بافت بدن انسان | تقسیم بندی، انواع و عملکرد
در زیست شناسی، بافت به مجموعه سازمانیافتهای از سلولها گفته میشود که عملکرد خاصی را انجام میدهند. در این مطلب انواع بافت بدن انسان همراه با ساختار، تقسیمبندی و عملکرد آنها، توضیح داده شدهاند.
بافت بدن چیست؟
بافت بدن مجموعهای از سلولهای مشابه و ماتریکس خارج سلول آنها از یک منشأ است که با هم عملکرد خاصی را انجام میدهند. سپس اندامها با گروهبندی عملکردی و در کنار هم قرار گرفتن چندین بافت تشکیل میشوند. مطالعه بافت انسان و حیوان به عنوان بافتشناسی و اگر در ارتباط با بیماریها به آن پرداخت، هیستوپاتولوژی گفته میشود.
ابداع بافت شناسی
اصطلاح هیستولوژی یا بافتشناسی، توسط خاویر بیچات در سال 1801 وارد علم آناتومی شد. او اولین کسی بود که پیشنهاد کرد بافت عنصری اصلی در آناتومی انسان است و اندامها را به عنوان مجموعهای از بافتهای متفاوت در نظر گرفت. اگرچه وی بدون میکروسکوپ کار میکرد، 21 نوع بافت ابتدایی را که اندامهای بدن انسان از آنها تشکیل شده است، متمایز کرد که البته این تعداد بافت بعدا با تحقیقات دانشمندان کاهش پیدا کرد.
روش های بافت شناسی
روشهای کلاسیک برای مطالعه بافت بدن شامل ابزارهای زیر هستند:
- بلوک پارافینی
- میکروسکوپ نوری
- میکروسکوپ الکترونی
- ایمونوفلورسانس
- مقاطع بافتی منجمد
با استفاده از این ابزارها، میتوان موفولوژی بافتهای سالم و بیمار و تفاوت آنها را بررسی کرد که هم جنبه آموزشی و هم جنبه تشخیصی دارند.
انواع بافت بدن انسان چه هستند؟
چهار نوع بافت اساسی وجود دارد که با توجه به مورفولوژی و عملکرد آنها، تعریف میشوند:
- بافت پوششی (Epithelium Tissue)
- بافت همبند یا پیوندی (Connective Tissue)
- بافت عضلانی (Muscle Tissue)
- بافت عصبی (Nervous Tissue)
بافت پوششی
یکی از چهار نوع اساسی بافت بدن همراه با بافت همبند، بافت عضلانی و بافت عصبی است. بافتهای پوششی در سطوح خارجی اندامها و رگهای خونی در سراسر بدن و همچنین سطوح داخلی حفرهها در بسیاری از اندامهای داخلی، قرار دارند. بر اساس ویژگیهای مختلف میتوان این بافت را تقسیمبندی نمود.
انواع بافت پوششی
از نظر شکل سلولها، سه نوع بافت پوششی وجود دارد:
- «بافت سنگفرشی» (Squamous Epithelium): بافت پوششی سنگفرشی دارای سلولهایی است که از عرض آنها از ارتفاعشان بیشتر است. این نوع بافت در پوشش داخلی دهان، مری، رگهای خونی و آلوئولهای ریه دیده میشود.
- «ستونی» (Cuboidal Epithelium): سلولهای این نوع بافت پوششی، ارتفاع بیشتری از عرض خود دارند. پوششی ستونی را میتوان به پوششی ستونی مژکدار و پوششی ستونی غدهای طبقهبندی کرد.
- «مکعبی» (Columnar Epithelium): دارای سلولهایی است که طول و عرض آنها تقریباً یکسان هستند.
از نظر تعداد لایهها بافت پوششی به دو دسته تقسیم میشود:
- بافت پوششی ساده: فقط از یک لایه سلول تشکیل شده است و هر سلول در تماس مستقیم با غشای پایه قرار دارد که آن را از بافت همبند زیرین جدا میکند. به طور کلی این بافت در بخشهایی از اندامها با عملکرد جذب و فیلتراسیون، وجود دارد. نازک بودن بافت پوششی ساده این روند را تسهیل میکند. بافت پوششی ساده بر اساس شکل سلولهای خود به چهار گروه اصلی تقسیمبندی میشود:
- سنگفرشی ساده: سلولهای سنگفرشی به صورت فلسی، صاف یا گرد هستند و در دیواره مویرگها، پوششهای حفرههای پریکارد، پلور و صفاق و آستر آلوئولهای ریه وجود دارند.
- مکعبی ساده: این سلولها ممکن است نقش ترشحی، جذب کننده یا دفعی داشته باشند. به عنوان مثال میتوان به مجراهای کوچک جمعآوری ادرار در کلیه، مجاری لوزالمعده و غدد بزاقی اشاره کرد.
- ستونی ساده: سلولهای ستونی ساده میتوانند ترشحی، جذب یا دفع کننده و همچنین مژکدار یا بدون مژک باشند. بافت ستونی مژکدار در دستگاه تولید مثل و رحم زنان یافت میشود. نوع بدون مژک نیز میتواند دارای میکروویلی باشد. برخی از بافتها سلولهای جام شکل دارند و از آنها به عنوان اپیتلیوم ستونی غدهای ساده یاد میشود که ترشح کننده مخاط هستند و در معده، روده بزرگ و راست روده یافت وجود دارند.
- پوششی ستونی کاذب: سلولهای این بافت نیز میتوانند مژکدار یا بدون مژک باشند. نوع مژکدار بافت پوششی تنفسی نام دارد چون منحصرا در مجاری سیستم تنفسی بزرگ مانند حفره بینی، نای و برونشها دیده میشود.
- بافت پوششی مطبق: این نوع بافت پوششی دارای چندین لایه سلولی است و در مواردی که پوشش سلولی باید در مقابل آسیبهای فیزیکی یا شیمیایی مقاومت کند تا به غشای پایه و عروق آسیب نرسد. عمقیترین لایه بافت پوششی مطبق میتواند سنگفرشی، مکعبی یا ستونی باشد. بر اساس نوع سلولها در لایههای این بافت، انواع تخصصی مختلفی از آن وجود دارد که عبارتند از:
ترکیب دو ویژگی ساده و مطبق با انواع اشکال بافت پوششی را میتوان به صورت پوششی ساده یا سنگفرشی، ستونی یا مکعبی و انواع دیگر توصیف کرد. به نظر میرسد که در بعضی از بافتها، لایهای از سلولهای ستونی به دلیل قرارگیری هستهها طبقهبندی شدهاند که به این نوع بافت مطبق کاذب گفته میشود. همه غدد از سلولهای پوششی تشکیل شدهاند.
عملکرد سلولهای پوششی شامل ترشح، جذب انتخابی، محافظت، انتقال بین سلول و حس کردن است. لایههای پوششی هیچ رگ خونی ندارند، بنابراین آنها باید از طریق انتشار مواد از بافت همبند زیرین و غشای پایه تغذیه کنند. اتصالات سلولی در بافتهای پوششی اهمیت فراوانی دارند.
از نظر محل قرارگیری نیز میتوان بافت پوششی را به دو دسته زیر تقسیم کرد:
- اپیتلیوم: در سطوح بیرونی اندامها قرار دارد مانند پوست.
- اندوتلیوم: سطح درونی اندامها مانند دیواره داخلی عروق را میپوشاند.
ساختار بافت پوششی
بافت پوششی از سلولهای چندوجهی تشکیل شدهاست که بدون هیچ فاصلهای محکم در کنار یکدیگر قرار دارند. کلیه بافتهای پوششی معمولاً توسط یک غشای فیبری خارج سلولی از بافتهای زیرین جدا میشوند. پوشش دهان، آلوئولهای ریه و توبولهای کلیه همگی از بافت پوششی ساخته شدهاند. پوشش داخلی عروق خونی و مجاری لنفاوی نیز پوشیده شده از اندوتلیوم است.
ویژگی های بافت پوششی
سلولهای بافت پوششی ویژگیهای خاصی دارند و برخی از آنها دارای یکی از ساختارهای زیر هستند:
- مژک (Cilia): ساختارهای مومانندی که از غشای ضلع فوقانی سلول بیرون زدهاند و نقشهای مختلفی مانند ساختاری، حسی یا حرکتی دارند.
- «سلولهای گابلت» (Goblet cells): سلولهای اختصاصی که مخاط تولید میکنند تا از سطح یک ارگان محافظت کنند.
- «ویلی» (Villi): بخشهای انگشت مانندی که از غشای سلول بیرون زدهاند و در واقع مانند چینخوردگیهایی هستند که سطح سلولی را برای جذب سریعتر مواد افزایش دادهاند.
- «میکروویلی» (Microvilli): چینخوردگیهای کوچکتری نسبت به ویلی هستند.
غشای پایه چیست؟
بافت پوششی بر روی غشای زیرین قرار دارد که به عنوان یک داربست عمل میکند و بافت پوششی پس از آسیب دیدگی می تواند روی آن به طور مجدد رشد کند و بازسازی شود. بافت پوششی دارای ریشههای عصبی است اما خونرسانی ندارد و باید توسط مواد انتشار یافته از رگهای خونیِ بافت زیرین تغذیه شود. غشای پایه به عنوان غشایی نفوذپذیر انتخابی عمل و تعیین میکند که چه موادی قادر به ورود به بافت پوششی باشند.
اتصالات سلولی در بافت پوششی
«اتصالات سلولی» (Cell junctions) به ویژه در بافتهای پوششی بسیار زیاد هستند و از مجتمعهای پروتئینی تشکیل شدهاند که امکان ارتباط بین سلولهای مجاور و بین یک سلول و ماتریکس خارج سلولی را فراهم و نقل و انتقال مواد به سلولهای بافت پوششی را کنترل میکنند. اتصالات سلولی نقاط تماس بین غشا پلاسمایی و سلولهای بافتی هستند و 5 نوع مختلف دارند:
- «اتصالات محکم» (Tight Junction): از یک جفت پروتئین غشایی تشکیل شده است که در غشای پلاسمای خارجی قرار دارند.
- «اتصالات چسبنده» (Adherens Junction): یک پلاک (لایه پروتئینی در غشای پلاسمایی داخلی) است که میکروفیلامانهای (ریز رشتههای) دو سلول مجاور را به هم متصل میکند.
- «دسموزوم» (Desmosome): دسموزومها به ریز رشتههای اسکلت سلولی متشکل از پروتئین کراتین متصل میشوند.
- «همیدسموزوم» (Hemidesmosome): از جهتی به دسموزومها شبیه هستند اما به جای کادهرین از اینتگرین (یک پروتئین غشایی) ساخته شدهاند. آنها سلول اپیتلیال را به غشای پایه متصل میکنند.
- «اتصال شکافدار» (Gap Junction): سیتوپلاسم دو سلول را به هم متصل میکند و از پروتئینهایی به نام کانکسین تشکیل شده است. شش پروتئین کانکسین برای ایجاد اتصال به هم میپیوندند.
عملکرد بافت پوششی چیست؟
وظایف اصلی بافتهای پوششی شامل موارد زیر هستند:
- محافظت از بافتهای زیرین در مقابل اشعههای مضر، خشکی، سموم، عوامل و میکروارگانیسمهای بیماریزا و ضربه فیزیکی یا هر نوع آسیب خارجی دیگر
- تنظیم و تبادل مواد شیمیایی بین بافتهای زیرین و حفره بدن
- ترشح هورمون به سیستم گردش خون
- ترشح عرق، مخاط، آنزیمها و سایر فرآوردههایی که از طریق مجاری منتقل میشوند
- برای ایجاد حواس و انتقال سیگنال به مغز
- جذب و دفع آب و غذای هضم شده در لوله گوارش
بافت غده ای
نوعی اپیتلیوم است که از تا خوردن بافت پوششی و رشد آن درون داخل بافت پیوندی به وجود میآید. دو نوع غده وجود دارد:
- غدد درونریز: محصول خود را در فضای خارج سلولی ترشح میکنند که به سرعت توسط سیستم گردش خون جذب میشود.
- غدد برونریز: ترشحات خود را به داخل مجاری میریزند و سپس محصول را به لومن اندام یا سطح آزاد اپیتلیوم میرسانند.
بافت پیوندی
بافت پیوندی از مزودرم دوران رویانی تمایز پیدا میکند. بافت همبند در همه جای بدن از جمله سیستم عصبی وجود دارد. بر اساس نوع بافت پیوندی و محل قرارگیری، عملکردهای بسیار متنوعی دارند. کلاژن نوع I در اشکال مختلف بافت همبند وجود دارد و حدود 25٪ از کل پروتئین بدن پستانداران را تشکیل میدهد.
انواع بافت پیوندی
از نظر میزان تخصص یافتگی میتوان این بافت بدن را به دو دسته تقسیم نمود:
- بافت پیوندی ساده: خود دارای دو نوع است سست و متراکم است که بر اساس نسبت ماده زمینهای به بافت فیبری از یکدیگر متمایز میشوند:
- بافت همبند سست: دارای ماده زمینی بسیار بیشتری است، مانند بافت پیوندی آرئولار.
- بافت همبند متراکم: دارای فیبرهای کلاژنی بسیار بیشتر و مقاومت بالاتری است. بر اساس جهت قرارگیری این فیبرها دو نوع دارد:
- بافت متراکم منظم: فیبرهای کلاژن در یک جهت قرار دارند.
- بافت متراکم نامنظم: فیبرهای کلاژن در جهتهای مختلفی قرار گرفتهاند.
- بافت پیوندی ویژه یا تخصص یافته: سلولهای این بافتها اختصاصی شدهاند و به همین دلیل نامهای تخصصی دارند:
برخی از انواع بافت پیوندی نیز در هیچیک از این دو دسته قرار نمیگیرند:
- بافت پیوندی فیبری
- بافت پیوندی الاستیکی
ساختار بافت پیوندی
بافت پیوندی از دو بخش تشکیل شده است:
- سلولها: سلولهای بافت پیوندی از مزانشیم، یکی از لایههای جنینی، منشأ گرفتهاند. سلولهای بافت پیوندی توسط یک ماتریکس خارج سلولی از یکدیگر فاصله میگیرند. انواع سلولها در بافت پیوندی عبارتند از:
- سلولهای ساختاری: فیبروبلاست، کندروبلاست، استئوبلاست، ادونتوبلاست
- سلولهای ایمونولوژیک: پلاسماسل، لکوسیت، ائوزینوفیل
- سلولهای دفاعی: نوتروفیل، ماستسل، بازوفیل، ماکروفاژ
- سلولهای ذخیره کننده انرژی: سلول چربی
- ماتریکس خارج سلولی: این ماتریکس سلولها را در بر گرفته است و خود دو بخش دارد:
- ماده زمینهای: مادهای زمینهای در بافت همبند دارای فیبرهای پروتئینی است.
- فیبرها: فیبرها در ماده زمینهای قرارد ارند و بر اساس میزان و تراکم آنها، سستی و مقاومت بافت همبند مشخص میشود. انواع این فیبرها شامل موارد زیر هستند:
- فیبرهای کلاژن
- فیبرهای رتیکولار
- فیبرهای الاستیک
کار بافت پیوندی چیست؟
بافت همبند عملکردهای متنوعی دارد که به انواع سلولها و میزان فیبرهای موجود در بافت بستگی دارد. بافت پیوندی نامنظم سست و متراکم که عمدتا از فیبروبلاستها و الیاف کلاژن تشکیل میشوند، نقش مهمی در تأمین اکسیژن و مواد مغذی از مویرگها به سلولها و انتشار دی اکسید کربن و مواد زائد از سلولها به گردش خون دارند. بافت پیوندی از اندامهای بدن و اسکلت، در برابر نیروهای کششی و فشارهای فیزیکی محافظت میکند.
بافت همبند منظم متراکم که ساختار سازمان یافتهای دارد، یکی از اجزای اصلی عملکرد تاندونها، رباطها و آپونوروزها (عضلهای شبیه به تاندون که عضلات را به یکدیگر یا به استخوان مرتبط میکند) است و همچنین در اندامهای بسیار تخصصی مانند قرنیه دیده میشود. الیاف الاستیکِ ساخته شده از الاستین و فیبریلین، مقاومت در برابر نیروهای کششی را ایجاد میکنند.
در بافتهای خونساز و لنفاوی، الیاف شبکهای ساخته شده توسط سلولهای مشبک، استرومای لازم برای پشتیبانی ساختاری از پارانشیم یا قسمت عملکردی اندام را فراهم میکنند. مزانشیم نوعی بافت پیوندی است که در اندام در حال رشد جنین یافت می شود و قادر به تمایز به انواع بافت پیوندی بالغ است.
نوع دیگر بافت پیوندی نسبتاً تمایز نیافته، بافت همبند مخاطی است که به ژل وارتون معروف است و در داخل بند ناف یافت میشود. انواع مختلفی از بافتها و سلولهای تخصصی از چربی تا استخوان، در طیف بافت همبند طبقهبندی میشوند.
بافت عضلانی
بافت عضلانی یک بافت نرم است که بیشترین حجم بدن را تشکیل میدهد و نیروی حرکت و متابولیسم بدن را تأمین میکند که البته در برخی دیگر از بخشهای بافت عضلانی مانند تاندونها و رباطها دیده نمیشود. این تفاوت به دنبال فرایندی به نام میوژنز طی رشد جنینی صورت میگیرد. بافت عضلانی دارای سلولهای کشیدهای به طول چند میلیمتر تا حدود 10 سانتیمتر و عرض 10 تا 100 میکرومتر است.
این سلولها در بافتهایی که ممکن است مخطط یا صاف باشند، به ترتیب به صورت غیر منظم و منظم از طریق میوفیبریلها به هم متصل شدهاند. عضله مخطط به عنوان عضله اسکلتی هم شناخته میشود که به طور معمول تحت کنترل آگاهانه قرار دارد در حالی که عضله صاف تحت کنترل سیستم عصبی غیر ارادی است.
انواع بافت عضلانی
از نظر نحوه قرار گیری فیبرها، نوع سلولهای تشکیل دهنده و ارادی و غیر ارادی بودن، عضلات به سه دستی تقسیم میشوند:
- عضله مختطط و ارادی: عضله اسکلتی به صورت مخطط و تحت کنترل ارادی، توسط تاندونها یا در برخی نقاط بدن توسط رباطها، به استخوان متصل و حرکت و حفظ وضعیت بدن از طریق انقباض و انبساط آن به استخوانها منتقل میشود. در یک مرد بالغ به طور متوسط 42٪ و در یک زن بالغ حدود ۳۶ درصد از توده بدن از عضله اسکلتی تشکیل شده است.
عضله مخطط، برخلاف عضله صاف، خطوط کششی دارد. عضلات اسکلتی به صورت دسته های منظم و موازی مرتب شدهاند. عضلات مخطط در اثر انفجارهای کوتاه و شدید منقبض و شل میشوند. هسته سلولهای عضلانی اسکلتی محیطی و بیضوی هستند. هنگامی که زیر میکروسکوپ مشاهده میشود، ترتیب آکتین و میوزین به عضله اسکلتی ظاهری مخطط میدهد. - عضله صاف: عضله صاف، فاقد ساختار مخطط و عملکرد غیر ارادی است و در دیواره اندام ها و ساختارهایی مانند مری، معده، روده، برونش، رحم، مجرای ادرار، مثانه، رگهای خونی و عضله رحم وجود دارد. عضلات صاف انقباضات طولانیتر یا حتی دائمی دارند. سلولهای بافت عضله صاف به صورت دوکی با یک هسته مرکزی شکل هستند و رشتههای انقباضی این سلولها عمود بر هم قرار گرفتهاند به همین دلیل عضله صاف مخطط به نظر نمیرسد.
- عضله مخطط قلبی: در مهره داران یک بافت عضلانی به نام عضله قلبی (میوکارد) وجود دارد که فقط در قلب یافت میشود. این عضله از نظر ساختار شبیه به عضله اسکلتی است اما تحت کنترل ارادی نیست. عضلات قلبی و اسکلتی به این دلیل که دارای سارکومر هستند، به صورت خطی قرار میگیرند و در چیدمان بسیار منظم قرار میگیرند. سلولهای سازنده عضله قلب در زوایای شاخهای و نامنظم به هم متصل میشوند. انقباضات عضله قلبی به صورت خودکار و با یک ریتم مشخص صورت میگیرد.
بافت عصبی
بافت عصبی بخش اصلی سیستم عصبی را میسازد. سیستم عصبی عملکردها و فعالیتهای بدن را تنظیم و کنترل می کند و از دو قسمت سیستم عصبی مرکزی (CNS) شامل مغز و نخاع و سیستم عصبی محیطی (PNS) شامل شاخه های اعصاب محیطی تشکیل شده است.
اجزای بافت عصبی
سلولهای تشکیل دهنده بافت عصبی عبارتند از:
- نورونها: نورونها سلولهای اختصاصی بافت عصبی و دارای سه بخش آکسون، جسم نورونی و دندریت هستند و به سه دسته تقسیم میشوند:
- نورونهای آوران یا حسی (Sensory neurons): پیامهای عصبی را از اندامها دریافت میکنند و به سیستم عصبی مرکزی انتقال میدهند
- نورونهای وابران یا حرکتی (Motor neurons): دستورات را از سیستم عصبی مرکزی دریافت میکنند و به اندامهای هدف مانند عضله یا غدد، منتقل میکنند.
- نورونهای بینابینی (Interneurons): در برخی قسمتها، نورونهای بینابینی، بین دو دسته نورون حسی و حرکتی ارتباط برقرار میکنند. عملکرد این نورونها به یک ناحیه محلی در مغز یا طناب نخاعی محدود است.
- نوروگلایا: یا سلولهای گلیال یا گلیا، به انتشار سیگنال عصبی کمک میکنند و همچنین مواد مغذی را به سلولهای عصبی ارائه می دهند. در واقع وظیفه اصلی آنها پشتیبانی از نورونها است.
نورونها را میتوان از نظر ساختاری به انواع زیر تقسیم کرد:
- نورون های چند قطبی (Multipolar neurons): شاخههای بیشتری از جسم سلولی این نورونها خارج شده است. نوع اصلی نورون در سیستم عصبی مرکزی و شامل هر دو نوع نورون حسی و حرکتی هستند.
- نورون های دو قطبی (Bipolar neurons): نورون های حسی که دارای دو فرایند هستند و مسیر انتقال سیگنال در آنها دو طرفه است و دارای یک آکسون و یک دندیت هستند.
- نورونهای تک قطبی کاذب (Pseudounipolar neurons): نورون های حسی که دارای یک فرایند هستند و به دو شاخه آکسون و دندریت تقسیم میشوند.
- نورونهای تک قطبی (Unipolar brush cells): نورونهای بینابینی گلوتاماترژیک تحریکی هستند که یک دندریت کوتاه منفرد دارند و در یک توده از دندیتها ختم میشوند. این نورونها در بخش دانهدار مخچه دیده میشوند.
انواع بافت عصبی
در سیستم عصبی مرکزی دو نوع بافت عصبی وجود دارد:
- ماده خاکستری: از اجسام سلولی، دندریت ها، آکسونهای بدون میلین، آستروسیتهای پروپلاسمی، الیگودندروسیتهای ماهوارهای (فاقد میلین)، میکروگلیاها و تعداد اندکی آکسون میلیندار تشکیل شده است.
- ماده سفید: از آکسون های میلین شده، آستروسیت های رشتهای، الیگودندروسیتهای میلین دار و میکروگلیا تشکیل شده است.
سیستم عصبی محیطی نیز شامل دو نوع بافت عصبی است:
- بافت گانگلیون: از اجسام سلولی، دندریتها و سلولهای گلیال ماهوارهای تشکیل شده است.
- اعصاب: آکسونهای میلین دار و بدون میلین، سلولهای شوان احاطه شده توسط بافت همبند را شامل میشود.
سه لایه بافت همبند اطراف هر عصب عبارتند از:
- «اندونوریوم» (Endoneurium): هر آکسون یا فیبر عصبی توسط اندونوریوم احاطه شده است که به آن لوله ، کانال یا غلاف اندونوریایی نیز گفته می شود. این یک لایه نازک ، ظریف و محافظ از بافت پیوندی است.
- پرینوریوم» (Perineurium): هر عصب حاوی یک یا چند آکسون توسط پرینوریوم محصور میشود. این بافت همبند دارای هفت یا هشت لایه متحدالمرکز است و نقش بسیار مهمی در محافظت و حمایت از رشتههای عصبی و همچنین جلوگیری از عبور مولکولهای بزرگ از اپینوریوم به داخل یک فاسیکول (دسته فیبرهای عضلانی) دارد.
- «اپینوریوم» (Epineurium): خارجیترین لایه بافت همبند متراکم است که عصب محیطی را محصور کرده است.
کار بافت عصبی چیست؟
تشکیل شبکه ارتباطی سیستم عصبی با انتقال سیگنالهای الکتریکی در سراسر بافت است. در سیستم عصبی مرکزی، ماده خاکستری حاوی سیناپسها برای پردازش اطلاعات مهم است. ماده سفید حاوی آکسونهای میلین شده، اتصال عصبی را بین مناطق ماده خاکستری در سیستم عصبی مرکزی متصل و تسهیل میکند. در سیستم عصبی محیطی، بافت گانگلیون، حاوی اجسام سلول و دندریتها، دارای نقاط رله برای تکانههای بافت عصبی است. بافت عصبی حاوی بستههای آکسون میلین شده، دارای تکانه های عصبی بالقوه عمل هستند.
خیلی عالی بووووود. فوق العاده .من برای ی مقاله با ذکر منبع استفاده میکنم
با سلام؛
برای استفاده از مطالب مجله فرادرس میتونید به «شرایط استفاده» در انتهای صفحه یا این لینک مراجعه کنید.
با تشکر از همراهی شما با مجله فرادرس
عالی عالی
خیلی عالی بود دمتون گرم ?
فوق العاده بود. حتی توی کتابم هم اینجوری آموزش نداده بود. انشاءالله یک روزی بتونم براتون کاری انجام بدم
بسیار عالی از زحمات شما جهت گردآوری این مقاله بسیار آموزنده متشکرم
بسیار عالی همه را نکته برداری کردم این ها پیش نیاز شروع زیست شناسی هستند