پیکتاژ چیست؟ — اصول پیاده کردن نقشه سازه بر روی زمین | به زبان ساده
پیکتاژ یا میخکوبی، فرآیند پیاده کردن المانهای سازه از روی نقشه بر روی زمین است. پیکتاژ، اولین مرحله برای اجرای تمام سازهها است. در این مقاله، به معرفی پیکتاژ، اصول اجرایی، تجهیزات مورد نیاز و اصول علامتگذاری میپردازیم.
تعریف پیکتاژ چیست؟
«پیاده کردن» (Setting Out) یا اصطلاحا پیکتاژ، انتقال نقاط و خطوط یک طرح از روی نقشه بر روی زمین با حفظ تناسب، شکل و موقعیت است. استاندارد ISO 7078، پیکتاژ را به عنوان فرآیند علامتگذاری محل قرارگیری و تراز المانها برای ساخت سازه بر اساس مجموعهای از علامتهای مرجع تعریف میکند. به طور کلی، سازه بر روی محل پیکتاژ اولیه بنا میشود. این عملیات، با فراهم کردن امکان اجرای سریع و پیوسته سازه، زمان و هزینه ساخت را به حداقل میرساند.
بسیاری از منابع، پیکتاژ را فرآیند معکوس نقشهبرداری در نظر میگیرند؛ چراکه در نقشهبرداری، مشخصات یک محدوده بر روی کاغذ رسم شده و در پیکتاژ، محل قرارگیری المانهای موجود در نقشه بر روی یک محدوده پیادهسازی میشود. با این وجود، اکثر روشها و تجهیزات نقشهبرداری برای پیاده کردن طرح نیز مورد استفاده قرار میگیرند. به همین دلیل، پیکتاژ را باید به عنوان یکی از کاربردهای نقشهبرداری در نظر گرفت (نه معکوس آن).
کاربردهای پیکتاژ کدام هستند؟
پیکتاژ یکی از مراحل ضروری در ساخت و گسترش سازههایی نظیر ساختمان مسکونی، ساختمان تجاری، پارکینگ، برج، جاده، سد، پل، فرودگاه و تونل است. این عملیات پیش از نصب علائم راهنمایی، محوطهسازی فضاها و حتی آمادهسازی بستر زمین برای آبیاری و کشاورزی نیز اجرا میشود. به طور کلی، هر پروژهی مهندسی که شامل نقشهبرداری باشد، به پیاده کردن نقشه نیز نیاز خواهد داشت. به عنوان مثال، طراحی ماشینآلات بزرگ مانند کشتی و هواپیما توسط نقشهبرداری صنعتی انجام میگیرد. از اینرو، پیاده کردن طرح برای نصب قطعات، یکی از مراحل ساخت ماشینآلات بزرگ صنعتی خواهد بود.
اهمیت پیکتاژ در چیست؟
پیکتاژ، امکان انتقال دقیق پلانهای اجرایی از روی نقشه به روی زمین را فراهم میکند. این عملیات، اولین قدم در مرحله اجرای سازه های فولادی و بتنی است. از اینرو، دقت مراحل بعدی اجرای سازه به نحوه پیاده کردن نقشه بستگی خواهد داشت. وجود خطا در این فرآیند میتواند باعث هدررفت زمان و صرف هزینههای بسیار زیاد برای تصحیح اشتباهات شود. به همین دلیل، پیکتاژ باید توسط افراد ماهر و باتجربه صورت گیرد.
اجرای دقیق پیکتاژ یکی از اصلیترین بخشهای ساخت سازه است. با این وجود در بسیاری از موارد، مخصوصا در پروژههای کوچک، اهمیت آن نادیده گرفته میشود. اهمیت پیکتاژ به حدی است که تمام مراحل اجرای آن باید به طور دقیق و ترجیحا توسط کارشناسان مختلف بازرسی شود.
اصول اجرای پیکتاژ چه هستند؟
پیکتاژ، مرحلهای بین طراحی و اجرای سازه است. به همین دلیل، پیاده کردن نقشه بر روی زمین به مطالعات و آمادهسازی کافی نیاز دارد. فعالیتهای مرتبط با پیکتاژ عبارت هستند از:
- مطالعات اولیه، طراحی و نقشهکشی (تنظیم جدول پیکتاژ)
- آمادهسازی و تسطیح زمین
- علامتگذاری اولیه
جدول پیکتاژ چیست؟
انجام مطالعات اولیه دقیق بر روی محل احتمالی اجرای پروژه برای شناخت ناهمواریهای زمین و خصوصیات مکانیکی منطقه، پیش نیاز اصلی طراحی و نقشهکشی سازه است. دقت کار بالا در این مرحله، امکان پیاده کردن مناسب نقشه را فراهم میکند. معمولا محل قرارگیری سازه، راستای سازه و نحوه پیاده کردن آنها بر روی زمین، به صورت جدول در پیوست نقشههای مهندسی و معماری آورده میشوند. به این ترتیب، نقشه و طرح، مراجع اصلی اطلاعات فنی و دستورالعمل پیکتاژ خواهند بود.
آماده سازی زمین برای پیکتاژ چیست؟
پیش از پیاده کردن نقشه، محل اجرای سازه باید مطابق با نیازهای پروژه، تسطیح و پاکسازی شود. این مرحله معمولا شامل موارد زیر است:
- تخریب سازههای موجود و غیر قابل استفاده
- ریشهکنی بوتهها و درختان
- تمیز کردن نخالهها
- برداشتن سنگهای بزرگ و کلوخها
موارد بالا، سستی سطح زمین را در پی خواهند داشت. به همین دلیل، خاک سست از روی زمین برداشته و به محل دیگری منتقل میشود. سپس، تسطیح سطح زمین با استفاده از گریدر انجام میگیرد.
پیاده کردن نقشه چیست؟
پس از انجام مطالعات اولیه، طراحی، نقشهکشی و تسطیح، زمینه برای پیکتاژ فراهم خواهد شد. در این مرحله، موقعیت گوشهها، محورها و اضلاع طرح به وسیله متر یا دوربین مشخص میشود. این عملیات، توسط میخکوبی و رنگریزی انجام میگیرد. بسیاری از افراد، پیاده کردن نقشه را با عنوان میخکوبی میشناسند.
پیاده کردن نقشه، نیاز به کنترل و بازرسی مداوم دارد. پس از میخکوبی گوشهها، تعیین محورها و قبل از ریختن گچ یا رنگ، باید اضلاع و زوایا را به خوبی اندازهگیری کرد تا هیچ خطایی در مراحل بعدی رخ ندهد.
تجهیزات مورد استفاده در پیکتاژ چه هستند؟
پیاده کردن نقشه بر روی زمین توسط ابزارهای متنوعی نظیر دوربین، ژالن، شاخص، میخ، متر، شمشه، نخ، گونیا، تراز، شاقول، گچ، رنگ و غیره انجام میشود. در ادامه، به معرفی کاربردهای هر یک از این ابزارها در عملیات پیکتاژ میپردازیم.
کاربرد دوربین در پیکتاژ چیست؟
دوربینهای نقشهبرداری، ابزارهایی هستند که فرآیند برداشت مختصات نقاط، ترازیابی و علامتگذاری را سادهتر میکنند. در فرآیند پیاده کردن نقشه میتوان از انواع دوربینهای نقشهبرداری نظیر نیوو، تئودولیت، توتال استیشن و غیره استفاده کرد. بین این موارد، دوربینهای توتال استیشن از قابلیتهای بیشتری برخوردار هستند. به دلیل دقت بالای دوربینهای نقشهبرداری، استفاده از آنها در پروژههای بزرگ غیر قابل اجتناب است.
کاربرد ژالن در پیکتاژ چیست؟
ژالن، میلهای با طول 2 تا ۳ متر و قطر ۲ تا ۳ سانتیمتر است. این ابزار با استفاده از مواد مختلفی نظیر چوب، پلاستیک و فولاد ساخته میشود. انتهای ژالن معمولا دارای یک نوک تیز فلزی است. سطح ژالن نیز به صورت راه راه سفید و قرمز است. به منظور سهولت قرائت، در فواصل یک متری بر روی بدنه، یک علامت سیاه قرار دارد. ژالن معمولا به همراه دوربینهای نقشهبرداری و برای پیاده کردن خطوط و محورها مورد استفاده قرار میگیرد.
کاربرد شاخص چوبی در پیکتاژ چیست؟
شاخص چوبی T شکل، ابزاری است که به منظور ترازیابی خطوط افقی یا خطوطی با شیب ثابت توسط چشم غیرمسلح مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار کاربرد گستردهای در پیکتاژ کانال، جاده و ترانشهها دارد. شاخص چوبی معمولا به صورت سهتایی به کار میرود. شاخص وسط به عنوان شاخص سیار یا اصطلاحا «تراولر» (Traveller) شناخته میشود.
کاربرد میخ چوبی در پیکتاژ چیست؟
«میخ چوبی» (Peg) یا میخ علامتگذاری، یکی از پرکاربردترین ابزارهای مورد استفاده در پیاده کردن نقشه است. این میخ به صورت ثابت درون زمین فرو میرود تا شبکه سازه و ترازهای مختلف را نمایش دهد.
کاربرد شمشه چوبی در پیکتاژ چیست؟
شمشه چوبی، وسیلهای است که به منظور تراز کردن دو نقطه در فواصل مختلف مورد استفاد قرار میگیرد. معمولا از شمشههای چوبی با طول 70 تا 300 و مقطع 3*3 تا 5*5 سامتیمتر در پیاده کردن نقشه استفاده میشود. سطح این شمشهها باید یکنواخت و محیط به کارگیری آنها خشک باشد.
شمشه فلزی نیز مانند شمشه چوبی برای تراز کردن خطوط افقی و شیببندی مورد استفاده قرار میگیرد. این شمشهها معمولا از پروفیلهای سبک (قوطی فلزی) با استحکام بالا ساخته میشوند. ابعاد شمشههای آهنی مشابه شمشههای چوبی است. البته، قوطیهایی با مقطع 5*5 سانتیمتر، گزینه مناسبتری برای پیاده کردن نقشه بر روی زمین هستند.
کاربرد نخ در پیکتاژ چیست؟
نخ، وسیلهای است که به منظور تعیین محدوده سازه و ضخامت دیوارها مورد استفاده قرار میگیرد. نخهای مورد استفاده در پیکتاژ، معمولا از جنس پرک تا نایلون هستند. نخ پرک را باید به موم آغشته کرد تا دوام آن افزایش یابد.
کاربرد گونیا مساحی در پیکتاژ چیست؟
گونیا، وسیلهای است که به منظور بررسی عمود بودن امتدادها مورد استفاده قرار میگیرد. گونیا از جنس چوب، فلز و پلاستیک ساخته میشود.
کاربرد گچ و رنگ در پیکتاژ چیست؟
پودر گچ و رنگ، از پرکاربردترین مواد مورد استفاده برای پیاده کردن نقشه بر روی زمین هستند. این مواد به منظور تعیین محدود سازه، خط مرکزی دیوارها، ضخامت المانهای مختلف و علامتگذاری مورد استفاده قرار میگیرند.
کاربرد میخ فولادی در پیکتاژ چیست؟
میخ و چکش نیز از ابزارهای متدوال برای پیاده کردن نقشه هستند. میخهای سرپهن معمولا به منظور علامتگذاری نقطه مبنا و پیدا کردن کدهای ارتفاعی توسط دوربین مورد استفاده قرار میگیرند. در برخی از موارد، از میخهای کوچک نیز برای بستن نخ بین دو تیر چوبی استفاده میشود.
کابرد تراز در پیکتاژ چیست؟
تراز، وسیلهای است که به منظور اطمینان از افقی بودن علامتگذاریهای پیکتاژ استفاده میشود.
کاربرد متر در پیکتاژ چیست؟
متر، یکی دیگر از ابزارهای پرکاربرد برای پیاده کردن نقشه بر روی زمین است. این ابزار به منظور مشخص کردن میزان محدوده سازه، ضخامت دیوارها، فاصله بین بخشهای مختلف و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. مترها دارای انواع مختلفی هستند. نوع متر معمولا بر اساس ابعاد سازه و پیچیدگی المانهای انتخاب میشود.
کاربرد تخته چوبی در پیکتاژ چیست؟
تخته چوبی، قطعهای است که برای علامتگذاری گوشههای سازه به همراه میخ چوبی مورد استفاده قرار میگیرد. این وسیله بین دو میخ چوبی نصب میشود. در هنگام پیاده کردن نقشه توسط میخ چوبی و رنگ (پودر گچ)، امکان تغییر مکان این علامتها به صورت اتفاقی وجود دارد. استفاده از تخته چوبی، از تنظیم دوباره و جابگزینی میخها و خطوط جلوگیری میکند.
اصول علامت گذاری در پیکتاژ چیست؟
به منظور سهولت تشخیص محل قرارگیری المانها و محدوده سازه توسط کارکنان، نقاط کنترلی با استفاده از علامتگذاری بر روی زمین مشخص میشوند. علامتگذاری معمولا با مشخص کردن گوشههای سازه، نقاط کنترل اصلی (افقی یامسطحاتی) و فرعی (عمودی یا ارتفاعی) توسط میخ، تخته، ترانشه، رنگ، کندن، پر کردن و روشهای دیگر صورت میگیرد. فرآیند پیکتاژ معمولا با استفاده از نقاط کنترل افقی، نقاط کنترل عمودی و موقعیتیابی انجام میشود. در ادامه، به معرفی اصول علامتگذاری برای پیاده کردن نقشه میپردازیم.
نقاط کنترل افقی چه هستند؟
«نقاط کنترل افقی» (Horizontal Control Points)، مجموعه نقاط با مختصات مشخص نسبت به یک نقطه معلوم هستند. با تعیین نقاط کنترل افقی، امکان مشخص کردن نقاطی مانند گوشههای طرح فراهم میشود. به منظور پیاده کردن دقیق تمام نقاط طرح بر روی زمین، باید از تعداد زیادی نقطه کنترل افقی استفاده شود. ساخت و نگهداری از نقاط کنترل افقی از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، این نقاط با استفاده از میخهای چوبی محکم یا بلوکهای بتنی ساخته میشوند. از روشهای مورد استفاده برای تعیین نقاط کنترل افقی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- «خط مبنا» (Baseline)
- «شبکه مرجع» (Reference Grid)
- «میخ آفست» (Offset Peg)
خط مبنا چیست؟
اولین مرحله در پیادهسازی طرح، ایجاد «خط مبنا» (Baseline) است. خط مبنا، یک خط مستقیم بین دو نقطه با مختصات مشخص است. این خط اغلب بر روی خطهای نشاندهنده محدوده سازه یا مرزهای خارجی جاده (جدول) قرار میگیرد.
شبکه مرجع چیست؟
شبکه مرجع، روشی برای پیاده کردن نقشه بر روی یک ناحیه بزرگ است. در این روش میتوان از شبکههای نقشه، سایت، سازه و ثانویه استفاده کرد. تصویر زیر، نمونهای از یک نقشه سایت را نمایش میدهد.
میخ آفست چیست؟
در روشهای خط مبنا و شبکه مرجع، با شروع حفاری ترانشه، میخهای گوشه از بین میروند. به منظور جلوگیری از تعیین دوباره نقاط کنترل افقی، یک محدوده خارجی با فاصله مشخص از محدوده اصلی ایجاد و چند میخ اضافی بر روی خطوط آن نصب میشود (تصویر زیر). به این میخها، میخ آفست میگویند. فاصله جانبی یا آفست باید به اندازهای باشد که موقعیت میخهای آفست در اثر حفاری تحت تاثیر قرار نگیرد.
میخهای آفست معمولا به همراه تختههای چوبی و برای تعیین مجدد موقعیت نقاط کنترل پس از حفاری استفاده میشوند. این میخها را میتوان در پیاده کردن تمامی سازههای مهندسی مورد استفاده قرار داد.
نقاط کنترل عمودی چه هستند؟
«نقاط کنترل عمودی» (Vertical Control Points)، امکان پیاده کردن نقاط طراحی بر روی ترازهای مشخصشده را فراهم میکنند. نقاط کنترل عمودی نسبت به یک تراز مبنا نظیر یک تیر چوبی تعیین میشوند. البته میتوان این نقاط را نسبت به نزدیکترین جاده یا عوارض زمین نیز مشخص کرد. ابزارهای مورد استفاده برای علامتگذاری نقاط کنترل عمودی عبارت هستند از:
- نقطه مبنای موقتی یا بنچمارک
- نرده
- تراولر
- میخ چوبی T شکل
- نرده شیب
- تخته چوبی
نقطه مبنای موقتی چیست؟
«نقطه مبنای موقتی» (Temporary Bench Marck) یا به اختصار «TBM»، یک نقطه ثابت با ارتفاع مشخص بر روی سطح زمین است. نقطه مبنای موقتی باید در مراحل اولیه پیکتاژ ایجاد شود. این نقطه، شروع پیاده کردن طرح و تمام ترازهای مرتبط است. در صورت امکان باید نقطه مبنای موقتی نسبت به یک مبنای ثابت مانند دریچه فاضلاب، تیر برق یا المانهای ثابت دیگر ایجاد شود.
امکان اشتباه در خواندن ارتفاعهای منفی زیاد است. به همین دلیل، نقطه مبنای موقتی به گونهای تعیین میشود که تمام ارتفاعهای بعدی، نسبت به آن در موقعیت مثبت قرار داشته باشند. محل قرارگیری نقطه مبنای موقتی باید در تمام نقشهها و طرحها مشخص شود. ارتفاع و ترازهای موجود در نقشهها معمولا با واحد متر و تا سه رقم اعشار نمایش داده میشوند.
تعیین نقاط کنترل افقی و عمودی معمولا در مرحله ترازیابی (تدیجی، شعاعی) و توسط دستگاه تئودولیت یا تجهیزات مشابه صورت میگیرد. ترازهای موجود باید با یکای متر و تا سه رقم اعشار بر روی طرحها و نقشههای سازه نمایش داده شوند. به علاوه، ترازهای مورد نظر درون یک کادر (مستطیلی) و ترازهای فعلی به صورت عادی نوشته میشوند.
موقعیتیابی چیست؟
یکی از اهداف اصلی پیکتاژ، اطمینان از قرارگیری نقاط طراحی بر روی محل دقیقشان است. روشهای مختلفی برای تعیین مختصات نقاط طراحی وجود دارند. این روشها بر اساس پیچیدگی، دقت مورد نیاز، تجهیزات در دسترس و مهارت کارکنان، به روشهای ساده، مشاهداتی و مختصاتی تقسیمبندی میشوند.
- وسایل ساده: در صورتی که طرح سازه ساده و ابعاد آن کوچک باشد، پیاده کردن المانها بر روی زمین با استفاده از وسایل سادهای نظیر متر و گونیا نیز قابل اجرا است. در این روش از اصول تقاطع، درونیابی، بیرونیابی و اخراج عمود (آفست) استفاده میشود.
- مشاهداتی: در این روش، برای هر نقطه از طرح، پارامترهایی نظیر طول، امتداد، زاویه و یا اختلاف ارتفاع به صورت محاسباتی از روی نقشه استخراج شده و توسط وسایل ساده یا تجهیزات پیشرفته بر روی زمین علامتگذاری میشوند.
- مختصاتی: این روش با استخراج نقاط طرح، انتقال آنها به دوربین و علامتگذاری تمام نقاط بر روی زمین انجام میگیرد.
دقت روشهای مختصاتی و موقعیتیابی از دیگر روشها بیشتر است.
پیکتاژ ساختمان چگونه انجام میشود؟
پیاده کردن نقشه ساختمان بر روی زمین، تا حد زیادی به پیچیدگی طرح آن بستگی دارد. برای ساختمانهایی با طرح ساده (مانند مستطیل)، محدوده بیرونی ساختمان توسط نخهای متصل به میخهای گوشه مشخص میشود. این کار معمولا با گرده زدن نخ به میخهای چوبی صورت میگیرد. تجهیزات نقشهبرداری ساده یا پیشرفته نیز به همراه ژالن برای مشخص کردن زاویه 90 درجهای برای گوشههای بعدی مورد استفاده قرار میگیرند.
ابعاد سطح مقطع میخهای چوبی گوشهها معمولا 50*50 میلیمتر است. به منظور پیاده کردن محدوده بیرونی ساختمان میتوان از گچ، رنگ یا تختههای چوبی نیز استفاده کرد. تختههای چوبی معمولا دارای طول 60 تا 100 سانتیمتر و ابعاد سطح مقطع 50*50 میلیمتر هستند. این تختهها بین دو میخ یا ستون چوبی نصب میشوند.
برای سازههایی که شکل محدوده بیرونی آنها پیچیده است، استفاده از چندین نقطه گزینه بهتر و دقیقتری است. در این شرایط، هر نقطه نقش یک گوشه را بازی میکند. میخ یا دیگر تجهیزات علامتگذاری بر روی نقاط گوشه نصب میشوند. سپس، پیاده کردن خطوط نمایانگر محدوده بیرونی توسط نخ یا گچ صورت میگیرد. به دلیل استفاده از نقاط بیشتر در پیکتاژ این سازها، احتمال رخ دادن خطا افزایش مییابد. از اینرو، پیاده کردن طرح در این شرایط نیازمند دقت بیشتری خواهد بود. سادهترین روش برای پیکتاژ محدوده بیرونی سازههای پیچیده، پیاده کردن یک مستطیل دربرگیرنده کل یا بخش بزرگی از سازه است. پس از این کار، با کاهش محدوده و اعمال تغییرات، میتوان طرح نهایی به دست آورد.
ابعاد و نقاط مرجع بر روی طرح، محل قرارگیری سازه، به خصوص فونداسیون آن را مشخص میکنند. این مواد شامل طول و عرض کلی، فاصله تا مرکز جاده و سازههای دیگر، فاصله بین عضوهای داخلی، مسیرهای دسترسی، مشاعات و غیره میشوند.
پیکتاژ ترانشه چگونه انجام میشود؟
پیکتاژ ترانشه، به منظور تعیین ابعاد، شکل و جهتگیری حفاری به همراه عرض و محل قرارگیری دیوارها انجام میشود. حفر ترانشه پس از پیادهسازی محدوده بیرونی سازه صورت میگیرد. برای افزایش دقت حفاریهای دستی، رنگ یا پودر گچ به شکل خط و نقطه بر روی عرض ترانشه ریخته میشود. در صورت استفاده از ماشینهای حفاری، باید خطوط را بر روی محور ترانشه ایجاد کرد.
تختههای چوبی به منظور کنترل موقعیت، عرض و عمق ترانشه مورد استفاده قرار میگیرند. برای جلوگیری از ایجاد تداخل در حین حفاری، تختهها با فاصله حداقل 2 متر از کنارههای ترانشه نصب میشوند. تختههای چوبی باید نسبت به تراز مبنای پروژه و در یک ارتفاع مشخص از سطح زمین نصب شده باشند. استفاده از رنگها و نوشتههای مختلف میتواند باعث تشخیص بهتر عملکرد این تختهها شود. میخکوبی کف ترانشه نیز معمولا به منظور تعیین سطح بتنریزی انجام میگیرد.
معرفی فیلم آموزش مبانی نقشهبرداری عمومی (General Surveying)
نقشهبرداری، یکی از مهمترین فعالیتهای موجود در تمام پروژههای مهندسی است. این عملیات بر روی دقت اجرای سازه تاثیر قابلتوجهی دارد. نادیده گرفتن اهمیت نقشهبرداری میتواند زیانهای جبران ناپذیری را در پی داشته باشد. از اینرو، یادگیری این تخصص، باید به صورت اصولی و با درک اولیه شروع شود. به این منظور، فرادرس، یک آموزش 2 ساعت و 38 دقیقهای را در قالب هشت درس برای دانشجویان، فارغالتحصیلان و علاقهمندان یادگیری مبانی نقشهبرداری عمومی در رشتههای عمران، معماری، شهرسازی، کشاورزی و غیره تهیه کرده است.
درس یکم تا هشتم این فرادرس به ترتیب به آموزش تعاریف، مقیاسها، طولیابی، ترازیابی، زاویهیابی، نیمرخهای طولی و عرضی، پیمایش، تفکیک و تسطیح میپردازد. اگر به دنبال یادگیری پیشنیازهای پیکتاژ هستید، این آموزش میتواند گزینه مناسبی برای شروع باشد.
- برای مشاهده فیلم آموزش مبانی نقشهبرداری عمومی + اینجا کلیک کنید.
جمعبندی: مراحل کلی و الزامات اجرایی پیکتاژ چه هستند؟
به طور کلی، پیاده کردن نقشه شامل دو مرحله اصلی است. هر دو مرحله اجرای پیکتاژ با علامتگذاری نقاط کنترل افقی و عمودی انجام میشوند. البته در مرحله دوم، تمرکز اصلی بر روی پیاده کردن دقیق المانها با استفاده از تجهیزات مخصوص است. پیش از شروع مرحله اول، باید موقعیت نقاط کنترل افقی و عمودی را در نزدیکی محل اجرای پروژه تعیین کرد. مرحله اول پیکتاژ معمولا شامل تعریف محدوده، علامتگذاری نقاط اصلی، پیاده کردن فونداسیون و نظارت بر فرآیند ساخت است. نصب نرده در اطراف سایت، برداشتن لایه سطحی خاک، پیاده کردن خط لوله و سطح پایینی ساختمان را میتوان به عنوان فعالیتهای مرحله اول پیکتاژ در نظر گرفت.
علامتگذاری المانهای بالای سطح زمین برای تنظیم مختصات و تراز آنها در مرحله دوم پیکتاژ انجام میشود. از فعالیتهای این مرحله میتوان به انتقال نقاط کنترل به درون سازه، پیاده کردن قالب، تعیین محل قرارگیری ستون (با توجه به پلان ستون گذاری)، پیاده کردن موقعیت تکیهگاههای پل، بررسی ارتفاع المانها و انتقال نقاط کنترل عمودی از هر طبقه به طبقه دیگر اشاره کرد. در طول پیاده کردن نقشه، یک سری الزامات اجرایی وجود دارند که رعایت آنها باعث افزایش دقت کار میشود. مهمترین الزامات اجرایی در فرآیند پیکتاژ عبارت هستند از:
- ثبت فعالیتها و برداشتها
- بایگانی دقیق اطلاعات ثبتشده و نگهداری مناسب آنها
- فراهم کردن تجهیزات مورد نیاز و استفاده درست از آنها
- بررسی دقیق نقشهها و دادهها به منظور اطمینان از کامل بودن اطلاعات پیش از شروع پیکتاژ
- بازدید میدانی برای اطمینان از عدم وجود موانع
- فیکس کردن نقاط کنترلی
- بازرسی مداوم کارگاه به منظور کنترل روند اجرا
- اجرای عملیات مطابق با برنامه و ثبت تغییرات به وجود آمده
- رعایت اصول اجرایی بر اساس استانداردها و دستورالعملهای موجود
- پیاده کردن تمام نقاط نسبت به نقاط کنترلی
- بررسی کامل علامتها نسبت به یکدیگر
- هماهنگی با واحدها و افراد مرتبط دیگر برای اطمینان از عدم تغییر طرح و پیکتاژ