آشنایی با زبان عبری

۱۵۵۵۰ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۰۲ دی ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۱۵ دقیقه
آشنایی با زبان عبری

زبان‌شناسان، زبان‌های مختلف را بر اساس ویژگی‌های مشترک آن‌ها در آوایش، ساختار کلمات، دستور زبان و... به گروه‌های گوناگونی تقسیم کرده‌اند. یکی از این گروه‌ها، خانواده زبان‌های «سامی» (Semitic) است که خود یکی از زیرشاخه‌های زبان‌های آفریقایی-آسیایی است. خانواده زبان‌های سامی شامل عربی، عبری، آرامی، اکدی، فنیقی، کنعانی و زبان‌های فراوان دیگری است که بعضی از آن‌ها نیز به گویش‌های متعددی تقسیم می‌شوند. از این میان، اکثر زبان‌های سامی از بین رفته و زبان عبری نیز تا مرز مردن پیش رفت. اما دوباره احیا شد و امروزه نزدیک به ده میلیون گویشور دارد.

زبان عبری
نام زبان عبری، در نگارش عبری مدرن که «عِوْغیت» تلفظ می‌شود و نگارش عبری باستان که «عبریت» تلفظ می‌شد.

تاریخچه زبان عبری

حدود ششصد سال قبل از میلاد مسیح، بنی‌اسرائیل استقلال سیاسی داشتند و عبری چندان تحت تأثیر دیگر زبان‌ها نبود. عبری در این دوره با خط کنعانی نوشته می‌شد. این خط که تفاوت کمی با خط فنیقی داشت را «عبری قدیم» می‌نامند. از آثار این دوره که به خط عبری قدیم نوشته شده می‌توان به سنگ‌نوشته سلوان اشاره کرد. در عهد معبد دوم اورشلیم، «خط آرامی» جایگزین خط عبری قدیم شد که تا امروز نیز عبری‌زبانان از این خط استفاده می‌کنند.

خط آرامی به دلیل شکل ویژه حروفش به خط مربع مشهور شد. بعدها در قرن نوزدهم، یهودیان خط جدیدی را برای نوشتن‌های غیر رسمی اختراع کردند که از آن پس خط مربع در تایپ و خط جدید برای نوشتن با خودکار استفاده شد. زبان عبری نیز مانند خط عبری فراز و نشیب‌های فراوانی را متحمل شد تا جایی که در سال ۱۹۱۱ میلادی در دانشنامه بریتانیکا، مقاله‌ای در مورد زبان‌های سامی نوشته شد که در آن مقاله زبان عبری جزو زبان‌های مرده محسوب شده بود.

البته عبری در آن زمان نمرده اما در حال جان دادن بود چراکه در طول تاریخ، یهودیان از سرزمین مقدس پراکنده شدند و در دیگر کشورها سکنی گزیدند و رفته‌رفته زبان عبری در بین آن‌ها جای خود را به زبان کشورهای مقصد داد. استفاده از زبان عبری به مرور زمان صرفاً مختص به انجام امور و مناسک دینی شد و حتی اگر کسی می‌خواست در امور روزمره از عبری استفاده کند، الفاظ کافی برای بر طرف کردن نیازهای روزانه خود پیدا نمی‌کرد.

نقل می‌کنند روزی «الیعاذر بن یهودا» (Eliezer Ben-Yehuda)، پدر عبری معاصر، از همسرش می‌خواست که چای آماده کند، اما به جهت کمبود الفاظ عبری به همسرش گفت: «این را بگیر و این را انجام بده». البته در آن زمان تلاش‌هایی برای احیای عبری در حال انجام بود که در مقاله بریتانیکا ادعا شده بود که این تلاش‌ها به نتیجه نمی‌رسند، اما از قضا نتیجه داد و زبان عبری توسط الیعاذر بن یهودا جان تازه‌ای گرفت و احیا شد.

زبان عبری
بخشی از طومار حلب از سده دهم میلادی؛ به شیوه نقطه‌گذاری دقت کنید.

پروژه احیای زبان عبری

در سال ۱۸۹۰، الیعاذر بن یهودا با همکاری اهل ادب و لغت عبری، جمعیت زبان عبری را در فلسطین تشکیل داد و شروع به نوشتن فرهنگ‌نامه‌ای کرد که تمام کلمات عبری در طول تاریخ در آن جمع‌آوری شده بود، البته او تا قبل از مرگش توانست پنج جلد را تکمیل کند و بعد از مرگ او همفکرانش تا سال ۱۹۵۹ بقیه فرهنگ‌نامه را تکمیل کردند. الیعاذر اولین کسی بود که نظریه احیای زبان عبری را مطرح و مقالات مختلفی را در روزنامه‌ها و جراید در این باره منتشر کرد. او در پی احیای واژگان فراموش شده بود و برای معانی جدیدی که زبان عبری کلمه‌ای برای آن‌ها نداشت، با ترکیب کلمات مختلف با یکدیگر، استفاده از الفاظ قدیمی عبری با تغییر معنای آن‌ها و وام گرفتن از دیگر زبان‌ها معادل‌سازی می‌کرد.

الیعاذر بن یهودا، پدر عبری نو

مراحل احیای زبان عبری

مرحله نخست را می‌توان از سال ۱۸۸۲ تا ۱۹۰۳ دانست. بن یهودا در سال ۱۸۸۱ به فلسطین مهاجرت و سعی کرد افراد کمی که در قدس به عبری صحبت می‌کردند را با خود همراه کند. او تصمیم گرفت که در خانواده‌اش فقط به زبان عبری (که خودشان آن را «عِوغیت» /ivˈʁit/ می‌نامند) صحبت شود و دیگر خانواده‌ها را نیز به این امر ترغیب می‌کرد. الیعاذر روزنامه‌ای به زبان عبری منتشر و در مدرسه‌ها نیز زبان عبری تدریس ‌کرد. در این دوره به همت الیعاذر چند مدرسه تاسیس شد که تدریس در آن‌ها به زبان عبری صورت می‌گرفت. اما تلاش‌های بن یهودا آن طور که باید مثمر ثمر نبود و همسرش بعد از بیست سال به او گفت: «برای دهمین خانواده‌ای که پذیرفتند به زبان عبری سخن بگویند کیک پخته‌ام.»

مرحله دوم از ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۴ است. در این دوره زبان عبری رفته‌رفته از دل خانواده‌ها و مدارس مخصوص، به اماکن عمومی وارد شد. در سال ۱۹۰۹ تل‌آویو شکل گرفت که عملاً در آن، همه به عبری سخن می‌گفند. زبان عبری در قهوه‌خانه‌ها و خیابان‌های تل‌اویو مورد استفاده قرار می‌گرفت و مردم و مهاجران در آن مجبور بودند به زبان عبری صحبت کنند. سخن گفتن به دیگر زبان‌ها در این شهر با واکنش منفی شهروندان مواجه می‌شد تا جایی که یکی از ادبای یهودی، راجع به تل‌آویو در سال ۱۹۱۳ می‌گوید: «کسی که دوست دارد در اینجا به «ییدیش» (آلمانی یهودی) سخن بگوید باید شجاعت بسیاری داشته باشد».

در این دوره مراکز آموزش زبان عبری به صورت فراوان به وجود آمدند و جمعیت زبان عبری تأسیس شد. این جمعیت با توجه به نیاز زبان عبری، کلمات جدیدی را وضع و قواعد دستور زبان عبری را تنظیم می‌کردند و بر آن بودند تا زبان عبری را آماده استفاده در تمامی شئون زندگی کنند. آن‌ها کتب درسی را به زبان عبری می‌نوشتند و برای کودکان شعرهای متناسبی به زبان عبری می‌سرودند.

مرحله سوم بعد از جنگ جهانی اول است که در آن ایام با این که مهاجرینی که به رژیم اشغال‌گر قدس می‌پیوستند عبری را به خوبی سخن نمی‌گفتند اما کودکان آن‌ها عبری را به عنوان زبان اول فرا می‌گرفتند. در این دوره، عملیات احیای زبان عبری دیگر به پایان رسیده بود و در واقع پیروان الیعاذر به دنبال انتشار و گسترش آن بودند.

مخالفان احیای زبان عبری

عملیات احیای زبان عبری از ابتدا اعتراضاتی را از جهات مختلف به همراه داشت، مثلاً حریدی‌ها، طایفه یهودیان سنتی متعصب، به استفاده از زبان مقدس برای اغراض دنیوی اعتراض داشتند و می‌گفتند عبری باید مانند گذشته فقط برای عبادت و امور دینی استفاده شود. بعضی نیز احیای زبان عبری را مسخره می‌کردند و می‌گفتند احیای زبان عبری ممکن نیست.

بعضی دیگر نیز بر این باور بودند که یهودیان باید به زبان ییدیش (متعلق به یهودیان اروپا) سخن بگویند، اما الیعاذر بی‌توجه به این اعتراضات و مخالفت‌ها، راه خود را پیش گرفت و توانست زبان عبری را که در حال جان دادن بود، احیا کند و آن را از دل معابد و مناسک به زندگی روزمره یهودیان بکشاند تا جایی که امروزه به زبان عبری سودوکو حل می‌کنند، گزارش فوتبال می‌دهند و آهنگ می‌خوانند. این تنها تجربه بشری از احیای وسیع یک زبان در حال مردن است.

شباهت های دستوری عبری و عربی

زبان‌های عبری و عربی با توجه به این‌که هر دو از خانواده زبان‌های سامی هستند و در طول تاریخ نیز بین گویشوران این دو زبان قرابت وجود داشته و با یکدیگر مرتبط بوده‌اند، شباهت‌های بسیاری به هم دارند که از آن جمله می‌توان به شباهت‌های دستوری اشاره کرد. در بسیاری از موارد، قواعد دستور زبان عبری و عربی تا حد زیادی به یکدیگر شبیه هستند و حتی می‌توان گفت در مواردی کاملاً با یکدیگر مطابقت دارند. در ادامه به بعضی از شباهت‌های دستوری و شباهت بین کلمات در این دو زبان می‌پردازیم.

الفبای زبان عبری، از راست به چپ، از بالا به پایین: آلِف א – بِت/وِت ב -- گیمِل ג – دالِت ד – هِ ה – واو ו – زایین ז – خِت ח – تِت ט – یُد י – کاف/خاف כ (در پایان کلمه ך) -- لامِد ל – مِم מ – مِمْ (در پایان کلمه ם) -- نون נ (در پایان کلمه ן) -- سامِخ ס – عایین ע – پِ/فِ פ (در پایان کلمه ף) -- تْسادی צ (در پایان کلمه ץ) -- کُف ק – رِش ר – شین/سین ש -- تاو ת

حرف تعریف

در عربی برای معرفه کردن کلمات نکره، بر ابتدای آن‌ها «الـ» و در عبری حرف «ה» را قرار می‌دهیم که به صورت «ه» تلفظ می‌شود و اصل بر این است که حرف اول کلمه، بعد از ورود «ה» مشدد شود. عالمان زبان عبری بر این عقیده هستند که حرف تعریف در اصل «هل» بوده که لام آن در حرف اول کلمه مدخول، ادغام شده است. باید گفت که هل در نزد بعضی از قبائل عرب نیز ادات تعریف به شمار می‌رفت.

پس همانطور که «کتاب» در عربی نکره و «الکتاب» معرفه است،‌ در عبری نیز «ספר» (حرف‌نگاری: سفر) نکره و «הספר» (حرف‌نگاری: هسفر) معرفه خواهد بود. در عبری دقیقاً مانند عربی، حرف تعریف فقط برای مضاف الیه استفاده می‌شود و اگر چنانچه بر اسم فاعل داخل شود به معنی اسم موصول خواهد بود.

ضمیر

ضمیر در عبری مانند عربی به پنج منفصل رفعی، نصبی و متصل رفعی، نصبی و جری تقسیم می‌شود. ضمایر منفصل در زبان عبری تا حد بسیار زیادی مانند عربی هستند و تنها تفاوت اساسی آن‌ها در این است که ضمایر منفصل عبری بر خلاف عربی مثنی ندارند. می‌توان گفت تفاوت اساسی آوایشی ضمایر عبری و عربی، حذف حرف «ن» پیش از «ت» است. گویی واج «ن»، غنه‌ای به میانه برخی کلمات عربی اضافه شده یا چنین واجی قبلاً وجود داشته و بعدها از واژگان عبری حذف شده است.

مشابه همین نون غنه اضافه در کلمات دیگر عربی هم وجود دارد اما معادل آن‌ها در عبری فاقد این «ن» است (مشابه همین وضعیت حذف و اضافه «ن» غنه میان سایر زبان‌ها با خیشاوندی نزدیک، دیده می‌شود). جدول ضمایر منفصل را مشاهده می‌کنید:

ضمایر منفصل عبری

مذکر و مونث

در بحث مذکر و مؤنث نیز تا حدود زیادی این دو زبان به یکدیگر شبیه هستند. در عبری علاوه بر الفاظ مؤنث حقیقی، الفاظ مؤنث دیگری نیز وجود دارند مانند اسم شهرها و کشورها یا الفاظی که به یکی از علامت‌های تأنیث ختم شوند. همچنین در عبری کلماتی وجود دارند که در لفظ، مؤنث نیستند اما با آن‌ها معامله مؤنث می‌شود که از میان آن‌ها می‌توان به «אש» (حرف‌نگاری:‌ اش) به معنی آتش یا «נפש» (حرف‌نگاری:‌ نپش) به معنی نفس اشاره کرد. جالب اینکه تمام موارد گفته شده در عبری و عربی کاملاً یکسان هستند.

علاوه بر موارد فوق در عبری بعضی از الفاظ وجود دارند که با آن‌ها هم معامله مؤنث می‌شود و هم معامله مذکر، مانند «שמש» (حرف‌نگاری:‌ شمش) که در عربی می‌شود «شمس» و «רוּחַ» (حرف‌نگاری:‌ روح) که در عربی می‌شود «روح»، از قضا چنانچه بخواهیم در عربی با این دو کلمه جمله فعلیه بسازیم، می‌توانیم هم فعل مذکر بیاوریم و هم فعل مؤنث.

موصوف و صفت

در عبری نیز دقیقاً مانند عربی موصوف و صفت از جهت مذکر و مؤنث بودن، معرفه و نکره بودن و تعداد، منطبق هستند.

افعال

علمای عبری ریشه افعال عبری را مانند عربی سه حرفی می‌دانند و افعال را به مجرد و مزید تقسیم می‌کنند. یکی از راه‌های متعدی کردن افعال لازم، مزید کردن آن‌هاست. در عربی و همچنین در عبری، با مشدد کردن عین الفعل می‌توانیم فعل مجرد را مزید کنیم. جالب است که در عبری نیز مانند عربی افعال سالم و معتل داریم.

اعداد

اعداد عبری و عربی نیز از جهت الفاظ و همچنین از جهت قواعد تا حد زیادی شبیه هستند. در هر دو زبان، اعداد، مذکر و مؤنث می‌شوند. عدد یک و دو از جهت مذکر و مؤنث بودن با معدود خود یکسان هستند اما عدد سه تا ده از جهت مذکر و مؤنث بودن،‌ برخلاف معدود خود می‌آیند. اعداد عقود یعنی بیست، سی و ... تا نود و همچنین صد و هزار، مذکر و مؤنث ندارند. در جدول زیر می‌توانید صورت مذکر اعداد یک تا ده و چند عدد دیگر را مشاهده کنید. در این جدول و در ستون «تلفظ عبری»، تلفظ حرف «ر» به صورت «غ» نوشته شده است.

اعداد عبری
اعداد عبری

شباهت در کلمات

زبان عبری ۲۲ حرف دارد که از راست به چپ نوشته می‌شوند. طریقه آوایش بعضی از این حروف با عربی کاملاً یکسان است و برخی دیگر نیز با هم متفاوت هستند. مثلاً حروف «ع» و «ح» که در عربی از حلق ادا می‌شوند در عبری نیز دقیقاً به همان صورت تلفظ می‌شوند.

البته لازم به ذکر است که عبری زبانان اشکنازی (آلمانی)، «ح» را به صورت «خ» تلفظ می‌کنند اما یهودیان سفاردی (جنوب اروپا) و میزراحی (غرب آسیا) آن‌را مانند عربی به صورت «ح» تلفظ می‌کنند. منشأ این اختلاف و دیگر اختلافات آوایشی بین اشکنازی‌ها و سفاردی‌ها این است که اشکنازی‌ها نمی‌توانند حروف حلقی‌ای که در زبان‌های سامی وجود دارد را به درستی تلفظ کنند اما سفاردی‌ها و میزراحی‌ها با تلفظ این حروف مشکلی ندارند.

پیش از ذکر کلمات مشابه در عبری و عربی به بعضی از حروفی اشاره می‌کنیم که در عبری تلفظ متفاوتی دارند. حرف «ج» در عبری به صورت «گ» تلفظ می‌شود. «ر» در عبری معاصر چیزی مابین «ر» و «غ» تلفظ می‌شود؛ درست مانند «ʁ» فرانسوی پاریسی که با صدایی شبیه «غ» تلفظ می‌شود. البته در عبری سنتی که یهودیان میزراحی و سفاردی برای نیایش و نماز به کار می‌برند، به همان صورت معمول «ر» تلفظ می‌شود. حروف «ب» و «ک» اگر بعد از حروف صدادار بیایند، به صورت «ف» و «خ» تلفظ می‌شوند.

حروف «ض» و «ص» عربی در عبری به شکل «ص» نوشته می‌شوند که تلفظ آن در عبری معاصر، «تس» است، ولی در عبری کلاسیک شبیه «ص» عربی تلفظ می‌شود. در بسیاری از موارد حروف «ث» و «س» عربی تبدیل به «ش» می‌شود و در مواردی نیز بر عکس «ش» عربی به «س» عبری تبدیل می‌شود. حرف «ف» عربی با «پ» عبری یکی است که گاهی «پ» و گاهی «ف» تلفظ می‌شود. حرف «ق» نیز گرچه در عبری وجود دارد، اما در عبری معاصر، متأثر از زبان‌های اروپایی به شکل «ک» تلفظ می‌شود، درحالی‌که در عبری کلاسیک صدای «ق» دارد.

کلماتی که در ادامه می‌خوانید کلمات عبری مدرن در مقایسه با عربی فصیح است اما اگر بخواهیم این مقایسه را با عربی معاصر انجام بدهیم، در موارد متعددی شباهت بین کلمات بسیار بیشتر خواهد شد. مثلاً مصری‌ها، عمانی‌ها و برخی دیگر از عرب‌زبان‌ها نیز «ج» را به شکل «گ» تلفظ می‌کنند که با این حساب «غِگِل» که در عبری به معنی پا است در لفظ و معنی با لهجه مصری مشابه خواهد بود. جالب است که در موارد متعددی کلمات عبری از بعضی کلمات عربی محاوره‌ای به عربی فصیح نزدیک‌تر هستند.

به طور مثال ضمیر «ما» که در عربی فصیح «نَحْنُ» و در عبری «اَنَحنُ» تلفظ می‌شود، در عربی محاوره «اِحْنَه» تلفظ می‌شود و واضح است که «اَنَحْنُ» به «نَحنُ» نزدیک‌تر است تا «اِحنَه». همچنین حرف استفهام «مَتی» در عبری به صورت «مَتای» و در عربی محاوره «یَمْتَه» تلفظ می‌شود. علاوه بر این بسیاری از کلماتی که در عبری عین‌الفعل آن‌ها متحرک اما در عربی فصیح ساکن هستند، در عربی محاوره نیز عین‌الفعل آن‌ها متحرک خواهد بود مانند «نَعْل» و «نَهْر» فصیح که در عبری و عربی محاوره به صورت «نَعَل» و «نَهَغ» تلفظ می‌شوند.

بسیاری از کلمات مشابه نیز ظاهرشان به یکدیگر شبیه است اما معنی کاملاً یکسانی ندارند بلکه در معنی به هم مرتبط هستند. مثلاً کلمه «מדינה» (حرف‌نگاری:‌ مدینه) که در عبری به صورت «مَدینا» و در عربی «مَدینَه» تلفظ می‌شود در عبری به معنی کشور اما در عربی به معنی شهر است، یا «לחם» (حرف‌نگاری:‌ لحم) که در عبری به صورت «لِحِم» و در عربی «لَحْم» تلفظ می‌شود در عبری به معنی نان، اما در عربی به معنی گوشت خواهد بود (شاید معنای اصلی این واژه در زبان سامی باستان «غذا» بوده است).

بعضی کلمات نیز در ظاهر شباهتی به هم ندارند اما با کمی دقت در تغییر حروف در می‌یابیم که اتفاقاً از یک ریشه هستند؛ مثلاً «קבר» (حرف‌نگاری:‌ قبر) که در عبری به صورت «کِوِغ» تلفظ می‌شود با «قبر» عربی هم‌ریشه است و معنی یکسانی دارند. در این کلمه «ق» به صورت «ک» و «ب» به صورت «و» و «ر» نیز مانند «ر» فرانسوی تلفظ می‌شود. حرف اول و آخر این کلمه در نوشتار «ق» و «ر» است که در هنگام تلفظ «ک» و «غ» تلفظ می‌شود. در کلمات بسیار دیگری نیز شکل نوشتاری، از تلفظ به عربی نزدیک‌تر است.

در جدول پیش رو سعی شده است تعدادی از کلماتی با ظاهر یکسان یا نزدیک به هم اما منطبق در معنی آورده شود. تلفظ‌های نوشته شده مطابق با عبری مدرن است اما توجه داشته باشید که تلفظ عبری کلاسیک و نیز عبری سفاردی و میزراحی به عربی از این هم نزدیک‌تر است. همچنین، در ستون مربوط به «تلفظ عبری»، تلفظ حرف «ر» به صورت «غ» نوشته شده است. البته کلمات مشترک بین عربی و عبری آنچنان زیاد هستند که لغت‌نامه‌ای ۹۰۰ صفحه‌ای با همین موضوع توسط استاد «عادل غنایم» و دست‌کم دو لغت‌نامه دیگر توسط «جریس طنوس» و «محمود زحالقه» نوشته شده است اما در این مختصر، غیر مختصر نگنجد.

چرایی شباهت زبان عبری و عربی

با توجه به مطالب گفته شده در شباهت عبری و عربی، این سؤال پیش می‌آید که دلیل این شباهت چیست؟ به طور مختصر می‌توان دلایل این شباهت‌ها را در چهار مورد بررسی کرد:

  • خاستگاه واحد
  • تأثیر ادبیات عربی بر عبری
  • رویکرد فرهنگستان زبان عبری
  • اختلاط مردم عبری‌زبان و عرب‌ها

خاستگاه واحد

پیش از ورود به بحث، به جمله‌ای را از یک تاریخ‌دان و دانشمند یهودی، نقل می‌کنیم: «ریشه عربی و عبری کلمه‌ای واحد است که در آن قلب صورت گرفته و حروف آن جابجا شده است». مراد از قلب، جابجایی حروف کلمه است؛ مانند آنچه در فارسی نیز وجود دارد و مثلاً کلمه «قفل» به صورت «قلف» تلفظ می‌شود. طبق نظر برخی از محققان، زبان‌های سامی همه از زبان سامی مادر مشتق شده‌اند. راجع به خاستگاه مکانی اولیه زبان سامی اختلاف وجود دارد اما با چشم‌پوشی از خاستگاه اولیه این زبان، مسئله بدین صورت بوده که سامی زبانان در کنار یکدیگر زندگی می‌کرده و الفاظ یکسانی داشته‌اند.

به طور مثال، همه آن‌ها به خورشید لفظی را نزدیک به «شَمْس» عربی و «شِمِش» عبری می‌گفته یا به مادر لفظی را نزدیک به «اُم» عربی و «اِما» عبری می‌گفته‌اند. اما با جابجایی این افراد و مهاجرت آن‌ها به مکان‌های دور از هم کلماتشان رفته‌رفته تغییر کرد و از طرف دیگر نیز هر کدام از آن‌ها برای اشیاء جدید، لفظ مختصی را وضع کردند.

برای روشن شدن این مطلب از خوردنی‌ها و حیوانات مثالی می‌زنیم. به عنوان مثال پیش از جدا شدن سامی‌زبانان از یکدیگر همه آن‌ها با «سیب» و «مورچه» آشنا بوده‌اند و در زبان سامی نام مشخصی نزدیک به «تَپوَخ» عبری و «تُفاح» عربی برای سیب و نامی نزدیک به «نِمَلَه» عبری و «نَمْلَه» عربی برای مورچه داشته‌اند اما در آن زمان با «گوجه» و «شغال» آشنا نشده بودند و عبری‌زبانان بعدها لفظ «آگووانیا» و «تان» و عرب‌زبان‌ها نیز «طماطم» و «ابن آوی» را برای گوجه و شغال برگزیدند. البته لازم به ذکر است که الفاظ گفته شده صرفاً برای مثال است و چه بسا الفاظی که در عربی و عبری یکسان باشند اما هر دو وام‌واژه بوده و ربطی به زبان سامی نداشته باشند که از میان آن‌ها می‌توان به «پسته» و «فیل» اشاره کرد که هر دو از زبان فارسی وارد عربی و عبری شده‌اند.

برای تقریب به ذهن در این مورد می‌توان زبان سامی مادر را با زبان لاتین مقایسه کرد و گفت همانطور که زبان لاتین از بین رفت و زبان‌های اسپانیولی، پرتغالی، فرانسوی، ایتالیایی و... از آن مشتق شد، زبان سامی نیز از بین رفت و زبان عربی، عبری و... از آن گرفته شد؛ حال آنکه شاید شباهت عربی و عبری با ملاحظه این‌که دست‌کم چند هزار سال پیش از سامی مشتق شده‌اند در مقایسه با زبان‌های گرفته شده از لاتینی که قدمتی چند صد ساله دارند بسیار بسیار بیشتر باشد.

تاثیر ادبیات عربی

در طول تاریخ، ادبیات عرب تأثیر شگرفی بر زبان عبری و عبری‌زبانان گذاشته است به گونه‌ای که می‌توان بسیاری از علمای عبری‌زبان را نام برد که در زمینه‌های گوناگونی به عربی کتاب نوشته‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به «موسی ابن میمون» (Maimonides)، «اسماعیل بن نغریله» (Samuel ibn Naghrillah) و... اشاره کرد.

در این میان بعضی از علمای یهود به طور مشخص با تأثیرگرفتن از ادبیات عرب، ادبیات عبری را رو به جلو بردند. برای مثال «یحیی بن سلیمان حریزی» (Yehuda Alharizi) برای نخستین بار در سده دوازدهم میلادی بر سبک مقامات حریری، مقاماتی را به زبان عبری نوشت. «سعید بن یوسف فیومی» (Saadia Gaon) نیز بر اساس روش سیبویه در نحو عربی، دستور زبان عبری را نوشت. «مروان ابن جناح» (Marwan ibn Janah) در قرن یازدهم میلادی بر اساس نظریات بصری‌ها، لمع را در قواعد زبان عبری نوشت. همچنین، «دونش بن لبرط» (Dunash ben Labrat)، عروض عربی را به درون ادبیات عبری برد.

«یحیی بن داود حیوج فاسی» (Judah ben David Hayyuj) را می‌توان اولین عالم نحوی در بین عبری‌زبانان دانست. او در سده دهم میلادی با تأثیر از نظریه قیاس سیبویه، کتاب «نقطه‌گذاری» را نوشت که در آن مباحثی درباره ریشه شناسی، ادغام، مجرّد، مزید، اضافه و حروف حلق را آورده بود و ادعا می‌کرد که اشتقاق کلمات عبری مانند عربی از ریشه‌های سه حرفی است. مخالفین متعصب او نظریات ابن حیوج را غلط می‌دانستند و افعال دو حرفی مضاعفی مانند «دقَّ» و اجوفی مانند «سِم» را به عنوان مثال نقض ذکر می‌کردند.

او نیز در پاسخ به مخالفین دو کتاب «افعال دارای دو حرف همانند» و «افعال دارای حرف‌های نرم (لین)» را نوشت. پس از یحیی ابن حیوج، در قرن یازدهم میلادی شاگرد او مروان ابن جناح که نزد مسلمانان، ادبیات عرب را به خوبی آموخته بود کتاب «لمع» را نوشت. او بارها و بارها در کتاب‌هایش از عربی مثال می‌زند، قواعد عبری را با مثال زدن به عبارات عربی توضیح می‌دهد و حتی از سیبویه نیز نام می‌برد.

برای مثال در بحث ایجاز و حذف در زبان عبری می‌نویسد: «... غیر عبرانیان نیز چنین می‌کنند، چنانکه عرب‌ها (المنا) را به جای (المنایا) و (المنازل) استفاده می‌کنند. گاهی نیز بیشتر از این را حذف می‌کنند و به ذکر نخستین همانند کلمه، بسنده می‌کنند. سیبویه این مطلب را از یکی از آنان نقل کرده است که می‌گوید: «بالخیرِ خیراتٍ و إن شرّاً فآ... و لا أریدُ الشَرَّ إلا أن تَآ» که منظور از «فآ» «و إن شرّاً فَشَرّاً» بوده است. ابن جناح مانند سیبویه و دیگر بصری‌ها باور داشت که فعل از مصدر گرفته می‌شود، افعال ریشه سه حرفی دارند و همچنین او مانند سیبویه طرفدار قیاس بود تا جایی که آشکارا می‌گوید: «ما گروه اهل قیاس».

آشکارترین تأثیرپذیری مروان بن جناح از ادبیات عربی، در کتاب لمع هویدا می‌شود که بعضی از عناوین ابواب چهل‌وپنج‌گانه آن عبارتند از:

  • حروف اصلی و زاید
  • صیغه‌های مختلف اسماء بر وزن عربی فعل
  • تصریف افعال و تقسیم آن‌ها به مجرد، مزید لازم و متعدی
  • افعال متعدی بنفسه و متعدی بغیره
  • واو عطف
  • اضافه لفظی و معنوی
  • ادغام
  • تثنیه و جمع
  • تقدیم و تأخیر
  • ادوات استفهام
  • معرفه و نکره
  • تذکیر و تأنیث
  • و...

فرهنگستان زبان عبری

الیعاذر بن یهودا و فرهنگستانی که او تأسیس کرد، بر این باور بودند که برای ساخت الفاظ عبری جدید، باید از دیگر زبان‌های هم‌خانواده سامی مخصوصاً عربی کمک گرفت. زبان عربی برای فرهنگستان به عنوان منبع واژگان و ریشه کلمات بود و سعی می‌کردند با الگویی مشخص، با نظر به واژگان عربی،‌ واژگان عبری جدیدی بسازند. البته الیعاذر معتقد بود که کلمات عربی نباید مستقیماً وارد عبری بشوند بلکه ابتدا باید شکل آن‌ها عبری و بعد منتشر شوند. مثلاً الیعاذر کلمه «اَدیو» به معنی «ادیب» و «غِشْمِی» به معنی «رَسمی» را از عربی وام گرفت.

تأثیرپذیری گویشوران از عرب زبانان

علاوه بر مواردی که در فرهنگستان به صورت رسمی از عربی وارد عبری شده است، بعضی از الفاظ نیز در زندگی روزمره و بدون دخالت فرهنگستان وارد عبری شد. در واقع این کلمات را عبری‌زبانان از عرب‌هایی که با آنان ارتباط دارند یا از رسانه‌های جمعی گرفته‌اند که بیشتر الفاظ عامیانه‌ای است که در گفتگوهای روزمره کاربرد دارند.

این الفاظ بر خلاف الفاظ مصوب فرهنگستان، بدون برنامه‌ریزی و توسط گویشوران وارد شدند مانند بسیاری از الفاظ انگلیسی که امروزه در زبان فارسی از آن‌ها استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال «سبابا» به معنی جالب از «صبابه»، «فدیخا» به معنی رسوایی از «فضیحه»، «دیغ بالک» به معنی مراقب باش از «دیر بالک»، «اخلا» به معنی عالی از «احلی»، «مبسوط» به معنی خوشحال از «مبسوط»، «یالا» به معنی زودباش از «یالا» گرفته شده است.

این مطلب توسط نویسنده مهمان، «سید محمد حسین موسوی»، نوشته شده است.

بر اساس رای ۱۱۰ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
۱۷ دیدگاه برای «آشنایی با زبان عبری»

با سلام. خیلی کنجکاو شدم بدانم که: «ایمَلِه» و «چَم» یعنی چه؟ ؛ چون در چند تا فیلم عبری زبان شنیدم که این دو تا کلمه رو زیاد بیان می کنند. از اینکه به سؤالم جواب می دهید ممنونم.

سلام علیکم . از توضیحات کاملی که ارائه فرمودید بسیار متشکر و سپاسگزارم . متن بسیار ارزشمند و مفیدی را به اشتراک گذاشتید . امیدوارم بخش های بعدی در راستای آموزش زبان عبری را منتشر کنید و امکان بهرمندی و استفاده بهینه برای امر اموزش را در برنامه های آتی خود قرار بدهید . با توجه به وضعیت و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ، کمتر کسی امکانات و شرایط لازم برای استفاده از کلاس های خصوصی و آموزشگاهها را دارد و اگر در همین صفحه آموزش گام به گام را قرار بدهید موجب امتنان خواهد بود . همیشه تندرست و شاد و موفق باشید . در پناه ایزد منان زندگی خوشی را برایتان آرزومندم . موفق باشید ./ک

سلام
عبری قدیم رو چجوری ترجمه کنم؟

سلام آقا سید ممکنه ایمیلی بفرمایید در خاص سوالی داشتم

بسیار مطلب جالب و ارزنده ای بود ممنون از نگارنده

ببخشید امکانش هست بگید اسما به زبان عبری چی میشه

این همه گفتید ، اما نگفتید بلاخره ضمایر در عبری هم مانند عربی دارای مونث و مذکر هستند یا نه ؟؟؟؟!!! آیا همانگونه که در انگلیسی hi , she داریم و در عربی هذا و هذهی و ذلک و تلک داریم ، در عبری بچگونه هست ؟؟؟!

آره دیگه توی جدول مقاله ام اومده. هذا، هذهی، تلک، ذلک اسم اشاره هستند ضمیر نیستند.

به نظر شما اگر زبان عبری را یاد بگیرم امکان پول در آوردن از آن هم هست؟
و اینکه آیا بهتر نیست اول زبان انگلیسی یادبگیریم و عبری را باتوجه به کتاب های آموزشی انگلیسی یاد بگیریم؟

مقاله خوبی بود ،سپاس از زحمتی که کشیدی

با سلام و احترام، با تشکر، به نظر کامل و صحیح می‌آید، اما بهتر بود نویسنده محترم به منبع یا منابع این مطالب هم اشاره می‌فرمود.

سلام
خیلی ممنونم. نظرِ لطف شماست.
توضیحِ مختصری عرض می‌کنم. کلماتی که در بخشِ تشابهِ واژگان عبری و عربی آورده‌ام، در فرهنگ‌های لغتِ عبری _ عربی و عربی _ عبری قابلِ بررسی است. بخش قواعد را نیز بر اساسِ آن چه از کتبِ عربیِ آموزشِ عبری یاد گرفته بودم نوشتم. با توجّه به عربی‌بودن بیشترِ منابع، اگر اسم کتاب‌ها و مشخّصاتِ آن‌ها را لازم دارید، بفرمایید که برایتان بنویسمشان. باز هم از توجّه شما سپاس‌گزارم.

متاسفانه راجع‌به امکانِ کسبِ درآمد از زبانِ عبری بی‌اطّلاعم.
بله، به علّتِ کمبودِ منابعِ فارسی، بهتر است از زبانِ دیگری کمک بگیرید. بنده هم عبری را از طریقِ منابعِ زبانِ عربی یاد گرفتم.

میشه بگین مهناز به زبان عبری چطور نوشته و خوانده میشه

سلام
فکر کنم اینطوری بنویسن:
מאהנאז

کامل و عالی ،ممنون از آموزش و اطلاعات

خواهش می‌کنم. از لطف و توجّهِ شما سپاس‌گزارم.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *