نظریه پیاژه چیست؟ — هر آنچه باید بدانید
متخصصان روانشناسی رشد از هر کسی بهتر میدانند که نظریه پیاژه چیست. بر اساس نظریه رشد شناختی پیاژه، فرایند رشد شناختی کودک به پنج مرحله تقسیم میشود و هر کدام از این مراحل، در بازه زمانی خاصی اتفاق میافتد. مراحل رشد شناختی پیاژه شامل مرحله حسی-حرکتی، مرحله پیشعملیاتی، مرحله عملیات عینی و مرحله عملیات ذهنی است. این نظریه نشان داد که فرایند رشد شناختی کودکان با بزرگسالان از نظر کیفی متفاوت است. به این معنا که کودکان، از شیوههای کاملاً متفاوتی برای تفکر استفاده میکنند. در این مطلب از مجله فرادرس، با تاریخچه نظریه پیاژه آشنا میشویم. مراحل رشد شناختی پیاژه را بهطور کامل یاد میگیریم. با مهمترین مفاهیم در نظریه پیاژه آشنا میشویم و در نهایت، تفاوتهای نظریه پیاژه و ویگوتسکی را متوجه میشویم.
نظریه رشد شناختی پیاژه چیست؟
روانشناس سوئیسی به نام «ژان پیاژه» (Jean Piaget)، نظریه جامعی را در مورد مراحل رشد کودک ارائه داد. بر اساس این نظریه، مراحل رشد ذهنی کودک، دارای ۴ مرحله است که شامل مرحله حسی-حرکتی، مرحله پیشعملیاتی، مرحله عملیات عینی و مرحله عملیات انتزاعی میشود. در این نظریه، پیاژه تنها بر روی شناسایی شیوههای کودکان برای کسب اطلاعات متمرکز نبود، بلکه تلاش میکرد تا تأثیر نیروهای طبیعی و ذاتی را بر روی فرایند رشد هوش کودکان مورد ارزیابی قرار دهد. در ادامه، مراحل رشد شناختی پیاژه را بیان میکنیم.
- «مرحله حسی-حرکتی» (Sensorimotor stage): تولد تا دو سالگی
- «مرحله پیشعملیاتی» (Preoperational stage): از دو سالگی تا ۷سالگی
- «مرحله عملیات عینی» (Concrete operational stage): از ۷سالگی تا ۱۱سالگی
- «مرحله عملیات انتزاعی» (Formal operational stage): از ۱۲سالگی به بالا
پیاژه معتقد بود که کودکان در فرایند یادگیری و رشد شناختی، نقش فعالی را ایفا میکند. به اعتقاد پیاژه، سه عامل اساسی بر روی فرایند رشد افراد تأثیرگذار است که شامل نیروهای ذاتی و طبیعی، تجربیات زندگی و محیط اجتماعی میشوند. بین این سه عامل، نیروهای ذاتی و طبیعی نقش محوری را ایفا میکنند. به این صورت که کودکان در هر سنی، شیوه تفکر مشخصی دارند و نیروهای زیستی، بستر این شیوه تفکر را محیا میکنند. سایر عوامل مؤثر بر هوش، میتوانند در این بستر نقش ایفا کنند و بر روی هوش کودکان تأثیر بگذارند.
در نتیجه، اگر نیروهای زیستی، بستر رشد شناختی کودک را بهصورت کیفی فراهم نکرده باشند، سایر عوامل نیز تأثیرگذاری چندانی بر رشد شناختی کودک ندارند. بر این اساس، پیاژه معتقد بود که رفتار کودکان، مانند دانشمندان کوچکی است که با کسب تجربیات مختلف، مشاهده دقیق و یادگیری پیرامون جهان بیرون، رشد ذهنی خود را تحقق میبخشند. در تعامل کودکان با محیط اطراف، آنها همواره در حال کسب اطلاعات جدید، بازنگری در اطلاعات موجود و تطبیق ایدههای جدید با اطلاعات قبلی هستند.
مسیر یادگیری نظریه پیاژه با فرادرس چگونه است؟
نظریه رشد شناختی پیاژه، یکی از مهمترین نظریات موجود در روانشناسی تحولی ۱ است. برای یادگیری عمیق این نظریه، میتوانیم از فیلم آموزشی روانشناسی تحولی ۱ استفاده کنیم. همچنین، اگر دانشجوی روانشناسی هستیم، با توجه به اهمیت نظریه پیاژه در کنکور ارشد و دکتری روانشناسی، میتوانیم از فیلمهای مربوط به حل تست روانشناسی رشد نیز استفاده کنیم. البته فیلم آموزش روانشناسی تحولی ۲ را نیز قرار میدهیم تا در صورت نیاز، به سایر نظریات حوزه روانشناسی رشد نیز دسترسی داشته باشیم. در ادامه، این فیلمهای آموزشی را معرفی میکنیم.
- فیلم آموزش روانشناسی تحولی ۲ فرادرس
- فیلم آموزش روانشناسی رشد فرادرس
- فیلم آموزش روانشناسی رشد پیرامون مرور و حل تست کنکور ارشد فرادرس
همچنین، درصورتیکه تمایل داشتیم، میتوانیم از فیلم رایگان آموزش نظریه یونگ در روانشناسی رشد فرادرس نیز استفاده کنیم.
تاریخچه نظریه پیاژه چیست؟
در سال ۱۸۹۶، ژان پیاژه در کشور سوئد چشم به جهان گشود. او در دوران مدرسه دانشآموز باهوشی بود و اولین مطلب علمی خود را در ۱۱سالگی نوشت. اولین مواجهه پیاژه با رشد شناختی کودکان، همکاری او با «آلفرد بینت» (Alfred Binet) برای استانداردسازی «تست هوش» ( IQ Test) بود. بخش زیادی از علاقه پیاژه به تحقیق پیرامون رشد شناختی کودکان، با مشاهده خواهرزاده و دختر او به وجود آمده است. مشاهدات دقیق او، این جرقه را در ذهن پیاژه ایجاد کرد که ذهن کودکان و فرایند فکری آنها، مقیاس بسیار کوچکتر و سادهتری از فرایند فکری بزرگسالان نیست. بلکه، از نظر کیفی شیوه تفکر کودکان با بزرگسالان تفاوت دارد.
تحولات شگفتانگیز پیاژه در روانشناسی رشد
پیش از نظریه پیاژه، کودکان نمونه کوچکتر و سادهتری از بزرگسالان محسوب میشدهاند. به این صورت که شیوه تفکر بزرگسالان، تنها پیچیدهتر از کودکان است و مؤلفههای بیشتری را در نظر میگیرند. در حالیکه، نظریه پیاژه اثبات کرده که این تفاوت کمی نیست و به پیچیده شدن تفکر ربطی ندارد. بلکه تفاوت میان فرایندهای ذهنی کودکان و بزرگسالان، تفاوتهای کیفی دارد. پیاژه، بیان کرد که فرایند رشد و تحول ذهنی کودکان، شامل مراحل متعددی است که بهصورت زنجیرهای و بهترتیب، یکی پس از دیگری اتفاق میافتد.
در مراحل رشد شناختی پیاژه، شیوه تفکر کودکان بهطور کامل متفاوت میشود. در نتیجه، اینطور نیست که کودکان بزرگسالتر، تنها سریعتر و پیچیدهتر از کودکان کوچکتر فکر کنند. بلکه، تفاوت فرایند ذهنی در کودکان خردسال و کودکان بزرگتر، هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی با یکدیگر متفاوت هستند. بر اساس مشاهدات پیاژه، کودکان کمهوشتر از بزرگسالان نیستند، بلکه کودکان بهشیوه متفاوتی فکر میکنند. به اعتقاد آلبرت انیشتین، «تنها یک نابغه میتوانست به چنین چیزی فکر کند». در صورت تمایل به آشنایی بیشتر با انواع تفکر، میتوانیم به مطلب «انواع تفکر چیست» از مجله فرادرس مراجعه کنیم.
مراحل رشد شناختی پیاژه، به «نظریه رشد شناختی کودکان» معروف شد. بر اساس این دیدگاه، اولین فرایندهای رشدی در نوزاد، مبتنی بر واکنش به اتفاقات محیطی اتفاق میافتد و فرایندهای رشدی بعدی، با تغییر در عملکرد ذهنی اتفاق میافتد.
مراحل رشد شناختی پیاژه چیست؟
مراحل رشد شناختی پیاژه شامل مرحله حسی-حرکتی، مرحله پیشعملیاتی، مرحله عملیات عینی و مرحله عملیات انتزاعی میشود. در ادامه، هر کدام از این مراحل را توضیح میدهیم.
مرحله حسی-حرکتی در رشد شناختی پیاژه چیست؟
مرحله حسی-حرکتی، اولین مرحله در فرایند رشد شناختی کودکان است و در دو سال اول زندگی اتفاق میافتد. در این مرحله، نوزادان و کودکان نوپا اطلاعات خود را از طریق تجربیات حسی، دستکاری اشیاء اطراف و واکنش نسبت به موقعیتها بهدست میآورند.
ویژگیهای مرحله حسی حرکتی چیست؟
در ادامه، مهمترین ویژگیهای مرحله حسی-حرکتی را از تولد تا دو سالگی بیان میکنیم.
- کشف فیزیکی دنیا: شناخت دنیا با حرکت و استفاده از حواس پنجگانه
- یادگیری با رفتارهای اولیه: یادگیری از محیط اطراف با رفتارهای اولیهای مانند مکیدن، چنگ زدن، نگاه کردن، شنیدن
- ایجاد پدیده «ماندگاری شیئی» (Object Permanence): باور به اینکه اتفاقات تا زمانی وجود دارند که در دید ما باشند.
- حذف پدیده ماندگار اشیاء: در حدود ۸ماهگی، کودکان متوجه میشوند که حتی هنگامی که افراد در مقابل چشم آنها نیستند، باز هم وجود دارند.
- تفکیک خویش از محیط: توانایی ایجاد تفکیک میان خودشان و سایر افراد یا اشیاء اطراف را پیدا میکنند.
- تأثیرگذاری بر محیط اطراف: فهم این نکته که اقدامها و اعمال ما، میتوانند در محیط اطراف تغییراتی را ایجاد کنند.
- تقلید متفاوت: در این مرحله، کودکان رفتار و عملکرد سایر افراد را مشاهده میکنند و در ادامه، آنچه که یاد گرفتهاند را تقلید میکنند.
توضیحات کلی مراحل حسی-حرکتی چیست؟
در طول مرحله حسی-حرکتی، کودکان رشد بسیار زیادی دارند و حجم گستردهای از مفاهیم را در دنیا یاد میگیرند. مانند کودکانی که با محیط اطراف خود در ارتباط هستند، نوزادان نیز بهصورت مداوم در حال کشف پدیدههای مختلف هستند و یاد میگیرند. این حجم از رشد شناختی در زمان بهنسبت کمی اتفاق میافتد. در فرایند رشد حسی-حرکتی، نهتنها کودکان یاد میگیرند که چگونه از واکنشهای رفتاری مانند خزیدن یا راه رفتن استفاده کنند، بلکه تا حد زیادی، زبانی که اطرافیان در مکالمات خود استفاده میکنند را یاد میگیرند. پیاژه، مرحله حسی-حرکتی را به دو زیر مرحله تقسیم کرده است.
از دیدگاه پیاژه، مهمترین مفهوم و پدیده در مرحله حسی-حرکتی، پدیده ماندگاری شیئی است. همچنین، با یادگیری اینکه هر شیئی یا فردی از محیط اطراف متمایز است و هر فرد یا شیء، وجود مستقل خود را دارد، کودکان بهمرور توانایی نامگذاری اشیا را پیدا میکنند. همچنین، قادر میشوند تا به واژههای مختلف و مفاهیم، نسبت مورد نظر را بدهند. در این مرحله، کودکان در زمان حال زندگی میکنند و با توجه به پدیده ماندگاری شیئی، هیچ تصویر ذهنی از جهان در ذهن خود ندارند.
زیرمرحلههای حسی-حرکتی چیست؟
مرحله حسیحرکتی شامل ۶ زیرمرحله مختلف است که از واکنشهای ساده آغاز میشود و با درونیسازی طرحوارهها پایان مییابد. در ادامه، این زیرمرحلهها را نام میبریم.
- بازتابهای ساده (تولد تا ۶هفتگی)
- طرحوارههای اولیه و واکنشهای چرخشی نخستین (۶هفتگی تا ۴ماهگی)
- واکنشهای چرخشی ثانویه (۴ماهگی تا ۸ماهگی)
- هماهنگی واکنشهای چرخشی ثانویه (۸ماهگی تا ۱۲ماهگی)
- واکنشهای چرخشی سوم، نوآوری و کنجکاوی (۱۲ماهگی تا ۱۸ماهگی)
- بازنمایی ذهنی و درونیسازی طرحوارهها (۱۸ماهگی تا ۲۴ماهگی)
در ادامه، این زیرمرحلههای حسی-حرکتی را بهطور خلاصه توضیح میدهیم.
- بازتابهای ساده: در زیرمرحله اول، بسیاری از رفتارهای نوزاد بهصورت بازتابی است. بازتابها، واکنشهای خودکار دستگاه عصبی به محرکهای محیطی است. این بازتابها با هدف بقا در ابتدای زندگی بهوجود میآیند و بیشتر آنها در طول زندگی از بین میروند. سه مورد از مهمترین بازتابهای اولیه شامل بازتاب مکیدن، بازتاب تعقیب اشیاء متحرک با چشم و بازتاب چنگ زدن میشود. در همین ۶ ماه اول زندگی، بسیاری از این بازتابها محو میشوند.
- طرحوارههای اولیه و واکنشهای چرخشی نخستین: در زیرمرحله دوم، کودک بهمرور یاد میگیرد که برخی از رفتارها را تکرار کند. بیشتر این رفتارها، مربوط به بدن آنها است. برای مثال، کودک بهطور مکرر دست خود را از جلوی صورت خود عبور میدهد، یا پاهای خود را بر روی زمین میکشد. بیشتر این رفتارهای تکراری بهصورت منفعلانه انجام میشود و مقدمات شکلگیری عادتها را فراهم میکند. همچنین، در این مرحله، کودک با شرطیسازی کلاسیک و شرطیسازی عامل، بسیاری از رفتارها را میآموزد.
- واکنشهای چرخشی ثانویه: در زیرمرحله سوم، عادتها بهصورت گسترده ایجاد میشوند. در این مرحله، نوزادان فعالیتهای هدفمندتری را انجام میدهند. به عبارت دیگر، رفتارهایی را تکرار میکنند که برای آنها جذاب و لذتبخش باشد. سه مورد از مهمترین توانمندیهایی که در این مرحله به وجود میآید، شامل چنگ زدن عمدی برای گرفتن شیئی خاص، واکنشهای چرخشی ثانویه و ایجاد تمایز میان وسیله و هدف میشود. در این مرحله، رفتارهای نوزادان برای بزرگسالان بامزه و خندهدار است. واکنشهای چرخشی ثانویه در مرحله سوم، به تکرار رفتارهایی گفته میشود که شامل اشیاء بیرونی است. بهبیانی دیگر، بر خلاف واکنشهای چرخشی اولیه که بهصورت منفعلانه انجام میشد، واکنشهای چرخشی ثانویه بهصورت فعالانه انجام میشود. برای مثال، کودک قاشقی را در دست میگیرد و به میز میزند، چراغ اتاق را روشن و خاموش میکند یا توپی را به حرکت در میآورد.
- هماهنگی واکنشهای چرخشی ثانویه: در زیرمرحله چهارم، هماهنگی نسبی میان دستها و چشمها بهوجود میآید و همچنین، بسیاری از طرحوارهها بهصورت قصدی و عمدی ایجاد میشوند. همچنین، در این مرحله، مبانی شکلگیری تفکر به وجود میآید و همچنین، ارتباطی میان وسیله و هدف نیز پیدا میشود. به این شکل که ما میتوانیم از اشیاء مختلف بهعنوان وسیله استفاده کنیم تا ما را بهسوی هدف هدایت کند. در نتیجه، زیرمرحله چهارم حسی-حرکتی یا هماهنگی واکنشهای دروانی ثانویه، اهمیت فوقالعاده زیادی دارد. بهطوری که پیاژه این مرحله را «اولین نشانههای شکلگیری هوش» نامیده است.
- واکنشهای چرخشی سوم، نوآوری و کنجکاوی: در زیرمرحله پنجم، کودک رفتارهای مختلفی را برای رسیدن به هدف امتحان میکند. در این میان، شیوههای جدیدی را کشف میکند تا از طریق آنها، به اهداف مورد نظر برسد. پیاژه، کودک را در این سن با نام «دانشمند کوچک» خطاب میکند.
- بازنمایی ذهنی و درونیسازی طرحوارهها: در زیرمرحله ششم، کودکان بهمرور توانایی ایجاد نمادهای اولیه و تصویرهای ذهنی ساده را کسب میکنند. این تصویرسازیها، با تقویت فرایندهای ذهنی کودک همراه است. این زیرمرحله، مقدمهای برای ورود کودک به مرحله پیشعملیاتی است.
اگر نقش زیرمرحلههای حسی-حرکتی در نظریه پیاژه چیست، بهخوبی متوجه میشویم که فرایند تغییر و تحول انسان در دو سال ابتدایی زندگی تا چه میزان پیچیده و سریع است. همچنین، یاد میگیریم که در هر زمان، نوزاد مشغول طی کردن چه زیرمرحلهای است و چگونه میتوانیم به رشد او کمک کنیم.
بازتابها در مرحله حسی-حرکتی چیست؟
بازتابها، واکنشهای ذاتی و عصبی خودکار نوزادان هستند که در طول تکامل، به وجود آمدهاند. هدف اصلی بازتابها، حفظ بقای نوزاد در برابر خطرهای محیطی است. بسیاری از بازتابها، در ابتدای زندگی از بین میروند و تعداد بسیار محدودی از آنها مثل بازتاب پلک زدن یا بازتاب پرش زانو، تا آخر عمر باقی میمانند. در ادامه، مهمترین بازتابها را بیان میکنیم.
- بازتاب مکیدن: این بازتاب در تمام پستانداران وجود دارد. در بازتاب مکیدن، اگر چیزی را به دهان نوزاد نزدیک کنیم، شروع به مکیدن میکند. وجود این بازتاب باعث میشود تا نوزاد بهصورت غریزی، با مکیدن پستان مادر، غذای مورد نیاز خود را بهدست بیاورد.
- بازتاب مورو: بازتاب مورو یکی از مهمترین بازتابها در دوران نوزادی است. این بازتاب، در ۲۸ هفتگی و قبل از به دنیا آمدن نوزاد، آغاز میشود و پس از گذشت ماه اول زندگی، از بین میرود. در این بازتاب، هنگامی که نوزاد صدای بلندی را میشوند، دستها و پاهای او باز میشود، کف دستها نیز باز شده و شست نوزاد بهسمت درون خم میشود. بر اساس فرضیات موجود، این بازتاب از سقوط نوزاد از درخت در دوران انسانهای اولیه، جلوگیری میکند.
- بازتاب قدم زدن: در این بازتاب، هنگامی که زیر بقل نوزادی را بگیریم و او را بلند کنیم، شروع به قدم زدن میکند. این بازتاب در ۲ماهگی از بین میرود و از آن پس، نوزاد بهصورت ارادی برای قدم زدن تلاش میکند.
- بازتاب چنگ زدن: بازتاب چنگ زدن از بعد از تولد به وجود میآید و تا ۶ماهگی نیز ادامه پیدا میکند. در این بازتاب، هنگامی که کف دست نوزاد را لمس میکنیم، او انگشتان خود را جمع میکند و انگشت فرد را میگیرد.
- بازتاب شنا کردن: در بازتاب شنا کردن، اگر نوزادی را داخل آب بیاندازیم، بر روی آب باقی میماند. بازتاب شنا کردن در حدود ۴ تا ۶ماهگی از بین میرود.
- بازتاب پلک زدن: در این بازتاب، هنگامی که باد به صورت فرد میخورد، شروع به پلک زدن میکند.
- بازتاب زانو: در این بازتاب، هنگامی که به زیر زانو ضربهای وارد شود، پای افراد بهسمت بالا میپرد. بازتاب زانو نیز تا آخر عمر باقی میماند.
- بازتاب باینسکی: هنگامی که کف پای نوزاد را لمس کنیم، نوزاد پای خود را به سمت جلو میدهد و انگشتان خود را از هم باز میکند.
- بازتاب سوزش: هنگامی که پوست دست در مواجهه با جسم داغ قرار میگیرد، بهصورت خودکار بهسمت عقب حرکت میکند. این بازتاب نیز تا آخر عمر ادامه پیدا میکند.
حال که میدانیم نقش بازتابها در مرحله حسی-حرکتی از نظریه پیاژه چیست، دلایل بسیاری از رفتارهای خودکاری که در طول عمر داشتهایم را متوجه میشویم.