جمله اسمیه و فعلیه در عربی – توضیح قواعد به زبان ساده + مثال و تمرین


جمله اسمیه و فعلیه در عربی انتقالدهندگان معنا هستند. با این تفاوت که یکی از آنها برای این انتقال به فعل عربی نیاز دارد و با آن کامل میشود و دیگری از همراهی دو اسم عربی ساخته میشود. در این نوشته درباره انواع جمله در زبان عربی، اجزای سازنده و ویژگیهای هر یک از آنها صحبت میکنیم. برای درک بهتر، از جملهها و مثالهایی که در متن گنجانده شده استفاده میکنیم و در آخر، به وسیله تمرینهای پایانی متن، دانستههایمان را در این زمینه محک میزنیم.
جمله اسمیه و فعلیه
شروع جمله در زبان عربی نقش تعیینکنندهای در انتخاب نوع جمله دارد. اگر جمله با فعل شروع شود، یک جمله فعلیه ساخته میشود و هرگاه با اسم (که نقش مبتدا را دارد) آغاز شود، یک جمله اسمیه به دست میآید. اما پیش از ادامه هر توضیحی باید بفهمیم که جمله دقیقا چیست و از چه اجزایی ساخته شدهاست.
به عقیده زمخشری، زبانشناس مشهور ایرانی، جمله از ترکیب دو کلمه مفید و دارای معنی تشکیل میشود. سیبویه شیرازی، استاد صرف و نحو عربی نیز معتقد بود که جمله از اجزایی تشکیل شده که قابل جایگذاری نیستند و گوینده برای رساندن منظورش باید از هر کدام از آنها در جایگاه خودش استفاده کند.
اگر بخواهیم تعریف سادهتری را برای تعریف جمله در نظر بگیریم باید بگوییم که «جمله در زبان عربی ترکیب از اسم و فعل یا از ترکیب اسم و اسم ساخته میشود.» در نتیجه، اگر این تعریف معیار ما برای شناخت جمله باشد، ترکیب اسم و حرف، فعل و حرف، دو حرف و هر ترکیبی غیر از ترکیبهای بالا نمیتوانند به عنوان جمله شناخته شوند.

اجزای جمله در عربی
علم صرف در عربی، علم بررسی کلمه در این زبان است. برای اینکه مطالعه درباره کلمه راحت باشد، آن را به سه دسته «اسم»، «فعل» و «حرف» تقسیمبندی کردهاند. از ترکیب این سه جزء، جمله ساخته میشود. بنابراین برای شناخت انواع جمله در عربی نیاز است که ابتدا با اجزای سازنده آن آشنا شویم و در مرحله بعد به سراغ انواع آن جمله برویم.
اسم
منظور از اسم در زبان عربی، کلمهای معناداری است که معنای آن وابسته به زمان (گذشته، حال و آینده) نباشد. بر همین اساس، میتوان انواع مختلفی از اسم را شناسایی کرد که شامل «اسم العین» و «اسم المعني» میشود. اسم العین همان اسمی است که فیالنفسه معنا داشته باشد و بتوان نمود خارجی آن را در جهان پیدا کرد. مثل: سیب، علی، تخته.
در مقابل آن، اسم المعني، معنای فیالنفسه ندارد و هیچ نمود خارجی برای ارجاع به آن نیست. در واقع معنای اسم المعني وابسته به تعریفی انتزاعی است که نمیتوان مابهازای فیزیکی برای آن قائل شد. مثل: ظلم، موفقیت، آشتی.
فعل
تعاریف از فعل زیاد است اما همه آنها در یک چیز مشترک هستند: کلمهای است که ذات معنیاش وابسته به زمان مشخصی است. منظور از زمان مشخص همان تقسیمبندی زمانی گذشته، حال و آینده است.
در زبان عربی برای صحبت درباره گذشته به سراغ فعلهای ماضی عربی، برای صحبت از حال، به سراغ افعال مضارع به عربی می رویم و برای رساندن پیام مربوط به آینده از فعل مستقبل استفاده میکنیم. علاوه بر این سه نوع، فعل امر عربی را هم داریم که نشان دهنده درخواست شخصی از شخص دیگری برای انجام کاری در زمان حال است.
حرف
کلمهای که نه اسم است و نه فعل به عنوان حرف شناخته میشود. علاوه بر آن میتوان گفت که حرف همان کلمهای است که معنای خاصی ندارد و معنایش را از همنشینی با اسم و فعل در جمله به دست میآورد.

انواع جمله در عربی
نوع جمله در عربی ارتباط مستقیم با کلمه آغازکننده آن دارد. بر همین اساس تنها دو نوع جمله در عربی پیدا میشود که عبارتند از:
جمله اسمیه
وقتی یک جمله با اسم شروع شود به آن جمله اسمیه میگویند. بر همین اساس جملات اسمیه از دو بخش تشکیل شدهاند. مبتدا و خبر عربی. مبتدا آغازگر جمله و در ابتدای آن قرار دارد. خبر نیز حاوی اطلاعاتی است که درباره مبتدا به ما میدهد.
نکته: جملاتی که با حرف جر شروع شوند هم جملات اسمیه هستند. با این تفاوت که حرف جر و مجرور بعد از آن، خبر مقدم جمله هستند و کلمه بعد از آنها مبتدای موخر تلقی میشود.
جمله فعلیه
در جمله فعلیه اولویت با فعل است. فاعل از دیگر اجزای این جمله است. انواع فاعلهای زبان عربی میتوانند به حالت اسم ظاهر عربی، ضمیر بارز یا ضمیر مستتر عربی در جمله حضور داشته باشد. علاوه بر آن، در صورتی که فعل متعدی باشد، علاوه بر فاعل برای کامل شدن معنی، به مفعول نیاز داریم.
جملههایی که با فعل مجهول شروع شوند نیازمند نائب فاعل هستند. نائب فاعل همان مفعولبه در جملات معلوم است. بر همین اساس، میتوانیم نتیجه بگیریم که فعل مجهول عربی را فقط با فعلهای متعدی مفعولپذیر میتوان ساخت.

انواع جمله اسمیه
مبتدا و خبر دو رکن اصلی و اساس جملات اسمیه هستند که تحت هیچ شرایطی حذف شدنی نیستند. با این حال، نحوه ظاهر شدن مبتدا و خبر در جمله اسمیه میتواند انواع مختلفی از آن بسازد که در ادامه میخوانید.
جمله اسمیه منسوخه به فعل ناسخ
هرگاه یک از نواسخ در جمله اسمیه ظاهر شود آن را به «جمله اسمیه منسوخه» تبدیل میکند. نواسخ شامل «فعل ناقصه عربی، حروف مشبه بالفعل عربی و لای نفی جنس» میشود. وقتی یکی از آنها وارد ارکان جمله اسمیه شود نحوه کارکرد معمول مبتدا و خبر را مختل کرده و آنها را به اسم و خبر نواسخ تبدیل میکند.
جمله اسمیه غیر منسوخه
جملههای معمول اسمیه که نواسخ وارد ارکانش نشده باشد به جمله اسمیه غیر منسوخه شناخته میشوند.
جمله اسمیه منفی
هر وقت مبتدا با اداتی شروع شود که معنای منفی به جمله ببخشد به آن جمله اسمیه منفی میگویند.
جمله اسمیه مثبت
جمله اسمیهای که با ادات منفی شروع نشده باشد، جمله اسمیه مثبت است.

اجزای سازنده جمله اسمیه
برحسب توضیحات پیشین مربوط به مبحث جمله اسمیه و فعلیه در عربی جملات اسمیه از دو بخش مبتدا و خبر ساخته میشوند. در این قسمت هر یک از این اجزا، بایدها و نبایدها و نکات مربوط به آنها را بررسی میکنیم.
مبتدا
هرگاه یک کلمه یا ترکیبی از چند کلمه آغازگر جمله باشند، به عنوان مبتدا شناخته میشوند. نکته مهم این است که هیچگاه جمله کامل، نمیتواند نقش مبتدا را بازی کند. یعنی برخلاف سایر ارکان جمله مثل مفعول و خبر که جملهپذیر هستند، ذات مبتدا با جمله سازگار نیست و اکثر مواقع با کلمات همراه میشود.
این مورد شامل حال شبهجمله، جار و مجرور و ظرف زمان و مکان نیز میشود. هرگاه یکی از این ترکیبها را در جمله دیدیم باید بدانیم که خبر مقدم بر مبتدای موخر هستند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
عِندَ فاطِمةٌ کِتابُها.
(عند فاطمه، شبه جمله و ترکیب قیدی است که بر کتابُها، مبتدای موخر مقدم شدهاست.)
[/fdbqoute]
خبر
برخلاف مبتدا، جمله، شبهجمله و ترکیب چند کلمه میتوانند به عنوان خبر در زبان عربی ظاهر شوند. در چنین مواردی جملهای که نقش خبر دارد، خودش میتواند از دو نوع جمله فعلیه و اسمیه باشد. وقتی ترکیبهای قیدی در عربی یا جار و مجرور نقش خبر بگیرند، عموما دارای فعلی میشوند که معنای آنها مستتر است.

جایگیری مبتدا و خبر در جمله اسمیه
اگر حالت طبیعی جملههای اسمیه را در نظر بگیریم، مبتدا اول و خبر در انتهای جمله نمایش داده میشود. اما برخی موقعیتها ایجاب میکند که خبر قبل از مبتدا در جمله حاضر شود. موقعیتهای اینچنینی نیازمند شرایطی است که در ادامه سه نوع از آنها را میخوانید.
۱. کلمه پرسشی
هرگاه خبر، کلمه پرسشی عربی باشد، قبل از مبتدا در جمله میآید. باید توجه داشت که «هل و أ» شامل حال این کلمات پرسشی مقدم بر مبتدا نمیشوند.
۲. ضمیر متصل
وقتی یک ضمیر متصل که مرجعش خبر است به مبتدا چسبیده باشد، خبر قبل از مبتدا در جمله ظاهر میشود. چرا که ضمیر هیچ وقت قبل از مرجع خود اجازه حضور در جمله را ندارد.
۳. عبارت قیدی یا جار و مجرور
هر وقت خبر دارای حرف جر یا عبارتی باشد که قید در آن به کار رفته باشد، باید حتما قبل از مبتدا بیاید.
انواع جمله فعلیه
در بخشهای قبلی با ساختار و اجزای جملههای اسمیه آشنا شدیم. بااینحال، برای شناخت بهتر جمله اسمیه و فعلیه در عربی دانستن نکات مربوط به ساختار جملات فعلیه هم مهم است. تنها در این صورت است که میتوانیم ساختار جملههای عربی را بهخوبی یاد بگیریم. گاهیاوقات با آمدن یک فعل میتوان به تنهایی جمله فعلیه ساخت. چرا که حداقل یک فاعل مستتر در خودش دارد و میتواند منظور را به طور کامل برساند. اما بر حسب مفعولپذیر بودن افعال میتوان جملات فعلیه را به دو دسته تقسیم کرد.
جمله فعلیه لازم
جملهای که است که از فعل لازم ساخته شده و به جز فاعل نیاز به جزء دیگری ندارد.
جمله فعلیه متعدی
این جمله برای تکمیل شدن معنا علاوه بر فاعل به یک مفعول عربی هم نیاز دارد.

نکته مهم: ممکن است اینگونه به نظر برسد که ساخت جملات لازم و متعدی ارتباط مستقیمی با نوع فعل دارد. یعنی جمله فعلیه متعدی باید فعل متعدی داشتهباشد. اما حقیقت این است که «نحوه استفاده از فعل در جملات عربی» میتواند تعیین کننده مفعولپذیر یا مفعولناپذیر بودن جملات باشد.
برای درک نکته بالا بهتر است به مثالهای زیر توجه کنید.
عَلِمْتُ.
دانستم.
عَلِمتُ ذاکَ.
آن را دانستم.
عَلِمتُ ذاکَ مُهِماً.
دانستم که آن مهم است.
أَعلَمتُکَ ذاکَ مُهِماُ.
تو را فهماندم که آن مهم است.
با این حال، در استفاده از افعال چند مفعولی در عربی باید جانب احتیاط را رعایت کرد. در برخی موارد نادر ممکن است (به عنوان مثال هنگام لزوم استفاده از حرف عطف) کلمهای بدون حرف عطف در جمله بیاید و تظاهر کند که مفعول دوم فعل متعدی است. برای فهم بهتر به مثال زیر توجه کنید.
جَعَلَني قَوّیاً أَمیناً.
او من را قوی (و) قابل اعتماد قرار داد.
در این مثال فعل «جعل» از افعال متعدی است که مفعول نخستین آن، ضمیر «ي» متصل به فعل است. مفعول دوم آن ترکیبی از «قویاً أمیناً» است. از آنجا که حرف عطف «وَ» میان قویا و أمینا حذف شده، ممکن است اینگونه به نظر برسد که این دو کلمه مفعول اول و دوم فعل جعل هستند. در حالی که چنین چیزی در این خصوص صدق نمیکند.

نکته ۱: افعال متعدی که دو مفعول میپذیرند از دو حالت خارج نیستند. اولین حالت این است که مفعول دوم، یک جمله اسمیه حاوی مبتدا و خبر باشد. حالت دوم این است که چنین چیزی در جمله پیدا نشود.
درک و فهم نکته بالا نیاز به یک مثال دارد که در ادامه میخوانید.
وَجَدْتُ الضالَةَ مُهِمَةً.
دریافتم که شیء گم شده اهمیت دارد.
(در این جمله اگر فعل (وجدتُ) را حذف کنیم دو بخش دیگر جمله یعنی الضالة مهمة باقی میماند که میتواند به تنهایی یک جمله اسمیه مستقل حاوی معنی بسازد. یعنی «الضالةُ مهمةٌ» (شیء گم شده دارای اهمیت است.) )
«حسِب، ظنَّ، خال، علِم، رأی، وجَد، زعَم»
قاعده اصلی افعال قلوب این است که دو مفعولی که در کنار هم مبتدا و خبر را میسازند باید در کنار هم ذکر شوند و آمدن یکی از آنها بدون دیگری در جملات اشتباه است.
جمله فعلیه مجهول و معلوم در عربی
با فعل متعدی و انواع آن آشنا شدیم. مبحثی که دانستن آن لازم است، مبحث جملات مجهول در زبان عربی است. اساسا این جملات با استفاده از فعلهای متعدی ساخته میشود. چرا که در نبود فاعل و انجام دهنده کار در جملات مجهول، نقش مفعول پررنگتر و مهمتر میشود.
به عنوان مثال در زبان فارسی میگوییم «گیلاس را خوردم.» فاعل انجام دهنده کار در این جمله «من» مستتر در فعل خوردم است. حالا اگر بخواهیم خودمان را به عنوان فاعل از این جمله حذف کنیم به ترکیب مجهول «گیلاس خورده شد.» میرسیم. به این ترتیب فاعل مشخص نیست و مفعول یعنی گیلاس، به جای آن نشسته است.
در زبان عربی نیز همین فرمول صدق میکند. با مجهول کردن فعل بر اساس قواعد خاص خودش، از مفعول به جای نائب فاعل استفاده میکنیم و در صورتی هم که فعل متعدی ما، دو مفعول داشته باشد، مفعول دوم، رتبه بالاتری در جمله میگیرد و تبدیل به تنها مفعولبه در آن جمله مجهول میشود. برای فهم بهتر به مثال زیر توجه کنید.
وُجِدَتْ الضالَةُ.
شی گمشده پیدا شد.
(در این مثال «الضالة» که در حالت معلوم مفعولبه است به جای فاعل نشسته و اعراب مرفوع گرفته است.)

انواع فاعل در عربی و نکات آن
فاعل در عربی میتواند اسم ظاهر، ضمیر بارز یا ضمیر مستتر در فعل باشد. از میان این سه، حضور ضمیر مستتر در فعل نشان میدهد که فاعل بخش حذف نشدنی جمله در جملات با فعل معلوم است. در کنار آن باید این نکته را در نظر داشتهباشیم که هرگاه فعل، فاعل اسم ظاهر داشت، استفاده از ضمیر مستتر در آن فعل در جایگاه فاعل، مورد قبول نیست. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
الهَیاکِلُ کُسِرَتْ.
بتها شکسته شدند.
(در این فعل، از آنجا که مجهول است به جای فاعل باید به دنبال نائب فاعل باشیم. در نتیجه باید بگوییم که نائب فاعل، ضمیر مستتر هی در فعل کُسِرتْ است.)
کَسَرْتُ الهَیاکِلَ.
بتها را شکستم.
(در این جمله فعلیه معلوم، فاعل ضمیر متصل «تُ» به فعل و محلا مرفوع است.)
إِنکَسَرَتْ الهَیاکِلُ.
بتها شکستند.
(در این جمله معلوم، فعل ساختاری لازم دارد. در نتیجه معنی آن با یک فاعل کامل میشود. از این رو، الهیاکلُ، مفعول اسم ظاهر و مرفوع است.)
تطابق فاعل و فعل از نظر تعداد بستگی به جایگاه فاعل دارد. هرگاه فاعل قبل از فعل بیاید، فعل باید از نظر مفرد، مثنی و جمع بودن، تابع فاعل خود باشد. اما هرگاه فاعل بعد از فعل بیاید، نیازی به تطابق در عدد نیست، چرا که فعل در ابتدای جمله همواره به صورت مفرد به کار میرود. ولو اینکه فاعل آن اسم ظاهر و با علامتهای جمع بارز باشد.
نکته: در زبان عربی فاعل هیچوقت بر فعل مقدم نمیشود. به همین خاطر، هرگاه قبل از فعل، ضمیر منفصل مربوط به آن را دیدیم باید بدانیم که با «مبتدا» در یک جمله اسمیه طرف هستیم.
وقتی پای تطابق میان فعل و فاعل از نظر جنیست در میان باشد، جایگاه اولیه یا ثانویه فعل در جمله چندان اهمیت ندارد. چرا که فاعل و فعل از نظر جنسیت در هر حالتی باید مطابق با یکدیگر باشند. برای درک بهتر به مثالهای زیر توجه کنید.
الشَمْسُ طَلَعَتْ.
خورشید تابید.
(از آنجا که فاعل ضمیر مستتر هی در فعل است و مرج آن ضمیر، «الشمس» مونث معنوی است، در نتیجه از فعل در صیغه للغائبة در این جمله استفاده شدهاست.)
قالَتْ النِساءُ/ النِساءُ قُلْنَ
زنها گفتند.
(در جمله اول، چون فعل در ابتدای جمله ذکر شده، در صیغه مفرد مونث غائب به کار رفتهاست.)
قالَ الرِجالُ/ الرِجالُ قالوا
مردها گفتند.
(در این مثال هم فعل در ابتدای جمله به صورت مفرد به کار رفتهاست.)

انواع مفعول در زبان عربی و نکات آن
آوردن مفعول در جمله بیشتر برای نشان دادن کیفیت وقوع فعل در جملات است. مثلا اگر بخواهیم نشان دهیم فاعل چه کاری را دقیقا انجام داده، باید به دنبال مفعول آن فعل باشیم. ناگفته پیداست که فعلهای متعدی، از امتیاز داشتن مفعول برخوردار هستند.
پیدا کردن مفعول در زبان فارسی کمی تا قسمتی راحت است. چرا که با دیدن «را» نشان مفعول میتوانیم پیببریم مفعول کدام کلمه است. در زبان عربی نیز، مفعول با داشتن اعراب «نصب» میتواند به راحتی خودش را نشان دهد. تنها تفاوت مفعول عربی با مفعول در زبان فارسی این است که مفعول منصوب در زبان عربی به چند دسته جداگانه «مفعولبه»، «مفعول مطلق»، «مفعول فیه»، «مفعول معه» و «مفعول له» تقسیم میشود. در ادامه توضیح مختصر هر یک از آنها را میخوانید.
مفعولبه در عربی
به اسم ظاهری منصوب یا ضمیر متصلی که به فعل چسبیده باشد مفعولبه میگویند. این نوع از مفعول سادهترین و ابتداییترین نوع فعل است.
مفعول مطلق در عربی
هرگاه برای تاکید بر میزان انجام شدن یک فعل، مصدری از جنس خود فعل در جمله در حالت نصب به کار برود، باید آگاه باشیم که با مفعول مطلق در جمله مواجه هستیم. این نوع از مفعول به سه دسته مجزای «تاکیدی»، «عددی» و «نوعی» تقسیمبندی میشود.
مفعول فیه در عربی
این نوع از مفعول تا حدودی کار ظرف زمان و مکان را در جملات بازی میکند. برای تشخیص آن کافی است از حرف جر «في» قبل از مفعول فیه استفاده کنیم. وقتی معنی آن با کلمه جر کامل شد و توانستیم آن را به صورت قید زمان و مکان ترجمه کنیم، در چنین حالتی میتوانیم بگوییم که آن کلمه منصوب، مفعول فیه است.
مفعول معه در عربی
این نوع از مفعول در زبان عربی، کلمهای منصوب است که پس از «واو» میآید. این واو حرف عطف نیست بلکه واو معیت نام دارد. همچنین برای تشخیص آن می توانیم از حرف جر «مع» استفاده کنیم و آن را قبل از مفعول معه بگذاریم. هرگاه با این حرف جر معنای آن کامل شد باید بدانیم که با مفعول معه مواجه هستیم.
سوالات متداول درباره جمله اسمیه و فعلیه در عربی
در این بخش از نوشته به برخی از سوالات پر تکرار مربوط به مبحث جمله اسمیه و فعلیه در عربی به اختصار پاسخ میدهیم.
چگونه تشخیص بدهیم که جمله اسمیه است یا فعلیه؟
هرگاه اولین کلمه یک جمله، اسم باشد، آن جمله اسمیه است و در مقابل وقتی فعل به عنوان اولین کلمه در جمله قرار بگیرد میفهمیم که آن جمله یک جمله فعلیه است.
جملهای که با ضمیر شروع شود اسمیه است یا فعلیه؟
از آنجا ضمیر در زبان عربی در دسته اسمها طبقهبندی میشود، در نتیجه میتوانیم بگوییم که آن جمله اسمیه است.
در عربی از کدام فعلها میتوان فعل مجهول ساخت؟
برای ساخت فعل مجهول در زبان عربی به فعل متعدی نیاز داریم تا مفعول آن به جای نائبفاعل در جمله قرار بگیرد.

تمرین مبحث جمله اسمیه و فعلیه در عربی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با جمله اسمیه و فعلیه در عربی میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. تمرین اول شامل ۵ سوال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. تمرین دوم نیز ۵ سوال تشریحی دارد که در اصل تمرینی است برای بازنویسی جملات به عربی. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
تمرین اول
گزینه درست را انتخاب کنید.
۱. در عبارت رو به رو خبر کدام است؟ «المتقون فیها هم اهل الفضائل»
فیها
اهل
هم
اهل الفضائل
۲. فاعل و نوع آن را در جمله رو به رو پیدا کنید. «علّمتنی من هی أصغر منی، درساً عظیماً»
من
ی
هی ضمیر مستتر
هی اسم بارز
۳. در کدام عبارت مفعول نیامده است؟
الصِّدقُ ینجیک
ستجدنا في السعادة.
هل ترحمُني
أین توکلّکَ
۴. در کدام جمله «ما» مبتدا است؟
من عمل بما علم أعطاه الله علم ما یعلم
ما تزرعه الیوم تحصده غداً
السعادة أن تملک روحک الرضا علی ما قدَّره الله لک
ما کتبنا علی الورقة إلا ما لم نستطع أن نقوله بلساننا
۵. در جمله «ساعدنا أبونا» مفعولبه و فاعل به ترتیب کدام هستند؟
نا-أبونا
أبو-نا
نا-هو
أبونا- نا
تمرین دوم
معلوم را به مجهول و مجهول را به معلوم تبدیل کنید.
سوال۱: تؤخذُ الجائزةُ من المدرِّس الیوم. (التلمیذة)
جواب: تأخذ التلمیذةُ الجائزةَ من المدرس الیوم.
سوال۲: کُتِبتْ الدروس في البیت. (التلامیذ)
جواب: کتب التلامیذُ الدروسَ في البیت.
سوال۳: ینصر أللهُ المومنَ في کلِّ زمانٍ.
جواب: یُنصَر المومنُ في کل زمان.
سوال۴: خلق اللهُ الانسانَ من ترابٍ.
جواب: خُلقَ الانسانُ من ترابٍ.
سوال۵: أُصدرَتْ جریدةٌ هذا الاسبوع.
جواب: أَصدَرتْ الحکومة جریدةً هذا الاسبوع.
جمعبندی جمله اسمیه و فعلیه در عربی
در این نوشته بخشهای مختلف جمله اسمیه و فعلیه در عربی را با مثال و بیان نکات آنها بررسی کردیم. فهمیدیم در جملات اسمیه، برخلاف جملههای فعلیه، هیچ یک از اجزای جمله یعنی مبتدا و خبر حذف شدنی نیستند. همچنین یاد گرفتیم که در جملات فعلیه فاعل در هر حالتی حضور دارد، ولو اینکه به صورت ضمیر مستتر باشد. یکی از نکاتی که باید به آن دقت کنیم، تقدم فاعل بر فعل است. اگر چنین حالتی را در جمله مشاهده کردیم باید بدانیم که آن اسم یا ضمیر، مبتدای یک جمله اسمیه است. چرا که در زبان عربی فاعل هرگز قبل از فعل در جمله ذکر نمیشود. در کنار تمامی این نکات، جمله مجهول و معلوم و شرایط ساخت آنها را نیز بررسی کردیم و فهمیدیم در برخورد با جملاتی که دو مفعولبه دارند، باید به حذف احتمالی واو عطف میان دو کلمه منصوب دقت لازم را به کار ببریم.
با عرض سلام و تشکر از مطالب مفیدی که بارگذاری می کنید، در تعریف جمله فعلیه و اسمیه شاید بهتر باشد گفته شود ،ملاک در تشخیص فعلیه یا اسمیه بودن جمله،اولین رکن جمله است.یعنی چنانچه اولین رکن جمله فعل باشد ،جمله فعلیه و چنانچه اولین رکن جمله، اسم باشد جمله اسمیه است زیرا جملاتی وجود دارند که با اسم شروع می شوند ولی فعلیه اند .مانند “ایاک نعبد”،”ما اشتریتَ؟” در واقع ارکان اصلی جمله، مسندالیه و مسند هستند که شامل ،فعل و فاعل یا نایب فاعل و مبتدا و خبر و اسم و خبرند و ما بقی اجزای جمله همگی قید محسوب می شوند.
چنانچه مطلب بنده اشکالی دارد از طریق ایمیل ارشاد بفرمایید. متشکرم.
با سلام و وقت بخیر؛
با توجه به اینکه تلاش شده مطلب برای نوآموزان زبان عربی هم قابل فهم باشه، ملاک بر توضیح ساده گذاشته شده تا همه بتوانند از آن استفاده کنند.
در عین اینکه توضیح شما کاملا صحیح است و میتواند به عنوان یکی از نکات کلیدی دوران آموزش آکادمیک زبان عربی مورد استفاده قرار بگیرد.
از همراهی شما با مجله فرادرس و نظر مفیدی که برای ما ارسال کردید سپاسگزار و ممنونیم.