شما در حال مطالعه نسخه آفلاین یکی از مطالب «مجله فرادرس» هستید. لطفاً توجه داشته باشید، ممکن است برخی از قابلیتهای تعاملی مطالب، مانند امکان پاسخ به پرسشهای چهار گزینهای و مشاهده جواب صحیح آنها، نمایش نتیجه آزمونها، پاسخ تشریحی سوالات، پخش فایلهای صوتی و تصویری و غیره، در این نسخه در دسترس نباشند. برای دسترسی به نسخه آنلاین مطلب، استفاده از کلیه امکانات آن و داشتن تجربه کاربری بهتر اینجا کلیک کنید.
چگونه با استفاده از وزن دیداری در تصاویر تعادل ایجاد کنیم؟
۴۱۰ بازدید
آخرین بهروزرسانی: ۱۷ دی ۱۴۰۳
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
دانلود PDF مقاله
زمانی که به یک تصویر نگاه میکنید، چه چیزی همان ابتدا نظر شما را جلب میکند؟ این دقیقا همان نقطهی کانونی است. سپس چشمان شما به کدام سمت میرود؟ در یک ترکیب جذاب، عموما سلسلهای از المانهای جذاب وجود دارد که نگاه شما را به خود جذب میکند و چیدمان آنها نشان میدهد این المانها چه میزان «وزن دیداری» دارند.
وزن دیداری ابزار ترکیبی در تصاویر است که نگاه شما را به سمت نقطهی کانونی جلب میکند. وزن دیداری در تصاویر تحت تاثیر چندین عامل است که میتوانید برای قدرت بخشیدن به نقطهی کانونی خود و ایجاد تعادل در عکس از آنها استفاده کنید.
نحوهی ایجاد تعادل در تصاویر با استفاده از وزن دیداری
هنگامی که میخواهید با استفاده از وزن دیداری ترکیبی متعادل در تصاویر خود ایجاد کنید، باید چند مفهوم را در ذهن خود به خاطر داشته باشید. یادتان باشید با شکستن این قوانین، تعمدا باعث ایجاد عدم تعادل، آشفتگی و بینظمی در تصاویر خود میشوید. این مفاهیم صرفا برای کمک به شماست که بتوانید ترکیب خود را بهبود بخشید.
هنگامی که به یک عکس نگاه میکنید و از نظر شما خیلی جذاب نیست، به این مفاهیم نگاه کنید و ببینید چطور میشود تصویر را با استفاده از وزن دیداری بهتر کرد. این مفاهیم را مداوم تمرین کنید تا خیلی زود بتوانید عکسهای طبیعیتری بگیرید.
چهرهها و چشمها
مغز انسانها همان ابتدا به چهرهها و چشمها نگاه میکند. اگردر عکس شما چهرهای وجود داشته باشد، وزن دیداری آن نسبت به المانهای دیگر بیشتر خواهد شد. اگر میخواهید بیننده روی چیزی غیر از چهرهها تمرکز کند، حواستان باشد همهی چهرهها را در تصویر نیاورید. اگر چشمان سوژهی شما به بیرون صفحه نگاه میکند یا مستقیما به سمت بیننده نیست، سعی کنید زاویهی عکس به سمت نگاه سوژه باشد. باید ببینیم آنها به چه چیزی نگاه میکنند.
متن
از آنجایی که حالا بیشتر افراد سواد دارند، بنابراین متون و الگوها حس خوبی را منتقل میکنند. چشمان ما به سمت علائم و هر نوع متنی که در تصویر باشد جذب میشوند. حواستان باشد این بخش خیلی مهم است و میتواند به شما کمک کند که اگر میخواهید بیننده روی چیز دیگری متمرکز شود، متون را در عکس خود نیاورید.
تاثیر رنگ و کنتراست (تضاد)
یکی دیگر از بخشهایی که ناخودآگاه چشمان به سمت آن جلب میشود، کنتراست یا تضادی است که در تصویر ایجاد میشود. منظور ما روشنترین، تاریکترین، کمرنگترین، پررنگترین قسمت یا موارد مشابه در عکس است. اگر این حالات در تصویر شما وجود ندارد، به سادگی میتوانید با نور پردازی مصنوعی حالت دلخواه خود را ایجاد کنید.
اندازه
اشیای بزرگتر نسبت به اشیای کوچکتر، سنگینتر هستند. بنابراین توجه بیشتری را به خود جذب میکنند. به طور طبیعی اول اجسام بزرگتر را میبینیم یا زمان بیشتری را صرف نگاه کردن به آنها میکنیم.س یادتان باشید، این قانون میتواند توسط دیگر عواملی که پیش از این صحبت کردیم تحت تاثیر قرار گیرد. اگر شی کوچکتر کنتراست بیشتری داشته باشد، چشمان ما اول آن را میبیند.
موقعیت
المانهایی که فاصلهی بیشتری از مرکز دارند، سنگینتر هستند. شیء بزرگی که نزدیک مرکز تصویر قرار دارد میتواند با شیء کوچکتری که نزدیک کنارههای فریم قرار دارد، متعادلتر به نظر برسد.
کمیت
چندین شیء کوچک میتوانند با یک شیء بزرگتر تعادل ایجاد کنند. تکرار اشیا میتواند در این بخش کاربردی باشد. در تصویر زیر میبینید که دو صندلی کوچک توانستهاند با فضای زیاد دریا و آسمان ایجاد تعادل کنند.
تک افتادگی
یک المان ایزوله یا تک افتاده وزن دیداری بیشتری دارد. یک بوم نقاشی سفید با یک نقطهی قرمز روی آن را در نظر بگیرید. چشمان شما مستقیما به سمت نقطهی قرمز خیره میشود؛ چرا که هیچ چیز دیگری برای دیدن وجود ندارد.
اشکال
اشکال پیچیده کمک میکنند تا صحنهی شما نسبت به وجود اشکال سادهتر، سنگینتر شود. انسانها اشکال پیچیده هستند و در نتیجه قرار دادن آنها در یک پسزمینهی ساده به سادگی میتواند آنها را برجستهتر کند.
فضای متضاد یا مخالف
یک محدودهی بزرگ از فضای مخالف میتواند با اشیای کوچک طرف دیگر ایجاد تعادل کند. فضای متضادی لزوما مانند یک شکل بزرگ ایفای نقش میکند. در تصویر زیر فضای مخالف و کنتراست به خوبی توانسته است چشمان شما را به سمت نقطهی کانونی ببرد.
عمق تصویر / فوکوس
اشیایی که در فوکوس دوربین هستند عموما وزن دیداری بیشتری نسبت به سوژههای خارج از فوکوس دارند. این یک روش سریع و ساده برای جلب توجه به سمت نقطهی کانونی عکس است. هر چه گشودگی دیافراگم طول فاصلهی کانونی لنز بیشتر باشد، بهتر میتوانید روی تصویر فوکوس کرده یا عمق عکس بهتری داشته باشید.
رنگها
هر چه المان شما روشنتر و رنگ آن تندتر باشد، این المان وزن بیشتری دارد؛ به ویژه اگر رنگ آن با دیگر رنگها ایجاد تضاد کند. در تصویر زیر، چشمان ما همان ابتدا مستقیما به سمت رنگ قرمز تیشرت میرود؛ چرا که روشنتر است و تضاد بیشتری بادیگر رنگهای صحنه دارد.
بافت
بافتها وزن دیداری بیشتر به آیتمهای داخل عکس میدهند. بافتها جذاب هستند و چشمان ما مجذوب آنها میشوند. نواحی نرمتر نسبت به قسمتهایی که بافتها سنگین دارند، سبکتر هستند.
جهت
جهتگیری اریب بیش از جهت افقی یا عمودی وزن دیداری دارد. به همین دلیل است خط افق کج باعث میشود حس کنید سوژه خارج از تصویر است. خطوط نیز میتوانند خیلی قدرتمند باشند، چرا که میتوانند ترکیب عکس شما را خوب یا بد کنند. توجه زیادی به آنها داشته باشید. ببینید چگونه خط افق کج در سه تصویر زیر باعث ایجاد تغییر در ترکیب تصویر شده است.
در پایان باید بگوییم از آنجایی که شما ترکیب خود را ارزیابی میکنید یا ترکیب تصاویرتان را تحسین میکنید، به میزان تعادل در آنها توجه زیادی داشته باشید. سعی کنید مشخص کنید کدام المان باید وزن دیداری بیشتری داشته باشد. اغلب میتواند به سادگی با بریدن یا کپی کردن یک المان، تعادل عکس را تعییر دهید.
اگر به این مقاله علاقهمند بودهاید، شاید مقالههای زیر نیز برای شما جذاب و مفید باشد:
شما در حال مطالعه نسخه آفلاین یکی از مطالب «مجله فرادرس» هستید. لطفاً توجه داشته باشید، ممکن است برخی از قابلیتهای تعاملی مطالب، مانند امکان پاسخ به پرسشهای چهار گزینهای و مشاهده جواب صحیح آنها، نمایش نتیجه آزمونها، پاسخ تشریحی سوالات، پخش فایلهای صوتی و تصویری و غیره، در این نسخه در دسترس نباشند. برای دسترسی به نسخه آنلاین مطلب، استفاده از کلیه امکانات آن و داشتن تجربه کاربری بهتر اینجا کلیک کنید.