مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها در سال ۹۹

۲۷۱ بازدید
آخرین به‌روزرسانی: ۰۲ مرداد ۱۴۰۲
زمان مطالعه: ۵ دقیقه
مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها در سال ۹۹

مهارت‌های مورد نیاز سازمان‌ها به دو دسته مهارت‌های «سخت» (Hard Skills) و «نرم» (Soft Skills) تقسیم می‌شود. منظور از مهارت‌های سخت، آن دسته از مهارت‌های فنی و تخصصی است که افراد برای کار در یک زمینه خاص به آن‌ها نیاز دارند. مهارت‌های نرم، مهارت‌های عمومی‌تری هستند که افراد در مشاغل گوناگون به آن‌ها نیاز دارند. منظور از عمومی، آن نیست که این مهارت‌ها ساده و یا کم اهمیت هستند، بلکه از جهت نیاز افراد گوناگون در مشاغل مختلف به این مهارت‌ها است که گفته می‌شود مهارت‌های نرم عمومی‌تر هستند. با رشد و توسعه «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence) و فناوری اطلاعات، و هوشمند و ماشینی شدن هر چه بیشتر کارها، همواره بیم آن می‌رود که افراد مشاغل خود را از دست بدهند. اما نکته‌ای که کمتر به آن توجه شده، این است که ماشین‌های هوشمند هنوز در زمینه مهارت‌های نرم حرفی برای گفتن ندارند و بنابراین، اهمیت داشتن این مهارت‌ها روز به روز بیشتر می‌شود. در این مطلب به مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها در سال ۹۹ پرداخته شده است.

پرورش این مهارت‌ها، نه تنها به افراد کمک می‌کند تا مصاحبه‌های استخدام را با موفقیت پشت سر بگذارند، بلکه به آن‌ها کمک می‌کند تا در محل کار توانمندتر ظاهر شده و احساس بهتری نیز در فضای کار داشته باشند. شایان توجه است که مهارت‌های نرم به افراد در داشتن زندگی فردی و اجتماعی بهتر نیز کمک شایان توجهی می‌کند.

البته، آنچه بیان شد به معنای بی‌اهمیت شدن مهارت‌های سخت نیست. شرکت‌ها همواره در صدد استخدام نیروهای خبره‌ای هستند که کار خود را با دانش بالایی انجام می‌دهند. از جمله مهارت‌های سختی که امروزه به شدت مورد توجه سازمان‌ها است، می‌توان به هوش مصنوعی، «اینترنت اشیا» (Internet of Things | IoT)، «واقعیت مجازی» (Virtual Reality) و «رباتیک» (Robotic) اشاره کرد.

مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها

در ادامه، مهارت‌های نرمی که سازمان‌ها برای استخدام نیرو مورد توجه قرار می‌دهند، بررسی شده است.

سواد داده‌ای

داده‌ها به سرعت در حال مبدل شدن به ارزشمندترین دارایی سازمان‌ها هستند. داده‌ها در واقع سوختی محسوب می‌شوند که کسب و کارها را به پیش می‌راند. سازمان‌هایی که از این سوخت برای بیشینه کردن شانس موفقیت خود استفاده نمی‌کنند، نسبت به رقبای خود در ضرر هستند.

برای بیشینه کردن اثر این داده‌ها، سازمان‌ها باید کاندیداهایی را استخدام کنند که دارای مهارت در حوزه داده‌ها و بهره‌برداری از مزایای آن هستند. منظور از این موضوع این نیست که افراد در زمینه‌های کاری گوناگون باید یک «دانشمند داده» (Data Scientist) بالقوه هم باشند؛ بلکه، منظور آن است که افراد باید اهمیت داده‌ها، انواع داده‌های موجود، منابع داده و روش‌های گردآوری داده‌های مهم و ارزشمند را بدانند و بتوانند با استفاده از داده‌های موجود، در ابعاد خودشان، تصمیم‌سازی‌های هوشمندانه‌تری انجام دهند.

مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها در سال ۹۹

تفکر انتقادی

در فضای کاری مدرن، کمبود داده و اطلاعات وجود ندارد. آنچه در این میان اهمیت دارد، داشتن تفکر انتقادی نسبت به داده‌ها و اطلاعات موجود است. در واقع، افراد دارای توانایی ارزیابی اطلاعات و ایجاد تمایز بین داده‌های غلط و صحیح، اشخاص قابل اعتمادتری برای سازمان محسوب می‌شوند. برای مثال، داشتن توانایی تمایز اخبار جعلی از صحیح و همچنین، غرق نشدن در جوسازی‌ها، یکی از معیارهای بسیار مهم برای موفقیت سازمان‌ها محسوب می‌شود.

تطبیق‌پذیری و انعطاف‌پذیری

باید به این نکته توجه داشت که استراتژی که دیروز به خوبی جواب داده است، شاید بهترین استراتژی برای فردا نباشد. بنابراین، افراد باید دائما در حال یادگیری و به روز رسانی دانسته‌های خود باشند و خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.

انعطاف‌پذیری در برابر یادگیری مهارت‌های جدید، امری حیاتی است. در واقع، یک نیرو توانمند باید بتواند برای حل مسائل و چالش‌های موجود در مسیر کار، ایده‌ها و راهکارهای جدیدی ارائه دهد و سعی کند تا مسائل را با روش‌های بهینه‌تری حل کند.

خلاقیت

علارغم نقش رو به افزایش داده‌ها و هوش مصنوعی در عملکرد و تصمیم‌سازی‌های سازمانی، هنوز هم خلاقیت داشتن در کارها مسئله بسیار ارزشمند و مهمی محسوب می‌شود که ممکن است افراد به آن بی‌توجه باشند. خلاقیتی از جنس آنچه انسان‌ها از خود بروز می‌دهند، هنوز توسط ماشین‌های هوشمند ارائه نشده است و همین امر، از اهمیت هر چه بیشتر پرورش این مهارت حکایت دارد.

به کارگیری افراد خلاق برای سازمان‌ها، به منظور ابداع کردن چیزهای جدید و ترسیم چشم‌اندازهای بهتر، امری حیاتی است. نباید فراموش کرد که یک فضای کاری جدید و رو به رشد، نیازمند راه‌های جدید فکر کردن و البته، خلاقیت انسانی است.

هوش اجتماعی

دیگر حوزه‌ای که انسان‌ها در آن برتری دارند، «هوش اجتماعی» (Emotional Intelligence | EI) است. هوش اجتماعی در واقع توانایی انسان‌ها برای آگاهی داشتن، کنترل و بیان عواطف خود و همچنین، درک عواطف دیگر انسان‌ها است.

این مهارت، یکی از مهارت‌های اساسی است که انسان‌ها در محیط کار به آن نیاز دارند؛ زیرا این مهارت همه تعاملاتی که افراد در طول روز با یکدیگر دارند را متاثر می‌کند.

مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها در سال ۹۹

هوش و تنوع فرهنگی

با توجه به افزایش رو به رشد مهاجرت‌های داخلی و خارجی، اغلب شرکت‌های کنونی، دارای تنوع فرهنگی رو به رشد هستند؛ کارکنان موثر در یک سازمان، باید قادر باشند به تفاوت‌های فرهنگی احترم بگذارند و در واقع، به افراد از نژادها، سنین و جنسیت گوناگون احترام بگذارند، با آن‌ها کار کنند و به طور کلی، تفاوت‌ها را به نقطه مثبتی در همکاری خود مبدل کنند. کارکنانی با هوش فرهنگی عمیق و کسانی که می‌توانند با افرادی که جهان را به گونه دیگری درک می‌کنند همدلانه برخورد کنند، برای توسعه یک کسب و کار جهان شمول‌تر و مستحکم‌تر برای سازمان‌ها مورد نیاز هستند.

مهارت‌های رهبری

مهارت‌های رهبری نه فقط در صدر لیست سلسله مراتب سنتی سازمان‌ها است، بلکه به صورت رو به رشدی برای افرادی که در سازمان‌های مدرن نیز مشغول به کار می‌شوند مورد نیاز است. داشتن درکی از چگونگی به دست آوردن بهترین نتایج و الهام بخشیدن به سایر همکاران در فضاهای کاری متنوع و دارای رشد سریع، نیاز به مهارت‌های رهبری قدرتمندی دارد. حتی اگر فرد برای فرصت شغلی مدیریتی نیز استخدام نشده باشد، داشتن توانایی رهبری به او کمک می‌کند تا علاوه بر مدیریت فردی، در همکاری با سایر کارکنان سازمان نیز موفق واقع شود و از همه مهم‌تر آنکه یک نیروی صفر تا صد باشد.

منظور از نیروی صفر تا صد آن است که بتواند کاری را آغاز کند و در مراحل مختلف آن، پیرامون چگونگی پیش‌برد اهداف فکر کرده و با اتخاذ بهترین تصمیمات در هر گام، آن کار را به پایان برساند. این امر موجب می‌شود تا از مراجعه مکرر فرد به مدیران و سایر همکاران جلوگیری شود و فرد در نهایت بازدهی، از ورودی به خروجی برسد.

قضاوت و تصمیم‌گیری

هر فردی در هر جایگاه شغلی که قرار داشته باشد، مکررا نیاز به اخذ تصمیمات گوناگون پیدا می‌کند. گاهی این تصمیمات، موارد تکراری هستند که شخص هر روز با آن‌ها مواجه است و گاهی نیز نیاز دارد تا پیرامون موضوعات جدیدی که با آن مواجه می‌شود به تصمیم‌گیری بپردازد.

داشتن مهارت قضاوت درست درباره مسائل و تصمیم‌گیری به موقع و صحیح، می‌تواند منجر به نتایج سرنوشت‌سازی در سازمان‌ها شود. بنابراین، پرورش این مهارت نرم می‌تواند به افراد کمک کند تا در جایگاه شغلی خود، عملکرد هر چه بهتری داشته باشند.

مهارت های نرم مورد نیاز سازمان ها در سال ۹۹

تعامل و همکاری

تعامل مثبت و موثر داشتن با نیروهای داخلی یک سازمان و همچنین، شرکای کاری خارجی، مشتریان و دیگر اشخاص خارج از سازمان، مسئله مهمی است که می‌تواند به رشد هر چه بیشتر سازمان و افزایش بازدهی کمک کند. همچنین، داشتن توانایی همکاری و تعاون، با کلیه عوامل داخلی و خارجی در یک سازمان، منجر به تسهیل و سرعت گرفتن اجرای امور، بهبود فضای کار و نتایج مثبت و متعدد دیگری می‌شود.

مهارت‌های منحصر به انسان‌ها، مانند همکاری و مهارت‌های میان فردی قوی، در دنیای کنونی و به ویژه با ظهور شبکه‌های اجتماعی، از جایگاه برجسته‌ای برخوردار هستند. کارکنانی که به خوبی با دیگر افراد کار می‌کنند، در حقیقت نیرویی برای به پیش راندن کسب و کارها محسوب می‌شوند.

مدیریت زمان

رسیدن به موعد مقرر تحویل کارها و پروژه‌ها مسئله بسیار مهمی است که اغلب سازمان‌ها با آن درگیر هستند. داشتن مهارت اولویت‌بندی و زمان‌بندی کارها به فرد کمک می‌کند تا خروجی‌های خود را به موقع تحویل دهد.

از سوی دیگر، به او کمک می‌کند تا در تیم و یا در سازمان، به هدایت کارها نقش‌آفرین باشد و موجب به نتیجه رسیدن به موقع فعالیت‌ها شود.

بر اساس رای ۱۲ نفر
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع:
Human Resources Online
نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *