روشهای افزایش تمرکز و تقویت حافظه
در دنیایی پرمشغله زندگی میکنیم که حواسپرتیهای مداوم تمرکز را به کار دشواری تبدیل کرده است و دستیابی به تمرکز و تعمق کار سختی شده است. به طور قطع، اکثر مردم تمایل دارند چگونگی افزایش تمرکز و ارتقاء تعمق را بیاموزند تا یادبگیرند که چگونه درس بخوانند که فراموش نکنند. این مطلب شامل بهترین ایدهها و تحقیقات درباره چگونگی متمرکز ماندن از دیدگاه روانشناسی است. اگر میخواهید روی اهداف خود در زندگی یا کار تمرکز کنید، این مقاله آن چیزی است که نیاز دارید بدانید.
تمرکز چگونه عمل میکند؟
ابتدا این سؤال که تمرکز چیست را پاسخ میدهیم. کارشناسان آن را بهصورت متمرکز کردن علاقه و فعالیت بر موضوعی خاص تعریف میکنند. شاید این تعریف مقداری حوصلهسَربَر به نظر بیاید اما مفهومی مهم پشت این تعبیر نهفته است.
تمرکز چیست؟
ابتدا این سؤال که تمرکز چیست را پاسخ میدهیم. کارشناسان آن را بهصورت متمرکز کردن علاقه و فعالیت بر موضوعی خاص تعریف میکنند. شاید این تعریف مقداری حوصلهسَربَر به نظر بیاید اما مفهومی مهم پشت این تعبیر نهفته است.
بهجای تلاش برای تمرکز بر موضوع مورد نظرتان، موضوعات دیگر را نادیده بگیرید. به بیانی بهتر، تمرکز فقط وقتی قابل دستیابی است که به طور آگاهانه تنها یک موضوع را انتخاب کنیم و به تمامی انتخابهای دیگر نه بگوییم؛ به عبارت دیگر، حذف تمام گزینههای بعدی پیش نیاز تمرکز کردن است.
به طور قطع، تمرکز کردن نیاز به «نه» همیشگی ندارد، بلکه نیازمند گفتن «نه» در همین لحظه است.
یادتان باشد همیشه قدرت انتخاب دارید که کاری را در زمان دیگری انجام دهید، اما در لحظه حال برای تمرکز کردن نیاز دارید فقط به یک موضوع بپردازید. تمرکز روشی برای افزایش بازدهی است، زیرا رد کردن تمام گزینههای ممکن دیگر، توانایی به سرانجام رساندن آنچه باقی مانده است را چندین برابر میکند.
اکنون سؤال مهم این است که چگونه تمرکز خود را بالا ببریم و چگونه بقیه موضوعات غیر مهم دیگر را نادیده بگیریم؟
در هر لحظه فقط یک انتخاب داریم و آن توجه به موضوع موردنظرمان است.
چرا نمیتوانیم تمرکز کنیم؟
اکثر مردم مشکلی با تمرکز کردن ندارند بلکه مشکل اصلی آنها با قدرت تصمیمگیریشان است. بدین معنی که مغز بیشتر افراد سالم توانایی تمرکز کردن دارد، بهشرط آنکه عوامل پرتکننده حواس را حذف کنند. آیا تا به حال وظیفهای به شما محول شده است که ناگزیر به انجام آن بودهاید؟ چه اتفاقی افتاده است؟ آن را به سرانجام رساندهاید! چون زمان ایجاب کرده تا تصمیم بگیرید و آن را به انجام برسانید. شاید قبل از آن اهمالکاری میکردید، اما وقتی که به موضوعی فوری تبدیل شد، مجبور شدید که انتخاب کنید و دست به کار شوید.
بیشتر مواقع به جای آنکه تمرکز روی موضوعی خاص را انتخاب کنیم که البته کار سختی هم است، خودمان را متقاعد میکنیم که «انجام چندین کار به طور همزمان» (Multitasking) انتخاب بهتری است.
افسانهای به نام مولتیتسکینگ
از لحاظ فنی، اکثرمان قادر به انجام دو فعالیت همزمان هستیم. به عنوان مثال میتوانیم هنگامی که تلویزیون نگاه میکنیم شام هم بپزیم و یا ایمیلمان را هنگام صحبت کردن با تلفن پاسخ دهیم. همچنین میتوانیم به صدای تلویزیون گوش دهیم و صدای جوش آمدن غذا در قابلمه در پسزمینه مغزمان باشد یا میتوانیم مشغول غذا خوردن باشیم و صدای تلویزیون در پسزمینه باشد. واقعیت آن است که در هر لحظه قادر خواهید بود فقط بر روی یکی از این دو فعالیت تمرکز کنید.
مولتیتسکینگ مغز را وادار به رفت و برگشتی سریع از فعالیتی به فعالیت دیگر میکند و این مسئله مشکلی نداشت اگر مغز انسان توانایی این را داشت که به یکباره و بیهیچ نقصی به موضوع بعدی منتقل شود، اما مغز چنین توانایی ندارد.
آیا تا به حال هنگام نوشتن ایمیلی، فردی شروع به صحبت کردن با شما کرده است؟ وقتی که مکالمه تمام میشود و میخواهید به نوشتن ادامه دهید چندین دقیقه طول میکشد تا رشته افکارتان را دوباره به دست بگیرید و آنچه را که در حال نوشتنش بودید به یاد آورید، به عبارتی دوباره ذهنتان در فضای نوشتن قرار گیرد. این اتفاقی است که هر زمان که در حال انجام چندین کار به طور همزمان هستید تکرار میشود. مولتیتسکینگ به ازای هر بار قطع شدن از کارتان و پریدن به کاری دیگر، فرد را مجبور به پرداخت بهایی ذهنی میکند که در روانشناسی بهطور مصطلح «بهای جابهجایی» (Switching Cost) نام دارد. بهای جابهجایی همان مکثی است که وقتی از فعالیتی به فعالیتی دیگر سوییچ میکنیم برایمان رخ میدهد.
در تحقیقی که در این باره سال ۲۰۱۳ منتشر شد، گفته شد که هر فرد عادی به طور متوسط پنج دقیقه یکبار ایمیل چک میکند و ۶۴ ثانیه طول میکشد تا بتواند کاری را که قبلاً به آن مشغول بوده از سر گیرد. به عبارتی فقط برای چک کردن ایمیل، بهطور متوسط از هر شش دقیقه، یک دقیقه آن را تلف میکنیم.
چگونگی ایجاد تمرکز و افزایش دورههای تمرکزی
بهتر است از اینجا شروع کنیم که چگونه به تمایل خود برای انجام چندین کار همزمان غلبه کنیم و در هر لحظه فقط بر یک موضوع متمرکز شویم. در حقیقت از بین انتخابهای بسیاری که پیش روی داریم چگونه یکی را انتخاب کنیم؟ چگونه بدانیم انرژی و توجهمان را به چه چیزی معطوف کنیم؟ چگونه آن موضوع برای متمرکز ماندن را تشخیص دهیم؟
راهبرد «فهرست دوگانه وارن بافت» برای افزایش تمرکز
روش سرمایهگذار معروف، «وارن بافت» (Warren Buffett)، یکی از روشهای محبوب برای متمرکز کردن توجه به مسائل و حذف آنچه در اولویت بعدی است، شناخته شده است.
وارن بافیت از استراتژی بهرهوری سه مرحلهای سادهای برای کمک به کارمندانش استفاده میکند تا اولویتها و عملکردشان را بر اساس آن تشخیص دهد.
وارن بافت روزی از خلبان شخصیاش خواست این تمرین سه مرحلهای را انجام دهد.
- قدم اول: بافت از خلبان خواست ۲۵ هدف شغلیاش را بنویسد. خلبان صرف زمانی آنها را نوشت. (شما نیز میتوانید این تمرین را با اهداف کوتاهمدتترتان انجام دهید. به عنوان مثال ۲۵ موضوعی که این هفته قصد انجامشان دارید را یادداشت کنید).
- قدم دوم: سپس بافت از او خواست فهرست خود را دوباره بررسی کند و دور پنج هدف اصلی خط بکشد. او نیز پس از صرف مدتی پنج تای آنها را خط کشید.
- قدم سوم: در این مرحله او دو فهرست داشت. فهرست الف که همان پنج موردی بود که دورشان خط کشیده بود و فهرست ب که شامل ۲۰ مورد میشد.
خلبان به این نکته تأکید کرد که تصمیم دارد همین الآن کار کردن روی فهرست پنج موردی را شروع کند. در این هنگام بافت در مورد فهرست دوم از او پرسید: «پس چه اتفاقی برای آنهایی که انتخاب نکردی میافتد؟» او پاسخ داد: «این پنج مورد اولویت اصلی تمرکز من هستند و آن ۲۰ مورد دیگر بعد از آن قرار دارند. آنها هنوز برای من مهم هستند و به نوبت روی آنها کار خواهم کرد، چون چندان فوری نیستند؛ اما همچنان برای به دست آوردنشان برنامهریزی و تلاش خواهم کرد.»
در این هنگام وارن بافت پاسخ داد: «اشتباه نکن! آنهایی که دورشان خط نکشیدهای فهرست اجتنابی تو هستند. مهم نیست شامل چه مواردی هستند تا زمانی که فهرست پنجتایی را به سرانجام برسانی، هیچگونه توجهی به آنها نباید داشتهباشی.»
روش بافت افراد را مجبور میکند تا تصمیم سختی بگیرند و برای موضوعاتی که زمان زیادی صرف میکنند اما نتیجهای متناسب با زمانی که برایشان صرف شده نمیدهند، حذف کنند. اکثر اوقات موضوعاتی که به راحتی تمرکزمان را بهم میزنند آنهایی هستند که صرف زمان برایشان منطقی به نظر میرسد.
روش اشاره شده فقط یکی از بیشمار روشهایی است که برای افزایش تمرکز و حذف عوامل پرتکننده حواس به کار برده میشود. راهها و روشهای بسیار دیگری هم وجود دارند. همانطورکه پیشتر گفته شد مهم نیست از چه روشی استفاده میکنید و چقدر به آن متعهد هستید، به طور کل، تمرکزتان زیاد و کم خواهد شد. سؤال اینجاست که چگونه میتوان «دورههای زمانی توجه» (Attention Span) را افزایش داد و متمرکز ماند.
در ادامه، دو مرحلهای که برای افزایش تمرکز میتوانید به کار بگیرید را توضیح داده میشود.
نتایجتان را بسنجید
اولین کاری که میتوانید انجام دهید، سنجش میزان پیشرفت است. در اغلب موارد یکی از دلایلی که باعث از بین رفتن تمرکز میشود کمبود بازخوردهای مناسب است، بدینصورت که مغزتان بهطور ذاتی در پی آن است تا بفهمد که در حال پیشرفت برای رسیدن به اهداف هست یا نه؟ این اتفاق بدون ارزیابی عملکرد غیرممکن خواهد بود. از نظر عملی این بدین معناست که همه ما به اندازهگیری نتایجمان نیاز داریم.
هر کدام از ما زمینههایی در زندگی برایمان مهم است، اما آنها را مورد سنجش و بررسی قرار نمیدهیم و این مسئله خیلی ناراحت کننده است، زیرا بررسی و سنجش این موارد باعث افزایش تمرکز بر آنها میشوند. وقتی موضوعات را مورد سنجش قرار میدهیم بهطور قطع باعث بهبود و پیشرفت آنها میشود. این کار فقط از طریق اعداد و بررسی دقیق ممکن است. بدین صورت متوجه بهتر شدن یا بدتر شدن عملکردمان خواهیم شد. برای مثال، وقتی تعداد صفحاتی که برای مطالعه روزانه مشخص کردهایم، میشماریم بیشتر برای خواندن ترغیب میشویم.
فعالیتهایی را که بررسی میکنیم و میسنجیم، روی آنها متمرکز میمانیم؛ اما به دلیل ترسی که از مواجهه با اعداد داریم بهطور عمده از سنجش عملکرد خود اجتناب میکنیم. راه حل ساده این است که به خودمان یادآوری کنیم این اعداد تعیین کننده شخصیت ما نیستند، بلکه بازخوردهایی هستند که نشان میدهند کجای مسیر قرار داریم.
بسنجید تا کشف کنید! تا بفهمید و متوجه شوید! بسنجید تا بدین صورت خودتان را بهتر بشناسید. این روش کمک میکند تا دقیقاً متوجه شوید که در حال پرداختن به موضوعاتی هستید که برایتان مهم هستند؟ با این متد بر روی موضوعات مهم تمرکز کرده و آنهایی را که نمیخواهید نادیده بگیرید.
تمرکز بر فرایندها به جای تمرکز بر رویداد
دومین کاری که برای کسب تمرکز بلندمدت میتوانید انجام دهید تمرکز بر فرایندها به جای رویدادها است. معمولاً موفقیت را رویدادی میدانیم که صرفاً باید آن را تکمیل کنیم.
در اینجا به چند نمونه اشاره میکنیم:
عالی