چطور سخنرانی کنیم؟ — تکنیک های اجرای سخنرانی جذاب و اثرگذار
اگر هیچوقت تجربه صحبت برای جمعیتی پرشمار یا حتی مقابل دوربین را نداشته باشید، آماده شدن برای سخنرانی و اجرای بینقص آن میتواند واقعا ترسناک به حساب آید. اما برخلاف آنچه به نظر میرسد، تکنیکهایی ساده برای بهبود شرایط و تقویت فن بیان وجود دارد که با دنبال کردن آنها میتوانید سخنرانی خود را به بهترین شکل ممکن پیش ببرید. به مطالعه این مقاله ادامه دهید تا از تکنیکهای پیش از سخنرانی و همینطور تکنیکهای حین سخنرانی بگوییم و سپس به سراغ ترفندهایی برویم که باعث میشوند بیشترین تاثیرگذاری را بر مخاطبان خود داشته باشید.
برنامهریزی برای سخنرانی
- موضوع صحبت خود را شناسایی کنید. به جای اینکه چندین موضوع و سوژه مختلف را پوشش بدهید و از شاخهای به شاخه دیگر بپرید، سعی کنید پیامی واحد و متمرکز در سخنان خود داشته باشید. درست مثل مقالهای که به شکلی حرفهای نوشته شده، هرآنچه میگویید باید در نهایت به سوژه اصلی متصل گردد.
- مخاطبان خود را بشناسید. آیا به سخنرانی برای کودکان خواهید پرداخت یا بزرگسالان؟ آیا با افرادی صحبت میکنید که هیچچیز راجع به سوژه مورد نظرتان نمیدانند یا برعکس، متخصصی در همان حوزه به حساب میآیند؟ شناختن مخاطبان باعث میشود بتوانید هدفگذاریهای معقول و واقعگرایانه داشته باشید.
- به انگیزههای خود فکر کنید. یک سخنرانی خوب، به نیاز مخاطبان پاسخ میدهد. آیا میخواهید مخاطبان را به خنده بیندازید؟ آیا میخواهید اشتیاقی خاص را در وجود آنها شعلهور کنید و پیامی واضح بفرستید، راجع به اینکه هرکسی قادر به تغییر دادن زندگی و رفتارهای خود است؟ این سوالات را از خود بپرسید تا بتوانید لحن و روحیه حاکم بر گفتههای خود را تنظیم کنید.
- به پسزمینه فکر کنید. آیا سخنرانی شما قرار است برای گروهی کوچک اجرا شود یا باید روی استیجی بزرگ و در مقابل بیشمار آدم مختلف بروید؟ به صورت معمول، سخنرانی در برابر گروههای کوچکتر فرصتهای بیشتری برای تعامل با مخاطبان به وجود آورده و حتی میتوانید زمانی کوتاه را به یک جلسه پرسش و پاسخ اختصاص دهید. در مقابل جمعیتی بزرگتر اما باید ساختاری استوارتر را دنبال کنید.
نوشتن متن سخنرانی
بیانیهای تکجملهای و موجز راجع به سوژه مورد نظر خود بنویسید. سعی کنید چیزی بنویسید که باعث میشود فورا توجه مخاطبان را به دست آورید و آنها را به توجه به خودتان مجبور کنید.
- سعی کنید فرایند تهیه متن سخنرانی با رویکرد نوشتن آزادانه آغاز شود. با بیشترین سرعت ممکن، هرچقدر که میتوانید راجع به سوژه خود بنویسید. نگران قضاوت دیگران یا قرار دادن بینقصترین کلمات ممکن کنار یکدیگر نباشید. وقتی نکات اصلی را روی کاغذ بیاورید، میتوانید به بهبود و اصلاح هرچه بیشتر آنها مشغول شده و متن را ساختارمندتر کنید.
- از یک داستان کوتاه یا یک نقل قول استفاده کنید. گاهی از اوقات متوجه میشویم که دیگران به شکلی به مراتب بهتر از ما راجع به موضوعی صحبت کردهاند. یک نقل قول (در صورتی که بیش از حد مورد استفاده قرار نگرفته و کلیشهای نشده باشد) میتواند در دقایق ابتدایی به کمک شما بیاید. فقط اطمینان حاصل کنید که نقل قول مورد نظر غافلگیرکننده یا منحصر به فرد ظاهر و از منبعی معتبر به دست آمده باشد.
- تنها زمانی سخنرانی را با یک شوخی یا جوک شروع کنید که مخاطبان خود را به خوبی میشناسید. ممکن است فکر کنید یک جوک میتواند یخها را آب کند، اما اگر در زمان نادرست به سراغ بروید، حتی امکان دارد مخاطبان حس کنند به آنها توهین شده.
۳ الی ۵ نکته بنیادین برای سوژه خود بیابید. اطمینان حاصل کنید که تمام نکات واضح بوده و به شکلی سرراست با مخاطب به اشتراک گذاشته میشوند.
- میتوانید کار را با منابع دم دستی مانند یک دانشنامه یا وبسایت ویکیپدیا آغاز کنید. اما در عین حال لازم است که از صحت ایدههای خود باخبر شوید و بعد از به دست آوردن درکی کلی از سوژه صحبت، از منابع ارزشمندتر و معتبرتر نیز بهره ببرید.
- از تجربه شخصی خودتان هم استفاده کنید. اگر برای مدت زمانی طولانی با سوژه بحث خود دست و پنجه نرم کردهاید، تجارب و داستانهای شخصی میتوانند منابعی بینهایت ارزشمند باشند. فقط داستانهای خود را کوتاه نگه دارید تا از جایی به بعد حرفهای نامربوط نزده و توجه مخاطب را از دست ندهید.
نحوه سرراست نگه داشتن سخنرانی خود را تعیین کنید. لازم است به تصمیمگیری راجع به این بپردازید که میخواهید تمام متن سخنرانی را روی کاغذ بیاورید یا لیستی از کلمات کلیدی برای پیشبرد کار کفایت خواهد کرد.
- به میزان راحتی خود با سوژه مورد بحث فکر کنید. اگر به خوبی با ابعاد گوناگون موضوع آشنایی دارید و میتوانید بداههگویی کنید، کارتهایی حاوی چند کلمه کلیدی برای اینکه مهمترین نکات را به خاطر داشته باشید کفایت خواهد کرد.
- از یک کارت برای مقدمه استفاده کنید. این کارت باید حاوی بیانیه آغازین شما باشد.
- از یک یا دو کارت برای هر نکته بنیادین بهره ببرید. سپس یک کارت دیگر برای جمعبندی بسازید که این نکات را بدنه و ایده اصلی سخنرانی شما متصل میکنند.
- جملات مختصر یا کلماتی واحد روی کارتهای خود بنویسید. این کلمات و جمله بریده باید حاوی عباراتی باشند که آنچه میخواهید بیان کنید را یادآور میشوند.
- اگر احساس معذب بودن میکنید یا به خوبی روی سوژه بحث سوار نیستید، کلمات سخنرانی خود را دقیقا همانطور که میخواهید بیان شوند بنویسید.
در صورت نیاز میتوانید از نمایههای بصری هم کمک بگیرید. تصمیمگیری راجع به استفاده از نمایههای بصری بستگی به شمار مخاطبان و همینطور مدتزمان سخنرانی شما دارد. به عنوان مثال، وجود عناصر بصری باعث میشود پشت سر گذاشتن سخنرانیهای طولانی، هم برای مخاطب و هم سخنران آسانتر شود. ممکن است بخواهید یک ارائه پاورپوینت برای سخنرانی خود تدارک ببینید یا شاید تصمیم بگیرید به سراغ نمودارها و گرافهای کاغذی بروید.
- عناصر بصری را در کمترین حالت ممکن نگه دارید. دلتان میخواهد این عناصر به سخنرانی شما کمک کنند، نه اینکه آن را زیر سایه خود فرو ببرند. همواره اطمینان حاصل کنید که حتی در صورت بروز مشکلات فنی هم سخنرانی شما به خودی خود جذاب بوده و بتواند ادامه یابد.
- اطمینان حاصل کنید که مخاطبان قادر به خواندن متون درج شده در تصاویر باشند. اگر کلمات شما بیش از حد بزرگ باشند بهتر از این است که بیش از حد کوچک باشند.
- زیرساخت اتاقی که در آن به سخنرانی مشغول میشوید را بررسی کنید. اگر نیاز به اتصال اینترنت یا پروژکتور دارید، باید چنین امکاناتی را درون اتاق مورد نظر بیابید. زودتر از هرکس دیگر وارد اتاق شوید تا بتوانید از کارکرد صحیح همهچیز اطمینان یابید.
اگر سوژه بحث پرجزییات و فنی است، اعلامیههای لازم را تدارک ببینید. با چاپ کردن چیزهایی شبیه به اعلامیه، بولتن یا بروشور میتوانید جزییات هرچه بیشتر راجع به نکات بنیادین را به دست مخاطبان برسانید تا در آینده نیز قادر به کسب اطلاعات بیشتر و مرور دادهها باشند.
یک بیوگرافی موجز راجع به خودتان بنویسید. پیش از اینکه سخنرانی آغاز شود، میتوانید خودتان را به شکلی کوتاه معرفی کنید و دستاوردهای خود را نیز با دیگران به اشتراک بگذارید، البته به شکلی که فخرفروشانه جلوه نکند. با این کار، مخاطبان برداشتی کلی از شخصیت شما به دست خواهند آورد. در این لحظه از سخنرانی، نهتنها میتوانید پسزمینه خودتان را با دیگران به اشتراک بگذارید، بلکه سبک و سیاق حرف زدن خود را نیز به نمایش خواهید گذاشت.
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه:
تمرین سخنرانی
تایمر بگذارید. به عنوان سخنران، باید دقیقا بدانید که مدت زمان سخنرانی لازم است چقدر باشد. اگر نمیتوانید سخنان خود را در مدتزمان تعیین شده به پایان برسانید، باید متن را کوتاهتر یا طولانیتر کنید. حواستان باشد که گاهی لازم است برای یک جلسه پرسش و پاسخ کوتاه نیز وقت بگذارید.
سخنرانی خود را مقابل یک دوست یا آینه تمرین کنید. نگاه کردن به مخاطبان را تمرین کنید تا همواره چشمتان به دستنوشتهها دوخته نباشد. در تمرینها، کار کردن با عناصر بصری را نیز بیاموزید تا همهچیز به روانترین شکل ممکن پیش برود.
آرام و شمرده صحبت کنید. میان بخشهای مختلف سخنرانی خود برای مدتی کوتاه سکوت کنید تا مخاطب قادر به هضم اطلاعات دریافتی باشد.
روی متن سخنرانی خود با یک قلم یا خودکار علامت بزنید. اگر برخی کلمات شکلی غیر طبیعی دارند یا برخی جملات آنطور که باید و شاید در بدنه اصلی نمینشینند، آنها را علامت زده و بعدا اصلاح کنید تا خود واقعی شما را بازتاب دهند.
یک ویدیو ضبط کنید. از خودتان در حال اجرای سخنرانی فیلم یا صدا بگیرید. ظاهر خود و همینطور زبان بدن و لحنی که به کار میگیرید را تحلیل کنید.
- اطمینان حاصل کنید که حرکات و ژستهای بدنتان طبیعی بوده و افراطی ظاهر نمیشوند. علاوه بر این، دستهای خود را به کنار بدن نچسبانید.
- اگر سخنرانی خود را با یک دوست یا همکار به اشتراک گذاشتید و مورد انتقاد سازنده قرار گرفتید، سعی کنید با گشادهرویی از بازخورد او استقبال کنید. اطمینان حاصل کنید او با موضوع صحبت یا صنعت شما آشنایی داشته باشد، در غیر این صورت انتقادی که وارد میسازد بیشتر آسیبرسان خواهد بود.
سخنرانی را چند باری تمرین کنید. اگر چندین بار سخنرانی خود را تمرین کرده باشید، وقتی نوبت به لحظه اصلی میرسد احساس اعتماد به نفس به مراتب بیشتری خواهید داشت.
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه:
آماده شدن برای روز سخنرانی
لباس مناسب به تن کنید. اگر لازم است شخصیتی معتبر و قابل اطمینان از خود به نمایش بگذارید، به سراغ لباسی رسمی بروید. رنگی را انتخاب کنید که بیش از هر چیز به شما میآید و لوازم جانبی همراه را در کمترین مقدار ممکن نگه دارید: تبلت یا لپتاپ شما همراه با یک کپی از متن سخنرانی کفایت خواهد کرد.
خواستار تست صدا شوید. اگر در اتاقی کوچک سخنرانی میکنید، از یک نفر در انتهای اتاق بخواهید که بررسی کند آیا صدای شما به شکلی رسا به گوش میرسد یا خیر. در سالنهای بزرگتر نیز به تمرین با میکروفون مشغول شوید تا صدایتان نه ضعیف باشد و از اعوجاج رنج ببرد.
- سعی کنید زودتر از هرکس دیگری به سالن سخنرانی برسید. به این ترتیب میتوانید از کیفیت خوب صدا و همینطور بینقص بودن عناصر بررسی اطمینان حاصل کنید. اگر در یک کنفرانس هستید، احتمالا بین ۱۵ الی ۲۰ دقیقه برای آماده شدن وقت داشته باشید. اگر شما تنها سخنران هستید، میتوانید یک ساعت زودتر از دیگران به سالن بروید.
تجهیزات خود را آماده کنید. مطمئن شوید که کامپیوتر، پروژکتور و تجهیزات صوتی همگی به خوبی کار میکنند و در جای لازم قرار گرفتهاند.
راجع به بروشور خود تصمیمگیری کنید. برای مثال یا میتوانید آنها را روی یک میز قرار دهید یا به شکلی منظم آنها را به دست هرکسی که وارد اتاق میشود برسانید.
خواستار یک لیوان آب شوید. اگر قرار است سخنرانی شما اندکی طولانی باشد، به طور یقین نیازمند اندکی آب خواهید بود تا گلوی خود را مرطوب نگه دارید.
پیش از قدم گذاشتن روی استیج، نگاهی به آینه بیندازید. هم پشت و هم جلوی لباس خود را بررسی کنید و مطمئن شوید آرایش یا موهایی منظم و عاری از مشکلات عجیب دارید.
حین سخنرانی
نگاهی سراسری به شنوندگان بیندازید. چشمان شما نباید تنها به یک نفر یا یک بخش از سالن دوخته شده باشند.
- با افراد گوناگون در میان مخاطبان ارتباط چشمی برقرار کنید. اگر چنین ارتباطی باعث حواسپرتی میشود، میتوانید به بخش بالایی سر مخاطبان و چیزی دیگر، مثل یک ساعت یا یک نقاشی نگاه کنید. به خاطر بسپارید که باید به هر دو طرف اتاق نگاه کنید و نه فقط سمت راست یا سمت چپ.
- چشمان خود را از روی تمام مخاطبان حرکت دهید تا همه احساس کنند جایگاهی ارزشمند در این سخنرانی و ارائه دارند.
شمرده سخن گفته و سعی کنید به شکلی معمولی نفس بکشید. هنگامی که مقابل مخاطبان خود قرار میگیرید، سطح آدرنالین خود به شکلی قابل توجه افزایش مییابد و بنابراین مایل به این خواهید بود که سخنان خود را سریعتر به زبان آورید. با این حس مقابله کرده و ضمنا لبخندی بر لب داشته باشید.
اگر اتفاقی ناخواسته رخ داد، به خودتان بخندید. اگر به هر دلیلی بخش از متن سخنرانی خود را از یاد بردید خیلی ساده از مخابطان تشکر کرده و از روی استیج پایین بیایید. به این ترتیب، مخاطبان به شکلی آسانتر با شما همدردی میکنند و از سوی دیگر اعتماد خود به دانش شما راجع به سوژه بحث را از دست نمیدهند.
- اگر هر اتفاق ناخواسته دیگری رخ داد نیازی به ترک کردن استیج نیست، حتی اگر احساس شرمساری میکنید. اگر میتوانید یک جوک در همان مورد بگویید، گرد و خاک را از روی شانههای خود بتکانید و به کار ادامه دهید.
به مخاطبان شانسی برای تعامل با خود بدهید. سوال بپرسید و اجازه بدهید مخاطبان هم سوالات خود را طرح کنند. به این ترتیب میتوانید روی موضوعات و نکاتی دست بگذارید که شاید از چشمتان دور مانده باشند یا فرصتی برای صحبت راجع به آنها نبوده باشد. با لبخندی بر لب، تکان سر و تعظیمی اندک به استقبال مخاطبان خود بروید.
- از تخصیص زمان به یک جلسه پرسش و پاسخ در انتهای ارائه اطمینان حاصل کنید. به این ترتیب قادر به کنترل کردن جریان سوالات و پاسخها خواهید بود. سپس بعد از طرح آخرین پرسش، به مخاطبان بگویید «میخواهم نکتهای پایانی را با شما به اشتراک بگذارم» و سخنرانی را با یک یا چند جمله قدرتمند به پایان برسانید.
۵ پیشنهاد افراد حرفهای برای اجرای بهترین سخنرانی زندگی شما
بسیاری از ما در نقطهای از زندگی خود مقابل افرادی قرار میگیریم که برای دریافت خرد، راهنمایی یا اطلاعات پای سخنانمان نشستهاند. در این موقعیت، فرصتی استثنایی دارید که روی افرادی دیگر تاثیر گذاشته و مسیرها و تصاویر تازهای را برای آنها ترسیم کنید. اما افراد حرفهای چطور در چنین موقعیتهایی عمل میکنند؟ به مطالعه ادامه دهید تا شما را با ۵ پیشنهاد حرفهای برای داشتن بهترین سخنرانی عمرتان آشنا کنیم.
۱. مخاطب را به احساس کردن، دانستن و عمل کردن ترغیب کنید
الکساندرا فرانزن، نویسنده و مربی نویسندگی میگوید: «دلتان میخواهد مخاطبان چیزهایی خاص را احساس کنند، بدانند و به انجام برسانند». او عقیده دارد که تکنیک «احساس کردن - دانستن - عمل کردن» باعث میشود مخاطب به چالش کشیده شده و عمیقا راجع به چشمانداز و هدف زندگی خود فکر کند.
در نظر داشته باشید که نکات مطرح شده روی استیج شاید برای شما بدیهی باشند، اما مخاطبان برای دریافت راهنمایی به شما چشم دوختهاند. شما به دلیل تخصص خود در حال سخنرانی هستید و بنابراین باید کار را به دست بگیرید. پیش از اینکه متن سخنرانی را نوشته و قدم روی استیج بگذارید، لازم است این سوالات را از خود بپرسید:
- میخواهم مخاطبان چه حسی داشته باشند؟ آیا میخواهید آنها انگیزه پیدا کنند؟ انرژی بهتری داشته باشند؟ احساس کنند که درک شدهاند؟ یا شاید بخواهید کنجکاوی آنها را برانگیزید. در هر صورت باید به این فکر کنید که دنبال تحریک چه احساساتی در وجود مخاطبان هستید.
- میخواهم مخاطبان چه چیزی را بدانند؟ بزرگترین پیام، درس یا نکتهای که میخواهید از آن پرده بردارید چیست؟
- میخواهم مخاطبان چه کنند؟ نخستین کاری که میخواهید مخاطبان بعد از خروج از اتاق به انجام برسانند چیست؟ آیا میخواهید به چیزی رای بدهند؟ به موسسهای پول اهدا کنند؟ به برنامه آموزشی بعدی شما بپیوندند؟ شما را استخدام کنند؟
پاسخ دادن به این سوالات پیش از هر کار دیگری، تفاوت میان یک سخنرانی خوب و یک سخنرانی تکاندهنده که مخاطبان را عمیقا تحت تاثیر قرار میدهد را رقم خواهد زد.
۲. از عواطف و منطق برای انگیزهبخشی بهره بگیرید
صحبت از تکاندهنده بودن سخنان و ترغیب مخاطبان به انجام کاری شد و باید اضافه کنیم که هدف شماره یک شما باید همواره این باشد که «یک نفر را به کاری متفاوت ترغیب کنید». هیچوقت این هدف را از یاد نبرید.
بسیاری از سخنرانان به اشتباه تصور میکنند که با ارائه داده در فرم نمودارها و گرافها و صفحات گسترده میتوانند متقاعدکننده ظاهر شوند. اما سالی مکگرو، نویسنده شبح و سردبیر، نظری متفاوت دارد. او میگوید: «تجربه من نشان داده که متقاعدسازی بیشتر راجع به قلب است تا راجع به ذهن. اگر میخواهید کسی را سمت خود بیاورید، باید او را هم به صورت عاطفی و هم منطقی متقاعد سازید.» در واقع او میگوید اگر انتظار داشته باشید که فرایند متقاعدسازی صرفا با ارائه حقایق پیش برود، بحثی که پیش میکشید عاری از احساس جلوه خواهد کرد.
اما اگر عواطفی واقعی را به نمایش بگذارید، شانسی برای به دست آوردن اعتماد و وفاداری مخاطب خود خواهید داشت. مکگرو پیشنهاد میکند به جای تمرکز صرف بر شواهد سخت، به اشتراکگذاری داستانها، بینشها و تجارب مشغول شوید. او میگوید: «با توضیح آنچه برای شما معنادار است به سراغ مفاهیم پیچیده بروید یا ایدهای را طرح کنید و توضیح دهید چطور زندگی شما را دگرگون ساخته است. شاید کلیشهای به نظر برسد، اما حقیقتا موثر واقع میشود».
۳. به نخستین کلمات خود دقت کنید
دیا باندی میگوید: «نخستین کلمات اهمیت دارند. آنها را بهتر کنید.» باندی مدیر ارتباطاتی است که با بسیاری از شرکتهای خصوصی، سازمانهای حقوق بشری و حتی آژانسهای دولتی همکاری داشته و به آنها در برگزاری سخنرانیهای تاثیرگذار کمک رسانده. او درکی منحصر به فرد از این جهان دارد: «اوقاتی که شما روی استیج سپری میکنید، با نخستین کلماتی که به زبان میآورید معنا پیدا میکنند. با یک شروع قدرتمند میفهمیم که باقی اوقات سخنرانی شما چگونه خواهد بود، چه کسی هستید و همینطور که محتوای خود را ارائه میکنید، باید منتظر چه چیزی باشیم».
طبیعتا برای هیچکس جای تعجب ندارد که برداشتهای اولیه اهمیت فراوان دارند. از همان لحظهای که با یک مشتری بالقوه دست میدهیم، میدانیم که تنها چند ثانیه برای متقاعدسازی او نسبت به شنیدن آنچه برای گفتن داریم، وقت خواهیم داشت. حالا مقیاس این موضوع را گستردهتر کرده و به لحظهای فکر کنید که باید دهها، صدها یا هزاران نفر را تحت تاثیر قرار دهید.
اگر نمیدانید چطور باید شروعی قدرتمند داشته باشید، به نصیحت باندی گوش بسپارید: «اگر نخستین کلمات خود را در آخر بنویسید بهتر است. داستان خود را روی کاغذ بیاورید، یک یا دو بار آن را بخوانید و از خود بپرسید بهترین نقطه برای شروع سخنرانی چیست؟ یک ضربالمثل؟ یک داستان شخصی؟ یا شاید تصویری روی نمایشگر که مخاطب را به فکر فرو میبرد؟»
۴. داستانی تعریف کنید
مثل کتابی که به زیبایی نوشته شده، سخنرانیهایی که به مردم انگیزه میدهند یا تکاندهنده ظاهر میشوند، نیازمند داستانسرایی ماهرانه خواهند بود. در واقع دلیلی روانشناختی وجود دارد که باعث میشود بعد از گذشت سالها، همچنان خط داستانی سریال برکینگ بد را به یاد بیاورید اما به خوبی به خاطر نداشته باشید مشاور مالی شما دیروز چه چیزی گفته است.
داستانها خاطراتی بهیادماندنی در ذهن ما پدید میآورند، چرا که وقایع را به عواطف پیوند میزنند. اگر احساس نمیکنید که در داستانسرایی مهارت چندانی داشته باشید یا به سختی قادر به چارچوببندی داستانی که میخواهید تعریف کنید هستید، کیمبرلی ویل میتواند به شما کمک کند.
به عنوان یکی از تهیهکنندگان سخنرانیهای TEDx و استراتژیست سخنرانی، او ایدههایی جالب برای اشتراکگذاری دارد. او با بیش از ۲۰۰ سخنران TEDx در سراسر جهان همکاری داشته و بنابراین به خوبی میداند که در یک سخنرانی قدرتمند باید دنبال چه ویژگیهایی بود. ویل میگوید: «یک داستان با ارائه نقطهنظرهای شما، میتواند مخاطب را به شما متصل سازد و باعث شود آنچه احساس میکنید را احساس کند، آنچه میبینید را ببیند و آنچه درک میکنید را درک کند. مخاطب شما شاید مجموعهای از حقایق را به خاطر نسپارد، اما داستان شما که به زیبایی نوشته شده را به یاد خواهد آورد».
بنابراین به جای متقاعدسازی یک سرمایهگذار نسبت به تامین بودجه مورد نیاز استارتاپ خود از طریق صحبت راجع به کوچکترین مزایا و جزییات ممکن، داستانی شخصی راجع به فلان مشتری خاص تعریف کنید و اینکه چطور با محصول یا خدمات خود توانستید زندگی یا حرفه شغلی او را دگرگون کنید. به عنوان مثال به جای گفتن اینکه «محصول ما به هزاران نفر نفع میرساند»، از این بگویید که در صورت عدم دریافت سرمایه لازم، ۱۰ هزار زن شاغل و خانوادههای آنها تحت تاثیر قرار خواهند گرفت، «مانند این خانواده» و سپس تصویری از یک خانواده واقعی که به آن یاری رساندهاید به نمایش درآورید.
۵. خودتان باشید
وقتی هر رویکرد دیگری با شکست روبهرو میشود، خودتان باشید. زود از راه برسید، با لبخندی گرم به استقبال افراد حاضر در اتاق بروید، دستها را بفشارید و پیش از اینکه شروع به صحبت کنید، با آنها گرم بگیرید. استفانی اسکاتی، سخنران و مربی سخنرانی در کتاب خود به نام «صحبت روی آب - ذهنیت لازم برای یک ارائه نیرومند» می گوید: «به جای تمرکز بر تواناییهای دیگران، روی تواناییهای منحصر به فرد خودتان متمرکز شوید. کاری که به خوبی انجام میدهید را شناسایی کنید و این کار شاید به سادگی یک لبخند گرم باشد. اجازه دهید مهارتها و استعدادهای طبیعی شما بدرخشند».
البته که او میگوید قدم گذاشتن به بیرون از حاشیه امن کاری به هیچ وجه آسان نیست. «وقتی صحبت از ارائههای بسیار مهم باشد، بسیاری از ما ذات کمالگرای خود را نشان میدهیم.» هر زمان که مشتریان او برای یک سخنرانی مهم آماده میشوند، اسکاتی از آنها میخواهد که به خاطر داشته باشند «همهچیز راجع به ارتباط گرفتن است، نه بینقص بودن».