تفکر طراحی چیست؟ – از ویژگی ها تا مراحل به زبان ساده


با استفاده از شیوههای مختلف تفکر، روشهای زیادی برای حل مسائل موجود در سازمانها وجود دارند که برخی از آنها نسبت به بقیه اثربخشتر هستند. یکی از این روشهای تاثیرگذار استفاده از تفکر طراحی است. تفکر طراحی نوعی روشی برای حل مسائل پیچیده است که در آن اولویت با جلب رضایت کاربران و مشتریان است. سازمانهایی که میدانند تفکر طراحی چیست و از آن در بحرانهایشان استفاده میکنند همواره شیوههای کاربردی و خلاقانهای را به کار میگیرند و با حفظ بیشترین منافع و تحمل کمترین ریسک به نتیجه مطلوبی میرسند.
با توجه به فواید و اهمیت این نوع تفکر در شرکتها، در این مطلب از مجله فرادرس درباره اصول تفکر طراحی، مراحل، مزیتها و تاریخچه این نوع اندیشه توضیح میدهیم و در پایان نیز برخی از بهترین کتاب های این حوزه را معرفی میکنیم تا بهطور کامل متوجه شوید که تفکر طراحی چیست و چطور میتوانید با پرورش آن به اهداف حرفهای خود و سازمانتان دست پیدا کنید.
تفکر طراحی (Design Thinking) چیست؟
«تفکر طراحی» (Design Thinking) ایدئولوژی و فرایند حل مسائل پیچیده بهصورت کاربرمحور است که یعنی در آن نیازهای مشتری نسبت به موضوعات دیگر در اولویت بالاتری قرار میگیرند. در این حالت لازم است با تقویت حس همدردی به دیگران توجه کنید تا متوجه شوید که بقیه افراد چه نوع تعاملاتی با محیطشان برقرار میکنند و پس از درک این موضوع با استفاده از روشهای تکرارشونده رویکرد نوآورانهای برای حل مسئله ارائه دهید.
این روش روی دستیابی به نتایج و راهکارهای عملی متمرکز است. ویژگی این راهکارها را در زیر عنوان کردهایم.
- امکانپذیر از نظر فنی: این راهکارها میتوانند به محصولات یا فرایندهای کاربردی تبدیل شوند.
- صرفه اقتصادی: آن کسب و کار میتواند از عهده هزینههای اجرای این راهکارها بر بیاید.
- جلب رضایت کاربران: اجرای این راهکارها رضایت کاربران را جلب میکند و به نیازهای واقعی آنها پاسخ میدهد.
برای اینکه بدانید ذهنیت پشت تفکر طراحی چیست ابتدا در نظر داشته باشید که این روش به دنبال راهکاری نوآورانه است و برای رسیدن به آن باید مدل ذهنی طراحان را داشته باشید و از زاویه دید کاربران به مسئله نگاه کنید. در عین حال به این موضوع توجه داشته باشید که با استفاده از تفکر طراحی باید در سریعترین حالت ایدههای خود را به محصولات یا فرایندهای محسوس و قابل اجرا تبدیل کنید.
برای رسیدن به نتیجه نهایی باید مراحل تفکر طراحی را پیش ببرید. این مراحل از همدردی با مشتری آغاز میشود و تا ایدهپردازی و رسیدن به پاسخی برای نیاز مخاطب ادامه پیدا میکند.

اصول تفکر طراحی
افرادی که میدانند تفکر طراحی چیست با اصول آن نیز آشنا هستند. در ادامه هر کدام از این اصلها را معرفی میکنیم و پس از آن درباره آنها بهطور کامل توضیح میدهیم.
- کاربرمحوری و همدلی (درک نیازها)
- همکاری
- ایدهپردازی
- آزمایش و تکرار
- اجرا و عمل
۱. کاربرمحوری و همدلی
تفکر طراحی بهطور کلی در راستای یافتن راهحلی برای نیاز کاربران و استفاده از بازخوردهای آنها است. در این حوزه نوآوری از فناوری نیست بلکه از رفتارهای انسانی به وجود میآید. بنابراین برای موفقیت افراد در حل مسائل اینچنینی باید ابتدا همدلی و همدردی را در خود پرورش دهند و در واقع از دید کاربر به موضوعات نگاه کنند تا بتوانند راهحلی برای مشکلاتشان بیابند. همدردی کمک میکند که بتوانید خود را جای دیگران بگذارید و با توجه به مشکل آنها راهحل مناسبی پیدا کنید.
۲. همکاری
اصل دیگری که در تفکر طراحی مطرح میشود همکاری میان افراد است. در راستای رسیدن به پاسخ درست همه باید زاویههای دید و ایدههای متفاوت خود را عنوان کنند. همین موضوع است که باعث به وجود آمدن نوآوری میشود. در واقع تفکر طراحی باعث تحکیم همکاری میان افراد با رشتههای متفاوت میشود. در شرایط عادی این افراد با هم کار نمیکنند اما برای رفع مشکلات این همکاری به وجود میآید تا به راهکاری خلاقانه برسند.
۳. ایدهپردازی
اصل بعدی در تفکر طراحی ایدهپردازی است. در این حالت تمام افراد باید با روحیه کامل و به دور از ترس، ایدههایشان را عنوان کنند و در این بین کسی حق قضاوت ایدههای دیگران را ندارد. به این ترتیب تمرکز اصلی در این مواقع روی تعداد پیشنهادها است نه کیفیت آنها.
۴. آزمایش و تکرار
در این اصل به موضوع آزمایش و تکرار مداوم توجه شده است. در واقع ایدههای مطرح شده باید آزمایش شوند و توسط کاربران به شکل مداوم بازخورد بگیرند تا با نتیجهگیری از آنها در نهایت به بهترین راهحل برسید. بنابراین از همان ابتدا ذهن خود را آماده انجام این تمرینهای تکراری کنید زیرا قرار نیست که ایدههای اولیه تایید شوند و باید پیش از ارائه، کاملا از کاربردی بودن آنها مطمئن شوید.
۵. اجرا و عمل
در این روش حل مسئله بحث و مکالمه در اولویتهای پایینتری قرار دارد و عمل به راهحلها است که اهمیت ویژهای دارد. بهجای اندیشیدن به نیاز اصلی کاربران تفکر طراحی شما را تشویق میکند که نزد این افراد بروید و از طریق مشاهده، متوجه مشکلات آنها بشوید. همچنین در این حالت لازم نیست که درباره راهحلهای بالقوه بحث کنید بلکه هر کدام از آنها را میسازید و با تبدیل کردنشان به یک نمونه اولیه محسوس، کارآمدی آنها را در دنیای واقعی آزمایش میکنید.

مراحل تفکر طراحی چیست؟
چارچوب و مراحل تفکر طراحی را میتوانیم به ۵ بخش تقسیم کنیم. در ادامه به معرفی این مراحل میپردازیم.
- همدلی و درک نیازهای دیگران
- توصیف
- ایدهپردازی
- نمونه اولیه
- آزمایش
اگرچه این مراحل متوالی به نظر میرسند اما باید در نظر داشته باشید که معمولا تفکر طراحی فرایند کاملا خطی نیست زیرا در هر مرحله از فرایند احتمالا نکات جدیدی را کشف میکنید که مجبور میشوید به گام قبل برگردید و مرحله را تکرار کنید. حال درباره هر کدام از این مراحل توضیح میدهیم تا متوجه شوید که گامهای تفکر طراحی چیست.
گام اول: تعریف نیازها
پیش از این گفتیم که همدلی جزو اصول تفکر طراحی است و جالب است بدانید که در مراحل آن نیز جایگاه ویژهای دارد. درک نیازها اولین گامی است که در تفکر طراحی به کار میرود. همانطور که پیش از این اشاره کردیم همدلی در این نوع تفکر یعنی به درک کاملی از نیازها و خواستهها و هدفهای کاربر برسید.
رسیدن به این میزان از درک عمیق فقط زمانی امکانپذیر است که تعامل کاملی با کاربرانتان داشته باشید تا مشاهداتتان مبتنی برواقعیت باشد و به نتیجه درستی برسید. در طول این مرحله باید فرضهای ذهنی را نار بگذارید و دیدگاههای واقعی مربوط به کاربر را جمعآوری کنید.
بهطور مثال پروژه شما این است که کارمندان را حفظ کنید و جلوی استعفای ناگهانی آنها را بگیرید. در این حالت میتوانید یک فرم نظرسنجی مناسب را در اختیار همه قرار دهید و از کارمندان بخواهید که به صورت ناشناس این فرمها را پرکنند. سپس با برگزاری جلسات مختلف از آنها بپرسید که به نظرشان در چه حالتی کارمندان تمایلی به خروج از شرکت نخواهند داشت و چه چیزی میتواند آنها را از حضور در این محیط دلسرد کند.
گام دوم: توصیف
مرحله دوم در فرایند تفکر طراحی این است که باید مسئله را به درستی تعریف کنید. در این گام تمام اطلاعات حاصل از همدلی را جمعآوری میکنید و نکات مهم را از میان اطلاعات موجود بیابید. از این نقطه سوال کنید که کاربر برای استفاده از محصول یا خدمات شما چه مشکلی دارد و چه الگوهایی میتواند باعث رفع این مشکل شود.

بهطور مثال یکی از مسائلی که در گذشته هنگام خوردن بیسکوئیت وجود داشت این بود که کاربران نمیتوانستند بسته آن را به راحتی باز کنند و گاهی چند عدد از بیسکوئیتها طی تلاشهای کاربر خرد میشدند. شرکتهای تولیدی با درک کاربر در این موقعیت طراحی جدیدی برای بستهبندی این نوع از محصولاتشان در نظر گرفتند و بر روی آنها علامتی برای باز کردن ساده کاغذ بیسکوئیت مشخص کردند.
بنابراین تعریف مشکل یکی از مهمترین گامها در تفکر طراحی است و پس از طی کردن این مرحله باید بتوانید از زبان یک مصرفکننده تعریف واضحی از مشکل داشته باشید. وقتی مشکل را در قالب کلمات عنوان میکنید این توانایی را خواهید داشت که راهحلی برای آن پیدا کنید. به یاد بسپارید که همواره انتخاب سوال درست اهمیت ویژهای دارد و اگر این مرحله را به شکل دقیق انجام ندهید پاسخهای شما نیز راهگشا نخواهند بود.
بهطور مثال فرض کنید که کارمندان شما میخواهند زندگی سالمی داشتند و تعادل مناسبی میان کار و زندگی خود به وجود بیاورند. این تعریف بسیار دقیقتر و درستتر از آن است که بگویید هدف من داشتن کارمندان شاد برای رسیدن به اهداف سازمان است.
گام سوم: ایدهپردازی
پس از درک کاربران و تعریف شفاف مشکل وقت آن است که روی راهحلهای موجود کار کنید. در همین مرحله است که خلاقیت بروز میکند. افرادی که میدانند تفکر طراحی چیست تلاش دارند که در این زمینه خودشان را تقویت کنند. همانطور که پیش از این اشاره کردیم ایدهپردازی بدون قضاوت دیگران صورت میگیرد و هر کس آزاد است که ایده خودش را ولو غیرمنطقی مطرح کند.
در این مرحله طراحان تا جایی که امکان دارد ایدههای امکانپذیری را مطرح میکنند. تکنیکهای ایدهپردازی زیادی وجود دارند که ممکن است افراد از آنها استفاده کنند. ازجمله این روشها میتوانیم به تکنیک بارش فکری و نقشه ذهنی اشاره کنیم. همچنین میتوانید عقاید قبلی را به چالش بکشید و بدون تعصب درباره تغییر آنها فکر کنید.
در این حالت ممکن است راهحلهای جدیدی به ذهنتان خطور کند. بهطور مثال اگر محصولی دارید که معتقدید برای قشر خاصی از افراد مناسب نیست کمی ریسک کنید و به عنوان یکی از ایدهها فروختن محصول به این افراد را در برنامههای خود قرار دهید. یا مثلا اگر موردی در محصولتان وجود دارد که از نظر کاربر مناسب نیست شما هم نسبت به آن تعصب نداشته باشید و تغییرات اینچنینی را بپذیرید.
در پایان این مرحله لازم است از میان انبوهی از ایدهها، برخی از بهترین موارد را جدا کنید تا برای آنها وقت و هزینه لازم را صرف کنید و به نتیجه مطلوبتان برسید.
در ادامه مثالی که در گامهای قبلی عنوان کردیم و با توجه به اطلاعاتی که در مرحله اول یعنی همدلی به دست آوردید اکنون ایدههای مختلفی در دست دارید که حاصل همفکری ذینفعان کل سازمان است. با توجه به تعریفی که از مسئله کردهاید ایدههای بسیار زیادی در دست دارید که برای شاد کردن کارمندانتان و جلب رضایت آنها میتوانید از این ایدهها استفاده کنید تا مطمئن شوید که به این زودی سازمانتان را ترک نمیکنند.

گام چهارم: نمونه اولیه
گام چهارم از فرایند تفکر طراحی به این موضوع اشاره دارد که باید ایدهها را به محصولاتی ملموس تبدیل کنید و تجربه حاصل از این تبدیل را به دست بیاورید. نمونه اولیه معمولا نمونه کوچک شده از محصول نهایی است که راهحلهای بالقوه مرحله قبلی در آن گنجانده شدهاند. این گام برای آزمایش محصول نهایی اهمیت زیادی دارد. در حین ساخت نمونه اولیه ایدهها توسعه پیدا میکنند و بسیاری از ایرادهای آن برطرف میشوند. همچنین در این مرحله نواقص موجود در هر ایده روشن خواهد شد.
در طول این مرحله ممکن است هر کدام از راهحلهای پیشنهادی، قبول یا رد شوند یا حتی شرایطی به وجود بیاید که مجبور شوید به عقب برگردید و ایدههای موجود را بازبینی کنید.
بهطور مثال در میان ایدههای مختلفی که مطرح شد یکی از آنها برگزاری کلاسهای ورزشی دستهجمعی بود. برای اینکه نمونه اولیه این ایده را آزمایش کنید ابتدا اتاق ورزش را در سازمانتان مشخص کنید و آن را با ابزارآلات مورد نیاز برای ورزش پر کنید.
گام پنجم: آزمایش
پس از اینکه نمونه اولیه تایید شد وقت ان است که کاربر از آن استفاده کند و کارایی آن را بسنجد. اما به خاطر داشته باشید که معمولا این پایان تفکر طراحی نیست. در دنیای واقعی معمولا نتایج حاصل از آزمایش شما را به مرحله قبل بازمیگرداند و حتی ممکن است تا مرحله تعریف مسئله بازگردید و آن را دوباره تعریف کنید و پس از دریافت دیدگاههای مناسب راهحلهای تازهای پیدا کنید که تا پیش از این به آنها فکر نکرده بودید.
در ادامه مثال بالا اکنون باید در گام پنجم نمونه اولیه را آزمایش کنید. در این حالت تصمیم میگیرید که به مدت دو ماه این کلاسها را برگزار کنید تا ببینید که عکسالعمل کارمندان به این موضوع چیست. پس از آزمون این مدت متوجه میشوید که همکاران از این ورزش لذت میبرند اما چون زمان آن خارج از ساعت کاری است بسیاری از افراد ترجیح میدهند شرکت نکنند تا کمی زودتر به خانه برسند. با توجه به این بازخورد کلاس ورزش را به ساعت دیگری منتقل میکنید یا با کمک ایدههای موجود انتخاب دیگری برای حفظ روحیه کارمندان خواهید داشت.

پیادهسازی تفکر طراحی
یکی از مزایای این روش حل مسئله این است که میتوانید آن را برای شرکت خودتان پیادهسازی کنید. تفکر طراحی با طراحی UX ارتباط مستقیمی دارد اما لازم نیست برای پیادهسازی آن حتما طراحی UX بلد باشید. میتوانید انتخاب کنید که فقط روی بخش خاصی از فرایند تفکر طراحی تمرکز کنید. مثلا میتوانید بیشتر برای شناخت مشتریانتان وقت بگذارید تا راهی پیدا کنید و همدلی بیشتری نسبت به آنها داشته باشید.
اگر در حال جمعآوری اطلاعات درباره میزان رضایت مشتریان هستید میتوانید برخی از آنها را برای مصاحبه انتخاب کنید تا متوجه شوید که چه چیزی میتواند رضایت آنها را جلب کند و در نتیجه فروش شما افزایش پیدا کند.
فرض کنید که تمرکزتان روی ایجاد همکاری بیشتر با افراد سازمان است. در این صورت میتوانید جلسات ایدهپردازی را با نمایندگان واحدهای مختلف برگزار کنید تا همکاری بیشتری میان اعضای تیم صورت بگیرد و افراد ایدههایشان را آزادانه عنوان کنند. اگر متوجه شدید که به طور مثال تیم بازاریابی و طراحی تاکنون تمایلی برای برقراری ارتباط رو در رو نداشتند برای تلطیف فضای جلسه میتوانید از تکنیک بارش فکری استفاده کنید تا شرایط برای همه قدری راحتتر شود.
با توجه به مطالب بالا در ادامه چند متد کاربردی را معرفی میکنیم تا با کمک آنها بتوانید بهراحتی تفکر طراحی را در سازمانتان اجرا کنید.
۱. جمعآوری اطلاعات با تمرین درک نیازها، مشاهده و مصاحبه
تلاش برای شناخت مشتری اولین گام برای خلق محصول یا خدمتی است که مشتری به آن احتیاج دارد. در این مرحله با خود فرض نکنید که نیازها و احساسات او را میشناسید. پس از شناخت جامعه هدف خود باید اطلاعات مناسبی درباره افراد حاضر در این جامعه به دست بیاورید. این کار ازجمله اساسیترین کارهایی است که برای موفقیت در کسب و کارتان باید انجام دهید. تمرین و تکرار این عمل مهارت مصاحبه شما را افزایش میدهد.

۲. ساخت نمونههای اولیه برای آشنایی با نیازهای برآورده نشده
برای ساخت نمونه اولیه به زمان و هزینه زیادی نیاز ندارید. برای این کار کاغذ و خودکار یا هر ابزار نوشتنی دیگری را انتخاب کنید و ایده را ترسیم کنید. دریافت بازخورد از دیگران میتواند شما را به درک بهتری برساند تا نمونه اولیه خود را بهبود دهید و نیاز مشتریانتان را برطرف کند و پس از اطمینان از کارآمدی محصول، آن را به خط تولیدتان بفرستید.
۳. تبدیل مشکل به سوال
وقتی با مشکل مواجه میشوید صورت مسئله را به سوال تبدیل کنید. سوالی شدن مشکلات کمک میکند که نگاه عمیقتری نسبت به مسئله داشته باشید. بهطور مثال یکی از سازمانهای معروف در دنیا برای حفظ و نگهداشت کارمندانش با مشکل مواجه بود اما بهجای رویارویی با این مشکل سوال پرسید که چه چیزی باعث میشود که پرسنل از حضور در این شرکت احساس رضایت داشته باشند. به این ترتیب سریعتر از حالت قبلی به راهحل مناسب میرسند. پیش از این نیز در یادگیری مراحل تفکر طراحی آموختیم که این نوع معضلات را با طرح سوال و نگاهی عمیق برطرف کنیم.
۴. تحقیقات کافی برای درک گذشته و حال و آینده
برای اینکه بدانید تفکر طراحی چیست و آن را در خود پرورش دهید میتوانید شروع به تحقیقات کنید. تحقیقات در سه فاز انجام میشوند. فاز اول این است که فرصتها و نیازهای جدید را شناسایی کنید. فاز دوم تحقیقات برای ارزیابی است که در آن با کمک بازخوردها و تجربههای موجود روند کار آینده را اصلاح میکنید. در فاز سوم نیز اطلاعات به دست آمده را اعتبارسنجی میکنید. فاز اول و دوم روی آینده متمرکز هستند ولی فاز سوم راجعبه اکنون و آنچه در گذشته رخ داده است اطلاعات جمعآوری میکند.
پیادهسازی تفکر طراحی در هر سازمان نیاز به تمرین و تکرار دارد. ممکن است در موقعیتهای اولیه به نتیجه مطلوبی نرسید اما کمی بعد بهتر میآموزید که از این روش بهدرستی برای حل مسائل خود استفاده کنید. در این راستا میتوانید کتابهای مربوط به این حوزه را مطالعه کنید یا در دورههای مرتبط با آن شرکت کنید.
مزیت تفکر طراحی چیست؟
حال که میدانید تفکر طراحی چیست و چه گامهایی دارد وقت آن است که مزایای شکلگیری این روش و استفاده از آن را بدانیم. استفاده از تفکر طراحی در زمینههای تجاری، تحصیلی، شخصی و همچنین اجتماعی فواید زیادی دارد. در ادامه برخی از این فواید را معرفی میکنیم.
- رفع نیازهای انسان
- رفع مشکلات غیر قابل توصیف
- یافتن راهحلهای خلاقانه
- به وجود آمدن ساختارهای سریعتر و اثربخشتر
در زیر هر کدام از این موارد را توضیح دادهایم.
رفع نیازهای انسان
استفاده از تفکر طراحی برای رفع نیازهای قابل رویت نیست. افرادی که به صورت حرفهای روی این مهارت کار میکنند نیازهایی را میبینند که خود افراد از آنها آگاه نیستند و وقتی محصول یا خدماتی به این شکل را در اختیارشان قرار میدهید در آن لحظه است که متوجه لزوم آن محصول میشوند.

بهطور مثال در گذشته افراد برای اسبابکشی از خانهای به خانه دیگر باید روزهای متمادی زمان صرف میکردند تا وسایل را جمع کنند و در خانه جدید تکتک آنها را باز و جابهجا کنند. در حال حاضر بسیاری از شرکتها این فرایند را در طول یک روز و با بالاترین حد کیفیت انجام میدهند. در واقع کسی در گذشته از این نیاز باخبر نبود اما وقتی با آن مواجه شد دریافت که این خدمت تا چه حد میتواند دغدغههای او را برطرف کند.
بنابراین اگر بدانید که تفکر طراحی چیست هرگز به نیازهای بدیهی و قابل رویت بسنده نمیکنید. البته که این نیازها باید تامین شوند اما لازم است محصول یا خدمات شما ارزش افزودهای داشته باشد که رسیدن به آن فقط با یادگیری تفکر طراحی امکانپذیر است.
رفع مشکلات غیر قابل توصیف
مشتریان معمولا نمیدانند که مشکل اصلی آنها چیست و چه چیزی نیاز دارند که با کمک آن مشکلاتشان را رفع کنند. اما افرادی که میدانند تفکر طراحی چیست با نگاهی به رفتار مشتری متوجه مشکلات و سختیهای او میشوند و از این موضوعات برای خلق محصول جدید ایده میگیرند. به این ترتیب مشکلاتی را رفع میکنند که مشتری قادر به توصیف آنها نبوده است.
مثلا ایده ساخت تخت و میز تاشو برای خانههای کوچک کاملا الهام گرفته از رفتار مشتریان است. خانههای امروزی متراژ کمتری نسبت به گذشته دارند و قرارگیری وسایل در کنار یکدیگر دشوار است. در این حالت ساخت محصولات چند منظوره نظیر مبلهای تاشو نوعی تفکر طراحی است که معضل بسیاری از افراد را برطرف میکند.
یافتن راهحلهای خلاقانه
مردم ظرفیت و توان تصور چیزهای غیرممکن را ندارند به همین علت نمیتوانند چیزی بخواهند که در حال حاضر به وجود نیامده است. متفکران طراحی میتوانند کمک کنند که نقطه درد اصلی پیدا شود و نیاز اصلی با توجه به همان مشخص شود. این رویکرد باعث بروز خلاقیت و نوآوری میشود و راهحلهای ارائه شده میتوانند کاملا جدید اما کاربردی باشند.
بهطور مثال انسانهای نخستین تمایل داشتند که برای کشف مکانهای جدید از دریاها عبور کنند اما نمیدانستند که این نیاز خود را چگونه رفع کنند. در آن زمان افرادی با الهام از چوبهای روی آب طرح ساخت قایق را پیاده سازی کردند و تحول عظیمی در زندگی بشر به وجود آوردند. این در حالی است که تا پیش از آن تصور عموم این بود که قرار نیست از آن ناحیه به جای دیگری بروند.

به وجود آمدن ساختارهای سریعتر و اثربخشتر
روش متداول برای انتخاب راهحل این است که پس از تحقیقات بسیار در مدتزمان طولانی به خروجی خاصی برسید. اما در روش تفکر طراحی از همان ابتدا قرار است نمونه اولیهای ساخته شود و پس از آزمایش میزان اثربخشی آن را درک کنید. این تکنیک برای مواقعی که سازمان با بحران روبهرو میشود بسیار کاربردی است. زیرا مراحل آن کوتاه است و میتوانید در سریعترین زمان به پاسخی اثربخش برای مشکلات خودتان برسید.
تاریخچه تفکر طراحی
در ابتدا تفکر طراحی به عنوان راهی برای آموزش مهندسان به وجود آمد تا بیاموزند که مانند طراحان به روشهای خلاقانه با مشکلات پیش رویشان برخورد کنند. یکی از اولین نفراتی که روش تفکر طراحی را مطرح کرد یک پروفسور مهندسی مکانیک به نام «جان ای. آرنولد» (John E. Arnold) از دانشگاه استنفورد بود. در سال ۱۹۵۹ او کتاب «مهندسی خلاق» (Creative Engineering) را منتشر کرد و در آن ۴ حوزه تفکر طراحی را شرح داد. از آن به بعد تفکر طراحی به عنوانی نوعی از تفکر در حوزههای علمی و طراحی مهندسی شناخته شد و پس از آن افراد متخصص کتابهای زیادی در این حوزه نوشتند.
در واقع در گذشته تفکر طراحی فقط برای فرایند تولید محصول یا استفاده از تکنولوژی جدید بود اما این روش در حال حاضر به شکلی گسترده هم در بخش عمومی و هم خصوصی به کار میرود و از آن در پروژههای تجاری و شخصی در سراسر دنیا استفاده میشود. روش طراحی تفکر سالها بعد دوباره توسط شرکت مشاوره طراحی IDEO معرفی شد. این گروه مشاوره در سال ۲۰۰۸ با کمک متخصصان حاضر در شرکت مقالهای درباره نحوه استفاده از تفکر طراحی در کسب و کار منتشر کردند.
این مقاله در نقاط مختلف دنیا مطالعه شد و افراد در حوزههای متفاوت از آن استفاده کردند. در حال حاضر یکی از محبوبترین دورههای آموزشی در دانشگاه استنفورد دوره «طراحی زندگی خود» است که در آن افراد یاد میگیرند که طراحی تفکر چیست و از آن در زندگی حرفهای و عادی خود استفاده میکنند.
بهترین کتاب تفکر طراحی
درباره تفکر طراحی تاکنون آثار زیادی منتشر شده است و ما در ادامه برخی از بهترین کتابهای این حوزه را معرفی میکنیم.
۱. کتاب Design Thinking For Dummies
کتابهای دامیز همواره محبوبیت زیادی در میان مخاطبانشان دارند و علت اصلی این موضوع سادگی و شفافیت نویسنده در طرح مفاهیم است. در این اثر نیز بهطور واضح توضیح میدهد که تفکر طراحی چیست. به همین علت مرجع مناسبی برای کارآفرینان و افراد مشغول در استارتآپها به شمار میرود. عنوان برخی از مباحث موجود در این کتاب را در زیر آوردهایم.
- نحوه ساختن محیطی خلاقانه
- بهروزرسانی مدل ذهنی تفکر طراحی
- پیادهسازی راهحلهای طراحی
- چرخه تفکر طراحی
- و...

۲. کتاب Writing is Designing
این کتاب درباره ارتباط میان نوشتن و طراحی است و تجربه افراد کار کرده در این حوزه را بیان میکند. در واقع در این اثر روی اهمیت تاثیر کلمات در تفکر انسانها تمرکز میکند و نشان میدهد که این عمل به اندازه فرایندهای پیچیده دیگر به زمان و انرژی نیاز دارد.
بسیاری از افراد این کتاب را بهترین اثر درباره تفکر طراحی میدانند و عقیده دارند که مطالعه آن باعث پرورش این مهارت در آنها میشود به همین علت اغلی سر گروهها آن را به اعضای تیم خود پیشنهاد میکنند تا در موقعیتهای خاص همگی توانایی لازم را برای یافتن راهحل مناسب داشته باشند.

۳. کتاب The Design Thinking Toolbox
در این کتاب حیاتیترین ابزارها و روشهای تفکر طراحی عنوان شدهاند. اگر در طول روز به رهبری، یافتن روشهای خلاقانه و طراحی راهحل مشغول هستید این کتاب میتواند به شما در موفقیت بیشترتان کمک کند و در نتیجه دانش و مهارتتان را گسترش دهد. همچنین در این کتاب نکات تخصصی مفیدی وجود دارند که به شما کمک میکنند با ابزارهای مورد نیازتان آشنا شوید و بهترین ابزار را در موقعیتهای مختلف انتخاب کنید.
به افراد خلاق نیز کمک میکند که در مراحل اولیه، فرایند تفکر طراحی را به درستی در پیش بگیرند.

۴. کتاب Design Experiences
این کتاب به نحوه تفکر طراحی در دنیایی اشاره دارد که در آن ایجاد تجربه خوب از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این اثر درباره موفقیت شرکتهایی صحبت میشود که برای کاربران تجربهای عالی ایجاد میکنند. این کتاب همواره جزو بهترین آثار تفکر طراحی بوده است و مطالعه آن به شما میآموزد که در سازمان خود و در مواجهه با بحرانها چگونه بر مشکلات غلبه کنید.

۵. کتاب Design Thinking
این کتاب اثری مناسب برای کسب و کارها و ایجاد خلاقیت در موقعیتهای مورد نیاز است و افرادی که به ایجاد تغییرات مثبت علاقه دارند میتوانند از آن کمک بگیرند. این اثر راهنمای خوبی برای تمرین تفکر طراحی است و مطالعه آن میتواند به پرورش این مهارت شما کمک کند.

جمع بندی
در این مطلب از مجله فرادرس به تفکر طراحی پرداختیم و توضیح دادیم که تفکر طراحی چیست و اصول و مراحل و روشهای پیادهسازی آن را عنوان کردیم. پرورش این نوع از تفکر باعث توسعه فردی افراد در سازمانها میشود و اگر شما با اعضای تیمتان برای یادگیری این نوع اندیشه تلاش کنید برای حل مسائل پیشرو راهکارهای خلاقانهای را در پیش میگیرید و همواره در کسبوکارتان موفق میشوید زیرا اساس کارتان این است که نیاز مشتریان را پیدا کنید و محصول و خدماتتان را منطبق بر این نیازها میسازید.
سوالات متداول
در ادامه به برخی از سوالات متداول در این حوزه پاسخ میدهیم.
اصلیترین گام در تفکر طراحی چیست؟
تفکر طراحی ۵ گام دارد که مهمترین آن داشتن مهارت همدلی است که با کمک آن می توانید مشکل اصلی مخاطب را پیدا کنید.
آیا میتوان تفکر طراحی را پرورش داد؟
بله. در سازمانها افراد با تمرین و مطالعه و پیادهسازی اصول تفکر طراحی، این مهارت را در کل سازمان ترویج میکنند و با کمک این مدل ذهنی به موفقیتهای حرفهای میرسند.