خزندگان چیست؟ — خصوصیات، انواع و نحوه حرکت
خزندگان به مهرهدارانی میگویند که با هوا تنفس میکنند و بدن آنها با پوست خاصی که از فلسها، صفحات استخوانی یا ترکیبی از هر دو تشکیل شده پوشیده شدهاند. آنها شامل تمساحها، مارها، مارمولکها، لاکپشتها و سنگپشتها هستند. همه این جانوران به طور منظم لایه بیرونی پوست خود را میریزند. در این مقاله از مجله فرادرس به بررسی خزندگان، انواع آنها و برخی از خصوصیات آنها میپردازیم و همچنین به طور مفصل در مورد نحوه حرکت خزندگان و انواع حرکتهای آنها توضیح میدهیم و در ادامه برخی از خزندگان سمی را بررسی میکنیم.
خزندگان چیست؟
خزندگان از مهرهداران هستند، پوستی فلسدار دارند که از خشک شدن بدنشان جلوگیری میکند و بچههای آنها مانند دوزیستان از مرحله لارو عبور نمیکنند، اما در عوض زمانی که بیرون میآیند شبیه اندازه کوچک افراد بالغ به نظر میرسند. خزندگان خونسرد هستند، بنابراین آنها باید در آفتاب غرق شوند یا یک نقطه گرم پیدا کنند تا گرم و فعال شوند و همچنین باید سایه یا یک نقطه خنک برای خنک شدن پیدا کنند. این جانداران در شرایط سرد تنبل شده و زیاد جابجا نمیشوند و برخی اگر برای مدت طولانی سرد باشد، وارد حالت خروپف یا بروماسیون (مشابه خواب زمستانی) میشوند.
اندام های حسی خزندگان
حواس بینایی، بویایی و شنوایی خزنده مشابه حواس سایر مهرهداران است، اگرچه سطح رشد این حواس در گروههای خزندگان متفاوت است. مارها فاقد گوش هستند و فقط میتوانند ارتعاشات زمین یا ارتعاشات هوا با فرکانس پایین را تشخیص دهند. مارها و مارمولکها دارای اندام تخصصی و حساس شیمیایی به نام اندام جاکوبسون هستند که در سقف دهان آنها قرار دارد.
این جانوران میتوانند با تکان دادن زبان خود به بیرون و به داخل و با فشار دادن زبان بر روی اندام در هر بار انقباض، حضور مواد شیمیایی در محیط اطراف خود را تشخیص دهند. اندامهای حساس به گرما لبهای برخی از بوآها و پیتونها را میپوشانند و در کنارههای سر افعیهای حفرهدار نیز وجود دارند. بنابراین، از آنجایی که افعیهای حفرهدار میتوانند تشعشعات مادون قرمز را حس کنند، میتوانند طعمه خود را حتی در تاریکی مطلق شناسایی کرده و به آن ضربه بزنند.
خزندگان چه خصوصیاتی دارند؟
بیش از ۷۷۰۰ گونه خزنده وجود دارد، برخلاف پرندگان و پستانداران، خزندگان دمای داخلی بدن را ثابت نگه نمیدارند. در ماههای خنکتر سال، آنها غیرفعال میشوند. خزندگان به دلیل متابولیسم کند و رفتار گرماجویی، خونسرد هستند. در ادامه برخی از مهمترین ویژگیهای خزندگان را بررسی کردهایم.
خزندگان فلس یا پولک دارند
یکی از فاکتورهای اصلی تمایز بین خزندگان و سایر گروههای جانوری وجود پولک یا فلس است. فلسهای پوشاننده بدن خزندگان از کراتین ساخته شده و بر خلاف فلس ماهی که از درم منشا میگیرد فلس خزندگان از اپیدرم یعنی لایه سطحی پوست منشا گرفته است. فلسها یا لولهای یا استخوانی هستند، اما میتوانند مانند مارها به طور دقیق اصلاح شوند. فلسهای مارمولکها از لولهای تا صفحهای شکل متفاوت است و از اپیدرم خاردار تشکیل شده است. فلسها همچنین ممکن است بسته به محل آنها روی مارمولک از نظر شکل متفاوت باشند.
مارها به طور کامل با فلسهایی در اندازهها و شکلهای مختلف پوشیده شدهاند. فلسها از بدن محافظت کرده، به حفظ رطوبت کمک و به حرکت جاندار کمک میکند. آنها همچنین مسئول رنگهای زیبا و الگوهای بدن خزندگان هستند. تمساحها و لاک پشتها دارای فلسهایی هستند که مانند فلسهای مار ساختارهای همپوشانی را ایجاد نمیکنند. این فلسها از درم عمیقتر تشکیل میشوند و اغلب به عنوان زره پوستی در خزندگان در نظر گرفته میشوند.
خزندگان چگونه پوست خود را می ریزند؟
خزندگان پوست خود را از طریق فرآیندی به نام «اکدیزیس» (Ecdysis) میریزند که به طور مداوم در طول زندگی آنها رخ میدهد. فرآیند اکدیزیس شامل تشکیل لایه جدیدی از پوست در زیر لایه قدیمی است. آنزیمهای پروتئولیتیک و مایع لنفاوی بین لایههای قدیمی و جدید پوست ترشح میشود. در نتیجه، پوست قدیمی را از پوست جدید جدا میکند و اجازه میدهد ریزش رخ دهد. مارها از سر تا دم پوست خود را میریزند در حالی که مارمولکها به صورت الگوی تکه تکه آن را میریزند. به طور خاص، خزندگان جوانتر هر ۵ تا ۶ هفته یک بار پوست میریزند در حالی که بزرگسالان ۳ تا ۴ بار در سال این کار را میکنند. خزندگان جوانتر به دلیل سرعت رشد سریعشان بیشتر پوست میریزند. پس از اندازه کامل رشد، دفعات ریزش به شدت کاهش مییابد.
دیسکدیزی، یک بیماری پوستی رایج در مارها و مارمولکها، زمانی رخ میدهد که اکدیزیس یا ریزش با شکست مواجه شود. دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود ریزش ناموفق باشد و میتواند به رطوبت و دمای ناکافی، کمبودهای تغذیهای، کمآبی بدن و آسیبهای تروماتیک مربوط شود. کمبودهای تغذیهای آنزیمهای پروتئولیتیک را کاهش میدهد در حالی که کمآبی مایعات لنفاوی را برای جداسازی لایههای پوست کاهش میدهد. از سوی دیگر، آسیبهای تروماتیک، زخمهایی را تشکیل میدهند که این زخمها اجازه نمیدهند فلسهای جدید شکل بگیرد و روند اکدیزیس را مختل میکند.
خزندگان از مهره داران هستند
خزندگان خصوصیات مشابهی با سایر مهرهداران مانند پستانداران، پرندگان و برخی از دوزیستان نشان میدهند. آنها دارای ستون فقرات هستند که طنابهای نخاعی را که در طول بدن قرار دارد، در خود جای داده است. خزندگان همچنین دارای زنجیرههایی از عناصر استخوانی از دم تا سر هستند. اسکلت درونی استخوانی از جمجمه یا کاسه سر، زائدهها و کمربندهای اندام تشکیل شده است. اسکلت درونی از بافت داخلی محافظت کرده و همچنین به حرکت بدن کمک میکند. اسکلتها از یک گونهای به گونه دیگر متفاوت است، کروکودیلها دارای برخی از بزرگترین ساختارهای بدن در این رده هستند.
خزندگان از طریق شش ها تنفس می کنند
خزندگان از طریق ریههای خود تنفس میکنند. اگرچه لاکپشتها دارای پوستی نفوذپذیر هستند که از طریق آن تبادل گازی انجام میشود، در حالی که برخی از گونهها سرعت تبادل گازی را از طریق کلواک (مقعد) افزایش میدهند، فرآیند تنفس تنها از طریق ریهها انجام میشود. تنفس از طریق ریه در گروههای مختلف خزندگان به طور متفاوتی انجام میشود. در مارمولکها و مارها، ریهها توسط ماهیچههای محوری تهویه میشوند که در حرکت جاندار نیز استفاده میشود.
با این حال، برخی از مارمولکها از پمپاژ باکال برای کمک به تنفس استفاده میکنند. پمپاژ باکال روشی از تهویه است که در تنفس استفاده میشود و در آن جانور کف دهان خود را به شیوهای موزون حرکت میدهد که از خارج نمایان است. کروکودیلها دارای دیافراگمهای عضلانی هستند که ماهیچههای آن ناحیه تناسلی را به سمت فضای آزاد میکشند تا ریهها منبسط شوند. برخی از خزندگان کام ثانویه ندارند، بنابراین هنگام بلع باید نفس خود را حبس کنند. با این حال، کروکودیلها کامهای ثانویه استخوانی ایجاد کردهاند که به آنها اجازه میدهد در زیر آب نفس بکشند.
خزندگان معمولاً چهار پا دارند
خزندگان یا چهار پا دارند یا برخی مانند مارها از نوادگان اجداد چهار دست و پا هستند. در بیشتر مارها، تمام آثار پاها از جمله استخوانهای پا ناپدید شده است. با این حال، آنها حتی بدون پا هم شکارچیان موفقی هستند. مارها سه راه برای حرکت در خشکی دارند. خزیدن مستقیم، حرکت موجدار جانبی و پیچش جانبی. اگرچه مارمولکها چهار دست و پا دارند، اما بیشتر مارمولکها راه رفتن متناوب دارند که استقامت آنها را محدود میکند. دم برخی از مارمولکها گیرکننده است و میتواند به آنها در بالا رفتن کمک کند. برخی از خزندگان مانند کروکودیلها روی پاهای خود پنجه دارند. این پنجهها به حرکت و شکار کمک میکنند.
خزندگان خون سرد هستند
اکثر خزندگان مهرهداران خونسرد (اکتوترم) هستند. آنها ابزار تنظیم دمای بدن خود را ندارند و باید به محیط خارجی وابسته باشند. خزندگان اغلب در فصول سرد در زیر نور خورشید قرار میگیرند یا به خواب زمستانی میروند تا دمای بدن خود را افزایش دهند. هنگامی که خورشید خیلی داغ است، آنها به مناطق سایهدار یا داخل آب عقبنشینی میکنند تا دمای بدن خود را خنک کرده یا کاهش دهند. از آنجایی که خزندگان دارای دمای بدن ناپایدار هستند، متابولیسم آنها به آنزیمهایی نیاز دارد که قادر به حفظ کارایی در طیف وسیعی از دماها باشند. فرض بر این است که خزندگان نمیتوانند انرژی کافی برای تعقیب و گریز از راه دور مانند حیوانات خونگرم تولید کنند.
خزندگان تخم گذار هستند
بیشتر خزندگان از طریق جنسی تولید مثل میکنند در حالی که بقیه قادر به تولید مثل غیرجنسی هستند. فعالیتهای تولید مثل از طریق کلواک واقع در پایه دم انجام میشود. اندامهای جفتی را میتوان در اکثر خزندگان مشاهده کرد که اغلب در داخل بدن آنها ذخیره میشود. لاک پشتها و کروکودیلهای نر دارای آلت تناسلی هستند در حالی که مارمولکها و مارها دارای یک جفت «همیپن» (Hemipenes) هستند. همیپنیس یکی از جفت اندامهای منقبض استخوانبندیهای نر (مارها، مارمولکها و سوسمارها) است. همیپنها معمولاً به صورت معکوس در بدن نگه داشته میشوند و برای تولیدمثل از طریق بافت نعوظ، بسیار شبیه به آلت تناسلی انسان، به سمت راست حرکت میکنند.
گونههای دیگر مانند تواتارا اندام جفتی ندارند، بنابراین جفتگیری از طریق فشار دادن کلواک به یکدیگر است. خزنده ماده پس از جفتگیری موفق، تخمهایی میگذارد که با پوستهای پوشیده شده است. پوسته تخم از جنین محافظت و از خشک شدن آن جلوگیری میکند و اجازه تبادل گازها را میدهد. تخم حاوی کوریون است که به تبادل گازها کمک میکند، آلبومین که مخزن پروتئین و آب است و مایع آمنیوتیک که از جنین محافظت کرده و به تنظیم اسمزی کمک میکند. برخی از خزندگان تخمها را با قرار گرفتن روی آنها حرارت میدهند در حالی که برخی دیگر آنها را در شنها دفن میکنند تا از تخم خارج شوند.
خزندگان دستگاه گوارش کوتاه دارند
به استثنای چند مورد از خزندگان، خزندگان گوشتخوار دستگاه گوارش نسبتا کوتاه دارند. به دلیل متابولیسم کندتر، آنها میتوانند غذا را به آرامی هضم کنند و تعداد وعدههای غذایی کمی مصرف کنند. در شدیدترین شکل آن، کروکودیلها، بوآها و سایر خزندگان میتوانند ماهها با یک وعده غذایی زنده بمانند. خزندگان گیاهخوار وجود دارند، اما با یک مشکل روبرو هستند: از آنجا که فاقد هر گونه سیستم دندانی پیچیدهای هستند، مانند برخی از گونههای پرندگان باید سنگها و سنگریزهها را ببلعند تا مواد گیاهی موجود در دستگاه گوارش خود را خرد کنند.
خزندگان جمجمه متفاوتی دارند
چندین ویژگی جمجمه خزنده را از سایر طبقات حیوانات متمایز میکند. به عنوان مثال، آنها جایی که جمجمه به مهرهها متصل میشوند دارای یک استخوان خاص هستند، یک استخوان شنوایی منفرد رکابی ارتعاشات را از پرده گوش به گوش داخلی منتقل میکند و همچنین یک فک بسیار قوی دارند. یکی از جنبههای جالب مورفولوژی خزندگان این است که تعداد کمی از این استخوانهای فک در واقع با دو استخوان گوش در پستانداران مطابقت دارد. اعتقاد بر این است که در نقطهای از تکامل پستانداران اولیه، این استخوانهای فک به پشت سر منتقل شدند و در نهایت برای کمک به شنیدن صداهای با فرکانس بالاتر، «استخوان چکشی» (مالئوس) و «استخوان سندانی» (اینکوس) را در گوش پستانداران تشکیل دادند.
خزندگان چگونه می بینند؟
بیشتر خزندگان حیوانات روزانه هستند. بینایی آنها معمولاً با شرایط نور روز، دید رنگی و درک عمق بصری پیشرفتهتر از دوزیستان و بیشتر پستانداران سازگار است. خزندگان معمولاً بینایی عالی دارند و به آنها امکان میدهد اشکال و حرکات را در فواصل دور تشخیص دهند. آنها اغلب فقط چند سلول میلهای دارند و در شرایط کمنور دید ضعیفی دارند. در عین حال سلولهایی به نام مخروطهای دوگانه دارند که به آنها دید رنگی واضح میدهد و آنها را قادر میسازد طول موجهای فرابنفش را ببینند. در برخی از گونهها مانند مارهای کور بینایی کاهش مییابد.
بسیاری از لپیدوزارها دارای اندام حسی نوری در بالای سر خود به نام چشم جداری هستند که به آنها چشم سوم، چشم صنوبری یا غده صنوبری نیز میگویند. این ساختار مانند یک چشم عادی عمل نمیکند، زیرا فقط یک شبکیه و عدسی ابتدایی دارد بنابراین، نمیتواند تصویر ایجاد کند. با این حال به تغییرات نور و تاریکی حساس است و میتواند حرکت را تشخیص دهد. برخی از مارها دارای مجموعههای اضافی از اندامهای بینایی (به معنای ضعیف کلمه) به شکل حفرههایی هستند که به تشعشعات فروسرخ (گرما) حساس هستند.
چنین حفرات حساس به گرما بهویژه در افعیهای حفرهدار به خوبی توسعه یافتهاند، اما در بوآها و پیتونها نیز یافت میشوند. این گودالها به مارها اجازه میدهند تا گرمای بدن پرندگان و پستانداران را حس کنند و افعیها را قادر میسازد تا در تاریکی جوندگان را شکار کنند. برخی از خزندگان همانند آنچه در پرندگان دیده میشود دارای یک پلک دیگر علاوه بر پلک اصلی خود هستند که به ویژه به کروکودیلها در زیر آب اجازه دید محدودی را میدهد.
خزندگان چگونه حرکت می کنند؟
خزندگان دو جفت اندام دارند یعنی اندام جلویی و عقبی برای حرکت و جابجایی. در خزندگانی مانند مارها، هیچ نوع دست و پایی وجود ندارند، بنابراین از ماهیچهها و پولکهای قوی خود برای حرکت یا خزیدن از مکانی به مکان دیگر استفاده میکنند. خزندگان به آرامی و به سرعت قادر به دویدن، خزیدن، بالا رفتن، پریدن، سر خوردن و یا حتی شنا هستند. خزندگانی مانند مارها، مارمولکها دیده شده که به سرعت روی ماسه، زمین، صخرهها، درختان و غیره حرکت میکنند. لاک پشتها نمیتوانند به سرعت روی خشکی حرکت کنند اما شناگرانی نرم در آب هستند.
خزندگان دارای اندام بسیار تکامل یافته اند به گونهای که میتوانند از آن به درستی در نوع زیستگاه خود استفاده کنند. خزندگان از دوزیستان تکامل یافته اند، بنابراین اغلب حرکات تطبیقی مختلفی را بین خزندگان و دوزیستان میتوانیم پیدا کنیم. در ادامه انواع حرکات خزندگان را بررسی کردهایم.
حرکت دویدن
حرکت دویدن در مارمولکها، کروکودیلها و غیره دیده میشود، زیرا آنها دارای اندامهای جلویی دارای انگشت هستند که به آنها کمک میکند تا به راحتی بدوند. هرچه حیوان کوچکتر باشد بهتر و سریعتر میتوانند بدود. اکثر کروکودیلها میتوانند برای مدت کوتاهی به سرعتی در حدود ۱۲ تا ۱۴ کیلومتر در ساعت برسند که تا حدودی کندتر از یک انسان دارای جثه متناسب است. مارمولکهای خطرناکی مانند اژدهای کومودو میتوانند با حداکثر سرعت حدود ۱۹ کیلومتر در ساعت بدوند.
در حرکت دویدن، خزنده (مثلاً مارمولک) در حالی که به جلو حرکت میکند، اندام خود را به صورت مورب حرکت میدهد. این بدان معنی است که مارمولک میتواند اندام جلوی راست و اندام عقب چپ را همزمان به جلو حرکت دهد. به این معنی که اندامهای جلو و عقب سمت مخالف همزمان با هم حرکت داده میشوند. در طول این حرکت، مارمولک به دلیل وجود دم بلندش که مرکز جرم مارمولک را متعادل میکند، می تواند بدن خود را متعادل کند. دویدن معمولاً صاف و سریع است. تا حدی توسط عضلات پا و قسمتی از عضلات پشت تغذیه میشود. ماهیچههای ساق، عضلات اصلی در این نوع حرکت هستند. این ماهیچهها مخطط هستند و انرژی کافی نسبت به هر ماهیچه دیگری که در حرکت آنها استفاده میشود مصرف میکنند.
حرکت سر خوردن در هوا با بال
حرکت گلایدینگ (همانند حرکت با پاراگلایدر) نوع دیگری از حرکت است که به ندرت دیده میشود زیرا فقط در چند گونه رایج است. مارمولکهای متعلق به جنس دراکو از برجستهترین و موفقترین مارمولکهایی هستند که از حرکات سر خوردن استفاده میکنند. مارمولکهای دراکو به دلیل ساختارهای نمایشی و توانایی سر خوردن در مسافتهای طولانی با استفاده از غشای بالمانند و پاتاژیال خود که توسط دندههای دراز قفسه سینه حمایت میشوند برای تولید نیروهای بالابر مشهور هستند. حرکت گلایدینگ نوعی حرکت هوایی قدرتی است که توسط دراکو برای پرش و حرکت آسان در هوا برای رسیدن از مکانی به مکان دیگر در فواصل کوتاه استفاده میشود. مارمولکهای دراکو میتوانند فواصل تا ۳۴ متر بین درختان بپرند.
در انجام این کار ابتدا مارمولکها با کمک ماهیچههای مخطط اندام عقب خود کمی به عقب حرکت میکنند تا پرش خود را آغاز کنند. سپس همانطور که در هوا به سمت هدف خود میپرد، اندامهای جلویی خود را کشیده و در نتیجه بالهای پوستی که توسط امتداد دندههای آنها پشتیبانی میشود به صورت بال باز میشود. این مکانیسم به سر خوردن آن کمک میکند. این تکههای پوستی (بالها) در حالی که مارمولک در حال سر خوردن است پخش میشود. بین دندهها و اندامهای جلویی آنها چینهایی از پوست وجود دارد که وقتی از آن استفاده نمیشود به صورت صاف روی بدن قرار میگیرد، اما وقتی باز میشود مانند بال عمل میکند و به دراکو اجازه میدهد باد را زیر بال بگیرد و سر بخورد. این ساختارها در حالی پخش میشوند که مارمولک در حال سر خوردن است. اما در حالی که از درخت بالا میرود، مانند بادبزن، روی دو طرف بدن تا شده است.
حرکت خزیدن
نوع حرکت خزنده معمولاً در مارها دیده میشود زیرا آنها هیچ گونه اندامی برای راه رفتن یا دویدن ندارند. در نوع حرکت خزنده، مار معمولاً میتواند بدن خود را با کمک ماهیچهها و پولکهای قوی خود به جلو حرکت دهد. ماهیچههای مار وقتی با پوست شل، منعطف و لزج شکمش ترکیب میشوند، به راحتی آن را قادر میسازند بدون خم شدن ستون فقرات به جلو حرکت کند. سه نوع سبک حرکت خزیدن یا جابجایی در مارها دیده میشود. اینها حرکت «مارپیچ» (Serpentine)، حرکت «پیچش کناری» (Sidewinding) و «حرکت کنسرتینا» (Concertina) هستند.
در حرکت مارپیچ، مار امواج خمش را در جهت عقب از بدن خود عبور میدهد. با حرکت مار به سمت جلو، بدن به صورت یک سری منحنیهای سینوسی پرتاب میشود. حرکت سرپانتین یا مارپیچ در صورتی مفید است که مار در مسیر خود بین سنگها، چنارهای علف و سایر موانع خزیده باشد. این کار از سر خوردن مار به پهلو و حرکت سریع به جلو جلوگیری میکند. در حرکت جانبی، مار با خم کردن بدن خود به شکل S منحنی و عبور دادن آن منحنیها به پایین بدن خود، در سراسر یک سطح حرکت میکند. در هر مرحله، مار به موازات خط حرکت فعلی خود، جهت خود را تغییر میدهد.
در حرکت کنسرتینا، مار تمایل دارد قسمت پشتی بدن خود را مانند یک لاستیک تا کند که به جلوی مار کمک میکند تا به سمت جلو حرکت کند. در حرکت کنسرتینا، در هر لحظه، بخشهای کوتاهی از بدن تا میشوند و محکم در کنارههای شکاف قرار میگیرند. چین قدامی هر گروه باز میشود و قسمتهای جلوی بدن را به سمت جلو میراند. در همان زمان، چینهای جدید به پشت گروه اضافه میشوند و قسمتهای عقبی بیشتری از بدن را به جلو میکشند. حرکت کنسرتینا برای مارها در خزیدن در تونلها یا معابر باریک و همچنین در کوهنوردی مفید است.
حرکت شنا کردن خزندگان
شنا نوعی حرکت آبی است که در خزندگانی مانند کروکودیل، لاکپشت و غیره بسیار رایج است. مارهای آبی همچنین میتوانند مانند مارماهی در داخل آب به راحتی شنا کنند. مارهای خشکی فقط میتوانند با پوزه بالای آب شنا کنند. تمساحها با موجدار کردن بدن خود شنا میکنند و با کمک اندامها حرکت را هدایت میکنند. لاکپشتها پاهای خود را بهعنوان باله تغییر دادهاند و همانطور که پرندهای در حال پرواز بال میزند، با تکان دادن آنها شنا میکنند.
بدن تمساح ماهیتی شناور دارد. تار و پود بین انگشتان دست و پا وجود دارد که به آنها کمک میکند از آنها به عنوان سکان و پارو برای شنا استفاده کنند. از دم آنها برای شتاب دادن بسیار سریع و هل دادن بدن و دادن فشار به آن در هنگام شنا استفاده میشود. مارها میتوانند در آب شنا کنند و از طرفی به سمت دیگر حرکت کنند که این حرکت از سرشان شروع میشود و تا پایین بدنشان ادامه مییابد. در طول شنا، آنها بدن خود را با حرکات جانبی و موج مانند تقریباً در الگوی S حرکت میدهند. لاکپشتها از هر چهار پای خود استفاده میکنند و آنها را دراز میکنند تا خود را در آب حرکت دهند. لاکپشتها دارای پاهای شبکهای هستند و از آن برای پارو زدن سریع و روان در آب استفاده میکنند.
حرکت بالا رفتن
حرکت بالا رفتن معمولا در مارمولکهای درختی، آفتابپرست، مارهایی که قادر به بالا رفتن از درختان یا هر سطح عمودی هستند رایج است. متداولترین سازگاریها برای بالا رفتن شامل استفاده از پاهای بالشتکی است. پدهای روی پاها شامل صفحات یا فلسهای پهن زیر انگشتان دست و پا است که دارای قلابهای میکروسکوپی مختلف برای چسباندن و نگه داشتن سطح در هنگام بالا رفتن هستند.
مارمولکهای درختی یا آفتابپرست نوعی مکش خلاء در اندامهای خود دارند که به آنها کمک میکند تا سطح را نگه دارند. علاوه بر این، آنها تعداد زیادی موهای بسیار ریز روی پدهای پاهای خود به نام «ستا» (setae) دارند که به نگه داشتن و بالا رفتن آنها کمک میکند. در مارمولکها نیز موهای کوچک زیر پا و انگشتان آنها قرار میگیرد. آنها به سادگی از یک حرکت چرخشی برای چسباندن و جدا کردن پاهای خود از سطح استفاده میکنند.
ژکوها دارای پاهای بسیار چسبنده با موهای میکروسکوپی هستند که آنها را قادر میسازد از دیوارهای صاف عمودی بالا بروند. آنها به وسیله نیروهای واندروالس (نیروهای جاذبه بین مولکولی) که به تماس بسیار نزدیک با بستر بستگی دارد، به سطح میچسبند. مارها از نوع حرکت کنسرتینا برای بالا رفتن استفاده میکنند. در هنگام بالا رفتن، مار قسمت عقبی بدن خود را تا میکند که چسبندگی مناسبی روی سطح ایجاد کرده و قسمت قدامی بدن را نیز به جلو هل میدهد و در نتیجه به بالا یا پایین رفتن آن کمک میکند.
حرکت پرش در خزندگان
گونههایی از مارمولکها و مارها وجود دارند که میتوانند بپرند و سر بخورند. بدن آنها یک نوع آیرودینامیک در طبیعت است که به آنها در پرش کمک میکند. آنها میپرند و در حرکت بعدی میتوانند بدن خود را با حرکات مواج در هوا صاف کنند و از روی درختان تا ارتفاع ۹۰ متری در یک زمان سر بخورند. مشاهده شده که مارمولکها از حرکات دم برای رسیدن به حرکت پرش استفاده میکنند. این به اصل حفظ تکانه زاویهای بستگی دارد. این اصل بیان میکند که چرخش دم مارمولک یا اندام غواص در یک جهت باعث میشود بدن در جهت مخالف بچرخد.
مارمولکهای درختی ممکن است بین شاخههای انعطافپذیر بپرند. اندامهای عقبی این مارمولکها به اندازه کافی الاستیک است که به بلند کردن مارمولک در هوا کمک میکند تا بتواند به راحتی به سمت هدف خود سر بخورد. مانند دراکو. برخی از مارهای جنس Chrysopelea به طرز شگفتانگیزی میتوانند بدن آن را صاف کرده و موجهای جانبی با دامنه بالا انجام دهند. این میتواند به آنها کمک کند تا از ارتفاع بالا بپرند و شروع به سر خوردن به سمت هدف خود کنند.
انواع خزندگان
رده خزندگان پیشرفته به طور کلی به چهار راسته مختلف تقسیم میشود که هر کدام ویژگیها و مورفولوژی متمایز خود را دارند. در ادامه هر کدام از این ۴ راسته را بررسی میکنیم.
لاکپشت ها
«رده تستودینها یا لاکپشتها» (Testudines) از زمانی که برای اولین بار در حدود ۲۰۰ میلیون سال پیش ظاهر شدند، بسیار اندک تغییر کردهاند. پوسته محافظ آنها که کاراپاس نامیده میشود، بدن نرم آنها را میپوشاند و به استتار جانور کمک میکند. پوسته بخشی از اسکلت لاکپشت است و از دو قسمت تشکیل شده است. لایه بیرونی از فلس و لایه داخلی از استخوان ساخته شده است. آنها دندان ندارند، اما منقاری تیز دارند که به آنها کمک میکند تا غذای خود را پاره کنند. «سنگپشت» (Tortoise) به لاکپشتهایی گفته میشود که در خشکی زندگی میکنند و تراپین به معنای لاکپشتهایی است که در آبهای شیرین زندگی میکنند.
بیشتر لاکپشتها گیاهخوار هستند. آنها حس بویایی عالی، اما شنوایی ضعیفی دارند. دو دسته از لاکپشتها وجود دارد: لاکپشتهای «گردن پنهان» (Hidden-necked) که میتوانند سر و گردن خود را مستقیماً در غلافشان بکشند و همچنان با هر دو چشم ببینند و «گردن به پهلوها» (Side-necked) که گردن و سر خود را به پهلو جمع میکنند و زیر پوسته شان نزدیک شانه میگذارند و هنوز با یک چشم میبینند.
مارها و مارمولک ها
«اسکواماتها» (Squamata) جوانترین راسته خزندگان و نیز رایجترین آنها هستند. از اکثر گونههای خزندگان، از جمله همه مارمولکها، مارها، سوسمارها و سوسمارهای شنزی تشکیل شده است. زهر یکی از ویژگیهای مشترک حداقل برخی از گونهها در این راسته به عنوان وسیلهای برای مقابله با شکارشدن آنها است. از آنجایی که زهر از پروتئینهای مختلف از قبل موجود در سراسر بدن تکامل یافته است، زهرها از نظر شکل و عملکرد بسیار متنوع هستند. همه اسکواماتها پوست خود را میریزند. برخی مانند مارها به صورت یکپارچه آن را میریزند. برخی دیگر، مانند برخی از مارمولکها، تکهتکه میریزند.
مارمولک ها
بیشتر مارمولکها با داشتن چهار دست و پا با مارها متفاوت هستند، اگرچه این دست و پاها اغلب در حداقل ۶۰ دودمان از بین رفته یا به میزان قابل توجهی کاهش یافتهاند. مارها فاقد پلک و گوش خارجی هستند که هر دو در مارمولکها وجود دارند. حدود ۶۰۰۰ گونه مارمولک وجود دارد که از نظر اندازه از آفتابپرستهای کوچک و گکوها که برخی از آنها فقط چند سانتیمتر طول دارند تا اژدهای کومودو که حدود ۳ متر طول دارد، متفاوت است.
برخی از مارمولکها به طرز عجیبی با خارها، تاجها و زواید تزئین شدهاند و بسیاری از آنها رنگهای روشن دارند. برخی از مارمولکها، مانند آفتابپرست، میتوانند رنگ پوست خود را با توزیع مجدد رنگدانه در کروماتوفورها در پوست خود تغییر دهند. مارمولکها برخلاف مارها میتوانند با تغییر شکل عدسی چشم خود را متمرکز کنند. چشمان آفتابپرست میتواند به طور مستقل حرکت کند. گونههای مختلفی از مارمولکها دارای یک چشم آهیانه «پنهان» هستند. هم مارمولکها و هم مارها از زبان خود برای نمونهبرداری از محیط استفاده میکنند و از یک گودال در سقف دهان به نام اندام جاکوبسون، برای ارزیابی نمونه جمعآوری شده استفاده میشود.
مارها
تصور میشود که مارها از مارمولکهای حفاری کننده یا آبزی بیش از ۱۰۰ میلیون سال پیش به وجود آمدهاند. آنها شامل حدود ۳۶۰۰ گونه هستند با اندازههایی که از مارهای نخی ۱۰ سانتیمتری تا پیتونها و آناکونداهای ۱۰ متری متغیر است. همه مارها بدون پا هستند، به جز مارهای بوآ که دارای اندامهای عقبی به شکل خار لگنی هستند. بدن باریک اکثر مارها تنها یک ریه کاربردی دارد. همه مارها گوشتخوار هستند و حیوانات کوچک، پرندگان، تخمها، ماهی و حشرات را میخورند.
اکثر مارها دارای جمجمهای هستند که بسیار انعطافپذیر است و شامل هشت مفصل چرخشی است. آنها همچنین با داشتن فک پایین بدون چسبندگی استخوانی یا رباطی در جلو، با سایر اسکوامیتها متفاوت هستند. بیشتر مارها غیر سمی هستند و به سادگی طعمه خود را زنده میبلعند یا قبل از بلعیدن طعمه را با انقباض تحت کنترل خود در میآورند. مارهای سمی از زهر خود هم برای کشتن یا بیحرکت کردن طعمه و هم برای کمک به هضم آن استفاده میکنند. اگرچه مارها پلک ندارند، اما چشمان آنها با فلس شفاف محافظت میشود. شبکیه آنها هم سلول میلهای و هم مخروطی دارد و مانند بسیاری از حیوانات، رنگدانههای گیرنده نور قرمز را ندارند. با این حال، برخی از گونهها میتوانند اشعه ماوراء بنفش را ببینند، که به آنها امکان میدهد سیگنالهای فرابنفش را در مسیرهای جوندگان دنبال کنند.
مارها چگونه شکار می کنند؟
مارها با حرکت دادن سر خود تمرکز را تنظیم میکنند. آنها هر دو گوش خارجی و میانی را از دست دادهاند، اگرچه گوش داخلی آنها به لرزش زمین حساس است. مارها دارای تعدادی ساختار حسی هستند که به ردیابی طعمه کمک میکنند. در افعیهای حفرهدار، مانند مار زنگی، یک گودال حسی بین چشم و سوراخهای بینی به تشعشعات مادون قرمز (گرما) از طعمههای خونگرم حساس است. مارها همچنین از اندام جاکوبسون برای تشخیص سیگنالهای بویایی استفاده میکنند.
کروکودیل ها
همانطور که از نام آن مشخص است، این راسته خزنده شامل خزندگانی مانند کروکودیل، تمساح، کایمان و گاویال است. این خزندگان عمدتا غولپیکر، درنده و نیمهآبزی به عنوان تمساح نیز شناخته میشوند. آنها برای اولین بار حدود 95 میلیون سال پیش در دوره کرتاسه پسین ظاهر شدند و نزدیکترین خویشاوندان پرندگان هستند. کروکودیلها در سراسر مناطق استوایی و نیمهگرمسیری آفریقا، آمریکای جنوبی، فلوریدا جنوبی، آسیا و استرالیا زندگی میکنند. آنها در آبهای شیرین، آبهای شور و زیستگاههای لبه شور مانند رودخانهها و دریاچهها یافت میشوند و بیشتر وقت خود را در آب میگذرانند. کروکودیلها از نسل خزندگان زمینی هستند و هنوز هم میتوانند به خوبی در خشکی راه بروند و بدود.
کروکودیل ها چگونه حرکت می کنند؟
آنها اغلب بر روی شکم خود در یک جهت شنا حرکت میکنند که توسط حرکات متناوب پاهای خود به حرکت در می آیند. با این حال، برخی از گونهها میتوانند بدن خود را از روی زمین بلند کنند و پاهای خود را در زیر بدن با پاهای چرخانده به سمت جلو بکشند. این حالت حرکت انرژی زیادی میگیرد و به نظر میرسد که در درجه اول برای پاک کردن موانع زمین استفاده میشود.
برخی از کروکودیلها میتوانند چهارنعل بدوند به این صورت که با پاهای عقب خود فشار بیاورند و پاهای عقب و جلوی خود را به طور متناوب به صورت جفت حرکت دهند. کروکودیلهای در حال تاخت با سرعت بیش از ۱۷ کیلومتر در ساعت حرکت میکنند و در مسافتهای کوتاه، در موقعیت کمین، اگر غافلگیر شوند، میتوانند به راحتی اکثر انسانها را تعقیب کنند. با این حال، آنها دوندگان مسافتهای کوتاه هستند، علاقهای به تعقیب و گریز طولانی ندارند و بیشتر انسانهای دارای تناسب اندام احتمالاً میتوانند با فرض اینکه به سرعت به کمین پاسخ دهند از آنها پیشی بگیرند.
دندان گوه ای ها
Rhynchocephalia یا دندان گوهایها یا تواتاراها شامل تنها یک خانواده و تنها یک گونه زنده به نام «تواتارا» (Tuataras) است و آنها بومی نیوزلند هستند. نام رایج تواتارا از یک کلمه مائوری گرفته شده است که تاج را در پشت این جانوران توصیف میکند. قدیمیترین فسیل ثبت شده از این خزنده به دوره تریاس میانه یعنی حدود ۲۴۰ میلیون سال پیش بر میگردد. اکثر خزندگان در این راسته در حال حاضر منقرض شدهاند. تواتاراها دارای جمجمه دیاپسیدی (دو کمانی) اولیه با مهرههای دو طرف مقعر هستند. اندازه آنها تا ۸۰ سانتی متر و وزن آنها حدود ۱ کیلوگرم است.
اگرچه ظاهراً شبیه به مارمولک ایگوانید است، اما چندین ویژگی منحصر به فرد جمجمه و آروارهها به وضوح آنها را مشخص میکند و این گروه را از Squamata متمایز میکند. آنها گوش خارجی ندارند. تواتاراها برای مدت کوتاهی یک چشم سوم (پاریتال) با عدسی، شبکیه و قرنیه در وسط پیشانی دارند. این چشم فقط در حیوانات بسیار جوان قابل مشاهده است و خیلی زود با پوست پوشیده میشود. چشمهای جداری میتوانند نور را حس کنند، اما تمایز رنگ محدودی دارند.
ساختارهای مشابه حسگر نور در برخی از مارمولکهای دیگر نیز دیده میشود. تواتاراها در فک خود دو ردیف دندان در فک بالا دارند که یک ردیف دندان در فک پایین را در خود نگه میدارد. این دندانهای پایین در واقع برآمدگی از استخوان فک هستند و در صورت فرسودگی جایگزین نمیشوند.
خزندگان سمی
مارهای سمی را تقریباً در هر جای دنیا میتوان یافت. خواص بسیار خطرناک آنها برای هزاران سال موضوع مورد علاقه بشر بوده است. در حالی که ممکن است افراد بر اثر گزش سمی بمیرند، شناختن یک خزنده خطرناک با دیدن عکس آن همیشه مفید است. همچنین به مقادیر LD50 برای مارهای ذکر شده توجه کنید. LD50 که به معنای دوز کشنده 50 درصد است، مقدار زهر مورد نیاز برای کشتن 50 درصد موشهای آزمایشی است. مقدار کمتر از ۳۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم بسیار سمی در نظر گرفته میشود. در ادامه ۱۰ تا از سمیترین مارهای دنیا را بررسی کردهایم.
شاه کبرا
در حالی که آنها ممکن است قویترین زهر را نداشته باشند، به اندازه کافی از آن را در یک گزش تزریق میکنند تا مشکلات جدی برای طعمه ایجاد کنند. یک نیش تقریباً ۱/۵ قاشق چایخوری زهر دارد که برای کشتن ۲۰ نفر کافی است. شاه کبرا دارای LD50 از ۱/۳۱ تا ۱/۹۳ میلیگرم بر کیلوگرم است. این سم به سیستم عصبی مرکزی حمله میکند و باعث تاری دید، خواب آلودگی و در نهایت فلج و به دنبال آن مرگ قربانیان میشود. شاه مار کبری شهرت زیادی دارد، اما این ممکن است کاملاً منصفانه نباشد زیرا آنها معمولاً حالتی آرام دارند و تهاجمی نیستند.
افعی پاف
افعی پاف که بخشی از جنس Bitis است، گستردهترین گونه مارهای سمی در قاره آفریقا است. زهر آن به سلولها حمله کرده و آن را خطرناکتر از انواع دیگر سم میکند. LD50 آن از ۱/۳۲ تا ۲/۰ میلیگرم بر کیلوگرم متغیر است و معمولاً ۱۵ تا ۳۵۰ میلیگرم زهر تولید میکند. ۱۰۰ میلیگرم برای کشتن یک مرد بالغ در ۲۵ ساعت کافی است. یکی دیگر از دلایل خطرناک بودن پاف، شخصیت آن است. هنگامی که برای اولین بار به او نزدیک میشوید، آرام مینشیند، اما هنگام روبهرو شدن، تهاجمی است.
مامبای سیاه
مامبای سیاه به همان اندازه افعی پاف در آفریقا ترسناک بوده و همچنین کاملاً تهاجمی است. زهر آن به سیستم عصبی حمله میکند و قربانیان میتوانند ۱۰ دقیقه پس از گزش علائم را نشان دهند. نیش مامبای سیاه معمولاً ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیگرم زهر ایجاد میکند و LD50 حدود ۰/۳۲ میلیگرم بر کیلوگرم است. علائم نیش عبارتند از افتادگی پلک، استفراغ و افتادگی در عرض ۴۵ دقیقه. گونههای مامبا بهخاطر خطرناک و تهاجمی بودن در آفریقا شناخته میشوند و موضوع نگرانکننده بسیاری از قبایل هستند. حتی برخی گفتهاند که در صورت تحریک انسانها را تعقیب میکند.
مار سر نیزه ای معمولی
همچنین به عنوان fer-de-lance شناخته میشود، سر نیزهای معمولی عمدتاً در مناطق پست آمریکای جنوبی زندگی میکند. این مار یک ماده سمی سریع الاثر و یک عارضه جانبی عجیب دارد که در آن از دست دادن موقت یا دائمی حافظه کوتاه مدت تقریباً همیشه در قربانیان وجود دارد. سم آن بر سیستم گردش خون و عصبی تاثیر میگذارد و باعث تهوع و فلج میشود. LD50 آن ۱/۴ میلیگرم بر کیلوگرم است. این مار به دلیل عادت به دراز کشیدن در مسیرهای پیادهروی و در مزارع قهوه، جایی که تردد پیادهروی زیاد است، میتواند مشکلات ایمنی ایجاد کند.
مار ساحلی تایپان
تایپان ساحلی عمدتاً در شمال و شرق استرالیا و همچنین گینه نو ساکن است. رنگ آن متفاوت است و سم آن میتواند انسان را در عرض ۴۵ دقیقه بکشد. با میانگین خروجی زهر ۱۲۰ میلیگرم، خطر واقعی در اینجا با مقدار LD50 فقط ۱۰/۶ تا ۱۲ میلیگرم بر کیلوگرم در قدرت زهر نهفته است. یک نیش به طور متوسط ۱۰ برابر مقدار زهر مورد نیاز برای کشتن یک مرد بالغ را تولید میکند.
مار تایپان خشکی زی
این مار تایپان که نباید با بستگانش که تایپان ساحلی هستند اشتباه گرفته شود، تایپان داخل خشکی عضوی خجالتی و منزویتر از تایپان ساحلی است. با وجود شخصیت آرامتر، خطرناکتر از تایپان ساحلی است. یک تخمین میگوید که یک نیش، با خروجی سم معمولی ۴۴ میلیگرم، برای کشتن ۱۰۰ مرد بالغ به اندازه کافی قوی است. با داشتن (LD50) ۰/۰۲۵ mg/kg، خطر این گونه استرالیایی را نمیتوان به سادگی گرفت.
مار قهوه ای شرقی
این مار یکی دیگر از بومیان استرالیایی است، مار قهوهای شرقی را میتوان در شهرهای بزرگ استرالیا مانند ملبورن و سیدنی دید. سم آن میتواند باعث نارسایی کلیوی، فروپاشی و فلج شود، اما مار قهوهای شرقی یک مهربانی نجاتدهنده دارد: اولین نیش آن معمولاً حاوی سم نیست. بنابراین، این گونه از میزان مرگ و میر انسانی کمتری برخوردار است. با این وجود، LD50 آن ۰/۰۳۶۵ میلیگرم بر کیلوگرم است و جایگاه خود را در پنج مار سمی استرالیا به دست آورده است.
افعی کشنده معمولی
افعی کشنده معمولی، حتی از نامش، کشندگی را نشان میدهد. بومی استرالیا است، اما میتواند سریعترین ضربه را در بین تمام مارهای استرالیا انجام دهد. این مار نسبت به سایر مارهای سمی در این قاره شیوع بیشتری دارد و سم آن به دلیل سمیت عصبی میتواند باعث فلج و مشکلات عضلانی شود. مرگ میتواند در عرض شش ساعت پس از گاز گرفتن اتفاق بیفتد. بازده سم حدود ۷۰ میلیگرم و دارای (LD50) ۰/۵ mg/kg است.
مامبای سبز شرقی
مار مامبای سبز شرقی برای اولین بار در سال ۱۸۴۹ کشف شد. این مار عمدتاً در جنوب شرق آفریقا ساکن است و بسیار سمی است. با وجود داشتن ظاهر سبزرنگ شاد، قدرت زهر آن دلیل کافی برای ترس از آن بوده، که LD50 آن ۰/۴۵ mg/kg است. گزش اغلب منجر به مرگ و میر شده و علائم مسمومیت شامل سرگیجه، مشکل در تنفس و مشکلات عصبی است. خوشبختانه، مامبای سبز تهاجمی نیست و در صورت امکان از رویارویی اجتناب میکند.
مار زنگی پشت الماسی شرقی
مار زنگی پشت الماسی شرقی که بومی جنوب شرقی ایالات متحده است، کشندهترین گونه مار زنگی و همچنین بزرگترین آن در نظر گرفته میشود. در حالی که LD50 میتواند کمتر از سایر گونههای کشنده با ۱۴/۶ میلیگرم بر کیلوگرم در ضعیفترین حالت باشد، دوز بالایی از سم را ارائه میدهد که معمولاً حدود ۴۰۰ تا ۴۵۰ میلیگرم است. پشت الماسی شرقی با وجود گونههای مختلف، همیشه صدای لرزش ایجاد نمیکند و برخی از آنها بیصدا ضربه میزنند.
جمعبندی
در این مطلب از مجله فرادرس در مورد خزندگان صحبت کردیم. خزندگان به مهرهدارانی میگویند که با هوا تنفس میکنند و بدن آنها با پوست خاصی که از فلسها، صفحات استخوانی یا ترکیبی از هر دو تشکیل شده پوشیده شدهاند. آنها شامل تمساحها، مارها، مارمولکها، لاکپشتها و سنگپشتها هستند. همه این جانوران به طور منظم لایه بیرونی پوست خود را میریزند.
با سلام. من یه سوال دارم. دایناسورها عضو خزندگان نبودند؟
با سلام. من یک سوال دارم. آیا دایناسورها عضو خزندگان نبودند؟
اخیرا جانوری بە شکل مار حدود یک متر کە نزدیک سرش دست یا پا دارد را دیدم نمیدانم چیە ؟ آیا مار یا چیز دیگە ای
ممنون عالی بود
https://articlefarsi.ir/downloads/category/science/biology/
مطلب جالب و عالی!