مطلوبیت (Utility) چیست؟ | مطلوبیت در اقتصاد به زبان ساده
دراین نوشتار به «مطلوبیت» (Utility) یعنی یکی از مهمترین مفاهیم اقتصاد خرد و نظریههای رفتار مصرفکننده میپردازیم. البته این واژه و تعاریف زیرمجموعه آن، در سایر مباحث علوم انسانی مانند مدیریت نیز بررسی شده است. Utility، یکی از تعاریفی است که به نوعی، میزان رضایت فرد یا مشتری را، از مصرف کالا یا خدمتی میسنجد. اقتصاددانان عقیده دارند که انسانها به نحوی مصرف میکنند که مطلوبیت خود را حداکثر کنند.
مطلوبیت چیست ؟
این مفهوم، یک نظریه اقتصادی است که ارزش، شادمانی یا رضایت کسب شده یک فرد از مصرف کردن کالا یا خدمت را اندازهگیری میکند. مردم کالاها را به دلیل میل یا نیاز خریداری میکنند. مطلوبیت، ارزش بوجود آمده از این خریدها را میسنجد. این مفهوم در اقتصاد برای اولین بار توسط ریاضیدان سرشناس سوئیسی «دنیل برنولی» (Daniel Bernoulli) ابداع شد. از آن زمان که نظریه اقتصادی پیشروی کرده انواع متفاوتی از Utility اقتصادی بوجود آمده است. مطلوبیت یکی از مفاهیم اصلی در علم اقتصاد است زیرا به به درک بهتر بسیاری از جنبههای عرضه، تقاضا و قیمتگذاری کمک میکند.
کالاهایی که ارزش بیشتری بوجود میآورند، بازار بزرگتری نیز دارند و رضایت بیشتری برای مصرفکنندگان بوجود میآورند که تقاضای بیشتر به طور کلی سبب بالا رفتن قیمتها میشود. برای مثال، مواد غذایی متنوع، ارزشهای متفاوتی دارند زیرا مقدار ماده مغذی در هرکدام از آنها با دیگری متفاوت است. همزمان، وعدههای غذایی خوشطعمتر حتی اگر ماده مغذی کمتری داشته باشند، باعث افزایش Utility میشوند زیرا نیاز به غذای خوشطعم را برطرف میکنند. میزان رضایتی که فرد میتواند از مصرف کالایی دریافت کند بسته به عوامل متفاوتی فرق میکند.
این نظریه با تکیه بر چند فرض درباره مصرفکنندگان و رفتار آنها بنا شده که این فرضیات در ادامه آمده است.
- فرض ۱: افراد میتوانند هر تعدادی از گزینهها را به ترتیب «رجحان» (Preference) رتبهبندی کنند. نیازی نیست که گزینهها به هم مربوط باشند و سقفی برای تعداد گزینههای رتبهبندی شده بوسیله مصرفکننده در نظر گرفته نمیشود.
- فرض ۲: هرچه Utility بیشتری کسب شود، بهتر است. اگر بسته شماره ۱، ۱۰ واحد مطلوبیت و بسته شماره ۲، ۱۲ واحد مطلوبیت ایجاد کند، فرد همیشه رضایت بیشتری از بسته شماره ۲ خواهد داشت.
این نظریه همچنین فرض میکند که ترکیبی از کالاها همیشه بهتر است. اگر یک مصرفکننده ارزش تقریبی یکسانی برای دو کالا قائل شود، در نتیجه، ترکیبی از هر دو این کالاها Utility انتظاری بیشتری بوجود خواهد آورد. برای مثال، مصرفکنندهای که ارزش تقریبی یکسانی برای پرتقال و سیب قائل میشود تمایل دارد به جای یک پرتقال و یک سیب، دو پرتقال یا دو سیب دریافت کند. - فرض ۳: این نظریه بر پایه «تصمیمگیری عقلانی» (Rational Decision Making) بنا شده است. به طور کلی این نظریه بیان میکند که افراد در پی کالاهایی هستند که پاداش حداکثر و هزینه حداقل داشته باشد.
اگر یک مصرفکننده، کالای الف را به کالای ب و کالای ب را به کالای ج ترجیح دهد، در نتیجه کالای الف را به ج ترجیح خواهد داد. به عبارتی دیگر، ترجیحات فرد ثابت است و تغییر نمیکنند.
اندازهگیری مطلوبیت
اندازهگیری این مفهوم همیشه یک موضوع بحثبرانگیز بوده است. اقتصاددانان نئوکلاسیک مانند «آلفرد مارشال» (Alfred Marshall)، «لئون والراس» (Léon Walras) و «کارل منگر» (Carl Menger) باور داشتهاند که این مفهوم، ماهیتی «کمی» (Quantative) دارد و باید برای سنجش آن از اعداد استفاده کنیم و آنرا به صورت واحد به واحد مانند سایر متغیرهای ریاضی همچون ارتفاع، وزن، حجم بسنجیم و به صورت عددی شمرده شود.
در نتیجه، این اقتصاددانان مفهوم Utility اصلی را بوجود آوردند و معیاری برای اندازهگیری آن به اسم «یوتیل» (Utile) تعیین کردند. اقتصاددانان معاصر مانند «جان هیکس» «J.R.Hicks» ایده مطلوبیت ترتیبی را برای سنجش آن ارائه دادند.
مطلوبیت ترتیبی
در «مطلوبیت ترتیبی» (Ordinal Utility) مصرفکنندگان ترجیحات خود را رتبهبندی میکنند. برای درک بهتر این مفهوم به مثال مقابل توجه کنید. فردی ممکن است مدعی شود که فیلمهای اکشن را به کمدی و کمدی را به ملودرام ترجیح میدهد. اما آن فرد نخواهد گفت که برای فیلمهای اکشن ۵ واحد Utility، برای فیلمهای کمدی ۴ واحد و برای ملودرامها ۱ واحد یوتیلیتی قائل است.
بعضی از اقتصاددانان باور دارند که Utility ترتیبی برای درک مفهوم نظریه مطلوبیت، واقعگرایانهتر است. بیشتر مصرفکنندگان سیستم امتیازدهی برای تصمیمگیری راجع به خریداری محصولی خاص ندارند. آنها به سادگی تنها از ترجیحات خود باخبرند و تصمیمگیری هایشان بر پایه این احساسات است.
این مفهوم، بر این پایه استوار است که اندازهگیری دقیق و مطلق Utility امکانپذیر نیست.
طبق نظریات اقتصاددانان نئوکلاسیک، اندازهگیری عددی Utility در وضعیت مناسب امکانپذیر است. به علاوه، آنها عقیده داشتند که مطلوبت عددی در تحلیل رفتار مصرفکننده مفید است. اگرچه اقتصاددانان معاصر باور داشتند که Utility به جنبههای روانشناسی بستگی دارد و قابل اندازهگیری با واحدهای کمی نیست.
مطلوبیت اصلی
«مطلوبیت اصلی» (Cardinal Utility) بر پایه این فرض بنا شده است که افراد میتوانند به هر محصول ارزش جداگانهای اختصاص دهند و از آنها در تصمیمگیری استفاده کنند. برای اینکه این مفهوم برایتان روشن شود به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که مصرفکنندهای میتواند به طور دقیق تعیین کند که از دریافت بلیط تماشای بازی فوتبال ۲۰ واحد و از دریافت بلیط صندلی بازی والیبال ۳۰ واحد Utility کسب میکند. در نتیجه، مصرفکننده همیشه بلیطهای والیبال را به فوتبال ترجیح خواهد داد با فرض اینکه قیمتها مشابه باشند.
مطلوبیت اصلی یا عددی، بخشی از نظریه انتخاب عقلانی است که بیان میکند افراد تلاش میکنند تا به حداکثر Utility دست یابند.
یک راه برای اینکه اقتصاددانان به محصولات، واحدهای Utility نسبت دهند توجه به تمایل به پرداخت مقدار حداکثر برای یک کالا توسط مشتری است. اگر فردی حاضر باشد حداکثر ۳۰۰ هزارتومان برای تماشای مسابقه فوتبال پرداخت کند، آنها تنها ۳۰ واحد رضایت از تماشای این مسابقه بدست خواهند آورد.
مطلوبیت اصلی همچنین برای تخصیص بهینه کالاها و اقتصاد رفاه، حیاتی است. یک اقتصاد وقتی به تخصیص بهینه منابع میرسد که هزینه نهایی (هزینه مصرف یک واحد اضافه از کالا) و Utility نهایی یکسان باشند.
اقتصاددانان نئوکلاسیک با توجه به این فرضیات، عددی بودن مطلوبیت در نظریه رفتار مصرفکننده را ارائه دادند. این فرضیات در ادامه آمده است:
- هر یوتیل معادل با یک واحد پولی است.
- Utility پول ثابت میماند.
هر چند در طی زمان اقتصاددانان احساس کردند که اندازهگیری دقیق و مطلق مطلوبیت امکانپذیر نیست و دشواریهایی در راه شمارش مطلوبیت وجود دارد. دلیل این مورد را میتوان اینگونه ذکر کرد که Utility یک فرد که از مصرف کالایی ناشی شده، به عوامل متعددی مانند حالات روحی مصرفکننده، سلایق و ترجیحات او بستگی دارد. این عوامل قابل اندازهگیری نیستند به همین علت تکنیکی برای اندازهگیری مطلوبیت ابداع نشده و مطلوبیت تحت این تعریف قابل اندازهگیری نیست البته مفهوم مطلوبیت عددی اهمیت عمدهای در تحلیل رفتار مصرفکننده دارد.
مطلوبیتگرایی
«مطلوبیتگرایی» (Utilitarianism) یک نظریه اخلاقی و حامی فعالیتهایی است که موجب افزایش شادی و لذت میشوند و با اعمال ایجاد کننده نارضایتی و آسیب، مخالف است. یک فرد مطلوبیتگرا در هنگام اخذ تصمیمات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تلاش میکند که نفع جامعه را در نظر بگیرد و آن را بهبود ببخشد. مطلوبیتگرایی بیان میکند که زمانی انجام یک عمل صحیح است که موجب شادی بیشترین تعداد افراد در جامعه یا گروه شود.
مطلوبیتگرایی، توسط اقتصاددانانی به نامهای «جرمی بنتام» (Jeremy Bentham) و «جان استوارت میل» (John Stuart Mill)، فیلسوف و اندیشمندان سیاسی بریتانیایی توسعه پیدا کرده است.
مطلوبیت انتظاری
این نظریه بیان میکند که مصرفکنندگان بر پایه رضایت مورد انتظار دریافتی از قِبل انجام یک فعالیت، تصمیمگیری میکنند حتی اگر پیامدها نامعین باشند. نظریه مطلوبیت انتظاری تحت این فرض بنا شده است که افراد تصمیمهای عقلانی میگیرند.
مطلوبیت کل
«مطلوبیت کل» (Total Utility) جمع کل مقدار رضایتی است که مصرفکننده از مصرف کالا یا خدمتی کسب میکند. برای درک بهتر این تعریف به مثال مقابل دقت کنید. فردی در حال مصرف شکلات است. اولین شکلات به او ۲۰ واحد Utility یا ۲۰ یوتیل رضایت میبخشد و او با مصرف دومین شکلات ۱۶ واحد Utility کسب میکند. بنابراین، Utility کل ناشی از مصرف دو شکلات برابر با مجموع این دو Utility، یعنی ۳۶ خواهد بود. اگر با خوردن شکلات سوم فرد ۱۰ واحد مطلوبیت دریافت کند پس Utility کل حاصل از خوردن ۳ شکلات برابر ۴۶ یوتیل خواهد بود.
مطلوبیت کل مطابق فرمول زیر محاسبه میشود که در این رابطه، برابر با کل مطلوبیت حاصل شده از مصرف n واحد کالای مورد نظر (شکلات) است.
تابع مطلوبیت کل چیست؟
تابع مطلوبیت کل نشاندهنده رابطه ریاضی یا کمی بین مطلوبیت کل با مقادیر مختلف مصرف کالا یا خدمت مورد نظرمان است.
منحنی مطلوبیت کل چیست؟
این منحنی نشاندهنده مطلوبیت کل بدستآمده از مصرف یک کالا یا خدمت و مقدار مصرفشده آن کالا است. شکل منحنی مطلوبیت کل صعودی ولی با یک نرخ کاهشی است که نشاندهنده قانون مطلوبیت نهایی نزولی است.
نقطه اشباع یا سیری چیست؟
«نقطه اشباع» (Saturation Point) یا سیری، نقطهای است که در آن Utility کل مصرفکننده از مصرف کالا یا خدمت، نزولی شده و مصرفکننده دیگر تمایلی به ادامه مصرف ندارد. در این نقطه، Utility کل به حداکثر میرسد. اگر نقطه اشباع را با S نشاندهیم با مصرف بیشتر از کالای مورد نظر و عبور از نقطه S، منحنی Utility کل نزولی خواهد شد.
از لحاظ ریاضی، در نقطه S، مشتق تابع مطلوبیت و شیب منحنی مطلوبیت کل صفر است. قبل از رسیدن به نقطه S مطلوبیت کل با نرخ کاهنده در حال افزایش است و بعد از نقطه S مطلوبیت کل با نرخ فزاینده کاهش مییابد.
مطلوبیت نهایی چیست؟
«مطلوبیت نهایی» (Marginal Utility) مقدار رضایتی است که فرد از مصرف یک واحد اضافه از یک کالا یا خدمت کسب میکند. Utility نهایی میتواند مقادیر صفر، مثبت و منفی را به خود بگیرد. ممکن است در یک قرعهکشی، یک فرد دو بلیط سفر هوایی به جزیره کیش را در تاریخ معینی، برنده شود. اگر این فرد همراهی را نداشته باشد که بتواند با او در آن تاریخ معین به جزیره کیش سفر کند، Utility نهایی بدست آمده از بردن بلیط دوم، صفر خواهد بود.
در مثال بالا، وقتی فرد سومین شکلات را مصرف میکند، مطلوبیت کل او از ۳۶ واحد به ۴۶ واحد میرسد. ۱۰ واحد اضافه شده از مصرف سومین شکلات همان Utility نهایی یا (MU) است که نام Utility حاشیهای نیز به آن اطلاق میشود. مصرفکننده تا جایی هر کالایی را مصرف میکند که Utility نهایی آن مثبت باشد. میتوانیم مطلوبیت نهایی یا حاشیه ای را به صورت زیر محاسبه کنیم:
در این رابطه:
- «»: مطلوبیت نهایی ناشی از مصرف nامین واحد از کالا
- «»: کل مطلوبیت دریافت شده از مصرف n واحد کالا
- «»: تعداد واحدهای مصرفشده از کالا
- «»: مطلوبیت حاصل شده از مصرف n-1امین واحد از کالا
بنابراین مطلوبیت نهایی ناشی از مصرف سومین شکلات برابر خواهد بود با:
همانطور که دیدید یکی از راههای محاسبه Utility نهایی این است که ببینیم در ازای مصرف یک واحد اضافه از کالا چقدر به Utility ما اضافه میشود ولی زمانی که میزان تغییرات در کالای مصرفی ما بیشتر از یک واحد بوده باشد از «مطلوبیت کل متوسط» (Average Total Utility | ATU) استفاده میکنیم.
منحنی مطلوبیت نهایی
منحنی مطلوبیت نهایی بیانکننده این است که چگونه مطلوبیت نهایی ما تحت تاثیر میزان مصرف ما قرار میگیرد. هر نقطه از منحنی Utility نهایی نشاندهنده شیب منحنی Utility کل در همان نقطه است. زمانی که در منحنی مطلوبیت کل به نقطه اشباع میرسیم، منحنی Utility نهایی با محور افقی برخورد میکند و مقدار آن به صفر میرسد. شیب منحنی مطلوبیت نهایی نزولی است که بیانگر قانون نزولی بودن مطلوبیت نهایی است که توضیح این قانون در ادامه متن آمده است.
برای درک بهتر بیایید به مثال قبل برگردیم. فردی را تصور کنید که ۶ شکلات مصرف میکند و Utility کل کسب شده از مصرف هر شکلات در جدول زیر بیان شده است.
مطلوبیت نهایی (MU) | مطلوبیت کل (TU) | تعداد شکلات |
۲۰ | ۲۰ | ۱ |
۱۶ | ۳۶ | ۲ |
۱۰ | ۴۶ | ۳ |
۴ | ۵۰ | ۴ |
۰ | ۵۰ | ۵ |
۶- | ۴۴ | ۶ |
قانون نزولی بودن مطلوبیت نهایی چیست؟
«قانون مطلوبیت نهایی نزولی» (Law of Diminishing Marginal Utility) بیان میکند که هرچه کالای بیشتری مصرف شود رضایت حاصل از مصرف واحدِ اضافه آن کالا کاهش مییابد. حتی اگر کالایی رایگان باشد (با محدودیت بودجه مواجه نبودیم) مصرف شما همچنان با محدودیتی مواجه خواهد بود به همین علت شما تمام واحدهای آن کالا را مصرف نمیکردید.
البته این قانون برای تمام کالاها صادق نیست. برای مثال میتوان به پول و کالاهای ارزشمند مانند جواهرات و فلزات گرانبها، یا کالاهای غیراقتصادی (این کالاهای رایگان مانند آب و هوا جزو موهبتهای طبیعی به شمار میروند) اشاره کرد.
مثال نقض قانون Utility نهایی نزولی در ادامه آمده است. امکان دارد شما برای تکمیل کاغذ دیواری یک اتاق به دو رول کاغذ دیواری احتیاج داشته باشید. در این مورد، Utility نهاییِ ناشی از مصرف کاغذ دیواری دوم بیشتر از Utility نهایی استفاده کاغذ دیواری اول خواهد بود.
در نمودار زیر محور افقی نشاندهنده تعداد شکلات مصرفشده است. در این نمودار میتوانیم همزمان نگاهی به Utility کل و نهایی فرد داشته باشیم. تا قبل از اینکه مصرف کننده، شکلات پنجم را بخورد هریک از نمودارهای Utility کل و Utility نهایی مثبت هستند. بعد از مصرف شکلات پنجم، Utility کل به حداکثر میرسد و مطلوبیت نهایی صفر میشود. در واقع با مصرف شکلات پنجم، فرد اشباع میشود و در نمودار، این همان نقطه S به شمار میآید. بعد از مصرف شکلات ششم، مطلوبیت نهایی منفی میشود که نشاندهنده عدم مطلوبیت است و مطلوبیت کل نزولی خواهد شد. «عدم مطلوبیت» (Disutility) مفهومی متقابل با Utility دارد و به از دست دادن رضایت به علت مصرف بیش از حد اطلاق میشود.
نظریه رجحان آشکار چیست؟
نظریه رجحان آشکار یا «ترجیح آشکار شده» (Revealed Preferences) یک نظریه اقتصادی پیرامون الگوهای مصرفی فرد است. این نظریه بیان میکند که بهترین راه برای سنجش تمایلات مصرفکننده این است که رفتار آنها هنگام خرید را مشاهده کنیم. یعنی پول آنها در چه مواردی مصرف میشود.
جنبه های مطلوبیت
در مباحث مدیریتی، Utility به معنی ارزش یا منفعتی است که مشتری از مبادله منابع مالی با شرکت شما و دریافت محصولتان کسب میکند. اگر در هنگام بازاریابی به این ۴ جنبه دقت شود، مشتری رضایت خاطر بیشتری از دریافت محصول شما خواهد داشت.
1. مطلوبیت شکلی
ارزشی است که کالا بسته به شکل گرفته شده، میپذیرد. قطعات ماشین به صورت جداگانه ارشمند هستند اما وقتی فردی آنها را سرهمبندی میکند و یک وسیله نقلیه کاربردی ایجاد میشود، Utility ایجاد شده بوسیله این ماشین بالاتر از Utility تک تک قطعات به تنهایی خواهد بود.
2. مطلوبیت زمانی
رضایتی است که بسته به زمان دریافت محصول توسط مصرفکننده، به شخص مصرفکننده دست میدهد. یک فرد گرسنه در مقایسه با شخصی که تازه غذا میل کرده است، Utility بیشتری از مصرف غذا احساس میکند. اگر یک مصرفکننده هیچگاه با محصول مواجه نشود، حتی اگر آن محصول کیفیت بالایی داشته باشد، آنها هرگز مطلوبیت ناشی از آنرا دریافت نخواهند کرد.
3. مطلوبیت مکانی
ارزشی است که محصول بسته به مکان خود ارائه میدهد. اگر در حال کوهنوردی باشید، کوله کوهنوردی Utility قابل توجهی برای شما ایجاد میکند. اگر برای حمل کتابهای خود تا دانشگاه به کیف نیاز دارید، میتوانید از کوله کوهنوردی استفاده کنید اما به اندازه قبل مفید نخواهد بود و ارزش کمتری خواهد داشت. اگر تصمیم دارید هفتههای آتی را در خانه سپری کنید، Utility کوله کوهنوردی حتی کمتر نیز میشود.
4. مطلوبیت مالکیتی
Utility کالایی است که بسته دسترسی افراد به کالا، متفاوت است. یک DVD در فروشگاه، با ارزش است اما ارزش آن به اندازه زمانی نیست که در دستگاه پخش DVD یک مصرفکننده قرار گرفته باشد و فیلمی را به نمایش در آورد. این DVD بسته به اینکه چه کسی مالک آن خواهد بود، Utility بیشتری خواهد داشت.
مطلوبیت اجتماعی
«مطلوبیت اجتماعی» (Social Utility) در واقع داشتن حداقل کالاها و خدمات مورد نیاز است برای اینکه بتوانیم بگوییم، یک جمعیت قادر است نیازهای خود را تامین کند.
معرفی فیلم آموزش مدیریت رفتار مصرف کننده
برای آشنایی بیشتر با رفتار مصرفکننده در اقتصاد و مدیریت و مباحث پیرامون آن مانند بازاریابی با در نظرگرفتن Utility، آموزش بالا را به شما پیشنهاد میکنیم. این آموزش ویدیویی توسط «فرادرس» و در ۱۲ درس تدوین شده است. آموزش حاضر، در درس اول حاوی کلیات رفتار مصرفکننده خواهد بود. در درس دوم و سوم به ترتیب به مباحث ادراک و یادگیری پرداخته شده است.
مبحث انگیزش در درس چهارم مطرح میشود. درس پنجم و ششم به ترتیب به آشنایی با نگرش و تغییر آن میپردازند. در درس هفتم مباحث پیرامون خودپنداره و شخصیت بررسی خواهند شد. درس هشتم راجع به تاثیر گروه و رهبران ایده است. در درس نهم و دهم به ترتیب خرده فرهنگ سِنی و فرهنگ و مصرف بررسی میشوند. درس یازدهم درباره نوآوری و مد و درس دوزادهم شامل مباحث تصمیمگیری است.
- برای مشاهده فیلم آموزش مدیریت رفتار مصرفکننده+ اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
مصرفکنندگان عاقل کالاها را خریداری میکنند زیرا آنها برایشان شکلی از ارزش را ایجاد میکنند. تقاضای این کالاها به دلیل افزایش Utility صورت میگیرد. هرچه میزان رضایت ایجاد شده بوسیله یک کالا بیشتر باشد، مصرفکنندگان بیشتری آن را تقاضا خواهند کرد. یادگیری نظریه Utility میتواند به ما کمک کند که در طراحی محصولات برای مشتریان، توجه بیشتری به نیازهای آنها داشته باشیم.
سلام. فرمول محاسبه هر utility چگونه هست؟ مثلا رنگ ماشین، ایمنی، برند و…به هر ویژگی چگونه utl اختصاص میدهیم تا بتوانیم با هم مقایسه و ترجیحات مشتری را ارزیابی کنیم؟ با تشکر
عالی بود. توضیحات کامل و مبسوط و در کل پکیج توضیحی رضایت بخش و utillity که همه جوامع در آن دیده شده بود