میل نهایی به مصرف چیست؟ – تعریف MPC و روش محاسبه
«میل نهایی به مصرف» (Marginal Propensity to Consume | MPC) به درصدی از درآمد اضافی که خرج شده است، اشاره دارد. به عبارت دیگر، MPC بیان میکند اگر به فردی یک دلار داده شود، چه مقدار از آن را خرج خواهد کرد. بنابراین میل نهایی به مصرف، تمایل فرد به مصرف درآمد اضافی را مورد توجه قرار میدهد. در این نوشتار مفهوم MPC و شیوه محاسبه آن شرح داده خواهد شد.


میل نهایی به مصرف چیست ؟
در علم اقتصاد و نظریه رفتار مصرفکننده میل نهایی به مصرف (MPC) معیاری است مصرف القایی برای مصرفکننده را مشخص میکند. MPC نشان میدهد که با افزایش در هزینههای مصرفکننده، درآمد قابل تصرف وی نیز افزایش میباید. بخشی از درآمد قابل تصرف که مصرفکننده آن را مصرف میکند، میل نهایی به مصرف نامیده میشود. بنابراین طبق تعریف اگر درآمد قابل تصرف فردی ۱ دلار باشد و ۴۵ سنت آن را خرج کند، میل نهایی به مصرف او ۰/۴۵ خواهد بود. به عبارتی با نگاه کردن به MPC میتوان متوجه شد که افراد یک کشور، چه مقدار از افزایش درآمد خود را مصرف و چه مقدار از آن را پساندازه کردهاند.
با توجه به دادههای درآمد و هزینه خانوار، اقتصاددانان میتوانند MPC خانوارها را بر اساس سطح درآمد محاسبه کنند. این محاسبه بسیار مهم است، زیرا MPC ثابت نیست و بر اساس سطح درآمد متفاوت است. به طور معمول، هر چه سطح درآمد بیشتر باشد، MPC کمتر است، زیرا با افزایش درآمد، افراد بخش کوچکتری از درآمد خود را صرف مخارج مصرفی میکنند و در نتیجه پسانداز بیشتری دارند. در سطوح درآمدی کم، MPC بسیار بالاتر است، زیرا بیشتر یا تمام درآمد افراد باید به مصرف معیشتی اختصاص یابد.

بر اساس تئوری کینزی، افزایش سرمایهگذاری یا مخارج دولت، درآمد مصرف کنندگان را افزایش میدهد و در نتیجه آنها بیشتر هزینه میکنند. اگر بدانیم میل نهایی به مصرف آنها چقدر است، میتوانیم تاثیر افزایش تولید بر هزینهها را محاسبه کنیم. این هزینه اضافی، سبب تولید اضافی میشود و یک چرخه پیوسته را از طریق فرآیندی به نام ضریب کینزی ایجاد میکند. در نظریه اقتصاد کلان کینزی، میل نهایی به مصرف، متغیر کلیدی برای بیان اثر چند برابری تاثیرات مخارج دولت بر درآمد است. به طور خاص، این ضریب نشان میدهد که افزایش مخارج دولت باعث افزایش درآمد و مخارج مصرفکننده میشود.
در سطح کلان، افزایش سرمایهگذاری منجر به افزایش سطح تقاضای کل میشود. افزایش سطح تقاضای کل نیز به نوبه خود سبب افزایش سطح تولید ناخالص داخلی و در نتیجه درآمد میشود که مصرف را تحت تاثیر قرار میدهد. هر چه نسبت درآمد اضافی ایجاد شده به جای پسانداز، صرف مخارج مصرفی شود، تأثیر MPC نیز بیشتر خواهد بود. هرچه MPC بالاتر باشد، ضریب کینزی نیز بیشتر خواهد شد. بنابراین، اگر اقتصاددانان بتوانند MPC را تخمین بزنند، میتوانند تاثیرات افزایش مخارص دولت و سرمایهگذاری بر تولید را به صورت دقیقتری برآورد کنند.
MPC مربوط به افراد فقیر از افراد ثروتمند بالاتر است. زمانی که یک فرد، درآمد بالاتری کسب میکند، هزینه نیازهای اولیه انسانی او به کسری کمتر از این افزایش درآمد نیاز دارد و بنابراین میانگین تمایل او به پسانداز بیشتر از فردی با درآمد کمتر است. تمایل به پسانداز طبقات ثروتمندتر بیشتر از طبقات فقیرتر است.

اگر در هر زمان بخواهیم مصرف کل را افزایش دهیم، باید قدرت خرید از طبقات ثروتمندتر (با تمایل کم به مصرف) به طبقات فقیرتر (با تمایل به مصرف بالاتر) منتقل شود. به همین ترتیب، اگر بخواهیم مصرف جامعه را کاهش دهیم، باید با وضع مالیات بر مصرف، قدرت خرید را از اقشار فقیرتر گرفت. میل نهایی به مصرف در یک کشور فقیر بیشتر و در کشور ثروتمند کمتر است. علیت این موضوع نیز همان دلیلی است که در بالا در سطح فردی ذکر شد.
در مورد کشور ثروتمند، اکثر نیازهای اساسی مردم قبلاً برآورده شده است و تمام افزایشهای اضافی در درآمد، پسانداز میشود. از سوی دیگر، در یک کشور فقیر، اکثر نیازهای اساسی مردم ارضا نمیشوند، به طوری که افزایش درآمد اضافی به سمت افزایش مصرف میرود و در نتیجه میل نهایی به مصرف بیشتر از میل نهایی به پسانداز است. به همین دلیل است که MPC در کشورهای توسعه نیافته آسیا و آفریقا بالاتر و در کشورهای توسعهیافته مانند ایالات متحده، بریتانیا، سنگاپور و آلمان کمتر است.
ویژگی های MPC چیست؟
میل نهایی به مصرف بین صفر و یک قرار دارد و با افزایش درآمد در بین گروههای درآمدی، مقدار آن کاهش مییابد. همچنین در منحنیهای مصرف که خطی هستند، مقدار MPC ثابت است. مهمترین ویژگیهای MPC در ادامه این متن آورده شدهاند.
- MPC همواره بزرگتر از صفر (MPC > 0) و کمتر از 1 (MPC < 1) است. به عبارتی با افزایش درآمد، مخارج مصرف نیز افزایش مییابد (یعنی MPC > 0) اما کل افزایش درآمد، صرف مخارج مصرف نمیشود (یعنی MPC < 1).
- MPC با افزایش درآمد کوچکتر میشود. زمانی که فرد ثروتمندتر میشود، تمایل دارد که سهم کمتری از افزایش درآمد را مصرف کند. در افراد با درآمد کم، MPC بسیار بزرگتر است. این افراد ناچار هستند که بخشی یا تمام درآمد خود را صرف مخارج مصرفی کنند و چیزی برای پسانداز آنها نخواهند ماند. بنابراین هرچه از افراد با سطوح درآمد پائین به سمت افراد با سطوح درآمد بالا حرکت کنیم، MPC کاهش مییابد.
- اگر منحنی مصرف خطی مستقیم باشد، در آن صورت MPC ثابت خواهد بود.

- از نظر نموداری MPC برابر با نسبت تغییرات در مصرف (C∆) بر نسبت تغییرات در درآمد (Y∆) است. به صورتی دیگر نیز میتوان این موضوع با مشتق توضیح داد. MPC مشتق ساده مصرف نسبت به درآمد است.
- اگر افراد افزایش درآمد را دائمی تلقی کنند، با افزایش درآمد، MPC برای آن افزایش خواهد یافت. اما اگر آنها افزایش درآمد را موقتی تلقی کنند، ممکن است تمایل بیشتری به پسانداز داشته باشند تا مصرف.
- هرچه نرخ بهره بالاتر باشد، افراد تشویق میشوند که بیشتر پسانداز و کمتر مصرف کنند. البته این اثر محدود است و با افزایش نرخ بهره،درآمد ناشی از بهره نیز افزایش و MPC شروع به افزایش خواهد کرد.
فرمول میل نهایی به مصرف چیست ؟
میل نهایی به مصرف از برجستهترین بخشهای مربوط به نظریه اقتصاد کلان کینزی است. میل نهایی به مصرف نسبتی از افزایش درآمد است که مصرف میشود. MPC بر اساس سطح درآمد متفاوت است. MPC به طور عمده در سطوح درآمدی بالاتر نسبت به سطوح پائین درآمدی، کوچکتر است. MPC تعیینکننده کلیدی «ضریب فزاینده کینزی» (Keynesian Multiplier) است که اثر افزایش سرمایهگذاری یا مخارج دولت را به عنوان محرک اقتصادی توصیف میکند. به عبارت دیگر افزایش سرمایهگذاری یا مخارج دولت از طریق MPC منجر به افزایش یا کاهش تولید میشود.
بزرگ یا کوچک بودن MPC نیز بر شدت تاثیرگذاری سرمایهگذاری و مخارج دولتی بر سطح تولید موثر است.

MPC به صورت ساده از تقسیم تغییر در مقدار مصرف بر تغییر درآمد محاسبه میشود. فرمول میل نهایی به مصرف را میتوان به صورت زیر نشان داد.
تعریف متغیرها در رابطه بالا به صورت زیر است.
- «MPC»: میل نهایی به مصرف
- «dC»: تغییر در مصرف
- «dY»: تغییر در درآمد
هرچه میل نهایی به مصرف بیشتر باشد، نشان میدهد که مصرفکننده بخش بزرگتری از درآمد خود را مصرف و بخش کمتری از آن را پسانداز میکند. به صورت نموداری میتوان میل نهایی به مصرف را به صورت زیر نشان داد.

میل نهایی به مصرف (MPC) توسط یک خط مصرف به تصویر کشیده میشود که شیبدار است و با ترسیم تغییر مصرف (dC) در محور عمودی و تغییر در مقدار درآمد (dY) بر روی محور افقی اندازهگیری میشود.
میل نهایی به مصرف در ایران چقدر است ؟
بررسی و برآورد MPC در گروههای درآمدی از جنبه سیاستهای اقتصاد کلان بسیار مهم است. زمانی که دولت تصمیم بگیرد که به چه شیوه یا شیوههایی کالاهای عمومی را تدارک ببیند یا در زمینه توزیع درآمد و تثبیت در جامعه کدام یک را مقدم بشمارد، باید به MPC رجوع کند. میل نهایی به مصرف در ایران از حدود ۰/۶۰ تا ۰/۹۹۸ در نوسان است. نتایج مطالعه تجربی در ایران نشان میدهد که به طور متوسط MPC گروههای مختلف به صورت زیر بوده است.
- گروه با درآمد بالا: در محدوده ۰/۶۰ تا ۰/۷۰
- گروه با درآمد متوسط: در محدوده ۰/۹۰ تا ۰/۸۰
- گروه با درآمد پائین: در محدوده ۰/۹۹۵تا ۰/۹۸۰

نتایج نشان میدهد که MPC در ایران در نسبتی بسیار بالا قرار دارد. به عبارتی، مردم ایران بخش بزرگتری از درآمد اضافی خود را مصرف و بخش کمتری از آن را پسانداز میکنند.
فیلم آموزش مقدماتی اقتصاد کلان (Macroeconomics)

با توجه به اهمیت و جایگاه نظریه مصرف و همچنین MPC به عنوان یک بخش کلیدی از آن در نظریات و تئوریهای اقتصاد کلان، فرادرس اقدام به تهیه یک فیلم آموزشی ۵ ساعت و 57 دقیقهای در زمینه آموزش مقدماتی اقتصاد کلان (Macroeconomics) کرده است. این فیلم در ۷ درس به مخاطبان فرادرس ارائه شده است. در درس اول این فیلم، آشنایی با علم اقتصاد و نحوه انجام فعالیتهای اقتصادی در سطح کلان و کاربردهای آن مرور شده است.
درس دوم به حسابداری ملی در قالب مدلهای دوبخشی، سه بخشی و چهار بخشی اختصاص دارد و روشهای محاسبه تولید ناخالص ملی را شرح میدهد. در درس سوم به مفهوم به شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای اقتصادی و نقش این شاخصهای در اقتصاد کلان پرداخته شده است. بازار پول و سیاستهای پولی و همچنین تاریخچه و تعاریف پول در درس چهارم ارائه شده است. درس پنجم نیز به اقتصاد بینالملل و نقش اتحادیههای تجاری اختصاص دارد.
در فصل ششم نظریات مرتبط با تورم و بیکاری و همچنین تعاریف و مفاهیم مربوط به آنها از منظر اقتصاد کلان تحلیل شده است. درس پایانی نیز مباحث مربوط به مصرف را پوشش داده است که در آن ضمن معرفی تابع مصرف و نظریات مربوط به آن، مروری بر میل نهایی به مصرف، شیوه اندازهگیری و مهمترین ویژگیهای آن شده است.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی اقتصاد کلان (Macroeconomics) + اینجا کلیک کنید.
جمعبندی
اصطلاح MPC از جمله مفاهیم پیچیده اقتصادی است. درک این مفهوم اقتصادی کمی دشوار است زیرا هیچ راه آسانی برای توصیف آن بدون مثال وجود ندارد. به عنوان مثال، فرض کنید امروز ۱ دلار را در خیابان پیدا کردهاید. با آن ۱ دلار اضافی که علاوه بر حقوق معمولی شماست، چه خواهید کرد؟ آن را پسانداز یا خرج میکنید؟ این چیزی است که MPC اندازهگیری میکند. درصدی از آن ۱ دلار که به جای پسانداز، مصرف میکنید همان MPC است. اگر ۵۰ سنت آن را مصرف کنید در آن صورت میل نهایی به مصرف شما ۰/۵۰ خواهد بود.
MPC یک مفهوم مهم برای دولت و بانک مرکزی است. زمانی که آنها سیاستهای پولی انبساطی را با هدف افزایش مخارج مصرفکننده اجرا میکنند، اطلاع از مقدار MPC در جرای موفقیتآمیز سیاست، بسیار مهم است. در صورت تشخیص دقیق MPC، بانک مرکزی میتواند با افزایش یا کاهش مخارج عمومی، مصرف کل را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین سیاستهای پولی و مالی اجرا شده در یک کشور، با اطلاع از مقدار MPC، میتواند به صورتی دقیقتر به اهداف سیاستهای پولی و مالی دست پیدا کند.
همچنین نتایج مطالعات تجربی نشان میدهد که میل نهایی به مصرف در ایران برای گروههای کمدرآمد، درآمد متوسط و درآمد بالا به صورت میانگین به ترتیب ۰/۶۵، ۰.۸۵ و ۰/۹۹۰ است. این موضوع بیانگر بالا بودن تمایل مردم به مصرف بخش بزرگی از درآمد اضافی و تمایل کمتر به پسانداز است.












