصی که حرف عله «واو» باشد از اعلالهای دیگری استفاده میکنیم که در جدول زیر میتوانید ببینید.
جدول صرف فعل معتل ناقص «دعو» در دو زمان ماضی و مضارع | |
ماضی | مضارع |
دعا | یدعُو |
دعَوَا | یدعُوان |
دَعَوْا | یدعُون |
دَعَتْ | تَدعُو |
دَعَتا | تَدعُوان |
دَعَونَ | یدعُونَ |
دَعَوتَ | تَدعُو |
دَعَوتما | تَدعُوان |
دَعَوتم | تَدعُون |
دَعَوتِ | تَدعِینَ |
دَعَوتما | تَدعُوان |
دَعَوتنَّ | تَدعُون |
دعَوتُ | أدعُو |
دَعَونا | نَدعُو |
وقتی فعل معتل ناقص واو در زمان ماضی صرف شود، در صیغه یک آن قاعده قلب اتفاق میافتد و «وَ» به الف تبدیل میشود. در صیغه للغائبین اعلال سکون صورت گرفته است. برای صیغه چهار و پنج یعنی «دعتْ و دعتا» نیز اعلال حذف بر روی حرف عله اعمال شده است.
هنگام صرف فعل مضارع معتل ناقص نیز مشاهده میکنیم که در صیغههای «الغائب، الغائبة، المخاطب، المتکلم و المتکلمون» (۱-۴-۷-۱۳-۱۴) تمامی حروف عله انتهای این صیغهها بر اساس قواعد اعلال ساکن، علامت ضمهشان حذف و ساکن گرفتهاند و در صیغه مفرد مونث مخاطب یا للمخاطبة، حرف عله به کلی حذف شده و از شکل «تدعوین» به «تدعینَ» در آمده است.
در ادامه میتوانید نحوه تغییر فعل معتل ناقص در بابهای ثلاثی مزید را مشاهده کنید.
معتل ناقص در باب افعال
با وارد شدن فعل معتل ناقص به باب افعال، در مصدر آن، حرف عله حذف و جای آن را «اء» میگیرد. در ماضی قلب به الف مقصوره میشود. در مضارع به دلیل مکسور بودن علامت قبل از حرف عله «ی» به شکل «ي» خوانده میشود. در امر آن هم حرف عله در نتیجه اعلال حذف به کلی برداشته میشود. به کادر زیر توجه کنید.
افعَلَ - یُفعِلُ - اَفعِلْ - افعال
أجری - یُجري - أجرِ - إجراء
معتل ناقص در باب استفعال
در باب استفعال هم حرف عله در فعل معتل ناقص برای مصدر آن حذف شده و جای آن را «اء» میگیرد. در ماضی، مضارع و امر نیز تغییرات همانند باب افعال است. برای درک بهتر به کادر زیر توجه کنید.
استَفعَلَ - یَستَفعِلُ - استَفعِلْ - استِفعال
استَشفَیَ - یَستشفِي - استشفِ - إستشفاء
فعل ناقص در باب تفعیل
هرگاه فعل معتل ناقصی را بخواهیم به باب تفعیل ببریم باید مصدر آن را «تفعلة» در نظر بگیریم. به مثال زیر دقت کنید.
فعَّلَ - یفَعِّلُ - فَعِّلْ - تفعیل (تفعلة)
مَشّی - یُمَشّي - مشِّ - تمشیة
سوالات رایج درباره حرف عله در عربی
در این بخش به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به حرف عله در زبان عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
حرف عله چیست؟
به سه حرف الف، واو و یاء در صورتی که جزو یکی از سه حرف اصلی ریشه فعل باشد، حرف عله میگویند.
دلیل نامگذاری الف و واو و یاء به «حرف عله» چیست؟
از آنجا که بودن این حروف در افعال علت، بانی و باعث تغییراتی زیادی در آنها میشود، آنها را به نام «حروف عله» در زبان عربی میشناسند.
قواعد اعلال چیست؟
به روشهایی که بر حرف عله اعمال میشود تا آن را قابل خواندن کند، قواعد اعلال میگویند که شامل سه قاعده «قلب»، «حذف» و «سکون» میشود.
تمرین مربوط به مبحث حرف عله
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «حرف عله چیست»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید.تمرین اول شامل ۴ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
تمرین دوم شامل ۵ سوال است. در این پنج سوال باید جملههای داده شده را با فعل مناسب کامل کنید. بعد از پاسخ دادن به تمامی سوالها میتوانید با استفاده از گزینه «جواب» پاسخ درست را ببینید. برای این بخش از تمرینها باید به معنای جملهها توجه ویژهای داشته باشید.
تمرین اول
گزینه مناسب را انتخاب کنید.
۱. کدام عبارت فعل معتل بیشتری دارد؟
أرجو الله أن یهب رضاه ایّای و یرزقنی هداه.
إلهی! إن لم تعف عن خطیئتي فمَن ذا ألذي یُساعدنی؟
الأب الحنون یرجو هدایته و هو لم یُشفَ.
دعا صدیقي طبیباً لیصف له دواء یُفید لشفانه.
۲. کدام گزینه فعل معتل أجوف ندارد؟
ربِّ زَدني علما و ألحقني بالصالحین.
إلهی جُد علیّ بفضل سعتک.
یوم تجد کل نفس ما عمل من خیر محضرا.
کان النبي لا یدع التاکید علی إحترام الصغار.
۳. در کدام گزینه سه فعل معتل همگی از یک جنس هستند؟
قال المعلمی: یا تلمیذ! مضی فصل لربیع و کذلک فصل الخریف فکیف قصیتَ وقتک؟
حمل الولدیوماً والده لیرمه خارج المدینة فخشی من عاقبه أمره و قال: أبتاّ أعفُ خطینتي.
حینما تعود الطالبات من المدرسة یقمن بأداء واجباتهن الدراسیة و لا یشعرن بالتعب.
هم یتلون من القرآن آیات وعدد الله فیها العفو لمن تابَ
۴. در کدام عبارت فعل معتل به کار نرفته است؟
إقرأ السوال التالي ثم قل جوابه.
إنک لن تجدَ لسنة الخالق تبدیلاً.
سیرجع أبي من السفر ان شاء الله.
انتخبتُ للنص عنواناً آخر حسب ذوقي.
تمرین دوم
جملههای زیر را با فعل مناسب کامل کنید.
سوال ۱: المسلم … رمضان.
جواب: صامَ - یَصومُ
سوال ۲: ... الفأر من القط.
جواب: خاف - یخافُ
سوال ۳: الأرض ... حول الشمس.
جواب: دارَ - تَدورُ
سوال ۴: المسافر ... إلى وطنه.
جواب: عاد - یعودُ
سوال ۵: المجتهد ... جائزتين.
جواب: نال - ینالُ
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادرس، درباره حرف عله در زبان عربی و نقش آن در افعال معتل مطالبی آموختیم. فهمیدیم که به سه حرف «واو»، «الف» و «یاء» حرف عله میگویند. دلیل نامیدن این حروف به چنین اسمی در تغییراتی است که این سه حرف هنگام صرف فعل به وجود میآورند. هر فعلی که یکی از این حروف را در ریشه اصلی داشته باشد به عنوان فعل معتل شناخته میشود. از آنجا که نحوه حضور این حروف میتواند در تلفظ افعال تاثیرگذار باشد، باید در موارد لازم «قواعد اعلال» را روی آنها اجرا کنیم، تا سنگینی تلفظ از روی آنها برداشته شود.