او کی آر OKR چیست؟ + کاربرد و راهنمای پیاده سازی در برنامه ریزی اهداف
سرواژه OKR، مخفف عبارت «Objectives and Key Results» به معنای «اهداف و نتایج کلیدی» است. این مفهوم، چارچوبی پرطرفدار در زمینه مدیریت اهداف بوده و به سازمانها در اجرایی کردن و پیادهسازی استراتژیها کمک فراوان میرساند. در این مقاله به سوالهایی مانند OKR چیست و چه کاربردهایی دارد، اجزاء OKR چیست و مواردی از این قبیل پاسخ داده و سپس به فواید، روش پیادهسازی، اشتباهات رایج و نکاتی مفید مربوط به OKR، میپردازیم. در نهایت نیز چند برنامه کاربردی برای ساخت OKR را به شما معرفی میکنیم.
OKR چیست؟
OKR یا همان اهداف و نتایج کلیدی، یک رویکرد هدفگذاری مبتنی بر اطلاعات است. به جای تکوین هدف، تمرکز OKR روی دستیابی به هدف قرار دارد. این چارچوب، ابزاری ساده برای ایجاد توازن و تعهد کاری در راه رسیدن به اهدافی قابل سنجش به حساب میآید. رویکرد OKR، موجب میشود تا همه اعضای گروه و کارکنان، در مسیر دستیابی به این اهداف مشترک قدم بردارند. با استفاده از این چارچوب میتوانید از اینکه همه افراد دخیل در یک پروژه دارای هدفی یکسان هستند، اطمینان حاصل کنید.
کوتاهی دورههای هدفگذاری در این رویکرد، به سازمانها اجازه میدهد سریعتر با تغییرات سازگار شوند. از آنجایی که شفافیت از ویژگیهای بنیادین OKR است، همه اعضا نیز به جزییات آن دسترسی خواهند داشت. همین شفافیت بالا باعث میشود تمام اعضای گروه روی مقصودی مشترک متمرکز شوند.
این چارچوب، شامل قواعدی است که در زمینه اولویتبندی، تنظیم و سنجش نتیجه تلاشهای منابع انسانی، به کمک کارکنان میآیند. سازمانها با استفاده از OKR، پلی میان استراتژیها و کارهای خود ایجاد کرده و رویکردی مبتنی بر بازده را جایگزین رویکرد مبتنی بر محصول میکنند.
تاریخچه مختصری از OKR
OKR تاریخچهای طولانی داشته و سابقه آن به سال 1954 میلادی میرسد. در این سال، پیتر دراکر مفهوم MBO یا «مدیریت برحسب اهداف - Management by Objectives» را اختراع کرد. در سال 1968 میلادی، اندرو گراو، شرکت اینتل (Intel) را پایهگذاری کرد. او طی دوران مدیریت خود در اینتل، به توسعه مفهوم MBO پرداخته و آن را به چارچوبی که امروزه به عنوان OKR میشناسیم، تبدیل کرد.
در سال 1974 میلادی، جان دوئر به شرکت اینتل پیوسته و در این زمان، با کارکرد OKR آشنا شد. پس از این برهه، دوئر در شرکت Kleiner Perkins Caufield & Byers که یکی از اصلیترین سرمایهگذاران گوگل به حساب میآمد، مشغول به کار شد. او در روزهای آغازین گوگل، جایگاه شغلی مشاور را کسب کرد. دوئر، همبنیانگذاران گوگل، یعنی لری پیج و سرگئی برین، را نیز با رویکرد OKR آشنا کرد. در نهایت این دو رویکرد OKR را در سیاستهای گوگل به کار بردند.
رویکرد گوگل و دیگر شرکتهای بزرگ نسبت به OKR چیست؟
OKR به صورت رایج، معمولاً هر سه ماه یک بار، پیادهسازی و پیگیری شده و مورد بازبینی مجدد قرار میگیرد. OKR، فرآیندی ساده بوده و ریتمی سریع دارد. در نتیجه، ادراک و خلاقیت هر تیم را به کار میگیرد. ایجاد توازن در سازمان، از مزایای اصلی OKR به حساب میآید. مقصود OKR این است که همه اعضا در مسیری مشترک، با وجود اولویتهای مشخص و روندی پیوسته، حرکت کنند.
همانطور که پیشتر اشاره داشتیم، مفهوم اصلی OKR از شرکت اینتل آغاز شده و سپس به شرکتهای دیگر سیلیکون ولی راه پیدا کرد. شرکت گوگل، در سال اول تاسیس خود یعنی سال 1999 میلادی، رویکرد OKR را اتخاذ کرد. این رویکرد، موجبات پیشرفت گوگل را فراهم آورده و آن را از شرکتی با 40 کارمند، به شرکتی که امروزه بیشتر از 60 هزار نیرو دارد، مبدل ساخت.
به جز گوگل، شرکتهای دیگری نیز از رویکرد OKR بهره میبرند. از جمله این شرکتها میتوان به اسپاتیفای (Spotify)، توییتر (Twitter)، لینکدین (LinkedIn) و Airbnb اشاره کرد. سیستم OKR، تنها برای شرکتهای فعال در حوزه دیجیتال استفاده نمیشود. شرکتهایی مانند والمارت، تارگت (Target)، گاردین، «Dun and Bradstreet» و «ING Bank» نیز از این رویکرد بهره میبرند.
اجزاء اصلی OKR چیست؟
یک OKR، شامل یک هدف یا Objective (که به شما جهت حرکت را نشان میدهد) و چندین نتیجه کلیدی یا Key Result است که برای دستیابی به هدف باید به این نتایج برسید. مقدمات یا Initiatives، پروژهها و وظایفی هستند که به شما در راه کسب نتایج کلیدی، کمک میکنند.
این سه جزء، بنیاد رویکرد کاربردی OKR را شکل میدهند. شناخت آنها به شما کمک میکند که درک بهتری از تفاوت این رویکرد با رویکردهای هدفگذاری سنتی به دست بیاورید.
1. اهداف
همانطور که از نامش پیداست، یک هدف، شرحی از آن چیزی است که میخواهید در آینده به آن برسید. هدف مانند نقطه مقصد شما روی نقشه ظاهر شده و مسیر را برای شما تعیین میکند. هدف نباید شامل دادههای مختلف و فنی شود زیرا باید برای همه اعضا، روشن و فابل فهم باشد. به طور معمول یک هدف مناسب، کیفی بوده و دربرگیرنده تغییرات بالقوهای است که در صورت کسب موفقیت، با آنها مواجه خواهید شد. انتخاب اهداف بلندپروازانه باعث میشود که شما و تیمتان در پیمایش مسیر رسیدن به اهداف، قدمهای بلندتری بردارید.
همچنین، هدف باید وابسته به زمان باشد. مهلتی که فکر میکنید برای رسیدن به هدف کافی است را از پیش تعیین کنید. این مهلت باید هماهنگ و قابل درک بوده و ثمربخشی بالایی داشته باشد.
- مطالب پیشنهادی برای مطالعه:
ویژگیهای مهم اهداف OKR چیست؟
- هماهنگی - اهداف تیم باید همواره با اهداف شرکت هماهنگی داشته و از مقصود نهایی سازمان شما پشتیبانی کنند. اهداف گروهی باید تنها بعد از توافق همگانی بر سر ویژگیهای بنیادین OKR شرکت طرح شوند.
- ثمربخشی بالا - اهداف تیم باید طوری تعیین شوند که در صورت رسیدن به آنها، تاثیر مثبت قابل توجهی در کل سازمان شما دیده شود. موفقیت در دستیابی به اهداف تیم نیز باید مانند اهداف شرکت، علتی برای شادی و جشن گرفتن باشد.
- وابستگی به زمان - نگه داشتن اهداف تیم در چارچوب زمانی کوتاه و مشخص، منجر به افزایش تمرکز میشود. همچنین رعایت این نکته، به شما امکان بازبینی در اهداف را به صورت دورهای میدهد. این کار، به شما در تشخیص سریع کارکردهای درست و غلط در بخشهای مختلف پروژه کمک میکند. در صورتی که متوجه شدید اهداف تیم شما در راستای OKR شرکت جلو نمیروند میتوانید در دوره زمانی بعدی، تغییرات لازم را اعمال کنید.
2. نتایج کلیدی
نتیجه کلیدی، بازدهی قابل سنجشی است که وجود آن در مسیر دستیابی به هدف، الزامی به حساب میآید. این جزء، شامل نوعی فرایند سنجش مسافت میشود که مقدار مشخصی برای شروع و مقدار مقصود مشخصی دارد. نتایج کلیدی، میزان پیشروی به سمت هدف را اندازه میگیرند. آنها مانند یک علامت راهنما، نشان میدهند که چقدر با هدف خود فاصله دارید.
برای اینکه درک بهتری از مفهوم نتایج کلیدی پیدا کنید، از خود بپرسید چگونه باید به اهداف مورد نظرتان برسید. پاسخهایی که به این پرسش میدهید، همان نتایج کلیدی شما هستند. آنها به شما کمک میکنند تا میزان پیشروی به سمت هدف را با استفاده از یک مقدار مشخص، محاسبه کنید.
نتیجه کلیدی به عنوان ردیاب مسافت عمل کرده و درکی از میزان فاصله تا رسیدن به اهداف مورد نظر را در اختیار شما میگذارد. این اجزا باید قابل اندازهگیری، خاص و طبیعتاً جاهطلبانه باشند. سنجش مسافت به شما اجازه میدهد درصد احتمال موفقیت تلاشهای خود را بسنجید. ضمنا تیمهای مختلف میتوانند از نتایج کلیدی جداگانهای برای رسیدن به یک مقصود مشترک استفاده کنند.
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه: شاخص کلیدی عملکرد (KPI) چیست؟ راهنمای جامع تنظیم
ویژگیهای مهم نتایج کلیدی در OKR چیست؟
- ثمربخشی بالا - نتایج کلیدی گروه، باید تغییری بزرگ را بازتاب دهند. به طوری که اگر گروه مورد نظر به 70 تا 80 درصد از مقصودش دست یابد، بخشهای دیگر سازمان شما نیز تحت تاثیر کار آن گروه قرار بگیرند. راه رسیدن به این نتایج باید به حد کافی سخت و چالشبرانگیز باشد.
- مشخص بودن - ضروری است که نتایج کلیدی متمرکز و دارای محدودهای مشخص و شفاف باشند. در کنار نتایج کلیدی شرکت، که عوامل قابل سنجش و جامع را پوشش میدهند، نتایج کلیدی گروه باید به اندازهگیری خرده پیشرفتهایی مانند میزان فروش یک محصول مشخص نیز بپردازد.
- قرار داشتن در حیطه نفوذ - نتایج کلیدی باید همواره شامل مواردی شود که شما تنها آنها را سنجیده و خودتان انجامشان نمیدهید. اما این موارد باید در حیطه نفوذ شما قرار داشته باشند. مثلاً نوشتن 10 مقاله در وبلاگ، نتیجه کلیدی مناسبی نیست؛ زیرا این مورد، از کارهایی است که خود شما به انجام میرسانید. در مقابل، به دست آوردن 1000 بیننده برای یک مقاله که شما در وبلاگ نوشتهاید، نتیجه کلیدی بسیار خوبی است. زیرا این مورد، به خودی خود تحت کنترل شما نیست. در عین حال، شما توانایی تاثیرگذاری روی آن را دارید.
3. مقدمات
سومین جزء جداییناپذیر در رویکرد OKR، مقدمات است. مقدمات، شامل تمام پروژهها و وظایفی میشود که به شما در دستیابی به یک نتیجه کلیدی، کمک میکنند. فرض کنید اهداف، مقصد شما بوده و نتایج کلیدی نیز علائم راهنمایی برای حرکت در مسیر درست هستند. در این صورت، مقدمات، مجموعه کارهایی هستند که باعث میشوند به حرکت درآیید.
به عنوان مثال، اگر قصد به اتمام رساندن پروژهای را داشته باشید و بخواهید 25 درصد وظایف آن را در یک هفته انجام دهید، باید تیم خود را به انجام هشت ساعت کار در هر روز تشویق کنید. مقدمات باید وابسته به زمان، در حیطه نفوذ و تحت کنترل شما باشند.
ویژگیهای مهم مقدمات OKR چیست؟
- مشخص بودن - یک کار مقدماتی، باید همیشه ساختاری مشخص داشته باشد. یعنی محدوده آن باید به طور مشخص و شفافی تعریف شود. مسئول کار نیز باید بداند که دقیقا چطور آن را به انجام برساند. مقدمات، برعکس اهداف، نمیتوانند مبهم باشند. با توجه به این مسئله، هنگام تعریف یک کار مقدماتی، باید از افعال غیر مبهم (مثلاً تاسیس کردن، نوشتن، به راه انداختن، دیدن، منتشر کردن و غیره) استفاده کنید. البته افعالی با وضوح کمتر مانند «بهبود دادن»، «افزایش دادن» و مواردی از این قبیل نیز میتوانند در طرح مقدمات، به کار بروند.
- تحت کنترل بودن - شما باید کنترل کاملی روی مقدمات خود داشته باشید. یعنی رسیدگی به این مقدمات باید در دایره تواناییهای شما قرار بگیرد و نباید برای این کار، به فرد یا ابزار دیگری وابسته باشید. در نتیجه، اگر مقدمات خود را کامل نکنید، باید مسئولیت این کوتاهی را برعهده بگیرید.
مزایای OKR چیست؟
به عنوان رویکردی که به بسیاری از کسبوکارهای امروزی در دستیابی به اهداف یاری میرساند، OKR انبوهی از مزایای مختلف را با خود به همراه میآورد که در ادامه برخی از آنها را از نظر رد میکنیم.
تاثیر روی کسبوکار
نتایج پژوهشهای کنونی در زمینه مقایسه کارمندانی که از OKR استفاده میکنند با آنهایی که از این رویکرد بهره نمیبرند، حاکی از آن است که گروه اول، در شغل خود به اندازه قابل توجهی موثرتر عمل کرده و در نتیجه، عملکرد بهتر سازمان و افزایش میزان فروش را با خود به ارمغان میآورند. در واقع تفاوت آنقدر محسوس بود که گروه دوم حاضر در پژوهش، درخواست کرد طی دورههای بعدی، مشمول برنامه OKR شود.
فواید فرهنگی
بزرگترین تاثیر استفاده از OKR در بیشتر سازمانهایی که از قبل استراتژی مدیریت هدف نداشتند، ایجاد تغییری فرهنگی از طریق جایگزین کردن تمرکز بر محصول با تمرکز بر بازده است. OKR موجب پدید آمدن تمرکز، مسئولیت، شفافیت و همکاری در داخل سازمان میشود. همه این موارد در نهایت به بالا رفتن عملکرد سازمان و تعهد کارکنان منجر میگردند.
هماهنگی استراتژیک
OKR باعث میشود که مدیران و کارکنان در میان کوششهای خود هماهنگی ایجاد کنند. در نتیجه، از حرکت همه اعضای سازمان در مسیری مشترک، اطمینان حاصل میشود.
اجرای متمرکز
OKR، تنها کاری را که دارای بیشترین اثربخشی تجاری است در اولویت قرار میدهد. در نتیجه، تمرکز محض بر آن چیزی که بالاترین اهمیت را دارد، حفظ خواهد شد.
کارکنان متعهد
افراد زمانی به نتایج چشمگیر دست پیدا میکنند که به هدفی متعهد باشند. استفاده از OKR باعث میشود که همه اعضای سازمان، با نقطه نظری وسیعتر ارتباط گرفته و آن را درک کنند.
ویژگیهای منحصر به فرد OKR چیست؟
برای استفاده از OKR، بیشتر از یک روش وجود دارد. هر شرکت یا تیمی میتواند خود را با OKR مطابقت داده و به تغییر آن بپردازد. در نتیجه، نسخههای مختلفی از OKR به وجود میآیند. با این وجود، همه OKRها شامل برخی مفاهیم بنیادین میشوند که در این قسمت به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
اهداف چابک
OKR، به جای استفاده از برنامهریزی ایستای سالانه، رویکردی چابک را در پیش میگیرد. استفاده از دورههای هدف کوتاه مدت، باعث میشود که شرکتها بتوانند خود را با تغییرات مطابقت داده و به آنها پاسخ دهند.
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه: مدیریت چابک چیست؟ — Agile Management به زبان ساده و کاربردی
سادگی
OKR، فرآیندی صریح به حساب میآید و خود OKRها نیز به آسانی قابل درک هستند. مدل ابتدایی اینتل، اهداف را به صورت ماهانه تعیین میکرد. در نهایت، روند کاری نیز به اندازه قابل توجهی سبک بود. برخی شرکتهایی که از OKR استفاده میکنند، زمان به کار گرفته شده برای تعیین اهداف را از چندین ماه به تنها چند روز، کاهش میدهند. در نتیجه به جای سرمایهگذاری منابع خود روی تعیین اهداف، آنها را صرف فرایند رسیدن به اهداف میکنند.
شفافیت
مقصود اصلی OKR، ایجاد هماهنگی در سازمان مورد نظر است. برای این کار، OKRها در تمامی سطوح شرکت رواج دارند. یعنی همه اعضا به OKRهای اعضای دیگر دسترسی دارند. OKRهای مدیرعامل نیز معمولا از طریق اینترانت شرکت در دسترس قرار میگیرند.
ریتمهای سهگانه
رویکرد OKR، به این مسئله آگاه است که میزان و سرعت عملکرد طبیعی استراتژی و تاکتیک با یکدیگر تفاوت دارند. مخصوصاً با توجه به این نکته که تاکتیکها معمولاً بسیار سریعتر عوض میشوند. برای حل این مشکل، OKR از ریتمهای مختلفی بهره میبرد:
- ریتم مربوط به استراتژی، که شامل OKRهای سطح بالایی است و با مدت زمان طولانیتر و برای کل شرکت طراحی میشوند. (معمولاً سالانه مورد بررسی قرار میگیرند)
- ریتم تاکتیکی، که شامل OKRهای کوتاه مدت برای تیمها است. (معمولاً سه ماه یک بار مورد بررسی قرار میگیرند)
- ریتم عملیاتی، که برای پیگیری نتایج و مقدمات OKRها به کار میرود. (معمولاً به صورت هفتگی بررسی میشوند)
به جز موارد گفته شده، از جمله مفاهیم مهم مربوط به OKR میتوان به هدفگذاری دو سویه، اهداف بلندپروازانه و تقسیم پاداش اشاره کرد.
روش پیادهسازی OKR چیست؟
هنگام راهاندازی OKR، به خاطر داشته باشید که موفقیت به معنای رسیدن به جایگاهی فراتر از مقصود شماست. بنابراین اهداف خود را طوری تعیین کنید که تیم یا خودتان را به عبور از حدود تعیین شده، سوق دهند. هنگام ایجاد یک هدف، تعدادی نتیجه کلیدی قابل سنجش و دستیابی مشخص کنید. این نتایج کلیدی باید با در نظر داشتن عملکرد، تعهد و بازدهی کاری طراحی شوند.
باید مطمئن شوید که همه اعضا از اهداف خود و همینطور اهداف همکاران خود آگاهی دارند. جلساتی را برای بازبینی ترتیب دهید تا همه اعضا بتوانند میزان پیشروی و چالشهای خود را در میان بگذارند. در حفظ ارتباط شفاف و مداوم بکوشید تا احساس مسئولیت در میان اعضای تیم ایجاد شود.
OKRها را به طور مداوم و با در نظر گرفتن شرایط لحظهای، مورد بازبینی قرار دهید. از بهروزرسانی OKRها در زمانهای لازم سر باز نزنید. هرگاه با پیشروی قابل توجه یا دستیابی به هدف تعیین شده مواجه شدید، تلاش افراد را به رسمیت شناخته و به آنها پاداش دهید. با این کار پیوند تیم بهبود یافته و روحیه اعضا افزایش پیدا میکند.
آمادهسازی برای OKR
پیش از شروع استفاده از OKR، ضروری است که درک واضحی از چالشی که قصد حل آن را داشته و مزایایی که این کار برای شما به همراه میآورد، کسب کنید.
در بیشتر سازمانها، OKR به حل چالش اجرا و به عمل آوردن استراتژی، با روشی که شفاف، قابل اندازهگیری و برای تمام کارمندان قابل درک باشد میپردازد. اگر بخواهیم چنین کاری با موفقیت صورت بگیرد، باید مسئولی را برای اجرایی کردن و مدیریت OKR، از میان اعضای درون سازمان، انتخاب کنیم. به فرد صاحب این جایگاه شغلی در سازمان، «نماینده رسمی» میگوییم. وظیفه نماینده رسمی، حصول اطمینان از این مسئله است که تمام اعضایی که مشمول رهنمود OKR شدهاند، به درستی آموزش دیده، متعهد بوده و به صورت مداوم، کمک و راهنمایی مورد نیاز خود را دریافت میکنند.
OKR یک چارچوب است. اما در کنار این ماهیت، OKR یک فرایند یادگیری نیز به حساب میآید. این فرایند معمولا منجر به تغییری اساسی در طرز تفکر و رویه سنجش افراد در زمینه کاری آنها شده و تمرکز روی محصول را با تمرکز روی بازدهی، جایگزین میکند.
پیدا کردن ریتم OKR مناسب
OKRها معمولاً طبق یکی از دو ریتم سالانه یا سهماهه ساخته میشوند. اهداف شرکت، عمدتاً به صورت سالانه تعیین میشوند. از طرف دیگر، افراد مستقل یا تیمها، OKRهای خود را با ریتم سهماهه تنظیم میکنند.
OKRهای شرکت، صرفاً کارکرد هدایتی دارند. پس در نظر گرفتن دوره زمانی طولانیتر برای آنها، معقول است. OKRهای تیم، از نوع تاکتیکی بوده و در نتیجه ریتم سهماهه برای آنها مناسبتر ظاهر میشود. در این شرایط، اگر متوجه شویم که تاکتیکها برای رسیدن به OKR سالانه شرکت مناسب نیستند، این دورههای کوتاهتر بازبینی سهماهه، به سازمانها توانایی تغییر جهت میدهند.
ایجاد مقصود نهایی
بیشتر سازمانها یک هدف و بینش دارند. اما درک این موارد معمولا مشکل بوده و امکان اشتباه گرفتن آنها با یکدیگر وجود دارد. پیشنهاد میکنیم که هدف عمده و بینش خود را به یک مقصود نهایی تبدیل کنید. مقصود نهایی شما چیزی را نشان میدهد که سازمان شما «در نهایت» در راستای آن شکل گرفته است. این مقصود، به عنوان ستاره هدایتگر شما عمل کرده و تمام اهداف دیگر، در هماهنگی با آن شکل میگیرند.
مقصود نهایی شما، باید زمانی در آینده نسبتاً دور را نشانه بگیرد. 10، 15 یا حتی 25 سال، مقادیر زمانی معقولی هستند. داشتن تنها یک مقصود نهایی، تمرکز مورد نیاز برای تمام سازمان شما را فراهم میآورد.
تعیین OKRهای شرکت
OKRهای شرکت، جهتگیری تمام سازمان را مشخص میکنند. از آنجایی که OKRهای شرکت کارکردی هدایتی دارند، باید به آنها بازه زمانی 1 تا 3 ساله اختصاص داده شود. OKRهای شرکت شما، بازتابدهنده 3 یا 4 موردی هستند که سازمانتان تصمیم میگیرد در 12 ماه آینده، به دست آورد.
در زمان تصمیمگیری برای آن چیزی که میخواهید در 12 ماه آینده به دست آورید، باید توجه داشته باشید که به همه اعضای سازمان شانسی برای ارائه بازخورد بدهید. پیشنهاد میکنیم که کار را با یک کارگاه OKR آغاز کنید. در این کارگاه، باید تمامی سهامداران عمده که مسئول استراتژی شرکت هستند، دعوت شده و نظرات کارکنان در رابطه با بالاترین اولویتهای سازمان نیز باید جمعآوری شود.
این نظرات میتوانند در پیوند با استراتژی کنونی شرکت، بررسی و به سه الی پنج OKR تقسیم شوند. میتوانید این کار را با استفاده از کاغذهای یادداشت چسبان، پروندههای مشارکتی و یا حتی از طریق تخته وایتبرد به انجام برسانید. هدف این تمرین، رسیدن به توافق نظر بر سر چیزی است که سازمان باید تا شروع سال آینده به آن دست یابد.
تعیین OKRهای تیمی و فردی
OKRهای تیمی و فردی مشخص میکنند که تیمها و افراد باید چه تاکتیکهای را به کار ببرند. همچنین این OKRها نشان میدهند که افراد برای کمک به به سازمان در مسیر رسیدن به اهداف بلند مدت خود، چه نتایجی را باید کسب کنند.
همه اعضا برنامه زمانی شلوغی داشته و مسائل فوری نیز به صورت مداوم پیش خواهند آمد. اما هر آنچه در OKRهای شما تشریح شده، باید اولویتی بالاتر نسبت به هرچیز دیگر داشته باشد. به همین علت است که بهروزرسانی مرتب OKRها به صورت هفتگی یا یک هفته در میان، امری حیاتی به حساب میآید. این کار باعث میشود که میزان پیشرفت خود در زمینهای که برای شما بیشتری اهمیت دارد را به صورت منظم ببینید. با توجه به این مسئله، بررسی OKRهای تیم در جلسات تیمی که به صورت هفتگی یا یک هفته در میان برگزار میشوند، امری حائز اهمیت به حساب میآید.
OKRها چه در قالب تیمی و چه فردی، احساس کنترل داشتن بر مسیر و به ثمر رسیدن کارها را ایجاد میکنند. در کنار این مورد، آنها علتی برای «نه» گفتن به چیزهایی که خارج از محدوده مربوط به OKRها هستند، نیز به حساب میآیند. اگر هر تیم، OKRهای خودش را ایجاد کرده و اهداف را به عنوان تنها مواردی که طی سه ماه آتی باید روی آنها کار شود در نظر بگیرد، از کسب یک برنامه OKR موفق و در عین حال، کمک به سازمان در پیشروی به سوی استراتژی مورد نظرش، اطمینان حاصل میگردد.
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه: مراحل مدیریت پروژه بر اساس PMBOK + دانلود قالب فارسی جریان فرآیندها
اشتباهات رایج مربوط به OKR چیست؟
در ادامه به چند مورد از اشتباهات رایج در حوزه OKR اشاره میکنیم. این اشتباهات در زیر فهرست شدهاند:
- استفاده از OKR به عنوان فهرست وظایف - زمانی از OKR برای سنجش بهره ببرید که قصد شما افزودن کمیت است. نباید برای سنجش زمان تحویل وظایف، از OKR استفاده کنید. با توجه به این نکته، بهتر است به تفاوتهای میان نتایج کلیدی مبتنی بر کمیت و نتایج کلیدی مبتنی بر فعالیت توجه کافی داشته باشید.
- تعیین OKRهای بیش از اندازه - این اشتباه، از نتایج معمول اشتباه قبلی به حساب میآید. OKR نباید مانند برنامه روزانه شما، هر کاری را که انجام میدهید در بر بگیرد. OKR، اولویتهای برتر شما را فهرست کرده و در واقع شرحی از مهمترین کارهای سه ماه آینده است. حتی اگر از نتایج کلیدی مبتنی بر کمیت استفاده میکنید، باید متمرکز باقی بمانید. در غیر این صورت ممکن است تیم شما OKR خود را به دست فراموشی بسپارد.
- عدم ایجاد هماهنگی میان OKRها - OKR ابزاری برای ایجاد هماهنگی است. بنابراین، هرگز نباید OKR خود را در انزوا طراحی کنید. در این فرایند باید با تیمهای دیگر مشورت داشته باشید.
- فراموش شدن OKRها - در صورتی که OKRها را به طور منظم و دقیق دنبال نکنید، هرگز به نتایج مورد نظرتان نخواهید رسید.
مطلب پیشنهادی برای مطالعه: مدیریت زمان در پروژه و نکات کلیدی برای موفقیت در آن — کاربردی و ساده
نکات مربوط به خوب نوشتن OKR چیست ؟
اهداف و نتایج کلیدی اگر به درستی نوشته و قالبریزی شده باشند، میتوانند تفاوتی بنیادین در شرکت و کسبوکار شما به وجود آورند. هنگام نگارش OKR خود به موارد زیر توجه نشان دهید.
نکات مربوط به طرح اهداف OKR چیست ؟
- اول از همه، اهداف باید ساده و کوتاه بوده و به آسانی در حافظه ثبت شوند. اگر وسط خواندن هدفتان نفس کم آوردید، این هدف برای شما مناسب نیست.
- دوم اینکه اهداف نباید خستهکننده باشند. میتوانید آنها را با توجه دایره فرهنگی سازمان خود و به صورت غیررسمی و مفرح طرح کنید. همچنین در نوشتن اهداف میتوانید از اصطلاحات عامیانه، شوخیهای داخلی و حتی ناسزا بهره ببرید. البته اگر این موارد در فرهنگ سازمان شما جای داشته باشند.
نکات مربوط به طرح نتایج کلیدی OKR:
- عوامل سنجش میزان پیشروی را از مقدمات جدا کنید.
- تعداد نتایج کلیدی باید کم باشد. معمولاً بهتر است به ازای هر هدف، 2 الی 5 نتیجه کلیدی داشته باشیم.
شما میتوانید برای درک بهتر سیستم هدفگذاری OKR، از برخی ابزارهای مربوط به آن، استفاده کنید. در بخش بعدی نوشتار OKR چیست به معرفی بعضی از این ابزارهای رایگان میپردازیم.
- مطلب پیشنهادی برای مطالعه: ترلو چیست و چگونه از Trello استفاده کنیم؟ — راهنمای رایگان و کامل
معرفی ابزارهای رایگان OKR
یک نرمافزار OKR، به شما در پرداختن کارآمدتر به مقاصد و اهداف خود، کمک میکند. برخی از برنامههای مناسب برای کاربران شخصی یا کسبوکاری را در فهرست زیر آوردهایم:
1. نرمافزار Todoist
نرمافزار Todoist (+)، به شما اجازه میدهد که با توجه به پروژهها و زیرپروژههای کنونی خود، OKRها را به صورت بصری اولویتبندی کنید. در نتیجه، وظایف روزانه شما با نتایج کلیدی تعیین شده، هماهنگ میشوند.
شما میتوانید از این برنامه به منظور ساخت یک پروژه برای هر یک از اهداف استفاده کرده و نتایج کلیدی را به صورت جداگانه در آن بیاورید. همچنین میتوانید برای رسیدن به هر یک از نتایج کلیدی، موعدی مقرر تعیین کرده و از این طریق، روی مسیرتان متمرکز شوید. تبدیل بازبینی نتایج کلیدی به یک وظیفه مکرر هفتگی، به شما در تشخیص میزان پیشروی و مشکلات موجود کمک میکند.
لینکهای دانلود Todoist: ویندوز (+) | macOS (+) | اندروید (+) | iOS (+)
2. نرمافزار Perdoo
Perdoo (+)، برنامهای برای OKR است که در زمینه مدیریت اهداف بهرهوری، به کار تیمها یا کسبوکارهایی در هر اندازه میآید. این برنامه برای اشتراکگذاری استراتژیهای لحظهای شما با تیمتان، بسیار مناسب است. در کنار این کارکرد، میتوانید از این پلتفرم به منظور تعیین مقصود، ایجاد هماهنگی میان منابع و بررسی میزان پیشروی استفاده کنید. داشبرد مرکزی برنامه Perdoo، امکان کنترل پیشرفتهای هفتگی را در اختیار شما قرار میدهد. این برنامه، اعمالی مانند تعیین، پیگیری و تصویرسازی OKR را بسیار آسان میکند.
3. نرمافزار Bit
محیط کاری نرمافزار Bit (+)، باعث میشود که تیم شما به صورت موثر و کارآمد به انجام وظایف خود بپردازد. همچنین شما میتوانید از این محیط کاری برای استفادههای شخصی و سازمانی بهره ببرید. این برنامه، فضایی برای ذخیرهسازی OKRهای سازمان،در اختیار شما قرار میدهد و همه اعضا به این فضا دسترسی خواهند داشت.
این پلتفرم به شما امکان میدهد که در رابطه با اهداف، پروژههای کوتاهمدت، محتوا، زمان جلسات و یادداشتهای مختلف به گفتوگو و مشارکت بپردازید. ویژگیهایی مانند جستوجوی هوشمند، ویرایش مشترک همزمان و نظرات درون برنامهای از رسیدن شما به اهدافتان اطمینان حاصل میکنند.
4. نرمافزار Koan
با استفاده از Koan (+)، تیمها میتوانند به تعیین اهداف، دادن انعکاس بر میزان پیشروی و ارائه نتایج پراهمیت از طریق کار اشتراکی، مشغول شوند. این برنامه، معیارهایی حیاتی در اختیار شما میگذارد. چنین معیارهایی در زمینه طرح استراتژی کسبوکار، دریافت بازخورد از تیم و گرفتن تصمیمات آگاهانه، به شما کمک زیادی میرسانند.
ابزار Koan دارای حالت ارائه و حالت نمایش درختی است. این دو حالت، مناسب سازماندهی و مدیریت اهداف شما هستند. در کنار این موارد، شما میتوانید از ویژگیهای اشتراکی برنامه، به عنوان اهرمی فاقد مانع، برای جلو بردن کار تیمها و بخشهای مختلف سازمان، استفاده کنید.
رویکرد OKR از راه حلهای موثری است که به شما در مسیر رسیدن به موفقیت هدفمند، کمک میرساند. حالا که دیدگاه وسیعتری در مورد اینکه OKR چیست و چگونه باید از آن استفاده کنید به دست آوردهاید، میتوانید از این ابزار برای رسیدن به اهداف جاهطلبانه خود خود بهره فراوان ببرید.
ماهور جان چه مطلب خوب و پر باری نوشتید در خصوص اوکیآر، کلی چیز یاد داد بهم و فقط یک پیشنهاد دارم برای بهتر شدن اثرگذاری این مطلب روی خوانندگانش و اونم اینه که: به نظرم میتونه کمی کوتاه تر بشه.
چندین پاراگراف و جمله ها میتونست کوتاه تر باشه یا اصن نباشه.
overlap در برخی از پاراگراف ها وجود داشت که فکر میکنم اگر این اورلپ ها رو نداشته باشیم در مقاله، سبک تر میشه و سریع تر میشه خوند مطلب رو.
دست شما درد نکنه بابت تهیه این مقاله
لطفا نرم افزار های ایرانی این حوزه را نیز معرفی بفرمائید