انواع من در عربی — به زبان ساده + مثال و تمرین
انواع من در زبان عربی میتوانند نقشهای متفاوتی در جملات بازی کنند و بر حسب همین نقشها، معنا و مفهوم متفاوتی به جملهها بدهند. در این نوشته قصد داریم انواع من در عربی را به صورت جداگانه بررسی کنیم و با ذکر مثال ببینیم که تغییر نوع آن چه اثراتی در جملات میگذارد. با استفاده از تمرینهای انتهای متن نیز میتوانیم میزان فهم و درکمان از این مطلب را بسنجیم.
انواع من در عربی از نظر اعراب
اگر نقش کلمات در جمله مبنای تقسیمبندی آنها قرار بگیرد، با توجه به جایگاههایی که کلمه «من» اجازه حضور دارد، میتوانیم انواع من در عربی را از نظر اعراب به دستههای زیر تقسیمبندی کنیم:
- منِ اسم شرط عربی
- منِ اسم استفهام عربی
- من، اسم موصول عربی
پیش از پرداختن به مبحث «من اسم شرط»، «من اسم استفهام» و «من اسم موصول» نیاز داریم بفهمیم که جمله شرطیه در زبان عربی چیست، اسم استفهام چه کاری انجام میدهد و اسم موصول چه اهمیتی در زبان عربی دارد. از این رو ابتدا توضیح مختصری درباره جملات شرطیه، اسم استفهام و اسم موصول میدهیم و سپس به نقش اختصاصی «من» در هر سه این زمینهها میپردازیم.
جمله شرطیه و ارکان آن
هرگاه در زبان عربی نیاز داشتیم نشان دهیم که وقوع یک اتفاق منوط و مشروط به وقوع اتفاق و کار دیگری است، باید به سراغ جملات شرطیه برویم. در زبان فارسی میتوانیم با گنجاندن کلمه «اگر» این مشروطسازی را نشان دهیم. اما در زبان عربی باید از روشهای خاص دیگری استفاده کنیم.
ساختن جملات شرطیه در زبان عربی نیازمند گنجاندن اسم شرط در جملههای ساده است. به این ترتیب که ابتدا، یکی از اسامی شرط را در ابتدای جمله میآوریم، بلافاصله بعد از آن از فعل شرط مجزوم استفاده میکنیم و در ادامه جمله را با آوردن فعل جازمه دوم که جواب شرط است، تکمیل می کنیم. در کادر رنگی زیر نحو ساخت جملات شرطیه در زبان عربی نشان داده شدهاست.
اسم شرط + فعل شرط + جواب شرط = جمله شرطیه
اسامی شرط در زبان عربی متنوع هستند که نشان دهنده آن است برای هر موقعیت باید از اسم شرط مناسب با آن استفاده کرد. در جدول زیر انواع اسامی شرط با معنای آنها را مشاهده میکنید.
جدول ادات شرط پر کاربرد در زبان عربی | |
اسم شرط | معنی |
أیْنَ، أینما / حیثُ، حیثما | هر جایی که |
کلَّما | هر وقتی که |
متی / متی ما | هر زمانی که |
ما | آنچه که |
من | کسی که |
إذ / إذا | حتی اگر |
إن | اگر |
نکته: بعد از اسم شرط باید فعلی قرار بگیرد که به آن فعل شرط میگویند. یعنی فعل شرط بدون واسطه و بلافاصله پس از ادوات شرط در جملات شرطیه حاضر می شوند.
با توجه به این تفاسیر، فعل شرط همان کاری است که ابتدا باید صورت بگیرد تا جواب فعل شرط (یعنی فعل مجزوم دوم در جمله) اتفاق بیافتد. گاهیاوقات ممکن است جواب فعل شرط به جای یک کلمه، یک جمله اسمیه یا فعلیه عربی باشد. در چنین حالتی، اعراب آن جمله محلا مجزوم میشود.
منِ اسم شرط
فرض کنید میخواهیم جملهای را در زبان عربی بسازیم که انجام و وقوع کارها، مشروط به فعالیتهای یک انسان باشد. در چنین موقعیتهایی باید از کلمه «من» به عنوان اسم شرط عاقل به معنی «کسی که» یا «هر کسی که» استفاده کنیم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
مَنْ یَتوکَّلْ عَلی أَللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ.
هر کس به خدا توکل کند خدا او را کفایت میکند.
از نکات مهمی که در مثال بالا نمایش داده شده مجزوم شدن فعل مضارع عربی «یتوکلْ» پس از اسم شرط من است. همچنین جواب شرط نیز جمله اسمیه «هو حسبُه» است. از این رو پیش از شروع این جمله از «فای جواب شرط» استفاده شدهاست.
شرط اینکه «من» به عنوان اسم شرط شناخته شود این است که الف) بلافاصله بعد از آن فعل مجزوم بیاید و ب) قبل از من هیچ کلمه دیگری گنجانده نشده باشد. چرا که با آمدن کلمات دیگری قبل از من، کارکرد آن به عنوان اسم شرط از بین میرود. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
إِنَّ مَنْ یَطْلُبُ یَجِدُ.
همانا هرکس بطلبد پیدا میکند.
(در این جمله من به اسم حروف مشبهه بالفعل تبدیل شدهاست. از این رو فعلهای مضارع بعد از آن در حالت عادی خودشان و بدون علامت جزم در جمله ظاهر شدهاند.)
ادات استفهام و انواع آن
وقتی بخواهیم درباره موضوعی سوال کنیم یا صحت و درستی اطلاعاتی که به دستمان رسیده را بسنجیم باید از ادات استفهام کمک بگیریم. دلیل نامگذاری کلمات پرسشی در زبان عربی به ادات استفهام این است که از دو دسته «حرف استفهام» و «اسم استفهام» تشکیل شدهاست.
از میان انواع مختلف ادات استفهام، «أ» و «هل» جزو حروف استفهامی هستند و مابقی آنها اسم استفهام محسوب میشوند. من استفهام نیز در گروه اسم استفهام قرار میگیرد.
منِ اسم استفهام
وقتی نقطه مبهم در اطلاعات ما «شخص» باشد، برای پرسش درباره آن از میان انواع من در عربی باید به سراغ اسم استفهام من، به معنای «چه کسی؟» برویم. این کلمه پرسشی عربی میتواند بر سر جملههای اسمیه و فعلیه قرار بگیرد و نقشهای مختلفی را بپذیرد. برای فهم بهتر این نقشها به مثالهای زیر توجه کنید.
مَنْ في الصَفِ؟
چه کسی در کلاس است؟
(در این عبارت من، مبتدا و محلا مرفوع است. چرا که در جایگاه مبتدا قرار گرفته و «في الصف» خبر عربی شبه جمله آن و محلا مرفوع است.)
مَنْ الذاهِبْ؟
رونده چه کسی است؟
(در این عبارت من خبر مقدم بر مبتدای الذاهب و محلا مرفوع است. از طریق معنا میتوانیم به نقش این کلمات پی ببریم.)
مَنْ رَأَیْتَ؟
چه کسی را دیدی؟
(رأیتَ فعل متعدی است. از این رو «من» نقش مفعولبه مقدم بر فعل متعدی و محلا منصوب را بازی میکند.)
نکته: وقتی بعد از کلمه پرسشی من، فعل ناقص کان بیاید، نقش آن در جمله به خبر کان و محلا منصوب تغییر مییابد.
اسم موصول و انواع آن
فرض کنید دو جمله داریم که یکی از در وصف دیگری بیان شدهاست. اما نیاز است تا این جملات را به کمک کلمهای بهم وصل کنیم. در زبان فارسی حرف اضافه «که» این قابلیت را دارد تا جملات را بهم ربط بدهد. اما در زبان عربی ما باید از اسامی موصول استفاده کنیم. این اسامی با توجه به جنسیت و تعداد انواع مختلفی دارند.